نام پژوهشگر: محمد هادی بهادری
زکیه عسگری نوحدانی مینا رمضانی
چکیده هدف:ملاتونین به عنوان یک پاکننده ی قوی رادیکال های آزاد شناخته شده است. اثرات آنتی اکسیدانی ملاتونین در مدیریت بیماری هایی نظیر سرطان، الزایمر و دیابت بیان شده است. لذا این مطالعه جهت بررسی اثر ملاتونین بر بلوغ و لقاح تخمک ها و میزان کلیواژ و تکوین بلاستوسیت های موش در شرایط آزمایشگاهی طراحی شده است. روش : مجموعه ی تخمک- کومولوس و وزیکول زاینده از تخمدان موش های ماده نژاد nmri، 6-8 هفته ای، 46-48 ساعت بعد از تزریق داخل صفاقی 5 واحد بین المللی از pmsg جمع آوری شد. تخمک ها به مدت 18 ساعت در محیط بلوغ تامین شده با دوزهای مختلف ملاتونین (100،10، 1 میکرومولار و 100، 10 نانومولار) و گروه کنترل (بدون ملاتونین) کشت داده شدند و میزان بلوغ آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین جهت ارزیابی تاثیر ملاتوین بر میزان تکوین جنین ها، جنین های دو پیش هسته ای حاصل از لقاح آزمایشگاهی در محیط t6 تامین شده با دوزهای مختلف ملاتونین و گروه کنترل (بدون ملاتونین) کشت داده شدند و میزان تکوین جنینیها تا مرحله ی بلاستوسیست با استفاده از میکروسکوپ معکوس مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین جنین های دو سلولی از اویداکت به دنبال تزریق داخل صفاقی5 واحذ pmsg و 48 ساعت بعد, تزریق داخل صفاقی5 واحد hcg جمع آوری شد. جنین ها در محیط t6 تیمار شده با دوزهای مختلف ملاتونین { صفر (گروه کنترل)، 6-10×100 مولار, 6-10× 10 مولار, 6-10×1 مولار, 9-10× 100 مولار, 9-10×10 مولار (گروه های تیمار 1-5)} کشت داده شدند. نمو جنین ها با توجه به در صد جنین ها در مراحل مختلف نمو با استفاده از میکروسکوپ معکوس ثبت و با گروه کنترل مقایسه شد. نتایج با استفاده از روش chi-square و با کمک نرم افزار spss 13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که1، 10 و 100 میکرومولار از ملاتونین اثرات مثبتی بر میزان بلوغ و لقاح آزمایشگاهی تخمک ها در مقایسه با گروه کنترل دارد (p <0.01). همچنین میزان کلیواژ و تکوین بلاستوسیست در گروه های تیمار شده با دوز نانومولار (100 و 10) افزایش می یابد (p< 0.01). نتایج نشان می دهد که میزان تسهیم جنین های موش در محیط تکوین تیمار شده با 10 و 100 نانومولار از ملاتونین به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش می یابد (p< 0.001). نتیجه گیری: ملاتونین به عنوان پاک کننده قوی نمونه های فعال اکسیژن (ros: reactive oxygen species)، تاثیر مثبتی در جهت بهبود بلوغ، لقاح و تکوین آزمایشگاهی تخمک ها و جنین های موش دارد. همچنین غنی کردن محیط کشت با ملاتونین، نمو جنین های پیش لانه گزینی موش را بهبود می بخشد. کلید واژه: ملاتونین، بلوغ آزمایشگاهی، لقاح آزمایشگاهی، جنین پیش لانه گزینی، تکوین، موش.
فهیمه کریمی کریملو فرهاد مشایخی
عدم موفقیت در لانه گزینی یکی از مراحل اصلی محدود کننده روش لقاح مصنوعی است. لانه گزینی نتیجه اثر متقابل بین جنین و آندومتر رحم است. شرایط محیطی آندومتر رحم می تواند لانه گزینی جنین راتسهیل کند و یا مانع لانه گزینی جنین شود. عدم تعادل بین رادیکال های آزاد و آنتی اکسیدان های می تواند منجر به نقص آندومتر در نگهداری جنین شود. پلی مورفیسم های ژنتیکی آنزیمهای سم زدا، مانند گلوتاتیون s- ترانسفرازها (gsts) ممکن است نقش مهمی در لانه گزینی جنین بازی کنند. ژن gstt1 روی کروموزوم 22q11.2 قرار دارد و دارای پلی مورفیسم عملکردی به فرم حذف هموزیگوت ژن است که منجر به از بین رفتن فعالیت فنوتیپی آنزیم می شود. هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن gstt1 با میزان موفقیت در لقاح مصنوعی و انتقال جنین در جمعیتی از زنان استان گیلان بود. به همین منظور از ?? زن در سیکل ivf و همچنین?? داوطلب سالم نمونه خون تهیه شد.dna ژنومی از لوکوسیتها خون محیطی استخراج و سپس فراوانی ژنوتیپ ها با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز تعیین شد. اختلاف معنی داری در فرارانی ژنوتیپ gstt1 بین دو گروه دیده نشد 2 = 0.126) و 0.722 (p=. فراوانی ژنوتیپ نول در بین زنان نابارور که از روش لقاح مصنوعی استفاده کرده بودند 7/?% و در افراد کنترل0% بود. نتیجه گیری می شود که احتمالا پلی مورفیسم ژن gstt1 با میزان موفقیت در لقاح مصنوعی و انتقال جنین در جمعیت مورد مطالعه ارتباط ندارد.
ثمین صبوحی زرافشان زیور صالحی
ناباروری به عنوان ناتوانی زوجین در تولید نسل بعد از گذشت حداقل یک سال تلاش برای بارداری، بدون بهره گیری از روش های کنترل بارداری تعریف می شود. ناباروری با فاکتور مردانه، مسئول بیش از 50% از مشکلات ناباروری می باشد. تقریبا" 20% موارد ناباروری، منحصرا" در نتیجه فاکتور مرد است و در 30-40% موارد فاکتور زن و مرد هر دو در این زمینه نقش دارند. ناباروری با منشا ناشناخته، ناباروی ایدیوپاتیک نامیده می شود. ناباروری ایدیوپاتیک در مردان، به عنوان کاهش غیر قابل توصیف در کیفیت منی حداقل در یک یا چند پارامتر (تعداد، حرکت، مورفولوژی) در مردان با تست جسمانی و اندوکرینی طبیعی، تعریف می شود. نقش گونه های فعال اکسیژن در پاتوژنز بسیاری از بیماری ها گزارش شده است. سلول ها برای از بین بردن گونه های فعال اکسیژن چندین آنزیم آنتی اکسیدانی سنتز می کنند. یکی از آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز می باشد که هیدروژن پراکساید را به آب و اکسیژن تبدیل می کند. کاتالاز، آنزیمی دمبلی شکل و حاوی آهن بوده که بیشترین میزان آن در پروکسی زوم می باشد. ژن کاتالاز بر روی کروموزوم 13p11 قرار گرفته و شامل 13 اگزون می باشد. در این مطالعه، به بررسی ارتباط پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی ژن کاتالاز در موقعیت پروموتر c>t262- با ناباروری ایدیوپاتیک در مردان پرداخته شد. در این بررسی 51 بیمار نابارور و 42 داوطلب سالم شرکت داشتند.dna ژنومی از لکوسیت های خون محیطی استخراج شد. ژنوتیپ ها و فرکانس های آللی در بیماران و افراد کنترل با استفاده از روش allele specific انجام شد. فرکانس های مشاهده شده در ژنوتیپ های cc، tt ,ctدر مردان نابارور به ترتیب 8/5%، 1/90%، 9/3% و در افراد سالم به ترتیب 6/16%، 3/83% و 0% گزارش شد. همچنین فراوانی آلل c در افراد بیمار 9/50% و در افراد سالم، 4/58 % و فراوانی آلل موتانت t در افراد بیمار و سالم به ترتیب 1/49%، 6/41% گزارش شد. با آنالیز های های آماری و انجام آزمون chi-square، مقدار (p= 0.118) محاسبه شد، که نشان دهنده عدم معنی دار بودن اختلافات بین دو گروه مورد بررسی بود. اگرچه تحقیقات چندجانبه بیشتر با حجم نمونه بالاتر برای روشن شدن نتیجه نهایی لازم می باشد
مینا احمدی مزجین زیور صالحی
ناباروری به عدم حاملگی به دنبال 1سال آمیزش جنسی بدون استفاده از روش های جلوگیری از حاملگی تعریف می شود. تقریباً نیمی از همه موارد ناباروری به علت فاکتورهای مربوط به جنس مذکر از جمله واریکوسل، انسداد مجرای اسپرماتیک و اختلالات هورمونی می باشد. حدود 50% از مردان نابارور هیچ علتی برای ناباروری آن ها یافت نمی شود، این حالت تحت عنوان ناباروری ایدیوپاتیک یا ناشناخته تعریف می شود. در سال های اخیر، نقش استرس اکسیداتیو در ناباروری گزارش شده است. استرس اکسیداتیو به علت عدم تعادل بین گونه های واکنش پذیر اکسیژن و آنتی اکسیدان ها در بدن رخ می دهد که می تواند منجر به آسیب اسپرم، بدشکلی و سرانجام ناباروری مردان شود. آنتی اکسیدان ها فاکتورهای دفاعی مهمی علیه استرس اکسیداتیو هستند. یکی از آنزیم های آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز1 (gpx1) می باشد که پراکسید هیدروژن را به آب و اکسیژن کاتالیز می کند. جایگاه ژن gpx1، در 3p21 است و در جایگاه فعال خود حاوی سلنو سیستئین (sec) می باشد. یکی از شناخته شده ترین پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی این ژن، pro 198 leu است. در این پلی مورفیسم جایگزینی سیتوزین با تیمین در اگزون 2 ژن صورت می گیرد. این جایگزینی منجر به تغییر اسیدآمینه پرولین به لوسین در کدون 198 می شود. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن gpx1 و ناباروری ایدیوپاتیک مردان بود. dna ژنومی از لکوسیت های خون50 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 50 فرد سالم استخراج گردید. ژنوتیپ ها به وسیله واکنش زنجیره ای پلیمراز و پلی مورفیسم طول قطعات محدودکننده (pcr-rflp) با کمک آنزیم apai تعیین شدند. شیوع فراوانی ژنوتیپ های leu/leu، pro/leu، pro/pro ژن gpx1 در مردان نابارور به ترتیب 8/10%، 08/76% و 04/13% بود و در افراد کنترل به ترتیب 69/8%، 3/67% و 9/23% بود. بر اساس آنالیز آماری تفاوت معناداری از مقایسه ژنوتیپ ها مشاهده نشد (p=0.4). به طور کلی، نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در جمعیت مورد مطالعه پلی مورفیسم کدون 198 ژن gpx1 به عنوان فاکتور خطر برای ناباروری ایدیوپاتیک مردان مطرح نمی باشد. اگر چه تحقیقات بیشتر در مورد نقش واضح ژن gpx1 در ناباروری ایدیوپاتیک مردان مورد نیاز می باشد. کلید واژگان: ناباروری ایدیوپاتیک مردان، gpx1، پلی مورفیسم ژنتیکی
صنم جعفری زیور صالحی
ناباروری یک بیماری دستگاه تولید مثلی است که به صورت عدم موفقیت در باروری بعد از 12 ماه مقاربت جنسی منظم بدون جلوگیری تعریف می شود. از کل زوج ها، که به عنوان نابارور شناخته می شوند، حدود50-40% از علت های ناباروری مربوط به زنان، در 40-30% زوج های نابارور، علل ناباروری مربوط به مردان است، در حالیکه 30-10% از علل ناباروری هم مشترک بین زنان و مردان بوده ویا به صورت ناشناخته می باشد. لقاح مصنوعی از موفق ترین روش های درمانی ناباروری می باشد . انتقال جنین یکی از مراحل اصلی در لقاح مصنوعی است. لانه گزینی نتیجه تعامل بین جنین و اندومتر رحم است. شرایط محیطی اندومتر رحم می تواند لانه گزینی جنین را تسهیل کند و یا مانع لانه گزینی جنین شود. پلی مورفیسم های ژنتیکی می توانند نقش مهمی در لانه گزینی جنین داشته باشند. ژن سرکوب گر توموری نقش مهمی در حفاظت سلول ها از جهش های ژنومی داردپلی مورفیسم های ژن p53 ممکن است در لقاح مصنوعی و انتقال جنینی هم نقش داشته باشد.هدف از این مطالعه بررسی ارتباط پلی مورفیسم کدون های 72 و249 با نتایج لقاح مصنوعی و انتقال جنینی در جمعیتی از زنان استان گیلان بود در این مطالعه 50 نمونه خون از زنان نابارور تحت درمان ivf و 50 داوطلب سالم تهیه شد. dna زنومی از لکوسیت های خون محیطی استخراج و سپس روش as-pcr برای تعیین ژنوتیپ های پلی مورفیسم کدون 72 و 249 مورد استفاده قرار گرفت. تفاوت معنی داری بین کدون 72 وزنان بیمار و کنترل مشاهده نشد(p=0.244). در حالیکه، توزیع ژنوتیپی در کدون 249 در زنان بیمار و سالم متفاوت بود(p=0.0009). بنابر نتایج این مطالعه، کدون 72 p53 ارتباطی با میزان موفقیت لقاح مصنوعی و انتقال جنین ندارد. اگرچه کدون 249 p53 با موفقیت لقاح مصنوعی و انتفال جنین در جمعیت مطالعه شده مرتبط است
شبنم وحدانی خطیبانی فرهاد مشایخی
بیشتر از 15 درصد زوج ها با مشکلات ناباروری مواجه هستند. ناباروری به عنوان ناتوانی زوج ها در باردار شدن بعد از یک سال مقاربت جنسی بدون پیشگیری تعریف می شود. ناباروری در زنان علل گوناگونی دارد. یکی از مهم ترین علت ها، شکست در لانه گزینی است. برای یک لانه گزینی موفق، چندین فاکتور باید وجود داشته باشد. این فاکتورها شامل هورمون های استروئیدی، فاکتورهای رشد و سیتوکین ها هستند. در میان سیتوکین ها فاکتور مهار کننده لوکمیا (lif) یکی از گزینه های مهم است. lif یک عضو پلئوتروپیک از خانواده اینترلوکین-6 است که دارای وزن مولکولی 67-36 کیلودالتون می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی پلی مورفیسم val64met lif در ارتباط با نتیجه لقاح مصنوعی است. این مطالعه شامل 50 زن نابارور و 50 زن سالم است. dna ی ژنومی از لوکوسیت های محیطی خون استخراج شد. سپس ژنوتیپ آن ها توسط واکنش زنجیره ای پلیمراز (as-pcr) تعیین شد. در نهایت، آنالیزهای آماری توسط نرم افزار medcalc انجام شد. فرکانس های مشاهده شده در ژنوتیپ های aa, ga, gg در زنان نابارور به ترتیب 26%، 74% و 0% و در افراد سالم به ترتیب 22%، 78% و 0% هستند. آنالیزهای آماری نشان دادند که هیچ تفاوتی بین دو گروه وجود ندارد (p>0.05). در واقع هیچ شواهدی ارتباط پلی مورفیسم val64met را در این جمعیت در ارتباط با ناباروری تایید نمی کند. بنابراین براساس این مطالعه ارتباط معنی داری میان پلی مورفیسم val64met با نتیجه لقاح مصنوعی در شمال ایران وجود ندارد.
مریم کریمی پور فرهاد مشایخی
ناباروری به ناتوانی بیولوژیکی یک شخص در بارداری گفته می شود. این ممکن است ناتوانی یک زن برای داشتن یک دوران حاملگی کامل نیز تعریف شود. ناباروری زنان علل متفاوتی دارد که یکی از مهمترین آنها شکست های لانه گزینی است. یکی از مهمترین وقایع لانه گزینی واکنشهای بین مولکولی است. فاکتور مهارکننده لوکمیا یک سیتوکین گلیکوپروتینی است که اولین بار بخاطر نقش تمایزی آن در تبدیل سلولهای لوکمی میلوئیدیm1 به ماکروفاژها در موش شناسایی شد. در اندومتریوم زنان سالم بیان lif و mrnaی آن همزمان با لانه گزینی افزایش می یابد. بلاستوسیت انسان mrna ی lifr وgp130 را نیز برای اتصال به اندومتر بیان می کند. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم ژن گیرنده فاکتور مهارکننده ی لوکمیا(lifr) و نتیجه لقاح مصنوعی و انتقال جنین بوده است. در این مطالعه از 42 زن سالم (کنترل) و 42 زن نابارور نمونه خون تهیه گردید و dnaی ژنومی آن ها از سلولهای لوکوسیت خون استخراج و ژنوتیپ آنها با روش واکنشهای زنجیره پلی مرازی (pcr) و allele specific تعیین گردید. آنالیزهای آماری آن هم با استفاده از نرم افزار med calc با نسخه 12 انجام شد. فراوانی ژنوتیپی ,tt ,ct ,ccدر پلی مورفیسم -254 c/t در ژن lifr به ترتیب 5% و 95% و 0% در نمونه های نابارور بود. در حالیکه در نمونه های کنترل 14% و 72% و 14% بدست آمد. نتایج آماری ارتباط معناداری را بین پلی مورفیسمlifr -254 c/t و نتیجه لقاح مصنوعی در این دو گروه نشان نداد. بطور کلی نتیجه حاصل از این مطالعه نشان داد که ممکن است ارتباط معناداری بین پلی مورفیسم -254 c/t در ژن گیرنده ی فاکتور مهارکننده لوکمیا و نتیجه لقاح مصنوعی و انتقال جنین در زنان نابارور در جمیت شمال ایران وجود نداشته باشد. واژهای کلیدی: لانه گزینی، لقاح مصنوعی(ivf)،lifr، پلی مورفیسم ژنی
رویا گنجی محمد نبیونی
: بیماری، پیری، اشعه ویا شیمی درمانی به منظور درمان سرطان، می توانند منجر به از دست دادن کامل ظرفیت باروری و نارسایی زودرس تخمدان در زنان شوند. به منظور حفظ باروری، بهبود روش های انجماد و کشت فولیکول ضروری به نظر می رسد. انجماد وکشت فولیکول های پره انترال به عنوان روشی برای کاهش خطر آلودگی توسط سلول های بدخیم به کار می رود. کشت جنین انسان تا مرحله بلاستوسیست، هنوز تا حدودی ناکارآمد می باشد. شرایط in vitro با شرایط in vivo در دستگاه تولید مثل ماده، جایی که جنین از تأثیرات مضر عوامل موجود محافظت می شود، متفاوت است. ملاتونین به صورت غیر مستقیم نقش مهمی به عنوان یک آنتی اکسیدان دارد و به صورت مستقیم به عنوان یک حذف کننده رادیکال های آزاد عمل می کند و scf یک عامل بقا برای انواع مختلفی از سلول ها می باشد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تأثیر غلظت های مختلف scf و ملاتونین بر رشد و نمو فولیکول ها و جنین های دو سلولی موش سوری، قبل و بعد از انجماد شیشه ای بود. روش کار: فولیکول های پره انترال با قطر 180-150 میکرون از تخمدان های موش سوری نابالغ 19-17 روزه نژاد nmri جدا شدند. فولیکول های منجمد- ذوب شده( با روش کرایولاک) یا تازه در قطره های محیط کشت mem ?- حاوی غلظت های مختلف scf ( 0, 50, 100ng/ml ) و ملاتونین ( 0, 10, 100, 500 pm, 1, 10,100 nm) به مدت 7 روز کشت داده شدند. القاء تخمک گذاری در in vivo با تزریقiu 7.5 pmsg و 46 تا 48 ساعت بعد iu7.5 hcg به موش های ماده انجام شده و سپس با موش های نر در یک قفس قرار داده شدند. جنین های دو سلولی از لوله های رحمی جمع آوری شدند. جنین های تازه یا منجمد-ذوب شده در محیط کشت t6 همراه با غلظت های مختلف ملاتونین (0, 1, 10, 100 nm,1, 10 µm) و scf (0, 1, 20, 50,100ng/ml ) کشت داده شدند. یافته ها: افزایش قابل توجهی در میزان بقاء فولیکول ها در غلظت های 50 , 100 ng/ml scf(تازه و منجمد) (p<0.05) و (p=0.0001) 10 pm ملاتونین (منجمد) در مقایسه با گروه کنترل دیده شد. اووسیت های مرحله متافاز میوز ii در غلظت های 50 ng/ml , 100 scf (بدون انجماد) بیشتر از سایر گروه ها بود(p=0.001). تعداد اووسیت های متافاز میوز ii در غلظت 50 ng/ml scf (منجمد) به طور قابل توجهی افزایش یافت(p=0.004) . تعداد بلاستوسیست ها در غلظت های 50ng/ml scf و nm 100و10 ملاتونین به طور قابل توجهی بیشتر از گروه کنترل بود(p<0.02). تعداد بلاستوسیست ها در گروه جنین های منجمد-ذوب شده توسط scf و ملاتونین تحت تأثیر قرار نگرفته بود. نتیجه گیری: کشت فولیکول های تازه و منجمد- ذوب شده موش سوری، همراه با ng/ml scf 50تعداد فولیکول های زنده و اووسیت های بالغ را افزایش می دهد. pm 10ملاتونین میزان بقاء فولیکول-ها را افزایش می دهد. ملاتونین و scf تعداد بلاستوسیست ها را در کشت جنین های تازه افزایش می دهند.
شاهین شعبانی پور دهبنه فرهاد مشایخی
بر اساس آخرین مطالعات انجام گرفته حدود 50 تا 80 میلیون نفر در دنیا از مشکل ناباروری رنج می برند. ناباروری به عدم قابلیت در بچه دار شدن گفته می شود و زوجی را که پس از دو سال مقاربت جنسی بدون لوازم پیشگیری کننده از باروری، موفق به بچه دار شدن نشوند را نابارور گویند. ناباروری در زنان دلایل زیادی دارد، اما یکی از مهمترین آنها نقصان در فرآیند لانه گزینی است. طی فرآیند لانه گزینی میانکنش های مولکولی زیادی رخ می دهد. ماتریکس متالوپروتئیناز-9 (mmp9=matrix metalloproteinase 9) خانواده ای از اندوپپتیدازهای حاوی روی می باشد که قابلیت تجزیه تمام اجزای ماتریکس خارج سلولی (=extracellular matrix ecm) را در اندومتر دارد. زمانی که نقصی در عملکرد پروتئین mmp9 ایجاد شود فرایند لانه گزینی ممکن است دچار مشکل شود. پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی دارای عملکردی بنام -1562c/t در ناحیه پروموتری ژن mmp9 وجود دارد که مشخص شده که قابلیت تاثیر گذاشتن بر بیان ژن مذکور را بصورت اختصاص آلل دارد. این مطالعه به ارزیابی رابطه بین ژنوتیب مادری پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی -1562c/t و نتیجه لقاح مصنوعی و انتقال جنین در زنان نابارور در شمال کشور میپردازد. این مطالعه شامل 41 زن بیمار (n= 41) بوده و همچنین 49 زن سالم که حداقل یک فرزند سالم داشته اند بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند (n=49) فرایند ژنوتایپینگ برای snp -1562c/t از ژن mmp9 به کمک pcr-rflp صورت گرفته است. محاسبات آماری به کمک نرم افزار medcalc نسخه 12 صورت گرفت. آنالیز آماری تفاوت چندانی را در میزان پراکندگی آللی و ژنوتیپی بین جمعیت بیمار و سالم نشان نداد (فراوانی آللی در گروه بیمار c= 85.36% و t= 14.63% در گروه کنترل c= 83.67% و t= 16.32%) ( فروانی ژنوتیپی در گروه بیمار cc= 73.46، ct= 20.4 و tt= 6.12 و در گروه کنترل cc= 73.17، ct= 24.39 و tt= 2.43). بنابراین رابطه ای بین snp -1562c/t در ژن mmp9 و نتیجه لقاح مصنوعی و انتقال جنین در این جمعیت دیده نشده است. مطالعات بیشتر در جمعیت های دیگر پاسخ روشنی به وجود رابطه بین پلی مورفیسم -1562c/t و نتیجه لقاح مصنوعی و انتقال جنین در زنان نابارور می دهد.
حامد ابراهیمی آتانی فرهاد مشایخی
ناباروری به معنی عدم توانایی در بارداری بعد از12 ماه مقاربت بدون پیشگیری را می گویند باتوجه به آمارسازمان بهداشت جهانی ناباروری در 8 تا 12 درصد زوجین در سنین بارداری (15 تا 49 سال) درسراسرجهان اثرمی گذارد. نقص درکاشت رویان یک عامل مهم ناباروری در زنان است که در پروسه روشهای کمک ناباروری قراردارند. فعل انفعالات مولکولی زیادی در فرآیندلانه گزینی وجود دارد. مطالعات اخیر نشان داده که آنزیم سیکلواکسیژناز 2 (cox2) که در بیوسنتز پروستاگلاندین ها نقش دارد و نقش مهمی را درمکانیسم لانه گزینی بازی می کند. هدف از این تحقیق بررسی رابطه معنی دار بین پلیمورفیسم 765g>c در ژن سیکلواکسژناز 2 نتیجه لقاح آزمایشگاهی در زنان ناباروراستان گیلان است. این بررسی شامل40 بیمار مبتلا به ناباروری و 40 شخص سالم داوطلب می باشد. dna ژنومی از لوکوسیتهای خون محیطی استخراج شده است. فرآیند ژنوتاپینگ توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز (pcr) مشخص شده ومحصول pcr تحت تیمار با آنزیم محدود کننده (rflp) قرار گرفته وتجزیه تحلیل آماری بااستفاده ازبرنامه madcalc نسخه 12 انجام شده است. تست کای 2 (?2) نیز به بررسی هر یک از آللها و فراوانی ژنوتیپی درمیان گروههای بیمار و شاهد مورد استفاده قرارگرفت. آنالیز آماری تفاوت چندانی رادرمیزان پراکندگی آللی و ژنوتیپی بین جمعیت بیمار و سالم نشان نداد (برای فراوانی آللی میزان کای دو، 0371/0 و برای فراوانی ژنوتیپی میزان کای دو0577/0 محاسبه شد). بنابراین رابطهای بینsnp-765g>c در ژن cox2 و نتیجه لقاح مصنوعی و انتقال جنین در این جمعیت دیده نشده است. مطالعات بیشتر درجمعیتهای دیگر پاسخ روشنی به وجودرابطه بین پلی مورفیسم 765g>cو نتیجه لقاح مصنوعی و انتقال جنین در زنان نابارور می دهد.
ستاره بهروزی فرهاد مشایخی
ناباروری یک بیماری سیستم تولید مثلی است که بصورت عدم بارداری بعد از 12 ماه رابطه جنسی معمول بدون پیشگیری تعریف میشود. ناباروری مردان تقریبا در 15 درصد زوجین دیده میشود که فاکتور های محیطی و ژنتیکی در بروز آن نقش دارند. paraoxonase (pon ) یک آنزیم آنتی اکسیدانی است که نقش مهمی در بیماری های مختلف داشته و با لانه گزینی جنین، استرس اکسیداتیو و متابولیسم لیپید در ارتباط است. خانواده pon شامل سه ژنpon1، pon2و pon3 است که بر روی بازوی بلند کرومزوم 7 قرارگرفته است. در این تحقیق ارتباط پلی مورفیسم ژن pon1 در موقعیت 192 q/r با ناباروری ایدیوپاتیک مردان بررسی گردید. این مطالعه شامل 120 مرد نا بارور و 124 مرد بارور به عنوان گروه کنترل میباشد. نمونه خون تهیه و dna ژنومی استخراج گردید. سپس تعیین ژنوتیپ با استفاده از روش pcr-rflp صورت گرفت. در نهایت ارزیابی و آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار medcalcانجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در فراوانی ژنوتیپی (p<0/0001 , ??2= 33.5) و فراوانی آللی (p=0.0001 , ??2= 24.7) بین گروه های نابارور و کنترل ارتباط معنی دار دیده می شود. بطوریکه ژنوتیپ qq به عنوان یک فاکتور خطر معرفی گردید(or=4.59, 95% ci=2.67-7.9, p=0/0001). بعلاوه حضور آلل q خطر ابتلا به ناباروری ایدیوپاتیک را به میزان سه برابر افزایش میدهد(or=3.1, 95% ci=1.98-4.85, p=0.0001). این مطالعه نشان داد که پلی مورفیسم 192q/r ژن pon1 یک فاکتور خطر برای ناباروری ایدیوپاتیک مردان در این جمعیت محسوب می شود. گرچه برای تایید نتایج به دست آمده در این تحقیق، مطالعات بعدی با بهره¬گیری از تعداد بیماران و افراد سالم بیشتری مورد نیاز می باشد.
ایمان بهره مند نامقی حمیدرضا وزیری
آستنواسپرمیا یک دلیل مهم ناباروری مردان است، که عمدتاً با کاهش تحرک اسپرم به علت مجموعه¬ای از فاکتورها شامل ناهنجاری¬های فراساختاری، مایع شدن غیر طبیعی مایع منی، آنتی¬بادی های ضداسپرم، واریکوسل، ناهنجاری غدد درون ریز و غیره مشخص می شود. میتوکندری¬ها تولیدکننده اصلی انرژی برای توانایی تحرک اسپرم است. dna میتوکندریایی (mtdna) شامل چندین ژن کدکننده برای پروتئین¬هایی، که نقش مهمی در فسفریلاسیون اکسیداتیو و در تولید atp بازی می¬کنند دارند. جهش¬ها در mtdna اسپرم منجر به پروتئین¬های غیرعملکردی یا ناقص می شود، بنابراین تحرک اسپرم تحت تاثیر قرار می¬گیرد که منجر به آستنواسپرمیا می شود. هدف از این مطالعه بررسی حذف 4977 جفت بازی mtdna اسپرم در مردان نابارور با کم¬تحرکی/ بی¬تحرکی اسپرم در مقایسه با نمونه¬های سالم با اسپرم¬های با تحرک بالا است. به منظور شناسایی حذف 4977 جفت بازی در mtdna اسپرم، نمونه¬های مایع منی 42 مرد نابارور مبتلا به آستنواسپرمیا و 50 فرد کنترل از شمال ایران جمع¬آوری شد. بعد از استخراج total dnaی اسپرم، pcr شکاف¬دار (gap-pcr) انجام شد. حذف 4977 جفت بازی در 80/73% از بیماران مبتلا به آستنواسپرمیا، در مقایسه با 36% از کنترل¬ها مشاهده شد (or= 5.0101, 95% ci= 2.0408-12.2998, p= 0.0004). حذف¬های با مقیاس بزرگ mtdna در اسپرم، ممکن است اختلالاتی را در انرژی-زایی زیستی اسپرم القا کند و باعث کم¬باروری و ناباروری در مردان شود. رابطه¬ای قوی بین حذف 4977 جفت بازی mtdna و ناباروری القا شده توسط آستنواسپرمیا، در جمعیت¬های مورد بررسی نتیجه گرفته شد. با این وجود، به منظور تأیید نتایج ما تحقیقات گسترده¬تری ممکن است نیاز باشد.
رفیده علی عسکری اشیانی فرهاد مشایخی
ناباروری به صورت ناتوانی در باروری بعد از یکسال آمیزش بدون حفاظت تعریف می شود. بخش بزرگی از جمعیت مردان نابارور موفق به باردار کردن زن خود به دلیل آزواسپرمی (فقدان اسپرم) یا الیگواسپرمی (میزان اسپرم کم) نمی شوند. ناباروری در مردان ممکن است در اثر استروژن و مشتقات آن، عفونت ها، فلزات سنگین، سیگار کشیدن، ros، آنتی بادی ضد اسپرم ایجاد شود. بررسی ها نشان می دهد که ژن های زیادی در ناباروری مردان دخیل هستند. fas یک عضو از خانواده ی tnfr (گیرنده فاکتور نکروز توموری) است که بیان گسترده ای درسطح سلول های مختلف دارد. پروتئین بالغ fas دارای 319 آمینواسید با 3 دومین شامل دومین خارج سلولی و دومین تراغشایی و دومین داخل سیتوپلاسمی است. ژن fas در فرایند آپاپتوز نقش دارد. هدف از این تحقیق بررسی اثر پلی مورفیسم ژن fas در ناباروری مردان در جمعیت شمال ایران است. این مطالعه شامل 132 مرد نابارور و 102 فرد سالم است. نمونه ها از خون استخراج شد و به روش rflp-pcr ژنوتیپ یابی گردید. آنالیز آماری توسط medcalc انجام شد. فراوانی ژنوتیپ gg, ag, aa در گروه بیمار به ترتیب برابر 81/31% و 54/54% و 63/13% و در نمونه های کنترل به ترتیب برابر 09/45% 05/47% و 84/7% بود. مطالعه ی انجام شده ارتباط معنی داری بین پلی مورفیسم ژن g/a670 -fas و ناباروری ایدیوپاتیک مردان نشان نمی دهد (p=0.07). مطالعات دیگری با تعداد بیشتری از بیماران برای نشان دادن نقش پلی مورفیسم ژن fas مورد نیاز است.
سمیرا مرزبند فرهاد مشایخی
ناباروری یک بیماری چند عاملی است و عوامل ژنتیکی در بروز آن نقش حائز اهمیتی دارند. علت حدود 30% ناباروریها ناشناخته است که از آن به عنوان ناباروری ایدیوپاتیک یاد میکنند. در این تحقیق به بررسی ارتباط دو پلیمورفیسم ژن xrcc1 با ناباروری ایدوپاتیک یا ناشناخته مردان در جمعیتی شامل دو گروه شاهد (79 مرد بارور) و بیمار (90مرد نابارور)پرداختیم. تعیین ژنوتیپ به روش pcr-rflp صورت گرفت. و نتایج با کمک نرم افزار اماری medcalc آنالیز شد. نتایج حاکی از ارتباط پلیمورفیسم arg399gln این ژن باناباروری ایدیوپاتیک مردان بود که میتواند به عنوان یک فاکتور خطر در این جمعیت محسوب گردد. اما پلیمورفیسم arg194trp هیچ ارتباطی بااین بیماری نداشت.
متین باقری ماتک فرهاد مشایخی
ناباروری، ناتوانی یک زوج در باردار شدن پس از یک سال رابطه جنسی بدون جلوگیری از بارداری می باشد. اسپرماتوژنز، به شماری از مولکول های سیگنالینگ محلی که ادغام و ارتباط میان انواع مختلف سلولی هنگام تنظیم هورمونی بلوغ سلول های زایا در بیضه را فراهم می کنند، بستگی دارد. کنترل این نظارت محلی توسط تعداد زیادی از سیتوکین ها از جمله فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا (tnf?)، پشتیبانی می شود.در بیضه ها، گیرنده های (tnf?) در سلولهای سرتولی و لیدیگ وجود دارند. tnf? روی تولیدات گنادوتروپین و فعالیت سیستم تولید مثلی مردان تاثیر می گذارد. در مطالعه حاضر، ارتباط پلی مورفیسم tnfr1 36a/g با ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت گیلان بررسی شد. ارزیابی فراوانی آللی نشان داد که آلل جهش یافته این ژن (آلل g)یک فاکتور خطر برای ایجاد ناباروری ایدیوپاتیک بوده و پلی مورفیسم tnfr1 36a/g با ناباروری ایدیوپاتیک در جمعیت گیلان مرتبط می باشد.
مصطفی یوسفی فرهاد مشایخی
به عدم توفیق زوجین در آبستنی پس از طی یک سال از مقاربت های محافظت نشده، ناباروری اطلاق می گردد. علیرغم پیشرفت های عظیمی که در شناخت تولیدمثل انسان اتفاق افتاده اما دلایل اصلی ناباروری مردان در تقریبا 50% موارد ناشناخته باقی مانده که به آن ناباروری ایدیوپاتیک گفته می شود. محصول ژن ape1 یک پروتئین چند عملکردی است که در مسیر ترمیم با برداشت باز (ber) نقش مهمی دارد. ber یک فرایند چند مرحله ای است که مسئول ترمیم dna آسیب دیده اکسیده یا آلکیله شده می باشد. در این پژوهش به بررسی ارتباط پلی مورفیسم های -656t>g و 1349t>g ژن ape1 با احتمال ابتلای به ناباروری ایدیوپاتیک مردان پرداخته شد. نمونه های خون از 180 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 120 مرد سالم جمع آوری گردید
صدف تولمی زیور صالحی
ناباروری به معنای عدم حاملگی به دنبال یک سال آمیزش جنسی بدون استفاده از روش های جلوگیری است. از حاملگی تعریف می شود. تقریبا نیمی از همه موارد ناباروری به علت فاکتورهای مربوط به جنس مذکر از جمله واریکوسل، انسداد مجرای اسپرماتیک و اختلالات هورمونی می باشد. حدود 30% از مردان نابارور هیچ علتی برای ناباروری یافت نمی شود که این حالت تحت عنوان ناباروری ایدیوپاتیک خوانده می شوند. اینترلوکین -1، تنظیم کننده ای است که نقش مهمی در حفظ و نگهداری محیط بیضه در روند اسپرماتوژنز دارد. اینترلوکین-1، آلفا (il-1?) در تمام مراحل چرخه ی اپی تلیوم اسپرم ساز بیان می شود و اثرات خود را با جفت شدن با گیرنده خود در سلول های سرتولی اعمال می کند. همچنین این روند در اسپرماتوژنز و تمامیت سلولی، سلول های زایا و سرتولی تاثیر می گذارد. هدف سلولی اولیه il-1?، برای حفظ اتصال اسکلت سلولی اکتین درسلول سرتولی می باشد. ژن اینترلوکین 1- آلفا دارای چندین جایگاه پلی مورفیسم است. هدف ما در این مطالعه بررسی جایگاه c/t -889 rs 1800587) (در مردان مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک است که در موقعیت 14 q2 قرارگرفته است. dna ژنومی از لکوسیت های خون 80 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 90 مرد سالم استخراج گردید. ژنوتیپ پلی مورفیسم il-1? با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز الل اختصاصی (as-pcr)، انجام شد. تمامی آنالیزهای آماری توسط نرم افزار آماری medcalc محاسبه گردید. همانگونه که انتظار می رفت شیوع فراوانی ژنوتیپ il-1? cc/ct/tt در افراد نابارور به ترتیب 20%، 73% 7%، و در مقابل در افراد سالم به ترتیب 15%، 76% و 9% بود. فروانی آللی il-1? ژنوتیپ c,t، 57/0، 43/0 در مردان نابارور، درحالیکه در گروه کنترل 53/0 و 47/0 بود، مورد انتظار. بطور کلی پلی مورفیسم اینترلوکین 1-آلفا در جایگاه 889 c/t - با خطر ناباروری مردان ایدیوپاتیک در جمعیت مورد مطالعه مرتبط نبود. هیچ اختلاف معناداری در ژنوتیپ های 889 c/ til-1? و فراوانی آللی مابین افراد نابارور و کنترل وجود نداشت (54/0=p). درنتیجه، به نظر می رسد پلی مورفیسم اینترلوکین-1?- c/t 889- با خطر ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت مورد مطالعه، نامرتبط می باشد. اگرچه مطالعات مبتنی بر جمعیت بزرگتر جهت روشن شدن نقش پلی مورفیسم ژن il-1? در ناباروری ایدیوپاتیک مردان مورد نیاز می باشد.