نام پژوهشگر: فرهاد آلیانی
فاطمه فدوی علی اصغر سپاهی گرو
در دو منطقه مطالعه شده در بروجرد و الوند انواع سنگ های دگرگونی مجاورتی و ناحیه ای برونزد دارند. پاراژنز کانی های این دو منطقه تا حدود زیادی با هم مشابه است، تفاوت عمده این دو منطقه مربوط به سه کانی گارنت و استارولیت و کیانیت می باشد. حضور کانی گارنت در منطقه همدان بسیار چشمگیر بوده ولی در منطقه بروجرد مقدار این کانی بسیار اندک است، همچنین کانی استارولیت که در بخش وسیعی از منطقه همدان برونزد دارد، در بروجرد غایب است. کیانیت نیز در منطقه بروجرد دیده نشده است. علیرغم شباهت های زیاد در مجموعه های سنگ شناسی در این دو منطقه تفاوت هایی در سنگ های دو منطقه می بینیم. سنگهای گارنت شیست، گارنت استارولیت شیست، گارنت آندالوزیت استارولیت شیست و گارنت آندالوزیت استارولیت سیلیمانیت شیست که در منطقه همدان به وفور وجود دارد در منطقه بروجرد دیده نمی شود. در منطقه همدان سنگ های گارنت آندالوزیت کردیریت هورنفلس و همچنین هورنفلس های استارولیت دار برونزد دارند ولی در بروجرد این سنگ ها را نمی بینیم. سنگ های کیانیت دار نیزکه در منطقه همدان حضور دارند، در بروجرد گزارش نشده است. این تفاوت مجموعه سنگی در دو منطقه به حضور و عدم حضور کانی گارنت و خصوصا کانی های استارولیت و کیانیت ارتباط پیدا می کند.به کمک شبکه سنگ زایشی فشار کمتر از 4 کیلوبار و حرارت 425 تا 650 درجه برای هاله دگرگونی بروجرد تخمین زده شده است. فشار در منطقه همدان از 2/5 کیلوبار تا بیش از 4 کیلوبار می باشد و دمای 550 تا 600 درجه سانتی گراد برای سنگ های دگرگونی مجاورتی هاله دگرگونی الوند پیشنهاد شده است.در هر دو منطقه، محدوده وسیعی از درجات دگرگونی دیده می شود که در شدیدترین درجات آنها سیلیمانیت ظاهر شده است. بنابراین منطقی است فرض کنیم که دامنه حرارتهای دگرگونی در دو ناحیه، بر هم پوشش داشته است. لذا تنوع کانی شناسی احتمالا بازتابی از تفاوت عمق تشکیل و بنابراین فشارهای متفاوت حاکم بر دگرگونی آنها بوده است. عدم حضور استارولیت در منطقه بروجرد را شاید بتوان به ترکیب شیمیایی سنگ های منطقه ارتباط داد، در واقع امکان تشکیل استارولیت به ترکیب خام سنگ ها بستگی دارد. احتمالا نبود استارولیت در منطقه بروجرد به ترکیب نامناسب سنگ های منطقه ارتباط داشته باشد، اما غیبت کیانیت دلیل محکمی است بر اینکه بگوییم علت این تفاوت ها به احتمال قوی ناشی ازعمق متفاوت است.زون های دگرگونی در منطقه همدان متنوع تر از منطقه بروجرد هستند. در بروجرد زون های حاوی کانی استارولیت و کیانیت وجود ندارند.در منطقه بروجرد حداقل سه فاز دگرشکلی تشخیص داده شده است که سه فابریک صفحه ای s1 ، s2 و s3 را ایجاد کرده اند که به صورت چین خوردگی متعدد در سنگ های دگرگونی نمایان می شوند.در منطقه همدان چهار فاز دگرشکلی شناسایی شده است که چهار ساختار صفحه ای s1 ، s2 ، s3 و s4 را ایجاد کرده اند. سه فابریک صفحه ای s1 ، s2 و s3 را در مناطق مطالعه شده در بروجرد و همدان با توجه به مشاهدات صحرایی و بررسی های میکروسکپی می توان معادل هم فرض کرد.کانی های دگرگونی در فازهای مختلف دگرشکلی در دو منطقه تشکیل شده اند.
زهرا صبوری رنجبر فرهاد آلیانی
توده گرانیتوئیدی الوند با سن ژوراسیک میانی در نوار دگرگونی پلوتونیک سنندج- سیرجان واقع شده است. براساس مطالعات سنگ شناسی گرانیت های اصلی در محدوده مونزوگرانیت، سینوگرانیت، گرانیتوئیدهای مزوکرات در محدوده گرانودیوریت، تونالیت و کوارتز دیوریت و کوارتز مونزودیوریت و لوکوگرانیت ها در محدوده لوکوتونالیت، لوکوگرانودیوریت و لوکوکوارتزمونزودیوریت واقع شده اند. لوکوگرانیت ها با سایرگرانیتوئیدهای الوند کنتاکت واضح و غیرتدریجی نشان می دهند. مطالعات کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان می دهد که گرانیت های اصلی از نوع s لوکوگرانیت ها از نوع i و گرانیتوئیدهای مزوکرات (تونالیت و کوارتز دیوریت ها) از نوع h (هیبرید) و گرانودیوریت ها از نوع s هستند. این گرانیتوئیدها ساب آلکالن، کالک آلکالن و از نظر درجه اشباع آلومین) َ(asi متاآلومین و پرآلومین می باشند. در نمودارهای عنکبوتی از لحاظ sr غنی و از ,ba rb, nb و ti تهی شده اند. در لوکوگرانیت ها مقدارk2o, mgo و feot کمتر و میزان na2o, cao بیش از سایر گرانیتوئیدهای الوند است. این سنگ ها از لحاظ عناصر hree و lree غنی شدگی و از عناصر hfse تهی شدگی نشان می دهند، که این ویژگی ها شاخص مناطق فرورانش و حواشی قاره ای فعال است. گرانیت های توده الوند از ذوب بخشی یک منشأ غنی از پلاژیوکلاز و فقیر از رس مانند متاآرکوز و یا اورتوگنیس ها دمای حدود 800 -750 درجه سانتی گراد و فشار حدود 2 کیلوبار تشکیل شده اند. لوکوگرانیت ها خصوصیات ترانجمیت های قاره ای را نشان می دهند و از ذوب بخشی یک منشأ غنی از پلاژیوکلاز و فقیر از رس در پوسته میانی - فوقانی (فشار بیش از 2 کیلوبار) تشکیل شده اند، این مذاب ها احتمالاً به صورت مجموعه های کوچک در امتداد گسل ها و زون های شکستگی در درون سایر گرانیت ها جایگزین شده اند. این گرانیت ها نیز به صورت فاز قدیمی دانه درشت و فاز جوان تر دانه ریز تشکیل شد اند. بنابراین گرانیتوئیدهای الوند در یک محیط قوسی- قاره ای و احتمالاً به دلیل فرورانش ورقه اقیانوسی نئوتتیس به زیر خرده قاره ایران مرکزی و از ذوب بخشی رسوبات دگرگون شده غنی از پلاژیوکلاز به وجود آمده اند.
فاطمه حاجیان فرهاد آلیانی
مجموعه پلوتونیک الوند در جنوب و غرب همدان و با گسترش تقریبی 400 بین شهرهای همدان و تویسرکان، با سن جایگیری ژوراسیک میانی و در زون سنندج ـ سیرجان قرار دارد. در نمونه های مختلف جمع آوری شده از سنگ های این توده که عمدتا شامل سنگ های مونزوگرانیتی تا تونالیتی، سینوگرانیت و گرانودیوریت، همراه با رگه های پگماتیتی و?آپلیتی می باشد، بیوتیت بخش عمده کانی های فرومنیزین را در گرانیت های پورفیروئیدی تشکیل می دهد. نمونه های منتخب جهت آنالیز?کانی های فیلوسیلیکات، با استفاده از روش الکترون ریزپردازش (?mpa)مورد بررسی قرار گرفتند. این نمونه ها غالبا تفاوت کمی را در مقدار ? و نشان می دهند. در چهارگوش بیوتیت (آنیت ـ سیدروفیلیت ـ فلوگوپیت ـ ایستونیت) بیوتیت های تیپ s همدان، که ازتبلور ماگماهای حاصل از مواد متارسوبی مشتق شده اند، دارای محتوی در حدود 4/1-75/1 اتم در هر واحد فرمولی و مقدار در حدود 0.6-0.7 می باشند. این بیوتیت ها در نمودار بین خطوط و قرار می گیرد که تبلور در شرایط نسبتا احیایی را نشان می دهد. این شواهد بیانگر?این است که آلومینیوم پوسته ای طی فرایند هضم یا آناتکسی در ماگمای مادر مشارکت داشته است. دمای تبلور گرانیت در حدود 750 تا 850 درجه و فوگاسیته اکسیژن در حدود 10 بار?می باشد. ترکیب بیوتیت منعکس کننده طبیعت اولیه ماگمای مادر است. البته ترکیب بیوتیت را به تنهایی بدون در نظر گرفتن سایر پارامترها نمی توان برای تعیین شرایط تکتونوماگمایی بکار برد.
صدیقه سلامی علی اصغر سپاهی گرو
توده پگماتیتی مورد مطالعه در شمال غربی ایران (38 کیلومتری جنوب غربی شهرستان قروه) واقع شده است و در تقسیمات زمین شناسی بخشی از زون سنندج- سیرجان می باشد. بخش اعظم کوه ابراهیم عطار از دایک-های پگماتیتی با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی تشکیل شده است، که در مرمرهای دولومیتی منطقه نفوذ کرده-اند. طول این برون زدگی های پگماتیتی حدود 700 متر و عرض آنها حدود 200 متر می باشد. لیتولوژی مجموعه پگماتیتی مورد نظر از سینو گرانیت تا گرانودیوریت پگماتیتی متغیر است. ترکیب کانی شناسی این پگماتیت ها از حاشیه به سمت مرکز تغییر می کند. هر چه به سمت مرکز این دایک های پگماتیتی نزدیک می شویم دانه بندی درشت تر و تمرکز کوارتز و فلدسپات بیشتر و از تمرکز میکا کاسته می شود. در قسمت میانی یکی از عدسی های پگماتیتی کانی بریل به طول چند سانتی متر تا چند دسی متر یافت می شود. با توجه به ویژگی های کانی شناسی (حضور کانی های موسکوویت، بریل، آلانیت، اسفن و گارنت نوع آلماندین- اسپسارتین) و ژئوشیمی پگماتیت های مورد مطالعه، این پگماتیت ها در دسته ی پگماتیت های موسکوویت دار حاوی عناصر کمیاب (msrel) قرار می-گیرند. این نوع پگماتیت ها در دمای حدود 520 تا 650 درجه سانتی گراد و فشار حدود 3 تا 7 کیلوبار تشکیل می شوند. توده پگماتیتی مورد مطالعه، به سمت مشیرآباد، در دامنه های کوه به تدریج به واحدهای گرانیتی که اغلب دارای ترکیب مونزوگرانیت می باشند ختم می شوند. در منطقه مجاور این کوه، در غرب مشیرآباد، بیرون زدگی هایی از سنگ های پلوتونیک وجود دارد، این بیرون زدگی ها شامل ترکیب متنوعی از سنگ های حد واسط (نظیر دیوریت، کوارتز دیوریت، مونزودیوریت و کوارتز مونزودیوریت) و سنگ های اسیدی (شامل تونالیت، گرانودیوریت و گرانیت) می باشند. روند تغییرات عناصر اصلی، فرعی و کمیاب خاکی نمونه های مختلف حاکی از پیوستگی ترکیب سنگ ها و خویشاوندی آنهاست. روند تغییرات در نمودارهای زوج عناصر ناسازگار و عناصر سازگار نسبت به عناصر ناسازگار نشان می دهد که ارتباط بین نمونه های مختلف در منطقه از نوع تبلور جدایشی است، لذا این پگماتیت ها آخرین فاز تبلور ماگما در منطقه می باشند. توده های سنگی مختلف موجود در منطقه اکثرا" از نوع i، کالک آلکالن و با پتاسیم متوسط تا بالا هستند و از نظر درجه اشباع از آلومینیوم در نمونه های غیر پگماتیتی از نوع متاآلومین تا ساب آلومین و در نمونه های پگماتیتی از ساب آلومین تا اندکی پر آلومین متغیرند. پایین بودن نسبت های 5> al2o3/(feot+mgo+tio2) و 2> (na2o+k2o)/(feot+mgo+tio2) در سنگ های پلوتونیک موجود در منطقه موید آن است که منشا ماگمای اولیه از ذوب بخشی پروتولیت های (آمفیبولیت) موجود در پوسته می باشد که در یک حاشیه ورقه ای هم گرا تشکیل شده است.
سمیه منصوری فرهاد آلیانی
چکیده منطقه تخت از لحاظ زمین ساختی درشمال کمان ماگمایی ارومیه – دختر قرار دارد. بر اساس مشاهدات صحرایی و ویژگی های کانی شناسی، گرانیتوئیدهای تخت متشکل از سه واحد اصلی گرانودیوریت، کوارتزدیوریت و تونالیت است. در اثر نفوذ توده های گرانیتوئیدی به داخل سنگ های کربناته کرتاسه کانسار اسکارن آهن تشکیل شده است. زون بندی اسکارن که در بخش کربناته صورت گرفته از طرف توده نفوذی به طرف سنگ کربناته بترتیب شامل زون های اپیدوت، اولیژیست-کوارتز، گارنت، پیریت، مگنتیت، آهک کریستالین و زون کربناته می باشد. نتایج محاسبات محلول جامد گارنت های وابسته به اسکارن حاکی از محلول جامد گراسولار و آندرادیت است. نمودارهای عنکبوتی چندعنصری این نمونه ها نشان دهنده تهی شدگی آن ها از عناصر ti ، p و eu و غنی-شدگی آن ها از عناصر th ، u و rb است. غنی شدگی از عناصر lile (عناصر لیتوفیل بزرگ یون) و تهی شدگی آن ها از عناصر hfse (عناصر با شدت میدان قوی) بیانگر ماگماتیسم متاآلومین نوع i و مربوط به قوس آتشفشانی (vag) است. با توجه به پیشینه زمین شناسی منطقه، با فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی همراه بوده است.
سیده اعظم موسوی فرهاد آلیانی
چکیده: مجموعه افیولیتی صحنه - هرسین قسمتی از مجموعه معروف به نوار افیولیت - رادیولاریت کرمانشاه می باشد. این مجموعه افیولیتی در زون زاگرس مرتفع رخنمون دارد. در این مجموعه توالی کامل افیولیتی مشاهده نمی شود. گدازه های بالشی یک بخش سازنده و مولفه ی مهم در بسیاری از مجموعه های افیولیتی هستند که افق خاصی را در توالی پوسته ای، مستقیماً زیر بخش رسوبی و روی دایک های دیابازی اشغال می کنند. وجود گدازه های بالشی در مجموعه های افیولیتی نشان دهنده تشکیل آنها در یک موقعیت و خاستگاه گسترش بستر دریا است. بهترین برونزد گدازه های بالشی این افیولیت در جنوب صحنه است. گدازه ها دارای ترکیب بازالتی می باشند. از نظر کانی شناسی، مهمترین کانی های این مجموعه را فنوکریست-های پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن تشکیل می دهند. در نقشه 100000/1 هرسین پلاژیوگرانیت گدازه بالشی نامیده شده است، با توجه به مطالعات پتروگرافی و نتیجه آنالیزها لازم است که در مورد این نقشه تصحیحات لازم صورت گیرد. مطالعات ژئوشیمیایی نشان می دهند که ماگمای سازنده، یک ماگمای ساب-آلکالن تولئیتی غنی از منیزیم و فقیر از پتاسیم بوده است. این داده ها همچنین غنی شدگی از عناصر نادر خاکی سبک (lree) و تهی شدگی در عناصر نادر خاکی سنگین (hree) را نشان می دهد. نسبت nb/ta در بازالت های منطقه بین 19/16 تا 88/18 است، این مقادیر بالا شاخص ماگمایی مشتق شده از گوشته ای آلوده است. شواهد سنگ شناسی و ژئوشیمیایی حاکی از ارتباط ژنتیکی سنگ های این مجموعه، منشاء گرفتن از یک ماگمای مشترک، تاثیر آلایش ماگمایی و نقش فرآیند تفریق ماگمایی در تحول این سنگ ها می باشد. نمودارهای متمایز کننده محیط زمین ساختی وابستگی گدازه ها را به پشته های میان اقیانوسی (morb) نشان داده و بیانگر قرارگیری آن ها در گستره (emorb) می باشند.
ثریا دادفر فرهاد آلیانی
منطقه مورد مطالعه در شمال غرب پهنه سنندج-سیرجان و در مرز استان های کردستان، کرمانشاه و همدان و در شمال غرب استان همدان واقع شده است. طی بازدیدهای صحرایی از مناطق بارزسازی شده به کمک داده های ماهواره ای دگرسانی هیدروترمال، به طور گسترده مخصوصاً سنگ هایی که مجاورت بیشتری با توده معدنی دارند، را تحت تأثیر قرار داده است. در مقیاس میکروسکوپی نیز سوسوریتی شدن پلاژیوکلازها، تبدیل پیروکسن به هورنبلند و جایگزینی هورنبلند با اپیدوت و کلریت همگی نشان از تأثیر دگرسانی هیدوترمال در محدوده کانسارهای مورد مطالعه دارد. براساس مطالعات سنگ نگاری، سنگ های آذرین درونی شامل گابرو–دیوریت، هورنبلند گابرو، دیوریت (پگماتیتی تا میکرودیوریت)، مونزودیوریت، کوارتزدیوریت، کوارتز مونزودیوریت، مونزونیت، گرانودیوریت و تونالیت می باشند. سنگ های آذرین خروجی متشکل از تراکی آندزیت، توف ریولیتی-ریوداسیتی و لایه شیست نیز ترمولیت-اکتینولیت کلریت شیست می باشد. در بخش دور سنجی، روش ها و تکنیک های متداول سنجش از دور جهت نقشه-برداری مناطق دگرسانی به کار گرفته رفته اند. با توجه به این که اکثر کانی های شاخص دگرسانی در طول موج های منطبق بر باندهای مادون قرمز کوتاه ((swir سنجنده aster خصوصیات جذب ویژه ای دارند، بنابراین زون های دگرسانی پروپیلیتیک و فیلیک-آرژیلیک را می توان با استفاده از محدوده باندهای مادون قرمز کوتاه (swir) شناسایی کرد. هم چنین جهت آشکارسازی اکسید های آهن (هماتیت، گوتیت و لیمونیت) با توجه به داشتن ویژگی جذب طیفی این کانی ها در محدوده طیف مرئی و مادون قرمز نزدیک (vnir)، این محدوده طیفی نیز مناسب تشخیص داده شد. بنابراین، محدوده طیفی vnir+swir)) سنجنده aster توانایی مناسب را، جهت شناسایی زون های دگرسانی دارا می باشد. با استفاده از تکنیک های ترکیب رنگی کاذب(fcc) ، نسبت باندی (b.r)، ترکیب رنگی نسبت باندی (crc)، شاخص حداقل سهم پارازیت (mnf)، شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمالیز شده (ndvi)، تحلیل شاخص خالصی پیکسل (ppi) و کلاس بندی زاویه ای (sam) محدوده دگرسانی های پروپیلیتیک، فیلیک-آرژیلیک و اکسید های آهن حوالی کانسارهای مورد مطالعه، شناسایی گردیدند. هم چنین مقایسه منحنی های استاندارد usgs با منحنی های منطقه مورد مطالعه نشان دهنده این است، که منحنی کانی های نماینده زون پروپیلیتیک با کانی های کلریت و اپیدوت و زون فیلیک-آرژیلیک با ایلیت و کائولینیت و اکسیدهای آهن با گوتیت و هماتیت مطابقت بیشتری دارد. بررسی های کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان می دهند، که ماگمای تشکیل دهنده این مجموعه از نوع i، کالک آلکالن و متا آلومین می باشند. روند تغییرات در نمودارهای عناصر ناسازگار در برابر یک دیگر نشان دهنده ی عملکرد فرایند تبلور جدایشی است هم چنین با توجه به شواهد موجود در نمودارهای نسبت-نسبت عناصر ناسازگار، می توان گفت که نمونه های مورد مطالعه هم منشأ هستند. پایین بودن نسبت های al2o3)/(feot+mgo+tio2)) و na2o+k2o)/(feot+mgo+tio2)) و شواهد ژئوشیمیای عناصر نادر خاکی و کمیاب نظیر غنی شدگی از عناصر ناسازگار th، rb، la، ce، nd و la و تهی شدگی از ti وeu ، نسبت a/cnk کمتر از 1 و a/nk بیشتر از 1 و نسبت 6/0 >rb/sr نشان می دهند، که خاستگاه ماگمای اولیه از پوسته زیرین است. نمودارهای جدایش محیط تکتونیکی، نسبت th/ta در محدوده (20-6) و غنی شدگی از عناصر lile و lree نسبت به hfse و hree همگی تایید کننده ی نفوذ ماگما در یک محیط مرتبط با فرورانش در حاشیه فعال قاره است، که با توجه به پیشینه زمین شناسی منطقه می توان گفت با فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی همراه بوده است.
عباس نصیری محمد معانی جو
معدن منگنز شهرستانک قم در 49 کیلومتری جنوب - جنوب غرب شهرستان قم در تشکیلات رسوبی آتشفشانی ائوسن فوقانی و در کمربند ماگمایی ارومیه - دختر قرار دارد. بر اساس مطالعات انجام شده سنگ های موجود در منطقه شامل بازالت، آندزیت، دیاباز، توف آهکی، لیتیک توف، میکرایت، کنگلومرا، ماسه سنگ و سنگ آهک می باشد که در این توالی چهار افق کانه دار شناسایی شد، که دو افق آن قابل معدن کاری ( افق 1و2) و دو افق دیگر فرعی (غیر اقتصادی) می باشد. سنگ درونگیر افق معدنی 1، توف آهکی با میان لایه های میکرایت و ژئومتری آن لایه ای و بافت آن لامینه، دانه پراکنده، پرکننده فضای خالی، دندریتی و جانشینی می باشد. کانی-شناسی این افق براونیت، هاوسمانیت، پیرولوسیت، مانگانیت و هماتیت است. سنگ درونگیر افق معدنی 2، لیتیک توف قرمز وژئومتری آن لایه ای و بافت آن دانه پراکنده، جانشینی و پرکننده فضای خالی می باشد. پاراژنز کانیایی آن براونیت، پیرولوسیت، هماتیت است. سنگ درونگیر افق فرعی 1و2 به ترتیب آهک و ماسه سنگ قرمز، و پاراژنز آنها شامل هماتیت، منگانیت، پیرولوسیت و بافت آن ها برشی، کلوفرم و سیمان دیاژنتیکی می باشد. مطالعات ژئوشیمیایی که جهت تشخیص منشاء ماده معدنی بر روی ترکیب کانسنگ منگنز انجام گرفته شامل مطالعه ی عناصر اصلی، عناصر فرعی و عناصر نادر خاکی می باشد. در مطالعه ژئوشیمی عناصر اصلی نسبت های mn/fe، si/al و na/mg نشان دهنده تشکیل کانسار بوسیله فرآیندهای هیدروترمال در یک محیط کم عمق می باشد. نمودارهای عناصر فرعی همگی بر محتوای پائین کانسنگ از عناصر همچون ni، co و cu دلالت دارند، که نماینگر قرار گیری کانسارهای مورد مطالعه در نمودار عناصر فرعی، در محدوده ی کانسارهای با منشاء هیدروترمال می-باشد. الگوی عناصر نادر خاکی در کانسار منگنز منطقه نیز شباهت بیش تری با الگوی عناصر نادر خاکی در کانسارهای با منشا هیدروترمال دارد. همچنین الگوی توزیع عناصر نادر خاکی در نمونه های کانسنگی و سنگ میزبان در کانسار شهرستانک شباهت زیادی به هم دارند که این خود می تواند منشاء مشترکی برای آن ها پیشنهاد نماید. با توجه به شواهد مذکور می توان ژنز کانسار را گرمابی- زیردریایی و سین ژنتیک دانست که می توان ترکیبی از فعالیت های بروندمی آتشفشانی و از طریق گسل های همزمان با رسوب گذاری را به عنوان منبع تاٌمین کننده منگنز و عناصر همراه، و پس روی دریا را به عنوان مکانیسمی برای ایجاد شرایط اکسیدی مورد نیاز برای نهشت کانسنگ دخیل دانست.
اکرم نیازی فرهاد آلیانی
منطقه مورد مطالعه در جنوب و غرب همدان و بین شهرهای همدان، اسدآباد و تویسرکان قرار دارد که جزئی از زون سنندج – سیرجان می باشد به طور کلی در توده پلوتونیک الوند انواع سنگ های اسیدی، حدواسط و بازیک دیده می شود که در این پژوهش آلکالی فلدسپارهای موجود در گرانیت های پورفیروئید منطقه مورد بررسی قرار می گیرند. سنگ های گرانیت پورفیروئید از نوع ساب آلکالن و کالک آلکالن پتاسیم بالا هستند. این تیپ گرانیت ها از لحاظ غنی شدگی از آلومین، از نوع پرآلومین می باشند که این موضوع نشاندهنده اینست که این نوع گرانیت ها دارای منشاء پوسته ای و از نوع کالک آلکالن می باشند. گرانیت های پورفیروئید آلکالی فلدسپار دار از نوع s بوده و از لحاظ محیط تکتونیکی از نوع مرتبط با قوس می باشند. با توجه به نمودارهای عنکبوتی تهی شدگی عناصر hfse در مقابل عناصر lfse دیده می شود که این موضوع نشاندهنده گرانیت های قوس آتشفشانی مرتبط با مناطق فرورانش و حواشی فعال قاره ای می باشد. با توجه به آنالیز میکروپروب نمونه ها آلکالی فلدسپارهای منطقه غنی از k بوده و در قطب ارتوکلاز قرار می گیرند. همچنین پلاژیوکلازهای منطقه غنی از na بوده و در قطب آلبیت قرار می گیرند. رنج دمایی تشکیل آلکالی فلدسپارهای منطقه بین 500- 300 درجه سانتیگراد می باشد که نشاندهنده ادامه تبلور آنها در شرایط ساب سولیدوس می باشد.
ناصر علمیزاده محمد حسین قبادی
توف ها در قسمت هایی از غرب استان قم گسترش زیادی داشته و همچنین معادن قابل توجهی به صورت پراکنده در این منطقه وجود دارد؛ اما تاکنون مطالعه ای بر روی ویژگی های زمین شناسی مهندسی توف های این ناحیه صورت نگرفته است. از این رو این پژوهش بر روی توف های جنوب شرق شهرستان تفرش انجام شده و در این راستا از 10 محل نمونه برداری شده است. در ابتدا مطالعات صحرایی شامل نمونه برداری، درزه برداری و تعیین سختی واجهشی چکش اشمیت انجام گرفت. سپس با انتقال نمونه ها به آزمایشگاه زمین شناسی مهندسی دانشگاه بوعلی سینا، آزمون های آزمایشگاهی شامل مطالعات سنگ شناسی، تعیین ویژگی های فیزیکی (وزن واحد حجم، تخلخل و جذب آب)، ویژگی های مکانیکی (مقاومت فشاری تک محوری، کشش برزیلی، شاخص بار نقطه ای، برش مستقیم، ذوب و انجماد، دوام وارفتگی، ارزش ضربه و سایش لس آنجلس) و ویژگی-های دینامیکی و هیدرولیکی(تعیین سرعت عبور موج فشاری و تعیین نفوذپذیری سنگ) انجام شد. با انجام مطالعات سنگ شناسی مشخص گردید که بخش عمده ای از سنگ ها از زمینه ریزدانه تا شیشه ای تشکیل شده است و به لحاظ نام گذاری، در رده توف های ریولیتی تا آندزیتی قرار می گیرند. با توجه به رده بندی آنون، توف های منطقه در رده سنگ های با وزن واحد حجم متوسط تا بالا و همین طور تخلخل متوسط تا خیلی پایین قرار می گیرند. همه توف های مورد مطالعه در حالت خشک دارای مقاومت فشاری تک محوری بالا و نسبت مدولی پایینی هستند به طوری که طبق رده بندی دیر و میلر، در رده bl قرار می گیرند. حضور آب بر مقاومت توف ها تأثیر زیادی دارد به طوری که با اشباع شدن سنگ از آب، مقاومت فشاری تک محوری سنگ، یک رده نسبت به حالت خشک پایین می آید. با توجه به شاخص بار نقطه ای خشک و رده بندی دیر، توف های منطقه در رده مقاومتی خیلی بالا قرار می گیرند. بر اساس آزمایش تعیین نفوذپذیری و رده بندی بل، توف های مورد مطالعه در رده سنگ های نیمه نفوذ ناپذیر (cm/sec 5-10 –7-10) قرار می گیرند. با توجه به نتایج آزمایش های دوام وارفتگی، ارزش ضربه و سایش لس آنجلس، توف های مورد مطالعه جهت استفاده به عنوان منابع قرضه در پروژه های عمرانی مانند راه سازی، راه آهن، موج شکن، ریپ رپ سد و غیره مناسب می باشند. همچنین با توجه به نتایج آزمایش ذوب و انجماد و کاهش زیر یک درصد وزن پس از 30 چرخه آزمایش، نتیجه می شود که امکان استفاده از توف های منطقه به عنوان سنگ نما در مناطق سرد سیر با روزهای یخ بندان زیاد وجود دارد. اما برای استفاده در سایر پروژه هایی که با مقاومت سنگ در مقابل یخ زدن در ارتباط است باید با احتیاط عمل گردد، چرا که مقاومت با افزایش چرخه های ذوب و انجماد کاهش زیادی می یابد. به طور کلی توف های سه ایستگاه معدن بیگی، نایه 1 و معدن کیاب نسبت به سایر ایستگاه ها شرایط بهتری جهت استفاده در انواع پروژه ها دارند و استفاده از توف های دو ایستگاه نایه 2 و 3 به دلیل حضور زیاد کانی های رسی و کلریتی در متن سنگ، باید با احتیاط صورت گیرد.
رضا آزادی قطار محمد حسین قبادی
خاک های باقی مانده به طور معمول در اثر فرآیند هوازدگی سنگ بستر تشکیل شده و بر روی آن قرار می گیرند و بسیاری از ویژگی های کانی شناسی سنگ مادر را حفظ می کنند. این خاک ها در بسیاری از نقاط جهان یافت می شوند و به طور گسترده به عنوان مصالح ساختمانی مورد استفاده هستند. در این پژوهش، جهت تعیین خصوصیات زمین شناسی مهندسی خاک های باقی مانده جنوب همدان، چهار ایستگاه (شهرستانه، فقیره، محل سد اکباتان و حیدره) مشخص و در مجموع از 14 نقطه برداشت نمونه انجام شد. بر اساس نتایج آزمایش دانه بندی نمونه ها در رده های cl، sc و sm قرار می گیرند. خصوصیات فیزیکی و مکانیکی نمونه ها با انجام آزمایش های تعیین درصد رطوبت، دانه بندی، هیدرومتری، تعیین ph، کلسیمتری، حدود آتربرگ، تعیین gs، تراکم استاندارد، برش مستقیم، مقاومت فشاری تک محوری، تحکیم و نسبت باربری کالیفرنیا (cbr) معین گردید. جهت تعیین مناسب بودن خاک ها به عنوان منابع قرضه در سدسازی و راه سازی از استانداردهای موجود استفاده شد و خصوصیات ژئوتکنیکی نمونه ها جهت استفاده در بخش های هسته، فیلتر (زهکش) و پوسته سد خاکی و در بخش های اساس، زیر اساس و روسازی راه مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس بازدیدهای صحرایی انجام شده از محل ایستگاه های مورد مطالعه ضخامت خاک های باقی مانده در ایستگاه های فقیره و حیدره در مقایسه با ایستگاه های شهرستانه و سد اکباتان بیشتر بوده که این به علت تفاوت درسنگ شناسی، مورفولوژی و توپوگرافی حاکم بر منطقه بوده است. با توجه به گستردگی و ضخامت این خاک ها و همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از آزمایش های مختلف، نمونه های مورد مطالعه برای استفاده در ساخت سدهای خاکی و بخش های روسازی و زیراساس راه مناسب می باشند.
رحیمه سالمی محمد معانی جو
کانسار آهن کورکورا-1 در غرب ایران، شرق شهرستان تکاب از توابع استان آذربایجان غربی بین مختصات جغرافیایی طول های ´20 °35 و ´25 °35 شرقی و عرض های جغرافیایی ´30 °47 و ´35 °47 شمالی واقع شده است. کانسار آهن کورکورا-1، از لحاظ تقسیمات زمین شناسی در بخش شمال غرب زون ارومیه- دختر و در غرب گسل تبریز واقع شده است. واحدهای رخنمون یافته منطقه مورد مطالعه شامل سنگ های آتشفشانی کالک آلکالن با ترکیب غالب ریولیت، آندزیت، داسیت (با سن الیگومیوسن)، سنگ-های کربناتی (آهکی و دولومیتی) سازند قم است که به علت نفوذ سنگ های آذرین درونی با ترکیب دیوریت، گرانودیوریت و تونالیتی در مجموعه فوق، ضمن ایجاد دگرگونی همبری، موجب متاسوماتیسم تیپ اسکارنی و تشکیل کانی های اکتینولیت، تالک، سرپانتین، کلریت، فلوگوپیت، کوارتز، کلسیت و اپیدوت در نزدیکی کانسنگ شده است. ماده معدنی به صورت عدسی و لایه های با شیب کم در بین سنگ های آتشفشانی و کربناتی منطقه تشکیل شده است. منطقه مورد مطالعه شامل یک زون اسکارنی، یک زون دگرگونی و کانسنگ آهن است. کانی های کانسنگ در کانسار کورکورا-1، شامل مگنتیت، آپاتیت به مقدار بسیار اندک (به عنوان کانی فرعی)، هماتیت ( در دو نسل اولیه و ثانویه)، پیروتیت، کانی های سولفیدی از جمله پیریت و کالکوپیریت است. کانی هایی از جمله مالاکیت، آزوریت، کوولیت و گوتیت در اثر فرآیندهای هوازدگی و سوپرژن شکل گرفته اند. کانی های زون اسکارنی شامل گارنت، ارتوپیروکسن، کلسیت، اپیدوت و کلریت است و زون دگرگونی نیز شامل مرمرهای منطقه است. بافت غالب در کانسنگ کورکورا-1، بافت جانشینی است. بافت-های تیغه ای در هماتیت، بافت کلوفرم و لانه زنبوری در گوتیت و بافت دانه پراکنده، توده ای و نواری در مگنتیت مشاهده می شود. دگرسانی های سرسیتی، سیلیسی، کلسیتی، کلریتی-اپیدوتی، آرژیلی، پروپلیتی و اکتینولیتی از دگرسانی های مهم در این کانسار است. وسعت دگرسانی کلریتی-اپیدوتی و کلسیتی در کانسنگ و پروپیلیتی در سنگ های آتشفشانی منطقه بیشتر از سایر دگرسانی ها است. نتایج مطالعات epma (electron probe micro - analysis) انجام شده بر روی 30 نقطه از بلورهای مگنتیت و هماتیت از کانسار کورکورا-1 نشان می دهد که مقدار عناصرti (04/0 تا 2/0 درصد) و v به طور میانگین 002/0 % وزنی و mn و al (به طور میانگین به ترتیب 33/0 و 32/5 % وزنی) بالاست. پس نمونه ها در محدوده اسکارن قرار می گیرند. عناصر v، mn، ti و zn همبستگی مثبت و عناصر ni، ca، si, p، mg، cu، al و cr همبستگی منفی را با fe نشان می دهد. میانگین میزان p و s در کانسنگ به ترتیب ppm 2 و 2 % وزنی است. آنالیز نقطه ای بلورهای گوتیت در کانسار کورکورا-1، میزان 5/2 تا 4% وزنی sio2، میانگین 76% وزنی fe، بدون ti و cr و با ni متوسط ( ppm110) را در ساختار خود نشان می دهد. شواهد مینرالوگرافی و ژئوشیمیایی کانسنگ، رخداد آهن در همبری کربنات ها و شواهد کانی شناسی اسکارنی (شامل گارنت، ارتوپیروکسن، کلسیت ثانویه، اپیدوت و کلریت) گواه بر تشکیل آهن تیپ اسکارنی در کانسار کورکورا-1 است. حضور آمفیبول (نوع آنتوفیلیت)، کلریت (نوع کلینوکلر)، سرپانتین و تالک در کانسنگ آهن، شواهدی از کانی سازی تیپ اسکارنی از نوع منیزیمی است. شواهد ژئوشیمیایی و مینرالوگرافی حاکی از تشکیل اسکارنی آن طی متاسوماتیسم ایجاد شده توسط محلول-های گرمابی نشأت گرفته از توده نفوذی است. بررسی سیالات درگیر در کانسار کورکورا-1 که بر روی دو کانی کلسیت و گارنت انجام شده است، نشان دهنده ی غالب بودن سیالات دوفازی (مایع+بخار) غنی از مایع است. سیالات سه فازی (مایع+گاز+ جامد) با فاز جامد هالیت نیز به صورت محدودتر حضور دارند. ترمومتری سیالات درگیر نشان دهنده ی دمای پایین تشکیل کانسار بین 250 تا 300 درجه سانتی گراد است. میانگین دمای همگن شدن در سیالات 250 درجه سانتی گراد است. شوری سیالات کانه ساز از 5 تا 35 درصد وزنی معادل نمک طعام متغیر است که بر طبق محدوده نسبتاً وسیع در شوری این سیالات، حضور دو سیال یکی با شوری میانگین 10 درصد وزنی معادل نمک طعام و دیگری با با شوری بالاتر (میانگین 30 درصد وزنی معادل نمک طعام) در منطقه حضور داشته اند. فشار این سیالات پایین ( 0 تا 200 بار) بوده و بعد از تصحیح فشار، میانگین 50 تا 100 بار است. همگی این اطلاعات نشانگر کانی سازی در یک سیستم اسکارنی دما پایین تا متوسط است. عمق به دام افتادن سیالات در محدوده 180 تا 250 متری را نشان می دهد که با توجه به عملکرد وسیع تکتونیک در منطقه و نقش موثر درزه و گسل ها در کانی سازی عمق کم تشکیل کانسار توجیه می شود. شواهد پتروگرافی و ترمومتری سیال، پدیده جوشش، سرد شدن سیال و اختلاط سیال را از عوامل موثر در نهشته شدن کانه و کانی سازی نشان می دهد.
نفیسه گلزارمحسن رضا زارعی سهامیه
گابروهای ناحیه چشمه قصابان بخشی ازمجموعه نفوذی الوند است. این مجموعه بر اساس تقسیم بندیهای زون ساختمانی ایران جزء بخش شمالی پهنه سنندج-سیرجان است. کانی های اصلی این سنگ ها شامل الیوین، کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز و کانی های فرعی نیزآمفیبول، بیوتیت و ارتوپیروکسن و کانی های اُپاک هستند. بافت اصلی این سنگ ها گرانولار است. در نمودارهای طبقه بندی(tas) همه نمونه ها در قلمرو گابروهای کالک آلکالن قرارمی گیرند. سری ماگمایی گابروهای این منطقه از نوع کالک آلکالن می باشد. درجه اشباع شدگی از آلومینیوم این سنگ ها، از نوع متاآلومین می باشد. در نمودارهای تغییرات عناصر اصلی در برابر sio? به عنوان شاخص تفریق، مقادیرal?o? ، k?o، tio?، p?o? و cao افزایش و مقادیر mgo ،feo و mno کاهش می یابد. در نمودارهای تغییرات عناصر کمیاب در برابر sio? به عنوان شاخص تفریق مقادیر sr، ba، y افزایش و مقادیر cr، co و ni کاهش می یابد. در نمودار عنکبوتی بهنجارشده عناصر نادر خاکی(ree) نسبت به کندریت، همه نمونه ها از عناصر نادر خاکی(lree)، غنی شدگی و از عناصر نادر خاکی سنگین(hree) تهی شدگی نشان می دهند و کمی ناهنجاری منفی نیز در nd دیده میشود. غنی شدگی از lree نسبت به hree می تواند بنا به دلایل: درجه پایین ذوب بخشی از منشاء گوشته، آلودگی به وسیله مواد پوسته ای، حضور گارنت باقی مانده در منشاء باشد. نمودار عنکبوتی چند عنصری بهنجار شده نسبت کندریت عناصر لیتوفیل یون بزرگ(lile) غنی شدگی th,rb و از k و ba تهی شدگی واز th غنی شدگی و از عناصر hfs عناصر p، ti، y و zr تهی شدگی و عناصر hf، tb و tm غنی شدگی نشان می دهند. غنی شدگی از th حاصل فازهای سیال فرورانش است. در نمودارهای تمایزی زمینساختی و پتروژنز همه نمونه ها در محدوده بازالت های کالک آلکالن قرار می گیرند، و همین طور از نوع بازالت های قوس قاره ای مربوط به حاشیه های فعال قاره ای هستند.
الهه جانی خانی محمد معانی جو
کانسار آهن گلالی -2 در شمال غرب همدان ، در بخش شمال باختری زون سنندج سیرجان واقع شده است. و در اثر باز و بسته شدن اقیانوس نئوتتیس و تاثیر فازهای کششی و فشاری تریاس – ژوراسیک متحمل ماگماتیسم و دگرگونی ناحیه ای و در نتیجه شکل گیری کلی منطقه مورد مطالعه شده است. سنگ های آذرین منطقه را ریولیت ، داسیت، تراکی آندزیت، گرانیت، کوارتز مونزونیت و سینیت تشکیل می دهند. ماده معدنی عدسی شکل است و به صورت یک واحد مگنتیتی درون یک واحد ولکانیکی –رسوبی دیده می شود. دگرسانی منطقه شامل اپیدوتی شدن ، کلریتی شدن ،سرسیتی شدن و سیلیسی شدن می باشد. سنگ های گرانیتوئدی منطقه از نوع i می باشند و از نظر جایگاه تکتونیکی در گستره گرانیت های کمان آتشفشانی قرار می گیرند. مطالعات ژئو شیمیایی عناصر کمیاب سنگ میزبان نشان دهنده ماگماتیسم نفوذی نوع iکمان های آتشفشانی حاشیه قاره ها وابسته به زون فرورانش است که این امر با اسکارن های آهن تطابق دارد و نیز با توجه به مطالعه ی ژئوشیمیایی عناصر کمیاب مگنتیت ها و شواهد کانی شناسی مانند وجود کلسیت مشخص شد که کانسار آهن گلالی -2 اسکارن کلسیمی می باشد.
محمد نورمحمدی حسین شهبازی
توده پلوتونیک آلموقلاق به وسعت 150 کیلومترمربع در استان همدان قرار دارد و جزئی از کمربند پلوتونیک- دگرگونی سنندج- سیرجان محسوب می¬شود. این مجموعه دارای ترکیب متنوع سنگ¬شناسی مافیک، حدواسط و فلسیک می¬باشد. سنگ¬های آذرین این توده از گرانیت، آلکالی¬فلدسپار گرانیت، سینیت، مونزودیوریت و دیوریت تشکیل شده است. سنگ¬های دگرگونی ناحیه¬ای این توده از میکاشیست و کالک¬شیست، سنگ¬های دگرگونی دینامیکی از پرتومیلونیت، میلونیت و اولترامیلونیت و سنگ¬های دگرگونی مجاورتی از اپیدوتیت و مرمر تشکیل شده است. و همچنین سنگ¬های رسوبی منطقه مورد مطالعه، سنگ آهک و کنگلومرا می¬باشند. جهت تعیین ترکیب شیمیایی کانی¬ها و بررسی شرایط دما – فشارسنجی آذرین توده پلوتونیک آلموقولاق آنالیز شیمیایی به روش مایکروپروپ بر روی کانی¬های آمفیبول و پلاژیوکلاز انجام پذیرفت. بررسی شیمیایی کانی¬ها نشان می¬دهد که ترکیب پلاژیوکلاز¬های موجود در تقسیم¬بندی مثلثی ab – or – an اکثراً در محدوده آلبیت قرار دارند و تعداد کمی از نمونه¬ها در محدوده الیگوکلاز هستند. و همچنین آمفیبول¬ها از نوع کلسیک بوده و در محدوده هورنبلند تا اکتینولیت قرار دارند. نتایج ترموبارومتری با استفاده از کالیبراسیون¬های متفاوت برای برآورد دما و فشار با استفاده از فلدسپارها در فشار یک کیلوبار برای نمونه دیوریت توده پلوتونیکی آلموقولاق تمامی نمونه¬ها به جز یکی از نمونه¬ها که دارای دمای 650 درجه است مابقی دمایی کمتر از 550 درجه سانتیگراد را نشان می¬دهند. با استفاده از altot در آمفیبول، فشار جایگیری دیوریت در توده پلوتونیک آلموقولاق در حدود 3/2 تا 63/3 کیلوبار محاسبه شده است. دمای تعادل آمفیبول¬های همزیست با پلاژیوکلاز در دیوریت توده پلوتونیک آلموقولاق، دمای 36/715 تا 73/746 درجه سانتیگراد را برای این سنگ¬ها نشان می¬دهد.
علی علیرضایی فرهاد آلیانی
چکیده ندارد.
احمد رانین فرهاد آلیانی
چکیده ندارد.