-1 بسیاری از آموزگاران با مفهوم کامل و جدید تکنولوژی آموزشی آشنایی ندارند (فرض اول - سوال 1) -2 بسیاری از آموزگاران تکنولوژی آموزشی را همان کاربرد وسایل کمک آموزشی می دانند (فرض اول - سئوال 3) -3 بسیاری از آموزگاران روشهای سنتی (معلم مدار - موضوع مدار) را بعلت اینکه اجرای آنها برایشان ساده است بدان عادت کرده و بکار میگیرند (سئوال 6 فرض دوم) -4 حضور بیش از حد متعارف دانش آموزان در بسیاری از کلاسها مانعی در راه کاربرد تکنولوژی آموزشی میباشد (فرض دوم - سئوال 7) -5 آموزگارانی که دوره تربیت معلم یا دانشسرا را طی کرده اند چون عملا تمرین نکرده اند پس از اشتغال بکار معلمی از کاربرد عملی تکنولوژی آموزشی عاجزند (فرض سوم - سئوال 9) -6 بسیاری از آموزگاران بعلت عدم اطلاع کافی از اهداف تعلیم و تربیت و اهداف هر درس سهوا به روشهای غیرفعال روی آورده و صرفا به انتقال و ارائه معلومات به دانش آموزان می پردازند -7 بعلت عدم برخورداری از رفاه نسبی و عدم تناسب بین درآمدهای مالی و هزینه های زندگی بسیاری از آموزگاران از رضایت شغلی کافی و در نتیجه روحیه مثبت برای انجام وظیفه برخوردارنیستند (فرض چهارم - سئوال 13) -8 عدم وجود امکانات فیزیکی (کارگاه) و تجهیزات آموزشی سبب عدم استفاده از تکنولوژی آموزشی شده است (فرض ششم - سئوال 16) -9 فضای بسیاری از کلاسها و مدارس استفاده از روشهای اکتشافی و بطور کلی تکنولوژی آموزشی را غیر ممکن ساخته است (فرض -6 سئوال 7) -10 نحوه ارزشیابی از عملکرد آموزگاران سبب کاهش روحیه مثبت بسیاری از آنان گردیده است (فرض 9 سئوال 20) -11 نحوه ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان و طرح سئوالات امتحانی آخر سال بوسیله طراحان منتخب ادارات آموزش وپرورش سبب تقویت روشهای متکی بر محفوظات شده است (فرض -9 سئوال 23) -12 تعیین تعداد قبولی هرکلاس بعنوان یکی از معیارهای درجه بندی آموزگاران بدون توجه به تفاوتهای فردی دانش آموزان و آموزگاران و واقعیتهای دیگر سبب گرایش آنان به سوی روشهای غیرفعال و محفوظاتی شده است (فرض -9 سئوال 24) -13 نحوه سازماندهی محتوا در بعضی از کتب درسی کابرد شیوه های فعال در تدریس و در نهایت تکنولوژی آموزشی را ایجاب نمی کند (فرض -10 سئوال 25) -14 بسیاری از آموزگاران عدم تطبیق حجم محتوا با میزان ساعات تدریس هفتگی بعضی درسها را مانعی در راه استفاده از تکنولوژی آموزشی می دانند (فرض -10 سئوال 26)

تحقیق حاضر، با هدف تعیین میانگین زمان رویش دندانهای 1 و 6 و رابطه آن با سن، جنس، وزن و قد در دانش آموزان کلاسهای آمادگی، اول و دوم ابتدائی در شهر قزوین انجام شد. با توجه به اهمیت مسئله زمان رویش دندانهای دائمی و اثرات آن در تعیین و تشخیص بیماریهای سیستمیک به عنوان عامل اختلالات، درمانهای ارتودنسی و معاینات روتین دندانپزشکی، در این تحقیق ما بر آن شدیم تا ضمن دستیابی به هدف اصلی فوق، مقایسه ای از نظر زمان رویش بین دو جنس، بین دو فک و بین دو هر فک انجام دهیم.با مراجعه به مدارس تعیین شده، کل افراد مورد مطالعه که شامل 911 نفر کودک (410 پسر و 501 دختر) بودند، مورد معاینه قرار گرفته اند و رویش دندانها و همچنین قد و وزن آنها بررسی شد.با انجام آزمونهای آماری و ارائه اطلاعات به صورت جدول و نمودار و مقایسه آنها برای اهداف تحقیق انجام شده، این نتایچ برای ترتیب رویش دندانها در دختران به صورت مولر اول پائین، مولر اول بالا، سانترال پائین و سانترال بالا و برای پسران به صورت مولر اول پائین، مولر اول بالا و سانترال پائین تقریبا بطور همزمان و سپس سانترال بالا می باشد.در مقایسه رویش دندانها بین دو جنس، رویش دندانهای مورد مطالعه در دختران زودتر از پسران می باشد و در مقایسه زمان رویش دندانها بین دو فک و بررسی رابطه رویش دندانها با وزن و قد هیچگونه رابطه معنی داری مشاهده نشد.آگاهی از میانگین زمانی رویش دندانها در هر چامعه می تواند کمک موثری در ارائه طرح درمان صحیح برای کودک محسوب شود و دندانپزشکی در صورت مشاهده هر گونه اختلال و تاخیر رویشی سریعا با استفاده از رادیوگرافی باید در جهت رفع مشکل اقدام نماید و این مطلب از آن جهت بیان شده که میانگین های بدست آمده از مطالعه ما با میانگین های استاندارد موجود مطابقت دارد.