نام پژوهشگر: شهرام احمدی
شهرام احمدی حمیدرضا شاهوردی
دراین تحقیق ارزیابی پدیده تبلور در نسل جدیدی از آلیاژهای آمورف پایه آهن با کاربردهای سازه ای مدنظر می باشد. رویکردهای اصلی دراین تحقیق، ارزیابی تاثیر افزودن عنصر آلیاژی نایوبیم بر دو پدیده تبلور و رشد در یک گروه خاص ازاین آلیاژها و همچنین بررسی تغییرات سختی در حالتهای آمورف و کریستالی می باشد. ترکیب شیمیایی آلیاژها fe55-xcr18mo7b16c4nbx (x=0, 3, 4,5) می باشد. تهیه شمشهای اولیه در کوره ذوب القایی صورت گرفته و نوارهای مورد نیاز بررسی های سینتیکی و ساختاری با استفاده از فرایند ذوب-ریسی (melt-spinning) و سپس عملیات حرارتی در کوره عملیات حرارتی خلا تهیه شده اند. بررسی های سینتیکی به کمک داده های حاصله از آزمونهای اسکن گرمایی افتراقی (dsc) و همچنین تشخیص نوع فازهای تشکیل شده در ساختار با استفاده از آزمون های تفرق اشعه ایکس (xrd) صورت گرفته است. درادامه، ساختار میکروسکپی بوسیله میکروسکپهای الکترونی نوع عبوری (tem) و روبشی (sem) بررسی شده و سختی سنجی در مقیاس ویکرز برروی نمونه ها انجام شده است. نتایج نشان میدهد که افزودن عنصر آلیاژی نایوبیم به ترکیب شیمیایی آلیاژها، سبب افزایش قابلیت شیشه ای شدن آلیاژها می شود. بررسی نوارهای عملیات حرارتی شده مشخص نمود که فاز fe36cr12mo10 اولین فازی است که پس از انجام عملیات حرارتی در ساختار آلیاژها تشکیل می شود. افزایش عنصر آلیاژی نایوبیم در ترکیب شیمیایی آلیاژها سبب افزایش انرژی اکتیواسیون جوانه زنی، کاهش فرکانس جوانه زنی و نرخ رشد شده که نتیجه آن تبدیل ماهیت تبلور دومرحله ای به یک مرحله ای در آلیاژهاست. پس از انجام عملیات حرارتی آنیل، جوانه زنی فاز fe36cr12mo10 با میانگین اندازه 20 نانومتر در ساختار مشاهده شد. دراین تحقیق جوانه زنی فاز مذکور در کلنی های مجزا و با مورفولوژی "راه راه" در ساختار، تشخیص داده شد. دراین تحقیق سه منطقه مختلف دراستحاله تبلور، برای بررسی ضریب اورامی درنظر گرفته شد که این سه منطقه شامل مناطق جوانه زنی، رشد و رشد نهایی می باشد. مقادیر بدست آمده برای ضرایب سینتیکی مشخص می کند که افزایش عنصر آلیاژی نایوبیم سبب محدود شدن جوانه زنی و رشد فاز fe36cr12mo10 در تبلور مرحله اول آلیاژها می شود. همچنین مشخص شد که با افزایش عنصر نایوبیم در ترکیب شیمیایی آلیاژها، نیروی محرکه جوانه زنی، رشد و همچنین فرکانس جوانه زنی و نرخ رشد در تبلور فاز آهن آلفا (تبلور مرحله دوم) کاهش می یابد. باتوجه به نتایج حاصله از تصاویر میکروسکپ الکترونی عبوری مشخص شد که مکانیزم کاهش نرخ رشد کریستالها در ساختار، ایجاد لایه ممانعت کننده نفوذی در اطراف کریستالهای درحال رشد و کاهش سرعت نفوذ عناصر در ساختار است. نتایج آزمونهای تفرق اشعه ایکس و مشاهدات ساختاری حاکی از این است که با افزودن عنصر نایوبیم میانگین اندازه کریستالها در ساختار کاهش یافته و درواقع عنصر نایوبیم به عنوان یک تثبیت کننده ساختار عمل نموده که میانگین اندازه کریستالهای آهن در ساختار آلیاژها را کاهش می دهد. در بررسی های سختی سنجی مشخص شد که تشکیل محلول جامد فوق اشباع به عنوان مهمترین مکانیزم افزایش دهنده سختی در آلیاژها و در حالت آمورف می باشد. انجام عملیات حرارتی تک مرحله ای و ایجاد ساختاری حاوی زمینه آمورف به همراه کریستالهای نانوسایز fe36cr12mo10 سبب افزایش سختی نمونه ها تا حد 1900 ویکرز شده که قابل مقایسه با انواع پوششهای فوق سخت است.
حمید سلیمانی سید رشید فلاح شمسی
بررسی ویژگی های زیست سنجی درخت زار های بلوط ایرانی ( quercus persica ) مورد هجوم سوسک چوبخوار ( مطالعه موردی دشت برم استان فارس ) به کوشش حمید سلیمانی بهره برداری ، حفاظت و حمایت از منابع طبیعی و به خصوص جنگل که امروز نقش بسیار مهمی در ادامه زندگی و بهبود محیط زیست بشر بازی می کند مانند هر اهرم دیگری محتاج برنامه ریزی است . بقای جنگل همانند تمام منابع ملی بستگی به داشتن اطلاعات و برنامه ریزی صحیح دارد و اندازه گیری و آمار جنگل سرآغاز جمع آوری اطلاعات است . مطالعه روی درختان مبتلا به آفت سوسک چوبخوار در جنگل های بلوط ایرانی واقع در منطقه زاگرس از جمله موارد مهم و بحرانی است که تا کنون انجام نگشته است . بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فعالیت سوسک چوبخوار بر عوامل زیست سنجی درخت بلوط ایرانی به روش نمونه برداری تطبیقی انجام گرفت . این تحقیق در محدوده اطراف دشت برم و ارتفاعات شمالی و جنوبی به دلیل وسعت شیوع و پراکندگی آفت از طریق مشاهدات میدانی و عملیات زمینی انجام شد . نتایج نشان می دهد که ویژگی های زیست سنجی درختان بیمار اختلاف معنی داری با درختان سالم در سطح 5 درصد ندارد . مطالعه ارتباط میزان خشکیدگی درختان بلوط ایرانی و ویژگیهای زیست سنجی آنها نشان داد که هر چه تعداد جست گروه ها بیشتر باشد طبقه خشکیدگی آن درخت پایین تر است . همچنین سطح بالای تاج درخت با درجات خشکیدگی ارتباط مثبت دارد و هرچه قطر برابر سینه کمتر باشد میزان خشکیدگی درخت بیشتر است .
سارا عزیزی قلاتی کاظم رنگزن
تغییرات کاربری اراضی به ویژه مواردی که ناشی از فعالیت های انسان است جزء مهم ترین تغییرات جهانی محیط زیست است که تاثیر بیشتری از دیگر تغییرات جهانی دارد. پیش بینی و ارزیابی پتانسیل الگوهای کاربری زمین از طریق مدل سازی می تواند به برنامه ریزان محیط زیست و مدیران منابع طبیعی برای تصمیمات آگاهانه تر در سطح چشم انداز کمک کند. هدف از این پژوهش مدلسازی تغییرات کاربری اراضی منطقه کوهمره سرخی استان فارس با استفاده از مدل lcm است. بدین منظور نقشه های کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده etm + و tm ماهواره لندست در سه دوره زمانی مربوط به سال های 1366، 1379 و 1391 تهیه شدند. برای استفاده از تصاویر ماهواره ای ابتدا در مرحله آماده سازی تصویر تصحیح اتمسفری اعمال شده و طبقهبندی تصویر به روش حداکثر احتمال و استفاده از شاخص mnf انجام گردید. سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شد. نتایج آشکارسازی تغییرات دوره اول (1379-1366) با ضریب کاپای 83% نشان می دهد که بیشترین افزایش مساحت در ناحیه مرتع (24/4224 هکتار) و بیشترین کاهش مساحت در ناحیه جنگل (75/3953 هکتار) رخ داده است. بر مبنای این تغییرات و انتخاب 9 متغیر مستقل، مدلسازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 1391، با استفاده از روش شبکه های عصبی (پرسپترون چندلایه) و رگرسیون لجستیک در مدل lcm انجام شد. سپس با روش زنجیره مارکوف نقشه کاربری اراضی برای سال 1391 پیش بینی شد. نتیجه ماتریس خطا بین نقشه کاربری اراضی استخراج شده از تصویر لندست 1391 به عنوان نقشه مرجع و نقشه های حاصل از مدلسازی با شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک به ترتیب ضریب کاپای 75% و 74% است. بنابراین مدل شبکه عصبی برای مدلسازی پتانسیل تبدیل کاربری در دوره دوم انتخاب شد. آشکارسازی تغییرات دوره دوم (1391-1379) با ضریب کاپای 88% نشان می دهد که بیشترین افزایش مساحت در ناحیه مرتع (76/5045 هکتار)، همچنین بیشترین کاهش مساحت در ناحیه جنگل (5508 هکتار) است. با توجه به تغییرات دوره دوم، نقشه کاربری اراضی برای سال 1403 پیش بینی شد که بیشترین تغییر کاربری نسبت به سال 1391، در ناحیه کشاورزی آبی است.
رحمان گل عمویی مرزونی مسعود روحانی
سبک شناسی یکی از رشته های زبان شناسی و ادبیّات است که به بررسی ویژگی های نحوی و زبانی شاعر می پردازد. سبک عبارت از کاربرد ادبی زبان در یک بافت مشخّص. سیّد حسن غزنوی، ملقّب به اشرف از شاعرانی است که کم تر اشعارش مورد توجّه سبک شناسی قرار گرفته است و با توجّه به این که وی از شاعران بزرگ عصر خود بوده و بر شاعران بعد از خود تاثیر فراوانی داشته، در این پایان نامه سعی شده است که اشعار وی در دو حوزه ی ادبی و زبانی مورد بررسی قرار گیرد. در زمینه ی زبان استفاده ی فراوان وی از زبان عربی و استفاده ی اندک از زبان کهن و دور بودن از زبان ترکی غالب دربار می باشد . در بیان، کنایه در اشعار سیّد از بسامد بالایی برخوردار است.در تشبیه، به تشبیه حسّی به حسّی تمایل فراوان دارد. استعاره ی مصرّحه، فراوان در اشعار وی دیده می شود. تمثیل یکی از ویژگی های مهمّ اشعار سیّد است. چنان که می شود گفت که دیوان وی گنجینه ای از ارسال المثل و تمثیل است. به موسیقی بیرونی و درونی توجّه خاصّی داشته و آن را هنرمندانه در اشعارش به کار برده است. از دیگر ویژگی مهمّ اشعار وی مفاخره است که در اشعارش فراوان از آن استفاده می کند. کلید واژه: سیّد حسن غزنوی، دیوان اشعار، سبک، سبک شناسی
شهرام احمدی عبدالله گیویان
هدف این پایان نامه تحلیلِ کیفیِ روایت در آگهی های تلویزیونیِ داستانی است. به این منظور، آگهی های داستانی پخش شده در سه ماهه ی آخر سال 1386، شناسایی و انتخاب شدند و بر اساس الگوهای پراپ، ژنت و تودوروف در تحلیل روایت، ساختار داستانی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. در یک بررسی پهنانگر، آگهی های داستانی از منظر ساختار روایت، ابتدا به چهار دسته ی کلی تقسیم بندی شدند و در یک منظومه ی نظری و تعاملی از برخی مفاهیمِ حوزه های تبلیغات و بازاریابی، ارتباطات، تلویزیون و روایت شناسی، مهم ترین ویژگی های هر دسته از آگهی ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس، از هر دسته، یک آگهی انتخاب شد و بر مبنای رویکردهای تحلیل متن در پساساختارگرایی، واحدهای خوانش و سطوح دلالت در آگهی های برگزیده مورد مطالعه ی عمیق تر قرار گرفت. برمبنای الگوی فیسک در مطالعه ی متون تصویری ، در سطح اول دلالت، الگوی سلبی و کاودری و برای سطوح دوم و سوم به ترتیب، رویکرد بارت در نشانه شناسی متن و الگوی ون دایک در تحلیل گفتمان انتقادی به کار گرفته شد. نتایج بررسی پهنانگر درآگهی های نمونه ی تحقیق نشان می دهد که دسته ی اول آگهی ها، یوتوپیا گونه ای را سامان می دهند که در آن هیچ نقص یا مشکل خاصی وجود ندارد و ساختار روایت داستان، این امر را به حضور کالاها و خدمات نسبت می دهد. مخاطب تلویحی این آگهی ها اغلب زنان هستند و اهداف ترغیبی و مبتنی بر سبک زندگی است.در گونه ی دوم، ساختار روایت قطبی است و موضوع آگهی، علت عبور از تنگناهای داستانی است. اهداف این دسته اغلب ترجیحی و مبتنی بر ارائه ی استدلال است. گروه سوم، دارای ساختار داستانی دو بخشی شامل معما- راه حل هستند و بیشتر به منظور اطلاع رسانی کاربرد یافته اند. در گروه چهارم، روایت بر اساس روابط فرامتنی و بینامتنی با یک متن مشهور و برای نیل به اهداف یادآوری و تثبیت نام تجاری سامان داده می شود و برخی از ویژگی های داستان های پسامدرن در آن ها دیده می شود. کالاها نیز عامل تغییر و ایجاد تعادل و کنش گران آگهی ها نیز در ارتباط با کالاها و موضوعات تبلیغ، به چهار دسته ی آگاه، نا آگاه، مصرف کننده و غیرمصرف کننده تقسیم شده اند. علیرغم تمهیدات و نشانه های گوناگونی که برای بسته شدن آگهی ها در سطح «اثر» به کار می رود، آنها در اثر ماهیت متنی خود، امکان خوانش هایی حتی متضاد باخوانش رسمی را فراهم می سازند.در مربع ایدئولوژیک آگهی ها، کنش گران آگاه و مصرف کننده به عنوان گروه های خودی در مقوله ی «ما» و دو دسته ی دیگر به عنوان «دیگری» و «آنها» بازنمایی می شوند.
شهرام احمدی نصرت الله رافت نیا
جهت بررسی تاثیر بهره برداری بر تنوع زیستی جنگل، سه شیوه تک گزینی گروهی، تک گزینی و نواری در جنگل آموزشی و پژوهشی شصت کلاته مطالعه شد. تعدادی قطعه نمونه در محلهایی که به شیوه های مذکور اجرا شده بودند برداشت گردید. قطعات نمونه شاهد به تعداد قطعات نمونه یاد شده و در کنار آنها پیاده شد. در هر قطعه نمونه نوع گونه، تعداد افراد، ضریب براون بلانکه، ارتفاع از سطح دریا، شیب و یک نمونه خاک برداشت گردید. درصد نیتروژن، رس و اسیدیته خاک اندازه گیری شد. برای داده های فوق آزمون برازش به مدلهای آماری، شاخصهای تنوع، مقایسه نمونه ها، درصد شباهت نمونه ها و رابطه فاکتورهای اندازه گیری شده با شاخصهای تنوع محاسبه گردید. در بین شیوه های مختلف ، شیوه تک گزینی بیشترین برازش به مدل بروکن استیک را داشت که نشان از توزیع مناسب منابع در بین گونه ها است . با انجام برش معمولا غنا کم شده، تنوع و برابری زیاد شده است . با محاسبه درصد شباهت بین قطعات شاهد و نمونه های برداشت شده، بیشترین شباهت بین شیوه نواری و شاهدش وجود دارد که به خاطر غالب بودن یگ گونه و قرار گرفتن در ارتفاع پایین است . در بین دو شیوه تک گزینی گروهی و تک گزینی، شیوه تک گزینی شباهت بیشتری با شاهد خود دارد. شاخصهای تنوع بیشترین همبستگی را با ارتفاع از سطح دریا نشان می دهند و این همبستگی مثبت می باشد. در نهایت ، شوه تک گزینی مناسبترین شوه برای جنگل تشخیص داده شد.