نام پژوهشگر: محمود شعبانپور
فرشته غلامی حسین پور محمود شعبانپور
خاک ورزی از اجزای مهم مدیریت خاک است و تاثیر زیادی بر اکوسیستم های کشاورزی دارد. انتخاب روش و نوع وسیله خاک ورزی به عواملی نظیر ساختمان خاک و پایداری خاکدانه های آن، بافت خاک، نوع تناوب زراعی، پتانسیل فرسایشی، شرایط رطوبتی خاک و زمان کشت بستگی دارد. در این تحقیق، اثر چهار روش مختلف خاک ورزی بر پایداری خاکدانه و برخی خصوصیات فیزیکی خاک در کشت دوم در اراضی شالیزاری مورد بررسی قرار گرفت. چهار تیمار خاک ورزی شامل: خاک ورزی اولیه با گاوآهن برگردان دار + خاک ورزی ثانویه با روتیواتور (t1)، دو بار خاک ورزی با گاوآهن برگردان دار در جهت عمود بر هم (به صورت متقاطع) (t2)، بدون خاک ورزی (t3)، یک بار خاک ورزی با گاوآهن برگردان دار (t4) بودند. طرح آزمایشی به صورت بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در کرت هایی به ابعاد 10×10 متر بود. شبدر برسیم به عنوان محصول کشت دوم انتخاب گردید. بعد از شش ماه نمونه برداری از خاک صورت گرفت و عملکرد محصول تعیین گردید. نتایج نشان داد که میانگین وزنی قطر خاکدانه (mwd)، میانگین هندسی قطر خاکدانه (gmd)، عملکرد محصول، مقاومت مکانیکی خاک، جرم مخصوص ظاهری و تخلخل خاک در عمق صفر تا 15 سانتی متر و توزیع اندازه خاکدانه ها در روش های مختلف خاک ورزی اختلاف معنی داری با یکدیگر داشته است. مقایسه میانگین نشان داد که کم ترین عملکرد و بیشترین مقدارmwd، gmd، مقاومت مکانیکی خاک و جرم مخصوص ظاهری مربوط به تیمار بدون شخم بود. در حالی که تیمار t1 بیشترین عملکرد محصول را دارا بود. علت آن هم تخلخل بیشتر، مقاومت مکانیکی و جرم مخصوص ظاهری کم تر و کوچک بودن اندازه خاکدانه های ایجاد شده به وسیله روتیواتور است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اگرچه روش بدون خاک ورزی، باعث افزایش قطر و بهبود پایداری خاکدانه می شود، ولی به دلیل فشردگی خاک و افزایش جرم مخصوص ظاهری و مقاومت مکانیکی خاک منجر به افت در عملکرد محصول خواهد شد. در حالی که استفاده از گاوآهن برگردان دار + روتیواتور، نسبت به سایر روش ها باعث بهبود خصوصیات فیزیکی خاک و افزایش عملکرد محصول کشت دوم در اراضی شالیزاری می شود.
سحر اخوان فومنی محمود شعبانپور
تراکم خاک یکی از شاخص های نشان دهنده تخریب فیزیکی خاک است که با افزایش جرم مخصوص ظاهری و کاهش فضای منافذ می تواند رشد گیاه، فعالیت میکروبی و چرخه عناصر غذایی را محدود کند. به منظور بررسی اثر تراکم بر فرایند معدنی شدن نیتروژن در خاک و جذب آن توسط گیاه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان انجام گرفت. تراکم خاک در سه سطح (تراکم طبیعی، ده و بیست درصد تراکم)، نوع خاک در دو سطح (بافت سبک و سنگین) و پنج مرحله زمانی (روزهای 1، 7، 14، 30 و 60 پس از کاشت) مورد بررسی قرار گرفت که مجموعاً شامل 18 گلدان بود. غلظت آمونیوم و نیترات خاک در پنج مرحله زمانی اندازه گیری شد. سایر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژی موثر در معدنی شدن نیتروژن شامل مقاومت مکانیکی خاک، نیتروژن کل خاک و گیاه، ph، ماده آلی، تنفس خاک و فعالیت آنزیم اوره آز خاک نیز در دو مرحله زمانی (14 و 60 روز پس از کاشت) اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که اثر تراکم خاک، مراحل زمانی و اثر متقابل این دو بر غلظت آمونیوم و نیترات در سطح احتمال یک درصد معنی دار بوده است و غلظت آمونیوم و نیترات در تیمار تراکم طبیعی نسبت به تیمارهای متراکم بیشتر است. بررسی روند تغییرات غلظت آمونیوم و نیترات در مراحل زمانی مختلف نشان داد که با گذشت زمان، نیتروژن آمونیومی در خاک افزایش و نیتروژن نیتراتی کاهش می یابد و کاهش معنی دار غلظت آمونیوم در نمونه های متراکم تر مربوط به مرحله دوم و سوم اندازه گیری بود. همچنین غلظت نیترات تحت تأثیر نوع خاک و اثر متقابل نوع خاک با مراحل زمانی برای آمونیوم در سطح پنج درصد معنی دار بود و غلظت آمونیوم و نیترات خاک رسی بیشتر از خاک شنی بود. به طور کلی نتایج نشان داد که با افزایش تراکم خاک، شاخص مقاومت مکانیکی خاک افزایش یافته و با تغییر ph، فعالیت میکروبی خاک تغییر می کند، به طوری که تنفس خاک و فعالیت آنزیم اوره آز کاهش یافته و درنتیجه نیتروژن کل خاک کاهش می یابد. در نمونه های متراکم نیتروژن آلی کمتری به فرم آمونیومی در می آید و تشکیل نیترات به دنبال آمونیومی شدن، کاهش پیدا می کند. همچنین در تیمارهای متراکم نسبت به تیمار تراکم طبیعی نیتروژن کمتری مورد استفاده گیاه قرار می گیرد.
سید مهدی علوی عبدالله حاتم زاده
این تحقیق به منظور معرفی تأثیر بسترهای کشت مناسب جهت تولید گل برگ زینتی مارانتا با استفاده از بسترهای موجود در سال 1388 در گلخانه ای در منطقه چالوس در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. تیمارها شامل کود حیوانی 1+ خاکبرگ 1، کود حیوانی 1+ خاک باغچه 1، کود حیوانی 1+ پوسته برنج 1 + خاک باغچه 1، کود حیوانی 1+ خاکبرگ 1+ خاک باغچه 1، پوسته برنج 1+ خاکبرگ 1+ کود حیوانی 2، کود حیوانی 1+ خاکبرگ 1+ خاک باغچه 1، خاکبرگ 1+ پوسته برنج 1+خاک باغچه1، کودحیوانی 2+ پوسته برنج 1+ خاک باغچه 1، کود حیوانی 2+ خاکبرگ 1+ خاک باغچه 1، کود حیوانی 1+ خاک باغچه 2، کود حیوانی 3+ پوسته برنج 1+ خاکبرگ 1+ خاک باغچه 1، پوسته برنج 1+ خاکبرگ 2+ خاک باغچه 1 و پیت خالص به عنوان شاهد استفاده شد. خصوصیات شیمیایی از قبیل: اندازه گیری نیتروژن کل، پتاسیم محلول، کلسیم، منیزیم و آهن قابل جذب وشاخص های رشد از قبیل تعداد برگ، طول برگ، عرض برگ، وزن تر ریشه، وزن تر اندام های هوایی، میزان کلروفیل برگ، قطر ساقه و ارتفاع گیاه اندازه-گیری شدند. ضمن آنکه از نتایج چنین می توان استدلال کرد که بسترهای کشت بر صفت های وزن تر ریشه اثر معنی داری داشته است. بیشترین میزان رشد را تیمارهای کودحیوانی 1+ پوسته برنج 1+ خاک باغچه 1 و کود حیوانی 1+ پوسته برنج 1+ خاکبرگ 1+ خاک باغچه 1 داشتند و هم چنین کم ترین میزان رشد مربوط به تیمارهای کود حیوانی 1+ خاکبرگ 1+ خاک باغچه 1، پوسته برنج 1+ خاکبرگ 1+ کود حیوانی 2 و کود حیوانی 1+ خاک برگ 1+ خاک باغچه 2 بود که دلیل افزایش میزان رشد در این بسترها را می توان بالا بودن درصد خلل و فرج این تیمارها و درصد حجمی و نگهداری بالای آب و هم چنین ظرفیت تبادل کاتیونی بالا است که می تواند به عنوان بستر برتر کشت گیاه بکار رود
محبوبه فلاح سهیلا ابراهیمی
در سال های اخیر، آلاینده های هیدروکربنی به دلیل فراریت، حلالیت و اثرات زیست تخریبی خود، خطرات زیست محیطی بسیاری در مقیاس جهانی باعث شدند. در این راستا، هدف از این پژوهش بررسی اثر آلاینده های نفت سفید و گازوئیل بر خواص فیزیکوشیمیایی دو خاک با بافت شنی لومی و رسی سیلتی بر اساس طرح اسپلیت پلات در زمان در سه تکرار بود. بدین منظور دو نوع خاک شنی لومی و رسی سیلتی انتخاب و پس از اندازه گیریی اولیه ویژگی های فیزیکوشیمیایی شامل جرم مخصوص ظاهری و حقیقی، تخلخل ، ماده آلی، اسیدیته خاک، تنفس میکروبی، هدایت الکتریکی و هیدرولیکی، خاک ها را با توجه به جرم مخصوص ظاهری در سیلندرهای شیشه ای قرار گرفتند و آلودگی معادل یک و نیم حجم تخلخل خاک، نفت سفید و گازوئیل به صورت ضربه ای بر روی خاک اشباع اعمال و حجم خروجی آلاینده ها با زمان اندازه گیریی شد. سپس ویژگی های فیزیکو شیمیایی و منحنی رطوبتی در مکش ها0، 0.3، 0.5، 1، 5، 15 بار در زمان های صفر، یک ماه، دو ماه، سه ماه تعیین گردید. نتایج آنالیز خاک نشان داد، هر دو نوع آلاینده اثری جزئی بر اسیدیته خاک داشته، لیکن سبب افزایش جرم مخصوص ظاهری خاک، کربن آلی و افزایش تجمعی در تنفس میکروبی شد. همچنین هر دو آلاینده، سبب کاهش تخلخل خاک، هدایت هیدرولیکی و الکتریکی در هردو نوع خاک گردید. مطالعات منحنی رخنه برای آلاینده های مذکور نشان داد، هر دو خاک گازوئیل را با سرعت کم تر و تاخیر بیش تر نسبت به نفت سفید از خاک عبور دادند. بررسی منحنی رطوبتی خاک شنی لومی نشان داد که این خاک ها پس از آلودگی قدرت نگه داشت آب کم تر و خاک رسی سیلتی قدرت نگه داشت رطوبتی بیش تری از خود نشان دادند. بررسی پارامتریک منحنی رطوبتی خاک-آلاینده به وسیله نرم افزار retc برای هر دو مدل بروکس-کوری و وان گنوختن نشان داد، در خاک رسی سیلتی ?s افزایش یافت، در حالی که در خاک شنی لومی این پارامتر کاهش یافت. پارامتر ?r با افزایش مقدار آلاینده، در هر دو خاک کاهش یافت. در هر دو بافت، پارامتر n که موید شیب منحنی رطوبتی خاک-آلاینده بود، کاهش یافت. در ارزیابی اعتبار مدل های به کار برده شده پیش بینی پارامترهای معادله منحنی رطوبتی با استفاده از مدل وان گنوختن نتایج بهتری از مدل بروکس- کوری نشان داد.
مایده دانش یار محمود شعبانپور
کیفیت خاک ظرفیت نوع ویژهای از خاک برای کاربرد آن در زیست بومهای طبیعی یا مدیریت شده است و یکی از مهمترین عوامل مورد بررسی در ارزیابی مدیریت خاک و پایداری محیط زیست به شمار میرود. افزایش فشارهای ناشی از رشد جمعیت، دخالت روزافزون انسان در اکوسیستمهای طبیعی و تغییر ویژگیهای ذاتی خاک، نیاز به بررسی اثرات تغییرات کاربری بر کیفیت خاک را افزایش داده است. تأثیر نوع کاربری اراضی بر نحوهی عملکرد خاک در طبیعت، از طریق ارزیابی شاخصهای کیفیت خاک صورت میپذیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثر کاربریهای مختلف بر برخی از شاخصهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی کیفیت خاک در دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتری در بخشی از اراضی کشاورزی شهرستان فومن، واقع در استان گیلان، انجام گردید. برای مطالعه، سه کاربری چای، شالیزار و باغ همجوار، که به مدت طولانی تحت کشت قرار داشته و از نظر خصوصیات اقلیمی و فیزیوگرافی مشابه بودند، در منطقه فوقالذکر انتخاب شدند. مجموعا 24 نمونه در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار از کاربری های مورد مطالعه جمع آوری گردید. برخی از خصوصیات خاک، شامل ماده آلی، ازت کل، پتاسیم و فسفر قابل دسترس، کلسیم و منیزیم تبادلی، ph، هدایت الکتریکی عصاره ی اشباع خاک، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربنات کلسیم معادل، میانگین وزنی قطر خاکدانه، بافت خاک، جرم مخصوص ظاهری، رطوبت اشباع، ظرفیت آب قابل دسترس و تنفس میکروبی خاک به روش های مرسوم آزمایشگاهی اندازهگیری شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که سه کاربری مورد مطالعه اختلاف معنیدار آماری از نظر میزان هدایت الکتریکی اشباع در هر دو عمق و رطوبت اشباع و جرم مخصوص ظاهری در عمق 15-0 سانتیمتری نداشتند. همچنین کاربری باغ بیشترین مقدار ماده آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، کلسیم و منیزیم تبادلی، پتاسیم و فسفر قابل دسترس، ازت کل، میانگین وزنی قطر خاکدانهها و تنفس میکروبی را نسبت به دو کاربری دیگر در هر دو عمق مورد بررسی نشان داده است. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، به طور کلی می توان نتیجه گرفت، عملیات کشاورزی شدید و دراز مدت به ویژه در مورد کاربری شالیزار که کشت مرسوم منطقه نیز می باشد، در نهایت می تواند موجب کاهش کیفیت و افزایش تخریب خاک شده و پیامد های نا مطلوبی را به دنبال داشته باشد که برای توسعه و سلامت محیط یک تهدید محسوب می گردد، بنابراین نیاز است تا مدیریت پایدار خاک گسترش یابد.
آزاده قلوبی محمود شعبانپور
تراکم یکی از مشکلات جهانی مربوط به خاک است که اهمیت آن در مزارع و علفزارها و همچنین خاک های جنگل افزایش می یابد. علت وقوع آن استفاده از ماشین آلات سنگین است، امّا لگدمال شدن توسط دام ها و فعّالیت های بشر نیز بر آن موثرند. به منظور بررسی اثر تراکم خاک بر معدنی شدن فسفر و جمعیّت میکروبی خاک، آزمایشی گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل : تراکم خاک در سه سطح (طبیعی، ده و بیست درصد تراکم)، بافت خاک در دو سطح (سبک و سنگین) و زمان در چهار مرحله زمانی (1، 21، 45 و 60 روز) بود، ویژگی ها و فاکتورهای مورد اندازه گیری شامل فعالیّت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیایی، تنفس خاک، ماده آلی و جمعیّت قارچ و باکتری، ec، کربنات کلسیم معادل و ph خاک بودند. برای بررسی میزان معدنی شدن فسفر آلی خاک فعالیت آنزیم فسفاتاز در خاک اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اثر زمان و نوع خاک بر فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیایی در سطح احتمال 1% معنی دار است. فعالیت آنزیم فسفاتاز در خاک لوم شنی بیش از خاک رسی بود. حداقل فعالیّت این آنزیم نیز مربوط به 45 روز پس از کشت بود. با افزایش درجه تراکم میزان تنفس میکروبی کاهش و درصد کربن آلی خاک افزایش یافت. اثر مراحل زمانی بر ec، ph، تنفس میکروبی و جمعیّت قارچ ها و باکتری های خاک در سطح احتمال 1% معنی دار شد. افزایش تراکم خاک جمعیّت قارچ و باکتری خاک را تغییر داد. بین جمعیّت قارچ ها و باکتری ها ی خاک همبستگی منفی معنی داری وجود داشت. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که جمعیّت میکروبی خاک و میزان تنفس میکروبی خاک از جمله خصوصیات بیولوژیکی خاک هستند که در مدت زمان کوتاه تری تحت تاثیر تراکم خاک قرار می گیرند.
رضا نجمی اکبر فرقانی
بایوچار (ذغال زیستی) محصولی از تجزیه گرمایی و شیمیایی مواد آلی در غیاب اکسیژن است. کاربرد بایوچار در خاک سبب افزایش ph خاک، افزایش در ظرفیت تبادل کاتیونی و بهبود سایر خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک می¬شود. هدف از انجام این مطالعه تولید بایوچار به وسیله کوره¬ی پژوهشی و مطالعه تأثیر کاربرد بایوچار در خاک مورد مطالعه بود. برای این منظور کوره¬ی پژوهشی تولید بایوچار ساخته شد. در این پژوهش از سه بیومس کاه و کلش برنج، چوب و ضایعات کارخانه کاغذ سازی بایوچار تهیه شد. بایوچارها تحت شرایط پیرولیز کُند و در دمای ℃c 500 تولید شدند. یک نوع بایوچار نیز به وسیله کوره های سنتی ساخت ذغال فراهم گردید. نمونه خاک مورد استفاده پس از هوا خشک شدن از الک 2 میلیمتر عبور داده شد و به منظور اِعمال تیمارها، بایوچارها در سه سطح 10، 20 و gkg-1 30 بر خاک اعمال شدند و مراحل انکوباسیون در سه زمان 1، 3 و 6 ماه انجام گردید. آزمایشات در سه تکرار انجام شد . الگوی آماری مورد استفاده در این آزمایش، اسپیلیت پلات بر پایه طرح کاملاً تصادفی بود. نتایج نشان داد که کاربرد بایوچارها در خاک مورد استفاده باعث افزایش معنی¬دار ph ، هدایت الکتریکی، کاتیون های بازی تبادلی و محلول و درصد اشباع بازی نسبت به شاهد در اکثر تیمارها گردید. فسفر خاک در تیمارها پس از کاربرد بایوچارها با نتایج متفاوتی همراه بود و با گذشت زمان مقدار فسفر ابتدا کاهش و سپس افزایش یافت. کربن خاک پس از کاربرد بایوچارها با افزایش نسبت به شاهد همراه بود و مقدار آهن قابل جذب در تمامی تیمارها کاهش یافت. کاربرد تمام بایوچارها بر ظرفیت تبادل کاتیونی خاک اثر مثبت داشت و باعث افزایش در تمامی تیمارها به صورت معنی¬دار گردید. در بررسی پارامترهای فیزیکی مشاهده شد کاربرد تمام بایوچارها در خاک باعث کاهش در جرم مخصوص ظاهری خاک و میانگین وزنی قطر خاکدانه (mwd) شد و همچنین ظرفیت رطوبت مزرعه خاک در تمامی تیمارها به جز سطح 3 درصد بایوچار کاه و کلش در ماه سوم با کاهش نسبت به شاهد همراه بودند.
لیدا عطایی چافی علی قربانی
با توجه به اهمیت تأثیر ویژگی¬های فیزیکی و مکانیکی خاک بر رشد گیاه و حرکت آب در خاک و نظر به وقت¬گیر، پر هزینه بودن و نیاز به تجربه کافی برای اندازه گیری آنها، لازم است که این ویژگی¬ها با استفاده از سایر ویژگی های زودیافت خاک با دقتی قابل قبول برآورد شوند. توابع انتقالی (ptfs) روشی برای برآورد ویژگی¬های خاک از داده های زودیافت خاک فراهم می کند. هدف از این پژوهش بررسی امکان برآورد ویژگی¬های مکانیکی با استفاده از ویژگی های زودیافت خاک است. تعداد 52 نمونه خاک به روش نمونه برداری تصادفی از نقاط مختلف استان گیلان برداشته شد. ویژگی¬های زودیافت خاک شامل درصد رس، سیلت، شن، درصد رطوبت اشباع خاک، ماده آلی، هدایت الکتریکی عصاره اشباع، ph، کربنات کلسیم معادل، جرم مخصوص ظاهری و ظرفیت تبادل کاتیونی اندازه گیری شد. ویژگی های مکانیکی شامل میانگین هندسی قطر خاکدانه ها، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، حد روانی خاک، حد خمیرایی خاک، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک و مقاومت مکانیکی خاک نیز تعیین گردید. پس از بررسی همبستگی بین متغیرهای مستقل (ویژگی¬های زودیافت خاک)، با استفاده از نرم افزار spss با روش رگرسیون گام به گام، مناسب ترین ترکیب از متغیرهای مستقل با ویژگی های دیریافت خاک انتخاب و معادلات رگرسیونی چند متغیره خطی ارائه شد. نتایج نشان داد که از بین متغیرهای مستقل، میانگین هندسی قطر خاکدانه ها همبستگی معنی داری با متغیرهای کربن آلی و درصد رس (683/0 = r2adj)، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها همبستگی معنی داری با متغیرهای کربن آلی و درصد رس (697/0 = r2adj)، حد روانی همبستگی معنی داری با متغیرهای چگالی ظاهری، درصد رطوبت اشباع و کربن آلی (831/0 = r2adj)، حد خمیرایی همبستگی معنی¬داری با متغیرهای درصد رطوبت اشباع و کربن آلی (726/0 = r2adj)، شاخص خمیرایی همبستگی معنی¬داری با متغیرهای چگالی ظاهری، کربن آلی (730/0 = r2adj)، هدایت هیدرولیکی اشباع همبستگی معنی داری با چگالی ظاهری، درصد رطوبت اشباع و درصد رس (845/0 = r2adj) و مقاومت مکانیکی همبستگی معنی داری با ظرفیت تبادل کاتیونی و درصد رس (841/0 = r2adj) دارند.
سمیه قاسمی مقدم محمود شعبانپور
افزایش فرسایش و تراکم خاکبه واسطه کشت مداوم محصولات، و کاهش ماده آلی خاک به¬دلیل مدیریت نادرست بقایای گیاهی، از جمله دلایلی است که موجب نگرانی و توجه بیش¬تر به روش¬های خاک¬ورزی حفاظتی شده است. این تحقیق شامل دو مرحله بود. در مرحله اول تاثیر مدیریت بقایای گیاهی و در مرحله دوم تاثیر روش¬های مختلف خاک¬ورزی بر خصوصیات خاک و عملکرد گندم بررسی شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفیاجرا شد که مدیریت بقایای گیاهی در دوسطح (باقی گذاشتن بقایا و سوزاندن بقایا) و روش¬های خاک¬ورزی در دو سطح (گاوآهن برگردان¬دار و گاو¬آهن قلمی) انجام شد. نمونه¬های خاک از عمق صفر تا 30 سانتی¬متری تهیه و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل جرم مخصوص ظاهری، رطوبت اشباع، رطوبت قابل استفاده، سرعت نفوذ،ph، ec، ماده آلی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم، آهن، روی، تنفس میکروبیو عملکرد محصول اندازه¬گیری و مقایسه شد.تخلخل، رطوبت اشباع، سرعت نفوذ پایه، پایداری خاکدانه، نیتروژن، ماده آلی، تنفس میکروبی و عملکرد در تیمار حفظ بقایا افزایش معنی¬داری داشت. در¬حالی¬که فسفر ، پتاسیم، phوec در تیمار سوزاندنبقایا بیشتر بود. همچنین جرم مخصوص ظاهری، رطوبت قابل استفاده خاک، رطوبت اشباع خاک، رطوبت حفظ شده در خاک، پایداری خاکدانه، نیتروژن و تنفس میکروبی در تیمار خاکورزی با گاوآهن قلمی افزایش معنی¬داری داشت، در حالی که عملکرد گندم در روش خاکورزی با گاوآهن قلمی کاهش یافت. حفظ بقایای گیاهی به دلیل داشتن ماده آلی بیش¬تر،جرم مخصوص ظاهری کم¬تر و عملکرد بالاتر و گاوآهن قلمی به علت ماده آلی و رطوبت قابل استفاده بیش¬تر و خصوصیات شیمیایی مناسب¬تر، بهترین تیمار شناخته شدند.
زینب آقاجمالی محمود شعبانپور
شناخت رابطه گیاه با خاک، به منظور افزایش بهره¬وری و برآورد اهداف مورد نظر در راستای احیای اراضی ضروری است. گونه¬های گیاهی با ویژگی¬های خاص خود دارای تاثیرات ویژه¬ای بر محیط رشد خود می-باشند و مطالعه رابطه خاک و گیاه می¬تواند چگونگی این تاثیرات را مشخص کرده و در برنامه ریزی اهداف مفید باشد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر گونه¬های مختلف درختی بر برخی از ویژگی¬های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی کیفیت خاک در دو عمق 25-0 و 50-25 سانتی¬متری در ایستگاه تحقیقات نهال و بذر گونه¬های جنگلی شلمان در شهرستان لنگرود، واقع در استان گیلان، انجام گردید. تحقیق به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در هفت تیمار و سه تکرار انجام شد.تیمارها شامل سه گونه سوزنی برگ (ارس، کاج تدا و دار تالاب) و سه گونه پهن برگ (توسکا، بلوط و سفید پلت) و یک قطعه درخت کاری نشده یا شاهد در مجاورت آن انتخاب شدند که هر سه منطقه از لحاظ شرایط فیزیوگرافی و اقلیمی مشابه هم بودند. سن پوشش¬های گیاهی30 سال می¬باشد. مجموعا 42 نمونه به صورت نمونه مرکب و با فاصله 150-50 سانتی¬متر از تنه درخت از تیما¬های مورد مطالعه جمع آوری گردید. برخی از خصوصیات خاک، شامل ماده آلی، ازت کل، فسفر قابل دسترس، کاتیون¬های تبادلی (سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم)، ph، هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک، ظرفیت تبادل کاتیونی، آهن، مس، روی و منگنز قابل جذب (عصاره گیری با dtpa)، میانگین وزنی قطر خاکدانه¬ها، بافت خاک، جرم مخصوص حقیقی، جرم مخصوص ظاهری، سرعت معدنی شدن فسفر با فعالیت آنزیم فسفاتاز و تنفس میکروبی خاک به روش¬های مرسوم آزمایشگاهی اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می¬دهد که تیمار¬های مورد مطالعه اختلاف معنی¬داری از نظر ماده آلی، ph، هدایت الکتریکی، ظرفیت تبادل کاتیونی، پتاسیم ، فسفر ، کلسیم تبادلی، ازت کل، آهن، روی، تنفس و آنزیم فسفاتاز قلیایی داشته است. هم¬چنین تیمار¬های مورد مطالعه مقدار ماده آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، کلسیم تبادلی، پتاسیم تبادلی، فسفر، ازت کل، نسبت کربن به نیتروژن، آهن و فعالیت فسفاتاز قلیایی را نسبت به تیمار شاهد افزایش، و میزان تنفس میکروبی خاک را نسبت به تیمار شاهد کاهش داده¬اند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می¬توان نتیجه گرفت، که گونه¬های پهن¬برگ نسبت به گونه¬های سوزنی¬برگ در بهبود کیفیت خاک تاثیر بیش¬تری داشته¬اند.