نام پژوهشگر: فرشته باعزت
نسرین نوروزی شاهرخ آبادی حکیم والسادات شریف زده
هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه ی اخلاق سازمانی با سلامت روانی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان بابل می باشد. روش این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. به منظور انجام تحقیق، تعداد 130 نفر، از میان جامعه آماری کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بابل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته اخلاق سازمانی و پرسشنامه سلامت عمومی (ghq) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج نشان می دهد بین بیشتر مولفه های اخلاق سازمانی از جمله وفاداری سازمانی 498/0 ، تلقی اخلاقی سازمانی566/0، ترجیح منافع شخصی برمنافع سازمانی544/0، ذکر خیر از سازمان 533/0، رعایت قوانین ومقررات 257/0 و سلامت روانی رابطه معنی دار وجود دارد. که در این رابطه معنی داری متغیر «ترجیح منافع شخصی برمنافع سازمانی544/0» بیشترین سطح معنی داری را به خود اختصاص داده بود که ضریب پیش بینی r2 نیزاین میزان را با (2/56درصد) تأیید نموده است. لذا می توان به مسئولین آموزش و پرورش پیشنهاد داد که با برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه اخلاق سازمانی در ارتقای سلامت روانی کارکنان بکوشند. واژگان کلیدی: سلامت روانی، اخلاق سازمانی،کارکنان آموزش و پرورش.
سید عبدالرحیم حسینی فرشته باعزت
پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی پیمایشی است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی مراکز اختلالات یادگیری استان هرمزگان با استفاده از الگوی سیپ در سال تحصیلی 92-1391 می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی مراکز اختلالات یادگیری استان هرمزگان می باشد. روش نمونه گیری از نوع سرشماری بود بدین صورت که کلیه ی مربیان و مدیران مراکز اختلالات یادگیری استان هرمزگان در این پژوهش شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ای محقق ساخته برای مربیان و مدیران و مصاحبه برای مدیران می باشد. روایی و پایایی ابزار این پژوهش مطلوب گزارش شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که عامل درون داد مراکز اختلالات یادگیری تفاوت معناداری با میانگین مطلوب جامعه دارد اما عوامل فرایند، برون داد و زمینه اختلاف معنی داری با میانگین مطلوب جامعه ندارند.
حمیده جلالیان راد حکیمه السادات شریف زاده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس مبتنی بر زیبایی شناسی بر پیشرفت تحصیلی درس علوم دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم مقطع ابتدایی دبستان های شهرستان بابلسر صورت گرفت . این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه می باشد .به همین منظور تعداد 168 نفراز دانش آموزان پسر و دختر مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی به روش غیر تصادفی انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی ساده در گروههای آزمایشی و گواه قرار گرفتند (4 گروه آزمایشی و 4گروه گواه). آزمودنی های گروه آزمایش به مدّت 12جلسه، تحت آموزش روش های تدریس مبتنی بر زیبایی شناسی که شامل(روش ایفای نقش، روش استفاده از ریتم و موسیقی وروش استفاده از رنگ و شکل تصویر) بود، قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد . پس از آن ،در هر دو گروه آزمایش و گواه ،پس آزمون( بلافاصله پس از اتمام دوره آموزشی) و آزمون پیگیری (پس از گذشت 2 ماه) بدون اطّلاع قبلی دانش آموزان به اجرا در آمد. در پایان داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل کواریانس یک راهه نشان دادکه اولاً: روش تدریس مبتنی بر زیبایی شناسی بر پیشرفت تحصیلی درس علوم دانش آموزان گروه آزمایشی تأثیر مطلوبی دارد، ثانیاً: تأثیراین روش بر پیشرفت تحصیلی دو گروه از دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری ندارد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکررنشان داد که از نظر ماندگاری اثرات آموخته ها، در گروه آزمایشی که از هر سه روش تدریس مبتنی بر زیبایی شناسی یعنی (ایفای نقش، ریتم و موسیقی ورنگ و شکل و تصویر) جهت آموزش استفاده کردند، ماندگاری بیشتری مشاهده شده است. اما در سه گروه آزمایشی دیگر که از هر یک از روش های تدریس مبتنی بر زیبایی شناسی به تنهایی استفاده شده این ماندگاری مشاهده نشده است. بر مبنای نتایج این پژوهش می توان به معلّمان مقطع ابتدایی پیشنهاد کرد که به جای استفاده از روش های تدریس سنتی و غیر فعال از روش های تدریس مبتنی بر زیبایی شناسی جهت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم و همچنین سایر دروس بهره گیرند .
ازیتا میرزایی فرشته باعزت
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین الگوهای فرزند پروری والدین(رفتار دینی،هدابت و ترمبم)با رشد اخلاقی و اجتماعی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل والدین دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهرستان آمل در سال 1392-93 بودند.نمونه آماری این پژوهش شامل والدین 140 دانش آموز دختر پایه ی سوم ابتدایی بود که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای فرزندپروری سالم(رضازاده و همکاران ،1390)و پرسشنامه ویژگی های اخلاقی اجتماعی کودکان(جان بزرگی و همکاران،1390)استفاده شد.داده های بدست آمده با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگریسون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که الگوی فرزندپروری سالم می توانند پیش بینی کننده خوبی برای ویژگی های اخلاقی اجتماعی کودکان باشند.بر مبنای نتایج این پژوهش می توان به مسئولین آموزش پرورش پیشنهاد نمود که با برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه تقویت سبک های فرزند پروری والدین بر مبنای دیدگاه اسلامی بکوشند
عابد مجیدی فرشته باعزت
چکیده ندارد.
احمد احمدی قوزلوجه فرشته باعزت
چکیده ندارد.
حمیده فهیمی فرشته باعزت
چکیده ندارد.
مهدی قاسمی پورفخرآباد محمود ابوالقاسمی
چکیده ندارد.