نام پژوهشگر: مرضیه بدیعی

افزوده های فعل، صفت و اسم در زبان فارسی بر اساس نظریه دستور وابستگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - پژوهشکده ادبیات 1390
  مرضیه بدیعی   امید بدیعی

چکیده در کاربرد عادی زبان، هیچ عنصری به تنهایی به کار نمی رود، بنابراین، مثلاً عناصر فعل و صفت و اسم همراه با وابسته هایی در جمله به کار می روند که در نظریه دستور وابستگی این وابسته ها را به دو دسته متمم ها و افزوده ها تقسیم می کنند. متمم ها توسط هسته انتخاب می شوند و در ساخت ظرفیتی هسته قرار دارند و افزوده ها در ساخت ظرفیتی هسته قرار ندارند و به اختیار گوینده یا نویسنده وارد جمله می شود. در این رساله بر اساس نظریه دستور وابستگی به بررسی وابسته های فعل و صفت و اسم در زبان فارسی پرداخته ایم. داده های پژوهش از یک متن رسمی و از یک نویسنده معاصر ایرانی (زرّین کوب (1349)) جمع آوری شده است. نحوه انتخاب داده ها به این صورت بوده است که 100 جمله از صفحات اول کتاب را انتخاب کرده ایم و از بین این 100 جمله، 100 گروه اسمی را استخراج کرده ایم و ساخت افزوده ای آن را مشخص کرده ایم. از آنجائی که هیچ پیکره مدونی جهت بررسی افزوده های صفت پیدا نکردیم، ناگزیر از مثالهای فرضی استفاده کردیم. در این پژوهش در پی پاسخ به سه سوال هستیم: 1- کدام یک از وابسته های فعل و صفت و اسم در زبان فارسی، افزوده خاص یا افزوده عام هستند؟ 2- چه تفاوتی میان افزوده های خاص و عام در گروه فعلی، صفتی و اسمی در زبان فارسی وجود دارد؟ 3- چه تفاوتی میان افزوده های فعل و صفت و اسم و متمم های اختیاری آن وجود دارد؟ در این پژوهش با استفاده از نظریه وابستگی در پی پاسخ به سه سوال مذکور هستیم: با استفاده از یافته های این رساله در زبان فارسی دو نوع افزوده خاص و عام را برای فعل برشمرده ایم که عبارتند از: قید فعل (افزوده خاص) و قید جمله (افزوده عام). این افزوده ها در گروه صفتی عبارتند از قید صفت و صفت صفت. در گروه اسمی شش نوع افزوده عام را برای اسم برشمرده ایم: شاخص، ممیّز، عدد(عدد اصلی و ترتیبی)/ صفت عالی، افزوده اشاره ای/ پرسشی/ تعجبی/ مبهم و کمیّت نما و بند وابسته. افزوده های خاص اسم عبارتند از: افزوده صفتی، افزوده اضافی، افزوده بدلی و افزوده حرف اضافه ای همچنین معیارهایی را برای تمایز میان افزوده های خاص و عام مطرح کرده ایم که مهم ترین تفاوت هایی که میان دو دسته افزوده خاص و افزوده عام به طور مشترک در هر سه گروه فعلی، گروه صفتی و گروه اسمی یافتیم این است که 1. افزوده خاص تنها با هسته ای به کار می رود که با آن تناسب معنایی داشته باشد، ولی افزوده عام تقریباً با همه هسته ها به کار می-رود؛ 2. افزوده خاص، هسته گروه )فعلی، صفتی و اسمی) را از لحاظ معنایی مقید می سازد و افزوده عام، کل گروه )فعلی، صفتی و اسمی( را مقید می سازد. همچنین معیار هایی را برای تمایز میان انواع افزوده ها و متمم های اختیاری لحاظ کرده ایم که مهم ترین تفاوتی که میان افزوده ها و متمم های اختیاری وجود دارد این است که: متمم ها در ساخت ظرفیتی هسته قرار دارند و این هسته است که صورت متمم ها را تعیین می کند ولی افزوده های خاص در ساخت ظرفیتی هسته مستتر نیستند و با حذف آن ها از گروه، خواننده یا شنونده پی به وجود آن نمی برد.

تولید نانو کریستال سلولز به روش التراسونیک از میکروکریستال سلولز با هدف بهبود ویژگی های چاپ پذیری کاغذ
thesis دانشگاه امام رضا علیه اسلام - دانشکده حسابداری و مدیریت 1393
  اویس مهاجرمازندرانی   محمدهادی آریایی منفرد

در سالهای اخیر، نانوفیبرهای سلولزی بدلیل داشتن خواص منحصر به فردی چون سطح ویژه، بلورینگی، مدول یانگ و مقاومت ویژه بسیار زیاد و زیست تخریب پذیر بودن مورد توجه ویژه محققان حوزه های علوم و تکنولوژی نانوکامپوزیت ها و خمیر و کاغذ قرار گرفته است. لذا بنا شد در این تحقیق برای اولین بار از نانوذرات سلولزی حاصل از تیمار فراصوتی میکرو کریستال سلولز که تا کنون برای تقویت نانوکامپوزیت بر روی ماتریکسها و مواد پلیمری سنتزی استفاده شده، به عنوان یک ماده افزودنی برای خمیرcmp رنگبری شده صنایع چوب و کاغذ مازندران مورد استفاده قرار گیرد نتایج حاصل از بکارگیری سلولز میکروکریستال نتایج تقریبا عکس و نامطلوبی را از خود نشان داده است. به طور کلی نانو ذرات سلولز در مقایسه با میکروکریستال سلولز به دلیل داشتن ابعاد نانومتری، سطح ویژه و نسبت منظر بیشتر در بهبود خواص خمیرcmp موثرتر بوده و اثر تقویت کنندگی بیشتری داشته است. نتایج حاصل از کاغذ و مرکب بر دانسیته چاپ مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور پنج نوع کاغذ و چهار نوع مرکب چاپ با دو نوع ویسکوزیته 30-25 و 55-50 مورد استفاده قرار گرفت. بعد از اندازه¬گیری ویژگی¬های کاغذ و مرکب، مرکب¬ها را بر کاغذهای تولید شده چاپ نموده و سپس دانسیته چاپ اندازه¬گیری شد. نتایج نشان داد که درصد مواد جامد، ph و قطر ذرات مرکب بر دانسیته چاپ تأثیر معنی¬داری داشت. زبری و جذب آب بر کاغذ ها تأثیر معنی¬داری بر دانسیته چاپ داشه و دو نوع ویسکوزیته 30-25 و 55-50 تأثیر معنی¬داری بر دانسیته چاپ ندارند. تجزیه و تحلیل آماری براساس طرح کاملاً تصادفی در قالب آزمایشات فاکتوریل انجام و آنالیز و گروه¬بندی میانگین¬ها براساس آزمون چند دامنه¬ای دانکن با استفاده از نرم¬افزار آماری spss وexcel مورد استفاده قرار گرفت.

مدل سازی توزیع آلاینده ها در سالن های چاپ آستان قدس رضوی جهت بهبود سامانه تهویه با استفاده از کد محاسباتی فلوئنت
thesis دانشگاه امام رضا علیه اسلام - پژوهشکده ادبیات 1393
  حمید رضا عیدی   کمال حداد

یکی از مشکلات زیست محیطی صنعت چاپ مسئله آلودگی هوا بوده که عوامل مختلفی در ایجاد آن دخالت دارند. صنایع چاپ از مهم ترین صنایع آلاینده هوا گزارش شده اند. عمده ترین منابع آلودگی در این صنعت حلال ها می باشند که به علت فشار بخار پایین و واکنش سریع این مواد با هوا به سرعت تبخیر و در محیط منتشر می شوند. همچنین عدم استفاده از سیستم تهویه مناسب در مقابل حلال های شیمیایی به کاررفته در ترکیب مرکب ها را می توان از مشکلات آلودگی هوا در این صنعت نام برد. برای کنترل و کاهش این آلاینده ها در محیط چاپخانه ها داشتن اطلاعات وضعیت غلظت و توزیع آن ها در سالن چاپ ضروری است. اندازه گیری تجربی و مدل سازی و محاسبات عددی دو راه نیل به این هدف است. باوجود اهمیت اندازه گیری، به دلیل هزینه های بالا و خطاهای موجود استفاده از روش محاسباتی با نرم افزارهای پیشرفته مکانیک سیالات بسیار فراگیر است. این نرم افزار با مدل سازی محیط و سامانه های تهویه می¬تواند توزیع غلظت گاز¬های حاصل از فعالیت دستگاه چاپ را محاسبه و کانتورهای غلظت را ارائه نماید. برای مدل سازی محیط مختصات مدل را به نرم افزار گمبیت داده و مدل ساخته شده را جهت تحلیل و بررسی غلظت آلاینده ها به نرم افزار فلوئنت انتقال و از معادلات k-?، معادلات tourbulence و mixture جهت حل داده ها استفاده گردید. وضعیت های مختلفی که سیستم تهویه می تواند داشته باشد به عنوان 5 سناریو در 15 حالت برای ورودی نرم افزار تهیه گردید. پس از حل این داده ها کانتورهای توزیع غلظت آلاینده اتیل گلیکول برای 15 حالت محاسبه گردید. نتیجه محاسبات نشان می دهد که بدون انجام هیچ تغییری در سیستم تهویه (حالت موجود)، میزان غلظت آلاینده ها به میزان 5-10×2 میلی گرم بر مترمکعب و بیشتر از حد مجاز است ( 5-10×1 میلی گرم بر مترمکعب). در مراحل بعد تعداد، مکان و سرعت فن ها و هواکش ها را تغییر داده و نتایج با میزان استانداردهای موجود مقایسه گردید و کمترین میزان غلظت را در سناریو چهار و مرحله 14 به میزان 9-10×13.87 میلی گرم بر مترمکعب به دست آمده که در این مرحله از تعداد 9 عدد فن (مکنده هوا) در قسمت کف سالن و 3 عدد دمنده ی هوا در بالای سر هر دستگاه استفاده شده است. با مقایسه غلظت به دست آمده با مقادیر استاندارد این سناریو بهینه ترین حالت مشخص گردید.