نام پژوهشگر: نادر دشتی
نادر دشتی کاظم یاوری
سیاست صنعتی شدن در ایران همانند بسیاری از کشورهای دیگر، بعد از جنگ جهانی دوم، به منظور تسریع توسعه اقتصادی در پیش گرفته شد. در آن زمان، دولت در جهت توسعه صنعتی و افزایش توان تولید در کشور متناسب با امکانات و نهاده های موجود تولید، کوشش به عمل آورد و کارخانه ها و صنایع مختلفی در کشور ایجاد گردید. در سال های بعد با ایجاد صنایع و کارخانجات دیگر و به کارگیری نمادهای مختلف تکنولوژی، صنعت گسترش پیدا نمود. لیکن علی رغم این تلاشها، به سبب وجود نارساییها و مشکلات مختلف، از ظرفیتهای تولیدی کشور به نحو شایسته ای استفاده نشده و در نتیجه بهره وری عوامل تولید پایین بوده است. در راستای اقتصادی کردن فرآیند تولید، بهره گیری از تکنولوژی متناسب با شرایط بخش صنعت به صورت یک ضرورت درآمده است؛ زیرا تغییر تکنولوژی یکی از منابع اصلی رشد بهره وری محسوب می شود. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل جنبه های مختلف تغییر تکنولوژی در صنعت ایران و ارتباط آن با بهره وری کل عوامل تولید انجام گردید. بدین منظور از رهیافت اقتصادسنجی و برآورد تابع هزینه دوگان برای تحلیل ساختار و تکنولوژی تولید در واحدهای صنعتی استفاده به عمل آمد. برای انجام مطالعه از آمار و اطلاعات صنعت کشور در طی سال های 85-1350 بهره گرفته شد. نتایج برآورد سیستم های معادلات هزینه نشان داد که فرم تابعی ترانسلوگ برتر از اشکال تابعی دیگر می باشد. نرخ تغییر تکنولوژی برای کل دوره و نیز سال های مختلف دارای علامت منفی بود. بدین ترتیب به کارگیری مصداق های تکنولوژی، سبب کاهش هزینه تولید واحدهای صنعتی شده و عملاً به اقتصادی شدن فرآیند تولید کمک نموده است. کشش های خود قیمتی تمامی عوامل تولید منفی بوده و به جز نهاده انرژی، سایر نهاده ها کشش ناپذیر برآورد شدند. همچنین تمامی مقادیر کشش های جانشینی عوامل تولید به غیر از کشش جانشینی بین نهاده های نیروی کار و سرمایه، منفی می باشد. براساس یافته های تحقیق، تکنولوژی مورد استفاده در واحدهای صنعتی، سرمایه بر و کاراندوز می باشد. بررسی بازده به مقیاس نیز نشان داد که افزایش مقیاس نیز می تواند به کاهش هزیته واحد تولید نماید. آزمون نظریه نوآوری القایی موید آنست که با افزایش قیمت نسبی نیروی کار، سهم آن در فرآیند تولید کاهش پیدا می کند. به عبارت دیگر، تولیدکنندگان به افزایش قیمت نسبی این عامل تولید واکنش نشان می دهند. لیکن با افزایش قیمت نسبی نهاده های سرمایه، مواد و انرژی، سهم آنها در فرآیند تولید افزایش پیدا می کند. همچنین نتایج نشان داد که طی دوره مطالعه، بهره وری عامل نیروی کار سیر صعودی و بهره وری عوامل سرمایه، انرژی و مواد سیر نزولی داشته است. با استفاده از پارامترهای تابع هزینه ترانسلوگ، رشد بهره وری کل عوامل تولید نیز محاسبه گردید که مقدار میانگین آن در دوره مورد مطالعه، معادل 84/1 درصد بوده است. با توجه به ارتباط بهره وری کل عوامل تولید با تغییر تکنولوژی مشخص شد که بخش قابل توجهی از رشد بهره وری ناشی از تغییر تکنولوژی در واحدهای صنعتی می باشد.
راضیه سیف الهی حمیدرضا کردلوئی
از سال 1980 با مطرح شدن ادبیات مالی رفتاری، فرض منطقی بودن سرمایه گذاران و اعتقاد به کارا بودن بازارهای سهام مورد انتقاد قرار گرفته است. ادبیات مالی رفتاری اظهار می دارد که سرمایه گذاران تحت تاثیر سوگیری های رفتاری بوده که در تصمیمات مالی آنها در زمان خرید و فروش سهام بر نحوه تصمیم گیری آنها تاثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر عوامل رفتاری دوری از تاسف و پشیمانی، اثر تمایلی، حسابداری ذهنی، بیش اطمینانی، شهود نمایندگی، رفتار توده وار و محافظه کاری و اثر مالکیت بر روی سرمایه گذاری دارایی های مالی و در نهایت بررسی مقایسه ای این عوامل می باشد. به این منظور تعداد 385 نفر از سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه بطور تصادفی انتخاب و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. با اطلاعات حاصل از پرسشنامه، داده ها مورد بررسی قرار گرفته و با آزمون های آمار استنباطی به بررسی فرضیه ها با استفاده از نرم افزارspss 19 پرداخته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که تمام عوامل به غیر از عامل "بیش اطمینانی" روی سرمایه گذاری تاثیر گذار هستند و میزان این تاثیر برای هریک متفاوت می باشد و رتبه بندی این عوامل از نظر میزان تاثیر گذاری عبارتند از: 1-سود و زیان نسبی ، 2-اثر تمایلی ، 3-محافظه کاری ، 4-رفتار توده وار 5-شهود نمایندگی 6-اثر مالکیت ، 7-پشیمان گریزی. همانطور که مشخص است عامل "سود و زیان نسبی" بیشترین تاثیر و عامل "پشیمان گریزی" کمترین تاثیر را بر روی سرمایه گذاری داراییهای مالی دارند.