نام پژوهشگر: غلامرضا اسکندری

شناسایی و تعیین تراکم ایکتیوپلانکتون ها (لارو ماهیان) در سواحل شرقی و غربی کانال خور موسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1388
  عماد کوچک نژاد   احمد سواری

جمعیت لارو ماهیان در سواحل شرق و غرب کانال خورموسی در استان خوزستان(خلیج فارس) از اردیبهشت 1386 تا فروردین 1387 بررسی گردید. نمونهبرداری به صورت ماهانه و با استفاده از تور پلانکتون با چشمه تور 300µm و به صورت مایل از نزدیک بستر تا سطح آب با زاویه °45 انجام شد. در مجموع 22 خانواده از لارو ماهیان شناسایی گردید ( bregmacerotidae، callionymidae، carangidae، clupeidae، cepolidae، cynoglossidae، gobiidae، leiognathidae، mugilidae، platycephalidae، scaridae، sciaenidae، scatophagidae scorpaenidae، sillaginidae، soleidae، sparidae، stromateidae، syngnathidae، engraulidae ،trichiuridae، triacanthidae). 25 تیپ ناشناخته که با کلیدها و امکانات در دسترس شناسایی نگردید، نیز معرفی گردیدند. فراوانی و درصد فراوانی هر یک از گونهها طی دوره مطالعه محاسبه شد. بیشترین فراوانی به ترتیب متعلق به خانوادههای gobiidae با %22/26 ، clupeidae با %17/61 و sparidae با %8/77 بوده است. بیشترین تراکم لارو ماهیان در ابتدای فصل بهار بودهاست. 2 پیک واضح جمعیتی در دوره مورد مطالعه دیده شد. اولین پیک جمعیتی مربوط به ابتدای بهار و ماه فروردین است و دومین پیک جمعیتی در اواسط تابستان و ماههای مرداد و شهریور مشاهده گردید. اهمیت فصل بهار برای لارو ماهیان تجاری منطقه بیشتر است زیرا ترکیب جمعیتی لاروهای فراوان در این فصل را خانوادههای تجاری sciaenidae ،sparidae و clupeidae تشکیل میدهند. آنالیز خوشهای بر اساس میانگین سالیانه فراوانی لارو 12 خانواده شناسایی شده، ایستگاهها را در سطح شباهت 70% در سه گروه مجزا نمایش داد. نتایج این آنالیز نشان داد که سه ایستگاه غربی 1، غربی 2 و غربی 3 از سایر ایستگاهها مجزا هستند. تراکم بالای لارو ماهیان در ایستگاههای غربی نشان داد که سواحل غربی کانال خور موسی، مکان مناسبتری برای رشد و نمو لارو ماهیان است. سه شاخص تنوع زیستی غنای گونهای مارگالف، غالبیت سیمپسون و تنوع زیستی شانون در ایستگاههای مختلف سواحل شرقی و غربی کانال خورموسی و ایستگاههای بینسواحل روند تغییرات مشابهی نشان دادند. به این معنی که روند کاهشی مقادیر شاخصهای شانون و مارگالف از فروردین تا اسفند و روند افزایشی شاخص سیمپسون از فروردین تا اسفند در ایستگاههای مختلف، تقریبا یکسان بود. مقایسه شاخصهای تنوع شانون و سیمپسون نشان میدهد که نتایج حاصل از دو آزمون، کاملا عکس یکدیگرند و بنابراین یکدیگر را تایید میکنند.

تغذیه و تولید مثل میش ماهی argyrosomus hololepidotus در سواحل استان خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1388
  مجید شکاری   جاسم غفله مرمضی

این پژوهش به منظور بررسی تغذیه و تولید مثل میش ماهی(argyrosomus hololepidotus) در سواحل استان خوزستان صورت گرفت .نمونه ها از مراکز تخلیه صید استان و به صورت ماهانه جمع آوری گردید. در طول 12 ماه نمونه برداری از مهرماه 1387 الی مهرماه 1388، در کل 143 قطعه جمع آوری شد، که شامل 74 قطعه نر و 69 قطعه ماده بود.حداکثر طول 143 سانتیمتر و حداقل 81 سانتیمتر ثبت گردید. بیشترین میانگین طولی 5/7±4/128سانتیمتر که مربوط به مهرماه و کمترین میانگین طولی 4/12±8/104سانتیمتر که مربوط به اردیبهشت ماه می باشد. در این مطالعه بیشترین وزن 5/27 و کمترین وزن 7/5 کیلوگرم، همچنین میانگین وزنی نرها و مادها به ترتیب1371±15222 و 2095±02/16942 گرم بدست آمد. در این بررسی حداکثر هماوری مطلق و نسبی به ترتیب 6/4111847 و3/268 محاسبه شد. با بررسی gsi مشخص شد که گونه a.hololepidotus دارای یک دوره تخم ریزی که از خرداد تا شهریور ماه ادامه می یابد ویک اوج اصلی تخم ریزی، که در شهریورماه می باشد. در واقع میش ماهی batch spawner می باشد یعنی تخم های خود را طی چند مرحله آزاد می کند. به علت اینکه تمام نمونه ها بالغ بودند و نمونه نابالغی یافت نشد، لذا اندازه گیری lm50 مقدور نبود. رابطه بین طول و وزن ماهی نر y=0.042l^2.70(n=74,r2 =0.86) و در ماهی ماده=0.85) 0.061l^2.61(n=69,r2 y=و در کل=0.86) y=0.059l^2.62(n=143,r2 محاسبه شد. دو شاخص hsi وk بیشترین میزان خود را در ماههای فروردین و اردیبهشت و کمترین مقدار خود را مرداد و شهریور دارا می باشند. با بررسی شاخص وقوع شکار، ماهی به عنوان غذای اصلی، سخت پوستان مخصوصا میگو، غذای فرعی و نرمتنان به عنوان غذای اتفاقی تعیین گردید. شاخص تهی بودن معده مشخص کرد که در این گونه جنس ماده نسبت به جنس نر پرخورتر می باشد و همچنین این گونه در فصل تخم ریزی دارای تغذیه می باشد. در کل میش ماهی جز گونه هایی است که دارای تغذیـــه متوسطـی می باشد. این مطالعه اولین کار بیولوژیکی است که در مورد این گونه، در کشورمان صورت گرفته است

مدل آنالیز جمعیت مجازی ذخیره ماهی شوریده (otolithes ruber) و مقایسه بیوماس مصرفی شکار و برداشت در شمال غربی خلیج فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1389
  غلامرضا اسکندری   پریتا کوچنین

در این مطالعه ارزیابی ذخایر ماهی شوریده با استفاده از روش آنالیز جمعیت مجازی و اثر مصرف ماهی شوریده بر میگو در سواحل شمال غربی خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 2117 نمونه ماهی شوریده با دامنه طول کل 6 تا 59 سانتی متر طی یک سال (از مهر 86 تا شهریور 87) بوسیله گشت های تحقیقاتی به منظور تعیین بلوغ جنسی و تعیین سن و بدست آوردن پارامترهای رشد و رابطه طول– وزن صید گردید. همچنین به منظور ارزیابی ذخیره، داده های صید در ده سال گذشته نیز (88-79) از برنامه آماری شیلات و داده های فراوانی طولی از برنامه بیومتری تحقیقات شیلات جهت تبدیل به فراوانی سنی جمع آوری گردید. حداکثر سن در ماهی شوریده 6 سال تخمین زده شد. سن و طول در اولین بلوغ جنسی به ترتیب 55/1 سال و 28 سانتی متر بدست آمد. پارامترهای رشد فون برتالانفی طول بینهایت، ضریب رشد و سن در طول صفر به ترتیب 57/67 سانتی متر، 27/0 بر سال و 43/0- محاسبه شد. میانگین طول صید در ده سال گذشته 27 سانتی متر تعیین شد. مرگ و میر کل، طبیعی و صیادی در سال 88 به ترتیب 1، 56/0 و 44/0 بر سال بدست آمد. روند ضریب بهره برداری در ده سال گذشته نشان دهنده عدم بهره برداری کامل در این گونه می باشد. فراوانی طولی صید نشان دهنده پراکنش یکنواخت گروه های طولی در صید می باشد. آنالیز جمعیت مجازی در ده سال گذشته نشان دهنده همخوانی نوسانات تعداد و بیوماس ذخیره با تعداد و وزن صید می باشد. بر اساس آنالیز جمعیت مجازی بالاترین مرگ و میر صیادی در گروه سنی 4، 5 و 6 سال مشاهده شد. مرگ و میر صیادی یک رابطه منفی و قوی با بیوماس ذخیره تخم ریزی و ضعیف با تعداد بازگشت پذیری و یک رابطه مثبت و قوی با نرخ بهره برداری دارد. آنالیز پتانسیل تخم ریزی و بیوماس ذخیره تخم ریزی کننده به ازای بازگشت پذیری نشان داد که هر دو در محدوده نقاط مرجع بیولوژیک 20 تا 40 درصد قرار دارند. مرگ و میر صیادی جاری در برخی از سال ها بیشتر از مرگ و میر پیشگیرانه و میانه می باشد که نشان دهنده بهره برداری در حد کامل در برخی از سال ها می باشد. پیش بینی شاخص های جمعیتی ماهی شوریده در 15 سال آینده نشان داد که اگر مرگ و میر صیادی در وضعیت کنونی باقی بماند این شاخص ها سیر نزولی در پیش می گیرند. آنالیز تولید به ازای بازگشت پذیری نشان داد که ذخیره این گونه تحت بهره برداری کامل نمی باشد و با افزایش طول در اولین صید می توان تولید بیشتری داشت. اما با توجه به نتایج بدست آمده از آنالیز جمعیت مجازی و نقاط مرجع می بایستی تدابیر لازم برای پایداری ذخیره توسط مدیریت شیلاتی گرفته شود. آنالیز محتویات غذایی در ماهی شوریده نشان داد که نسبت مصرف میگو به بیوماس ذخیره برابر 5/2 و نسبت مصرف کل محتویات غذایی به بیوماس ذخیره برابر 8/4 می باشد. بیشترین مصرف میگو توسط ماهیان 2 و 3ساله می باشد. همچنین ارتباط ضعیفی بین فراوانی شکار و شکارچی مشاهده می شود و نوسانات شکارچی و یا شکار اثر متقابل زیادی بر فراوانی هم ندارند.

شناسایی و طبقه بندی خرچنگ های گرد واقعی(brachyuran crabs)،با تأکید بر پراکنش خانواده های مربوطه در سواحل بحرکان در خلیج فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1390
  زینت مهدی پور   سیمین دهقان مدیسه

این مطالعه به منظور شناسایی و طبقه بندی خرچنگ های گرد واقعی جمع آوری شده از سازه های مصنوعی مستقر در سواحل بحرکان(موقعیت جغرافیایی: e?20 ? 49 _ ? 17 ? 49، n?54 ? 29 _ ?51 ?29) در خلیج فارس انجام گرفته است. نمونه برداری به وسیله کوادرات با اندازه cm25cm×25 صورت گرفت و نمونه ها در الکل70% به آزمایشگاه منتقل گردید. سپس جداسازی خرچنگ های گرد واقعی صورت گرفته و شناسایی انجام گردید. در بررسی های انجام شده، مجموعاً چهار خانواده، دو زیر خانواده، چهار جنس و چهار گونه شناسایی شدند. گونه ها عبارت بود از: گونه dorripe quadridens متعلق به خانواده dorippidae(بر اساس ساختار اولین گونوپود)، گونه eucrate indicaمتعلق به خانواده euryplacidae(بر اساس ساختار اولین گونوپود)، گونه hyastenus hilgendorfi متعلق به خانوادهmajidae (بر اساس ساختار اولین گونوپود)، و گونه pilumnus longicornis متعلق به خانواده(بر اساس ساختار اولین گونوپود)، pilumnidae. در این مطالعه مشخص شد گونه های hyastenus hilgendorfi وpilumnus longicornis دارای بیشترین درصد فراوانی گونه ای در خانواده های وابسته، در منطقه ساحلی بحرکان بودند.

مطالعه ی اکوفیزیولوژیک و تغییرات بافت شناختی آبشش ماهی صبیتی (sparidentex hasta) در سازش با شوری های مختلف
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1390
  سعید کشتکار   احمد سواری

در مطالعه ی حاضر تعداد 180 قطعه ماهی صبیتی، sparidentex hasta به مدت دو هفته در مواجهه مستقیم با شوری های 5‰،20‰ ،40‰ و60‰ قرار گرفتند. این ماهیان هیچ گونه مرگ و میری را در مواجهه با این شوری ها نشان ندادند. در این تحقیق میزان الکترولیت های سدیم، کلر و پتاسیم، گلوکز و کورتیزول پلاسما و همچنین تغییرات مورفومتریک سلول های غنی از میتوکندری مورد سنجش و بررسی قرار گرفت. محتوای cl- پلاسما در شوری 5‰ و در ساعت های 12 و 24 پایین تر و بدون اختلاف معنی دار با میزان آن در تیمار کنترل (40‰) بود(05/0p<). میزان na+ نیز در ساعت 12 در تیمار 5‰ از میزان آن در تیمار کنترل پایین تر بود (05/0p<). میزان k+ در تیمار 60‰ و در روز دوم بیشتر از میزان آن در تیمار شاهد بود(05/0p<). در سایر مراحل نمونه برداری، بین میزان الکترولیت ها در تیمار های مختلف و تیمار کنترل اختلاف معنی داری مشاهده نشد. میزان کورتیزول در تیمار 60‰ و در ساعت 12 به طور معنی داری بالاتر از میزان آن در سایر زمان های این تیمار بود. در تیمار 5‰ میزان کورتیزول در ساعت های 12 و 24 بالاتر از میزان متناظر در تیمار کنترل بدست آمد(05/0p<). در ساعت های دیگر این دو تیمار و همچنین در سایر تیمار ها اختلاف معنی داری در روند کورتیزول در مقایسه با تیمار کنترل مشاهده نشد. میزان گلوکز در زمان های مختلف تیمار های 20 و 60‰ اختلاف معنی داری را نشان نداد اما، در تیمار 5‰ میزان آن در ساعت 12 بیشتر از ساعت های 6 و 24 بود که این اختلاف نیز معنی دار نبود. تعداد و مساحت mrc در طول دوره و در تیمار های 5 و 60‰ روندی افزایشی را نشان داد و در روز دوم و هفتم اختلاف معنی داری را با تیمار شاهد نشان داد. روند تغییرات تعداد و مساحت mrc در تیمار 20‰ نزولی بود. همچنین، در این تیمار میانگین های مربوط به فاکتور های فوق در روز های 7 و 14 اختلاف معنی داری را با تیمار کنترل نشان داد. بطور کلی، نتایج مربوط به این تحقیق نشان می دهد که ماهی صبیتی در مواجهه با شوری قدرت ایجاد تغییرات فیزیولوژیک و بافتی لازم را برای حفظ کیفیت زندگی خود دارد

شناسایی و رده بندی ماهیان تالاب هورالعظیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1391
  مریم رضایی   غلامرضا اسکندری

تحقیق حاضر با هدف شناسایی و رده بندی ماهیان تالاب هورالعظیم در طی چهار فصل از بهار 1390 تابهار 1391 انجام گرفت. نمونه برداری به طور ماهانه و با استفاده از تور گوشگیر از 3 ایستگاه انجام شد، سپس نمونه های صید شده به وسیله کلید های شناسایی معتبر شناسایی گردید. طبق این بررسی 15 گونه متعلق به 3 خانواده شناسایی گردید که اسامی علمی 3 خانواده عبارتند از: cyprinidae, mugilidae, siluridae. اسامی علمی 15 گونه شناسایی شده عبارتند از: barbus sharpeyi, cyprinus carpio, barbus luteus, carassius auratus, aspius varax, barbus grypus, alburnoides bipunctatus, cyprinion macrostomum, cyprinion kais, barbus barbulus, barbus pectoralis, capoeta trutta, barbus xanthopterus, liza abu, silurus triostegus. درصد فراوانی هریک از خانواده ها و گونه ها در طول مدت مطالعه و بررسی محاسبه شد که از میان آن ها، خانواده cyprinidaeبا 87/4 درصد و گونه barbus luteus با 28/7 درصد بیشترین درصد فراوانی را به خود اختصاص داده بودند. همچنین شاخص های تنوع، غالبیت و ترازی زیستی برای آنها محاسبه گردید. شاخص شانون – وینر، بیشترین تنوع گونه ای را در پاییز و کمترین آن را در تابستان نشان داد، شاخص غالبیت سیمپسون، کمترین غالبیت را در فصل پاییز و بیشترین غالبیت را در در فصل تابستان نشان داد. بیشترین و کمترین میزان ترازی زیستی به ترتیب در فصل های تابستان و زمستان مشاهده گردید.

اثر متقابل استرس بنزوآلفا پیرن (bap) و عفونت vibrio alginolyticus برماهی هامور معمولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1391
  نجمه نوروزی   غلامرضا اسکندری

به طور وسیعی شیوع بیماری های حیوانات آبزی، هم از نظر فراوانی و هم از نظر شدت افزایش یافته است که تعدادی از آنها با تغییرات محیطی آنتروپوژنیک همراه هستند. دانسته ها در مورد روابط متقابل پیچیده بین آلودگی و عوامل عفونی بر روی سیستم ایمنی مهره داران کم است. این روابط متقابل به شدت سلامت موجودات را تحت تاثیر قرار می دهد. در مطالعه حاضر، ما اثرات دو غلظت (20 and 200 mg/kg) از بنزوآلفاپایرن (bap) را در الحاق با عفونت vibrio alginolyticus درماهی هامور معمولی epinephlus coioides مطالعه کردیم. هدف از این مطالعه آشکار کردن روابط متقابل بین استرسورها در ارگانیسم میزبان بود. در این راستا 200 قطعه ماهی هامور معمولی سالم (183±5 gram bw) در 7 گروه تقسیم شدند که شامل : ا-گروه کنترل 2- گروه تزریق شده با روغن نارگیل 3و 4- گروه تزریق شده با bap 20 و 200 mg/kg 5و 6- گروه تزریق شده با bac+bap 20 و 200mg/kg 7- گروه تزریق شده با باکتری vibrio alginolyticus. همه گروه ها بعد از تزریق باکتری به مدت 14 روز در شرایط ثابت آزمایشگاهی نگهداری شدند. نتایج مطالعه ما با استفاده از اندازه گیری پارامترهای خونی و ایمنی، آنزیم های کبدی و بافت شناسی بررسی شد. به طور مختصر تغییرات پارامترهای خونی مثل گلبول های قرمز خونی، درصد هماتوکریت و فاکتورهای ایمنی مثل فاگوسیتوزیز، فعالیت لیزوزیم، پایداری غشای لیزوزوم و igm در روزهای 1، 2، 4، 7 و14 آزمایش اندازه گیری شدند. نمونه های بافتی طحال، کلیه سری و کبد برای مطالعات بافت شناسی جدا شدند و در محلول فرمالین برای مدت 12 ساعت نگهداری شدند. برش های 5 میکرومتری از بافت ها آماده شدند و به وسیله هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند. نتایج نشان داد که فاکتورهای ایمنی و خونی تا روز 4 کاهش یافتند و سپس تا روز 14 در همه گروه های آزمایشی به جز گروه های اکسپوز شده با باکتری تنها، افزایش یافتند. پائین ترین و بالاترین مقدار این پارامترها به ترتیب در گروه های ترکیبی و گروه باکتری مشاهده شد. نتایج مطالعه ما روابط متقابل بین عفونت vibrio alginolyticus و اکسپوز با دو غلظت bap را در ماهی هامور معمولی نشان می دهد. ما فرض می کنیم که پاسخ التهابی آغاز شده با عفونت باکتریایی، مانع توانایی ماهی هامور معمولی برای مقاومت در برابر bap نسبت به شرایط طبیعی است. به عبارت دیگر پارامترهای ایمنی مثل igm پلاسما، فعالیت لیزوزیم، پایداری غشای لیزوزوم، و فعالیت فاگوسیتوزیزبه طور معنی داری تا روز 4 و 7 به ترتیب در گروه های تحت تاثیر قرار گرفته با دو دز bap و bac+bap کاهش یافتند. کاهش پارامترهای ایمنی در ماهیان تحت تاثیر قرار گرفته با bap و باکتری vibrio alginolyticus، پیشنهاد کننده روابط آنتاگونیستیک و مخا لف بین این دو استرسور است. آنزیم های ast و alp تا روز 7 افزایش یافتند و سپس تا روز 14 کاهش یافتند. بالاترین مقدار این دو آنزیم در ماهیان تیمار شده با bac+bap200 mg/kg در همه روزهای نمونه برداری مشاهده شد. تغییرات پاتولوژیکی در طحال تقریبا در همه گروه ها افزایش مراکز ملانوماکروفاژی، خونریزی، تراکم سلول های ایمنی و مشاهده کلنی های باکتری را نشان دادند. تغییرات پاتولوژیکی درکلیه سری شامل مراکز ملانوماکروفاژی، شکسته شدن گلبول های قرمز، کلنی های باکتری و به هم ریختگی بافتی بود. تغییرات پاتولوژیکی مثل واکوئله شدن هپاتوسیت ها، مراکز ملانوماکروفاژی، هیپرتروفی سلول های کبدی و نکروز بافتی در همه گروه ها مشاهده شد

استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی در مطالعه منابع آبی خلیج فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1392
  زهرا فضیلت پور   غلامرضا اسکندری

محیط دریا، که شامل اقیانوس و مناطق مجاور ساحلی می شود، فرصت های عظیمی را برای پیشرفت در زمینه شیلات و بهره برداری منابع طبیعی فراهم می کند. ماهی-گیری یک منبع قابل توجه برای تهیه مواد غذایی است و به منزله یک منبع مهم درآمد در ایران محسوب می شود. با توجه به نیاز بالا برای شناسایی میزان توزیع منابع ماهی، اطلاعات به دست آمده از ماهواره ها نقش مهمی را در برنامه¬های کاربردی شیلات ایفا می کنند. داده های سنجش از دور مربوط به رنگ اقیانوس می توانند در کاربردهای بسیاری نظیر ماهی گیری تجاری، حمل و نقل دریایی، استخراج معدن در اقیانوس، اکتشاف و استخراج نفت و گاز، هیدروگرافی و غیره مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به اینکه تصاویر ماهواره ای، پوشش مکانی وسیع و تکرار بالایی را فراهم می کنند در پیش بینی مکان های بالقوه ماهی¬گیری می توانند کمک فراوانی داشته باشند. توان تفکیک طیفی بالای سنجنده مادیس و دارا بودن باندهای حرارتی متعدد، آن را نسبت به سایر سنجنده ها در موقعیت ممتازی قرار می دهد. در این تحقیق ابتدا صحت سنجی تصاویر حرارتی سنجنده مادیس با استفاده از داده های میدانی انجام شد؛ که ضریب همبستگی به میزان 0/84 می باشد که نشان دهنده میزان بالای دقت الگوریتم جهانی در این منطقه است. سپس به منظور تعیین مناطق مستعد صید ماهی در خلیج فارس پس از تهیه لایه های دمای سطح آب، ارتفاع سطح دریا، غلظت کلروفیل – a و شیب حرارتی سطح آب نقشه مکان های مستعد صید تهیه شد. روش های فازی، نمایشی قوی از اجزای مهم تصمیم گیری مکانی همچنین نمایش مفاهیم مبهم و غیر دقیق را نیز فراهم می کنند. نتایج ارزیابی دقت نقشه های نهایی نشان می دهد که 82% از میزان صید انجام شده در دریا در مکان هایی واقع شده است که بهترین مناطق در نقشه های مناطق مستعد صید می باشند. با انجام صید هدفمند می توان بازدهی صید را در زمانی کمتر از زمان فعلی بالا برد؛ این امر می تواند با ادغام سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحقق یابد.

اثرات سطوح مختلف پروتئین و انرژی بر شاخص های رشد ماهی شیربت barbus grypus در مرحله انگشت قدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1386
  سمیه ساکی   وحید یاوری

تکثیر و پرورش آبزیان به منظور تولید و تامین بخشی از پروتئین مورد نیاز کشور یکی از راههای نیل به خودکفایی اقتصادی است. به همین منظور ماهیان پرورشی که به قصد مصرف انسانی با جیره دستی پرورش می یابند در سراسر جهان افزایش یافته است. بدون شک شناخت نیازهای تغذیه ای آبزیان در پیشرفت علم تکثیر وپرورش امروزه بسیار مهم است زیرا کیفیت گوشت ماهی عاملی حیاتی است که مستقیما متاثر از طبیعت و توازن عناصر غذایی است. ماهی شیربت با نام علمی barbus grypus یکی از گونه های خانواده cyprinidea است که در حوزه رودخانه فرات ، خلیج فارس و هرمز انتشار دارد. این گونه به احتمال زیاد در اکثر منابع آبی ایران انتشار داشته اما آنچه مسلم است در منابع آبی غرب و جنوب غرب کشور به ویژه آبهای خوزستان حضور گسترده ای دار.....