نام پژوهشگر: پرویز حسینی
پرویز حسینی ابوالقاسم فروزانی
در این رساله تلاش گردیده تا مناسبات سیاسی سلسله سلاجقه عراق با خلافت عباسی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. به عنوان پیش در آمد، ابتدا مناسبات سیاسی سلجوقیان بزرگ با خلافت عباسی بطور اختصار بررسی شده است. دراین دوره، سلطنت و خلافت به تقسیم قدرت سیاسی پرداختند. پادشاهان سلجوقی در راس قدرت دنیوی و عرفی قرار گرفتند و قدرت خلفای عباسی به قدرت معنوی محدود گردید. مناسبات سیاسی سلاجقه عراق با خلافت عباسی، نزدیک به 80 سال (511-590 ه.ق) طول کشید. این مناسبات به سه دوره تاریخی متفاوت از یکدیگر تقسیم می گردد. دوره اول از سال 511 تا 529 ه.ق بطول انجامید. در این دوره مناسبات سیاسی بین طرفین کاملا خصمانه بوده و هر کدام برای تجدید عظمت دیرین سلسله خویش و دست یابی به قدرت دنیوی بیشتر به تکاپو افتاده بودند. دوره دوم از سال 529 تا 547 ه.ق به درازا کشید. در این دوره قدرت سیاسی سلاجقه عراق در برابر نهاد خلافت عباسی کاملا تثبیت گردید و قدرت خلافت برای بار دیگر به امور معنوی محدود گردید. دوره سوم از سال 547 تا 590 ه.ق بطول انجامید. در این دوره قدرت سیاسی سلاجقه عراق بتدریج رو به ضعف و انحطاط گذاشت و به موازات آن، تلاش خلفای عباسی برای دست یابی به قدرت دنیوی، بیشتر گردید. این روند همچنان ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال 590 ه. ق سبب انقراض کامل سلسله سلاجقه عراق و دست یابی کامل نهاد خلافت عباسی به قدرت دنیوی و عرفی در زمان خلافت الناصرلدین لله گردید. در شکل دهی همه دوره های یاد شده، عوامل چندی نقش عمده داشته اند که از جمله آنها می توان به نقش نهاد وزارت، شحنه های بغداد و اتابکان و امرای محلی اشاره نمود.