نام پژوهشگر: اشرف میکاییلی

بررسی و تطبیق مفهوم خدا در عرفان اسلامی و دین زرتشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم انسانی 1391
  کلثوم مظفری   اشرف میکاییلی

از اساسی ترین مسائل مشترک در همه ادیان و مکاتب، به خصوص مکاتب الهی، مفهوم خداوند، اوصاف و ویژگی ها و چگونگی ارتباط او با جهان و انسان است. بر این اساس در این پژوهش مفهوم متعالی خدا در عرفان اسلامی و آیین زرتشت به عنوان یکی از کهن ترین ادیان الهی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. فصل اول این پایان نامه شامل کلیات و همچنین مروری بر تحقیقات در زمینه موضوع مورد بحث می باشد. در بخش مبانی نظری به مواردی از قبیل عرفان اسلامی، دین زرتشت، سیر تحول مفهوم خدا ... اشاره شده است. در ادامه و در فصل های جداگانه مباحث مرتبط در این دو مکتب به تفصیل مورد کاوش قرار گرفته است که مباحثی همچون ذات خداوند، اسماء و صفات، مراتب هستی، بحث توحید و مراتب آن،... و رابطه خدا با جهان و انسان را تشکیل می دهد. و در نهایت به مقایسه و مقارنه این دو مکتب بر اساس نسبت های قیاس پذیر پرداخته شده است.

تجلی آراء و اندیشه های زرتشتی - ایرانی در دیوان حافظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم انسانی 1391
  جمیله سهرابی   اشرف میکاییلی

چکیده: آراء و اندیشه های زرتشتی– ایرانی به بهترین و نیکوترین وجه در دیوان حافظ متجلی شده است. دین های زروانی، مهر پرستی، زرتشتی، مانی و مزدک از جمله ادیان زرتشتی – ایرانی هستند که حافظ در دیوان خود به آراء و اندیشه های آنان از جمله آتش، سروش، پیر مغان، رسم جرعه افشانی، نور و ظلمت و بسیاری از موضوعات اخلاقی، اعتقادی و عرفانی اشاره کرده است. حافظ برای سرودن اشعار ارزشمند و عارفانه ی خود، پایه و اساس محکمی از فرهنگ ایران باستان لازم داشت تا آن را از گزند طوفان حوادث حفظ کند. فصل اول این پایان نامه شامل کلیات و همچنین مروری بر تحقیقات گذشته است. در فصل دوم و مبانی نظری، به مواردی از قبیل زرتشت و دین او، تعالیم زرتشت و همچنین تأثیر تعالیم او در شعر و ادب ایران زمین و معرفی حافظ و دیوان او اشاره شده است. در فصل سوم، آراء و اندیشه های زرتشتی – ایرانی بیان شده و در فصل چهارم دیوان حافظ و در فصل پنجم به مقایسه و مقارنه و نتیجه گیری بر اساس نسبت های قیاس پذیر پرداخته شده است.

بررسی و مقایسه ی مفهوم آخرالزمان در قرآن و سنّت و متون زرتشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم انسانی 1392
  حوری سیفی   علی غفاری

مفهوم «آخرالزمان» و ظهور موعود، از مهم ترین مباحثی است که در ادیان بزرگ دنیا، به معنای آخرین دوران حیات بشر و قبل از برپایی قیامت به کارمی رود. در فرهنگ اسلامی، آخرالزمان، دوران ظهور مهدی موعود (ع) و تغییرات بنیادین آفرینش را شامل می شود و دین زرتشت به چهار دوره ی سه هزار ساله تقسیم می شود که در هزاره ی آخر دوره ی چهارم، فرشگرد (نوسازی) صورت می گیرد. در این میان در آیین زرتشت و دین اسلام، نجات بخشی مهمترین مقوله ای است که در پایان زمان صورت می گیرد. در هر دو دین مورد بررسی، نشانه های ظهورمنجی، شامل تغییر در نظام طبیعت، انحرافات اخلاقی در زمینه های فردی و اجتماعی، فساد اقتصادی و سیاسی و از همه مهمتر بدعت در دین، می باشد. با ظهور منجی تغییرات اساسی در کل نظام آفرینش صورت گرفته، همه ی آشفتگی ها از میان رفته، جهان سامان می یابد و جامعه ی آرمانی ایجاد می گردد. شباهت های اعتقاد به منجی گرایی در دو دین توحیدی اسلام و زرتشت به حدی است که کمتر اختلافی می توان در آن یافت. پژوهش حاضر، در صدد است به صورتی علمی و روشمند مفهوم آخرالزمان و نجات بخشی را در متون مقدس آیین زرتشت و دین اسلام به طور مفصل، مورد بحث و بررسی قرار داده و وجوه تشابه و موارد اختلاف آنان را بیان نموده و به یک نتیجه گیری معقول و منطقی دست یازد.

بررسی مفهوم فنا در مثنوی معنوی مولانا و مکتب جینیزم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم انسانی 1392
  راضیه نوروزی   علی غفاری

هدف از این پژوهش بررسی مفهوم فنا در منظومه ی مثنوی معنوی و مکتب جینیزم می باشد . موضوع فنا یک مقام بسیار والا برای وصول به حق است که در مثنوی و مکتب جینیزم بر آن بسیار تاکید شده است . مولوی با تاکید بر اهمیت دست یابی به این مقام و وصول به مرتبه ی کمال که آرزوی هر انسانی است ، مفهوم فنا را در مثنوی به روشنی بیان ساخته است اما در مکتب جین فنا صرفا برای خارج شدن از چرخه ی سمساره و حلول در حیاتی جدید است .در هر دو ساحـت به مقامـات و مراتـبی برای وصول به این مقـام قایلند و بر طی این سلوک اصرار می ورزند.در این پژوهش هدف نگارنده آن بوده است که به گونه ای مقایسه ای و بدون هیچ گونه همانند سازی به وجوه تشابه و اختلاف این دو حوزه پیرامون سلوک ورسیدن به فنا در سنت اسلامی و هندویی اشاره نماید . فصل اول این رساله شامل کلیات و هم چنین مروری بر تحقیقات در زمینه ی موضوع مورد بحث است .فصل دوم شامل مبانی نظری است که به مواردی از قبیل عرفان ، عرفان اسلامی ،فنا ، مولوی ، جینیزم و........ اشاره شده است . در ادامه و طی فصل های جداگانه مباحث مربوط با فنا در هر دو حیطه مورد بررسی قرار گرفته است . در نهایت به مقایسه و مقارنه ی موضوع مورد مطالعه بر اساس نسبت های قیاس پذیر پرداخته شده است

بررسی مفهوم گناه نخستین در یهود ، مسیح و اسلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مهین علی پور   اشرف میکاییلی

چکیده گناه نخستین بنا به آموزه های ادیان ابراهیمی، عملی بود که انجام آن باعث شد، آدم و حوا از بهشت رانده شوند و به زمین هبوط کنند. نگاه ادیان ابراهیمی به مسئله آفرینش انسان و سرگذشت او دربهشت نگاهی متفاوت از هم است. «داستان سقوط در سفرپیدایش چگونگی ورودگناه ومرگ رابه جهانی که به وسیله یک خدای بی نهایت خلق شده بود توضیح می دهد. گناه و نافرمانی آغازین آدم وحوا درمیان دو روایت «سکونت آدم وهمسرش در باغ بهشت» و«رانده شدن آنها ازبهشت» جای دارد. پس از پولس، آگوستین اولین کسی بود که تعریف دقیقی از این آموزه ارائه داد. چگونگی خلّقت انسان گناه، هبوط و یا سقوط او در تورات و همچنین در قرآن مجید آمده است. درتورات که بافت یک کتاب تاریخی را دارد، ماجرای خلقت انسان و حوادث بعد از آن که سرآغاز تاریخ حیات انسان بر روی زمین است، تنها در یک جا این ماجرا بیان شده است. اما چون قرآن مجّید، فقط برای پند گرفتن وعبرت آموزی حوادث تاریخی را نقل می کند، ماجرای خلقت انسان درآن به صورت پراکنده ودر جاهای مختلف بیان شده است.« مطالعه ماجرای خلقت انسان وگناه او و رانده شدنش در تورات و قرآن کریم از این جهت دارای اهمیّت است و ضرورت دارد که زیر ساخت انسان شناسی سه دین بزرگ از ادیان ابراهیمی، یعنی یهودیّت، مسیّحیت و تشکیل مـی دهد». ماجرای رانده شدن آدم و حوّا از بهشت و علّت آن، مورد قبول سه دین بزرگ اسلام، مسیّحیت و یهود می باشد ولی آنچه که حائز اهمیّت است، وجود تفاوت اساسی در دلیل رانده شدن و چگونگی نقل ماجراست؛ مسیّحیت معتقد است که همه انسانها با گناه آدم و حوا گناهکار شدند و این گناه همیشه در ذات و درفطرت آنها است، و در این موردعبارت گناه نخستین را به کار می برند. دین یهودیّت مسئله گناه نخستین را قبول ندارد و معتقّد به ارثی بودن گناه آدم و حوا نیست. اسلام هم حتّی با آنکه قرآن ذکر واقعه ی سقوط آدم را می آورد، با این وجود از جهت اعتقادی اندیشه گناه نخستین را به عنوان مبدأ تعیین سرنوشت آدمی قبول ندارد. در این رساله تلاش می شود به بررسی دیدگاههای مختلف هریک از ادیان ابراهیمی نسبت به آموزه گناه نخستین پرداخته شود و نگرش هریک ازآنها با توجه به این آموزه به زن «حوا» مورد بررسی بیشتری قرارگرفته شود و تفاوت وشباهتهای این سه دین دراین ماجرا مورد بررسی بیشتری واقع شود. همچنین این رساله تلاس می کند از درخت ممنوعه و ماهیّت واقعی آن پرده بردارد و این حقیقّت را روشن کند، آیا همان طوری که عهدین عقیده دارد حوا باعث سقوط آدم و اخراج او از بهشت شد؟و اوبه عنوان یک زن دارای سرشت شیطانی است؟ ازطرفی این رساله برآن است که روشن کند که همه انسانها با فطرت پاک به دنیا می آیند و برخلاف عقیده ی مسیحیان آنها باگناه آدم و حوا آلوده نشده اند. همچنین نظر اسلام را در مورد گناه آدم بیان کند که برای آدم وحوا مجازاتی درکارنبوده واگر به زمین آمدند، به دلیل آن بود که با خوردن از میوه ی ممنوعه تغییراتی دربدن آنها به وجود آمده بود که مناسب زندگی در آن نشئه نبودند و باید به زمین می آمدند. این رساله تلاش می کند با مطرح کردن عصمت آدم، او را از این اعتقاد که آدم، گناه به معنای واقعی انجام داده مبّرا سازد. عناصراصلی داستان گناه آدم وحوا عبارتند از: ساختار مکانی: باغ بهشت، باغ عدن، درخت زندگی: «حیات » جاودانگی«شجره خلد»، درخت شناخت نیک از بد، میوه ی ممنوعه،گندم ونان. ساختار زمانی: اندکی پس از آغاز آفرینش، زمان بی آغاز و ازلی. شخصیت ها: خداوند توانا، فرشتگان، آدم وحوا، ابلیس رخدادها: آفرینش انسان، رویاندن دودرخت دانش وزندگی، ورود آدم وحوا درباغ بهشت، فرمان خداوند، فریبکاری ابلیس، گناه، توبه و راندن آدم وحوا ازبهشت» اینها ازمهمترین عناصر داستان گناه آدم وحوا هستند، که در این رساله به تمام این عناصر و تفاوت وشباهت هایی که دراین سه دین در رابطه با آنها وجود دارد پرداخته خواهد شد.

بررسی ویژگیهای شخصیتی افراد عارف مسلک فرقه قادریه در استان کرمانشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم انسانی 1392
  آرزو فرشیدنژاد   اشرف میکاییلی

هدف این پژوهش بررسی ویژگی های شخصیتی در افراد عارف مسلک و غیر عارف در استان کرمانشاه می باشد. روش تحقیق: روش انجام این پژوهش، علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد عارف مسلک استان کرمانشاه می باشد. از این جامعه آماری تعداد 30 نفر از افراد عارف مسلک به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس به عنوان گروه آزمایش انتخاب شد. سپس از 30 نفر از افراد عادی نیز به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس به عنوان گروه گواه انتخاب شد. برای ارزیابی متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه شخصیت نئو استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss-16 و آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان داد که، بین ویژگی شخصیتی در افراد عارف مسلک و افراد غیر عارف تفاوت معنا داری وجود دارد و میزان ویژگی درون گرایی در افراد عارف مسلک بیشتر از افراد غیر عارف است. همچنین نتایج نشان داد که میزان ویژگی های برون گرایی، انعطاف پذیری و گشودگی به تجربه و روان رنجورخویی، در افراد عارف مسلک کمتر از افراد عادی می باشد.

بررسی مفهوم حجاب های نورانی و ظلمانی در عرفان اسلامی با تاکید بر مثنوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فاطمه محقق   اشرف میکاییلی

حجاب در لغت به معنای ستر است؛ از این رو، به هر چیزی که شیئی از شیء دیگر پوشیده و پنهان کند، حجاب و پرده می گویند. در اصطلاح عرفانی به معنی هر چیزی است که آدمی را از قرب الهی دور بسازد. بنابراین هر چیزی که مانعی بین خدا و بنده اش باشد حجاب محسوب می شود. مقوله ی حجاب و شناخت آن همیشه ذهن عرفا را به خود مشغول کرده است و یکی از مهمّترین مسائل در شناخت خداوند و رسیدن به او بوده است. خاستگاه آن مربوط به مذهب و عرفان خاصی نیست زیرا بحث معرفت در فطرت آدمی نهاده شده است. آدمی برای رسیدن به معرفت الهی، راهی جز شناخت موانع و حجبی که بین او و خداست، ندارد. در تمامی عرفان ها این مقوله مورد بررسی است البته با نام های متفاوت معنای حجاب را می رساند. مقوله ی حجاب نورانی و ظلمانی بیشتر در عرفان اسلامی به خصوص در مثنوی مورد تاکید و بررسی فراوان است. حجاب های ظلمانی در عرفان اسلامی، شامل حجاب هایی هستند که مربوط به حیات دنیوی و عالم شهادت است و مانع از مشاهده ملکوت و جمال حق تعالی می شود. حجاب های نورانی بر خلاف حجاب های ظلمانی مربوط به عالم لطیف و ماورا است که برای شخص از نفس قدسی پدید می آید. مولانا در مثنوی به انواع مختلف حجاب ها اشاره می کند و انسان را از ماندن در این حجب نهی می کند و او را از اثرات محجوب ماندن آگاه می کند. البته در میان اقوال عرفا در این مورد اختلافاتی دیده شده است امّا این اختلافات می تواند به دلیل قاصر بودن زبان از درک تجربیات عرفا بوده باشد. در این پژوهش سعی بر این شده است که مفهوم حجاب های نورانی و ظلمانی را در عرفان اسلامی با نظر و تاکید به مثنوی مورد بررسی قرار دهیم که اختلاف چندانی میان افکار و عقاید عرفای اسلامی با مولانا در مثنوی دیده نشده است. منظور مولانا از حجاب های نورانی و ظلمانی در مثنوی همان حجبی است که در عرفان اسلامی آمده است. تنها اختلافی که در میان آن ها دیده شده است، مربوط به دلیل بودن حجاب ها از ناحیه خدا بوده است که مولانا وجود این حجب را غیرت خداوند به خودش می داند امّا عرفای اسلامی علّت آن را حبّ الهی به خودش می دانند.

بررسی مفهوم صبر و توکل در قرآن و تجلی آن در دیوان حافظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زهرا قاسمی نژاد   اشرف میکاییلی

«صبر و توکّل» از مفاهیم ارزشمند دینی و اخلاقی است، که خداوند متعال در کتاب شریف خود آیات متعددی را به این دو مفهوم اختصاص داده و از مومنان می¬خواهد که با استمداد از آن ها باب نجات دنیا و آخرت را به روی خویش بگشایند. صبر و توکّل به عنوان دو مفهوم ارزشمند قرآنی نقش فراوانی در زندگی پیامبران الهی، خصوصاً پیامبر اسلام(ص)و امامان(ع) داشته است. علاوه بر آن مسلمانان و مومنان نیز با تأسی از آیات قرآنی و سنت و سیره پیامبر(ص)و امامان معصوم(ع) در زندگی مادی و معنوی خود از این مفاهیم بهره برده اند. عالمان، دانشمندان، فلاسفه، عرفا و شاعران مسلمان نیز در طول تاریخ زندگی شان متأثر از این مفاهیم بوده اند، به گونه ای که در زندگی شخصی خویش و نیز آثار و تألیفاتشان این تأثیرات کاملاً آشکار است. خواجه حافظ شیرازی نیز که، مانند ستاره ای تابناک درآسمان شعر و ادب و عرفان فارسی به زیبای می¬درخشد، با تأسی و الهام از آیات قرآنی به این دو مفهوم ارزشمند در دیوان خویش بها داده و ابیات زیادی را در مورد صبر وتوکّل به رشته نظم کشیده است و پیوند شعر حافظ با تعالیم دینی به قدری قوی و ناگسستنی است که خود حافظ هم گفت: "صبحدم از عرش می آمد خروش عقل گفت قدسیان گوی که شعر حافظ از بر می کنند

بررسی آثار و احوال عرفای شهر اردبیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم انسانی 1393
  سمیه سروری طالشمکائیل   اشرف میکاییلی

اردبیل یکی از شهرهای با اهمیت ایران به شمار می آید و دارای آثار و ابنیه ی تاریخی و جاذبه های طبیعی زیاد می باشد . این شهر با وجود اینکه در دوران مغول آسیب های زیادی دیده بود اما همچنان به عنوان دارالارشاد و مرکز تجمع صوفیه جایگاه خاصی داشت و علما و صوفیه و دیگر قشرهای مرتبط با مسائل فرهنگی در آن فعالیت داشته اند و این شهر از مراکز عمده ی تصوف آذربایجان به شمار می رود . شیخ فرج اردبیلی ، شیخ ابوسعید اردبیلی ، محیی اردبیلی ، شیخ ابو زرعه ی اردبیلی ، خواجه کمال الدین اردبیلی ، پیرعبدالملک ، پیر شمس الدین ، پیر زرگر ، پیر مادر ، پیرسحران و ... از جمله ی پیران و مشایخ این شهر هستند . و همچنین طریقت صفویه و به ویژه شیخ صفی الدین اردبیلی در رونق و ترویج عرفان و تصوف در این دیار تاثیرات بسزایی داشته اند . در این رساله سعی گردیده است که آثار و احوال عرفای برجسته ی اردبیل و نقش آن ها در شناخت هویت فرهنگی و دینی این دیار مورد بررسی قرار گیرد .