نام پژوهشگر: محمد علی رجب زاده
زهرا ذاکرعباسی بیژن اعتمادی عبدل آبادی
در این تحقیق ما دو سازند رازک و میشان را که در سه منطقه کوار، دارنجان و زنجیران در جنوب و جنوب غرب استان فارس، ایران قرار دارد را مورد مطالعه قرار دادیم. این مناطق در کمربند چین خورده زاگرس قرار دارند. سن این دو سازند اوایل تا اواسط میوسن می باشد. ویژگیهای کانی شناسی و ترکیب مواد خام به روشهایxrf ، xrd،icp-oes ، cec ،ec ، ph و آتربرگ و مقاطع میکروسکوپی مطالعه گردیدند.مقاطع میکروسکوپی با فسیل هایی مانند میلیولیده، دندریتینا، بایوکلاست ها نشان می دهند که این دو سازند متعلق به حوضه رسوبی کم عمق می باشد. کانیهای اصلی شامل ایلیت- موسکویت و کلریت و کلسیت وکوارتز می باشد. کانی های فرعی شامل آلبیت و پالی گورسکیت می باشد. از نظر زمین شیمیایی مقادیر cao,mgo بالاتر و مقادیر sio2, al2o3, fe2o3 k2o,na2o پائین تر از نمونه های استاندارد nasc، paas ،uc را نشان می دهد. الگوی ree بهنجار شده با کندریت و شیلهای آرکئن آمریکای شمالی غنی شدگی lree را نسبت به hree بدون آنومالی eu را نشان می دهد. رسوبات نسبت la/sc، ba/sc ،ba/co بالا و نسبت th/sc ، th/cr ، la/cr پائینی دارند و این دو موضوع نشان می دهد که منشأ این رسوبات برگرفته از سنگهای مافیک و فلسیک است. سنگ مادر عمدتاً از گرانیت/ریولیت-بازالت است که نمودار tio2/al2o3 و نیز نمودار تابع تمایزی تأئید کننده آن است . پائین بودن مقادیر شاخص دگرسانی و شاخص هوازدگی و همچنین بالا بودن میزان sr نشان دهنده هوازدگی نه چندان شدید سنگ منشأ می باشد. نتایج حاصله مشخص می کند که این رسوبات می توانند در ساخت کاشی سرامیکی کاربرد داشته باشند. نمونه های کاشی تهیه شده از این سازندها توسط xrd ، انقباض خطی (خشک و پخت)، loi ، مقاومت خمشی (خام، خشک، پخت)، جذب آب بررسی شدند. ارتباط واضحی بین مقاومت خمشی، جذب آب، انقباض خطی پخت و درصد ماسه وجود دارد. ترکیب شیمیایی و کانی شناسی این رسوبات نیز نشان دهنده کاربرد آنها در ساخت آجر، کاشی سرامیکی و ارتن ورها می باشد.
ابراهیم سلامی شهید مجید هاشمی تنگستانی
منطقه معدنی سرچشمه در کمربند آتشفشانی ایران مرکزی واقع شده و سنگ های آتشفشانی ائوسن که توسط نفوذیهای الیگومیوسن تحت تاثیر قرار گرفته اند این منطقه را پوشش می دهد. کانه زایی مس بیشتر از نوع پورفیری و همراه با دگرسانی های وسیع است که همراه با اقلیم نیمه خشک و رخنمون واضح سنگ ها، این منطقه را برای آزمایش نتایج سنجش از دور ماهواره ای مناسب کرده است. در این تحقیق باندهای طیفی مرئی- فروسرخ نزدیک (vnir) و فروسرخ موج کوتاه (swir) در هر سه محصول دستگاه تابش سنج بازتابی گسیلش گرمایی فضابرد پیشرفته (استر)، شامل دسته داده های سطح1 ast_l1b و سطح2 ast_07 و ast_07xt برای نقشه برداری کانی ها و زون های دگرسانی مقایسه شدند. دسته داده ast_l1b با استفاده از روش بازتاب نسبی میانگین درونی (iarr) به داده بازتابش سطح زمین تبدیل شد، در صورتی که دسته داده های ast_07 و ast_07xt خود با چنین ماهیتی در اختیار کاربر قرار می گیرند. الگوریتم های انطباق سیمای طیفی (sff) و پالایش تطبیقی تنظیم شده آمیخته (mtmf) با استفاده از طیف کتابخانه jpl1، همین طور طیف خالص کانی های شاخص دگرسانی مستخرج از تصویر و طیف نمونه های صحرایی بر روی این دسته داده ها اجرا شد. تصویرهای خروجی نشان داد، دسته داده ast_l1b کالیبره شده به روش iarr نسبت به دسته داده های ast_07 و ast_07xt نتایج بهتری را برای نقشه برداری دگرسانی های فیلیک- آرژیلیک، آرژیلیک پیشرفته و پروپیلیتیک منطقه به دست می دهد.
محمد جواد توکلی آغچغلو مجید هاشمی تنگستانی
افیولیت نی ریز جزیی از نوار بزرگ افیولیتی تتیس و بخشی از یک کمربند رورانده 3000 کیلومتری است که در کرتاسه پسین بر روی لبه صفحه قاره ای عربستان رانده شده است. این افیولیت در امتداد زون تراستی زاگرس و در جنوب شرق کمربند دگرگونی سنندج-سیرجان واقع شده است. سنگ های الترامافیک این افیولیت شامل دونیت، هارزبورژیت و لرزولیت است. در اثر فرآیند سرپانتینی شدن، کانی های منیزیم دار سنگ های الترامافیک (مخصوصاً الیوین و پیروکسن) توسط کانی های آبدار گروه سرپانتین جانشین می شوند. به منظور تحلیل طیفی واحدهای سنگی و تعیین درجه سرپانتینی شدن الترامافیک های این مجموعه با استفاده از داده های استر، منحنی طیفی نمونه های صحرایی با استفاده از دستگاه طیف سنج asd تهیه شد. در اثر فرآیند سرپانتینی شدن خصوصیات جذبی قوی نزدیک 1 میکرومتر مربوط به کانی های اولیه در سنگ-های الترامافیک محو می شود و خصوصیات جذبی مربوط به کانی های ثانویه گروه سرپانتین که جذب قوی در 4/1 و 3/2 میکرومتر و جذب ضعیف تر در95/1 و 1/2 میکرومتر است، ظاهر می شوند. میزان سرپانتینی شدن نمونه ها باانجام مطالعات میکروسکوپی تخمین زده شد و با مقایسه این میزان با منحنی های طیفی نتیجه گرفته شد که میزان سرپانتینی شدن ارتباط مستقیم با عمق جذب در 4/1 و 3/2 میکرومتر دارد. به منظور نقشه برداری از نقاط با درجات متفاوت سرپانتینی شدن، پس از انجام یکپارچه سازی داده های سطح b1 سنجنده استر و انجام تصحیح جوی "میانگین بازتاب نسبی داخلی" (iarr)، 4 طیف که نشانگر درجات ضعیف، متوسط، زیاد و خیلی زیاد سرپانتینی شدن بودند جهت معرفی به عنوان عضو انتهایی به الگوریتم انطباق سیمای طیفی (sff) معرفی شدند، نتایج خروجی نشان دهنده این بود که اکثر نقاط رخنمون یافته در منطقه با درجات خیلی زیاد سرپانتینی شده اند.
مسعود سوری بیژن اعتمادی
کانسار مس چاه فیروزه مانند دیگر ذخایر مس پورفیری بزرگ ایران بر روی کمربند ماگمایی سنوزوئیک سهند-بزمان قرار گرفته است .این کانسار در 32 کیلومتری شمال شهر بابک استان کرمان واقع شده است. سنگ های منطقه چاه فیروزه غالباً آتشفشانی و با ترکیب آندزیت تا آندزیت- داسیت می باشند که مجموعه ای از استوک ها و دایک ها در آن نفوذ کرده اند. ترکیب استوک پورفیری ها کوارتز دیوریت تا کوارتز مونزونیت متغیر بوده و منشاء کانه زایی مس در چاه فیروزه می باشند. کانسار مس چاه فیروزه از تیپ ذخایر مس پورفیری می باشد و سیستم دگرسانی آن از مدل لوول و گیلبرت پیروی می کند. کانی سازی در چاه فیروزه غالبا در زون هیپوژن تشکیل شده است. فرایندهای غنی شدگی سوپرژن در چاه فیروزه به شکل ناقص عمل کرده و فقط در بعضی از قسمت های چاه فیروزه مشاهده می شود کانی زایی اصلی در این ذخیره را کانه های پیریت، کالکوپیریت و به مقدار کمتر بورنیت و کالکوسیت تشکیل می دهند. کانی فیروزه در محل یک کانی ثانویه می باشد و همراهی وسیعی با کریزوکولا، همی مورفیت و مالاکیت دارد. مطالعات زمین شیمی نشان می دهد که روند تغییرات اکسیدهای mgo, fe2o3, ti2o, p2o5 در برابر sio2 نشانگر کاهش این اکسیدها همزمان با افزایش sio2می باشدکه نشانگر تفریق ماگمایی در توده نفودی چاه فیروزه است. نمودار عنکبوتی عناصر جزئی، غنی شدگی در rb, ba, la, ce, sr و تهی شدگی از zr, hf, tb, nb را نشان می دهد. آنومالی منفی nb نیز بر روی نمودار شاخص ماگماتیسم کالک آلکالن می باشد. نمودار عناصر نادر خاکی نیز یک روند کاهشی غلظت با افزایش عدد اتمی را نشان می دهد و غلظت lree نسبت به hree در توده نفوذی چاه فیروزه غنی شدگی نشان می دهد. نمودارهای غنی شدگی و تهی شدگی تغییرات عناصر را طی دگرسانی بخوبی نشان می دهد از جمله این عناصر cu است که بیشترین غنی شدگی را دگرسانی فیلیک دارد و مقدار آن در دگرسانی پروپلتیک کاهش یافته است. برای تعیین ارتباط بین عناصر و نمایش ویژگیهای زمین شیمیایی از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. پردازش داده ها با اعمال محاسبات زمین آماری و رسم نمودار اطلاعات قابل فهمی در مورد ارتباط عناصر اصلی و جزئی را نشان می دهد.
سهیلا اسماعیلی محمد علی رجب زاده
کانسار مس جیان در لبه شرقی زون دگرگونی سنندج-سیرجان و در فاصله 195 کیلومتری شمال شرق شیراز در مجموعه آتشفشانی-رسوبی دگرگون شده کمپلکس سوریان با سن پرموتریاس واقع شده است. سنگ شناسی منطقه اغلب شامل متابازالت، کلریت-مسکویت شیست، کلریت-کوارتز شیست، میکاشیست و گرافیت شیست می باشد. پیریت مهمترین کانی سولفیدی و کالکوپیریت کانی اصلی مس در این کانسار است که به شکل های افشان و رگچه ای اغلب در سنگ های کلریت-کوارتز شسیت و کلریت-مسکویت شیست کانه زایی شده اند. الگوی توزیع عناصر نادر خاکی در سنگ های آذرین دگرگون شده با نسبت 9/2n=(la/lu) نشانگر ماگمای بازالت تولئیتی با منشا جبه ای است. داده های شیمیایی بر روی عناصر نامتحرک نظیر ti و همچنین عناصر با شدت میدان بالا نظیر zr، nb و y در سنگ متابازالت نشانگر تشکیل ماگمایی با ماهیت e-morb با درجه ذوب بخشی پایین می باشند. دگرسانی های کلریتی، سیلیسی و به میزان کمتری سریسیتی عمده دگرسانی های محدوده کانسار مس جیان می باشند. داده های حاصل از مطالعه میان بارهای سیال بر روی کوارتزهای همزاد با کالکوپیریت درجه حرارت یکنواختی بین 7/124 تا 2/307 درجه سانتی گراد و شوری 7/2 تا 13 درصد وزنی معادل nacl را نشان می دهد. شواهد پتروگرافی، ژئوشیمیایی و میان بار های سیال بیانگر تشکیل کانسار مس جیان به صورت یک کانسار سولفید توده ای با سنگ میزبان آتشفشانی-رسوبی است.
نسیم فتاحی فرید مُر
کانسار مس بوانات در لبه شرقی زون دگرگونی سنندج-سیرجان در جنوب غرب ایران (195 کیلومتری شمال شرق شیراز) و در مجموعه سنگهای آتشفشانی-رسوبی دگرگون شده سوریان به سن پرمو تریاس قرار گرفته است. رخداد فعالیت دگرگونی-گرمابی در این منطقه باعث تشکیل دو گروه رگه های کوارتزی کانه دار و رگه های کوارتزی بی کانه شده است. رگه های کوارتزی کانه دار همراه با نهشت کلکوپیریت، پیریت، اسفالریت و گالن مشخص می گردد. این رگه ها در ارتباط با وافشارش ناگهانی و شکستگی های هیدرولیکی تشکیل شده اند. تشکیل رگه های کوارتز کانه دار در شرایط رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت زیرین و در اثر جدایش سیالی که احتمالا همزمان با آبگیری سنگهای عمیق پوسته مشتق شده، باعث شستشوی متابازیت های سرشار از فلزات پایه در کمپلکس سوریان شده است. این رگه ها مشابه رگه های مزوترمال در کمربندهای دگرگونی فانروزوئیک می باشند. رگه های کوارتزی بی کانه با کانی نشانگر روتیل مشخص شده و در شرایط دما و فشار پایین تری نسبت به رگه های کوارتز کانه دار تشکیل شده اند. مطالعه میانبارهای سیال و ایزوتوپ های پایدار اکسیژن و هیدروژن نیز تکامل سیال دگرگونی-گرمابی را طی دو مرحله نشان می دهد. مرحله نخست از کانه زایی در ارتباط با یک سیال دما بالا (بیش از 303 درجه سانتیگراد)، نسبتا شور (میانگین 10 درصد وزنی معادل nacl) و با غلظت بالای co2 (بیش از 7/2 درصد وزنی) بوده است. این سیال در ادامه با کاهش دما (میانگین 183 درجه سانتیگراد) و شوری ( میانگین 4/5 درصد وزنی معادل nacl) در محیط های سطحی با نهشت روتیل همراه بوده است. این رگه ها تاریخچه برهمکنش سیال-سنگ را در سنگ میزبان دگرگونی کمپلکس سوریان، طی سرد شدگی، بالا آمدگی و کشش نهایی، ثبت کرده اند. همچنین، وجود توالی پاراژنزی تورمالین+ ترمولیت-اکتینولیت+ بیوتیت+ تیتانیت نشانگر توسعه دگرسانی سدیمی-کلسیمی در شرایط مزوترمال حاکم در زمان کانه زایی سولفیدی در منطقه می باشد.
کیامرث حسینی محمد علی رجب زاده
پژوهشی بر روی محتوای ree ها در کانسار آهن اپاتیت اسفوردی انجام گردید. کانسار اسفوردی در موقعیت ( ) و در جنوب شرق منطقه بافق ، در 26 کیلومتری جنوب یزد واقع شده است در این کانسار کانی زایی به صورت توده ای ، انتشاری و رگه ای رخ داده است آپاتیت و مگنتیت کانمی اصلی هماتیت و گوتیت کانی فرعی می باشد بر اساس مطالعات کانی شناختی وجود 3 نوع آپاتیت را می توان به رسمیت شناخت :آپاتیت نوع 1 در محدوده بخش های توده ای و انتشاری و نوع 2 در زون های برشی و توده ای به صورت موزاییکی و خطی دیده می شود و آپاتیت نوع 3 در اثر انحلال آپاتیت نوع 1 و 2 دیده می شود. در منطقه مورد مطالعه توزیع ree ها درون مگنتیت و آپاتیت مشابه بوده و منشا مشترک آنها را نشان می دهد .بر اساس مطالعات انجام شده پایین بودن میزان cd، حضور u و th در آپاتیت، وجود بلورهای هگزاگونال و میزان na بسیار کم نیز وجود منشا آذرین و برعکس پایین بودن میزان sr شباهت آنها به آپاتیت های رسوبی را نشان میدهد. از سوی دیگر، نسبت cao/p2o5، بالا بودن میزان (ce2o3+la2o3) و نیز میزان(ce2o3> le2o3 ) شباهت آنها به انواع موجود در برخی کربناتیت ها را نشان می دهد. همچنین , وجود شوری کم تا متوسط میانبار های سیال و درجه حرارت یکنواختی 250 تا 350 درجه و حضور میانبار های سیال غنی از فاز مایع و عمق به دام افتادگی 100 تا 1700 متری عمق پوسته می توان به تعبیری کانسار اسفوردی را در زمره کانسار های میان دمایی یا مزوترمال قرار داد.به عنوان نتیجه کلی می توان آپاتیت های مورد مطالعه را نتیجه تلفیقی از ویژگیهای ماگمایی و غیر ماگمایی و بخشهای مختلف این کانسار را از نظر زایشی با یکدیگر متفاوت دانست که طی فرایندهای مختلفی شکل گرفته اند.
اعظم توفیقی محمد علی رجب زاده
هدف از انجام این پژوهش تعیین گونه پذیری و قابلیت تحرک فلزات بالقوه سمی در محیط های رسوب و خاک مرتبط با معدن مس دره زار با استفاده از روش تفکیک شیمیایی چند مرحله ای می باشد. روشهای تفکیک شیمیایی انتخاب شده در گروه تعیین گونه پذیری بر اساس شرایط عملیاتی تعریف شده قرار می گیرند. در این پژوهش، غلظت برخی از فلزات بالقوه سمی در آب، رسوبات و خاک منطقه دره زار بررسی شد. نتایج ضریب همبستگی بین کمیتهای مختلف در نمونه های آب نشان می دهد که نمونه های با ph پایین دارای غلظتهای بالایی از سولفات و فلزات سنگین هستند. محاسبه ضریب غنی شدگی و شاخص زمین انباشت نشان می دهد که رسوبات از فلزات گوگرد، مس و مولیبدن غنی می باشند. همچنین نتایج حاصل از تجزیه نمونه های خاک، غلظتهای بالایی برای عناصر مولیبدن، مس و سرب نشان می دهد. بیشتر نمونه های خاک با غلظت بالای مولیبدن با گوسان همراه می-باشند که ظاهرا دلیل آن انحلال ناپذیر بودن مولیبدن در محیط خاک است. بر اساس نتایج حاصل از روش استخراج ترتیبی گومز- آریزا، عناصر مس، کبالت، کادمیم و منگنز دارای بیشترین پتانسیل تحرک در محیط آب- رسوب می باشند. در حالیکه تحرک عناصر مولیبدن، سرب، کروم، آنتیموان، نیکل، روی، آرسنیک و آهن بدلیل جذب آنها توسط عوامل جاذب طبیعی و یا حضورشان در اجزاء غیر زیست دسترس پذیر (منشأ زمین زاد) به مراتب کمتر از عناصر گروه قبل می باشد. بدلیل شرایط اقلیمی منطقه، انواع ترکیبات کانی شناختی ثانویه مانند هالیت، ژیپس، ژاروسیت، هماتیت و کلسیت در محیط رسوب و خاک شناسایی شدند. نتایج حاصل از bcr اصلاح شده نشان می-دهد که عناصر مس، کبالت، نیکل، منگنز، کادمیم، روی، و سرب در برخی از نمونه های خاک در 3 فاز اول غنی شدگی دارند که نشان دهنده منشأ انسانزاد آنهاست. نتایج حاصل از bcr اصلاح شده نشان می دهد که عناصر مس، کبالت، نیکل، منگنز، کادمیم، روی، و سرب در برخی از نمونه های خاک در 3 فاز اول غنی شدگی دارند که نشان دهنده منشأ انسانزاد آنهاست.
علی کریمی بیژن اعتمادی عبدل آبادی
به منظور بررسی کیفیت مواد خام کارخانه سیمان داراب نمونههای آهک از واحد چمپه سازند گچساران از معدن سنگ آهک یخچال واقع در قسمت جنوبی سایت کارخانه، نمونههای آبرفت از رسوبات کواترنری دشت غربی سایت کارخانه و نمونههای رس از معدن رس سه چاه واقع در 15 کیلومتری شمالغرب سایت کارخانه و در نزدیکی روستای دولت آباد برداشت و به روش xrd و xrf آنالیز شدند. نتایج زمینشیمیایی نشان میدهد که نمونههای آهک از نظر ترکیب شیمیایی دارای تغییرات چندانی نبوده و ترکیب شیمیایی نسبتا یکنواختی دارد. ذخایر آبرفت از نظر ترکیب شیمیایی دارای تغییرات زیادی است که این تغییرات بخصوص برای اکسیدهای sio2,al2o3,fe2o3 از بقیه اکسیدها بیشتر است. همچنین بر اساس این دادهها مشخص شد که ذخایر آبرفت میتواند به چند جامعه آماری کوچک تفکیک شوند. نتایج نشان دادند که معدن رس سه چاه دارای شرایط نسبتا مطلوبی بوده و جوابگوی نیاز خط تولید کارخانه میباشد و تنها مشکل آن وجود معارض محلی و بروز مشکل در زمینه استخراج و حمل مواد معدنی است. تخمین ذخایرآهک موجود در منطقه به روش مقاطع متوالی محاسبه شد که نتایج نشان دهنده وجود ذخایر آهک با تناژ تقریبی 21 میلیون تن و ذخایر آبرفت در حدود 16 میلیون تن میباشد. محاسبات سیمان سازی نشان داد که مواد خام کارخانه سیمان داراب میتواند در جهت تولید سیمان تیپ ii و ? مورد استفاده قرار گیرد. در این پژوهش همچنین آزمونهای فیزیکی سیمان شامل مقاومت فشاری و خمشی، درصد انبساط اتوکلاو، نرمی سیمان، زمان گیرش، آهک آزاد و همچنین تجزیه شیمیایی روی نمونههای سیمان تیپ ii انجام شد و سپس به منظور پی بردن به روابط بین عناصر تشکیل دهنده سیمان و آزمونهای فیزیکی و بهبود و ارتقا بخشیدن به کیفیت سیمان تولیدی از روشهای آماری استفاده شد.
نعیم نیک اقبال سی سختی مجید هاشمی تنگستانی
کوه سفید توتک در 30 کیلومتری شرق شهرستان بوانات ، بخشی از زون سنندج- سیرجان جنوبی است که در چهارگوش اقلید و ورق سوریان واقع شده است. در این منطقه ، کوه سفید به صورت یک تاقدیس ظاهرشده که در بخش هسته آن کمپلکس توتک و در قسمت یال آن کمپلکس سوریان قرار دارند. لیتولوژی کمپلکس توتک از هسته به طرف خارج و ترتیب شامل میکاشیست های سیاه رنگ ، تناوب مرمر با شیست سبز و آمفیبولیت و در نهایت مرمرهای کوه سفید با لایه بندی ضخیم است که وجه تسمیه این تاقدیس به خاطر رخنمون قابل توجه این واحد مرمری سفید رنگ می باشد. واحدهای آهن دار کمپلکس توتک در تنگه ورودی کوه سفید از سمت شمال قرار دارد که به نام معدن قدیمی دست علی معروف است. لیتولوژی کمپلکس سوریان هم شامل اسلیت، فیلیت، کوارتزیت، شیست سبز و میکاشیست می باشد. بر اساس مطالعات چینه و فسیل شناسی ، میکاشیست های سیاه رنگ بخش پایینی کمپلکس توتک با شیل های گراپتولیت دار زاگرس و سازند نیور البرز به سن سیلورین معادل است. مرمرهای کوه سفید توتک هم سنی از دونین تا اوایل کربونیفر نشان می دهند. بارزسازی و تفکیک واحدهای سنگی به منظور اکتشاف منابع معدنی سالهاست مورد توجه بوده است، اما در مورد سنگهای دگرگونی کارهای کمی صورت گرفته است.هدف از این تحقیق بارزسازی و تفکیک واحدهای آهن دار کمپلکس دگرگونی توتک با استفاده از داده های aster و etm+ ،در منطقه بوانات فارس است. در این تحقیق باندهای vnir ، swir و tir سنجنده آستر، برای بارزسازی واحدهای سنگ شناختی کمپلکس دگرگونی توتک مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت . با توجه به اینکه سنجنده etm+ توان تفکیک طیفی بالاتری در محدوده ی مرئی دارد و کانیهای آهن دار در این محدوده سیمای جذبی شاخصی دارند از داده های etm+ نیز استفاده خواهد شد. از آن جا که کانی ها و سنگ های دگرگونی رفتارهای طیفی متفاوتی در محدوده های مختلف طیف الکترومغناطیس از خود نشان می دهند سعی بر این است که از راه اجرای فرآیندهای پردازش پیشرفته که در مراحل کار نام برده شده اند، واحدهای آهن دار این منطقه را از سنگهای اطراف و دربرگیرنده تفکیک کرد.
مهدیه حسینجانی زاده مجید هاشمی تنگستانی
هدف از این تحقیق بررسی داده های ابرطیفی، چند طیفی و طیف سنجی در شناسایی واحدهای دگرسانی، نواحی دارای کانه زایی و یافتن ارتباط بین نوع و گسترش دگرسانی با کانه زایی می باشد. منطقه مورد مطالعه در بخش میانی کمربند دهج- ساردوئیه قرار گرفته است. ذخایر معدنی موجود در این ناحیه مانند سرچشمه، دره زار و سریدون با استفاده از سنجنده های چند طیفی، ابرطیفی و طیف سنجی بررسی و کانی های دگرسانی شناسایی و نقشه برداری شده اند. در راستای نیل به این اهداف ابتدا کانی های دگرسانی با استفاده از طیف تصویر و اجرای الگوریتم پالایش تطبیقی تنظیم شده آمیخته (mtmf) بر روی تصاویر استر، هایپریون و ای ال ای بارز گردیده اند. طیف کانی های شاخص به کمک فرآیند استخراج عضو انتهایی از تصویر (اجرای mnf، ppi و n-dimentional) و دانش اولیه از زمین شناسی منطقه مطالعاتی استخراج شده است. برای تائید و ارزیابی مناطق بارز شده توسط سنجنده ها و بدست آوردن اطلاعات درباره ویژگی های طیفی کانی ها بررسی های صحرایی و نمونه برداری در منطقه مطالعاتی انجام شده است. نمونه ها در آزمایشگاه کانی شناسی دانشگاه کشور باسک (universidad del pa?s vasco/ euskal herriko unibertsitatea (upv/ehu)) به کمک دستگاه asd و pima از نظر طیفی اندازه گیری و بر اساس شکل باند و موقعیت باند جذبی به صورت بصری و همچنین به کمک نرم افزارهای specmim و pimaview مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج بررسی های طیفی نشان داد که طیف نمایی vnir-swir یک روش اکتشافی سریع و کاربردی در تجزیه و تحلیل و شناسایی کمی کانی های دگرسانی اطراف ذخایر مس پورفیری است. برای تعیین خصوصیات کانی شناسی نمونه ها، مطالعات میکروسکوپی و آنالیز پراش پرتو ایکس (xrd) انجام شده است. سپس توزیع مکانی کانی های نقشه برداری شده با تصاویر ماهواره ای بوسیله بررسی های زمینی، مشاهدات میدانی و مقایسه با نقشه های دگرسانی منطقه مطالعاتی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. با تجزیه فلورسانس اشعه ایکس (xrf) مقدار فلزات مس و مولیبدن اندازه گیری و ارتباط طیفی نمونه های دارای کانه زایی و فاقد کانه زایی بررسی شده است. در پردازش داده های استر هدف بارزسازی کانی های دگرسانی از قبیل سریسیت، کائولینیت، آلونیت- پیروفیلیت، ژاروسیت، کلسیت-کلریت- اپیدوت و همچنین تشخیص زون های دگرسانی با پتانسیل بالا برای کانه زایی از مناطق با پتانسیل کم است. با پردازش mtmf باندهای مرئی- فروسرخ نزدیک داده های استر کسر فراوانی کانی های دگرسانی به صورت نیمه کمی تعیین شده است. نتایج حاصله نشان داد که پردازش زیرپیکسلی روش مناسبی برای نقشه برداری زون های دگرسانی است و توزیع مکانی کانی های دگرسانی همبستگی بالایی با زون های دگرسانی موجود در منطقه دارد. نواحی بارز شده ژاروسیتی منطبق با زون های اکسیدی و باطله های معدنی می باشند. بررسی کسر فراوانی زیرپیکسلی با کانسارهای شناخته شده رابطه مشخصی با عیار و اندازه کانسارها نشان داده است. بطوریکه نواحی با کسر فراوانی بالا از کانی ها، منطبق با مناطق کانه زایی مهم بوده که عیار و ذخیره آنها بالا است. می توان نتیجه گرفت که پردازش داده های استر با روش ناآمیختگی زیرپیکسلی mtmf روش مناسبی در تعیین فراوانی کانی ها به صورت نیمه کمی است و در مراحل اولیه اکتشافی و شناسایی کانسارهای با پتانسیل بیشتر برای کانه زایی مناسب است. هدف اصلی از پردازش تصاویر هایپریون ارزیابی قابلیت این سنجنده در بارزسازی و نقشه برداری کانی های شاخص زون های دگرسانی در اطراف ذخایر مس پورفیری است. به دلیل دارا بودن نوفه بالا در این تصاویر ابتدا پیش پردازش های مناسب روی آنها اعمال و نوفه حذف شده است. نتایج نشان داد که این سنجنده برای نقشه برداری بسیاری از کانی های شاخص زون های دگرسانی مانند موسکویت، ایلیت، کائولینیت، کلریت، پیروفیلیت، بیوتیت، هماتیت، ژاروسیت و گوتیت مفید است و می توان نواحی که دارای این کانی ها هستند را از سنگ های اطراف متمایز نمود. قابلیت بارزسازی بیوتیت، گوتیت، هماتیت و ژاروسیت باعث می شود که بتوان از این سنجنده در اکتشاف کانی ها و تشخیص مناطق دارای کانه زایی بالاتر ، تشخیص نواحی پیریتی، گوسان ها و باطله های معدنی استفاده نمود. تصاویر ای ال ای نیز به منظور شناسایی کانی های اکسیدی و هیدروکسیدی آهن از قبیل ژاروسیت، هماتیت و گوتیت مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که این سنجنده در شناسایی این کانی ها مفید است ولی در برخی موارد بواسطه شباهت طیفی این سه کانی در محدوده باندهای ای ال ای، باعث اشتباه رده بندی شدن آنها می شود.
صلاح یارویسی عزت ا... رییسی اردکانی
در این تحقیق لرزه خیزی زاگرس با استفاده از ضرایب لرزه خیزی a-value و b-value و بعد فرکتالی توزیع مکانی زلزله ها (ds) و گسل ها (df)، مورد بررسی قرار گرفت. . نتایج حاصل نشانگر تفاوت رژیم لرزه ای حاکم بر زاگرس شمالی و حوضه فارس بوده که مرز بین این دو پهنه منطبق بر سیستم گسلی کازرون می باشد. همچنین تفاضل بعد فرکتالی زلزله ها و گسل های منطقه (df – ds) بیانگر دو پهنه متفاوت در عرض کمربند چین و تراست زاگرس می باشد که مرز تقریبی این دو پهنه را گسل زاگرس مرتفع (high zagros fault) تشکیل می دهد. در قسمت شمال شرقی گسل زاگرس مرتفع مقدار df – ds > 0 بوده که نشانگرعدم تعادل لرزه خیزی و گسلش در این منطقه می باشد و احتمال فعالیت مجدد گسل ها در آن زیاد است. اما در قسمت جنوب غرب گسل زاگرس مرتفع مقدار df – ds < 0 بوده که بیانگر این است که بخشی از لرزه خیزی منطقه را گسل های پنهان لرزه زا کنترل می کند. در نهایت با تلفیق تمامی پارامترهای فوق، مناطق صحنه – مهران، دورود – الیگودرز، کازرون و قسمت عمده حوضه فارس به عنوان پرخطرترین مناطق زاگرس برای وقوع زلزله های بزرگ معرفی می گردد.
فرید خورشیدیان فرید مُر
کانسار آهن چادرملو در 65 کیلومتری شمال شهرستان بافق، 180 کیلومتری شمال شرقی شهرستان یزد و کانسار آهن چغارت نیز در 12 کیلومتری شمال شرق بافق، 130 کیلومتری جنوب شرق شهرستان یزد واقع شده است. هر دو کانسار در زون ایران مرکزی قرار دارند و سن زمین شناسی این ذخایر اینفراکامبرین (پروتروزوییک پسین- پالئوزوییک زیرین) است. مدل زایشی ذخایر آهن بافق بسیار بحث برانگیز است به طوری که در طول صد سال گذشته تا کنون زمین شناسان بسیاری بر روی منطقه کار کرده و مدل های زایشی گوناگونی از جمله خاستگاه ماگمایی، رسوبی، آتشفشانی، دگرگونی، گرمابی و بروندمی را برای این ذخایر پیشنهاد کرده اند. در این پژوهش برای پی بردن به فرایندهای زمین شناختی مرتبط با کانسنگ سازی از زمین شیمی مگنتیت و آپاتیت و ریز دماسنجی میانبارهای سیال در آپاتیت استفاده شد که شواهد حاصل از آن به همراه شواهد صحرایی و سنگ شناسی در چغارت و چادرملو نشان می دهد این کانسارها به ذخایر مگنتیت- آپاتیت تیپ کایرونا و ذخایر ماگمایی- گرمابی مانند کانسار ال لاکو شیلی شبیه هستند. در مطالعات جدید کانسارهای تیپ کایرونا در گروه ذخایر iocg (ذخایر طلا- مس- اکسید آهن) قرار می گیرند. مجموع عناصر کمیاب خاکی در آپاتیت ها و مگنتیت های چغارت و چادرملو بسیار زیاد و ree? بین 16460- 5781 ppmدر آپاتیت و 22-774 ppmدر مگنتیت متغیر است. پراکندگی عناصر کمیاب خاکی و عناصر اصلی و جزیی در آپاتیت و مگنتیت ها نیز بیانگر یکسان بودن فرایندهای زمین شیمیایی در کانسارهای چغارت و چادرملو است، و شباهت مدل زایشی دو کانسار را به ذخایر iocg تیپ کایرونا نشان می دهد، اما شواهد روشنی مبنی بر نقش مهم فرایند های گرمابی و جانشینی های فراوان بین کانی ها و کانه زایی آهن توسط سیالات شور و دما بالا وجود دارد. شوری میانبارهای سیال در آپاتیت ها بین 56-15 درصد وزنی معادل nacl، دمای همگن شدگی میانبارهای سیال مطالعه شده بین 310 تا 475 درجه سانتی گراد و میزان فشار محاسبه شده با نرم افزار baker بین6/2 تا 4/3 کیلوبار متغیر است. شوری و دمای همگن شدگی سیال کانسنگ ساز شبیه آب های ماگمایی و شورابه ها است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فرایندهای گرمابی و ماگمایی هر دو در کانسنگ سازی در کانسارهای چغارت و چادرملو نقش داشته اند.
محمود بافندکار منصور قربانی
اندیس بوکسیتی مورد مطالعه در فاصله30 کیلومتری شهرستان مرودشت و بر روی طاقدیس کوه حسین قرار دارد. این اندیس به صورت یک افق چینه سان بر روی سازند سروک تشکیل شده است. این اندیس، طبقات بوکسیتی پیوسته ای را دربر می گیرد که از قاعده به سمت رأس شامل بوکسیت برشی، بوکسیت قرمز، بوکسیت پیزوئیدی، بوکسیت سبز و بوکسیت کرم رنگ می شود. مطالعات میکروسکوپی و داده های کانی شناسی با استفاده از روش xrd نشانگر حضور دیاسپور، بوهمیت، گوتیت، هماتیت، کلریت، کلسیت و آناتاز در این نهشته ها می باشد. ویژگی های بافتی اندیس بوکسیتی بیدگل با زمینه پلیتومورفیک تا پان ایدیومورفیک و عناصر بافتی اٌاٌلیتی، پیزوئیدی و قطعات آهکی مشخص می شود.
حسین دهقانی محمد علی رجب زاده
ذخایر کرومیت کوه سرخ در افیولیت های رخنمون یافته در جنوب غربی کهنوج واقع شده اند . این ذخایر از نظر جایگاه سنگ شناختی به دو گروه تقسیم می شوند. گروه اول ذخایر موجود در هارزبورژیتها که شامل سه اندیس می باشند. این ذخایر دارای غلاف دونیتی بوده و بافتهای توده ای ، پوست پلنگی ، افشان و نواری دارند. گروه دوم ذخایر موجود در دونیتها هستند که شامل چهار اندیس بوده و همگی در دونیتهای توده ای قرار گرفته اند . بافت غالب این کرومیتیتها توده ای می باشد. این دو گروه کرومیت از نظر ترکیب شیمیایی نیز متفاوت هستند . انواع موجود در هارزبوژیتها دارای میزان cr/cr+al , cr/fe بالاتری نسبت به کرومیتهای گروه دوم هستند. تفاوت بارز ترکیب شیمیایی و جایگاه سنگ شناختی این دو گروه کرومیت را می توان به دو مرحله فعالیت ماگمایی نسبت داد. بطوریکه انواع موجود در هارزبورژیتها که کروم بالاتری دارند در دمای بالاتری تشکیل شده اند. میزان آهن سه ظرفیتی بالای ذخایر گروه دوم نیز نشانگر وجود فوگاسیته اکسیژن بالا برای تشکیل این ذخایر است . این فوگاسیته بالا شرایط را برای تسکیل ذخایر کرومیت بزرگ این منطقه فراهم کرده است. کرومیت های این دو گروه از نظر میزان میانبارهای سیلیکاته هم تفاوت دارند. کرومیتهای گروه اول دارای میانبار های کمتری هستند که این وضعیت به دو علت می تواند باشد یکی دگر شکلی پلاستیک شدید و خروج میانبارها از داخل کرومیت و دلیل دوم دمای بالاتر تشکیل کرومیتهای این ذخایر است.شواهد صحرایی و مطالعات بافتی نشانگر تشکیل ذخایر موجود در هارزبورژیتها طبق مدل واکنش مذاب - سنگ وتشکیل انواع موجود در دونیتها بر اثر فرایند تزریق ماگمای غنی از کروم به داخل سنگ دیواره می باشد.