چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

هدف کلی پژوهش تحت عنوان" بررسی عملکرد مدیریت بیمارستان الزهرای (س ) اصفهان و مقایسه با استانداردهای موجود در این زمینه در شش ماهه اول سال 78 " همراه با اهداف ویژه تدوین شده است . شاخصهای بهره برداری چهارگانه شامل درصد اشغال تخت ، میانگین بستری ، فعالیت تخت و فاصله گردش تخت جهت کلیه بخشهای بستری محاسبه و استخراج شده و با استانداردهای موجود نیز مقایسه گردیده است که برخی از یافته های پژوهش بطور خلاصه بشرح زیر است : درصد اشغال تخت بیمارستانی 55/9 درصد است که با میانگین کشوری نزدیک بوده ولی با استاندارد جهانی فاصله زیادی دارد. میانگین بستری 5/5 روز بوده که در محدوده استاندارد جهانی قرار دارد و نسبت به وضعیت کشوری وضع مطلوبتری دارد. متوسط گردش تخت 3ˆ3 و متوسط فاصله گردش تخت 4/9 روز بوده که خارج از استاندارد قرار دارد. کارایی دیگر بخشها شامل بخش اعمال جراحی ، زایشگاه، آزمایشگاه و رادیولوژی و سونوگرافی و نیز وضعیت کمیته های بیمارستانی مورد بررسی قرار گرفته است .

با توجه به اینکه تختهای بیمارستانی، سرمایه های عظیمی از منابع بیمارستانی را به خود اختصاص می دهد، توجه به بهره وری مناسب از تختهای بیمارستانی ضروری بنظر می رسد. بر این اساس ، هدف کلی پژوهش که شامل بررسی تطبیقی فاصله گردش تخت و متوسط اقامت بیماران و عوامل موثر بر آن از تاریخ 75/1/1 الی 77/6/31 بود همراه با 15 هدف ویژه تدوین شد. جامعه پژوهش نیز بیمارستانهای عمومی آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران مدنظر قرار گرفت . این پژوهش ، پژوهشی توصیفی، تحلیلی و تطبیقی می باشد. جمع آوری اطلاعات نیز به دو صورت می باشد. قسمت اول شامل جمع آوری آمار و ارقام مربوط به فاصله گردش تخت ، گردش تخت ، متوسط اقامت بیماران و درصد اشغال تخت بود. قسمت دوم شامل تهیه پرسشنامه مربوط به عوامل موثر بر فاصله گردش تخت و متوسط اقامت بیماران بود که شامل 24 سئوال بسته و 19 سئوال باز می باشد. سئوالات بسته توسط مسئولین پرستاری بخشها و سئوالات باز توسط مسئولین آزمایشگاه، رادیولوژی، csr و اطاق عمل پاسخ داده شد. پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها یافته های زیر بدست آمد. نسبت عملکرد تخت بیمارستانی فیروزآبادی، حضرت رسول اکرم (ص) و فیروزگر به ترتیب برابر 1/84، 1/61 و 1/49 واحد می باشد. همچنین بیمارستان فیروزآبادی معادل 15 ماه و بیمارستانهای فیروزگر و حضرت رسول اکرم (ص) معادل 8 ماه فعالیت خود را با بهره وری صفر به هدر داده اند. در مورد عوامل موثر بر متوسط اقامت بیماران حضرت رسول اکرم (ص) 14 عامل در بیمارستان فیروزگر 11 عامل در بیمارستان فیروزآبادی 13 عامل شناسایی گردید. در رابطه با گردش تخت در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) 5 عامل، در بیمارستان فیروزگر 3 عامل و در بیمارستان فیروزآبادی 4 عامل شناسایی گردید.

هدف مطالعه حاضر،ارزیابی میزان آگاهی و عملکرد منشیان بخش های بیمارستانهای آموزشی ( عمومی ) مستقر در تهران بود.

هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان تاثیر مدیریت مشارکتی (گروههای بهبود کیفیت ) بر کارایی بیمارستان آیت الله کاشانی تهران در سال 1380 می باشد. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان رسمی و قراردادی این بیمارستان تشکیل داده اند.

این مطالعه به منظور تعیین دیدگاه مدیران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در زمستان 1380 صورت پذیرفت .میزان پذیرش فن آوری اطلاعات توسط روسای بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران متوسط ، مدیران متوسط ، مدیران پرستاری کم ، مسوولان امور مالی متوسط و مسوولان مدارک پزشکی متوسط بوده است. در بیمارستان های دارای شبکه میزان پذیرش روسا متوسط ، مدیران زیاد ، مدیران پرستاری زیاد ، مسوولان امورمالی زیاد و مسوولان مدارک پزشکی متوسط بوده است. میزان موافقت کلیه افراد مورد مطالعه با بکارگیری و توسعه فن آوری اطلاعات در بیمارستان خیلی زیاد بوده است . میزان بکارگیری ابزارهای فن آوری اطلاعات توسط روسای بیمارستان متوسط ، مدیران متوسط ، مدیران پرستاری متوسط ، مسوولان امور مالی به میزان متوسط و مسوولان مدارک پزشکی به میزان کم بوده است. در بیمارستان های دارای شبکه رایانه ای نیز میزان بکارگیری فن آوری اطلاعات توسط روسای بیمارستان ها زیاد ، مدیران زیاد ، مدیران پرستاری متوسط ، روسای امور مالی زیاد و مسوولان پزشکی زیاد بوده است. میزان آشنایی روسای بیمارستان با فن آوری اطلاعات کم مدیران بیمارستان متوسط، مدیران پرستاری کم مسوولان امور مالی کم و مسوولان مدراک پزشکی کم بوده است. میزان استفاده روسای بیمارستان از اینترنت متوسط ، مدیران کم ، مدیران پرستاری کم ، مسوولان امور مالی کم و مسوولان مدارک پزشکی کم بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیران مورد مطالعه در کل نسیت به جایگاه فن آوری اطلاعات در بیمارستان دیدگاه مثبتی داشته اند. اما به دلیل فقدان آموزش مناسب وفراهم نبودن دسترسی از فن آوری اطلاعات و ابزارهای ان استفاده نمی کنند.

هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی کاربرد طبقه بندی های بین المللی بیماری ها و راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در مراکز روانپزشکی مستقر در تهران در سال 1380 بوده و به روش توصیفی انجام شده است.جامعه پژوهش را اساتید بالینی و کدگذاران شاغل دو مراکز روانپزشکی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی تهران ، ایران و شهید بهشتی تشکیل می دادند. نتایج تحقیق نشان می دهد که اکثریت اساتید بالینی رشته روانپزشکی سومین اولویت را برای پرونده پزشکی بیماران 8/15 بعنوان یکی از منابع اطلاعتی مورد استفاده قائل شده اند. همچنین مهمترین نیاز ایشان به پرونده های پزشکی جهت خدمات درمانی 6/46 بوده است. سایر یافته های این پژوهش عبارتند از : در 75 درصد از مراکز روانپزشکی مورد مطالعه کد کذاری اختلالات روانی انجام می شود همچنین در اکثر این مراکز 6/66 درصد از ‏‎icd-10‎‏ جهت کدکذاری پرونده های پزشکی استفاده شده است. اکثریت اساتید بالینی و کد گذاری نسبت به تجدید نظر و طبقه بندی اختلالات روانی نگرش مثبتی داشتند. اکثریت افراد مورد پژوهش موافق ایجاد طبقه بندی ملی اختلالات روانی بودند. از دیدگاه اکثریت اساتید بالینی و کد گذاری کاربرد طبقه بندی های بین المللی بیماری ها و راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی ضروری بوده است و نگرش اساتید بالینی در زمینه های رفع نیازهای اطلاعات در نتیجه بکارگیری ‏‎dsm‎‏ مثبت ارزیابی شده است. اما ایشان در زمینه رفع نیازهای اطلاعات خویش در نتیجه کاربرد طبقه بندی های بین المللی بیماری ها نگرش مثبتی نداشته اند. میزان آشنایی اساتید بالینی نسبت به طبقه بندی ‏‎dsm‎‏ کم اما در زمینه طبقه بندی بین المللی بیماری ها متوسط تا زیاد بوده است. مهمترین علل کاربرد ‏‎dsm‎‏ از دیدگاه اساتید بالینی عوامل تسهیلات قضاوت بالینی و تسهیل امر طرح ریزی درمان و از دیدگاه کدگذاران جمع آوری و ارائه آمار بهداشت روانی شناخته شد. همچنین مهمترین علل کاربرد طبقه بندی بین المللی بیماری ها از دیدگاه اساتید بالینی فراهم نمودن مقایسه اختلالات روانی در سطح بین المللی و از دیدگاه کد گذاران طبقه بندی صحیح بیماری ها و امکان بازیابی سریع بوده است. مهمترین علل عدم کاربرد ‏‎dsm‎‏ از دیدگاه اساتید بالینی و کدگذاران عدم شناخت شناخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق فوق بیانگر زمینه مساعد جهت ایجاد طبقه بندی ملی اختلالات روانی جهت استفاده کدگذاران و روانپزشکان و سایر دست اندرکاران بهداشت روان است.بدین منظور پیشنهاد می شود تا با استفاده از کادر تخصصی و با تجربه نسبت به ایجاد طبقه بندی ملی اختلالات روانی اقدام لازم بعمل آید.

اطلاعات معتبر از ثبت موارد فوت اساسی ترین مبنای برنامه ریزی و مدیریت ارزشیابی بخش بهداشت تمام کشورهاست و ثبت آن تنها راه تعیین مستمر سیمای الگوی مرگ و میر است. و یکی از مناسبترین راهبردها برای افزایش طول عمر بشر است. همچنین ارزیابی بهداشت جمعیت یک کشور متکی بر گردآوری داده های مربوط به نسبت ها میزان های تولد ، مرگ و علل مرگ می باشد ، از این رو همواره مورد توجه پژوهش گران و مسئولین قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر ان است که : در زمینه کم ثبتی موارد کمی فرم ، میزان مربوط به گورستان با (99 درصد) و کمترین میزان مربوط به پزشکی قاونی با (1 درصد) می باشد. در مورد بیمارستانها و مراکز بهداشتی درمانی موارد عمده کم ثبتی با بیشترین میزان در علت زمینه ای به ترتیب 30 درصد بیمارستان ها و 37 درصد مراکز بهداشتی درمانی می باشد . در حالی که این میزان در فرم گورستان به بیشترین میزان خود در علت زمینه ای به میزان 96 درصد و علت مستقیم به میزان 16 درصد می باشد. در ثبت احوال بیشترین میزان کم ثبتی در علت مستقیم به میزان 77 درصد و کمترین میزان 5 درصد در مشخصات فردی یا تاریخ می باشدو بیشترین عدم تطبیق فرم های ثبت موارد فوت با فرم گواهی فوت در پزشکی قانونی به میزان 45 درصد در قسمت تاریخ و کمترین عدم تطبیق در فرم های مذکور مشخصات فردی به میزان 15 درصد بوده است. که این میزان در بیمارستان در قسمت علت زمینه ای در بیشترین میزان خود با 43 درصد با کمترین میزان عدم تطبیق در تاریخ فوت با 27 درصد می باشد.

نتایج پژوهش نشان می دهد که : 1-میانگین رضایتمندی کارکنان از نمره 41/2 در شورع مطالعه به نمره 68/3 در پایان مطالعه بهبود یافت. بعبارت دیگر میزان رضایتمندی کارکنان 32 درصد در پایان مطالعه افزایش یافت. 2-میزان رضایتمندی بیماران از نحوه ارائه خدمات بیمارستانی از درجه خوب در شروع مطالعه به درجه بسیار خوب و مطلوب در پایان مطالعه بهبود یافت.