نام پژوهشگر: عزالدین مهاجرانی
فهیمه ناسوتی هاشم شهروس وند
پایان نامه حاضر، متشکل از 5 بخش می باشد : بخش اول شامل 9 واکنش از سولفات زیرکونیوم در حضور لیگاند های 1،2،4،5-بنزن تترا کربوکسیلیک اسید (h4btec) و یون های تیوسیانات است که به وسیله تغییر نسبت مولی، ترتیب اضافه شدن واکنش دهنده ها و ph واکنش مورد مطالعه قرار گرفتند. مشخص شد که اتصال یون تیوسیانات، وابسته به کنترل شرایط واکنش است. شیوه های اتصال تک دندانه، دو دندانه و پل از h4btec، مشاهده شد. نشر فتولومینسانس (pl)، نواری در nm 430-320 و نوار دیگری در nm 780-650 نشان داد. بخش دوم، سنتز 7 کمپلکس جدید با استفاده از مخلوط نیترات زیرکونیوم، h4btec، 1،10-فنانترولین (phen)، و پتاسیم تیوسیانات را شرح می دهد. سنتز این کمپلکس ها، در ph محیط سنتزی و نسبت مولی واکنش دهنده ها، متفاوت است. btec در همه کمپلکس ها، اتصال تک دندانه به یون زیرکونیوم را نشان داد. در طیف pl، دو سری نوار در nm 500-300 و nm 750-650 مشاهده شد. در بخش سوم، سنتز و تعیین ساختار 12 کمپلکس جدید زیرکونیوم همراه با h4btec، 4،7-دی فنیل-1،10-فنانترولین (bathophen) و پتاسیم تیوسیانات، شرح داده شده است. لیگاند btec در همه کمپلکس ها، به دو صورت تک دندانه و دو دندانه متصل شد. طیف pl، نوار نشری پهنی در ناحیه nm 650-500 نشان داد. بخش چهارم شامل 8 واکنش با حضور نیترات زیرکونیوم، h4btec، phen، bathophen و پتاسیم تیوسیانات است. btec اتصال تک دندانه و دودندانه به یون های فلزی را نشان می دهد. لیگاند های phen و bathophen، در ساختار همه کمپلکس ها حضور دارند. نشر pl، نوار پهنی در ناحیه nm 650-500 دارد. در نهایت، در بخش پنجم، 13 کمپلکس جدید از روتنیوم با استفاده از نمک روتنیوم نیتروزیل، h4btec، bathophen و پتاسیم تیوسیانات، در واکنش های متفاوت و با شرایط مختلف سنتز شدند. این کمپلکس ها، نوار نشری تیزی در ناحیه nm 618 طیف pl نشان دادند. ساختار کمپلکس ها توسط طیف سنجی های ft-ir، uv-vis، 1h-nmr، icp-aes، cv، pl و آنالیز chn شناسایی گردید. ویژگی های الکترو فتولومینسانس (el) کمپلکس های زیرکونیوم، در دیود های نور گسیل آلی (oled)، مورد بررسی قرار گرفت. ترکیبات زیرکونیوم در مخلوط pvk:pbd دوپ شدند. طیف el همه کمپلکس ها، انتقال به قرمز زیادی نسبت به مخلوط pvk:pbd میزبان نشان داد. علاوه بر این، کاربرد کمپلکس های روتنیوم، به عنوان حساس کننده در سلول های خورشیدی با رنگینه حساس به نور (dssc)، مورد مطالعه قرار گرفت و تحت تابش استاندارد am 5/1، بازده تبدیل % 0164/0 به همراه jsc برابر ma cm-2 078/0 و voc به مقدار v 356/0 و ff برابر با 58 به دست آمد.
مریم هلال ماکویی عزالدین مهاجرانی
امروزه، دیودهای نورگسیل آلی به عنوان منبع نور، کاربردهای فراوانی در ساخت نمایشگرها و قطعات انعطاف پذیر پیدا کرده اند. گروههای تحقیقاتی مختلفی هم در داخل و هم در خارج از کشور مشغول کار بر روی این نوع از دیودها هستند. گروههایی چون bradley در دانشگاه imperial college london، williams در دانشگاه durham انگلستان، burn در دانشگاه queensland استرالیا، موسسه تحقیقاتی phillips در آلمان، از جمله مراکزی هستند که در این زمینه کار می کنند. تحقیقات انجام گرفته در این زمینه پیشرفت های فراوانی را در زمینه، ساخت قطعاتی با طول عمر بیشتر و هزینه کمتر، نوردهی بالا، مقاوم در برابر رطوبت و دمای زیاد، به ارمغان آورده است. شناخت و درک مفاهیم فیزیکی و اصولی این نوع از دیودها، یک قدم اساسی برای بهینه سازی آنها می باشد. تحرک حامل بار به عنوان مهم ترین ویژگی یک دیود نور گسیل آلی، نقش مهمی در کارکرد این نوع دیودها دارد. تحرک بار، به کمیتهای گوناگونی بستگی دارد، به طوریکه تغییر هر کدام از این کمیتها، تاثیر به سزایی در افزایش و یا کاهش تحرک خواهد داشت. وابستگی تحرک به پارامترهایی همچون، دما، ولتاژ، غلظت حامل بار، میدان الکتریکی، ضخامت لایه آلی و غیره، مواردی هستند که مورد بررسی قرار گرفته اند. از آنجائیکه مواد آلی به هر دلیلی ممکن است شامل ناخالصی باشند، که این ناخالصی ها به عنوان تله مانعی خواهند بود در جهت حرکت حامل های بار، به همین دلیل مطالعه این نوع تاثیر بر روی تحرک، از اهمیت فراوانی برخوردار است و بسیار به آن پرداخته شده است. آلائیده کردن ماده آلی یکی از روشهایی است که می تواند به بهبود ویژگی های آن کمک کند. لذا مطالعه تحرک مواد آلی داپه شده، موردی است که به سهم خود، مورد بررسی قرار گرفته است. کنترل تحرک بار، قدم اساسی در جهت بهبود کارآرائی این دیودهاست. یکی از روشهایی که از طریق آن می توان به این هدف رسید، کنترل اندازه ذرات لایه نشانی شده است. این کار برای اولین بار در سال 2006 انجام شد و مشاهده شد که از طریق تغییر آهنگی که توسط آن ذرات لایه نشانی می شوند، می توان اندازه آنها را کنترل کرد. پایان نامه پیش رو، به مطالعه و بررسی نتایج حاصل از این موضوع پرداخته است. راستای این پروژه، بررسی نظری این فرایند بر روی یک دیود نور گسیل آلی مبتنی بر alq3 است. در این کار، به تاثیر این فرآیند بر روی ویژگی خاصی از ماده، که این ویژگی فواصل درون مولکولی است، نگاهی خواهیم داشت. سپس نحوه تغییرات تحرک با تغییر آهنگ تبخیر را بررسی خواهیم کرد. این پایان نامه مشتمل بر 4 فصل می باشد. در فصل اول مقدمه ای بر آشنایی و معرفی دیود نورگسیل آلی خواهیم داشت. در فصل دوم به شرح و توضیح ساختار oled و نحوه عملکرد آن، فرآیندهایی که منجر به گسیل نور از آن می شود، معرفی oled های چند لایه، نحوه تزریق و انتقال بار در داخل دیود، معرفی معادلات حاکم منجمله معادلات پیوستگی، معادله پواسون و معادلات حاکم بر تشکیل اکسایتون خواهیم پرداخت. در فصل سوم، ابتدا مفهوم تحرک را خواهیم گفت و سپس به معرفی مدلی که برای آن در نظر گرفتیم خواهیم پرداخت. در ادامه بسط پارامترهای موجود در رابطه مورد نظر و بیان آنها بر اساس پارامترهای مربوط به ماده آلی، را خواهیم داشت. سپس به شبیه سازی تاثیر تغییرات این پارامترها بر روی تحرک خواهیم پرداخت و خواهیم دید که وابستگی و تابعیت تحرک نسبت به اندازه ذرات چگونه است و با تغییر آن، تحرک به چه نحو تغییر خواهد کرد. سپس از مباحث مطرح شده، نتیجه گیری و در انتها به ارائه چند پیشنهاد برای ادامه کار می پردازیم.
سعادت مختاری عزالدین مهاجرانی
سلول های خورشیدی رنگ دانه ای، نسل سوم سلول های خورشیدی می باشند که ساختارآن ها متشکل از رنگدانه، اکسید نیمه رسانا، الکترولیت اکسایشی-کاهشی و کاتالیزور می باشد. در یک سلول خورشیدی رنگ دانه ای با عملکرد مناسب به طور کلی از tio2 به عنوان اکسید نیمه رسانا، i-/i3- به عنوان الکترولیت اکسایشی-کاهشی، رنگ دانه ای بر اساس روتانیم و پلاتین به عنوان کاتالیزور استفاده می شود. اساس عملکرد به این گونه است که رنگ دانه با جذب نور خورشید برانگیخته شده و الکترون خود را به اکسید نیمه رسانا تزریق می کند. سپس رنگدانه با گرفتن الکترون از یدید باز تولید می شود و تری یدید را تشکیل می دهد وتری یدید نیز با گرفتن الکترون از پلاتین تبدیل به یدید می شود. عملکرد سلول های خورشیدی رنگ دانه ای بسیار به ضخامت لایه ی tio2 وابسته است. در این تحقیق به بررسی وابستگی عملکرد سلول های خورشیدی رنگ دانه ای به ضخامت tio2 پرداختیم. با افزایش ضخامت فیلم tio2 تا m??20 چگالی جریان این سلول ها به طور خطی افزایش و به ازای ضخامت های بزرگ تر m?? 20 کاهش می یابد. ولتاژ دو سر این سلول و با افزایش ضخامت، شروع به کاهش می کند.
بهاره جمشیدی عزالدین مهاجرانی
در این پژوهش، توانایی روش اسپکتروسکوپی مرئی/ فروسرخ نزدیک (vis/nir) بازتابی به منظور تشخیص و تفکیک غیر مخرب مزه پرتقال ها بررسی شد. در این راستا، ابتدا طیف های مرئی/ فروسرخ نزدیک موج کوتاه (vis/sw-nir) پرتقال های با پوست و بدون پوست در محدوده طیفی nm 1000- 450 برای بررسی اثر پوست میوه بر اسپکتروسکوپی، مقایسه و تفسیر شدند. در ادامه، اسپکتروسکوپی بازتابی از دو واریته پرتقال (والنسیا و تامسون ناول) با دو اسپکترومتر مختلف در محدوده های طیفی nm 1000- 450 (vis/sw-nir) و nm 1650- 930 (nir) به منظور تشخیص و پیش گویی غیر مخرب شاخص های رنگ (a*، b*، l*، ci) و ph که به طور غیر مستقیم با مزه میوه در ارتباط هستند، پارامترهای اصلی مزه شامل اسیدیته قابل تیتر (ta) و مواد جامد حل شدنی (ssc)، و شاخص های مزه ترکیبی شامل نسبت مواد جامد حل شدنی به اسیدیته (ssc/ta) و brima که معرف مزه واقعی میوه هستند، انجام شد. مدل های واسنجی چندمتغیره رگرسیون مولفه های اصلی (pcr) و حداقل مربعات جزئی (pls) بر پایه اندازه گیری های مرجع و اطلاعات طیف های پیش پردازش شده با ترکیب روش های مختلف هموارسازی (میانگین گیری متحرک (ma)، ساویتزکی- گولای (sg)، تبدیل موجک (wt))؛ نرمال سازی (تصحیح پخش افزاینده (msc)، توزیع نرمال استاندارد (snv))؛ و افزایش قدرت تفکیک طیفی (مشتق های اول و دوم (d1، d2) برای پیش گویی ویژگی ها و شاخص های مزه تدوین شدند. هم چنین، روش های بازشناسی الگوی نظارت نشده و نظارت شده، خوشه بندی سلسله مراتبی (hca) و مدل سازی مستقل نرم شباهت های طبقه (simca) به ترتیب برای امکان سنجی تفکیک واریته های پرتقال و طبقه بندی (بر اساس مزه آنها) بر پایه اطلاعات طیفی محدوده های nm 1000- 450 و nm 1650- 930 استفاده شدند. نتایج نشان داد که ناحیه بروز پیک های جذبی مهم طیف های vis/sw-nir در پرتقال های با پوست و بدون پوست مشابه است و اختلاف میان طول موج های این پیک ها در سطح احتمال 5 درصد معنی دار نیست. بنابراین، اثر ترکیبات شیمیایی پوست در تعیین غیر مخرب ویژگی های درونی پرتقال ها بر پایه طیف های vis/sw-nir بازتابی آنها می تواند نادیده گرفته شود. بر اساس آنالیزهای کمّی، اسپکتروسکوپی vis/nir بازتابی در ترکیب با روش های شیمی سنجی توانایی پیش گویی غیر مخرب پارامترها و شاخص های مزه پرتقال ها را دارد و کاربرد این روش برای تشخیص مزه به طور مستقیم بر پایه شاخص brima که بهترین شاخص مرتبط با طعم میوه است، به جای تعیین ssc و ta به تنهایی، پیشنهاد می شود. آنالیزهای کیفی نشان داد که طیف های vis/nir واریته های پرتقال به خوبی با بازشناسی الگوی نظارت نشده hca خوشه بندی شدند. هم چنین، بازشناسی الگوی نظارت شده simca برای طیف های vis/nir پرتقال ها نتایج عالی طبقه بندی واریته بر اساس شاخص brima را در سطح احتمال 5% در بر داشت. نمونه های دارای مقدارهای یکسان شاخص brima نیز به درستی و با دقت طبقه بندی بالا در سطح احتمال 5% طبقه بندی شدند. بنابراین، اسپکتروسکوپی vis/nir بازتابی می تواند برای تشخیص سایر ویژگی های مزه نیز به کار رود.
سامان آبدانان عزالدین مهاجرانی
تخم مرغ یک بسته غذایی کامل است و با توجه به این که از محصولات عمده مرغداری ها است و مصرف سرانه آن در کشور روبه افزایش می باشد، انواع روش های کیفیت سنجی این محصول به کار گرفته شده و روش های غیر مخرب رو به گسترش بوده است. در این راستا، با به کارگیری پرتوهای vis/ir و uv تحقیقی مشتمل بر دو بخش تعریف شد. در بخش نخست این پژوهش، امکان بکارگیری پرتوهای uv-ir (200–1100 nm) برای ارزیابی کیفیت داخلی (تازگی) تخم مرغ کامل در هنگام انبارمانی در دمای oc 7 30 و رطوبت نسبی 4 25% بررسی گردید. یک صد عدد تخم مرغ برای اندازه گیری تازگی و جمع آوری طیف در زمان ذخیره سازی تخم مرغ (تا 30 روز) مورد استفاده قرار گرفت. دو مدل همبستگی یکی میان (hu) haugh unit و مدت زمان ذخیره سازی، و دیگری میان ضریب زرده و مدت زمان ذخیره سازی با ضرایب همبستگی به ترتیب 86/0 و 96/0 تدوین گردید. معادلات بدست آمده نشان دادند که کیفیت تخم مرغ در شرایط نگهداری یادشده، به طور چشمگیری کاهش می یابد. معادلات رگرسیون بر اساس پردازش های مختلف (snv، msc، fft، و همچنین مشتقات اول و دوم) تدوین گردید. نتیجه نشان داد که ضریب رگرسیون بر اساس پردازش(standard normal variate) snv و(multiplicative scatter correction) msc می تواند طیف تخم مرغ را در سه گروه طبقه بندی کند در حالی که پردازش داده های طیفی با مشتق دوم توانایی طبقه بندی طیف های روزانه در گروه های مجزا را دارد. روش های plsr وpcr به منظور پیش بینیhu ، ph سفیده تخم مرغ و yc براساس داده های طیفی مورد استفاده قرار گرفت. مقدار ضریب تعیین خطای پیشگویی در روش plsr برای hu، yc و ph سفیده به ترتیب 88/0، 86/0 و 78/0 و در روش pcr به ترتیب 64/0، 62/0 و 41/0 بدست آمد. این نتایج نشان گر توانایی بالاتر plsr در پیش بینی داده های طیفی نسبت به pcr است. در ضمن بیشتر اطلاعات طیفی در بازه nm820-510 قرار دارد. نتایج حاصله همچنین نشان داد که طیف سنجی uv-ir در ارزیابی کیفیت درونی و تازگی تخم مرغ روش موفقی می باشد. در نهایت با کمک اطلاعات بدست آمده، سیستم خبره ای به منظور طبقه بندی تخم مرغ براساس کیفیت درونی با کمک شبکه عصبی طراحی گردید. عملکرد سیستم هوشمند در طبقه بندی طیف ها 85% بود. در بخش دوم اثر ضخامت نمونه، تابش اشعه فرا بنفش و دمای ذخیره سازی بر فعالیت های باکتریایی، دوام، اکسیداسیون پروتئین، پراکسیداسیون چربی و خواص عملکردی (foam-ability and stability) تخم مرغ مایع مورد بررسی قرار گرفت. تخم مرغ به صورت دستی شکسته و زرده و سفیده آن ها از یکدیگر جدا شد. سپس با محلول سالمونلا ml/108 آلوده گردید. سفیده و زرده جداشده در سه ضخامت ریخته (1، 2 و 3 میلی متر) و تحت تابش در زمان های 3، 5، 10، 15 دقیقه با پرتوهای فرابنفش قرار داده شد. بلافاصله پس از تابش، تجزیه و تحلیل فعالیت های باکتریایی، اکسیداسیون پروتئین، پراکسیداسیون چربی و خواص عملکردی نمونه ها انجام شد. به منظور ارزیابی اثر تابش بر روی فعالیت باکتریای و برای تعیین بهترین شرایط انبارمانی، نمونه ها در دماهای 5، 15، 25، oc 37 تا هشت روز نگهداری شدند. مشاهدات نشان داد که همه زمان های تابش فرا بنفش، سبب کاهش تعداد کل باکتری سالمونلا در نمونه های تخم مرغ گردید. علیرغم، بهبود خواص عملکردی، اکسیداسیون پروتئین در هر دو زرده و سفیده، افزایش یافت. افزون بر آن، نتایج بررسی های آماری نشان داد که اگر چه اکسیداسیون چربی نمونه های زرده تابش دیده به صورت معنی داری تغییر می کند (p <0.001) ، اما ضخامت پارامتر موثری بر اکسیداسیون چربی نمی باشد. ضمنا دمای ذخیره سازی دارای اثر معنی داری بر فعالیت های باکتریایی، اکسیداسیون پروتئین، پراکسیداسیون چربی و خواص عملکردی دارد (p <0.001). کمترین تعداد باکتری در سفیده و زرده در زمان های تابش 15 و 10 در 3 و 2 میلی متر ضخامت دو روز اول مشاهده شد. بر اساس آزمون دانکن مقدار مشاهده شده اختلاف معنی داری با مقادیر دیگر درون گروه دارد (p <0.05). اثر درون گروهی زمان تابش (3، 5، 10 و 15 دقیقه) نیز بر اکسیداسیون چربی معنی دار (p <0.05) بود و کمترین میزان اکسیداسیون چربی در زمان 10 دقیقه از تابش مشاهده شد. نتیجه نهایی تیمار کردن تخم مرغ مایع با پرتوهای فرا بنفش نشان داد که این روش توانایی کاهش آلودگی نمونه البته نه در زیر سطح ایمن برای مصرف خام را دارد. افزون بر این، بهترین زمان تابش به منظور بهبود کفیدگی و پایداری کف (foam-ability and stability) به ترتیب 10 و 5 دقیقه بود.
محمدهاشم رضوانی عزالدین مهاجرانی
چکیده ندارد.
جلال جعفری عزالدین مهاجرانی
چکیده ندارد.
محمود بهزادی راد عزالدین مهاجرانی
چکیده ندارد.
حسین نعمتی عزالدین مهاجرانی
چکیده ندارد.
نعیمه ترابی عزالدین مهاجرانی
چکیده ندارد.
اسماعیل حیدری عزالدین مهاجرانی
چکیده ندارد.
اسماعیل بنایی عزالدین مهاجرانی
چکیده ندارد.
شاهین باقری عزالدین مهاجرانی
چکیده ندارد.
فاطمه نوش آبادی عزالدین مهاجرانی
ارزیابی و طبقه بندی رنگ پوست انسان در بسیاری از کاربردهای درمانی مانند ارزیابی میزان پیشرفت بیماری های پوستی و پاسخ آنها به درمان و نیز میزان خطر ابتلا به سرطان های پوستی در بین نژادهای مختلف حائز اهمیت است. رنگ و نوع پوست انسان به طور عمده به میزان حضور رنگدانه ها در پوست افراد بستگی دارد. به طور معمول رنگ پوست افراد به طور شهودی و توسط متخصصان پوست یا افراد آموزش دیده با استفاده از روش های تهاجمی تعیین می شود. از این رو نیاز به روشی کمی و غیرتهاجمی به منظور اندازه گیری ویژگی های اپتیکی پوست احساس می شود. مطالعه ی طیف های انعکاسی به دست آمده از پوست به روش اسپکتروفوتومتری نشان می دهد که این طیف ها شامل اطلاعاتی کمی از نوع و میزان رنگدانه های پوستی و غلظت آنها در پوست هستند. در این پایان نامه از طیف های اندازه گیری شده به روش اسپکتروفوتومتری از پوست سالم 38 فرد مختلف به منظور ارزیابی ویژگی های اپتیکی پوست و طبقه بندی رنگ پوست افراد استفاده شده است. نتایج حاصل از طبقه بندی به چند روش متداول نشان می دهد که روش ارائه شده با دقت قابل قبولی قادر به طبقه بندی و تمایز رنگ پوست افراد با در نظر گرفتن اثر رنگدانه های پوست می باشد.