نام پژوهشگر: محمدحسین رضایی مقدم
عبداله بهبودی محمدحسین رضایی مقدم
حوضه آبریزسرند در غرب روستای خواجه قرار دارد و محدوده حوضه به سمت شمال تا نزدیکی شهر ورزقان امتداد پیدا کرده و بین مختصات جغرافیایی 46 درجه و 32 دقیقه تا 47 درجه و 5 دقیقه طول شرقی و 37 درجه و 49 دقیقه تا 38 درجه و 28 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است. .مساحت کل حوضه 463/272 کیلومتر مربع و محیط آن 115/64 کیلومتر است. پژوهش مورد نظر با هدف بررسی فرسایش خندقی و علل شکل گیری و توسعه آنها با تاکید بر مدل egem صورت گرفت و نتایج زیر بدست آمد. - مدل egem برای تعیین مقادیر فرسایش خندقی در سرند چای قابل استفاده است. زیرا با توجه به تحلیل های کمی صورت گرفته طول یکی از پارامترهای است که همبستگی قوی بین حجم حاصل از اندازه گیری وحجم حاصل از مدل نشان می دهد.در بین سایر پارامترها بین حجم اندازه گیری شده و حجم تخمینی و همچنین بین سطح مقطع اندازه گیری شده وحاصل از مدل همبستگی قوی و خوبی وجود دارد ولی بین پهنا اندازه گیری شده وحاصل از مدل همبستگی معنی داری وجود دارد ولی چندان قوی نیست. بنابراین می توان این مدل را در سرند چای برای تعیین فرسایش خندقی با احتیاط بکار برد. - نتایج حاصل از شاخص های اقلیمی نظیر ws (نوسان رطوبت موجود در سازند ها) و ضریب هیدروترمال نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه استعداد خوبی برای خندق زایی دارد. - در بعضی قسمت های این منطقه پدیده ی پایپینگ، ودر ارتفاعات نیز فرآیند برفساب در ایجاد و رشد خندق ها مو.ثر است. - عوامل انسانی از جمله شخم زدن در امتداد شیب هیدرولیکی و عمود برمنحنی میزان، توسعه وگسترش مسیرهای ارتباطی که موجب به هم خوردن روابط بین رواناب و نفوذ می شود و هم چنین نگهداری بیش از حد دام نسبت به ظرفیت مراتع، آتش زدن پوشش گیاهی، در گسترش و شکل گیری خندق های این منطقه نقش مهمی ایفا می کند. - وجود درز و شکاف در بعضی قسمت های این منطقه در متمرکز کردن رواناب های سطحی و تبدیل فرسایش شیاری به فرسایش خندقی نقش عمده ای دارند.
محمدرضا قدری محمدحسین رضایی مقدم
نهشته های حاصل از چشمه های آهک ساز پدیده های آهکی ویژه ای را به وجود آورده اند که تحت عنوان مورفوتراویتونیک مورد بررسی قرار می گیرند. فرایند تشکیل نهشته های کربناته در حال حاضر نیز به صورت فعال ادامه دارد. بر اساس اندازه گیری های انجام گرفته، (بدون در نظر گرفتن عوامل فرسایش ) به طور متوسط هر سال، 12 میلی متر به نهشته های توفایی و تراورتنی این محدوده افزوده می شود. ناهمواری های کنونی در منطقه، حاصل رقابت دو فرایند فعال تراویتونیک و کارستی می باشد. به طوری که عامل تراویتونیک موجب تشکیل نهشته های کربناته وعامل کارستی موجب انحلال و فرسایش این پهنه آهکی می شود. عوامل زمین ساخت در منطقه، به صورت دو جانبه عمل می کنند. از یک طرف با ایجاد چشمه های آهک ساز و تشکیل نهشته های کربناته به پیدایش پدیده های تراویتونیک کمک می کنند، و از طرفی دیگر با ایجاد درزه ها، شکستگی ها و گسل ها، فرایند انحلال و کارست سازی را سرعت می بخشند. کانال های خود ساخته آهکی، توده های دیواری شکلی هستند که به صورت خطی در مسیر آبهای جاری غنی از کربنات به وجود می آیند. پیدایش این کانال ها به عواملی مانند سرعت آب، افزایش دما، فتوسنتز گیاهی و کاهش فشار جزیی وابسته می باشد. این کانال ها در روند شکل گیری، سه مرحله کودکی، بلوغ و پیری را سپری کرده اند. انحلال سنگ های آهکی در منطقه تخت سلیمان دولین های متعددی را با اندازه های مختلف به وجود آورده است. اندازه گیری متغیرهایی مانند مساحت، پیرامون، عمق، قطر بزرگ، قطر کوچک، شاخص دایره واری، نسبت کشیدگی و ارتفاع از سطح دریا برای 36 دولین مورد بررسی، این امکان را فراهم ساخته تا این دولین ها با استفاده از روش های کمی مورد بررسی قرار گیرند. از لحاظ ویژگی های مورفومتری، بیشترین ضریب همبستگی در بین متغیرهای ذکر شده مربوط به پیرامون و قطر بزرگ دولین ها بوده که 989/ می باشد. بیشترین ضریب همبستگی معکوس بین شاخص دایره واری و نسبت کشیدگی دولین ها می باشد. در تحلیل خوشه ای دولین ها، مشخص می شود که تفاوت در ویژگی های مورفومتریک، موجب پیدایش 5 گروه اصلی از دولین ها شده است. تقسیم بندی دولین ها بین این 5 گروه از لحاظ ریاضی به صورت ناهمگون صورت گرفته است. به طوری که گروه اول 32 دولین را در برگرفته و هر کدام از گروهای چهارگانه دیگر به تنهایی یک گروه را شامل می شوند. ناهمگونی اعضای این گروهها با عوامل زمین ساختی و فرسایشی که در پیدایش و تحول دولین ها موثر بوده اند، در ارتباط می باشد. پدیده های تراویتونیک موجب افزایش جریان های سطحی و بر عکس، دولین ها موجب کاهش جریان های سطحی در محدوده مورد مطالعه شده اند. با آنالیز شیمیایی آب چشمه های انتخابی منطقه و با استفاده از دیاگرام پایپر مشخص شد که ترکیب شیمیایی آب چشمه ها از نوع کربناته می باشند. همچنین نتایج حاصل از نمودار استیف مشخص نمود که آب چشمه های آزمایش شده ممکن است از سازندهای آهکی زیرین عبور کرده باشند.
مهدی بلواسی خلیل ولیزاده کامران
یکی از مراحل اصلی در مطالعات منابع آب برآورد توزیع مکانی بارندگی در مقیاس های زمانی متفاوت می باشد. هرنوع کاستی در انتخاب روش مناسب برآورد تغییرات مکانی بارندگی می تواند از عوامل مهم ایجاد خطا در به کارگیری مدل های بارش در مراحل پیش بینی و طراحی باشد. با توجه به اینکه، مطالعه بارش به عنوان یک عنصر بسیار مهم و رکن اساسی در مطالعات بیلان آب و اساس برنامه ریزی های منابع طبیعی هر کشوری شناخته میشود؛ و همچنین به دلیل کمبود ایستگاه های باران سنجی و نقطه ای بودن این ایستگاه ها، استفاده از مدلی که بتواند علاوه بر مقادیر بارش ایستگاه ها از عوامل دیگری همچون توپوگرافی، رطوبت و جهت شیب، بارش را درون یابی کند که شباهت بسیاری با واقعیت داشته باشد ضروری می باشد. در این پژوهش داده های بارش و رطوبت از 9 ایستگاه سینوپتیک و 31 ایستگاه باران سنجی استان لرستان به مدت 12 سال آماری اخذ گردید. سپس با استفاده از روش کمترین مربعات روابط میان بارش با توپوگرافی و رطوبت به کمک نرم افزار maple استخراج گردید؛ و سپس با اعمال این روابط در محیط gis به کمک زبان برنامه نویسی پایتون مدل رقومی بارش را ایجاد گردید. نتایج حاصل از مدل رقومی بارش نشان می دهد که میزان بارش از 02/0 تا 6/11 میلی متر با مقدار اندازه گیری شده در ایستگاه ها اختلاف دارد. همچنین برای سنجش کارایی این مدل، داده های بارش در سوم اردیبهشت رادار trmm را با خروجی این مدل در همین روز مقایسه شد و این نتیجه بدست آمد که ضریب تعیین برای داده های رادار trmm، 79 درصد و برای مدل رقومی بارش 86 درصد می باشد.
ساسان هدایتی زنگنه محمدحسین رضایی مقدم
در این پژوهش به منظور امکان سنجی استفاده از سامانه های روشنایی فتوولتائیک خورشیدی مقادیر تابش خالص رسیده به سطح زمین در جاده میانه- بستان آباد ( به طول 87 کیلومتر در محدوده 37 درجه و 23 دقیقه تا 37 درجه و 58 دقیقه عرض شمالی و 46 درجه و 55 دقیقه تا 47 درجه و 45 دقیقه طول شرقی در منطقه شمال غرب کشور در استان آذربایجان شرقی واقع شده است) با استفاده از دو روش مختلف سنجش از دور و gis محاسبه و اقدام به اعتبارسنجی مقادیر به دست آمده با روش های تجربی شد. از داده های طیفی و حرارتی سنجنده tm ماهواره لندست 5 در سال 2010 برای ماه های می تا سپتامبر و dem منطقه مورد مطالعه جهت محاسبه مقدار تابش خالص خورشیدی رسیده به سطح زمین با روش sebal (الگوریتم سنجش از دور) و تابع تحلیل گر خورشیدی یاsolar analyst نرم افزار arc gis استفاده شد. همچنین روش آنگستروم-پرسکات (a-p) به عنوان یکی از رایج ترین و فراگیرترین روش های برآورد تابش کل خورشیدی در مقیاس زمانی شش ماهه جهت ارزیابی موفقیت روش های سنجش از دور مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مقادیر تابش خالص حاصل از دو روش sebal و solar analyst علاوه بر اینکه امکان به کارگیری سیستم های فتوولتائیک خورشیدی جهت تأمین روشنایی جاده را تأیید کرد، بلکه نزدیکی مقادیر به دست آمده از دو روش را نیز ثابت نمود. همبستگی این دو روش با معادله آنگستروم- پرسکات نیز محاسبه شد که نتایج به دست آمده نشان داد تابع solar analyst دارای همبستگی معنی دارتری نسبت به الگوریتم sebal بود. در بحث تعیین مهم ترین عامل موثر بر تابش خالص دریافتی، الگوریتم sebal بیش ترین همبستگی را با جهت شیب و کم ترین همبستگی را با ارتفاع، و تابع solar analyst بیش ترین همبستگی را با ارتفاع و کم ترین همبستگی را با جهت شیب دارد.
حمدیه شیرزادی داود مختاری
دریاچه ها مهمترین پدیده های سطح زمین هستند که طبیعتی دینامیکی دارند. دریاچه ها به مانند دریاها ، دارای آثار ژئوموفولوژیکی شگرفی در سواحل هستند. دریاچه ارومیه به عنوان یکی از شورترین دریاچه های سطح کره زمین، که به مساحت 5000 کیلومتر مربع و حوضه آبریزی به مساحت تقریبا52هزار کیلومتر می باشد، ودرمختصات جغرافیایی بین 37 درجه و9دقیقه تا38 درجه و12 دقیقه عرض شمالی و45 درجه و6 دقیقه تا 45درجه و54 دقیقه طول شرقی واقع شده است.سطح آن نسبت به سطح دریاهای آزاد،1274 متر بالاترقرار دارد. اما متاسفانه در طی چند دهه اخیر بر اثر خشکسالی ها واجرای طرح های عمرانی نظیر احداث بزرگراه وسدهای متعدد که همزمان به وقوع پیوسته اند. زمینه تبخیر بیش از بیش آب دریاچه ارومیه فراهم گردید و وسعت دریاچه کاهش یافت ودر نتیجه خطوط ساحلی ونواحی پیرامون نیز دست خوش تغییرات قابل ملاحظه ای شده اند ومورفولوژی متفاوتی را در مقایسه با دوره پرآبی بویژه در سواحل غربی دریاچه ایجاد نموده اند که مطالعه وبررسی تاثیرات مورفولوژیکی تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه در نیمه غربی آن ونقش مکانهای ژئومورفیک حاصل ازاین تغییرات دربالابردن توانمندی ژئوتوریسم منطقه مورد مطالعه، از اهداف اصلی این پژوهش می باشد. بررسی پدیدهای مورفولوژیکی در بخش غربی سواحل دریاچه ارومیه می تواند در شناخت بیشتر ویژگی های محیطی این منطقه وتوسعه صنعت گردشگری موثر واقع شده و اطلاعات حاصله پایه و اساس برنامه ریزی های توسعه ی ناحیه ای و منطقه ای قرارگیرد.در این پژوهش نیز سعی شده است نتایج حاصله، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست (شامل سنجنده هایtmو ( etmدر دوره زمانی مورد مطالعه( 2013-1989) حاکی از این مطلب می باشد که با خشک شدن دریاچه وبا توجه به کم عمق بودن دریاچه نسبت به دریاچه های دیگر،باعث شده که این پدیده های ژئومورفیک(تالابها،دریابارها،تراس آبرفتی،مخروطه افکنه ها) موجود در منطقه اثر خود رابر روی سواحل گردشگری منطقه از دست دهند وپدیده های ژئومورفیک جدیدی( زمین های شور وپلایا) با ارزش ژئوتوریسمی متفاوتی درمنطقه ایجاد کنند.
مریم لنگ باف خلیل ولیزاده کامران
اهمیت خاک و آب به عنوان بستر و عوامل تولید مقبولیت عام پیدا کرده است. با توجه به شرایط آب و هوا و انسانی در ایران و وقوع پدیده خشکسالی، سازماندهی منابع آب و بهینه¬سازی مصرف در تامین نیاز آبی از اهمیت ویژه¬ای برخودار است. به منظور بهینه¬سازی مصرف آب، باید از میزان نیاز حقیقی گیاهان مطلع بود تا علاوه بر تامین آب مورد نیاز گیاه و اجتناب از بروز تنش خشکی و کاهش عملکرد، از مصرف بیش از اندازه آب نیز جلوگیری شود. انتخاب روشی مناسب برای محاسبه نیاز آبی و تنظیم برنامه آبیاری مزارع نقش موثری را در نحوه استفاده بهینه از منابع آب ایفا می کند. محاسبه تبخیر - تعرق بطریق عملی و آزمایشگاهی با دقت بسیار بالا و با استفاده از روشهای (مستقیم و محاسبه ای) امکان پذیر است اما این روش¬ها تنها می توانند میزان تبخیر - تعرق را در یک نقطه و یا یک منطقه کوچک و برای زمانهای مشخص تعیین کنند و برای ناحیه هایی وسیعتر و با پوشش زمانی بهتر قابل استفاده نیستند. این محدودیت باعث ایجاد انگیزه در استفاده از داده های ماهواره ای( سامانه سنجش از دور ) در تعیین تبخیر - تعرق در سطوح وسیع شده است. سنجش از دور با ارائه تخمینی از میزان تبخیر - تعرق (با حداقل استفاده از داده های زمینی) دارای پتانسیلی بسیار بالا برای اصلاح الگوی کشت و مدیریت منابع آبی در مناطقی بسیار وسیع می باشد. یکی از الگوریتم هایی که جهت برآورد تبخیر - تعرق با استفاده از تصاویر ماهواره ای مورد توجه بسیار قرار گرفته مدل سبال می باشد. این پژوهش با هدف استفاده از مدل سبال در تعیین تبخیر – تعرق واقعی (نیاز آبی) گیاه ذرت و باغات مرکبات که از گیاهان اصلی اراضی کشاورزی شمال خوزستان است، صورت گرفته است. برای این منظور از پردازش تصاویر ماهواره ای لندست 8 در چهار گذر ماهواره ای شامل: 22 مرداد ماه 1392، 23 شهریور ماه 1392، 24 مهر ماه 1392 و 26 آبان ماه 1392 استفاده شد. تبخیر- تعرق واقعی (نیاز آبی) با استفاده از تصاویر ماهواره ای و داده های هواشناسی موردنیاز و بر اساس معادله بیلان انرژی سطح (مدل سبال) محاسبه شد. مقادیر محاسبه شده از مدل سبال (مقادیر پیش بینی شده) برای گیاه ذرت در مرحله ابتدایی رشد، مرحله توسعه، مرحله میانی و پایانی رشد بترتیب 04/5 ، 23/8 ، 55/5 و 46/1 میلی¬متر در روز بدست آمد. مقادیرپیش بینی شده برای باغات مرکبات در دو ماه از فصل تابستان مرداد و شهریور بترتیب 85/7 و 36/5 میلی¬متر در روز و مهر ماه 55/4 میلی¬متر در روز برآورد شد. مقادیر حاصل از سنجش از دور، برای ارزیابی با روش¬های فائو- پنمن- مانتیث و تشتک تبخیر مورد مقایسه قرار گرفت و مشاهده شد که ریشه میانگین مربعات خطا و میانگین مطلق نسبت به روش فائو- پنمن – مانتیث در مزرعه ذرت بترتیب 45/0 و 18/0 میلی¬متر در روز و برای باغ مرکبات بترتیب 73/0 و 67/0 میلی¬متر در روز است. ریشه میانگین مربعات خطا و میانگین مطلق با روش تشتک تبخیر برای مزرعه ذرت 93/0 و 8/0 میلی¬متر در روز و برای باغ مرکبات 2/1 و 06/1 میلی¬متر در روز برآورد شد.
تهمینه دین محمدی محمدحسین رضایی مقدم
گسترش شهرها در دنیای امروزی مسائل و مشکلاتی را پیش روی بشر قرار داده است. از جمله مسائل ایجاد شده, مسئله تردد در طول و در بین شهر ها می باشد. جاده ها و اتوبان های شهری پاسخگوی مناسبی برای این مشکل می باشند. شهر تبریز نیز به موازات گسترش از این امر مستثنی نبوده و برای ایجاد ارتباط بین نقاط مختلف شهری به احداث آزدراه ها و یزرگراه های شهری روی آورده است. از جمله این بزرگراه ها, بزرگراه شمالی تبریز ,اتوبان پاسداران می باشد. اتوبان احداثی حجم بالایی از ترددهای شهری را در خود جای داده است و از شرق به غرب شهر تبریز گسترده شده است.در مسیر عبوری این اتوبان مخاطراتی وجود دارد. در این پژوهش سعی شده است تا به بیان این مخاطرات پرداخته و برای رفع آنها راه کارهایی ارائه شود. از جمله مخاطرات موجود در این اتوبان زلزله می باشد که به علت نزدیکی به گسل شمالی تبریز روی خواهد داد. زمین لغزش و سیل از دیگر مخاطرات موجود در اتوبان می باشد. نبود زهکشهای مناسب در طول اتوبان کار هدایت آبهای سطحی را با مشکل روبرو کرده است و استفاده از خاک رس در زیر ساخت های اتوبان استحکام و هموار بودن سطح اتوبان را زیر سوال برده است که این دو, عاملی برای زمین لغزش و سیل می باشند. برای بررسی مشکلات و یافتن راه کار مناسب از تصاویر ماهواره ای, نقشه های زمین شناسی, نقشه های گسل و توپوگرافی م بهره برده شده است. این تصاویر ونقشه ها در نرم افزار gis با هم تلفیق داده شده است و برای هر نقشه لایه اطلاعاتی تهیه شده است.برای ارزیابی معیارها ازتحلیل های مبتنی بر تصمیم گیری چندمعیاره,mcdm,استفاده می شود.از جمله مدلهای این روش که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته اند مدلهای topsis وsaw می باشند.در این مدلها معیار ها ارزش گذاری می شوند و سپس استاندارد شده و وزن معیارها محاسبه می شود. در نهایت مناطقی که در معرض خطر بیشتری قرار گرفته اند مشخص می شوند. در راستای کاهش اثرات بحران, مکانهایی برای احداث زهکش,مسیرهایی برای ورود و خروج از اتوبان و احداث ترانشه پیشنهاد شده است.
محمد سیوانی زاده محمدحسین رضایی مقدم
راهها شبکه ارتباطی یک کشور جهت تداوم زندگی و توسعه روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی میباشند. از آنجایی که احداث مسیرهای ارتباطی مستلزم صرف هزینه های کلان گوناگون میباشد و عدم بررسی های لازم در هنگام طراحی و ساخت راهها همواره هزینه گزافی را بر بودجه ملی تحمیل می نماید، از این رو ایجاد راه، توسعه و نگهداری آن از موارد ضروری و اجتناب ناپذیر بوده و از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار میباشد. در یک مساله طراحی مسیر هدف اصلی یافتن اقتصادی ترین و امن ترین مسیر برای اتصال دو شهر با رعایت مسایل سیاسی ، اجتماعی و استراتژیک و ... میباشد. اولین قدم برای طراحی یک مسیر بدست آوردن اطلاعات لازم از شرایط منطقه مورد نظر میباشد که بصورت سنتی بیشتر این اطلاعات از طریق نقشه های کاربری و توپوگرافی اصلاح شده برپایه عکسهای هوایی در اختیار طراحان قرار میگیرد. در این روش بدلیل عدم امکان درنظر گرفتن تمامی شرایط، محدودیتها و همه عوامل هزینه و منافع، و ... مسیر حاصل از این طریق لزوما یک مسیر بهینه نیست و در دنیای امروز جهت استفاده بهینه از امکانات و منابع موجود و یافتن مسیر بهینه ، استفاده از فناوری های نوین ضرورت اساسی دارد. بنابراین در این پژوهش سعی شده که قابلیتهای سنجش از دور با استفاده از تصاویر ماهواره landsat و irs aster ویا spot5 با نرم افزارenvi و سیستم اطلاعات مکانی با نرم افزار arc gis و همچنین استفاده از google earth برای بررسی و مطالعه بیشتر ودر نهایت با شبیه سازی بزرگراه توسط نرم افزار civil 3d land در مطالعه و طراحی مسیر ارزیابی شده و در نهایت بعد از اتمام و طراحی مسیر برای مقایسه این بزرگراه با مسیر فعلی توسط gps (leica viva gs15 gnss professional) با دقت hz:10mm+0.5ppm 20mm+1ppm rtk v: برداشت شد که نتیجه گرفت چند درصد مسیر را میتوان با عریض کردن وتبدیل به بزرگراه و کاهش هزینه ها و صرفه جویی در وقت و زمان و غیره استفاده کرد و نهایتاً قابلیتهای این تکنولوژیها به صورت کاربردی ارائه شود.
فاطمه کردی اسداله حجازی
بعد از یک زلزله بزرگ، تصاویر حاصل از ماهواره¬های سنجش¬ازدوری می¬توانند روشی مفید برای تعیین توزیع آسیب باشد. در 11 آگوست 2012 زلزله¬ای به بزرگی 6.4 ریشتر در آذربایجان شرقی، تقریباً 60 کیلومتری شمال¬شرقی تبریز، در نزدیکی اهر و ورزقان رخ داد. تعداد زیادی ساختمان در شهرهای اهر و ورزقان تا شعاع 20 کیلومتری لرزه¬های اصلی آسیب دیدند. در اینجا، روشی برای آشکارسازی خطر زلزله در منطقه ورزقان را ارائه می¬دهیم. داده¬های مورد استفاده در این مطالعه، تصاویر سنجش¬ازدوری گرفته شده بوسیله ماهواره لندست 5 و 7 در 23 سپتامبر 2011 و 29 می 2011 برای قبل از زلزله و تصویر لندست 8 در 10 جولای 2013 برای بعد از زلزله هستند. تصاویر ماهواره¬ای قبل و بعد از زلزله را با محاسبه اختلاف در شدت بازتاب (dn) دو تصویر بررسی کردیم. مناطق آسیب¬دیده، روی واحد پیکسل، بر پایه توزیع فراوانی به¬دست آمده از اختلاف در ارزش¬های سنسور تخمین زده شده است؛ که تغییرات قابل¬توجه در بازتاب به علت بحران زلزله را نشان می-دهد. دقت و صحت نتیجه تجزیه¬وتحلیل¬ها را با استفاده از روش آشکارسازی تغییرات برپایه روش-های طبقه¬بندی با نمونه¬های تعلیمی مورد بررسی قرار دادیم. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مساحت مناطق مسکونی به میزان 662106/1330 هکتار و محیط آن 8292418/629 کیلومتر افزایش یافته است. دو روش آشکارسازی خطر نتایج بسیار مشابهی را نشان می¬دهند.
مهدی هاتفی محمدحسین رضایی مقدم
در این پژوهش کاربرد تصاویر ماهواره¬ای و gis در امکان سنجی استفاده از انرژی خورشیدی برای مناطق دور از منابع انرژی به منظور تأمین انرژی پایگاه¬های امداد و نجات جاده¬ای اتوبان زنجان – تبریز با استفاده از سامانه های فتوولتائیک با دو روش مختلف سنجش از دور و gis محاسبه گردید و سپس اقدام به اعتبارسنجی مقادیر به دست آمده با روش های تجربی شد. از داده های طیفی سنجنده oli و داده¬های حرارتی سنجنده tirs ماهواره لندست 8 در سال 2013 برای ماه های می تا اکتبر و داده¬های dem منطقه مورد مطالعه جهت محاسبه مقدار تابش خالص خورشیدی رسیده به سطح زمین با روش sebal و تابع تحلیل گر خورشیدی یاsolar analyst نرم افزار arc gis استفاده شد. همچنین روش آنگستروم-پرسکات (a-p) به عنوان یکی از رایج ترین و فراگیرترین روش های برآورد تابش کل خورشیدی در مقیاس زمانی شش ماهه جهت ارزیابی موفقیت روش های سنجش از دور مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مقادیر تابش خالص حاصل از دو روشsebal و solar analystعلاوه بر اینکه امکان به کارگیری سیستم¬های فتوولتائیک خورشیدی جهت تأمین انرژی پایگاه¬های امداد و نجات جاده¬ای را تأیید کرد، بلکه نزدیکی مقادیر به دست آمده از دو روش را نیز ثابت نمود. همبستگی این دو روش با معادله آنگستروم- پرسکات نیز محاسبه شد که نتایج به دست آمده نشان داد تابع solar analyst دارای همبستگی معنی دارتری نسبت به الگوریتم sebal بود. در بحث تعیین مهم ترین عامل موثر بر تابش خالص دریافتی، الگوریتم sebal بیش ترین همبستگی را با جهت شیب و کم ترین همبستگی را با ارتفاع، و تابع solar analyst بیش ترین همبستگی را با ارتفاع و کم ترین همبستگی را با شیب دارد.
هایده بیرامی محمدحسین رضایی مقدم
در طول زمان، الگوهای پوشش زمین و به تبع آن کاربری اراضی دچار تغییر و دگرگونی اساسی می شوند و عامل انسانی می تواند بیشترین نقش را در این فرآیند ایفا نماید. همواره، دانشمندان تلاش نموده اند تا عوامل مسبب تغییرات کاربری اراضی و تاثیرات محیطی مربوطه را شناسایی نمایند. در دهه های گذشته به همین منظور، محققان مشاهدات مختلف و جمع آوری شده از طریق عملیات میدانی و همینطور عکس های هوایی را جهت کشف تغییرات کاربری اراضی ناشی از تحمیل فرآیندهای طبیعی و انسانی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. اما، امروزه، بر پایه پیشرفت های تکنولوژیکی حاصله در قلمرو سنجش از راه دور، می توان تصاویر ماهواره ای را به منظور بررسی دقیق تر تغییرات محیطی بهنگام پردازش و نتایج نهایی را بطور مصور مدل سازی نمود. هدف اصلی تحقیق جاری پایش تغییرات کاربری اراضی شهرستان بناب در سال های 1985-2006-2013 می باشد. بر این اساس، برای کشف تغییرات حادث شده در محدوده مورد مطالعه، تصاویر سنجنده tm و etm + ماهواره لندست مربوط به سالهای 1985-2006-2013 مورد پردازش قرار گرفت. در همین راستا، بعد از اعمال تصحیحات اتمسفری و هندسی، عملیات بارزسازی تصاویر اجرا و با بهره گیری از روش های طبقه بندی نظارت شده الگوریتم ها اعمال شد و از این طریق نقشه های موضوعی کاربری اراضی شهرستان بناب طراحی گردید.
مهسا نخستین روحی خلیل ولیزاده کامران
آب های زیرزمینی از نفوذ نزولات جوی به داخل زمین از طریق خلل و فرج موجود در سطح آن تشکیل می گردند. به طورکلی این آب ها مهم ترین منابع تأمین آب شرب می باشند. رشد روزافزون جمعیت، عدم دسترسی کافی و آسان به آب های سطحی و بهره برداری بیش از اندازه از آب های زیرزمینی باعث وارد آمدن خسارات جبران ناپذیری به این منابع طی سال های گذشته شده است. نتایج کاهش کیفیت آب های زیرزمینی را می توان به صورت آلودگی آب شرب و آب مورد استفاده در کشاورزی، ایجاد مسمومیت و بیماری های مختلف در بین انسان ها ، دام و آبزیان مشاهده نمود. در این تحقیق برای دشت عجب شیر واقع در شهرستان عجب شیر در جنوب غرب استان آذربایجان شرقی و جنوب شرق دریاچه ی ارومیه با استفاده از داده های مربوط به چاه های پیزومتری و لوگ های حفاری و بهره گیری از مدل دراستیک (drastic) و شاخص حساسیت (si)، پتانسیل آسیب پذیری آب های زیرزمینی مورد بررسی قرار گرفت.
سمیرا کنعانی داود مختاری
ناپایداری ها و حرکت های توده ای خاک و مواد سنگی، شکلی از فرایند های دامنه ای و نوع خاصی از بلایا و سوانح طبیعی هستند که هر ساله در برخی از نقاط جهان و ایران رخ داده و خسارات جانی، مالی و زیست محیطی قابل توجهی به بار می آورند. نظر به تأثیرات سویی که این پدیده بر روی سیستم های اجتماعی – اقتصادی و طبیعی دارد، لزوم شناخت نواحی مستعد حرکت توده ای و زمین لغزش در سطح سرزمین برای استفاده و توجه آن ها در برنامه ریزی های مختلف بسیار ضروری است. در منطقه موردمطالعه با توجه به این که حوضه آبریز سد ایلام اشکال مختلف حرکت های توده ای شامل: لغزش، خزش، ریزش در اکثر نقاط حوضه به ویژه در مسیر راه های ارتباطی به محل سد وجود دارد، و نیز حوضه فوق الذکر مهم ترین منبع تأمین آب شرب شهر ایلام و روستاهای اطراف را تشکیل می دهد و با توجه به این که روی سازنده ای زمین شناسی سست و حساس قرارگرفته لذا لزوم تهیه نقشه پهنه بندی زمین لغزش و بررسی عوامل موثر بر آن به یک ضرورت تبدیل شده است.در این مطالعه یک مدل جهت بررسی زمین لغزش ها در ناحیه موردمطالعه به کار رفته است،که شامل :تحلیل شبکه ای (anp) است.
مرضیه فتاحی معصومه رجبی
رودخانه ها سیستمی کاملاً پویا هستند که مشخصات موروفولوژیکی آن ها پیوسته در حال تغییر است. به هرحال تغییر مورفولوژیکی رودخانه ها چه در قدیم و چه در زمان حال مشکلاتی برای انسان ها به وجود آورده است.رودخانه سقز نیز از این قاعده مستثنی نیست و با توجه به طولانی بودن مسیر رودخانه (بیش از 50کیلومتر) مسلماً سیستم پویا و پیچیده ای دارد که نیازمند مطالعه و بررسی تغییرات در بازه های مختلف می باشد.منطقه انتخاب شده برای مطالعه، رودخانه سقز از محدوده روستای میرده تا روستای پیریونس در سه بازه زمانی 1970، 1985 و 2000 است. این محدوده بخشی از شهرستان سقز به عرض جغرافیایی ?00 ?00 °36 الی ?00 ?15 °36 شمالی و طول جغرافیایی ?00 ?00 °46 الی ?30 ?20 °46 شرقی را پوشش می دهد. متوسط ارتفاع منطقه 1490متر از سطح دریا و شیب متوسط 4 درصد، دامنه کوه چهل چشمه را شامل می شود که رودخانه سقز (چم سقز) با سرچشمه گرفتن از ارتفاعات جنوب غربی رشته کوه (میرده) با جهت غربی-شرقی وارد شهر سقز که در مسیر اصلی رود واقع است، می شود و پس از طی مسیر از داخل شهر به طرف شمال شرق جریان یافته و به عنوان زهکش طبیعی عمل می نماید. محدوده موردنظر مساحتی معادل 7/216 کیلومترمربع را شامل می شود که به عنوان زیرمجموعه ای از زیر حوضه ی بزرگ رودخانه زرینه رود می باشد. منطقه مورد مطالعه از نظر دیدگاه ژئومورفولوژی در حالت کلی به عنوان یک واحد کوهستانی با درجات شیب و ارتفاع متفاوت محسوب می شود. از ویژگی های عمده این منطقه کوه های گنبدی با دامنه های یکنواخت و دره های باز را می توان نام برد. از نگاه ساختاری این محدوده در ورقه سقز در حاشیه شمال غربی نوار دگرگونی سنندج - سیرجان و در محل تلاقی این زون با زون های ساختاری خوی- مهاباد و البرز – آذربایجان واقع شده است. لذا واحدهای مختلف سنگی موجود در این محدوده خصوصیات این چند زون را دارا می باشند. .نهشته های مربوط به سرآغاز های کرتاسه در محدوده حضور چشمگیری دارند و اغلب دارای رخساره آواری و آتش فشانی هستند. رودخانه سقز در این محدوده به علت شیب کم، حالت مئاندری پیدا کرده و بیشترین درصد طبق شاخص زاویه مرکزی کورنایس مربوط به مئاندرهای توسعه یافته می باشد که میانگین کل رودخانه در هر سه دوره زمانی برابر با 6/123 درصد می باشد. با توجه به ضریب خمیدگی لئوپولد، انحنای رودخانه در هردو بازه محاسبه شد و میانگین 42/1 برای رودخانه در حالت کلی بدست آمد که نشان می دهد رودخانه از الگوی مئاندری تبعیت می کند. شاخص گرادیان شیب جهت نمایش شکستگی های توپوگرافیکی در این محدوده اعمال شد که با توجه به وجود گسل-های متعدد و اعداد بدست آمده از نیمرخ طولی و محاسبه به وسیله فرمول گرادیان شیب، بر فعال بودن تکتونیکی منطقه صحه گذاشته شد.
سمیه هاشمیان معصومه رجبی
چکیده: استفاده از فناوری سنجش ازدور و به کارگیری داده های ماهواره ای در تهیه نقشه ی پوشش اراضی، موجب کاهش هزینه ها، صرفه جویی در وقت، افزایش دقت و سرعت می شود. پردازش رقومی تصاویر ماهواره ای و طبقه بندی آن ها، یعنی نمونه برداری از سطح محدودی از تصویر تعمیم آن به کل تصویر در مدت کوتاه، کمک شایانی به صرفه جویی در زمان هزینه های پروژه خواهد کرد. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سالهای ????، ????، ????، ???? و استفاده از تکنیک های مختلف پردازش تصویر نظیر طبقه بندی و شناسایی تغییرات و همچنین شاخص های پوشش گیاهی و آنالیز مولفه اصلی و نیز طبقه بندی نظارت نشده iso data و طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال برای شناسایی تغییرات سطح کاربری های جنگل های ایلام استفاده شده است. برای هر یک از تصاویر طبقه بندی نظارت شده به روش حداکثر احتمال انجام شد و کاربری ارضی در 5 کلاس آب، جنگل، مرتع، مناطق فاقد پوشش گیاهی و اراضی کشاورزی مورد مقایسه قرار گرفتند و نهایتا تصویر مربوط به سال 2014،نسبت به سایر تصاویر با دقت کلی 82/93% و ضریب کاپای 9/0 دارای بیشترین دقت طبقه بندی بود.
ندا موسوی کجاباد خلیل ولیزاده کامران
ایران از جمله کشورهایی است که گسل فراوان دارد و حرکت این گسل ها باعث رها شدن انرزی ذخیره شده و بروز زلزله مکرر می شود.منطقه ی مورد مطالعه قسمتی از استان اذربایجان شرقی است که مهم ترین عارضه ی تکتونیکی موجود در ان ,گسل شمال تبریز می باشد.تصاویر اپتیکی یا انعکاسی را می توان با مدل های split window وmono window و همچنین شواهد ژئومورفولوژی به همراه تشخیص بصری جهت شناسایی گسل های فعال استفاده نمودیم و در این پژوهش سعی شده است با استفاده از روش های ذکر شده به شناسایی گسل ها نایل شویم. همچنین گسل های فعال به دلیل قطع کردن اب های زیر زمینی نسبت به مناطق بیرونی خود سردترند و این موضوع در مورد گسل تبریز نیز صادق است لذا با استفاده از الگوریتم مجزا split window, mono window نسبت به استخراج دمای سطح زمین اقدام نمودیم و کاربرد ان را در شناسایی گسل نشان دادیم و مشخص گردید که با توجه به محاسبات صورت گرفته بر روی تصاویر دو سنجیده etm+ و aster و اعمال الگوریتم های پنجره تکی و پنجره مجزا بر روی تصاویر و بدست آوردن پنج تصویر دمای سطح زمین با این دو روش و مقایسه آنها با دمای اندازه گیری شده در ایستگاه های زمینی، مشخص گردید که تصاویر حاصل از روش پنجره تکی (mono window) مربوط به سنجنده etm+ کمترین انحراف را از داده های اندازه گیری واقعی داشته و نتایج بهتری را ارائه می دهد.
علی بلادپس عبدالحمید رجایی اصل
منطقه مورد پژوهش با مساحت حدود 547کیلومترمربع و در مختصات جغرافیایی 39درجه و 15دقیقه تا 39درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 24درجه و 12دقیقه و 30ثانیه تا 44درجه و 29دقیقه طول شرقی واقع شده است. منطقه مورد مطالعه به لحاظ ساختار زمین شناسی ، ویژگیهای سازندهای سطحی ، مشخصات هیدرولوژی ، اقلیمی، توپوگرافی و فعالیت های تکتونیکی ، از نظر وقوع پدیده های ژئومورفولوژی بسیار متنوع می باشد، وقوع لغزشهای متعدد، جریانات واریزه ای و ریزش سنگ و بسیاری از پدیده های دیگر، چهره منطقه به ویژه دامنه های جنوبی قیه داغ ، بایندر، دامنه های شمالی سبدداغ و چرکین داغ را شدیدا تغییر می دهد . گذشته از فرایندهای فعال کنونی که سطوح دامنه ها را شکل می دهند، بخشی از اشکال کنونی حاصل فرآیندهای مورفودینامیک فعال گذشته است که با مکانیسم متفاوت از شرایط حاضر به دامنه ها شکل داده اند و موجب برجای ماندن مواریث کنونی شده اند که هیچ تناسبی با مکانیسم های کنونی ندارند مانند مخروط افکنه های فسیل شده و تراسهای رودخانه ای مرتفع و... در این پژوهش با توجه به شواهد ارائه شده در زیر ثابت گردیده است که شدت تغییر و تحولات اقلیمی و در نتیجه هیدرولوژیکی گذشته به مراتب بیشتر از شرایط حاضر بوده است.همچنین در منطقه مورد نظر جریانات واریزه ای نیز اتفاق می افتد . مسیر رودخانه ها در بیشتر موارد مسیر خطوط گسل را دنبال می کند و فعالیتهای تکتونیکی نیز در انحراف رودخانه ها از مسیر اصلی بخوبی مشهود می باشد.