نام پژوهشگر: امیر ملکی
هوشنگ فضلی محمد جواد زاهدی مازندرانی
در طول تاریخ تشکیلات صنفی، اگر چه ظاهراً دارای نقشی اقتصادی و تولیدی بوده اند، اما کنش و واکنش های آنها با نظام اجتماعی کل و خرده نظام های (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و....)آن، چیزی بیش از ماهیت اقتصادی اصناف و نظام صنفی را نشان میدهد. این تحقیق با هدف شناخت خصایص و کارکردهای اصناف و گیلدها و عوامل موثر برآنهادر بستر تاریخی به مقایسه و تعیین تفاوتها و مشابهتهای این خصایص می پردازد. بنابراین پژوهش در حوزه جامعه شناسی تاریخی قرار گرفته و از شیوه های تحقیق تاریخی، اسنادی و مقایسه ای استفاده کرده .ابزار گرد آوری داده ها عبارت بوده از «فیش برداری» و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مدل تحلیلی است که طبق چارچوب نظری تحقیق تنظیم شده است. این چارچوب نظری ملهم از دیدگاه جامعه شناختی ماکس وبر درباره اصناف و گیلدها و دیدگاه های دیگری است که درباره وجوه مختلف این سازمانها بیان شده اند.از جمله یافته های این پژوهش میتوان به نکات زیر اشاره کرد: اصناف ایرانی با گیلدهای اروپایی در زمینه هایی همچون؛ ساختار درون ساختاری( درون سازمانی) و سلسله مراتب ، بسته بودن روابط، کارکردهای ایجاد درآمد، تثبیت قیمت و استانداردسازی تولید و مهارت دارای مشابهت اند. از سوی دیگر، در مواردی نظیر؛ وضعیت استقلال و خودمختاری از یکدیگر متمایزند و اصناف ایرانی تحت سلطه نظام سیاسی قرار داشته است. همچنین دامنه کارکردهای اصناف گسترده تر و متنوع تر از گیلدها بوده است. در تحقق کارکردهای گوناگون اصناف و گیلدها عوامل متعددی دخیل بوده اند که اغلب آنها با یکدیگر دارای شباهت اند. در بین این عوامل نظام سیاسی، گروههای ارزشی، محدودیتهای جامعه ماقبل صنعتی و انگیزه تعقیب سود اقتصادی، مهمترین عامل محسوب میشوند.
یحیی حیدری امیر ملکی
با عنایت به رشد و توسعه علمی، فنی و اقتصادی در جوامع جدید ، به نظر می رسد سطوح مختلف حقوق شهروندی نتوانسته اند چندان که شایسته است رشد نمایند. و همین عامل دغدغه بسیاری از متفکران و نظریه پردازان اجتماعی در حوزه حقوق شهروندی است .جهت تحقق جامعه ای بالنده و توسعه یافته رشد درجاتی از حقوق و وظایف شهروندی در عرصه های مختلف لازم و ضروری است. با توجه به اهمیت موضوع ، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت شهروندی و عوامل اجتماعی موثر بر آن در شهر زنجان پرداخته است. ودر این راستا تاثیر عواملی همچون تعلق اجتماعی ، سواد رسانه ای ، سن ، جنس ، تاهل، شغل ، درآمد و تحصیلات بر متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته است تحقیق حاضر با استفاده از روش پیمایشی و با تکنیک پرسشنامه اجرا شده است.حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 383نفر برآورد گردید و پس از تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ،برای دسترسی به نمونه های مورد نظر استفاده شد. برای سنجش متغیر وابسته حقوق و وظایف شهروندی و تاثیر متغیرهای مستقل بر آن از پرسشنامه ای که حاوی 80 سئوال بود استفاده گردید اعتبار و روایی پرسشنامه پس از اجرای مقدمانی با 40نفر از جامعه آماری برآورد گردید که برابر 75/0 بود. پس از اجرای پرسشنامه و جمع آوری اطلاعات ، از نرم spss برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده گردید. از آزمون های رگرسیون یک متغیره و چند متغیره ، آزمونtمستقل و تحلیل واریانس برای کشف رابطه معنی داری بین متغیر مستقل و وابسته استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان آگاهی شهروندان با وظایف شهروندی بالاتر از حقوق شهروندی است.و میزان آشنایی شهروندان با معنی و مفهوم شهروندی در حد متوسط می باشد. میزان آگاهی مردان با حقوق و وظایف شهروندی بالاتر از زنان می باشد. همچنین متاهلین نسبت به مجردین آشنایی بیشتری با حقوق و وظایف شهروندی دارند. از دیگر یافته های پژوهش حاضر وجود رابطه معنی دار بین متغیر جنس ، سن ، تاهل با متغیر وابسته شهروندی می باشد. بین متغیر تعلق اجتماعی و شهروندی رابطه معنی داری مشاهده شد یعنی با افزایش تعلق اجتماعی میزان آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی نیز افزایش می یابد . از متغیرهای مهم مورد بررسی دیگر در این پژوهش سواد رسانه ای است بین متغیر سواد رسانه ای و شهروندی نیز در این تحقیق رابطه معنی داری مشاهده شد یعنی با افزایش سواد رسانه ای میزان آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی نیز افزایش می یابد. بین متغیرهای مستقل در آمد و شغل با متغیر وابسته شهروندی رابطه معنی داری مشاهده نشد.یعنی حقوق و وظایف شهروندی هیچ ارتباطی با شغل و در آمد پاسخگویان نداشته است .از میان متغیرهای مستقل مورد بررسی به ترتیب متغیر تحصیلات ، سواد رسانه ای ، سن و تعلق اجتماعی بیشترین تاثیر را بر آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی داشته اند.
زهرا درخشنده غلامرضا غفاری
احساس رضامندی شغلی از اساسی ترین مؤلفه های بهداشت روان، پویایی، کارآمدی هرشغل وحرفه است. معلم به عنوان یکی از مهم ترین عناصر نظام آموزشی است و رضایت شغلی او در کارایی سازمان آموزش و پرورش بسیار تأثیرگذار خواهد بود. از بین عوامل جامعه شناختی مختلف مؤثر بر رضایت شغلی به عامل سرمایه اجتماعی کمتر از دیگر عوامل پرداخته شده است و تحقیقات بسیار اندکی انجام گرفته است، لذا ضرورت پرداختن به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با رضایت شغلی واضح و آشکار می باشد. هدف عمده و اصلی این پژوهش آزمون رابطه «میزان سرمایه اجتماعی معلمان (منطقه 8 آموزش و پرورش تهران) با میزان رضایت شغلی آن ها» می باشد. این تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است. تعداد حجم نمونه شامل 320 نفر از معلمان منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران می باشد. ابزار سنجش پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا(msp) و تعهد سازمانی ماودی، استیرز، پورتر و پرسشنامه ساخته شده از متغیرهای سرمایه اجتماعی (مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و تعامل اجتماعی) بوده است. نتایج حاصل شده از تحقیق حاضر همسو با تحقیقات گذشته نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی از پیش بینی کننده های معنی دار رضایت شغلی می باشد. فرضیه اول پژوهش مبتنی بر وجود رابطه بین میزان سرمایه اجتماعی و میزان رضایت شغلی، تأیید شده است. میزان همبستگی موجود بین آن ها (0/64) بیانگر وجود رابطه مستقیم ومتوسط بین این دو متغیر است. فرضیه دوم تحقیق مبنی بر وجود رابطه بین اعتماد اجتماعی و رضایت شغلی تأیید گردیده است و میزان همبستگی موجود بین آن ها (0/54) بیانگر وجود رابطه مستقیم بین این دو متغیر است. فرضیه سوم تحقیق مبتنی بر وجود رابطه بین مشارکت اجتماعی و رضایت شغلی تأیید گردید. میزان همبستگی موجود بین آن ها (0/14) بیانگر وجود رابطه مستقیم بین این دو متغیر است. فرضیه چهارم مبتنی بر وجود رابطه بین میزان تعامل اجتماعی و رضایت شغلی تأیید گردید ومیزان همبستگی موجود بین آن ها (0/14) و بیانگر وجود رابطه مستقیم بین دومتغیر می باشد. از دیگر نتایج این مطالعه می توان به معنی داری تفاوت میزان رضایت شغلی از نظر جنسیت اشاره کرد و می توان گفت رضایت شغلی زنان بیشتر از مردان است. همچنین معنی داری تفاوت میزان سرمایه اجتماعی از نظر جنسیت که سرمایه اجتماعی مردان بیشتر از زنان می باشد. از نتایج دیگر این مطالعه معنی دار شدن تفاوت رضایت شغلی از نظر نوع مسکن بود و رضایت شغلی مالکین بیشتر از مستأجرین است و همچنین معنی داری تفاوت سرمایه اجتماعی از نظر نوع مسکن است که سرمایه اجتماعی مالکین بیشتر از مستأجرین است. از دیگر نتایج این مطالعه معنی دار شدن تفاوت رضایت شغلی معلمان بر حسب مقطع تحصیلی تدریس بود که بالاترین میزان رضایت شغلی مربوط به معلمان مقطع راهنمایی و پایین ترین آن مربوط به معلمان مقطع متوسطه بود. سایر نتایج گویای آن است که تفاوت معنی داری بین معلمان از لحاظ رضایت شغلی و سرمایه اجتماعی بر حسب سن و بعد خانوار وجود ندارد. همچنین از لحاظ سرمایه اجتماعی تفاوت معنی داری بر حسب مقطع تحصیلی تدریس بین معلمان وجود ندارد.
آزیتا داغستانی خامنه فرهنگ ارشاد
همه ساله عده ای از فارغ التحصیلان ایرانی وعده ای از دانشجویان به قصد ادامه تحصیل و به دست آوردن مدارک علمی و تخصصی به کشورهای اروپای غربی و ایالات متحده آمریکا و کانادا عزیمت می نمایند و به عللی تعدادی از آنان در جوامع پیشرفته مزبور جذب شده و حاضر به مراجعت به میهن خود نیستند . باتوجه به اهمیت فراون نیروی انسانی ماهر و تحصیلکرده در فرآیند توسعه کشور ، برآن شدیم تا با بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر تمایل دانشجویان به مهاجرت از کشور گامی در جهت رفع این مسأله اجتماعی برداریم . هدف کلی از پژوهش حاضر ، بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر تمایل دانشجویان ( تحصیلات تکمیلی ) دانشگاه تهران به مهاجرت از کشور ( برون کوچی ) می باشد . چارچوب نظری این تحقیق شامل نظریات عوامل دافع و جاذب اورت لی ، مهاجرت مایکل تودارو ، دوگانگی ساختار گیدنز و هویت جمعی تالکوت پارسونزمی باشد . در این تحقیق از روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است که علاوه بر توصیف فرآیند مورد مطالعه ، به تبیین آن نیز پرداخته است . جمعیت آماری در این پژوهش ، دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه تهران می باشند که در حین انجام تحقیق (1386 و 1387) مشغول به تحصیلند و 9731 نفر می باشند . روش نمونه گیری در این تحقیق ، نمونه گیری طبقه بندی می باشد و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد نمونه 358 نفر تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیات ، از آزمونهای همبستگی ، تحلیل رگرسیون ، آزمونهای t و f و آزمون توکی استفاده شد . نتایج حاصل از تحلیل فرضیات نشان داد : مردان بدلیل موقعیت اجتماعی که دارند بیشتر از زنان تمایل به مهاجرت از کشور دارند ؛ هرچه عوامل جاذبه در مقصد بیشتر باشد ، تمایل به مهاجرت بیشتر است و هرچه عوامل دافعه در مبدأ بیشتر باشد تمایل به مهاجرت بیشتر است . بعلاوه عوامل جاذبه در مقصد بیش از عوامل دافعه در مبدأ بر تمایل دانشجویان به مهاجرت از کشور تأثیر داشته است ؛ هرچه میزان هویت ملی کمتر باشد تمایل به مهاجرت بیشتر است ؛ هرچه بی ثباتی شغلی در مبدأ بالاتر رود تمایل به مهاجرت بیشتر می شود ؛ هرچه امکانات رفاهی و آموزشی و پژوهشی در مقصد بیشتر باشد تمایل به مهاجرت بیشتر است ؛ هرچه در مبدأ درآمد نامناسب تر باشد تمایل به مهاجرت بیشتر است ؛ هرچه امکانات رفاهی و آموزشی و پژوهشی در مبدأ کمتر باشد تمایل به مهاجرت بیشتر است ؛ هرچه میزان امنیت شغلی در مقصد بیشتر باشد تمایل به مهاجرت بیشتر است ؛ هرچه میزان درآمد مناسب در مقصد بیشتر باشد تمایل به مهاجرت بیشتر است ؛ همچنین افرادی که اصلاً با کشورهای خارجی ارتباط ندارند و یا بصورت سالیانه ارتباط دارند میزان مهاجرت در آنها بسیار پایین است اما افرادی که بصورت هفتگی با کشورهای دیگر در ارتباطند تمایل به مهاجرت در آنها بالاست .
وجیهه طالب وحید قاسمی
یکی از ویژگی های نظام ارزشی،سلسله مراتبی بودن آن است که در این میان، مرتبه یا میزان اولویت ارزشها،رفتار افراد را تعیین می کند.یکی از عواملی که نقش حیاتی درشکل دهی نظام ارزشی جوانان دارد پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده می باشد.هدف عمده و اصلی این پژوهش" بررسی تأثیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده بر سلسله مراتب نظام ارزشی جوانان شهرستان نجف آباد می باشد." این تحقیق به روش پیماش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است. واحد تحلیل طبقه(یا قشربندی اجتماعی- اقتصادی) است. تعداد حجم نمونه شامل 300 نفر از جوانان 29-20 ساله شهرستان نجف آباد می باشد و به روش نمونه گیری سهمیه ای انجام شده است. برای سنجش گرایش های ارزشی از طیف مطالعه ارزشهای آلپورت استفاده شده است.جهت سنجش پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده مقیاسی مرکب از تحصیلات پدر، منزلت شغلی پدر،درآمد ماهیانه خانواده تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل شده از تحقیق حاضر همسو با تحقیقات گذشته نشان داد که بین ارزشهای هنری(زیبا شناختی) جوانان برخاسته از پایگاه ها ی اجتماعی- اقتصادی گوناگون، تفاوت معنی دار وجود ندارد.همچنین بین ارزشهای سیاسی جوانان برخاسته از پایگاه های اجتماعی- اقتصادی گوناگون، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.ارزشهای مذهبی جوانان متعلق به طبقات اجتماعی- اقتصادی گوناگون، مشابه و به دور از هرگونه وابستگی طبقاتی بود.در مورد ارزشهای اجتماعی، بین جوانان برخاسته از پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین با متوسط پایین و متوسط بالا با پایین از لحاظ آماری تفاوت معنی داری وجود دارد.نتایج تحقیق در مورد ارزشهای اقتصادی جوانان برخاسته از طبقات مختلف نشان داد که نگرشهای ارزشی جوانان طبقه بالا با طبقه پایین از لحاظ آماری معنی دار می باشند.همچنین بین ارزشهای نظری(علمی) جوانان برخاسته از پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا با پایین تفاوت معنی دار وجود دارد.
هادی باقری نژاد رحمتاله صدیق سروستانی
مهمترین هدف فراتحلیل حاضر ، ترکیب و انباشت نتایج و راهکارهای علمی و کاربردی مطالعات انجام شده در حوزه مسائل اجتماعی ایران است. دراین فرایند پژوهشی، یافته های حاصل از 36 پروژه و پایان نامه تحصیلی که به بررسی مهمترین مسائل اجتماعی پیش روی جامعه ایرانی از جمله بیکاری، فقر، خشـونت، مسکن، اعتیاد، سـرقت، طلاق، نابرابری، فساد اقتصادی و ... پرداخته اند ، مـورد طبقه بندی و فراتحلیل قرار گرفته است. هـر پژوهش برای رسیدن به نتایجی متقن و معتبر، مستلزم رعایت معیارهای روش شـناختی است. از این رو در فراتحلیل حاضر، ابتدا هر یک از عناصر بنیادین مطالعات مورد بررسی با توجه به معیارهای مرتبط با آنها مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس به واکاوی ارتباط و همسازی درونی این عناصر در ساختمان پژوهشی آنها پرداختیم. نتایـج بـه دست آمده گـویای آن بـود که در مجمـوع 44 درصـد از مطالعات مـورد بررسـی در حـوزه مسـائل اجتماعی ایران، به لحاظ میزان رعایت معیارهای روش شـناختـی در حـد قابل قبولی هسـتند و56 درصـد از آن ها از نظـر علمی و روشی در سـطح مناسـبی قرار ندارند. بیشـترین ضعف تحقیقـات مـورد ارزیابی مربوط بـه بخـش مبانی نظـری تحقیـق و ارتباط آن با سـایر بخـش هـای پژوهـش بوده است. همچنیـن پاره-ای از مـطالعات مـورد بررسی نسبت به رعایت منطقی شـیوه های متعارف یک تحقیق علمی، اصـول فرضیه-سـازی، اصول مفهوم سـازی، ارتباط ارگانیک مجموعه عناصر و اجزای پژوهش با یکدیگر و اسـتفاده از روش-های کیفی در تحقیـق کم توجهی کرده اند. در پایان این پژوهـش با در نظر گرفتن معیارهای روش شـناختی، نتایـج معتبر و راهکارهای علمـی و کاربردی مطالعات مورد ارزیابی اسـتخراج و ترکیب شـده و به تفکیک 18 مورد از مسائل اجتماعی مورد نظر، ارائه شـده-اند. به این امید که مورد استفاده و کاربرد محققان، کارشناسان، برنامه ریزان و مسئولان جامعه در جهت پیشبرد اهداف، برنامه ها و حل مشکلات اجتماعی ایران قرار گیرد.
معصومه احمدی پروانه دانش
چکیده زندگی انسان و تمام فعالیت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محصول کنش های متقابل و روابط با دیگران است از این رو هرگونه تغییر در این روابط چه به سمت بهبود و چه به سمت نزول، سطح وکیفیت زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد افت کیفیت و کمیت روابط اجتماعی که محققان از آن به عنوان تقلیل یا فرسایش سرمایه اجتماعی نام می برند یکی از مشکلات جوامع به خصوص جوامع در حال توسعه است که به تضعیف انسجام اجتماعی می انجامد و موجب گسترش انشقاق گروهها و فاصله اجتماعی می شود. در دهه های اخیر موج مدرنیزاسیون که به همراه خود آموزش همگانی و گسترش رسانه های جمعی را به همراه آورد موجب افزایش دانستنیها و آگاهی های نسل جدید شده که با شتاب ،اجتماعی می گردند. زیست جهان متفاوت نسل نو که به سبب تحولات صنعتی و سپس اجتماعی– فرهنگی به وجود آمده بین جهان بینی نسل جدید و قدیم شکاف انداخت. این فرایند منجر به تعارض و گسست یا شکاف میان نسل جدید و قدیم شده است همین امر صاحبنظران را واداشته از ابعاد مختلف روان شناسی،جامعه شناسی و علوم تربیتی و سایر علوم به تبیین و تحلیل این امر بپردازند. تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی خانواده با شکاف نسلی دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان شهز زنجان و مادرانشان می پردازد. روش این تحقیق پیمایشی است که با استفاده از تکنیک پرسشنامه و از طریق مصاحبه حضوری انجام شد. جامعه مورد مطالعه،کلیه دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان شهر زنجان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، افراد نمونه به طور تصادفی مشخص شدند. رابطه سرمایه اجتماعی و مولفه های آن با شکاف نسلی بررسی و مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهدکه از پنج فرضیه مطرح شده، چهار فرضیه تایید شده است. سرمایه شناختی درون خانواده، سرمایه شناختی بیرون خانواده، سرمایه ساختاری بیرون خانواده، شاخص نهایی سرمایه اجتماعی، با شاخص کل شکاف بین نسلی همبستگی منفی معنی داری نشان می دهد. با این حال تنها سرمایه ساختاری درون خانواده همبستگی منفی با شاخص نهایی سرمایه اجتماعی ندارد. همچنین بین سرمایه اجتماعی و نوع مدرسه، رشته تحصیلی، مدت سکونت، تعداد خواهر و برادر، نوع مالکیت منزل، رابطه معنی داری وجود دارد. در مجموع این چهار متغیر بر روی هم 82 درصد از واریانس متغیر وابسته (شکاف بین نسلی) را تبیین می کند. اصطلاحات کلیدی: سرمایه اجتماعی، شکاف نسلی
جمشید میرزایی امیر ملکی
وجود سازمان های غیردولتی و مدنی و نقش آن ها در فراگرد توسعه پایدارانسانی مورد توجه اندیشمندان و نظریه پردازان مباحث جامعه مدنی و تصدی گری دولتی نوین و مشارکت های مدنی است.این گونه تشکل ها مشارکت افراد را در فراگرد توسعه تقویت می کنند؛ درسیاست گذاری های کوچک سازی دولت بیشترین اولویت به این سازمان ها داده شده است. سازمان های غیردولتی به دلیل مشی و ماهیت مستقل، غیرانتفاعی، داوطلبانه و غیرسیاسی بودن فعالیت ها، توان گسترده ای در جلب مشارکت های مردمی و شهروندان دارند. در مورد اهمیت و ضرورت توجه به این گونه سازمان ها، زمانی کوفی عنان دبیرکل سابق سازمان ملل متحد گفته بود: قرن بیست ویکم قرن n.g.os خواهدبود؛ که نشان از اهمیت و ضرورت رو به تزاید توجه جهانی به این پدیده اجتماعی جهان گیر است؛ به طوری که در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی مواد فراوانی به نقش سازمان های غیردولتی پرداخته شده است.نظیر مواد111،110،100،98،97،95و.... تحقیق حاضر در پی آنست که با ارائه طرحی روشمند و علمی به مطالعه سازمان های غیردولتی ومیزان اثربخشی آن ها بپردازد. این تحقیق یک پژوهش مسئله محور و کاربردی است که درصدد بررسی عوامل موثر بر اثربخشی سازمان های غیردولتی است. در واقع پرسش تحقیق این است که میزان اثربخشی(تحقق اهداف)درسازمان های غیردولتی ایران به چه میزان می باشد؟عوامل اثرگذار بر اثربخشی سازمان های غیردولتی کدامند؟(اثربخشی سازمان های غیردولتی تابع چه متغیرهایی است؟)چه موانعی در سر راه اثربخش بودن سازمان های غیردولتی وجوددارد؟ هدف اصلی پژوهش عبارت است از: بررسی نقش عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه ای در میزان اثربخشی سازمان های غیردولتی(n.g.os) استان تهران درسال 1388. در واقع سه متغیر اصلی و مستقل پژوهش عبارتند از: عوامل ساختاری، عوامل رفتاری و عوامل زمینه ای ومتغیر وابسته نیز اثربخشی سازمانی است. در چارچوب نظری پژوهش، چهاردسته نظریه با عنوان نظریات جامعه مدنی(بستر رشد و پیدایش n.g.os)، نظریات سازمان، نظریات اثربخشی و نظریات سازمان های غیردولتی مرور شده است. مدل تحلیلی پژوهش نیز اقتباسی است از تئوری سه شاخگی دکترحسن میرزایی اهرنجانی و شاخص های اثربخشی (acfid). با توجه به چارچوب نظری و مدل تحلیلی پژوهش،فرضیات مطرح شده پژوهش عبارتند از: 1)بین عوامل ساختاری و اثربخشی سازمان های غیردولتی رابطه معنی دار وجود دارد. 2) بین عوامل رفتاری و اثربخشی سازمان های غیردولتی رابطه معنی دار وجود دارد. 3) بین عوامل زمینه ای و اثربخشی سازمان های غیردولتی رابطه معنی دار وجود دارد. از نظر روش شناسی، پژوهش حاضر، در دسته تحقیقات پیمایشی قرار می گیرد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده و جامعه آماری پژوهش 450 سازمان غیردولتی در سطح استان تهران، وحجم نمونه نیز 210 سازمان برآورد شده که از این میان 198 پرسشنامه به پژوهشگر عودت داده شد. پرسش ها در سه بخش جمعیت شناختی، واقعی و نگرشی(در قالب مقیاس لیکرت) طرح شده است. تجزیه تحلیل داده های پژوهش نیز با کمک نرم افزارspssتحتwindowsxpصورت گرفته و از انواع آمار توصیفی، استنباطی، آزمون های همبستگی، تحلیل واریانس و رگرسیون برای فهم بهتر دادها استفاده شده است. در این پژوهش سه فرضیه اصلی و یازده فرضیه فرعی به آزمون گذاشته شده که رابطه میان سه متغیراصلی با متغیر اثربخشی، مثبت و معنی دار بوده و فرضیه های مطرح شده تأیید شدند و از یازده فرضیه فرعی فقط یک فرضیه معنی دار نشد. طبق نتایج پژوهش ضریب همبستگی میان متغیر های مستقل اصلی با متغیر اثربخشی به این شکل بوده است: عوامل رفتاری54/0، عوامل ساختاری51/0 و عوامل زمینه ای29/0 و ضریب همبستگی چندگانه مجموع متغیر های مستقل نیز 64/0 و ضریب تبیین415/0بوده که می توان گفت مجموع متغیر های مستقل حدود 41درصد از واریانس اثربخشی در سازمان های غیردولتی مورد پژوهش را تبیین می کنند و بقیه آن به عوامل دیگری مربوط است. ازمجموع سازمان غیردولتی مورد بررسی،21درصد این گونه سازمان ها از نظر وضعیت اثربخشی درسطح پایینی هستند، 59 درصد در سطح متوسطی هستند و20درصد نیز درسطح بالایی هستند.درنهایت می توان معادله رگرسیونی را برای پیش بینی میزان اثربخشی سازمان های غیردولتی، با توجه به عوامل سه شاخگی به شکل زیر تنظیم کرد: عوامل زمینه ای (267/0)+عوامل ساختاری (272/0)+ عوامل رفتاری (444/0)+ 643/0=اثربخشی سازمانی این معادله حاکی از آن است که به فرض ثابت کردن اثر بقیه متغیرها، نمره اثربخشی سازمان های غیردولتی بر روی یک مقیاس 0تا10،643/0است. همچنین به ازای یک واحد افزایش در عوامل رفتاری،به مقدار 444/0در اثربخشی سازمانی افزایش حاصل می شود، و به ازای یک واحد افزایش در عوامل ساختاری، به مقدار 272/0در اثربخشی سازمانی افزایش حاصل می شود و به ازای یک واحد افزایش در عوامل زمینه ای، به مقدار 267/0در اثربخشی سازمانی افزایش حاصل می شود.
فاطمه کبیری حسین جعفری
نتایج و یافته های به دست آمده را می توان به شرح زیر خلاصه کرد: ـ بررسی میزان انطباق کتاب های تعلیمات اجتماعی در دوره ابتدایی با مولفه های ایران شناسی نشان می دهد که در مجموع به مولفه اجتماعی 88/4 درصد پرداخته شده است. همچنین نتایج نشان می دهد که مولفه های تاریخی 49/17 درصد، مولفه جغرافیایی 03/41 درصد، مولفه سیاسی 75/6 درصد، مولفه مذهب 92/2 درصد و مولفه فرهنگ و ادب 93/26 درصد ذکر شده است. ـ در مقایسه میزان تفاوت میان کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی در دوره ابتدایی از نظر توجه به مولفه های ایران شناسی، می توان گفت که از مجموع 1229 مورد اطلاعات ایران شناسی، کتاب تعلیمات اجتماعی سال چهارم با 490 مورد بیشترین مقدار و کتاب تعلیمات اجتماعی سال سوم با 359 مورد کمترین مقدار را در توجه به مولفه های ایران شناسی به خود اختصاص داده اند. از میان کتاب های تعلیمات اجتماعی چهارم و پنجم که دارای سه بخش (جغرافیا، تاریخ و مدنی) می باشد، کتاب تاریخ چهارم با 255 مورد و جغرافی پنجم با 160 مورد دارای بیشترین توجه به ایران شناسی بوده اند و کتاب جغرافیای چهارم با 105 مورد و تاریخ پنجم با 119 مورد، کمترین توجه به ایران شناسی را به صورت مقایسه دارا هستند. ـ رتبه بندی میزان توجه به مولفه های ایران شناسی را می توان به این صورت تعیین کرد: مولفه جغرافیایی در کتاب های تعلیمات اجتماعی با 03/41 اولین اولویت در میان مولفه ها را دارا می باشد. در رتبه دوم مولفه فرهنگ و ادب با 93/26 درصد قرار می گیرد. مولفه تاریخی 49/17 رتبه سوم را کسب کرده است. مولفه سیاسی با 75/6 درصد رتبه چهارم، مولفه اجتماعی با 88/4 درصد رتبه پنجم و مولفه مذهب با 92/2 درصد در رتبه ششم قرار گرفته اند.
عمر خضرنژاد محمد جواد زاهدی مازندرانی
با گذر از جوامع سنتی به جوامع مدرن، تغییر ارزش ها در جوامع امروزی نسبت به تمام ادوار تاریخ بشر، بسیار تندتر و سریع تر از جوامع گذشته می باشد، بنابراین بررسی تغییر ارزش ها، آن هم در حوزه خانواده ضروری به نظر می رسد که در تحقیق حاضر تلاش گردیده تا پرتو اندکی بر این مسأله افکنده شود و به اقتضای شرایط و محدودیتها، به بررسی این مسأله پرداخته شده است که علل تغییرارزش های حوزه خانواده در شهر بوکان چیست؟ و عومل اجتماعی موثر بر این ارزش ها کدامند؟ نظریه های مورد استفاده ما در این پژوهش، نظریه های نوسازی اینگلهارت، پارسونز، اسملسر، نظریه جیمزکلمن در مورد سرمایه اجتماعی خانواده، نظریه کنش ارتباطی هابرماس و حوزه عمومی او و نظریه های مک لوهان، گربنر، والد هال و دیگران در باره ارتباطات می باشد.این تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا در آمده است، واحد تحلیل فرد است و سطح تحلیل هم خرد می باشد. جامعه آماری مجموعه افراد 15 ساله و یا بالاتر اعضای خانواده ها در شهر بوکان می باشد. تعداد حجم نمونه شامل 394 نفر است، شیوه نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است. ابزار سنجش، پرسش نامه ای است شامل 67 سوال، نتایج تحقیق حاکی از آن است که از میان متغیرهای مستقل تحقیق، سرمایه درونی بیشترین تأثیر را بر ارزش های حوزه خانواده به ویژه ارزش های مدرن در سطح معنی داری 01/0 داشته است، به عبارتی با افزایش سرمایه درونی خانواده ارزش های مدرن خانواده بیشتر شده و ارزش های سنتی نیز کاهش یافته است. همچنین بر اساس میانگین شاخصهای توصیفی مصرف رسانه ای، میزان استفاده از رسانه ها در طول شبانه روز 309 دقیقه بوده که در حد بالایی است و اثر آن بر ارزش های مدرن خانواده نیز مثبت و معنی دار بود. در مرحله بعد، از میان متغیر های اثر گذار دیگر بر ارزش های مدرن خانواده، عام گرایی اثرات مثبت و معنی داری در سطح 01/0 بر ارزش های خانوادگی داشت. و اثرگذاری سرمایه بیرونی هم بر ارزش های مدرن خانواده مثبت و معنی دار بود. اما میان پایگاه اقتصادی – اجتماعی خانواده و ارزش های آن ارتباط معنی داری وجود نداشت.چنانکه نتایج تحقیق هم گویای آن می باشد، ارزش های سنتی حوزه خانواده هنوز تا اندازه زیادی به قوت خود باقی اند وارزش های مدرن نیز آرام و به تدریج در حال شکل گیری هستند، البته خانواده های بوکانی با اندیشه های سنتی خود نوعی اندیشه مدرن را ایفا کرده اند و همچنین نوعی مدرنیته بومی در خانواده های ایرانی در حال شکل گرفتن است، ورود به دنیای مدرنیته در هر جامعه ای با توجه به بافت فرهنگی، پیشینه های اجتماعی، اقتصادی و تاریخی و ارزش های اصیل آن متفاوت از دیگر جوامع می باشد.
فریدون میری شاهملکی امیر ملکی
.تحقیق حاضر درصدد بررسی نگرش زیست محیطی و عوامل جامعه شناختی موثر بر آن در بین مالکان مجتمع های مسکونی در حال ساخت شهر تهران » می باشد .این تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا در امده است.تعداد حجم نمونه شامل 401 نفراز مالکان ساختمانها و. مجتمع های مسکونی درحال ساخت شهر تهران می باشد.ابزار سنجش پرسشنامه پارادایم جدید زیست محیطی دانلوپ (nep) و پرسشنامه 32 سوالی رفتار مثبت زیست محیطی ،پرسشنامه دغدغه زیست محیطی،پرسشنامه آگاهی زیست محیطی و پرسشنامه ساخت می باشد که این سوالات توسط محقق تهیه گردیده است .نتایج حاصل شده از تحقیق حاضرنشان داد که آگاهی زیست محیطی ،فرامادیگرایی،منطقه ساخت ملک وجنسیت پاسخگویان از پیش بینی کننده های نگرش زیست محیطی مالکان هستند. در این تحقیق هشت فرضیه مورد بررسی قرار گرفت.فرضیه اول مبتنی بر وجود تفاوت در زیست محیطی بین مناطق بالای نگرش شهر ومنطقه مرکزی و همچنین پایین شهر تهران تایید شده است. مقدار f محاسبه شده برابر با 834/18 و سطح معنی داری 000/0 p= بیانگر آن است که تفاوت بین متغیر های نگرش زیست محیطی پاسخگویان در مناطق مختلف شهر تهران از لحاظ آماری معنا دار می باشد. فرضیه دوم مبتنی بر وجود رابطه بین نگرش زیست محیطی و آگاهی زیست محیطی، نیز تایید شده است.میزان همبستگی موجود بین آنها (204/0)است که بیانگر رابطه بین دو متغیر است.فرضیه سوم مبتنی بر وجود رابطه بین نگرش زیست محیطی و اولویت ارزشی فرامادیگرایی، تایید شده است. میزان همبستگی موجود بین آنها (187/0)است که بیانگر رابطه بین دو متغیر است. فرضیه چهارم مبتنی بر وجود رابطه بین رفتار زیست محیطی و اولویت ارزشی فرامادیگرایی، تایید شده است. میزان همبستگی موجود بین آنها (1/0)است که بیانگر رابطه بین دو متغیر است.فرضیه پنجم بیانگر این است که نگرش زیست محیطی پاسخگویانی که شغل اصلی آنها ساخت و ساز است با پاسخگویانی که شغل اصلی آنها ساخت و ساز نیست متفاوت است که این فرضیه تایید نشد .فرضیه ششم بیان می کند که نگرش زیست محیطی پاسخگویان قومیت های گوناگون،دارای تفاوت معنی داری است این فرضیه نیز رد شد.فرضیه هفتم ان می کند که میانگین نگرش زیست محیطی پاسخگویان متولد شهر با متولدین روستا متفاوت است که مقدارآماره t محاسبه شده و سطح معنی داری آن نشان داد که تفاوت معنی داری در نگرش زیست محیطی مالکان روستا زاده با مالکان متولد شهر وجود ندارد و این فرضیه نیز رد شد. فرضیه هشتم مبتنی بر وجود رابطه بین رفتار مسولانه زیست محیطی و تجربه ساخت مالکان ، تایید نشد.
موسی حسین زاده امیر ملکی
هدف این تحقیق بررسی میزان احساس برچسب خوردگی و رضایت شغلی پرسنل شهرداری های استان خراسان شمالی و تأثیر آن بر میزان رضایت شغلی آنها در سال 1388 بوده است. در این تحقیق، با استفاده از تحقیقات انجام شده و نظریه های روانشناسی کار، نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو، نظریه دو عاملی هرزبرگ، نظریه نقشی، نظریه نیازهای سه گانه مک کللند و نظریه احساس برچسب خوردگی و نظریات لمرت و بکر (رویکرد تعامل گرا) و تجارب و مشاهدات محقق در شهرداریها یک الگوی نظری بر پایه متغیرهای مستقل واحد محل خدمت، میزان تحصیلات و مرتبه شغلی طراحی گردید تا تأثیر آنها و احساس برچسب خوردگی بر رضایت شغلی سنجیده شود. روش پژوهش به صورت پیمایشی و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بوده است. با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ابتدا چهار شهرداری بجنورد، شیروان، اسفراین و آشخانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مرحله بعد تعداد 330 نفر از این چهار شهرداری به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. برای سنجش رضایت شغلی از مقیاس برایفیلدوروث استفاده شد و برای اندازه گیری احساس برچسب خوردگی از مقیاس محقق ساخته بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای واحد محل خدمت، سطح تحصیلات و مرتبه شغلی با احساس برچسب خوردگی رابطه معنی داری وجود دارد. اما بین واحد محل خدمت، سطح تحصیلات و مرتبه شغلی با رضایت شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد. یافته اصلی تحقیق حاکی از آن است که بین احساس برچسب خوردگی و رضایت شغلی رابطه معنی دار معکوس وجود دارد. (479/0r2)
لیلا کریمی امیر ملکی
چکیده در دهه 1970 با ظهور مشکلات زیست محیطی، متغیرهای زیست محیطی به تحقیقات جامعه شناختی راه یافتند. تحقیقات بسیاری در حوزه جامعه شناسی محیط زیست انجام گرفته که به سنجش رابطه ی بین دانش و نگرش زیست محیطی و عوامل موثر بر رفتارهای زیست محیطی پرداخته اند. تحقیق حاضر نیز در زمره ی این تحقیقات است که به بررسی عوامل موثر بر رفتار مصرف آب اختصاص دارد. این تحقیق به شیوه ی پیمایش و با توزیع پرسش نامه بین افراد نمونه ای به حجم 384 نفر انجام شده است. افراد نمونه به شیوه ی خوشه ای چندمرحله ای از جامعه آماری شهروندان بالای بیست سال شهر زنجان انتخاب شدند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که رفتار مصرف آب از عواملی نظیر دانش زیست محیطی، آگاهی در مورد مصرف آب، نگرش زیست محیطی، نگرش نسبت به مصرف آب و میزان دینداری افراد تأثیر می پذیرد. میزان تحصیلات و دانش زیست محیطی دارای رابطه ی مثبت و معناداری هستند و دانش زیست محیطی منجر به نگرش زیست محیطی مثبت می شود. نگرش زیست محیطی مردان و زنان دارای تفاوت معناداری نیست . متغیر سن تأثیرمعناداری بر روی نگرش زیست محیطی ندارد ولی متغیر درآمد با نگرش زیست محیطی دارای رابطه ای مثبت و معنادار است.
نسرین لطفی امیر ملکی
تحقیق حاضر به بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور پرداخته است. امنیت اجتماعی حکایت از حفظ فرد در مقابل خطراتی دارد که اجتماع آن را برای افراد رقم می زند و فرد را در مقابل خطراتی که مسبب آن زندگی جمعی است حمایت می کند و یکی از شاخصه های کیفی زندگی در شهرهاست. فضاهای شهری از جمله مولفه هایی هستند که نابهنجاری های اجتماعی در آن ها رخ می دهد و امنیت افراد را تهدید می نماید. بنابراین امنیت زنان و دختران دانشجو به عنوان یک گروه فعال در عرصه های اجتماعی از جمله دانشگاه که سبب حضور مستمر آنان در فضای شهری می گردد، می تواند به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم در تعاملات اجتماعی و تحت تاثیر نابسامانی های شهری بیشتر از سایر گروه ها آسیب ببیند. در این پژوهش، برای بررسی رابطه بین احساس امنیت اجتماعی با چهار متغیر بی نظمی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و میزان دینداری از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نمونه آماری مورد بررسی در این پژوهش 323 نفر از دانشجویان دختر در دانشگاه پیام نور مرکز تهران است. یافته های پژوهش بازگوی آن است که هر چهار متغیر مورد بررسی تاثیر معناداری بر میزان احساس امنیت اجتماعی داشته است. براساس تحلیل رگرسیون تک متغیره هرچه میزان احساس بی نظمی های اجتماعی افزایش یابد میزان احساس امنیت اجتماعی کاهش می یابد، درمقابل با افزایش میزان اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و میزان دینداری، میزان احساس امنیت اجتماعی افزایش می یابد. در تحلیل رگرسیونی چند متغیره، از میان تمام متغیرهای وارد شده، اعتماد اجتماعی و حمایت فضای شهری در مدل تحلیلی باقی ماندند. به بیان دیگر این دو متغیر بیشترین تاثیر را بر میزان احساس امنیت اجتماعی دارند.
ملک محمد نجفی چمازکتی جعفر هزارجریبی
«بسم الله الرحمن الرحیم» چکیده: گردشگری یک فرصت است که توسعه آن به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته عامل موثری در افزایش درآمد آحاد مختلف، کاهش بیکاری و رونق اقتصادی، بهبود کیفیت زندگی مردم و افزایش رفاه اجتماعی می شود. با توجه به اهمیت گردشگری هدف اصلی این پژوهش تبیین و شناسایی عوامل موثر در توسعه صنعت گردشگری است. در این تحقیق شاخص عینی سنجش توسعه گردشگری، میزان تمایل مجدد گردشگران خارجی برای سفر مجدد به ایران می باشد. برای رسیدن به اهداف تحقیق از دو روش اسنادی ( با مطالعه پیشینه ومبانی نظری تحقیق) و میدانی (پیمایشی) استفاده شد، جامعه آماری این تحقیق را گردشگران خارجی از 5 قاره جهان،تشکیل می دهند که با اهداف اقتصادی ، اجتماعی، علمی ، فرهنگی و تفریحی به ایران مسافرت داشته اند. تعداد 384 گردشگر در محدوده شهر تهران به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند. در تببین چارچوب نظری از تئوری های حس اعتماد، حس همکاری، احساس امنیت، تصورات قالبی، و حس رضایت استفاده گردید و مجموعه نظریات موجود بیان می کنند که وجود احساس اعتماد، احساس امنیت و احساس همکاری؛ حس رضایت از سفر و احساس پذیرش گردشگران" یا روحیه میهمان نوازی گردشگران از مولفه های مهم در جذب گردشگران و توسعه این صنعت می باشد. بر طبق نتایج 95% از گردشگران دارای تمایل خوب رو به بالا برای سفر مجدد به ایران می باشند. از این رو نتایج نشان می دهد که تمایل گردشگران برای سفر مجدد به ایران در سطح بالا می باشد و از آن به عنوان یک نقطه قوت می توان استفاده کرد. با توجه به مقدار ضریب تعیین)50/0r2= ( حدود 50 درصد از تغییرات متغیر "تمایل به سفر مجدد گردشگران" توسط "متغیرهای به ترتیب 1 - احساس پذیرش گردشگران نزد ایرانیان 2 - حس اعتماد گردشگران به ایرانیان، ( با ضریب 13/0) حس رضایت از سفر ( با ضریب 13/0) و احساس امنیت ( با ضریب12/0)" قابل تبیین است. بنابراین هرچه میزان هر یک از متغیرهای فوق افزایش یابد، تمایل گردشگران به سفر مجدد به ایران نیز افزایش می یابد. برای بررسی برخی راه حل های ممکن باید از دیدگاههای مختلفی به صنعت جهانگردی توجه کرد و برای هر کدام از آنها چاره اندیشی نمود و موانع را از سر راه برداشت کلید واژه ها: گردشگری یا جهانگردی (توریسم) گردشگر یا جهانگرد (توریست) ، حس اعتماد اجتماعی، احساس پذیرش روحیه میهمان نوازی) نسبت به گردشگران، احساس امنیت، حس همکاری، نگرش، طرز تلقی یا تصورات قالبی و توسعه گردشگری
زهره شهبازی علی ساعی
موضوع این پایان نامه احساس امنیت است. مساله این تحقیق آن است که تغییرات احساس امنیت در بین شهروندان اراکی مساله مند است و تابع یک الگوی منظم نیست.پس از اثبات این مساله و در مقام یافتن راه حل تئوریک مساله، بحث نظری این پژوهش بر تئوری آنتونی گیدنز استوارو رابطه مساله با نظریه مناسب تابع نظم منطقی شده است. در ادامه در سطح تبیین تئوریک استدلال شده است که میان اعتماد اجتماعی و احساس امنیت هم تغییری وجود دارد، به گونه ای که هرچه درجه عضویت در مجموعه اعتماد اجتماعی بیشتر باشد درجه عضویت در مجموعه احساس امنیت نیز بیشتر می شود. این استدلال از طریق گزاره های مشاهده ای مورد داوری قرار گرفته است،برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد و در آخر از طریق روش تحلیل فازی اطلاعات به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت.که نتایج نشان می دهد در جامعه مورد بررسی در سال 1390، میان مجموعه اعتماد اجتماعی و مجموعه احساس امنیت به اندازه41/0 درصد هم تغییری وجود دارد . نسبتی از واریانس مجموعه احساس امنیت که از طریق مجموعه اعتماد اجتماعی تبیین شده است معادل16/. است. درباب دلالت های عملی نیز راهکارهایی جهت افزایش اعتماد اجتماعی ارائه شده است.
ناهید خسروی شهناز صداقت زادگان
با توجه به اهمیت نقش منابع انسانی در فرآیند توسعه پایدار و اینکه زنان و مردان با هم منابع انسانی سازمان ها را می سازند، می توان گفت که زنان در افزایش بهره وری و توسعه اجتماعی و اقتصادی کشورها نقشی بنیادی دارند. اگر چه در سال های اخیر زنان بیشتری در بازار کار حضور پیدا کرده و از نظر کمی تعدادشان افزایش پیدا کرده است اما به لحاظ کیفی و ارتقا به سطوح مدیریتی نابرابری ها دیده می شود و زنان سهم اندکی در انتخاب شدن برای رتبه های بالای مدیریت سازمانی داشته اند. هدف عمده و اصلی این پژوهش سنجش عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش به ارتقای مشارکت زنان در سطوح مدیریتی است. برای تدوین چارچوب نظری این تحقیق از نظریه سقف شیشه ای و نظریه جنسیتی استفاده شده است و بر اساس نظریه های مطرح شده مدل تحقیق تدوین شده است. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا در آمده است. جامعه آماری این پژوهش را همه کارکنان اداری سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور با وضعیت استخدامی قرادادی، پیمانی، رسمی با مدرک حداقل دیپلم تشکیل می دهند که نمونه ای به تعداد 248 نفر از آنها انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده مورد آزمون قرار گرفت. مهم ترین یافته های تحقیق نشان دهنده تاثیر منفی باورهای قالبی جنسیتی و باور به نابرابری جنسیتی بر نگرش به ارتقای مشارکت زنان در سطوح مدیریتی است. از دیگر نتایج این مطالعه می توان به معنی داری تفاوت نگرش زنان و مردان اشاره کرد و می توان گفت مردان بیشتر از زنان باورهای قالبی جنسیتی و باور به نابرابری جنسیتی را پذیرفته اند. همچنین می توان گفت که کارکنان زن نسبت به مرد نگرش مثبت تری به ارتقای مشارکت زنان در سطوح مدیریتی دارند. از دیگر نتایج این مطالعه درباره عامل های سقف شیشه ای می توان به معنی داری تفاوت نگرش زنان و مردان به عامل های شخصی، سازمانی، فرهنگی اشاره کرد اما تفاوت نگرش زنان و مردان به عامل های اجتماعی معنادار نبود. زنان به ترتیب عامل های فرهنگی، اجتماعی، سازمانی و شخصی و مردان به ترتیب عامل های اجتماعی، شخصی، فرهنگی و سازمانی را در عدم ارتقای زنان در سطوح مدیریتی موثر می دانند. از نتایج دیگر این مطالعه معنی دار شدن تفاوت نگرش برحسب رده شغلی بود که کارکنان عملیاتی، مدیران عملیاتی و میانی نسبت به مدیران ارشد نگرش مثبت تری به ارتقای مشارکت زنان در سطوح مدیریتی دارند. سایر نتایج گویای آن است که تفاوت معنی داری از لحاظ نگرش به ارتقای مشارکت زنان برحسب وضعیت استخدامی، سابقه کار، سن، وضعیت تاهل و میزان تحصیلات وجود ندارد. در تحلیل چند متغیره، متغیر باورهای قالبی جنسیتی بیشترین تاثیر منفی را بر نگرش به ارتقای مشارکت زنان در سطوح مدیریتی داشته است و متغیر باور به نابرابری جنسیتی کمترین تاثیر را دارد.
فاطمه پهلوانی بناب بهرام بیات
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان حمایت سازمانهای دولتی و غیر دولتی بابررسی موردی شهرستان تبریز صورت گرفت . تحقیق حاضر به دو روش تحقیق اسنادی (بررسی قوانین،مقررات،آیین نامه ها ، تفاهم نامه،منشورها و برنامه های توسعه)و روش میدانی به صورت پیمایش با استفاده از پرسشنامه که در اختیار دوگروه از افراد مورد تحقیق قرار گرفت ؛گروه اول کارکنان و دست اندرکاران مراکز حمایتی که به صورت تصادفی در اختیار 50 نفر قرار گرفت وگروه دوم زنان آسیب دیده ای که با عناوین مختلف آسیب دیدگی برای دریافت حمایت به این سازمانها مراجعه می کردند، که این انتخاب نیز به صورت تصادفی در اختیار 46نفر از مراجعین قرار گرفت. آنچه که از این تحقیق به دست آمده ،حاکی از این است که زنان آسیب دیده قبل ازهر چیز دوست دارند در هنگام نیاز از حمایت های خانواده بهره مند شوند- این نتیجه با سوال دوست دارید در هنگام نیاز از چه کسانی کمک بگیرید حاصل شد- ، سپس از طریق سازمانهای حمایتی کمک بگیرند ،علاوه بر این میان میزان رضایت از حمایت اجتماعی سازمانها با میزان اهمیت حمایت اجتماعی تفاوت نشان داد که هم در پرسشنامه و نتایج تحلیل آن و هم در میان حرفهای آنان با محقق و مسئولین حمایتی مشهود بود.به همان اندازه که میزان اهمیت از حمایت هایی چون دادن پول،ارائه خدمات حقوقی، آموزش، تسلی دادن و... بالا بود میزان رضایت آنان از سازمانها در بسیاری از حمایتها پایین بودو از نظر آماری رابطه معناداری بین این دوملاک بود. کلید واژه ها: زنان آسیب دیده ،سازمانهای
ثریا رحیمی ساغند اکبر زارع شاه آبادی
امروزه آموزش و پرورش در دستان معلمانی است که نقش سازنده ای در تربیت نیروی انسانی آینده دارند. تقویت و بهبود کیفیت نیروی انسانی در گرو تأمین نیازهای این قشر جامعه در جهت رضایت شغلی و افزایش سرمایه های اجتماعی مثبت آنان است که به نوبه خود از جمله نیازهای اساسی جامعه و از وظایف نهاد آموزش و پرورش می باشد. دراین تحقیق به بررسی سطح و عوامل موثر بر رضایت شغلی معلمان در ارتباط با سرمایه اجتماعی پرداخته شده است. جامعه آماری کلیه معلمین نواحی آموزش شهر یزد می باشند که تعداد 188نفر از آنان با استفاد ازروش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شده و به سوالات پرسشنامه که اعتبار آن از طریق صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ سنجیده شده پاسخ دادند. داده های گرد آوری شده نیز از طریق نرم افزار spss و توسط آزمونهای استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج حاکی از وجود رضایت نسبی در بین معلمان است که رابطه معناداری با جنسیت و مقاطع آموزشی نشان داده است. به طوریکه میزان رضایت در زنان و مقاطع تحصیلی پایین تر و همچنین در سطح غیرآماری در بین مجردین، سطوح تحصیلی پایین و ناحیه یک، بیشتر مشاهده شده است و نیز با افزایش سابقه کاری و ثبات مکانی افزایش می یابد. رضایت شغلی در این پژوهش همبستگی قوی با سرمایه اجتماعی و به ویژه با بعد هنجاری آن دارد به طوریکه با افزایش آن میزان رضایت شغلی نیز بیشتر می شود. مدل رگرسیونی نیز نشان میدهد حمایت عاطفی، احساس اثربخشی، همکاری با مسئولین ، تفریحات گروهی و جنسیت حدود 46 درصد از تغییرات رضایت شغلی را تبیین می کنند. بنابراین با توجه به نتایج، تأمین رضایت شغلی بیش از هر چیز با تقویت زمینه روحی و بعد اخلاقی آن ضرورت می یابد. لذا در این راستا می توان با مشارکت بخشی هر چه بیشتر در کارکنان از طریق اختصاص وام هایی برای دایر کردن مدارس غیرانتفاعی، تقویت روابط معلمین با مسئولان و برگزاری جلساتی با حضور معلمان در جهت رفع مشکلات آموزشی و تقویت احساس اثربخشی آنان و نیز تأمین ثبات سکونتی کارکنان، توزیع عادلانه امکانات در نواحی مختلف کاری و جلوگیری از تبعیض ها، به توسعه هرچه بیشتر رضایت شغلی معلمان کمک نمود.
مریم حسنی غلام رضا غفاری
پژوهش حاضر به بررسی تفاوت میزان اعتماد دربین سه نسل از ساکنان منطقه دو تهران پرداخته است .این پژوهش مبنای خود را بر این پرس آغازین نهاده است که "آیا اعتماد اجتماعی در بین نسل های مختلف مورد بررسی متفاوت است؟در صورت متفاوت بودن میزان اعتماد اجتماعی این تفاوت در قالب اشکال اعتماد چون اعتماد نهادی ، تعمیم یافته ، عام گرایانه وخاص گرایانه در بین نسل های مختلف چه تفاوتی دارد؟"چار چوب نظری این تحقیق به بررسی نظرات آرا ونظرات اندیشمندان مختلف جامعه شناسی در حوزه اعتماد ونسل پرداخته است .جامعه آماری این شامل سه نسل قبل از انقلاب (متولدین سالهای 1325تا 1338)،نسل انقلاب وجنگ (متولدین 1339تا 1355)ونسل بعد انقلاب (متولدین 1356تا 1370) منطقه دو شهر تهران است .حجم نمونه 440نفر بوده. .روش اصلی این پژوهش از نوع پیمایشی وابزار اصلی گرد آوری اطلاعات ، پرسشنامه است که با توجه به اهداف وفرضیات تحقیق طراحی شده است وپس از انجام پیش آزمون روایی واعتبار آن تایید گردیده است .به منظورتحلیل داده های گردآوری شده از روش آماری توصیفی استفاده شده است .بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت بیشترین میزان اعتماد اجتماعی در نسل اول است .میزان اعتماد بنیادی وبین شخصی در نسل ها تفاوتی ندارد.بیشترین اعتماد تعمیم یافته در نسل اول است .بیشترین میزان اعتماد اجتماعی نهادی در نسل دوم است میان اعتماد اجتماعی خاص گرایانه سه نسل تفاوت زیادی وجود نداردمیان اعتماد اجتماعی عام گرایانه سه نسل تفاوت زیادی وجود ندارداعتماداجتماعی دربین متاهلین بیشترازمجردین است وضع فعالیت درمیزان اعتماداجتماعی موثرنیست
فریبا نوراله زاده فاطمه جمیلی کهنه شهری
با توجه به افزایش میزان مهریه در سالهای اخیر پژوهش حاضر درصدد است که تا رابطه احساس امنیت و میزان مهریه در زنان متاهل شهر تهران در سال تحصیلی 1390-1388 مورد مطالعه قرار دهد. بر این اساس با استفاده از نظریه چلبی درباره احساس امنیت به عنوان چارچوب نظری به بررسی رابطه آن با میزان مهریه پرداخته ایم. به این منظور تعداد 400 پرسشنامه به روش پیمایش و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در 3 منطقه شهر تهران اجرا گردیده است.در روش کیفی یک سری سوالات باز پاسخ در پرسشنامه گنجانده شده است. همچنین مطالعه اکتشافی از طریق مصاحبه نیمه استاندارد از سردفترداران سابقه دار محضرخانه های ازدواج به شیوه نمونه گیری اتفاقی در سه منطقه شمال مرکز و جنوب تهران صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که رابطه آماری معنادار و معکوسی بین دو متغیر میزان مهریه و احساس امنیت وجود دارد. در مورد ابعاد چهارگانه احساس امنیت (احساس امنیت مالی احساس امنیت جانی احساس امنیت جمعی و احساس امنیت فکری) رابطه آماری معنی داری بین میزان مهریه و احساس امنیت مالی و احساس امنیت جانی وجود ندارد. اما رابطه آماری معنی دار و معکوسی بین میزان مهریه و احساس امنیت جمعی و احساس امنیت فکری برقرار است.
حمیدرضا غریبی محمدجواد زاهدی مازندرانی
در این پژوهش به بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و گرایش به نوسازی در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز پرداخته ایم. اعتماد اجتماعی در 4 بعد اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته، اعتماد به اصناف و مشاغل و اعتماد به نهادهای انتزاعی بر اساس نظریات گیدنز، کلمن و چلبی مورد سنجش قرار گرفت. برای سنجش این 4 فاکتور، اعتماد را به دو بعد اعتماد در سطح خرد و اعتماد نهادی تبدیل کردیم. در اعتماد در سطح خرد، اعتماد بین شخصی و اعتماد تعمیم یافته توسط پرسشنامه محقق ساخته که بر مبنای طیف لیکرت طراحی شده اندازه گیری انجام شد. اما برای اعتماد نهادی از افراد خواستیم که اعتماد خود را به یک سری از اصناف و مشاغل و نهادهای انتزاعی، به صورت بله و خیر ارائه نمایند.گرایش به نوسازی نیز در 4 بعد عام گرایی، گرایش اکتسابی، بی طرفی عاطفی و پخشیدگی منطبق با نظریه متغیرهای الگویی پارسونز اندازه گرفته شد. برای سنجش این متغیرها از طیف لیکرت بهره بردیم. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که اعتماد در سطح خرد با میزان گرایش افراد به نوسازی ارتباط دارد. اما بین اعتماد در سطح کلان و گرایش به نوسازی رابطه ای مشاهده نشد. این موضوع نشانگر آن است مکانیسم اعتماد به نهادها و اصناف با مکانیسم اعتماد به افراد متفاوت است. به گونه ای که در اعتماد در سطح خرد، فرد هم نقش اعتماد کننده را دارد و هم نقش اعتماد شونده. از این رو همزمان با اعتماد کردن به دیگران بایستی قابل اعتماد نیز باشد. اما در مورد اعتماد نهادی مانند اعتماد فرد به یک نهاد حقوقی یا قضایی، فرد فقط نقش اعتماد کننده را دارد و نهاد یادشده نقش اعتماد شونده. این کارکرد آن نهاد است که اعتماد به آن را افزایش یا کاهش می دهد. در مورد گرایش به نوسازی نیز دانشجویان همچنان سطح بالایی از خاص گرایی را در مقابل عام گرایی نشان می دهند. اما از لحاظ میزان پخشیدگی در سطح نبستاً بالایی قرار دارند. این موضوع به علت قرار گرفتن دانشجویان در معرض دانش تخصصی است.
ملاکه رفیعی امانی امیر ملکی
چکیده در پژوهش حاضر از طریق بررسی رابطه میان قشربندی اجتماعی و مصرف فرهنگی برآنیم تا علل تفاوت های مشهود در الگوی مصرف فرهنگی گروه های مختلف جوانان را باز نمایانیم. فرض اصلی این پژوهش به تأسی از نظریه بوردیو ناظر بر آن است که دسترسی افتراقی به انواع سرمایه های فرهنگی و اقتصادی، نوع سلیقه و مصرف فرهنگی متمایز جوانان را متأثر می سازد. برای بررسی این فرض نیز داده هایی در زمینه نوع مصرف فرهنگیِ (در سه حوزه مستقل موسیقی، فیلم و کتاب) 400 نفر از جوانان شهر تهران با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. یافته های حاصل از پیمایش موید آنست که: 1- میان سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی و نوع مصرف فرهنگی جوانان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 2- هرچه میزان سرمایه اقتصادی و بویژه سرمایه فرهنگی بیشتر باشد تمایل جوانان به مصرف انواع کالاهای فرهنگی نخبه گرایانه بیشتر و گرایش شان به مصرف انواع کالاهای فرهنگی عامیانه کمتر است. 3- در مجموع و با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون مشخص شد سرمایه فرهنگی دارای سهم مثبت و معناداری در شکل دهی به نوع مصرف فرهنگی است و با خروج سرمایه اقتصادی از معادله، به تنهایی 30 درصد واریانس مصرف فرهنگی را تبیین می کند.
گلی فهیمی رحمت اله صدیق سروستانی
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی نظام ارزش های موردنظر در معلمان و دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان مهاباد در هر یک از سطوح نظری، اقتصادی، زیبا شناسی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی انجام گرفت. به همین منظور پرسشنامه sov الپورت، ورنون و لیندزی با روایی سنجیده شده در طی سالهای متمادی مورد استفاده قرار گرفت. پایائی آن برای 30 نفر با روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. نمونه آماری تحقیق مشتمل بر 598 نفر (364 دانش آموز دختر و پسر و 234 معلم زن و مرد دوره متوسطه شهرستان مهاباد ) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به شیوه متناسب از لایه های مذکور گزینش گردیدند. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی به شکل مقطعی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده، با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t نمونه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد در بین نظام ارزش های معلمان و دانش آموزان مورد مطالعه، ارزش زیبا شناسی بالاترین و ارزش های اجتماعی، مذهبی، نظری، اقتصادی و سیاسی به ترتیب در رتبه های دوم تا ششم قرار دارند. نتایج حاصله نشان داد که در بین نظام ارزشهای دانش آموزان و معلمان، ارزش های اقتصادی، زیبا شناسی، اجتماعی و مذهبی تفاوت معناداری را نشان داد. در بین نظام ارشهای دانش آموزان دختر و پسر، ارزش های اقتصادی، اجتماعی و مذهبی تفاوت معناداری را نشان می دهند. در بین نظام ارزش های اقتصادی، زیبا شناسی و مذهبی در دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان مهاباد بر حسب رشته تحصیلی(علوم پایه و علوم انسانی) تفاوت معنی داری وجود دارد ولی بین ارزش های دیگر یعنی نظری، اجتماعی و سیاسی تفاوت معنادار نیست. در بین نظام ارشهای معلمان زن و مرد، تنها ارزش اجتماعی تفاوت معناداری را نشان داد. همچنین بین ارزش های اقتصادی، زیبا شناسی، اجتماعی و مذهبی در معلمان دوره متوسطه شهرستان مهاباد بر حسب رشته تحصیلی(علوم پایه و علوم انسانی) تفاوت معنی داری وجود دارد ولی بین ارزش های دیگر یعنی نظری و سیاسی تفاوت معنادار نیست. واژگان کلیدی: نظام ارزشی آلپورت، نظری، سیاسی، اقتصادی، زیبا شناسی، اجتماعی و مذهبی.
دنیا عباسی غلامرضا ارجمندی
امروزه اهمیت رسانه بر کسی پوشیده نیست. رسانه ازطریق ارائهی هنجارها و ارزشهای اجتماعی الگویی را دراختیار مخاطبانشان قرار میدهند و جامعه و ارزشهای آن را دستخوش تغییر میسازند. رسانه به دلیل تاثیر عمیق اجتماعی و فرهنگی به طور عام و سینما به دلیل ابعاد فراگیرش به طور خاص از ارزشهای ویژهای برخوردارند. مطالعه در این زمینه نشان میدهد تصویر ارایه شده از هرگروهی در رسانه هم جنبهی ایدئولوژیک دارد و هم میتواند سبب شکل گیری عقاید عامهی مردم نسبت به آن گروه باشد. از آنجا که زنان و مردان نیز به مثابه دو گروه اجتماعی هستند، بحث کلیشههای جنسیتی به میان میآید. امروزه که رسانه به یکی از مهمترین عوامل جامعهپذیر کردن افراد بدل گشته بازنماییهای جنسیتی در فیلمها اهمیت بیشتری یافته است. در واقع آنها به نوعی نشانگر تصورات فرهنگی از نقشهای مناسب زنان و مردان هستند. اگر زنان به صورت حاشیهای به تصویر کشیده شوند. این تصویر در زندگی زنان تاثیرگذار خواهد بود. نه تنها جامعه آنها را به آن شکل میبیند بلکه توقع زنان از خودشان نیز در آن سطح باقی میماند و این جاست که این جریان به مساله تبدیل میشود. هدف اصلی دراین تحقیق شناخت ویژگیهای بازنمایی زنان درفیلمهای دههی 80 است. تا از این طریق هم به ارزشهای موجود در مورد زنان پیببریم و هم به صحت فرضیات فمنیستها در سینمای ایران. زیرا آنها معتقدند زنها اغلب یا غایبند و یا در نقشهای حاشیهای و با کلیشههای زنانهی موجود بازنمایی میگردند. البته به دلیل تغییر در کلیشهها دراین تحقیق فرضشده که زنان در اکثر مقولهها در سطوح میانی بازنمایی میشوند برای این کار دو فیلم پرفروش هرسال انتخاب شد که جمعا 20 فیلم مورد بررسی قرارگرفت. برای تحلیل فیلمها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در مورد مقوله های موقعیت شغلی- نوع شغل- موقعیت تحصیلی- میزان تحصیلات- سن و فضای کنش فرض تحقیق مبنی بر تصویر زنان در سطوح میانی تایید شد. در زمینهی موضوع دیالوگها نیز که فرض شده بود هنوز زنان به موضوعات شخصی و خانوادگی میپردازند فرض ما تایید شد. اما در مورد متغیرهای خشونت و عکس العملها و وضعیت تاهل فرضها رد شدند. واژگان کلیدی: سینما- بازنمایی- جامعهشناسی- فمنیسم- کلیشه سازی- کلیشههای جنسیتی- تحلیل
زهره بزرگ نژاد امیر ملکی
بر اساس نظریات روان شناختی و جامعه شناختی فرض بر آن است که بیماری و رفتار حاصل از آن جدای از مبانی ژنتیک و زیست شناختی به وسیل? عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی شکل می گیرد. یکی از بیماری هایی که رفتار بیماری آن بیش از سایر عوامل تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی می باشد، ناباروری است. به علت اهمیت زیاد مسئله باروری و فرزندآوری در بسیاری از فرهنگ ها، پژوهش حاضر از منظر جامعه شناسی پزشکی به بررسی رفتار بیماری زنان نابارور در استان مازندران می پردازد. از اینرو به بررسی مرحل? اول (ادراک علائم)، و مرحل? آخر(رفتار کمک جویی) رفتار بیماریو همچنین الگوی درمانجویی و تاخیر در درمانجویی نیز تاثیر شرایط توانمندی و شرایط آمادگی بر هر یک از موارد یاد شده پرداخته شده است. مطالعه حاضر به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه همراه با مصاحبه به اجرا درآمده است.تعداد حجم نمونه شامل 95 زن نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری دولتی استان مازندران و ابزار سنجش، پرسشنامه اصلاح شده ادراک بیماری(ipq-r)و مقیاس مکان کنترل سلامت بوده است. نتایج حاصل شده از تحقیق حاضر همسو با تحقیقات گذشته نشان داد که: عناصر شناختی نقش عمده در درمان جویی و گزینش الگوهای درمان جویی دارد،رفتار بیماری به مثاب? یک فرایند می باشد،زنان نابارور دامنه متفاوتی ازروش های درمانی را تجربه می کنند و نیز تمایل بیشتری به گزینش الگوهای درمانجویی مدرن دارند. فرضیه اول پژوهش مبتنی بر وجود رابطه بین شرایط توانمندی و شرایط آمادگی با ابعاد ادراک بیماری تایید شده،فرضیه دوم مبتنی بر وجود رابطه بین شرایط توانمندی و شرایط آمادگی با رفتار کمک جویی تایید نشده است.فرضیه سوم مبتنی بر وجود رابطه بین شرایط توانمندی و شرایط آمادگی با الگوی درمان جویی و فرضیه چهارم مبتنی بر وجود رابطه بینشرایط آمادگی و تاخیر در درمانجویی تایید شده استو همچنین فرضیه های بعدی تحقیق مبتنی بر وجود رابطه بین ادراک بیماری و رفتار کمک جویی، رابطه بین رفتار کمک جویی و الگوی درمانجوییو رابطه بین رفتار کمک جویی و تاخیر در درمانجوییتایید شده است. از دیگر نتایج این مطالعه می توان به موارد زیراشاره کرد؛ بیشترین فراوانی پاسخگویان(59 درصد)، مربوط به کیفیت ادراک بیماری در حد متوسط بوده است. درمورد ادراک علل بیماری، بیشترین فراوانی(48 درصد) اعتقاد دارند که عوامل خطر زا تاثیرات متوسطی در علل بیماریشان دارد. درمورد رفتار کمک جویی بیشترین فراوانی( 87 درصد) رفتار کمک جویی رسمی بوده است. و همچنین، اکثریت پاسخگویان(87 درصد) در مرحله اول الگوی درمانی مدرن و در مرحله دوم الگوی درمانی سنتی(34درصد) و در مرحله سوم الگوی درمانی ترکیبی(37 درصد) را انتخاب کرده اند. در مورد تاخیر در درمانجویی نیز، اکثریت پاسخگویان(92 درصد) تاخیر در درمانجویی نداشتند.
علی اصغر منظمی تبار امیر ملکی
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی و ابعاد آن در مناطق شهری و روستایی شهرستان همدان می پردازد. شکل گیری این تحقیق بر اساس این سئوال بوده که آیا وضعیت کیفیت زندگی و ابعاد آن در مناطق شهری و روستایی شهرستان همدان با هم تفاوت دارد؟ جمعیت آماری پژوهش حاضر شامل افراد 15 تا 64 سال ساکن شهرستان همدان (اعم از مناطق روستایی و شهری) که طبق سرشماری سال 85، 457668 نفر می باشند، می شود. و از این تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد که در نهایت 396 نفر (77 نفر جمعیت از روستایی و 319 نفر از جمعیت شهری) به عنوان نمونه انتخاب و آزمون های پژوهش را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افراز spss و روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. برای سنجش فرضیات پژوهش از آزمون های آماری مان- ویتنی، کروسکال- والیس و ضریب همبستگی رواسپیرمن استفاده گردید. نتایج آزمون مان- ویتنی نشان داد که کیفیت زندگی در شهر و روستا فقط در بعد عینی کیفیت زندگی تفاوت معنا دار دارد، و در دیگر ابعاد تفاوت معنا داری وجود ندارد، کیفیت زندگی و ابعاد آن در زنان و مردان تفاوت معنا داری نداشت و کیفیت زندگی و ابعاد آن در افراد مجرد بهتر از افراد متأهل بود. همچنین آزمون کروسکال- والیس نشان داد که کیفیت زندگی و ابعاد آن (به جزء بعد روابط اجتماعی) در افراد بر اساس فضای زیست متفاوت است و کیفیت زندگی و ابعاد آن در گروه سنی جوانان بهتر از میانسالان و سالمندان است.
کینوش عمادی رجمت الله صدیق سروستانی
شبکه های اجتماعی مانند وسایل ارتباط جمعی در دنیای مدرن یکی از بسترهای کسب آگاهی و تصمیم سازی برای اعضای خود هستند با این تفاوت که در این شبکه ها، افراد امکان تعامل نزدیک با منشأ پیام را دارند و می توانند از احساس و تقابل دیگر مخاطبان نسبت به پیام ارائه شده مطلع شوند. حتی در بسیاری از زمینه ها فرد عضو شبکه می تواند در این تصمیم سازی سهیم باشد. از میان میلیون ها محتوایی که روزانه در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شود تنها معدودی از آن ها در نگرش و ایده های مخاطبان تأثیرگذار خواهند بود. مخاطب بر اساس میل و رغبت خود به گسترش این پیام ها کمک می کند و با شرکت در مباحثات مربوط به چنین موضوعاتی، در شکل گیری نهایی آن ها سهیم است. بدین معنا در شبکه اجتماعی فیسبوک، کانون های هژمونیک شکل می گیرد که این کانون ها محل رجوع افراد برای دست یابی به اطلاعات و ایده های مورد نیاز برای تصمیم هایشان می شود. این کانون ها چه ویژگی هایی دارند؟ 5-1-1.محتوای درون کانون ها بر اساس نتایج بدست آمده در تحقیق، بیشتر محتواهایی که درون کانون های قدرت در جریان هستند محتواهاییاند که اغلب سه ویژگی زیر را دارند : - دارای موضوعاتی هستند که برای افراد شبکه جزو دغدغه های عمومی محسوب می شوند، موضوعات سیاسی و اجتماعی روز در این تحقیق از اهمیت بیشتری نسبت به دیگر موضوعات برخوردار بوده اند. - محتواها به نوعی چالش برانگیز هستند و مخاطب را به واکنش و تعامل وادار می کند. این چالش برانگیز بودن، می تواند ناشی از زاویه ای باشد که به موضوع نگاه شده است . - جنس محتواهای مورد نظر اغلب تصویر و یا متون کوتاه است. 5-1-2.صاحبان کانون های هژمونیک - کانون های هژمونیک حول محور ستاره هایی تشکیل شده اند که موضوعات هژمونیک را به اشتراک می گذارند.این ستاره ها علاوه بر تعداد زیاد دوستانشان در شبکه فیسبوک، در زندگی واقعی از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردارند و زمان زیادی را در شبکه به تعامل با مخاطبان خود صرف می کنند. - کانون های هژمونیک اغلب از آنِ کسانی هستند که علاوه بر ستاره بودن در شبکه، بتوانند تعامل سازنده ای از طریق مکالمه با مخاطب برقرار نموده نظر خود را به مخاطب تحمیل ننمایند. 1. نحوه تعامل فرد نخبه در کانون هژمونیک با مخاطب - فرد نخبه، اغلب زمان زیادی برای تعامل با مخاطب خود صرف کرده، صرفاً نقش هدایتگر را در توصیف محتوا بر عهده دارد. گاهی خود مخاطب و یا مخاطبین می توانند در شکل گیری نهایی محتوا، تأثیر گذار باشند. - کانون های هژمونیک محل گسترش درخواست های فرد نخبه محسوب می شوند. بدین معنا که فرد نخبه می تواند از این کانون، اجرای عملی را از مخاطب خود درخواست نموده امیدوار باشد این درخواست توسط مخاطبان عملی گردد. بدین ترتیب در ساختار شبکه می توان شاهد گره هایی بود که این گره ها به طور خاص حامل و گسترش دهنده پیام های هژمونیک هستند. گرچه این گره ها اغلب دور ستاره ها در شبکه تشکیل می شوند اما لزوماً همه ستاره ها نمی توانند عامل ایجاد یک کانون هژمونیک باشند. البته به دلیل آنکه میزان شیوع محتوا، هرچه از کانون اصلی دورتر می شویم، کم تر می گردد( همان طور که در نمودار 16 نشان داده شده است) لذا هرچه از کانون اصلی دورتر می شویم، تأثیر گذاری پیام و امکان شیوع آن نیز کم رنگ تر می شود.نتایج حاصل از این مطالعه می تواند نقش موثری در هدایت و تأثیر گذاری شبکه های اجتماعی آن لاین بر روی افکار عمومی اعضای این شبکه و به طبع بر روی افکار عمومی افراد جامعه داشته باشد.
مجید بسحاق امیر ملکی
هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل اجتماعی ، اقتصادی وفر هنگی موثر بر پدیده سرقت (مورد مطالعه شهرستان خرم آباد ) بوده که در شش فصل تنظیم شده است . وهدف از انتخاب این موضوع علاقه محقق و اهمیت مسئله وهم چنین ریشه یابی علل وانگیزه های سرقت وارائه راهکار ها جهت کاهش وریشه کنی سرقت در شهرستان خرم آباد بوده است . در این تحقیق از تبیین نظریه های جامعه شناسی از جرم وکجروی در سطح تحلیل کلان ( نظریه اصالت ساخت وکارکرد ، نظریه تضاد ارزشها ) با جهت گیری اجتماعی وسطح تحلیل میانه ( نظریه انگ زنی ، رویکرد بی سازمانی اجتماعی ، رویکردجامعه پذیری ونظریه نظارت اجتماعی وجامعه پذیری ) استفاده شده است. این تحقیق از نوع کاربردی وبا استفاده از ابزار پرسشنامه به صورت پیمایشی جمع آوری شده است . با توجه به محدودیت جامعه آماری نیازی به روش نمونه گیری وتعداد نمونه نبوده وطی دو مرحله زمانی از 45 نفر سارق در مجتمع حرفه آموزی وکار درمانی شهرستان خرم آباد اطلاعات جمع آوری شده است . تجزیه وتحلیل داده ها دردو سطح آمار توصیفی واستنباطی صورت گرفته ودر آماراستتنباطی از آزمون t-test ، ضرایب همبستگی و پیرسون (r pearson) رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر پرداخته شده است . دراین تحقیق از هفت فرضیه استفاده شده که شش تای آن تائید و یکی رد شده است .فرضیه ها یی که اثبات شده اند بدین قرار است 1- بین پایگاه اجتماعی واقتصادی وسرقت رابطه وجود دارد 2- بین از هم گسیختگی خانواده وسرقت رابطه وجود دارد 3- بین اعتیاد به مواد مخدر وسرقت رابطه وجود دارد 4- بین بی سازمانی محل سکونت وسرقت رابطه وجود دارد 5- بین مهاجرت وسرقت رابطه وجود دارد 6- بین وضعیت تاهل وسرقت رابطه وجود دارد . در این تحقیق پیشنهاداتی همچون کم کردن شکافهای طبقاتی به صورت عینی وپایین آوردن سطح توقعات وتعریف الگوی مطلوب زندگی ، آموزش خانواده ها در مورد شیوه های فرزند پروری وتمرکز متصدیان امر بر کودکان ونوجوانانی که در معرض خشونت خانواده از هم گسیخته قرار دارد ، بهبود شرایط زندگی در محله های جرم خیز و مدیریت نظام مند اوقات وفراغت نوجوانان وجوانان ، بالا بردن سطح زندگی روستایی واز بین بردن امکانات شهرهای بزرگ وکوچک که باعث جلوگیری از مهاجرت شود ، آسان کردن شرایط ازدواج با ایجاد اشتغال وفرهنگ سازی برای ازدواجهای ساده وهمچنین مدارا کردن وتحت حمایت قراردادن افراد معتاد و بسط وگسترش انجمن های آن ا ومراکز خود گردان برای افراد معتاد ارائه گردیده است.
مرضیه محمدی امیر ملکی
عنوان این تحقیق بررسی اعتماد اجتماعی در بین شهروندان شهرستان پلدختر است.جامعه اماری این تحقیق افراد18 سال و بالاتر می باشند.وتعداد 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. در این تحقیق متغیر وابسته اعتماد اجتماعی و متغیرهای مستقل جنسیت،سن،تحصیلات، وضعیت اشتغال،احساس امنیت اجتماعی،عدالت اجتماعی وانسجام اجتماعی بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین متغیر های سن و تحصیلات با اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. بین متغیر جنسیت و وضعیت اشتغال افراد با میزان اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد،بین متغیر امنیت اجتماعی ،عدالت اجتماعی وانسجام اجتماعی با متغیر اعتماد اجتماعی رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد.
زهرا ایروانی ابراهیم حاجیانی
مفهوم هویت ملی به عنوان فراگیرترین و مهم ترین سطح هویت جمعی که از مفاهیم جدید علوم اجتماعی به شمار می رود و بر وحدت ملی و انسجام اجتماعی یک کشور تأثیرگذار است و موجب ثبات و امنیت آن کشور می شود امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تطبیقی هویت ملی در ایران ولبنان و عوامل موثر برآن در میان دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه بیروت انجام شد. متغیر وابسته که به عنوان مسأله اصلی تحقیق در نظر گرفته شده بود بررسی هویت ملی دانشجویان بود که در شش بعد اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی، زبانی، سیاسی و فرهنگی سنجیده شده و با متغیرهای مستقلی هم چون هویت قومی، فرهنگ تساهل و تسامح، جهانی شدن و عوامل فردی چون جنس، سن، ... در ارتباط و مقایسه گذاشته شده است.برای توصیف و تبیین هویت به طور کلی چارچوب مفهومی نظریه کنش متقابل نمادین که از سوی جرج هربرت مید مطرح شده است استفاده گردید. حجم نمونه آماری شامل 800 نفر دانشجویان دانشگاه تهران و بیروت است که نمونه ی هر کشور400 نفر از میان چهارقومیت عمده ایران(فارس، ترک، کرد و لر) و لبنان(شیعه، سنی، مسیحی مارونی و دروزی) به روش سهمیه ای انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است و گردآوری داده ها به وسیله پرسش نامه انجام شده است.در این بررسی برای تعیین روایی از اعتبار صوری و برای تعیین پایایی سوال ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید.
مریم طاهر اکبر زارع شاه آبادی
پیدایش ارزش ها و نگرش های جدید در جوامع کنونی به علت توسعه فن آوری ارتباطات و اطلاعات و تنوع روزافزون کالاها و خدمات و ... موجب تفاوت تجارب و آموزش های نسل فعلی از نسل قدیم و کاهش میزان بازتولید ارزش های اجتماعی در جامعه جدید می گردد و هر نسل ارزش های خاص خود را تولید می کند که متعاقباً در انتخاب سبک زندگی متفاوت آنها به وضوح مشاهده می شود. حال آنکه این تفاوت ها می تواند زمینه ساز بروز مسائل اجتماعی گردد. هدف مطالعه حاضر، بررسی تفاوت ابعاد سبک زندگی (مصرف فرهنگی، گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس) مادران و دختران شهر یزد و بررسی عوامل اجتماعی موثر بر این ابعاد است. این تحقیق به صورت پیمایش مقطعی و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه نیز از میان زنان 75-15 ساله شهر یزد با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری دومرحله ای، 200 مادر و 200 دختر مجرد آنها در پائیز 91 جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. در این تحقیق با بهره گیری از نظریه های بوردیو و اینگلهارت به عنوان چارچوب نظری، با استفاده از آزمون های t، f، همبستگی و رگرسیون به آزمون فرضیات پرداخته شد. یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار بین مصرف فرهنگی، نحوه گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران و نیز وجود همبستگی مثبت و معنادار بین درآمد خانوار با مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران می باشد. همبستگی مثبت و معنادار بین تحصیلات با مصرف فرهنگی دختران و مدیریت بدن و الگوی خرید مادران از دیگر مشاهدات در این تحقیق است. همچنین بررسی رابطه سرمایه فرهنگی با ابعاد سبک زندگی نشان از همبستگی مثبت و معنادار آن با مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مدیریت بدن و الگوی خرید لباس مادران دارد. از جمله دیگر یافته های این تحقیق می توان به همبستگی مثبت و معنادار سن با مصرف فرهنگی دختران و مادران و همبستگی منفی و معنادار آن با مدیریت بدن مادران و الگوی خرید لباس دختران و مادران اشاره نمود. نتایج به دست آمده در این تحقیق بیانگر آن است که در میان سبک زندگی دختران و مادران در شهر یزد تفاوت نسلی مشاهده می شود که ممکن است موجب بروز اختلافات در خانواده و مشکلات تربیتی برای دختران گردد.
پروانه شریفیان امیر ملکی
چکیده در سال های اخیر ضرورت مطالعه و بررسی شادکامی به عنوان عاملی تأثیرگذار در دستیابی به سازمان های اثربخش و کارا از سوی نهادهای مختلف آشکارتر شده و در این بین سبک زندگی از جمله عوامل اجتماعی مهم و موثر بر شادکامی است که در حوزه های گوناگون مورد توجه اندیشمندان علوم اجتماعی قرارگرفته است. هدف عمده و اصلی این پژوهش، آزمون رابطه ی «سبک زندگی با شادکامی در میان کارکنان مرد شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان» می باشد. تحقیق حاضر از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی و از نظر زمانی مقطعی است (نیمه اول سال1391). جامعه ی آماری آن کلیه ی کارکنان مرد شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان در هفت گروه شغلی مدیر، سرپرست، کارشناس، تکنسین، کارمند اداری، کارگر اجرایی ماهر و کارگر اجرایی ساده می باشد که در سال 1391، 14860 نفر بوده اند و حجم نمونه ی مقتضی بر اساس فرمول کوکران 382 نفر تعیین شده که به دلیل توزیع بیشتر پرسشنامه، 475 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفته است. ابزار سنجش این تحقیق مشتمل بر دو پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد و پرسشنامه ی محقق ساخته ی سبک زندگی است. با کنکاش درسوالات و فرضیات پژوهش دریافتیم که میانگین احساس شادکامی در بین کارکنان مرد شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان، 38/48 بوده است که در این راستا میانگین نمره ی شادکامی مدیران 29/53 ارزیابی شد که از سایر گروه های شغلی بیشتر است. همچنین دریافتیم که سه نوع سبک زندگی توده، میانمایه و نخبه در این گروه های شغلی مشاهده می شود. از طرف دیگر، نتایج حاصل شده از تحقیق حاضر مبتنی بر وجود تفاوت معنی دار بین دو متغیر سبک زندگی و رده شغلی است. در ادامه نیز بررسی های به عمل آمده حاکی از وجود رابطه ی معنی دار بین سبک زندگی و شادکامی کارکنان مرد شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان می باشد. و نیز با توجه به یافته های این پژوهش نتیجه گرفتیم که متغیرهای اوقات فراغت و اولویت های هزینه ای در مقایسه با مصرف فرهنگی سهم بیشتری در شادکامی افراد دارند، بطوریکه مدل بدست آمده از متغیرهای موثر، بر اساس رگرسیون چندگانه با روش گام به گام، 38/0 درصد از واریانس شادکامی در جامعه ی آماری را تبیین می کند واژگان کلیدی: سبک زندگی، جامعه مصرفی، مصرف فرهنگی، مصرف، زیبایی شناختی کردن زندگی روزمره، اوقات فراغت، اولویت های هزینه ای، شادکامی، کیفیت زندگی.
راحیل کریمزاده سید محمد شبیری
هدف از انجام این پژوهش ؛ بررسی عوامل اجتماعی-اقتصادی موثر بر عملکرد زنان به منظور حفظ محیط زیست(مطالعه موردی استان یزد) می باشد . همچنین متغیرها در رابطه و تحلیل همبستگی به صورت متغیرهای مستقل (زمینه ای)، متغیرهای واسطه ای و متغیرهای وابسته (اصلی) تعریف شده است. در این مورد متغیرهای زمینه ای اثرگذار بر متغیر اصلی یعنی نگرش، معاشرت، رفتار و دین است. متغیرهای مستقل (سن، تحصیلات، وضعیت تأهل ، وضعیت اشتغال ، سکونت ودرآمد ) از طریق متغیر واسطه ای (مشارکت و آگاهی) بر متغیر وابسته (عملکرد زنان(تأثیر می گذارد. عوامل تاثیر گذاربرعملکرد زیست محیطی زنان در استان یزد، دو دسته اند عوامل های اجتماعی و شاخص های اقتصادی ارزیابی شده است. در مورد شاخص های اجتماعی خصوصیات فردی زنان چون سن و میزان تحصیلات، و شاخص های اقتصادی؛ اشتغال و میزان درآمد بر میزان عملکرد آنان تأثیر می گذارد. این عوامل به دلیل کمی بودن توسط آزمون t سنجیده شده است. ولی مولفه هایی مانند نگرش ، رفتار ، معاشرت و پای بندی به ارزش های دینی به دلیل کیفی بودنشان، با رد و یا تایید سوال های مربوطه تحلیل شده اند. روش تحقیق برای جمع آوری داده ها از روش کمی استفاده خواهد شد. ابزار مورد استفاده در این مطالعه ، پرسشنامه و نرم افزارspss است که پایایی کلی طیف نگرش به وسیله آزمون t سنجیده خواهد شد. جامعه آماری طبق جدول مورگان؛ زنان بالای 18 سال شهری شامل 384 نفر و زنان ساکن روستایی بالای 18 سال شامل380 نفر می باشند. میانگین سن پاسخگویان 35 و کمترین سن 18 و بیشترین 50 به بالا است. که ظرفیت مثبت و مطلوبی برای گرایش به عملکرد زیست محیطی محسوب می شود. نتیجه گیری: نتیجه آمار پژوهش حاضر نشان داده است که نگرش ، رفتار ، معاشرت و پای بندی به ارزش های دینی بر عملکرد حفاظت از محیط زیست زنان ساکن استان یزد تأثیر داشته است .بین عوامل اجتماعی ،تحصیل بیشترین نقش را داشته است و همچنین بین عوامل اقتصادی ،اشتغال و درآمد نقش مهمی در عمکلرد زنان داشته اند.
بیتا رضایی دولت آباد امیر ملکی
تحقیقات جامعه شناختی کمتر به بررسی نشانگان فرهنگی فردگرایی و جمع گرایی و انواع آن پرداخته است . پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط میان نشانگان فرهنگی فردگرایی و جمع گرایی با متغیرهای زمینه ای و برخی متغیرهای اجتماعی در دنبال می کند . اول بررسی توزیع الگوهای فرهنگی فردگرایی – جمع گرایی در سطح خرد و سپس بررسی روابط عللی در میان سازه های فردگرایی - جمع گرایی افقی وعمودی با برخی متغیرهای زمینه ای و متغیرهای اجتماعی ( سرمایه اجتماعی ، احساس عدالت اجتماعی ، احساس امنیت اجتماعی ، ذهنیت مذهبی ، تحرک جغرافیایی ، قانون گرایی ، عام گرایی – خاص گرایی ) در بعد علل و پیامدها . این تحقیق به روش پیمایشی میان دانشجویان دانشگاه پیام نور ( مراکز دانشگاهی چهارگانه مرکز تهران ) انجام شده است . نتایج توصیفی نشان می دهد الگوی بارز شخصیتی در میان دانشجویان جمع گرایی افقی می باشد . همچنین نتایج تبیینی نشان می دهد متغیرهای ذهنیت مذهبی با فردگرایی افقی و احساس عدالت اجتماعی با فردگرایی عمودی و احساس عدالت اجتماعی ، ذهنیت مذهبی و جنسیت با جمع گرایی عمودی و سرمایه اجتماعی و ذهنیت مذهبی با جمع گرایی افقی رابطه معنادار دارند .
علی اصغر اسکندری امیر ملکی
حقوق شهروندی از جمله مفاهیمی است که سابقه طولانی در بین نظریه های علوم انسانی و اجتماعی دارد و پیدایش آن را به دولت شهرهای یونان و روم باستان نسبت می دهند . معنی و کاربرد امروزین آن مربوط به تحولات اجتماعی بعد از قرون وسطی مغرب زمین و عصر روشنگری (رنسانس) می باشد که به عنوان یکی از مولفه های توسعه در جوامع مدرن و مردم سالار مطرح گردیده است . همچنین اغلب این گونه حقوق در متون مذهبی و به ویژه دین اسلام یافت می شود. با توجه به اهمیت مساله، پس از مروری بر ادبیات و مبانی نظری مرتبط، چارچوب نظری تحقیق با تکیه بر نظرات تی. اچ. مارشال، برایان اس. ترنر، تالکوت پارسونز، یورگن هابرماس و کارل مارکس تدوین گردید و چهار متغیر مستقل: استفاده از رسانه های ارتباط جمعی، حضور در عرصه عمومی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نگرش به حقوق شهروندی با ابعاد و مشخصه های مربوطه مطرح و با متغیر وابسته(میزان آگاهی از حقوق شهروندی) در رابطه قرار گرفتند که هر چهار فرضیه مطروحه با درجاتی از اطمینان لازم تایید گردیدند. با انجام آزمون رگرسیون میزان تاثیر متغیرهای مستقل مذکور به دست آمد که متغیرهای : نگرش به حقوق شهروندی و حضور در عرصه عمومی بیشترین ضریب تاثیر را در این زمینه داشتند. جامعه آماری، دانشجویان متعلق به خانواده های شهدا، جانبازان و آزادگان دوران انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی هشت ساله و پس از جنگ بودند که در سال تحصیلی 92-1391 در دانشگاه ها و موسسسات آموزش عالی استان زنجان به تحصیل اشتغال داشتند. حجم کل جامعه آماری 2699 نفر بودند که با استفاده از دو روش نمونه گیری: تصادفی طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده تعداد 337 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. روش تحقیق از نوع کمی پیمایشی و اسنادی و ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. نوع اعتبار پرسشنامه، اعتبار صوری است و پایائی آن به کمک آلفای کرونباخ برابر با 72/ می باشد که بعد از آزمون اولیه بر روی 40 نفر از پاسخگویان به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده های خام با استفاده از آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، شاخصهای تمایل به مرکز و پراکندگی از آن و همچنین آزمونهای آمار استنباطی از جمله ضرایب همبستگی، رگرسیون، تفاوت میانگین و با نرم افزار spss انجام شد. سطوح سنجش متغیرها، اسمی، ترتیبی و فاصله ای می باشد.
صادق اکبری اقدم رحمت الله صدیق سروستانی
چکیده: تحقیق حاضر به بررسی رابطه میان پایگاه اجتماعی اقتصادی و نگرش به عدالت اجتماعی بین حوزویان و دانشگاهیان شهر قم می پردازد و علاوه بر آن با بررسی تفاوت نگرش حوزویان و دانشگاهیان نسبت به همه متغیرها و همچنین سنجش تجربی ابعاد نگرش به عدالت اجتماعی و متغیر پایگاه اجتماعی اقتصادی و سایر متغیرهای زمینه ای ، عوامل موثر بر نگرش به عدالت اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد. در بخش نظری این تحقیق از دیدگاه های برخی اندیشمندان مسلمان و غربی در خصوص عدالت استفاده شده ولی در معرفی و تعریف متغیرها از کتاب درک ایرانیان از عدالت اثر داریوش یعقوبی که به تحلیل داده های موج دوم طرح پیمایش ملی ارزش ها و نگرش ها در سال 1382پرداخته استفاده شده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته است و واحد تحلیل در تحقیق حاضر فرد می باشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه حوزویان و دانشگاهیان (افراد در حال تحصیل حوزه و دانشگاه) شهر مقدس قم که در مقاطع تحصیلی لیسانس ، فوق لیسانس ، دکترای دانشگاهی و یا معادل حوزوی آن به ترتیب سطح 2 ، 3 و 4 تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران و به ترتیب400 نفر از حوزویان و 400 نفر از دانشگاهیان به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند و برای انتخاب نمونه ها بصورت خوشه ای و از کلیه مقاطع تحصیلی و متناسب با حجم آن ها به صورت سهمیه ای ، فرد نمونه انتخاب و با استفاده از ابزار پرسشنامه و به شیوه مصاحبه اطلاعات مربوط به هر کدامیک از پاسخگویان گردآوری شده است. مهمترین نتایج این تحقیق: بین پایگاه اجتماعی اقتصادی و نگرش به عدالت اجتماعی حوزویان و دانشگاهیان شهر قم رابطه معناداری وجود دارد.نگرش به عدالت اجتماعی دربین حوزویان و دانشگاهیان تفاوت معناداری دارد.پایگاه اجتماعی اقتصادی حوزویان و دانشگاهیان تفاوت معناداری دارد.معیارهای عدالت حوزویان و دانشگاهیان شهر قم تفاوت معناداری دارد. نگرش به ساختار طبقاتی از سوی حوزویان ودانشگاهیان شهر قم تفاوت معناداری ندارد. ارزیابی فاصله طبقاتی وضع فعلی نسبت به گذشته از سوی حوزویان ودانشگاهیان شهر قم تفاوت معناداری دارد. ارزیابی فاصله طبقاتی آینده نسبت به حال از سوی حوزویان ودانشگاهیان شهر قم تفاوت معناداری دارد. نگرش درباره دلایل فقر از سوی حوزویان و دانشگاهیان شهر قم تفاوت معناداری ندارد. نگرش سیاسی حوزویان و دانشگاهیان شهر قم تفاوت معناداری دارد.میزان احساس محرومیت نسبی دانشگاهیان با حوزویان شهر قم تفاوت معناداری دارد.
صدیقه الهایی سحر امیر ملکی
چکیده کیفیتزندگیاحساسیازرضایتیاعدمرضایتدرموردجنبه هایمختلفومهمزندگیفردمی باشدکهحوزه هایروانی،اجتماعی،اقتصادیوخانوادگیراشاملمی شود. بیناینابعادارتباطمتقابلیوجودداردولیمی توانآنرابهصورتمستقلنیزموردبحثقرارداد . سازمانبهداشتجهانی،کیفیتزندگیرادرکافراداززندگی،ارزشها،اهداف،استانداردهاوعلایقتعریفکردهاست. امروزهدربررسیکیفیتزندگیافرادبهمبحثرابطهزناشوییبرمی خوریمکهیکیازقوی ترینرابطه هایانسانیاستوچگونگیاینرابطهپیامدهایگوناگونیبرایهمسران،فرزندان،ودیگراعضایخانوادهودرنهایتجامعهدارد. هدفازانجامتحقیقحاضربررسیرابطهکیفیتزندگیورضایتزناشوییدرزنانمتأهلشهراهوازمیباشد. برایانجاماینتحقیق،شهراهوازدرنظرگرفتهشدونمونهایبهحجم 380 نفراززنانمتأهلشهراهواز،باروشنمونهگیریخوشهایچندمرحلهایانتخابشدندودرپژوهشمورداستفادهقرارگرفتند. تحقیقموردنظرازنوعرابطهایبودهوبصورتهمبستگیانجامگردیدهاست. ابزارمورداستفادهبرایجمعآوریاطلاعات،پرسشنامهکیفیتزندگیwhoqoi- brefوپرسشنامهرضایتزناشوییenrichبودکهپسازاجرایدوپرسشنامهبرایتبیینرابطهازضریبهمبستگیپیرسونورگرسیوناستفادهشد. پسازآزمونفرضیههایموردنظرتحقیق،محققبهایننتیجهرسیدکههمهمولفههایکیفیتزندگیبارضایتزناشوییارتباطمعنیداردارند. یعنیهرچهافرادازلحاظکیفیتزندگیدرسطحبالاتریباشندرضایتزناشویینیزبیشترمیشود. همچنیننتایجتحلیلرگرسیونگامبهگامنشاندادکهپیشبینیرضایتزناشوییزنانبراساسمولفههایکیفیتزندگی (غیرازارتباطاجتماعی) آنهامعناداراست.تحلیلرگرسیونگامبهگامنیزنشاندادکهمولفهسلامتروانیباپیشبینی 5/61 درصدازواریانسهایرضایتزناشوییبیشترینتوانرادرپیشبینیاینمتغیردارد. واژگانکلیدی: کیفیتزندگی،رضایتزناشویی
سودابه ادریسی کلور غلامرضا غفاری
در نوشته های حاضر یافته های نظری و تجربی مربوط به کیفیت شغلی و تعهد کاری در بین کارکنان سازمان های اداری مورد تاکید است.هدف این پایان نامه بررسی رابطه بین کیفیت زندگی شغلی و قابلیت فردی نیروی انسانی بر وجدان وتعهدکاری کارکنان کادراداری دادگستری های شهررشت به عنوان یک نهاد دولتی -خدماتی می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداری که به صورت رسمی وپیمانی وقراردادی، شاغل دردادگستریهای شهر رشت است که از این جامعه نمونه ای به حجم 126 نفر انتخاب و داده های تحقیق از آنها جمع آوری شده است.در پژوهش حاضر از روش تحقیق پیمایشی و تکنیک پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهدکه همبستگی مستقیم و متوسطی بین متغیر وابسته وجدان وتعهد کاری با متغیر مستقل کیفیت زندگی شغلی و متغیرهای تشکیل دهنده آن نظیر درک عدالت سازمانی و اعتماد سازمانی و سبک مدیریت و متغیر قابلیت ارتباطی تعاملی وجود دارد. همچنین رابطه معکوس و متوسطی بین متغیر بیگانگی از کار با متغیر وجدان وتعهد کاری ورابطه مستقیم و ضعیفی بین متغیرهای ، رضایت ازمحیط کار و قابلیت های انسانی با وجدان و تعهد کاری وجود دارد . در بررسی رابطه بین متغیر وجدان وتعهدکاری یامتغیر قابلیت های فردی نظیر سابقه شغلی و تحصیلات وپست سازمانی و نوع استخدام متغیرهای زمینه ای سن و جنس و وضعیت تاهل نتایج داده ها نشان می دهد که بین متغیرها رابطه مستقیمی وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون خطی و چند متغیره نشان می دهد فقط233/0 از واریانس متغیر وابسته وجدان و تعهدکاری بوسیله متغیر کیفیت زندگی شغلی(متغیر مستقل) قابل تبیین می باشد و 7/76 درصد آن تحت تاثیرعواملی خارج ازمدل می باشد وهمچنین فقط02/ 0 متغیر وابسته توسط متغیر قابلیت انسانی قابل تبیین می باشد
مریم حسینی حاصللو امیر ملکی
مهاجرت، به ویژه مهاجرت تحصیلکردگان یکی از مسائلی است که اهمیت آن در کشورهای کم رشد بیشتر است، زیرا برای رشد و توسعه نیازمند نیروی انسانی متخصص هستند. در همین راستا بررسی عوامل مرتبط با تمایل به مهاجرت ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه ی نظام ارزشی افراد و تمایل به مهاجرت می باشد. روش تحقیق به صورت پیمایش است که با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است. حجم نمونه شامل 351 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، در رشته های هنر، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم اجتماعی و مدیریت می باشد. پس از بررسی نظرات حوزه نظام ارزشی (آلپورت، روکیج و شوارتز)، برای سنجش ساختار نظام ارزشی از نظریات و تست "ارزش ها شوارتز" (svs) ، استفاده شده است. از بین نظریات مطرح در زمینه مهاجرت (راونشتاین، لی، منگالام و شوارزوللر و گیدنز)، نظریه "لی" مورد استفاده قرار گرفت، و با استفاده از نظریات لی عوامل دافعه ی مبدأ و جاذبه ی مقصد نیز در کنار نظام ارزشی مورد بررسی قرار گرفت. فرضیات اصلی پژوهش عبارتند از: 1)به نظر می رسد، بین ارزش محافظه کاری و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 2) به نظر می رسد، بین ارزش توجه به ماورای خود و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 3) به نظر می رسد بین ارزش آمادگی برای تغییر و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 4) به نظر می رسد بین ارزش توجه به خود و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 5) به نظر می رسد بین عوامل دافعه ی مبدأ و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 6) به نظر می رسد بین عوامل جاذبه ی مقصد و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ارزش محافظه کاری با تمایل به مهاجرت رابطه ی معکوس وجود دارد، بین ارزش آمادگی برای تغییر و تمایل به مهاجرت رابطه ی مستقیم وجود دارد. اما بین ارزش های توجه به خود و توجه به ماورای خود با تمایل به مهاجرت رابطه معناداری وجود ندارد. عوامل دافعه ی مبدأ برای تبین تغییرات تمایل به مهاجرت مدل خوبی بوده و از بین این عوامل، فشار آداب و رسوم سنتی بر تحصیلکردگان، کنترل اندیشمندان، بی ثباتی نظام اقتصادی و منزلت پایین اندیشمندان در جامعه با تمایل به مهاجرت دارای رابطه مستقیم می باشند. عوامل جاذبه ی مقصد نیز مدل خوبی برای تبیین تغییرات تمایل به مهاجرت می باشد که از بین این عوامل، آزادی فردی و تجهیزات و امکانات رفاهی و دانشگاهی در کشورهای پیشرفته با تمایل به مهاجرت دارای رابطه مستقیم می باشند و درآمد مناسب در کشورهای پیشرفته به عنوان عامل جاذبه ی مقصد تأثیر معناداری بر تمایل به مهاجرت ندارد.
یوسف بیانلو امیر ملکی
بیان مساله: با توجه به اینکه شناخت کیفیت زندگی خانوارها، یکی از موارد بسیار مهم در حوزه تعیین سبک زندگی کنشگران اجتماعی می باشد، لذا پژوهش حاضر به دنبال مطالعه و بررسی جامعه شناختی کیفیت زندگی سرپرستان خانوارهای شهرستان زنجان می باشد. در واقع سوال اصلی تحقیق این بوده که وضعیت کیفیت زندگی خانواده ها و خانوارهای شهرستان زنجان چگونه بوده و عوامل و فاکتورهای موثر در تغییر کیفیت زندگی در بین سرپرستان خانوارهای شهر زنجان چیست؟ روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به صورت روش کمی انجام گردیده و با استفاده از شیوه پیمایشی اجرا گردیده است که ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه سرپرستان خانوارهای شهرستان زنجان می باشد که طبق نتایج آخرین سرشماری انجام یافته(در سال 1390) تعداد آنها 110943 خانوار بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 390 خانوار به عنوان جمعیت انتخاب گردیده و سرپرستان آنها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افراز spss استفاده گردیده و جهت بررسی فرضیات تحقیق، بر اساس سطح سنجش متغیرهای مورد بررسی از روش های آماری توصیفی و استنباطی همانند ضرایب همبستگی(اسپیرمن، پیرسون و ... ) و آزمون های آماری پارامتریک( آزمون t، تحلیل واریانس و ... ) استفاده گردیده است. یافته های تحقیق: بر اساس تحلیل داده های جمع آوری شده، بین اغلب متغیرهای زمینه ای(همانند سن، سواد، تاهل و ... ) با متغیر سبک زندگی و مولفه های آن رابطه معنادار وجود داشت. همچنین بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، کیفیت زندگی و سبک زندگی و مولفه های آن رابطه معناداری وجود داشت.
خسرو شریفی جمال خسروی
موضوع پژوهش حاضر ، بررسی عوامل موثر بر مشارکت سیاسی داشجویان در سطح شهر بوکان می باشد . در این پژوهش ، با توجه به ویژگی ها ی سیاسی ، تاریخی و اجتماعی خاص مناطق کردنشین ، تلاش شده است که در کنار عاملیت متغیرهای روانی _ اجتماعی موثر بر مشارکت سیاسی ، به نقش و تأثیر متغیرهای خاص از جمله نگرش اقلیت ها نسبت به ساخت قدرت سیاسی و دسترسی به قدرت نیز توجه شود . جامعه ی آماری این مطالعه شامل کل دانشجویان مشغول به تحصیل در شهرستان مذکور در سال 1391 بود که نمونه ای به حجم 384 نفر به تفکیک دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد انتخاب گردید و با روش پیمایش حضوری ، داده ها جمع آوری شد .یافته ها نشان می دهند که تأثیر متغیرهای بی معنایی سیاسی، احساس تبعیض قومی ، بی تفاوتی سیاسی، اعتراض سیاسی ، بی قدرتی سیاسی ، احساس اثربخشی سیاسی، وفاداری سیاسی، حساسیت سیاسی، احساس رضایت از نتایج برنامه ها و پاداش حاصل از فعالیت های سیاسی بر میزان مشارکت سیاسی افراد ، کاملاً مشهود است . ضرایب تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیر اعتراض سیاسی ، مناسب ترین تبیین کننده ی مشارکت سیاسی دانشجویان است .
زهره نیازی پروانه دانش
اعتیاد به مواد مخدر یک مسئله ی اجتماعی است که تبعات بسیاری را بر فرد و جامعه به دنبال دارد این مسئله به تازگی زنان را نیز درگیر خود نموده است. از آن جا که پیامدهای اعتیاد زنان بر جامعه بسیار ناگوارتر از پیامدهای اعتیاد مردان است، پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر اعتیاد زنان معتاد زندانی در زندان مرکزی اصفهان انجام شده است. در این پژوهش از روش کیفی استفاده گردیده است. اطلاعات از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 22 نفر از زنان معتاد زندانی در زندان مرکزی اصفهان جمع آوری و با استفاه از روش نظریه ی داده بنیاد، تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهدکه پدیده ی مصرف مواد مخدر در زنان و ارتکاب انحرافات اجتماعی (سرقت، تن فروشی، فروش مواد و تکدی گری) به عنوان پدیده های محوری پژوهش می باشند. همچنین «آلوده بودن محیط خانواده به مواد مخدر»، «نوع منطقه ی محل سکونت»، «تنش در زندگی» و «ارتباط با دوستان معتاد» از شرایط علی اثرگذار بر پدیده های محوری می باشد. شرایط میانجی برای وقوع این پدیده نیز شامل «وجود فرزند»، «نوع شغل»، «میزان تحصیلات»، «میزان درآمد خانوادگی» و «روابط نامناسب خانوادگی» است. زنان معتاد در خصوص این پدیده، راهکارهایی مانند بزهکاری (سرقت) و تبهکاری (تن فروشی، فروش مواد، تکدی گری) را در پیش می گیرند تا باعث افرایش درآمد و تامین هزینه موادشان شوند. همچنین ترک خانواده معتاد و قطع ارتباط با دوستان معتاد از دیگر راهکارهایی است که توسط آنان جهت ترک مصرف مواد به کار گرفته می شوند. پیامدهای حاصل از این پدیده بر زنان شامل «فراموشی موقت تنش ها»، «مشکلات جسمی و روحی»، «روابط نامناسب خانوادگی»، «اشتغال به کار در مشاغل پایین و کم درآمد»، و «مجازات زندان به دنبال انجام انحرافات اجتماعی» بوده است که هر کدام تبعات فردی و اجتماعی بسیاری به همراه دارد. نتایج نشان می دهد، مهمترین عامل موثر بر اعتیاد زنان، مصرف مواد مخدر توسط اعضای خانواده، مخصوصا پدر، مادر و شوهر و سکونت در منطقه ی آلوده به مواد مخدر است، بنابراین اگر به این موارد در خصوص اعتیاد زنان توجه داشته باشیم، خواهیم توانست راهکارهایی برای کمک به آنان ارائه دهیم.
لیلا سمیعی امیر ملکی
هدف از انجام این تحقیق، بررسی جامعه شناختی مدیریت بدن با تکیه بر مصرف لوازم آرایشی در بین کارکنان زن شرکت راه آهن تهران می باشد. مدیریت بدن به معنی دستکاری و نظارت مستمر ویژگی های ظاهری ومرئی بدن است. که در این پژوهش به سه سطح نوع اول، دسته ای از لوازم آرایش که معمولاً به طور متداول و تقریباً همه زنان در هر سطحی از زندگی از آنها استفاده می کنند. سطح نوع دوم، دسته ای از لوازم آرایش که به طور متداول در زندگی استفاده نمی شود بلکه نمایانگر سطح بالاتری از مدیریت بدن در حوزه آرایش است. سطح نوع سوم، اشاره به انواعی از اقدامات آرایشی و بهداشتی است که نشانگر بالاترین سطح مدیریت بدن در حوزه آرایش است ، تقسیم بندی شده است. در این پژوهش از رویکرد نظری جامعه شناسان در حوزه مدیریت بدن استفاده شده است. طبق این رویکردها، سرمایه فرهنگی، تصویر از بدن، پذیرش اجتماعی، سن، تاهل و تحصیلات بعنوان شش متغیر مستقل و تاثیر گذار بر مدیریت بدن در حوزه آرایش مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان زن شرکت راه آهن تهران می باشندو تعداد نمونه برابر با 250 نفر است که به روش طبقه ای متناسب انتخاب شده اند. روش این تحقیق پیمایش و ابزار آن پرسشنامه می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه فرهنگی بر روی مدیریت بدن در حوزه آرایش تاثیر گذار است ولی تاثیر پذیرش اجتماعی مورد تایید قرار نگرفت. همچنین تأثیر تصویر از بدن، تحصیلات و سن تایید شد ولی تاهل تاثیری بر مدیریت بدن در حوزه آرایش نداشت.
فاطمه کبیری امیر ملکی
با گذر از جامعه سنتی و توسعه یافتن و مدرن شدن جوامع، انسان با پیشرفت های زیادی در زندگی مواجه شده است به گونه ای که میانگین سن انسان در سده بیستم ، ده سال و یا حتی بیشتر افزایش یافته است . در سال های اخیر شاهد روند رو به رشد نرخ خودکشی نسبت به بیست سال گذشته هم در جنس مردان و هم در زنان، هستیم . اقدام به خودکشی به عنوان یکی از علل مهم مرگ و میر محسوب شده و از این نظر که عمدتاً افراد جوان و مولدرا در معرض فوت قرار می دهد یکی از اورژانس های مهم طبی نیز تلقی می گردد. پیشگیری از اقدام و مرگ ناشی از خودکشی نیازمند احاطه بر اطلاعات وسیع در مورد شرایط اجتماعی ، اقتصادی جامعه ، موقعیت فرهنگی و اعتقادات اقدام کنندگان و ایجاد امکانات لازم جهت دسترسی سریع و به موقع موارد اقدام به خودکشی می باشد.تاکنون تحقیق جامعی در مورد عوامل زمینه ساز و مستعد کننده اقدام به خودکشی در کشور ما انجام نشده و اگر هم جسته و گریخته تحقیقی صورت گرفته ، اولاً محدود و موضعی بوده ،ثانیاً مقطعی و در مدت زمان کوتاه انجام شده و ثالثاً تنها بر روی موارد ارجاعی به اورژانس ها انجام شده که قابل تعمیم به کل جامعه نبوده و اطلاعات حاصل از آنها از اطمینان کافی جهت برنامه ریزی و تهیه شرایط لازم جهت پیشگیری از خودکشی توسط سیستم بهداشتی ، درمانی و سیاست گذاران و برنامه ریزان در جامعه برخوردار نبوده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی گذشته نگر رفتارهای خودکشی در سطح استان خراسان رضوی انجام گرفته است. در این بررسی عوامل اثرگذار بر رفتارهای خودکشی مانند سن، جنسیت، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات ،ماه و سال، شغل،بیماری های جسمی و روانی، روش خودکشی،محل سکونت ،طلاق ،بیکاری و شاخص های توسعه یافتگی مناطق شناسایی شده است.
افسانه زندی فرح ترکمان
ارتباط اولین شرط شکل گیری جامعه است بنابراین بشر تا امروز در صدد این امر برآمده است که شیوه های جدیدی را در برقراری ارتباط در حیطه های فردی و اجتماعی کشف و یا خلق نماید. گونه های ارتباطی چون: ارتباطات کلامی، ارتباطات غیر کلامی، ارتباطات میان فردی، ارتباط جمعی و... همگی، مرتبا در حال انتقال، دریافت، تولید و بازتولید چیزی نیستند جز معنا . هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر سرمایه های اجتماعی- فرهنگی افراد بر معنایی است که در ارتباطات اجتماعی شکل می گیرد و منتقل می شود. آینکه آیا تولید معنا و یا به عبارتی برداشت از حجاب در چرخه تولید و بازتولید معنا در عرصه اجتماعی بطور کامل انتقال میابد یا خیر ؛ اهمیت فرا وان دارد. تحقیقات مرتبطی که در زمینه لباس صورت گرفته در این پژوهش به چهار بخش، مطالعات روانشناختی، مردم شناختی، دینی و جامعه شناختی تقسیم شده است که اگرچه همگی در باب لباس هستند اما هیچیک به وضوح به مسئله معنا نپرداخته اند. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش است که با ابزار پرسشنامه به سنجش میزان تاثیر سرماه های فرهنگی اجتماعی افراد بر برداشت از حجاب آنها پرداخته است، بدین منظوربا استفاده از روش دلفی یک طیف یازده قسمتی استاندار شامل 27 عکس از حجاب کامل تا بدون حجاب تهیه شده و از پاسخگویان خواسته شد تا از یک تا یازده به عکسها نمره دهند، نمره یک معرف "حجاب کامل" و نمره یازده معرف" بدون حجاب" بود. طبق نتایج بدست آمده پاسخگویان بیشترین نمره یک را به تصویر شماره 3 (میانگین 75/8% ) و کمترین نمره یک را به تصویر شماره 15(میانگین 31/3%) دادند. نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد با رد فرض صفر رابطه معناداری بین سرمایه های فرهنگی و برداشت از حجاب وجود ندارد، بعلاوه با رد فرض صفر در رابطه بین سرمایه اجتماعی و برداشت از حجاب رابطه معناداری بین این دو نیز وجود ندارد، اما میان شاخص اعتماد اجتماعی که از ابعاد سرمایه اجتماعی است تایید شده و با افزایش اعتماد برداشت افراد از حجاب نیز بیشتر می شود. در ارتباط با پایگاه اجتماعی و برداشت از حجاب نیز با رد فرض صفر رابطه معناداری آنها نیز تایید نمی شود. در ارتباط با متغیرهای زمینه ای و وابسته، رابطه بین جنس و تاهل تایید و رابطه بین تحصیلات و سن با متغیر وابسته رد شد. در نهایت چهار متغیر سن، جنس، تحصیلات و پایگاه اقتصادی اجتماعی معنادار شدند
اعظم احمدی پروانه دانش
در معنای اصطلاحی، سبک زندگی شیوه زندگی یا سبک زیستن است که منعکس کننده ی گرایش ها و ارزش های یک فرد یا یک گروه است، عادات، نگرش ها، سلیقه ها، معیارهای اخلاقی، سطح اقتصادی و ... که با هم، طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را می سازد. سبک زندگی، روشی است که افراد در طول زندگی انتخاب کرده اند و در واقع همان بخش از زندگی است که عملأ تحقق می یابد. زیربنای آن در خانواده پی ریزی می شود و متأثراز فرهنگ، نژاد، ارزش ها، باور ها، علائق و انتخاب های افراد… است. تغییرات سبک زندگی در میان مادران و دختران، بیش تر از پسران و پدران مشهود است. دختران نسل جدید نگاهی متفاوت نسبت به خانواده و نقش های سنتی زنان و پذیرش کلیشه های جنسیتی دارند و به دنبال سبک زندگی متفاوت تری از مادران خود می باشند. پرداختن به وضعیت سبک زندگی زنان هم موجب شناخت زنان به عنوان نیمی از پیکره اجتماع و هم موجب شناخت بهتر جامعه جدید خواهد شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی –پیمایشی به منظور بررسی وضعیت سبک زندگی زنان و با تأکید بر مقایسه مادران و دختران در شهر گرگان در سال 1392 می باشد. نمونه گیری به روش خوشه ای بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه زنان 15 تا64 سال ساکن در شهر گرگان بودند که بر اساس فرمول کوکران 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. با تدوین پرسشنامه و توزیع آن در میان جامعه آماری مورد نظر و تجزیه و تحلیل آن ها، در نهایت نتایجی به دست آمده است. مهمترین نتایج به دست آمده نشان می دهد که سبک زندگی مادران و دختران با هم متفاوت است. همچنین مصرف موسیقی، مصرف کتاب و شیوه های گذران اوقات فراغت در بین مادران و دختران متفاوت است و در مصرف فیلم، عادات غذایی و مصرف لباس تفاوتی در بین مادران و دختران مشاهده نمی شود.
زهرا محمدی رحمت اله صدیق سروستانی
نهاد علم و دانشگاه فرهنگ خاص خود را دارد که همانند سایر پدیده¬ها در گذر زمان تحولاتی داشته است. به¬نظر می¬رسد فرهنگ دانشگاهی ایران طی سال¬های اخیر تغییر کرده است. این پژوهش درصدد است تا دگرگونی فرهنگی در دانشگاه را بررسی و پیامدهای آن را مورد مطالعه قرار دهد. با توجه به هدف این پژوهش که فهمِ شیوه درک، تفسیر و معناسازی افراد جامعه مورد نظر است، لذا روش پژوهش از نوع کیفی است و به منظور ورود به ساحت معنایی از نظریه مبنایی (gt) استفاده شده است. در این مطالعه 34 نفر از نسل های سه گانه استادان علوم اجتماعی دانشگاه های دولتی شهر تهران از طریق نمونه گیری هدفمند و نظری مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. کد گذاری، استخراج داده ها و سازمان دهی آنها با استفاده از نرم افزار اطلس تی انجام شده است. تحلیل نهایی پژوهش در قالب یک مدل نظری با خط سیر داستانی دگرگونی فرهنگی در جهت گسترش بی هنجاری فرهنگ تولید و انتقال دانش پیرامون پدید? مرکزی جذب، ارزیابی و ارتقاء علمی استادان دانشگاه پدیدار گشت. یافته های تحقیق نشان می دهد، دگرگونی در فرهنگ آموزش از شاگردپروری و پرورش منش و اخلاقیات از طریق تعاملات عاطفی در نسل اول به خاطر ازدیاد دانشجو و فناوری ارتباطات و اطلاعات، به سمت تعاملات صوری و غیرحضوری و کاهش استاد پذیری در نسل سوم رسیده است. فرهنگ پژوهش نیز به خاطر پژوهش محور شدن آیین نامه ارتقاء علمی در جهت افزایش کمی فعالیت پژوهشی (به خصوص چاپ مقالات) پیش رفته است تا استاد از امنیت شغلی و مالی حاصل از ارتقاء علمی بهره مند شود. نفوذ فرهنگ مادی گرایی و گسترش آن در بین دانشگاهیان طی نسل ها قوت گرفته و انگیزه¬های مادی منش استادی و انگیزه علمی را به حاشیه رانده است.
لیلی حسن عالی پروانه دانش
مشارکت اجتماعی فرایندی مبتنی برحضورآگاهانه وفعال فرد،به عنوان عضو جامعه درصحنه های اجتماعی بوده و یکی از مهمترین ابعاد توسعه اجتماعی ،فرهنگی وسیاسی در جوامع وازجمله جامعه ایران است. از آنجایی که این امر برحضورفراگیر تمامی افرادجامعه اشاره دارد،بنابراین توجه به مشارکت زنان دراموراجتماعی به عنوان نیمی از افرادجامعه ازاهمیت بالایی برخوردار میباشد.با توجه به اهمیت این موضوع ومسئله پژوهش یعنی مهمترین عوامل موثر برمشارکت اجتماعی زنان،این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر برمشارکت اجتماعی زنان در شهر بوشهرانجام شده است.چارچوب نظری مورداستفاده تلفیقی از نظریات ودیدگاههای مکاتب جامعه شناختی وروانشناختی می باشد که به طور مشخص از نظریات پارسونز،لوین ،لرنز وراجرز استفاده شده است.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان بالای 18سال ساکن در شهر بوشهر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب وبا استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ودر قالب پرسش نامه تدوین شده از آنها نظر سنجی به عمل آمده است.مهمترین نتایج بدست آمده از این پژوهش، تایید رابطه مثبت بین متغیر مشارکت اجتماعی ومتغیرهای اعتمادمتقایل اجتماعی،تقدیرگرایی،جمع گرایی واستفاده از رسانه های گروهی ورابطه منفی ومعکوس بین متغیر مشارکت اجتماعی ومتغیر بیگانگی اجتماعی می باشد به عبارتی با افزایش مشارکت اجتماعی ،بیگانگی اجتماعی کاهش می یابد.از دیگر نتایج بدست آمده عدم رابطه بین متغیر مشارکت اجتماعی با عام گرایی وآینده گرایی می باشد.
مهرناز نصریه علی اصغر محکی
در تحقیق حاضر، از میان فیلمهای سینمایی ایران که از سال 1382 و تقریبا همزمان با ورود مواد مخدر صنعتی به کشور، تا سال 1392 ساخته شده اند، پنج فیلم سینمایی با موضوع مواد مخدر صنعتی انتخاب شده و با روش عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام) ابداعی دکتر حسن بشیر، که صورت متکامل روش تحلیل گفتمان سه مرحله ای فرکلاف است مورد تحلیل قرار گرفتند. ضمن بررسی، محورهای گفتمانی و دالهای مرکزی هر فیلم به طور جداگانه استخراج و تحلیل؛ و معلوم شد فیلمهای سینمایی ایران، با وجود تفاوت در سبک و بیان و ساختار، محورهای گفتمانی مشترکی دارند. همه پنج فیلم سینمایی که در حوزه مواد مخدر صنعتی ساخته شده اند اعتیاد به این مواد را مصداق کج روی رفتاری برشمرده اند و هر یک به شیوه ای در صدد اقناع مخاطب برای اجتناب از مصرف و وابستگی به مخدرهای صنعتی برآمده اند. البته پس از بحث و بررسی، این نتیجه حاصل شد که سینمای ایران علیرغم دستیابی به گفتمانهای قابل قبول، از عهده تبیین گفتمان خود بر نیامده اند و هنوز فیلم سینمایی الگو و مثال زدنی در زمینه بیان و ارائه گفتمان خاص ساخته نشده است.
سمیرا خطیب زاده داوود نعمتی انارکی
با هدف مقایسه رضایتمندی از زندگی زناشویی و بهداشت روانی در نمونه ای از زنان تهرانی استفاده کننده از شبکه ماهواره ای جِم و زنان تهرانی غیر مخاطب ماهواره 420 نفر از این زنان (210 نفر بیننده شبکه جِم و 210 نفر غیر مخاطب ماهواره) در سال 1392 مورد پژوهش قرار گرفتند. از آنجا که متغیرهای زیادی می تواند در متغیر وابسته این تحقیق یعنی میزان رضایتمندی از زندگی زناشویی و میزان بهداشت روانی تاثیر بگذارد، لذا سعی شد که پاسخگویان از شرایط یکسانی برخوردار باشند. بر این اساس سن همه زنان پاسخگو بین 25 تا 35 سال و مدت زمان ازدواج بین 5 تا 15 سال در نظر گرفته شد. همچنین پاسخگویان به نحوی انتخاب شدند که حتما دارای فرزند باشند. پرسش اصلی این تحقیق آن است که رابطه ی میان رضایت از زندگی زناشویی و مشاهده شبکه ماهواره ای جِم چگونه است؟ همچنین رابطه ی میان بهداشت روانی و مشاهده این شبکه ماهواره ای چگونه می باشد؟ در تحقیق پیش رو جهت تدوین الگوی نظری، از نظریه استفاده و رضامندی، آلپورت و کرادوک استفاده شد. روش تحقیق، پیمایش بوده و از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها و برای تحلیل آن ها از نرم افزارspss استفاده شد. هم چنین برای نمایش یافته ها نیز از آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، آزمون های پارامتری (پیرسون، کرامر، رگرسیون و تحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که زنان بیننده شبکه ماهواره ای جم از رضایتمندی از زندگی زناشویی کمتر و بهداشت روانی نامطلوب تری نسبت به زنان غیر مخاطب ماهواره برخوردارند، همچنین بین رضایتمندی از زندگی زناشویی و بهداشت روانی و "میزان تماشای شبکه ماهواره ای جِم" رابطه معنادار و منفی وجود داشت. بین زنان استفاده کننده از شبکه ماهواره ای جِم ساکن شمال، مرکز و جنوب تهران از لحاظ رضایتمندی از زندگی زناشویی و بهداشت روانی تفاوت وجود داشت. همچنین بین رضایتمندی از زندگی زناشویی و بهداشت روانی زنان شرکت کننده در تحقیق رابطه معناداری وجود داشت.
رضا دویده پروانه دانش
مقدمه :هدف تحلیل جامعه شناختی طلاق در بین زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهرستان آبادان است . روش : این تحقیق بامتد کیفی انجام می گیرد.دراینجا از نظریه زمینه ای به عنوان یکی از راهبردهای اجرای پژوهش کیفی استفاده گردیده است . بامصاحبه روایتی واپیزودیک از مددجویان به بررسی ریشه ای علل طلاق پرداخته می شود. جامعه آماری زنان مطلقه تحت حمایت کمیته امداد شهرستان آبادان می باشند.این جامعه برابر 626 نفر می باشد ولی باتوجه به کیفی بودن تحقیق واستفاده از روش گراندد تئوری حجم نمونه تا جایی پیش خواهد رفت که به اشباع رسیده ودیگر نمونه ها اطلاعات جدیدی به ما نیفزایند. در این تحقیق حجم نمونه باذکر مشخصات یاد شده برابر 48مورد می باشد. تحلیل داده هایی که به منظور تکون نظریه ی زمینه ای گرد اوری می شوند،با استفاه از رمز گذاری نظری انجام می گیرد.دراین شیوه ابتدا رمز های مناسب به بخشهای مختلف دادها اختصاص داده می شود واین رمزها درقالب مقوله ها دسته بندی می شوند که دراین فرایند ،رمز گذاری آزاد نامیده می شود. سپس به رمز گذاری محوری اقدام ودر آخر بارمز گذاری گزینشی مقوله ها پالایش وچارچوبی نظری پیدار می گردد.یافته ها : شرایط علی شکل دهنده به پدیده الف ) عوامل شخصیتی شامل :ا- بی مسئولیتی شوهر 2- عدم تفاهم 3- بیماری اعصاب همسر ب ) عوامل اقتصادی : ا- بیکاری وفقر ج ) عوامل اجتماعی : 1-دخالت اطرافیان 2- خشونت فیزیکی 3- عدم علاقه وازدواج از روی اجبار 4- نداشتن فرزند 5-اعتیاد 6-خیانت شرایط زمینهای در تحقیق حاضر به نظر محقق عبارتند از : سن ازدواج ، شیوه ی ازدواج ، قلمرو پژوهش .همچنین شرایط دخیل واثر گذار بر این پدیده عبارت است از : شرایط مداخله دراین تحقیق شامل شرایط اجتماعی وشرایط فرهنگی است . شرایط اجتماعی دخالت کننده شامل:الف )عدم شناخت ب ) میزان تحصیلات ج) روابط نامناسب خانوادگی د) عدم آشنایی زن با حقوقش ه) بیکاری واعتیاد می باشند . عوامل فرهنگی شامل تقدیر گرایی و نگاه سنتی به زن ودختر وازدواج می باشد .نتایج : نتایج تحقیق با نتایج این تحقیقات کشوری در زمینه ذکر عواملی چون فقر وبیکاری ،اعتیاد ، خشونت ، عدم تفاهم ،دخالت های اطرافیان درزندگی ، بیماریهای روانی نداشتن علاقه به همسر کاملا همخوانی دارد . هرچند که محقق ادعایی یر تعمیم داده ها ونتایج آن در جامعه ای وسیعتر نداشته اما احتمال فروان دارد که نتایج این تحقیق در پژوهشهای طلاق در دیگر جوامع آماری مشابه وغیر مشابه دلالت داشته باشد فراوان است .واژگان کلیدی : طلاق-خانواده-کمیته امداد-ازدواج
الهام علاقه بندان احمد یزدان پناه
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تبلیغات تلویزیونی بانک ها بر جذب مشتری از دیدگاه ساکنین منطقه 1 شهر تهران بود. جامعه آماری کلیه ساکنین بالای 20 سال منطقه 1 شهر تهران است که در سال 1393 در منطقه 1 شهر تهران ساکن می باشند شامل 359624 بودند که با مراجعه به جدول برآورد حجم نمونه مورگان 384 نفر از ساکنین منطقه 1 برای پاسخگویی به پرسشنامه در نظر گرفته شد، که این تعداد به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند . روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته اثربخشی تبلیغات تلویزیونی بانک ها بر جذب مشتری استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری spss با روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون t تک گروهی نشان داد که از نظر ساکنین منطقه 1 شهر تهران تبلیغات تلویزیونی بانک ها بر جذب مشتری اثربخش می باشد، همچنین از نظر آنان نیز تداوم و استمرار تبلیغات تلویزیونی، ایجاد تصویر ذهنی مثبت نسبت به خدمات بانک، زمان ارائه مناسب تبلیغات و ابتکار و خلاقیت در ارائه تبلیغات نیز بر جذب مشتری اثربخش می باشند. بر این اساس و مطابق نتیجه حاصل از انجام این پژوهش به طور خلاصه می توان گفت با توجه به ساختار رقابتی شدید حاکم بر بانکها استفاده از شیوه های مناسب و اثربخش برای انجام تبلیغات می تواند آنها را در پیشبرد اهدافشان که همانا معرفی خدمات خود به مشتریان و تاثیرگذاری بر آنها در انتخاب بانک و در نهایت جذب مشتری است یاری رساند . به همین دلیل و عدم توجه به اصلی ترین متغیر در تبلیغات که با عنوان اثربخشی مورد تاکید قرار گرفته است تبلیغات در اکثر موارد نتایج مورد نظر را در پی نداشته و تنها به صرف بودجه های کلان محدود می شود موضوعی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و جامعه آماری منتخب علاوه بر تاکید بر اثربخشی تبلیغات در جذب مشتری 4 فرضیه فرعی تحقیق شامل تداوم و استمرار تبلیغات تلویزیونی، ایجاد تصویر ذهنی مثبت ، نسبت به خدمات بانک، زمان ارائه مناسب تبلیغات و ابتکار و خلاقیت در ارائه تبلیغات نیز بر جذب مشتری را هم مورد تائید قرار دادند.
جمال هادیان طبائی زواره یونس شکرخواه
تجربه یک سال و اندی من در روابط عمومی شورای اسلامی شهر تهران در به وجود آمدن این چالش فکری که تمرکز دقیق اعضای شورای شهر و به ویژه رئیس این مجموعه بیشتر بر چه موضوعاتی قرار دارد موثر بود. همواره سوالاتی ذهن مرا به خود مشغول می کرد؟ سوالاتی مثل: آیا روسای شورای شهر با توجه به گستردگی و تنوع موضوعات جاری در مدیریت شهری دیدی همه جانبه نگر نسبت به همه موضوعات دارند یا توجه آنها به برخی موضوعات برجسته تر از دیگر موضوعات است؟ آیا مدیریت شهری به کیفیت زندگی در شهر به عنوان شرط توسعه یافتگی به اندازه کافی توجه دارد؟ تصورات ما درباره دیدگاه حامیانه یا انتقادی گرایش های مختلف فکری در شورا از شهرداری تهران چقدر با واقعیت منطبق است؟ چرا همواره ما در تنظیم و انتشار خبر نقص هایی می بینیم؟ این نقص ها حاصل نوع بیان روسای شوراست یا ضعف علمی و عملکردی اهالی رسانه؟ چرا نفوذ خبری اعضای شورا آن گونه که انتظار داریم اتفاق نمی افتد؟ و ده ها سوال نظیر اینها که در صورت رسیدن به پاسخ مستدل می توانست ما را در رسیدن به راه حل مناسب یاری دهد. چنین سوالاتی زمینه ساز شکل گیری این تحقیق به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد شد تا دست کم پاسخ برخی از این سوالات را بیابم و به نتیجه یافته های آن برای حل مشکلات و برنامه ریزی کاری اتکا کنم. البته اطلاعات من درباره کیفیت زندگی در اندازه اطلاعات عمومی بود و برای شروع باید در این باره مطالعه بیشتری می کردم. کیفیت زندگی به معنای وسیع کلمه شامل یک زندگی خوب، یک زندگی ارزشمند، یک زندگی همراه با رضایت مندی و یک زندگی شاد است. بر همین اساس واژه کیفیت ذهنی زندگی شهری به مفهوم رضامندی از مکان یا جایی که افراد در آن زندگی می¬کنند اشاره دارد. مفهوم کیفیت زندگی شهری به این دلیل انتخاب شده است که عمده مردم، به ویژه در کشورهای پیشرفته، محیط¬های شهری و به ویژه شهرهای بزرگ را برای زندگی ترجیح می¬دهند اما ترکیب کیفیت زندگی با محیط شهری از این منظر قابل بررسی و دارای اهمیت است که ماهیت عینی محیط¬های شهری بر ارزیابی¬ افراد از کیفیت زندگی¬شان تأثیر می گذارد. برای مثال، طراحان شهری متعهد به طراحی محیط¬های عینی شهری هستند که بتوانند بیشترین میزان رضامندی ساکنان را فراهم آورده، کیفیت زندگی آنها را بهبود ببخشد. به هر حال چنین منظری، به ویژه در کشورهای جهان سوم همچون ایران که رشد شهرنشینی در آنها بسیار سریع¬تر از رشد امکانات، منابع و خدمات صورت می گیرد بیشتر از هر چیز نمایان است. از این رو می¬توان به وضوح تأثیر و پیامدهای آن را بر کیفیت زندگی افراد مشاهده کرد. توجه به کیفیت زندگی یکی از مهم ترین شاخص¬های توسعه جوامع به شمار می آید که مدیران ارشد شهری نقش مهمی در تحقق آن ایفا می کنند. باید دید مدیریت شهری در کلان شهری مانند تهران که با مشکلات جدی بسیار زیادی دسته و پنجه نرم می¬کند تا چه اندازه به کیفیت زندگی و ابعاد متنوع آن توجه نشان می دهد. از همین رهگذر در این تحقیق سعی کردم تا میزان توجه دو رئیس شورا به کیفیت زندگی شهری را از لابه لای گفته های آنها استخراج کنم. برای مطالعه این موضوع باید دو گرایش مشخص را از هم متمایز می کردم که هر کدام در دوره خاصی بر شورای اسلامی شهر تهران حاکمیت داشته اند. به طور کلی این دو گرایش شامل گرایش اصلاح¬طلبی به نمایندگی احمد مسجدجامعی و گرایش اصول¬گرایی به نمایندگی مهدی چمران دسته¬بندی می شد. حال با این مسئله رو به رو بودم که در دوره مدیریت هر یک از این دو گرایش، توجه به موضوعات مختلف و مبتلا به شهر تهران و همچنین میزان توجه به وضعیت کیفیت زندگی شهری در سخنان دو رئیس شورا چگونه بوده است. در واقع در اینجا پیام¬های ارتباطی منتشر شده در روزنامه¬های مختلف ملاک اصلی برای قضاوت درباره این دو جریان فکری بود. مهدی چمران، رئیس دوره سوم و احمد مسجدجامعی، رئیس نخستین سال دوره چهارم شورای اسلامی شهر تهران، هر کدام در طول مسئولیت ریاست شورا با ویژگی ها، علایق و گرایش های خاص خود خبرها و نظرهای متفاوتی تولید کردند. به زعم پژوهشگران رسانه با اندازه گیری پیام های ارتباطی و بررسی تطبیقی و تحلیل محتوای خبرها و نظرهای سیاستمداران می توان به موضوعاتی که در سخنان آنان برجسته سازی شده و مورد توجه، حمایت، انتقاد یا تذکر آنان قرار گرفته یا در حاشیه مانده است و همچنین جهت گیری آنان نسبت به موضوعات مختلف و تفاوت ها و شباهت های فکری آنها پی برد. البته پیام های ارتباطی به خودی خود قابل اندازه گیری نیستند و آنچه امکان بررسی و اندازه گیری آنها را ممکن می کند استفاده از روش تحلیل محتواست، روشی که امکان بررسی اطلاعات موجود و استنتاج از آنها را ممکن می سازد. در این پژوهش با بررسی تطبیقی سخنان و اظهارنظرهای این دو رئیس که در دو دوره متفاوت – ادوار سوم و چهارم- و در دو مقطع زمانی مساوی مسئولیت ریاست شورای شهر تهران را بر عهده داشتند به پرسش هایی که در ادامه به آنها اشاره می شود، پاسخ دادیم..
صغری جعفری زاده پروانه دانش
پژوهش حاضر که به بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر پدیده خشونت مردان علیه زنان در شهرستان کوهدشت می پردازد تحقیقی اساسا پیمایشی است و یک بررسی علی و همبستگی است از نظر وسعت نیمه زرفانگر و یک بررسی مقطعی است حجم نمونه 393 زن متاهل می باشندکه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند و روش گرد آوری داده ها به صورت پرسش نامه بوده است
روح الله رستمی امیر ملکی
چکیده ندارد.
امیرارسلان حیدری محمدجواد زاهدی
چکیده ندارد.
حمید گودرزی غلامرضا ارجمندی
چکیده ندارد.
جواد بخشی امیر ملکی
چکیده ندارد.
اکبر ولدبیگی امیر ملکی
چکیده ندارد.
مرتضی سعیدیان امیر ملکی
چکیده ندارد.
فاطمه سبحانی پروانه دانش
چکیده ندارد.
فریدون محمدی امیر ملکی
چکیده ندارد.
پروانه نژادسبزی امیر ملکی
چکیده ندارد.
سامان تمجیدی امیر ملکی
چکیده ندارد.
محمود عظیمی امیر ملکی
چکیده ندارد.
عبدالله ناصری محمد رضایی
ضرورت مطالعه و بررسی قانون گریزی به عنوان یک مسئله اجتماعی همواره از سوی صاحب نظران و محققان اجتماعی مطرح بوده است. ارتباط قانون گریزی با سایر متغیر ها یی که می توانند این جریان را کند یا تند نمایند بسیار با اهمیت است ،از آن میان می توان به سرمایه اجتماعی اشاره نمود که می تواند با قانون گریزی ارتباط داشته باشد . هدف عمده و اصلی این پژوهش بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با قانون گریزی است. این تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسش نامه به اجرا در آمده است ،تعداد حجم نمونه شامل 363 نفر از کارکنان دولت در شهرستان بوکان می باشد . ابزار سنجش پرسش نامه ای است شامل 69 سوال که قسمت اعظم آن از پرسش نامه های استاندارد شده (بولن و اونیکس – ناریان – پیمایش ملی ارزشها و نگرش ها و چلبی ) ساخته شده است . نتایج حاصل شده از تحقیق حاضر همسو با تحقیقات گذشته نشان می دهد که سرمایه اجتماعی از پیش بینی کنده های معنی دار قانون گریزی می باشد . همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی از طریق متغیر آنومی نیز بر قانون گریزی تاثیر معنی دار می گذارد . به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی با شاخص های (اعتماداجتماعی ،مشارکت اجتماعی ،روابط خانوادگی ،روابط همسایگی ،عضویت در انجمن های داوطلبانه ) هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم بر قانون گریزی تاثیر می گذارد . فرضیه اول پژوهش مبتنی بر وجود رابطه بین سرمایه اجتماعی و قانون گریزی ،تایید شده است .میزان همبستگی موجود بین آنها (0/390-)است که بیانگر وجود رابطه مستقیم بین این دو متغیر است . فرضیه دوم مبتنی بر وجود رابطه بین احساس آنومی و قانون گریزی نیز تایید شده است ومیزان همبستگی موجود میان آنها (0/510) می باشد که مبین وجود رابطه مستقیم میان آنها می باشد . فرضیه سوم مبنی بر وجود رابطه میان کنترل اجتماعی غیر رسمی و قانون گریزی تایید شده است و میزان همبستگی آنها (126 /0)است .نکته ای که در این کار قابل توجه است این است که تاثیر سرمایه اجتماعی به صورت غیر مستقیم از طریق کنترل اجتماعی غیر رسمی بر قانون گریزی معنی دار نیست . از دیگر نتایج این کار بررسی رابطه شاخص های سرمایه اجتماعی بر قانون گریزی است که از آن میان روابط شاخص های مشارکت اجتماعی ، اعتماد اجتماعی و روابط همسایگی بر روی قانون گریزی معنی دار می باشد و از میان این سه مورد مشارکت اجتماعی دارای بیشترین ضریب پیش بینی (228-/0) می باشد .به این معنی که مشارکت اجتماعی زیاد باعث کمتر شدن قانون گریزی می شود .
هیرش احمدی امیر ملکی
طبقه اجتماعی به همراه تجویز هنجارها و ارزش های پذیرفته شده برای کنش و کنش متقابلِ اعضای خود در درون ساختار طبقاتی ، امکانات و فرصت هایی متناسب با جایگاه خود ، فراهم می کند که از مهم ترین این فرصت ها نوع ، شدت و میزان روابط ، منابع حمایتی ، اعتماد و شبکه اجتماعی یا به عبارتی دیگر ، سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی است . این شکل از توزیع منابع اولیه از طریق تأثیر بر خودارزیابی فرد ، با احساس لیاقت و شایستگی و بیش از همه ، احساس احترام به خود یا عزت نفس تجانس و سنخیت دارد . اگرچه همواره عزت نفس به عنوان یک نیاز شناخته شده ، ولی به دنبال تغییر و تحولات ساختاری در روابط اجتماعی و به طور کلی نهادهای اجتماعی که معلول پدیده مدرنیته است ، نیاز به عزت نفس حاد تر شده و به یک نیاز اساسی برای مقابله با بیماری های روانی و استرس های ناشی از اجبار به انتخاب و همچنین کمک در نائل شدن به موفقیت ، تبدیل شده است . جامعه شناسان ، نظریه پردازان شخصیت و حتی روانشناسان اکنون اهمیت بیشتری به عوامل اجتماعی موثر بر عزت نفس می دهند و در این میان حمایت اجتماعی و سرمایه اجتماعی ناشی از شبکه های اجتماعی جایگاه شاخصی دارند . تحقیق حاضر به بررسی میزان تأثیر سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی بر عزت نفس در میان طبقات اجتماعی مریوان می پردازد . این تحقیق با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه و همچنین انتخاب 703 نفر از میان جامعه آماری 15 سال به بالای ساکن در شهر مریوان و با استفاده از spss به بررسی این موضوع می پردازد . ابزار سنجش مقیاس 35 گویه ای عزت نفس کوپر اسمیت ، مقیاس حمایت اجتماعی ساخته شده توسط بهروز فتحی و پرسشنامه سرمایه اجتماعی پیمایش ملی ، بوده است . نتایج حاصل از تحقیق ، فرضیات اصلی را تأیید کرد . تفاوت معنی داری میان عزت نفس (222/9= t ، 001/0= sig ) ، سرمایه اجتماعی (322/10= t ، 001/0= sig ) و حمایت اجتماعی (533/9= t ، 001/0= sig ) طبقات اجتماعی مختلف وجود داشت . سرمایه اجتماعی همبستگی بالایی با حمایت اجتماعی ( 822/0=r پیرسون ، 001/0=sig ) و عزت نفس ( 726/0=r پیرسون ، 001/0=sig ) نشان داد و همچنین میان حمایت اجتماعی و عزت نفس همبستگی بالایی مشاهده شد ( 822/0=r پیرسون ، 001/0=sig ) . ولی همانطور که تحلیل مسیر نشان داد اثر مستقیم سرمایه اجتماعی بر عزت نفس کم بود ( 142/0 = ? ) و بیشترین اثر را به طور غیرمستقیم و از مسیر حمات اجتماعی ( 558/0) اعمال کرد . و همچنین تحلیل مسیر نشان داد که طبقه اجتماعی اثر مستقیمی بر حمایت اجتماعی و عزت نفس ندارد بلکه اثرش را از طریق سرمایه اجتماعی اعمال می کند. همچنین میانگین سرمایه اجتماعی ، حمایت اجتماعی و عزت نفس برحسب متغیر های سن ، جنسیت ، وضعیت تأهل ، سطح تحصیلات و محل سکونت تفاوت معنی داری از خود نشان دادند . با این حال تفاوت معنی داری در حمایت اجتماعی میان زن و مرد مشاهده نشد . . .