نام پژوهشگر: موسی رسولی
بابک ریزان بهروز محمدپرست
به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی بر خصوصیات کمی، کیفی و فیزیولوژیکی برخی از ارقام ماش، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقات صفی آباد واقع در 18 کیلومتری جنوب شهرستان دزفول، اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح (آبیاری کامل (عرف منطقه، شاهد) =1i، کم¬آبیاری کامل (در کل دوره رشد گیاه) =2i، کم¬آبیاری در زمان گل¬دهی =3i و کم¬آبیاری بعد از گل¬دهی =4i) و سه رقم ماش (رقم محلی خوزستان =1v، رقم گوهر =2v و رقم پرتو =3v) به¬ترتیب به عنوان عامل های اصلی و فرعی، لحاظ شدند. نتایج به دست آمده در این آزمایش نشان داد تیمار کم آبیاری تأثیر معنی¬داری بر ویژگی های کمی از قبیل: عملکرد دانه، اجزای عملکرد، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و ارتفاع بوته، ویژگی های کیفی مانند درصد پروتئین و عملکرد پروتئین، ویژگی های فیزیولوژیکی مانند مقدار پرولین (به عنوان یک شاخص تحمل خشکی) و محتوی آب نسبی برگ، مقادیر کلروفیل a و b، فلورسانس کلروفیل، محتوای کلروفیل کل داشت. در طی اعمال کم آبیاری در مراحل مختلف نمو، تیمار کم¬آبیاری در زمان گل¬دهی (3i) نه تنها کاهش معنی دار در عملکرد و اجزای آن نداشت، بلکه بیشترین عملکرد، اجزای عملکرد و شاخص برداشت را نیز به دنبال داشت. اگر چه کم آبیاری می تواند ویژگی های کمی، کیفی و فیزیولوژیکی ماش را تحت تأثیر قرار دهد، اما میزان تأثیر آن به مرحله وقوع تنش بستگی داشت. نتایج نشان داد که رقم محلی خوزستانی مقاوم ترین رقم در برابر اعمال کم آبیاری در مراحل مختلف رشدی نسبت به سایر ارقام بود. لذا توصیه می¬گردد که رقم محلی خوزستانی به خاطر ظرفیت تولید عملکرد بالاتر، نسبت به دو رقم به منظور کشت در شرایط آب و هوایی این منطقه استفاده شود.
پروانه روستایی موسی رسولی
تنش سرما یکی از مهمترین دلایل خسارت در تاکستان¬ها است. در سطح گیاه¬هان گروهی از باکتری¬های اپی¬فیت به نام باکتری¬های تشکیل دهنده هسته یخ باعث ایجاد هسته¬های یخی در دماهای بالاتر از آستانه یخ¬زدن می¬شوند و حساسیت گیاهان را به دمای پایین تشدید می-کنند. در آزمایش اول جمعیت باکتری¬های اپی¬فیت از سطح جوانه¬های انگور با روش کشت محلول رقیق شده شستشوی سطحی جوانه¬ها بررسی گردید و باکتری¬های خالص شده شناسایی شدند. در آزمایش دوم محلول¬پاشی پاکلوبوترازول در غلظت¬های 125، 250، 500 و 1000 میلی¬گرم درلیتر روی رقم ’بیدانه سفید‘ در اواخر زمستان انجام شد. در آزمایش سوم محلول¬هایی با غلظت¬های 10 و 5 % از روغن سویا، 5/0 و 3/0 % از روغن ولک، "5/0 % روغن ولک + 10 % روغن سویا" و "3/0 % روغن ولک + 10 % روغن سویا" تهیه شد و در دو مرحله اوایل پاییز و اواخر زمستان روی رقم ’بیدانه سفید‘ محلول¬پاشی انجام گرفت. در آزمایش چهارم ارقام ’بیدانه سفید‘، ’بیدانه قرمز‘، ’لعل‘، ’صاحبی‘ و ’فخری‘ در طول زمستان و اوایل بهار از نظر شاخص¬های مقاومت به سرما بررسی شدند که این ارقام در طول زمستان زیر پوشش خاک قرار گرفتند. نمونه برداری فصل زمستان در ماه¬های آذر، بهمن و اسفند و نمونه برداری فصل بهار در ماه¬های فروردین و خرداد انجام گرفت. همه آزمایش¬ها در قالب طرح در کاملاً تصادفی (crc) انجام شد. برخی شاخص¬های بیوشیمیایی از جمله مقدار نشت الکترولیت¬ها، پرولین، مالون¬دی¬آلدهید، قند محلول، پروتئین کل و میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدان پراکسیداز، پلی¬فنل¬اکسیداز و آسکوربات¬پراکسیداز سنجیده شدند. در آزمایش اول مهمترین گونه باکتری خالص شده دارای فعالیت تشکیل هسته یخ pseudomonas fluorescens بود که فرکانس تشکیل هسته یخ آن برابر با یک هسته یخ در 106×9 سلول باکتری بدست آمد. جمعیت باکتری¬های اپی¬فیت سطح جوانه¬ها تا اواسط زمستان کاهش نشان داد و در اواخر اسفند همزمان با اواخر دوره رکود جوانه¬ها، افزایش یافت؛ اما با رشد جوانه¬ها تا مرحله 4-3 برگی دوباره کاهش نشان دادند. جمعیت باکتری¬ها تحت تاثیر محلول¬پاشی روغن¬های سویا و ولک کاهش یافت. از سویی دیگر مقاومت درونی رقم اثری روی میزان کمتر جمعیت سطحی باکتری¬های اپی¬فیت نگذاشت. در آزمایش دوم بررسی اثر محلول¬پاشی¬ها روی مقاومت گیاه به تنش دما¬های پایین نشان داد که مناسب¬ترین غلظت برای افزایش مقاومت به سرما در انگور رقم ’بیدانه سفید‘ 500 میلی¬گرم در لیتر می¬باشد. در آزمایش سوم نشان داد که غلظت¬های 3/0 % برای روغن ولک و 10 % برای روغن سویا و ترکیب آنها باعث بهبود شاخص¬های موثر در مقاومت گیاه به سرما در انگور رقم ’بیدانه سفید‘ شدند. در آزمایش چهارم نتایج تجزیه واریانس در فصل زمستان تفاوت معنی داری را در سطح 1 % در بین ارقام مورد بررسی از نظر میزان پرولین، نشت الکترولیت و قند محلول نشان داد و در فصل بهار در تمام شاخص¬ها تفاوت معنی¬داری در سطح 1 % وجود دارد. به علاوه بررسی ارقام انگور نیز نشان داد که رقم ’بیدانه قرمز‘ و ’لعل‘ به ترتیب بیشترین و کمترین مقاومت را نسبت به تنش دمای پایین در بین ارقام مورد بررسی داشتند.
فاطمه نظری معصومه ملکی
انگور(vitis vinifera l.) گیاهی از خانواده vitaceae می باشد که اهمیت بسیار زیادی چه به صورت تازه خوری و چه به صورت فرآوری شده در تغذیه دارد. انگور دارای انواع ترکیبات آنتی اکسیدان بسیار مفید برای انسان می باشد. از طرفی اسید سالیسیلیک(sa) به عنوان یک شبه هورمون در برخی گیاهان به عنوان افزایش دهنده ترکیبات آنتی اکسیدان معرفی گردیده است. در تحقیق حاضر از چهار رقم انگور واقع در مرکز تحقیقات انگور ملایر استفاده شد و از سه غلظت صفر، یک و یک دهم میلی مولار sa به صورت اسپری بر روی برگ ها و میوه ها استفاده گردید. اندامهای مورد مطالعه برگ، گوشت، پوست و دانه انگور بودند. وزن تر حبه ها نشان داد که تیمار sa بویژه 1/0 میلی مولار افزایش معنی داری بر وزن تر حبه ها دارد و این افزایش در مراحل اولیه رشد نسبت به مرحله رسیدگی بسیار شدیدتر می باشد. محتوای آنتوسیانین در گوشت ارقام در مراحل اولیه رشد بسیار تحت تاثیر تیمار هر دو غلظت sa قرار گرفت و افزایش معنی داری در هر دو غلظت مشاهده گردید. در حالیکه در برگ و پوست بسته به رقم و غلظت پاسخ ها متفاوت بودند اما در دانه در هر دو غلظت کاهش دیده شد. در ضمن تغییرات آنتوسیانین در مرحله رسیدگی نیز مشابه مراحل اولیه رشد بود. فلاونوئیدها در پوست، گوشت و برگ در هر دو مراحل اولیه رشد و رسیدگی در هر دو غلظت sa افزایش نشان داد. هرچند این افزایش در غلظت mm1/0 مشهودتر بود. تغییرات فنل کل بسته به اندام و رقم بسیار متغییر بود و از نظم خاصی تبعیت نمی کرد. مطالعه درصد فعالیت آنتی اکسیدانی به روش dpph نشان داد که فعالیت آنتی اکسیدانی در بیشتر اندامها در مراحل اولیه رشد در غلظت 1/0 میلی مولار sa افزایش معنی داری دارد و این در حالی است که در مرحله رسیدگی غلظت 1 میلی مولار اثر مثبت بیشتری را نشان می دهد. همچنین در صد فعالیت آنتی اکسیدانی با کمک سیستم بتا کاروتن لینوائیک اسید افزایش معنی دار تیمار sa را در هر دو غلظت در پوست، گوشت و دانه نشان داد. بررسی فعالیت آنتی اکسیدان آنزیمی سوپراکسیددیسموتاز نیز بیشتر در غلظت یک میلی مولار افزایش داشت. تغییرات رسوراترول به کمک hplc نشان داد که رقم شاهانی نسبت به رقم فخری دارای رسوراترول بالاتری می باشد و همچنین اثر مثبت تیمار sa در هر دو غلظت در برگ ها و پوست مشهود می باشد. نتایج همچنین نشان داده که sa در اکثر ارقام در برگ و گوشت با غلظت mm1/0 و در پوست با غلظت mm1 باعث افزایش پرولین می شود. اسید سالیسیلیک همچنین در مرحله رسیدگی با غلظت mm1 و در مراحل اولیه رشد غلظت mm1/0 سبب افزایش میزان قند نامحلول و محلول قسمت های مختلف انگور می شود.
مهدی فلاح یاور شرفی
درخت بادام (prunus dulcis l.) یکی از مهمترین گونه های جنس prunus بوده که متعلق به خانواده rosaceae می باشد. اهمیت اقتصادی بادام برای کشور ما که در حال حاضر به عنوان سومین تولیدکننده دنیا به شمار می رود، زیاد می باشد. اکثر ارقام و ژنوتیپ های بادام خودناسازگار و برخی نیز دگرناسازگار هستند، بنابراین، برای گرده افشانی، تلقیح و تولید محصول تجاری نیازمند دانه گرده سازگار سایر ارقام با مادگی خود می باشند. در این راستا مطالعه سازگاری گرده و مادگی سه رقم tuono، شکوفه، سهند و پنج ژنوتیپ امید بخش انتخابی a1.16، a9.7، a8.39، a10.11، a230با استفاده از سه روش شامل گرده افشانی کنترل شده و تعیین درصد تشکیل میوه در مزرعه، ردیابی رشد لوله گرده با میکروسکوپ فلورسنت و بررسی مولکولی آلل های s با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز انجام گردید. ترکیب تلاقی ها بر اساس همپوشانی گلدهی در سه گروه انجام شد؛ گروه اول شامل ژنوتیپ a9.7 به عنوان والد مادری و ژنوتیپ های a230، a10.11،a8.39 و رقمtuono به عنوان والد پدری گروه دوم شامل رقمtuono به عنوان والد مادری و ژنوتیپ های a230،a1.16 ،a9.7 و رقم سهند به عنوان والد پدری، و گروه سوم شامل رقم شکوفه به عنوان والد مادری و ژنوتیپ های a230، a1.16 و رقم های سهند و tuono به عنوان والد پدری بودند. آزمایش اول به منظور تعیین درصد تشکیل میوه در ترکیب تلاقی های بکار رفته، انجام شد. بدین منظور پس از انجام گرده افشانی کنترل شده، میوه های تشکیل شده شمارش گردید و درصد تشکیل میوه محاسبه شد و بر اساس آن سازگاری هرکدام از ترکیب تلاقی ها تعیین گردید. بر اساس نتایج ترکیب تلاقی tuono × ?a9.7?(با 52/60 درصد تشکیل میوه)، a9.7 × ?a10.11?(با 20/79 درصد تشکیل میوه) و سهند?× شکوفه?( با 25/77 درصد تشکیل میوه) بالاترین درصد تشکیل میوه و بیشترین سازگاری در تلاقی های بکار رفته در گروه های ذکر شده را داشتند. آزمایش دوم شامل ردیابی و نحوه رشد لوله گرده در مادگی بود. در این راستا پس از انجام تلاقی کنترل شده در زمان های 24، 48، 72، 96 و 120 ساعت پس ازگرده افشانی، مادگی های تلقیح شده با دانه گرده های مختلف، جدا شده و میزان و نحوه رشد لوله گرده در آن ها با میکروسکوپ فلورسنت بررسی گردید. نتایج نشان داد ترکیب تلاقی tuono × ?a9.7?(با میانگین 33/3 لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان)، a9.7 × ?a8.39?)با میانگین 33/4 لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان) و a1.16?× شکوفه?)با میانگین 33/4 لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان( دارای بیشترین تعداد لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان در بین ترکیب تلاقی های بکار رفته در گروه های مختلف را داشتند.آزمایش سوم برای شناسایی آلل های خودناسازگاری در ارقام و ژنوتیپ ها با استفاده از نشانگرهای مولکولی انجام گردید. بدین منظور از آغازگرهای نامتجانس یا هرز (degenerate) برای تکثیر آلل های ناسازگاری در روش pcr استفاده شد که براساس نتایج ژنوتیپ های a8.39 با a10.11 با داشتن نوارهایی به اندازه bp1560 صد درصد ناسازگار و سهند، a230 و tuono با داشتن نوارهایی به اندازه bp750 پنجاه درصد ناسازگار بودند. همچنین، رقم tuono و ژنوتیپ a1.16 دارای نوار bp450 بودند که مربوط به آلل خودسازگاری است.
ساره خدابخش زاده معصومه ملکی
انگور (vitis vinifera l.) گیاهی از خانواده vitaceae می باشد که اهمیت بسیار زیادی چه به صورت تازه خوری و چه به صورت فرآوری شده در تغذیه دارد. یکی از مهمترین راهکارهای افزایش تولید این محصول با ارزش تغذیه صحیح و بهینه تاکستان ها می باشد. از طرفی به دلیل اثرات مضری که کود های شیمیایی مرسوم بر محیط زیست و کیفیت محصول ایجاد می کنند، مدت هاست که استفاده از آنها مورد بحث است. با بکار گیری نانوکود ها به عنوان جایگزین کودهای مرسوم که عناصر غذایی کود به تدریج و بصورت کنترل شده در خاک آزاد می شوند، اثرات مضر کودهای مرسوم را کاهش می دهند. در تحقیق حاضر جهت مطالعه اثر نانو کود های کلات آهن و روی بر فاکتور های رشدی و فیزیولوژیکی انگور از انگور رقم بیدانه سفید واقع در باغ انگور دانشگاه ملایر و از دو غلظت 2000 و 3000میلی گرم در لیتر نانو کود کلات آهن و نانو کود کلات روی در غلظت های 1000 و 2000 میلی گرم در لیتر نانو کود کلات روی، به صورت محلول پاشی روی برگها با سه تکرار استفاده گردید. اندامهای مورد مطالعه جهت اندازه گیری فاکتورهای مورد نظر شامل برگ، گوشت و پوست میوه انگور رقم بیدانه سفید بودند. صفات اندازه گیری شده در تیمارهای مختلف شامل کلروفیل، فلاونوئید، سدیم، پتاسیم، روی، آهن، قند، پروتئین، آنزیم های آنتی اکسیدان، وزن تر، تعداد حبه و خوشه، کاروتنوئید، آنتوسیانین، فنل کل، پرولین و برخی آلدهید ها بودند. در مرحله ی اولیه رشد استفاده از نانو کود کلات آهن با غلظت 2000 میلی گرم بر لیتر باعث افزایش وزن تر 30 حبه به میزان (21/72) نسبت به شاهد (13/80)، و در مرحله ی رسیدگی آهن با غلظت 3000 میلی گرم بر لیتر باعث افزایش وزن تر 30 حبه به میزان (29/88)گرم، نسبت به شاهد (19/04)،گردید اما در این پژوهش تیمارها اثر معنی داری بر تعداد حبه در هر خوشه نداشتند. تعداد خوشه در بوته با استفاده از نانو کود کلات روی با غلظت 2000 میلی گرم در لیتر به تعداد (54/00)، خوشه نسبت به شاهد (29/00)، افزایش یافت. استفاده از نانو کود کلات آهن با غلظت 2000 میلی گرم در لیتر، باعث افزایش کلروفیلa در مرحله اولیه رشد به میزان (20/37) میلی گرم بر وزن تر نسبت به شاهد (16/42)، و در مرحله رسیدگی به میزان (20/52) میلی گرم بر وزن تر نسبت به شاهد (19/29)، و افزایش کلروفیل b در مرحله اولیه رشد به میزان (13/27) میلی گرم بر وزن تر نسبت به شاهد (6/9)، و در مرحله رسیدگی به میزان (11/39) میلی گرم بر وزن تر نسبت به شاهد (9/13)، و افزایش فلاونوئید در مرحله اولیه رشد به میزان (225/91) میلی گرم بر وزن تر نسبت به شاهد (131/69)، و در مرحله رسیدگی به میزان (288/57) میلی گرم بر وزن تر نسبت به شاهد (179/97)، شد. همچنین تیمار نانو کود کلات آهن با غلظت 2000 میلی گرم افزایش محتوای آهن برگ و میزان پروتئین گوشت در مرحله رسیدگی را به ترتیب به میزان (5/18) میلی گرم بر لیتر نسبت به شاهد (2/43) و (0/143) میلی گرم برگرم وزن تر نسبت به شاهد (0/054) را سبب شد. استفاده از نانو کود کلات آهن با غلظت 3000 میلی گرم در لیتر، در مرحله اولیه رشد باعث افزایش میزان آهن برگ و قند محلول گوشت به ترتیب به میزان (31/81) میلی گرم بر لیتر نسبت به شاهد (2/31) و (0/294) میلی گرم بر گرم وزن خشک نسبت به شاهد (0/192) گردید. این غلظت نانو کود آهن در مرحله رسیدگی افزایش قند نامحلول گوشت را به مقدار (0/235) میلی گرم بر گرم وزن خشک نسبت به شاهد (0/198) در پی داشت. اما استفاده از نانو کود کلات روی با غلظت 2000 میلی گرم در لیتر، در مرحله اولیه رشد باعث افزایش محتوای سدیم به میزان (2744/23) میلی گرم بر لیتر نسبت به شاهد (1863/34) و قند کل به میزان (17/67) میلی گرم بر لیتر نسبت به شاهد (14/00) و نیز در مرحله رسیدگی باعث افزایش محتوای سدیم به میزان (2436/95) میلی گرم بر لیتر نسبت به شاهد (1765/66) و قند کل به میزان (25/00) میلی گرم بر لیتر نسبت به شاهد (22/00) گردید و همین غلظت در مرحله رسیدگی باعث افزایش محتوای روی برگ به میزان (6/1) میلی گرم بر لیتر نسبت به شاهد (2/66) و قند محلول گوشت به میزان (0/316) میلی گرم بر گرم وزن خشک نسبت به شاهد (0/210) شده بود. همچنین استفاده از نانو کود کلات روی با غلظت 1000 میلی گرم در لیتر، میزان روی برگ را در مرحله اولیه رشد به میزان (6/57) میلی گرم بر لیتر نسبت به شاهد (3/230) افزایش داد.
مریم وحیدی بهروز محمدپرست
شیرین بیان با نام علمی glycyrrhiza glabra l. گیاهی است چند ساله و از خانواده بقولات fabaceae می باشد. ریشه شیرین بیان به طور عمده دارای استرولها، اسیدهای آمینه، صمغ، نشاسته و اسانس های روغنی می باشد و همچنین مهمترین ترکیب موجود در ریشه این گیاه اسید گلیسریزیک است. از سوی دیگر آهن در ساختمان آنزیم ها و به عنوان فعال کنندهای آن عمل می کند و نقش ضروری در متابولیسم اسیدهای نوکلئیک و پروتئین ها دارد. عنصر روی نیز در کاهش خسارت ناشی از گونه های اکسیژن فعال (ros)، به غشای سلولی، پروتئینها، کلروفیل و اسید نوکلئیک دارای اهمیت است. با استفاده از فناوری نانو و نانو کودهای کلات آهن و روی فرصت های جدیدی را به منظور افزایش راندمان مصرف عناصرغذایی و افزایش رشد گیاه و در نتیجه افزایش متابولیتهای ثانویه موجود درگیاهان می توان گشود. بدین منظور اثر القای نانو کود کلاته آهن و روی بر گیاه شیرین بیان در چهار غلظت 1000، 3000، 5000، و8000 میلی گرم در لیتر در قالب طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که شاخص های رشد نسبت به شاهد کاهش معنی داری دارند. همچنین محتوی کلروفیل a و پروتئین ریشه نیز در همه تیمار ها نسبت به شاهد افزایش معنی داری نشان می دهند. میزان قند محلول و نا محلول ریشه و برگ، فعالیت پراکسیداز ریشه، میزان گلیسیریزین، محتوی کلروفیل b و کاروتنوئید نسبت به شاهد افزایش معنی داری دارد ولی با افزایش غلظت نانو کود کلات آهن و روی کاهش این صفات مشاهده شد. میزان آنتوسیانین، فلاونوئید، فنل کل، فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و محتوی پروتئین برگ در تیمار آهن 3000 میلی گرم در لیتر افزایش و در سایر تیمارها کاهش معنی داری پیدا کردند. فعالیت پراکسیداز ریشه نسبت به شاهد در همه تیمار ها کاهش معنی دار نشان داد.