نام پژوهشگر: حسین پاینده

نمودهای پسامدرنیسم در آثار سیمین دانشور (نوآوری های سیمین دانشور در ادبیات معاصر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1387
  محیاسادات اصغری   حسین پاینده

چکیده: الف- اهمیت موضوع و هدف تحقیق: فهم نظریات ادبی پسامدرن بدون توجه به نظریات فلسفی پسامدرن ممکن نیست و فهم این یکی خود بدون توجه به شرایط پسامدرن حاصل نمی شود. در مورد شرایط پسامدرن باید گفت هرچند زمینه های آن متعلق به فرهنگ و تمدن غربی است، ولی تبعات و فراگیری آن منحصر به قلمرو جغرافیایی غرب نیست، بلکه ماهیتاً مرزهای غربی را درمی نوردد و جهانی می شود و لذا شرقیان از آن متاثرند. پسامدرنیسم در واقع تاملات نظری پیرامون این شرایط و چگونگی پیدایش و تبیین آن ها است. بی تردید این نگرش های نظری در ادبیات معاصر کشورمان نیز تاثیرگذار بوده است و در نتیجه بررسی و تحلیل آثاری که نمودهای پسامدرنیسم در آن ها مشهود است، ضروری به نظر می رسد. سیمین دانشور به عنوان یکی از داستان نویسان بزرگ معاصر در ایران جزء اولین کسانی است که شیوه ی ادبی پسامدرن را در برخی از آثار خود مطرح کرده است و هدف این رساله چیزی جز اثبات وجود و تحلیل مولفه های پسامدرن در برخی از آثار داستانی ایشان نیست. ب- روش تحقیق: در این رساله ابتدا در دو بخش نظری مجزا چیستی رمان و نظریات ادبی پسامدرن مطرح شد که برای تدوین هر کدام از این فصول به گردآوری منابع پرداختم و به کمک استاد راهنما معتبرترین آن ها را برگزیدم و بر اساس نظریات و آراء مندرج در آن ها این دو فصل نظری سامان یافت. آنگاه در فصول بعدی به استخراج شواهد و نمونه هایی از دو رمان خانم دانشور؛ یعنی جزیره ی سرگردانی و ساربان سرگردان اقدام نموده و این شواهد را با توجه به نظریه های ادبی و برخی مولفه های فلسفی پسامدرن مورد تحلیل و بررسی قرار دادم. ج- نتیجه گیری: بر اساس آنچه در فصل دوم از نظریات ادبی پسامدرن ارائه شد، می توان برخی آثار داستانی خانم دانشور از جمله دو رمان جزیره ی سرگردانی و ساربان سرگردان را حاوی تعدادی از مولفه ها و مشخصه های پسامدرن قلمداد کرد. به عبارت دیگر نویسنده در این آثار از برخی شگردها و عناصری بهره گرفته است که ما آن ها را در زمره ی ویژگی های رمان پسامدرن در نظریه های متعدد برشمردیم. ویژگی هایی چون فروپاشی فراروایت ها، عدم قطعیت، تردید، سرگردانی، پارانویا و بدبینی، امتزاج واقعیت و خیال از طریق اتصال کوتاه، پیوند دوگانه و عدم اقتدار مولف، تناقض و فقدان هویت، بهره گیری از طنز و عدم انسجام، همه و همه ترفندهایی هستند که این نویسنده برای برجسته کردن عنصر وجود شناسانه در اثرش و غلبه ی آن بر عنصر معرفت شناسانه به کار گرفته است و بدین ترتیب برخی آثار داستانی خود را با عبور از مرزهای مدرنیسم به حوزه ی پسامدرنیسم وارد ساخته است.

نقش ترجمه در شکل گیری تجدد فرهنگی در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  عبدالله کریم زاده   حسین پاینده

الف: موضوع و طرح مساله (اهمیت موضوع و هدف): آنچه در وهله اول انگیزه اصلی انجام تحقیق حاضر را فراهم آورد رویکرد کریستوف بالائی در تحلیل نظام چند گانه ادبی ایران با موضوع سرچشمه های رمان و داستان کوتاه فارسی بود. او در تحلیل خود از نظام ادبیات مدرن ایران برای ترجمه جایگاه مرکزی قائل شده بود. از سوی دیگر پیشینه تحقیقات در حوزه مطالعات تو صیفی ترجمه نشان می دهد که می توان ترجمه را از رویکرد نقش گرا مورد مطالعه قرار داد. این نوع تحقیقات که طبق تقسیم بندی هولمز (2000)، در زمره مطالعات توصیفی نقش گرای ترجمه قرار می گیرند، به بررسی کارکردهای ترجمه در ژمینه های فرهنگی-اجتماعی و سیاسی می پردازد. بر همین اساس، تاثیرات فرهنگی ترجمه در ایران و نحوه تاثیرگذاری آن در شکل گیری تجدد فرهنگی در ایران به عنوان موضوع این تحقیق انتخاب شد. ب:مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع ،چارچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها: این پژوهش در چارچوب نظری نظام چند گانه ادبی و فرهنگی که توسط اون زوهر(1970) معرفی شد انجام شده است. محقق در این تحقیق به چهار سوال زیر پاسخ می دهد. 1- ترجمه چگونه به شکل گیری تجدد فرهنگی در ایران کمک کرد؟ 2-ترجمه در نظام چند گانه ادبی ایران در دوره مشروطه در چه جایگاهی قرار داشت؟ 3- چه کتاب هایی در دوره تجدد برای ترجمه کردن انتخاب می شدند؟ چرا؟ 4- چه کسانی در دوره تجدد از برترین نوشته های ادبی ( یا " آثار معتبر" ) حمایت می کردند؟ فرضیه تحقیق: ترجمه درشکل گیری تجدد فرهنگی در ایران تاثیر گذار بوده است. پ: روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق ،نمونه گیری و روش های نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه ی اجرای آن، شیوه ی گرد آوری و تجزیه و تحلیل داده ها: تحقیق حاضر یک مطالعه ترکیبی است که بر دادهای حاصل از تحلیل های توصیفی و پیکره ای استوار است و در دو سطح خرد و کلان انجام گرفته است. در سطح خرد به تحلیل متن ودر سطح کلان به فرا متن پرداخته شده است. به عبارت دیگر، در سطح کلان زمینه های فرهنگی- اجتماعی ، سیاسی و تاریخی نظام چندگانه ایران که ضرورت ترجمه را پدید آورده و به پیدایش ژانر های جدید ادبی از قبیل نمایش نامه، داستان کوتاه و رمان منجر شده مورد تحلیل قرار گرفته است. ودر سطح خرد، به ادبیات تطبیقی پرداخته شده است. در این سطح، دو رمان ایرانی ( شمس و طغرا) و (عشق و سلطنت) و ترجمه های دو رمان فرانسوی (کنت مونت کریستو و سه تفنگدار) به عنوان پیکره انتخاب شده و به صورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گرفته است. ت: یافته های تحقیق: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که رمان های ایرانی به لحاظ صورت و محتوا از رمان های فرانسوی تاثیر پذیرفته است .از آنجا که شمس و طغرا و عشق و سلطنت اولین رمان های ایران هستند، می توان نتیجه گرفت که رمان در ایران یک ژانر وارداتی است که از رهگذر ترجمه وارد شده و حق آب و گل پیدا کرده است- ترجمه در تبلور رمان ایرانی نقش نو آورانه ایفا کرده است.همچنین یافته های این تحقیق نشان داد که ترجمه در غنی سازی فرهنگی ایران و شکل گیری گفتمان عقب ماندگی ایران و بر انگیختن مردم ایران برای پیوستن به صف مشروطه طلبان به عنوان یک ابزار استفاده شد.. ث: نتیجه گیری و پیشنهادات: دیگر پژوهشگران می توانند موارد زیر را مورد مطالعه قرار دهند: - نقش ترجمه در انحطاط فرهنگی - نقش ترجمه در تاریخ استعمار - تکرار پژوهش حاضر با پیکره ای متشکل از سایر انواع ادبی (نمایش نامه، شعر، داستان کوتاه و...) - تکرار پژوهش حاضر در سایر ادوار تاریخی از قبیل دوره پهلوی، دوره پس از انقلاب اسلام

آیرونی در ساختار مثنوی مولوی بر مبنای نظریه نقد نو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  زهرا بهره مند   سیروس شمیسا

آیرونی (irony) یکی از اصطلاحات پیچیده و مهم در بلاغت، فلسفه و نقد ادبی است که هرچند معاصران، آن را به کلماتی همچون طعنه، کنایه، طنز، استهزاء، تهکّم، وارونه گویی و... ترجمه کرده اند، اما پژوهش حاضر نشان می دهد که این واژگان ممکن است سبب سوءتفاهم و یا سوءبرداشت خواننده درباره آن شوند؛ چرا که آیرونی انواع متفاوتی دارد که در دوره های مختلف، از یونان باستان تا عصر حاضر، کابردهای گوناگونی داشته و در نتیجه، انواع گوناگونی را، بیش از 10 نوع، ایجاد کرده است. پژوهش حاضر می کوشد تا این کاربردهای متنوع را در سیری تاریخی از یونان باستان تا عصر حاضر بررسی کند که انواع آن را از جمله آیرونی های سقراطی، بلاغی، گسترده، عالم، تراژیک، تقدیر، نمایشی، حوادث، رمانتیک (در روایت)، کلامی و ساختاری در بر می گیرد. اما کاربرد ویژه آیرونی در نقد ادبی، برای اولین بار در نقد نو به ظهور رسید. آنجا که ریچاردز بر مبنای سخنان کولریج -که او هم تحت تأثیر فلاسفه رمانتیک آلمانی بود- تعریف جدیدی برای آیرونی قائل بود. آیرونی از نظر او وجهه ای ساختاری دارد، بدین ترتیب که اجتماع مفاهیم و تمایلات متضاد و در عین حال مکمّل در اثر ادبی است که با تعادل و توازن بین آنها می توان به وحدت اندام وار اثر رسید. از آنجا که در شناخت این مفهوم از آیرونی ساختاری، مفاهیم دیگری از نقد نو دخیل هستند، کوشیده ایم تا نقد نو و اصطلاحات مربوط به آن را نیز معرفی کنیم که شامل وحدت و شکل اندام وار، عینیت بخشی به شعر، نقد عملی، تنش، ابهام و پارادوکس هستند و به این نتیجه برسیم که از طرفی مفهوم تنش به مفهوم آیرونی ساختاری بسیار نزدیک است و از طرف دیگر، یکی از راه های توضیح وحدت اندام وار اثر ادبی، حلّ و فصل کردن تنش یا آیرونی ساختاری مرکزی آن است. در فصل آخر سعی کرده ایم تا کاربردهای متنوع آیرونی و به طور خاص آیرونی ساختاری را در نمونه های عملی برگزیده از مثنوی مولوی (از ابتدای دفتر اول تا آخر داستان شیر و نخچیران) نشان دهیم و از آنجا که ریچاردز وجود آیرونی ساختاری را دلیل بر ارزش هنری اثر ادبی می دانست، به این نتیجه رسیدیم که یکی از دلایلی که به داستان-های مثنوی مولوی ارزش ادبی می دهد وجود آیرونی ساختاری در آن است که البته منتقد باید با حلّ و فصل آن به وحدت اندام وار آثر رسیده و بتواند آن را در مضمونی واحد توضیح دهد.

الگوهای رمزگشایی فیلم بدون دخترم هرگز در میان مخاطبان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1385
  زهرا آقاجانی   محمود شهابی

تحلیل نشانه شناسانه فیلم بدون دخترم هرگز از یک سو و بررسی انواع خوانش های مخاطبان ایرانی این فیلم از سوی دیگر از طریق روش نظریه زمینه ای.

نقد روانکاوانه آثار عباس معروفی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1388
  محبوبه اظهری ورزنه   سهیلا صلاحی مقدم

چکیده عنوان پایان نامه ی حاضر "نقد روانکاوانه ی عباس معروفی" است که در آن با استفاده از الگوی روانکاوانه ی "زیگموند فروید " ، "کارل گوستاو یونگ" و نظریات روانشناسی شخصیت و نابهنجاری، به بررسی آثارعباس معروفی پرداخته شده است. پژوهش حاضر به بررسی دورمان سمفونی مردگان، سال بلوا و هشت داستان کوتاه معروفی که ازمجموعه داستان دریاروندگان جزیره ی آبی تر انتخاب شده، اختصاص دارد. این پژوهش ابتدا به تبیین ارتباط ادبیات و روانکاوی، شرح قصه های روانشناختی و معرفی نظریه های روانکاوانه "فروید" می پردازد. سپس به بررسی ضمیر ناخودآگاه و کهن الگوها از دیدگاه "یونگ" و تشریح عقده و رویا اختصاص دارد. درقسمت تحلیل و نقد پایان نامه، شخصیت های هر داستان و کاربرد کهن الگوها و نمادها تحلیل شده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که اکثر شخصیت های داستان های "معروفی" از بیماری های روانی و جسمی ناشی از اضطراب های درونی یا مشکلات دوران کودکی رنج می برند. این افراد در ایجاد تعادل میان سطوح متفاوت ذهن خود درگیر هستند. آن ها یا کاملاً تسلیم "اصل نهاد" و مرتفع کردن نیازهای آن هستند و یا مقهور نقطه ی مقابل آن یعنی "فرامن. به این ترتیب "من" این افراد همیشه دچارتنش های ناشی از مبارزه دایم میان این دو است. "معروفی" هم-چنین به اهمیت ابعاد انسانی، آزادی اندیشه و روابط انسان ها با یکدیگر می پردازد. او از کهن الگوها، تصاویر و نمادها نیز به خوبی استفاده کرده است. کلید واژه ها : ناخودآگاه، رویا،فروید، یونگ، معروفی، عقده، روانشناسی شخصیت، کهن الگو، نماد

نقش ایدئولوژی مترجم در ترجمه متون ادبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  خدیجه صفایی   حسین ملانظر

چارچوب نظری این پژوهش نوعی چارچوب چندرشته ای است که از مطالعات ترجمه توصیفی، سبک شناسی، تحلیل انتقادی گفتمان و روایت شناسی تشکیل شده است. این دیدگاه ها مبانی نظری پژوهش را که شامل نظریه های ترجمه، گفتمان های زبانی، سبک ایدئولوژیک، و نظریه های روایت می باشند، تشکیل میدهد. پرسش های این پژوهش شامل دو مورد است: ویژگی های سبکی مترجم در متن ترجمه شده که نشان دهنده ایدئولوژی وی می باشد، چیست؟ و چگونه می توان بین این انتخاب های سبکی و بافت اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی جامعه رابطه برقرار کرد؟ روش شناسی این پژوهش شامل روش توصیفی و مقایسه ای است. بر اساس این روش، این پژوهش که نوعی مطالعه موردی است، دو ترجمه مختلف یک رمان انگلیسی را با متن اصلی مقایسه می کند تا انگیزه و دلیل انتخاب های سبکی مترجمان را بررسی کند. یافته های این پژوهش نشان داد که انتخاب های سبکی مترجم می تواند نشئت گرفته از ایدئولوژی وی باشد، چه به طور خودآگاه و چه به طور ناخودآگاه. همچنین در این پژوهش نشان داده شد که این انتخاب های سبکی مترجم تحت تأثیر محیط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی وی است.

رمان و فیلم: نگاهی به اقتباس سینمای ایران از رمان فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  پیمان حمیدی فعال   حسین پاینده

اقتباس از متون ادبی، یکی از مهم ترین و پُرکاربردترین شیوه های ساخت فیلم سینمایی است، که باوجود همه ی موافقت ها و مخالفت ها، هم چنان سنتی پُرطرفدار در سینماست. رمان، شبیه ترین نوع ادبی به فیلم است و بیشتر اقتباس های سینمایی، برمبنایِ رمان ها صورت می گیرد. در نقد ادبی جدید، به هر مجموعه ای از نشانه ها «متن» گفته می شود؛ بنابراین، متون، نه صرفاً مکتوب، که تصویری و شنیداری نیز هستند. اقتباس سینمایی، نوعی ترجمه ی متن مکتوب به متن تصویری است که در آن، فیلم ساز می کوشد تا با امکانات گوناگون سینما، معادل هایی تصویری برای نشانه های زبانی ایجاد کند. در فصل اول، پرسش هایی بنیادین درباره ی رابطه ی ادبیات و سینما ـ به طورِ عام ـ و رمان و فیلم ـ به طورِ خاص ـ مطرح می شود. فصل دوم به روایتی تحلیلی از روند سینمای اقتباسی ایران و معرفی «موج نو» به مثابه ی دوره ی برجسته ی این نوع سینما، اختصاص دارد. در فصل سوم، سه فیلم اقتباسی از رمان های رئالیستی مهم فارسی ـ شوهر آهوخانم، آوسنه ی باباسبحان و تنگسیر ـ مورد تحلیلی تطبیقی با رمان ها قرار می گیرند و فصل چهارم، همین تحلیل تطبیقی را درمورد دو فیلم اقتباسی از رمان های مدرنیستی مهم فارسی ـ شازده احتجاب و گاوخونی ـ به کار می بَرَد. در این بررسی، بر این نکته ی مهم تأکید می شود که فیلم سازان ایرانی در اقتباس سینمایی از رمان های فارسی، رویکردی منفعلانه نداشته و با تغییراتی در منبع اقتباس، برداشت سینمایی خود را از این رمان ها ارائه کرده اند.

تحلیل و بررسی تابوهای داستان فارسی از 1320 تا 1380
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  وجیهه تیموری   سعید حمیدیان

" تابو" به عنوان یک بر ساخته ی اجتماعی و فرهنگی دارای ابعاد مختلفی است که از سویی ترس ها و هراس های ناخودآگاه و از سویی امیال وغرایز پنهان افراد یک اجتماع را نشان می دهد. یکی از بسترهای باز شناسی و واکاوی تابوها متون داستانی است.ادبیات داستانی مبتنی بر عوامل متعددی از جمله تجربیات فردی, ذهنیات شخصی و واقعیات اجتماعی است و تابو های یک اجتماع نیز برخاسته از این عوامل و موثر بر این عوامل است.در این مقاله تابوها به عنوان یکی از مولفه های اصلی تشکیل دهنده ی هویت اجتماعی و فرهنگی جامعه در ارتباط با هویت مستقل افراد مورد بررسی قرار گرفته اند که از منظر زنان و مردان نویسنده ی معاصر و از خلال داستان هایشان معرفی و بررسی می شوند. در این راستا تلاش شده است با بسط مفاهیم نظری تابو در گستره ی اجتماع ایران و ادبیات داستانی معاصر ,ویژگی ها و شاخصه های پنهان و برجسته ی هویت ایرانی در عصر امروز مورد بررسی و شناسایی بیشتر قرار گیرد.

بررسی امکان اتخاذ رویکرد واساختی در ترجمه های حافظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  رضا رضایی   حسین پاینده

الف. موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف): همانطور که میدانیم اشعار حافظ به کرات ترجمه شده و با هر ترجمه معانی جدید پدیدار گردیدهاست. در اینجا سوالی که به ذهن متبادر میشود این است که آیا خوانشهای متعدد از هر شعری امکان پذیر است؟ آیا میتوان دیدگاهی نو اتخاذ نمود که معنا را مرجعی متعالی و دستیافتنی فرض نکرده و قائل به تکثرگرایی باشد؟ در این راستا نیاز به چنین دیدگاهی احساس میشود تا بتوان به خوانشهایی نو و خلاقانه از متن حافظ دست یافت. همچنین بنظر میرسد ترجمههای حافظ بازنمودی از طرز تفکر مترجم و دیگر جزئیات زندگی وی باشد. در این راستا احساس میشود به مطالعهای نیاز است تا بتوان وجود چنین جزئیاتی را نشان داد. ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیهها: منابع استفاده شده در این تحقیق شامل تعدادی از معروفترین کتابهای حافظ شناسی و منابع لاتین راجع به مکتب واسازی و تعدادی از مهمترین آثار دریدا و دیگر نظریه پردازان انتقادی است. مکتب واسازی دریدایی بعنوان چارچوب نظری اتخاذ شدهاست. پرسش این است که آیا میتوان چارچوب واساختی دریدایی را جهت تحلیل ترجمههای اشعار حافظ و ارائه خوانشی نو به کار برد؟ مزایا و مشکلات اتخاذ چنین دیدگاهی چیست؟ پ. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونهگیری و روشهای نمونهگیری، ابزار اندازهگیری، نحوه اجرای آن، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها: این تحقیق بصورت کیفی و تحلیلی انجام شده و دربردارنده 7 غزل حافظ و دو ترجمه انگلیسی از آنهاست که یکی را هنری ویلبرفورس کلارک در سال 1891 و دیگری را رضا صابری در سال 1995 انجام داده است. از آنجاییکه اکثر اشعار حافظ از لحاظ معنایی واجد پیچیدگیهای فراوان هستند، نگارنده نمونه مورد تحقیق را بواسطه آشنایی و ذوق شخصی انتخاب نمودهاست. پس از انتخاب غزلها و ترجمهها و تبیین روش تحقیق، متن اصلی و ترجمه به دقت مورد مقابله قرار گرفته و بحث و تحلیل انجام شدهاست، به این صورت که ابتدا غزل فارسی آورده شده و سپس ترجمه و پس از آن تحلیلها آورده شدهاند. در انتها نیز تلاشی جهت ارائه ترجمههای واساختی و واژگون از تعدادی از ابیات حافظ انجام گرفتهاست. ت. یافتههای تحقیق: مشخص گردید که برخی از جزئیات زندگی، طرز تفکر، شرایط اجتماعی و ... مترجم در متن ترجمه شده رسوخ کردهاست. همچنین جهت بکارگیری این چارچوب نظری در ارائه ترجمههای مبتکرانه از حافظ، تلاشهایی صورت گرفتهاست. ث. نتیجهگیری و پیشنهادات: با اتکا به یافتهها و شواهد فراوان نشان داده شدهاست که چارچوب نظری مذکور میتواند در تحلیل ترجمههای موجود و تلاش در جهت ایجاد ترجمههای جدید واساختی و واژگون کاربرد داشتهباشد. البته مترجم بایستی هشیار باشد که هنگام ارائه ترجمههای واساختی و واژگون از اشعار حافظ، دانش نظری کافی در اختیار داشتهباشد تا بتواند در صورت نیاز ترجمههایش را توجیه کند. در تحقیقات جدیدتر میتوان از ابزارهای دریدایی در انواع دیگر تحلیل انتقادی متن استفاده نمود. همچنین میتوان نمونه را به انواع دیگر متون و ژانرهای ادبی بسط داد.

نظریه ادبی نیما یوشیج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1387
  احمدرضا بهرامپور عمرانی   سعید حمیدیان

این پژوهش دارای چهار فصل مجزاست. در فصل نخست آثار منثور (5اثر)به دقت معرفی شده است . در فصل دوم تلقی نیما از نظریه شعر و علل فقدان حضور نظریه ای منسجم در آثار او بررسی شده است .در فصل سوم که خود دارای سه بخش است مواجهه نیما با نوآوری و موانع پیش روی او بررسی شده است . در فصل چهارم که مفصل ترین بخش پژوهش است در سه بخش جداگانه تلقی نیما از شعر شاعران (گذشته و همروزگار و پیروان)جستجو شده است.

بررسی سینمای هتروتوپیایی با رویکردی به مفهوم گفتمان قدرت در اندیشه ی فلسفی میشل فوکو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  ساهره غلامی سفیدداربنی   حسین پاینده

بر اساس رویکرد بدیع فوکو،قدرت که ماهیتی منتشر دارد را نه فقط در نهاد متمرکز حکومتی که باید در سطوح خرد و در دینامیسم روابط بشری یافت. از این رو قدرت در هر زمان ومکانی فعلیت می یابد . در همین راستا اصطلاح هتروتوپیا به معنای دگرمکان نیز از سوی این اندیشمند در جهت تحلیل روابط قدرت در زمینه هدایت مکان ها بکار گرفته می شود. به زعم وی با شکل گیری انواع دگرمکانها،جهان مدرن به فضایی شبکه ای تبدیل شده است که خود امکانی است در جهت انتشار هرچه بیشتر قدرت. حال با نظر به این که به زعم فوکو سینما خود یک هتروتوپیاست می توان به شمار قابل توجهی از آثار سینمایی اشاره کرد که علاوه بر آن که خود بازتابی بصری از ویژگیهای هتروتوپیا هستند، منطق حاکم بر مناسبات آن ها نیز منطبق بر برداشت فوکویی از گفتمان قدرت است. به همین منظور طی این رساله تلاش بر این است که ضمن بررسی ویژگی های هتروتوپیایی سه اثر به نام های داگویل، پرواز بر فراز آشیانه فاخته و فارنهایت 451، به تحلیل گفتمان قدرت و مناسبات آن از منظر فوکو پرداخته شود.

چیستی داستان و نسبت آن با زمان از دیدگاه پل ریکور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  جواد رمضانی   حسین پاینده

ریکور فیلسوف پدیدار شناس فرانسوی که بعدها به هرمنوتیک فلسفی گرایش پیدا کرد متوجه نقش روایتها در زندگی انسان شد او به این نکته دست بافت که هیچ روایتی عاری از تزمن نیست و روایت هنگامی گویا خواهد بود که بیانگر ویژگی های زمان مند انسان باشد بنابراین روایت خود بستری را فراهم می اورد که بتوان از طریق آن در مورد زمان به تحقیق پرداخت. ریکور با بهره گیری از آرای ارسطو در باب پیرنگ که استوار به نظریه محاکات بود و نیز استفاده از آرای هایدگر و اگوستین به این نکته دست یافت که تنها از طریق روایتها می توان زمان ویژه انسانی را ادراک کرد.

گزاره هایی از عدم اصالت روایت در ادبیات فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  رضا زرین کمر   محمود بشیری

هر کس از پنجر? تجربه و اندیش? خود به جهان می نگرد. برداشت های ما از پدیده ها و اتفاقات، متأثر از نفسانیات، تجربیات و پیش زمینه های ماست. روایت هایی که ما از جهان پیرامونمان ارائه می دهیم، نه بازنمایی حقیقت، بلکه گزارشی از آن است. گزارشی که در گذر از راهروی اندیش? ما از اصالت خود دور می شود و خواهی نخواهی با آنچه بوده است، زاویه پیدا می کند. از این نظرگاه روایت های ما اصیل نیست و نمی توان بی تردید و مطلق آنها را پذیرفت. این نوشتار به بیان عواملی می پردازد که روایات ما را از اصالت دور می کند و در حد گزارشی از حقیقت پایین می آورد. عواملی چند برشمرده و دربار? آنها بحث می شود. سپس دو اتفاق تاریخی (تهاجمات سلطان محمود به هندوستان و هجوم مغول به ایران) از گذشت? سرزمین ما بیان و توجیهات راویان آن عصر، دربار? علل آن اتفاقات گزارش می شود. مقایس? روایت های متعدد دربار? اتفاقی یگانه و بررسی تفاوت های بسیار آنها، به اثبات بی اصالتی روایت های انسانی کمک می کند. پذیرش آنکه روایت های ما (به جهت عامل انسانی آن) از اصالت بی بهره اند، به آن می انجامد که برداشت خود را حقیقت مطلق نپنداریم، روایت های دیگران را بشنویم، با دیدی روادارانه به پیرامونمان بنگریم و دست از مطلق گرایی و جزم اندیشی برداریم.

تکوین نهاد اخلاق از منظر زیگموند فروید و مقایسه اجمالی آن با آراء جان استوارت میل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  محمد مهدی هاتف   احمد علی حیدری

بحث فروید در باب اخلاق را می توان ذیل دو عنوان کلی فلسفه اخلاق جای داد. بخشی از آنچه فروید در باره اخلاق می گوید، با مباحث فرااخلاق تناسب دارد. این دسته از سخنان او خود در دو شاخه کلی قرار می گیرد. نخست مباحثی که به تکوین مرجع اخلاقی (وجدان) و حس اخلاقی در روان فرد نظر دارد. در این دست مباحث فروید از نحوه تشکیل آنچه فراخود یا خود آرمانی می نامد، بحث می کند و ظهور نماینده آن یعنی وجدان را سبب ساز اصلی پدید آمدن احساس و میل اخلاقی در ما می داند. فصل اول این نوشتار به بحث از این مساله اختصاص دارد. شاخه دوم بحث فروید اما خاستگاه اخلاق را نه در روان فرد، که در حیات نوع پی می گیرد. در این شاخه، فروید درصدد آن است که نشان دهد چگونه نهاد اخلاق در روان جمعی آدمی مستقر شد. این بحث که خصلتی تبارشناسانه دارد، در فصل دوم طرح می گردد. آنچه در این دو فصل تحت عنوان اخلاق مورد بحث قرار می گیرد، اخلاق به معنای متعارف آن است. در واقع در این دو فصل توضیح فروید در باب پیدایش احساس اخلاقی در فرد و نوع بیان می شود. در این موضع، فروید منتقد جدی نهاد اخلاق است. او بر خصلت سرکوبگر نهاد اخلاق دست می گذارد و تلاش می کند مکانیزم تاثیرات سوء آن بر سلامت روان فرد و نوع را توضیح دهد. از این منظر پروژه فروید کاملا در تداوم پروژه نیچه قرار می گیرد. قرار دادن وضع اخلاقی در برابر وضع غریزی و تبارشناسی نهاد اخلاق برای نشان دادن وضعیت تاریخی اخلاق راهی است که با نیچه گشوده شد و در این نوشتار نشان خواهیم داد که فروید چگونه در آن به پیش رفته و شواهدی گوناگون در تقویت آن به دست داده است. بحث در سه فصل بعدی اما با معنایی دیگر از اخلاق سر و کار دارد. در این دو فصل تلاش می کنیم بر مبنای دلالتها و استلزامات نظریه روانکاوی، نسبت آن را با نظریات اخلاق هنجاری بررسی کنیم. بدین ترتیب آنچه در این دو فصل تحت عنوان اخلاق مورد بحث قرار می گیرد، نه اخلاق متعارف که اخلاقی هنجاری است که از دل نظریه روانکاوی قابل استخراج است. با توجه به اینکه رویکرد اخلاقی روانکاوی حول مفهوم لذت سامان می یابد و از آنجا که بنیان لذت در این نظریه بر غرایز استوار است، فصل سوم را به بحث از آراء فروید در باب غرایز اختصاص داده ایم. در فصل چهارم از امکان اخلاق در روانکاوی سخن می گوییم. مساله اصلی این فصل، مقوله اراده آزاد یا فاعلیت و مسئولیت اخلاقی است. مقوله ای که عموما پیش شرط امکان اخلاق دانسته می شود. در این فصل از نسبت امکان اراده آزاد در روانکاوی سخن می رود. در فصل پنجم نیز که فصول پیشین به نوعی در حکم مقدمه آنند، نظریه ضمنی اخلاق روانکاوی طرح می شود. در این فصل لذت جویی و فرد گرایی به عنوان دو مولفه اصلی این نظریه مطرح شده و نسبت آنها با مفاهیم اخلاقی سنجیده می شود. فصل ششم این نوشتار اما خصلتی مقایسه ای دارد. در این فصل پس از ارائه رئوس کلی فایده گرایی جان استوارت میل، نسبت آن را با رویکرد اخلاقی مطروحه در فصل پنجم می سنجیم، و نشان می دهیم هر چند که رای میل با رویکرد اخلاقی ضمنی روانکاوی قرابتهایی دارد، اما موضع کلی میل نسبت به اخلاق متعارف با موضع فروید یکسره متفاوت است و از این منظر فروید با منتقدین نهاد اخلاق و به ویژه با نیچه نسبتی نزدیکتر دارد.

روایت در لیلی و مجنون جامی
thesis 0 1391
  زینب حسن زاده   شیرزاد طایفی

چکیده: تحلیل و بررسی داستان از دیدگاه روایت شناسی و عناصر داستانی، از جمله موضوعات حائز اهمیّت در حوزه نقد ادبی جدید است. در این پایان نامه، داستان لیلی و مجنون جامی را که در جایگاه ادبیّات کلاسیک قرار دارد، طبق نظریّات جدید روایت شناسی، مورد بررسی قرار داده و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از روش استقرایی، داده های مبتنی بر متن را بررسی و تحلیل کرده ایم. یافته های ما ضمن به تصویر کشیدن و نشان دادن مهارت جامی در داستان سرایی، بیانگر اتّصال قرن ها فاصله با یکدیگر است، و این گویای عظمت فکری شاعر است که قرن ها پیش اثری را روایت کرده، و امروز، پس از قرن ها با نقد و نظریّات جدید، زوایای ارزنده دیگری از آن آشکار می شود. از دیگر مهارت های جامی در داستان سرایی این است که او مغلوب شیوه داستان سرایی کلاسیک نبوده است؛ بدین معنی که ترکیبی از شیوه های داستان سرایی کلاسیک و مدرن در داستان لیلی و مجنون جامی مشاهده گردید که بسامد برخی فراوان و بسامد برخی موارد، اندک بود. با بررسی و تحلیل داستان لیلی و مجنون جامی از دیدگاه پراپ و نظریّه پردازان غرب، از جمله ژنه، گریما و برمون و... مهارت جامی، بیش از پیش نمایان می شود. کلیدواژه ها: جامی، لیلی و مجنون، شعر فارسی، روایت شناسی، پراپ، عناصر داستانی.

شیوه های شخصیت پردازی در داستانهای کوتاه غلامحسین ساعدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  رضا پذیرا   شیرزاد طایفی

چکیده برگزیدن شخصیّت یا شخصیّت های مناسب، با صفات وخصال وتوانایی های ویژه ی خود، یکی از فنون مهم و قابل دقّت در داستان پردازی است. در یک داستان کوتاه، از یک شخصیّت اصلی و در داستان بلند از چند شخصیّت سخن می رود که هریک کاری انجام می دهد، وظایفی بر عهده دارد و در موقع لازم پا به صحنه می گذارد. در بررسیِ عناصر داستان، شخصیّت، عنصری است که متقابلاً بر بیشتر عناصر داستانی تأثیر می گذارد. موضوع این رساله تحلیل و بررسی شیوه های شخصیت پردازی در مجموعه داستان های کوتاه غلامحسین ساعدی است. این مجموعه ها بدین قرارند: عزاداران بَیَل(1343)، دندیل(1345)، واهمه های بی نام و نشان(1346)، ترس و لرز(1347)، شب نشینی باشکوه(1349) و گور و گهواره(1356). محورهای بحث در هر یک از مجموعه ها عبارتند از: وصفِ اشخاصِ داستان ها از جهات ظاهری(ریخت، پوشش و سیما)، عقاید، اخلاق، رفتارهای فردی و اجتماعی، متعارف یا غیر متعارف بودن اشخاص، تناسب افکار و احوال و رفتارهای هر شخص با منش و سرشت و پایگاه اجتماعی او، ابعاد زندگی اشخاص، نحوه ی تعامل و گفتگوهای اشخاص باهم، هم خوانی و هم داستانی اشخاص با ساختار و طرح داستان ها، مسئولیتی که داستان نویس در انتخاب یا خلق شخصیت ها برای خود الزامی می داند، آیا کار داستان نویس نمایش است؟، نام هایی که برای شخصیت ها انتخاب می کند، موضوع (subject)، مضمون (theme) و داستان کوتاه (short story) چیست؟ علاوه بر این در خلال مباحث رساله می کوشیم شگردهای دیگری را که نویسنده در وصف و شناساندن اشخاص داستان ها به کار گرفته نقد و بررسی کرده و به قدر وسع خویش دقت و اهمال کاری نویسنده را در مورد موضوع رساله بحث کنیم. کلید واژه ها: غلامحسین ساعدی، ادبیات معاصر، داستان کوتاه، عناصر داستانی، شخصیت، شخصیت پردازی.

نظریه ی کاتارسیس تراژیک در رساله ی شعرشناسی ارسطو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  عبدالستار حیدری   امیر مازیار

نوشته ی حاضر پژوهشی است در باب مفهوم کاتارسیس تراژیک. ارسطو در رساله ی شعرشناسی تعریف مهم و تأثیرگذاری از تراژدی ارائه داده که در میان مفسران و شارحان و منتقدان ادبی مباحث و اختلاف نظرهای فراوانی برانگیخته است. عامل اصلی ایجاد این مباحث و اختلاف نظرها مربوط می شود به اصطلاح کاتارسیس که ارسطو در پایان تعریف تراژدی به آن اشاره کرده ولی در متن رساله هیچ توضیحی درباره ی معنای آن و و مراد خود از برجسته کردن آن به منزله ی یکی از عناصر و مولفه های درونی و اصلی تراژدی نداده است. با این حال اهمیت و ضرورت تحقیق درباره ی کاتارسیس تراژیک و تلاش برای قهم معنای آن و تعیین جایگاه آن در نظریه ی تراژدی ارسطو در این است که به نظر می رسد می توان از طریق این مفهوم تا حدودی دیدگاه و برداشت کلی ارسطو در خصوص اشعار دراماتیک را روشن کرد و پاسخی به مسئله ی هدف و کارکرد این گونه اشعار در نظر وی فراهم آورد. با تفحص در باب معنای اصطلاح کاتارسیس می توان به تشریح مسائل و موضوعاتی مهم در نظریه ی تراژدی ارسطو از قبیل ماهیت تأثیر تراژدی، موضوع تأثیر تراژدی و نحوه ی تأثیر تراژدی پرداخت.

بررسی دیباچه های چند اثر فخر ادب فارسی از دیدگاه مخاطب شناسی (گلستان سعدی، کشف المحجوب، جامع الحکمتین، کلیله و دمنه، شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1392
  یوسف اسفندیار   اسماعیل تاج بخش

ارتباط و ارتباط شناسی دغدغه ی همیشگی بشر بوده و هست؛ گاه اهمیت ارتباط را به مولف، گاه به متن و گاه به مخاطب داده اند. امروزه مخاطب، محورِ تعیین کننده ی اصل ارتباط است. این که مولف با چه انگیزه و انگیزشی با کمک متن به عنوان رسانه در برابر خیل مخاطبان از نوع فعّال، منفعل، سرسخت، گروه وار، اتفاقی و ... مبادرت به برقراری ارتباط کند، موضوع بحث های پیچیده ای میان بلاغیون سنتی و نظریه پردازان جدید است. فرایند ارتباط امری سه سویه(مولف، متن و مخاطب) است؛ جدای از تأثیر مولف و متن بر مخاطب (موضوع بلاغت سنتی)، تأثیر مخاطب نیز بر مولف و متن انکار ناپذیر است؛ دریافت متفاوت مخاطب/مخاطبان بر متن با قابلیت تأویل پذیری(هرمنوتیک)، از طرفی احساس حضور در برابر انواع مخاطبان، تأثیر عمیقی بر مولف و متن او می گذارد. تحقیق در امر ارتباط چه "درزمانی" و چه "هم زمانی" به خاطر پیچیدگی موضوع، دیگر موضوعی بین رشته ای محسوب می شود. از این میان بررسی ارتباط درزمانی(تاریخی) بین مولفان متون کهن و مخاطبان آینده (ما) می تواند چراغ راهی برای شناخت ارتباطات موثر در عصر ما باشد. از آن جاکه متن دیباچه ها از بهترین و سنجیده ترین بخش های ارتباط کلامی مولفان است، بررسی اشتراکات و اختلافات دیباچه های متون ادب فارسی به خوبی نمایان گر اندیشه ی متفاوت صاحبان این آثار است. در این راستا ابزارهای بلاغت سنتی و جدید منافاتی با هم ندارند. حال با وجود تغییرات و دگرگونی های شخصیت بشریِ مولفان و مخاطبان، مطمئناً این روش ها و ابزارها و در نهایت چشم انداز و افق انتظار مولف و مخاطب همیشه در حال دگرگونی است؛ پس مخاطب شناسی و اصول آن نیز باید همیشه در حال دگرگونی و پیشرفت باشد. شاید ابداع و ابتکار مولفی در مرحله ی اول هنجارگریزی تلقی شود، ولی طی این بررسی و تحقیق دیده می شود که هم اینان متنی موثرتر و مخاطبانی خرسندتر بر جای می گذارند. در این تحقیق ابتدا بررسی مبانی نظری مخاطب شناسی و سپس یافتن کارکردها و اثرات آن در ده دیباچه ی فاخر فارسی ـ از نظم و نثر و از انواع ادبی مختلف ـ هدف قرار گرفت.

شیوه های شخصیت پردازی در داستانهای کوتاه اسماعیل فصیح(بیست داستان کوتاه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  سمیه نظری   حسین پاینده

فصیح از نویسندگان پرکار و توانای ادبیات معاصر ماست که مسائل اجتماعی زمانه اش را در رمانها و داستانهای کوتاهی که از خود برجای گذاشته است مورد کاوش قرار می دهد. اما حق او در حوزه ی نقد و بررسی چنانکه باید ادا نشده است و جز چندرمان معروف بقیه ی آثار او مورد بررسی قرار نگرفته اند. در این تحقیق عنصر شخصیت و شیوه های شخصیت پردازی در بیست داستان کوتاه رئالیستی -ناتورالیستی او مورد بررسی قرار گرفته است. و در چهار فصل به نگارش درآمده است. فصل اول به تئوری مربوط به عنصر شخصیت و شیوه های شخصیت پردازی می پردازد. فصل دوم معرفی نویسنده و آثار او را شامل می شود. در فصل سوم داستانها تک تک بررسی شده اند وفصل چهارم دربرگیرنده ی نتیجه ای است که حاصل آمده است. و نتیجه اینکه فصیح معمولاً از روش توصیفی برای شخصیت پردازی استفاده می کند در مقابل روش نمایشی که نقش فعال خواننده را در روندخواندن داستان در پی دارد. و شخصیت های او عمدتاً ایستا و تک بعدی هستند اما هرگاه که به سمت روش نمایشی حرکت کرده بسیار موفق بوده و سبک خاص خود را بوجود آورده است.

سیاست های بازنمائی : جنسیت در آثار نوسیندگان زن ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1385
  وحید ولی زاده کاخکی   حسین ذکایی

چکیده ندارد.

شیء انگاری زنان در ناقوس برای که به صدا در می آید و دوشیزه جولی (خوانشی فمینیستی و روانکاوانه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1386
  گلناز منتظری   منوچهر حقیقی

چکیده ندارد.

شخصیت پردازی در رمان نوسترومو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1386
  مرجان بختیاری کیش   منوچهر حقیقی

چکیده ندارد.

تحلیل هشت داستان کوتاه معاصر فارسی با رویکرد روان کاوانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1386
  مه رو ژف   حسین پاینده

چکیده ندارد.

ادبیات داستانی نوین متعهد ایران (1357-1300)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1386
  زهرا عسگری داریونی   سعید حمدیان

چکیده ندارد.

رویکردی پسا استعماری به رمان بیمار انگلیسی نوشته آنداتجی و اقتباس سینمایی آن در فیلم بیمار انگلیسی به کارگردانی مینگلا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1385
  بهناز نیرومند   حسین پاینده

چکیده ندارد.