نام پژوهشگر: ثریا قاسمی

ارزیابی نقش افزایش بیان mir-372 در ایجاد ناپایداری ژنومیک و تغییر در میزان رشد و تکثیر سلولی و مارکر سلولهای بنیادی سرطانی (cd44) در رده سلولی سرطان معده انسانی(mkn-45)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  ثریا قاسمی   حسین مزدارانی

سرطان معده (gc) از متداولترین سرطانها و دومین سرطان منجر به مرگ و میر انسانها در اثر سرطان در جهان است. mir-372 عملکردی شبه انکومیری دارد و از طریق ژن هدفش lats2 در انواع سرطانها باعث تهاجم و نیز عدم تنظیم چرخه سلولی، آپوپتوز و تکثیر سلولی می گردد. cd44 در سرطان معده مارکر سطح سلولی بنیادی سرطانی است و باعث تهاجم و متاستاز می گردد. در این مطالعه، بیان mir-372 با ترانسداکشن لنتی ویروس حامل آن در رده سلولی سرطان معده mkn-45 افزایش داده شد. میزان بیان mir-372 و هدف آن lats2 با real-time pcr کمی بررسی شد. وسترن بلات جهت سنجش میزان پروتئین lats2 انجام شد. فلوسایتومتری و سنجش mtt به ترتیب جهت ارزیابی میزان سلولهای +cd44 و تکثیر سلولی در سلولهای تیمار شده در مقایسه با کنترلها انجام شد. سنجش cytochalasin b blocked (mn) جهت بررسی وجود یا عدم وجود میکرونوکلئای (mn) برای مقایسه ناپایداری ژنومیک در سلولهای تیمار شده و کنترل انجام شد. در مقایسه با گروههای کنترل، میزان بیان mir-372 به میزان چشمگیری افزایش یافت (به ترتیب در روزهای 7، 14 و 21 پس از ترانسداکشن، 85/7، 22/50 و 68/114 p=0.03,). در حالی که بیان lats2 کاهش نشان داد (به ترتیب در روزهای 7، 14 و 21 پس از ترانسداکشن 39/0، 29/0 و 15/0 p=0.016). پروتئین lats2 نیز کاهش معنی داری یافت(p=0.000). به علاوه رشد و تکثیر سلولی و ناپایداری ژنومیک افزایش معنی داری نشان داد (p=0.000). میزان cd44 در سلولهای تیمار شده و کنترل در بازه 21 روزه تغییر معنی داری نداشت (حدودا 10%). نتایج این تحقیق نشان داد، lats2 در رده سلولی mkn-45 هدف mir-372 است و احتمالا می تواند یک بازدارنده توموری در سرطان معده محسوب شود. از طرفی مشخص شد، در این رده سلولی،cd44 را نمی توان به عنوان یکی از اهداف mir-372 در نظر گرفت.

بررسی بهترین روش جمع آوری رواناب های سطحی در شهر مشهد (مطالعه موردی: منطقه آب و برق مشهد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی عمران 1394
  ثریا قاسمی   محمود فغفور مغربی

مسیل های شهری گرچه به شکل بالقوه قادر به تأمین بسیاری از نیازهای شهری می باشند، ولی در صورت عدم مدیریت صحیح یکی از قابلیت های نهفته بروز سیلاب در مناطق توسعه یافته زمین محسوب می گردند. در سال های اخیر توسعه شهرنشینی و افزایش مساحت سطوح غیر قابل نفوذ، تخریب جنگل ها و اصلاح خطوط ارگانیک رودخانه ها سبب افزایش ضریب وقوع سیلاب به شکلی گسترده گردیده است. در دهه-های اخیر نگاه تک بعدی به مسئله سیلاب و بی توجهی به ابعاد مختلف مسئله، سبب حل قطعی مشکل در برخی مناطق و بروز مشکلات بغرنج و بزرگتر در دیگر مناطق گشته است. لذا تدوین برنامه ای کاربردی برای طراحی منظر در حاشیه مسیل های درون شهری ضروری و غیر قابل اجتناب به نظر می رسد. در تحقیق پیش رو در فصل اول به معرفی رواناب شهری و عوامل تأثیر گذار بر آن و اهمیت مدیریت و برنامه ریزی شهری پرداخته می شود و در فصل دوم علاوه بر بررسی-های صورت گرفته بر روی تحقیقات انجام شده در سراسر دنیا، نگاهی به راهکارهای نوین مدیریتی می شود. در فصل سوم در پی شناخت دقیق مسئله کلیه مبانی هیدرولیکی، هیدرولوژیکی و ضوابط طراحی سیستم زهکشی رواناب شهری مطرح می شود. در فصل چهارم نگاه اجمالی به حوضچه های تأخیری به عنوان یکی از روش های نوین مدیریتی می شود و در ادمه مدل و نرم افزارهایی که قادر به شبیه سازی رواناب باشد مطرح می شود. در فصل پنجم ضمن معرفی منطقه از حیث خصوصیات جغرافیایی و فیزیوگرافی آن، توزیع الگوی بارش به عنوان یکی از مهم ترین پارامترهای ورودی به مدل به طور کامل بحث می شود و در فصل ششم با مدل سازی های انجام شده بر مبنای جانمایی های مختلف حوضچه های تأخیری در منطقه، به تحلیل و بررسی نتایج پرداخته می-شود. نهایتا در فصل آخر بعد از نتیجه گیری کلی از روند شبیه سازی، در قالب بهبود بخشیدن این موضوع پیشنهاداتی ارائه شده است.

بررسی مقایسه ایی هوش هیجانی، طرحواره ناسازگار اولیه وسازگاری اجتماعی در نوجوانان دارای گرایش به رفتار پرخطر و عادی در سطح شهر کرمانشاه در سال 1393
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  ثریا قاسمی   مهدی دهستانی

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه، هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و نوجوانان عادی بود. روش: پژوهش حاضر در زمره ی پژوهش های توصیفی یعنی همبستگی قرار دارد. نمونه ی این پژوهش متشکل از 380 نوجوان (190 نوجوان پسر دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی، 190 نوجوان دختر دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی) در شهرستان کرمانشاه بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره، پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه سازگاری بل و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره یا مانوا) استفاده شد. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات طرحواره های ناسازگار اولیه و مولفه های آن در میان نوجوانان پسر (001/0p=) و دختر (003/0p=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات هوش هیجانی و مولفه های آن در میان نوجوانان پسر (002/0p=) و دختر (005/0p=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی نیز تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی نوجوانان پسر (003/0p=) و دختر (002/0p=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی نیز تفاوت معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که گرایش به رفتارهای پرخطر می تواند ویژگی هایی همچون طرحواره ها، هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان را تحت تأثیر منفی خود قرار دهد. لذا، پیشنهاد می شود که کارشناسان و مسئولان خدمات بهداشتی و درمانی کارگاه های آموزشی برای نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر به منظور آشنایی با این رفتارها و پیامدهای ناگوار آنها برگزار کنند تا زمینه پیشگیری از این گونه رفتارها فراهم گردد.