نام پژوهشگر: محمد حسن حبیبی

بررسی تأثیر اندیشه ها و وقایع سیاسی بر حیات ادبی غلامحسین ساعدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1391
  محمد حسن حبیبی   شیرزاد طایفی

غلامحسین ساعدی، نویسنده خلاّق و صاحب نام، با رئالیسم وهم آلود و سبک ویژه خود در ادبیات معاصر ایران شناخته می شود؛ اگرچه به سیاست گراییِ مفرط در میان نویسندگان ایرانی نیز شهره است. در این پژوهش، با نگاه به افکار و وقایع سیاسی ایران معاصر در صحنه جهانی، ضمن تحلیلِ آثار ادبی و بررسی جزئی نگرانه زندگی و عقاید این نویسنده، تأثیر اندیشه ها و وقایع سیاسی زمانه بر آثار و حیات ادبی او مورد بررسی واقع شده است. اهمیت این پ‍ژوهش از آنجاست که تأثیر نحوه نگرش این نویسنده به دنیای سیاست، در آثار ادبی وی بسیار عمیق و تعیین کننده بوده است. یافته های رساله حاضر نشان می دهد که غلامحسین ساعدی، دارای لایه های روحی و شخصیتی مختلف و گاه متناقضی، از احساسات گرایی حاد و غیر معقول تا عقلانیتی مترقی و پیشرو، بوده است؛ اگر چه، غالباً و در نهایت، وجوه احساسی او بر وجوه عقلانی و اعتدالی وی برتری پیدا می کرده است. به همین دلیل، بسیاری از آثار وی، با همه صداقت و اخلاص نویسنده اش، وجهه ای تبلیغی و ایدئولوژیک به خود گرفته و از رسیدن به جایگاه یک اثر مستقلِ فرازمانی و فرامکانی بازمانده است؛ اما ساعدی در خلال آنها آثاری نیز خلق کرده، که ویژگی های انسانی درخشانی دارد و مربوط به دوران اوج خلاقیت و شکوفایی ادبی و فکری او است. البته همین دست آثار، نام او را به عنوان نویسنده ای آگاه، متفکر و خلاق ارتقا می دهند.

نقش مصلحت عمومی در محدود نمودن آزادی های فردی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده حقوق 1391
  فاطمه شکوهی شکیب   محمد هاشمی

کسانی که با تردید به نظریه مصلحت عمومی که درباره منافع جمعی است می نگرند؛عموما چنین می اندیشند که نظریه مصلحت عمومی نمی تواند ضامن آزادی های فردی باشد و آزادی فرد، ضرورت عدم مداخله قدرت در حوزه خصوصی شهروندان را پی ریزی می کند. پژوهش حاضر به بررسی ساختار نظری و تعاریف و نظریات رایج، آزادی فردی و مصلحت عمومی و به این سوال اصلی می پردازد که چه نسبتی بین مصلحت و موقعیت فرد در جامعه وجود دارد و به این سوال فرعی پاسخ خواهد داد که مهمترین ابزارهای تحدید هر کدام از مصلحت عمومی و آزادی فردی چیست؟همچنین کارکرد مصلحت عمومی را بر اساس مفهوم مثبت و منفی آزادی فردی تحلیل می کند و رویکرد جمع گرایانه و فردگرایانه را بر اساس حداکثر و حداقل مداخله دولت شرح می دهد.در نهایت به بررسی نقش مصلحت عمومی در محدود کردن آزادی فردی در حقوق ایران با توجه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و کارکرد نظریه های مطرح شده در باب آزادی فردی و مصلحت عمومی را در نظام جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.