نام پژوهشگر: ابوالحسن هاشمی دزفولی
غلامعلی اکبری ابوالحسن هاشمی دزفولی
باتوجه به نتایج آزمایشهای فوق می توان گفت که در منطقه ورامین مناسب ترین رقم سینگل کراس 604 و 704 می باشند و تاریخ مناسب کشت آنها تاریخ هایی است که گلدهی با گرمای منطقه، تلاقی ننماید و بهترین تراکم برای تولید دانه، تراکم کاشت 90 هزار بوته در هکتار می باشد و برای کاهش اثر تنش در تلاقی اوج گلدهی با گرمای منطقه بهتر است ، با آبیاری مناسب ، از اثر تنش زای گرما بر مرحله زایشی ذرت کاست و عناصر غذایی مورد نیاز ذرت بخصوص فسفر و نیتروژن و میکروالمنت های مهم تر مثل cu,ca,mn,fe,mg را در مراحل حساس رشد بوته ذرت (بخصوص دوران گلدهی) در اختیار گیاه قرار داد.
حسین مقدم ابوالحسن هاشمی دزفولی
به منظور تعیین اثر برداشت با رطوبتهای مختلف دانه بر عملکرد، کیفیت (گلوتن) و درصد سن زدگی 4 رقم گندم، آزمایشی در سال 76 - 1375 در قالب فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه آموزشی - پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج انجام گرفت . در این آزمایش 2 عامل رقم و رطوبت دانه هر یک دارای 4 سطح بودند. رقمهای شامل آزادی، امید کراس ، روشن وطبسی و رطوبتهای دانه در موقع برداشت عبارت بودند از0/20, 0/25, 0/30 و 0/15 بنابراین در هر تکرار 16 بلوک وجود داشت و با توجه به وجود 4 تکرار، آزمایش مجموعا دارای 64 کرت بود. در این آزمایش برداشت با رطوبت 0/15 دانه بعنوان شاهد در نظر گرفته شد. 23 صفت مورد بررسی شامل: تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، وزن تک دانه، عملکرد، ارتفاع بوته، طول سنبله، عدد رسوب زلنی، عدد رسوب sds، طول دوره های رشدی شامل جوانه زنی، پنجه دهی، ساقه دهی، تشکیل سنبله، دانه شیری و دانه خمیری، درجه حرارتهای روزانه رشد (gdd) لین دوره رشدی، درصد سن زدگی، تراکم و درصد استقرار بوته بودند و با توجه به جدولهای تجزیه واریانس ، مقایسه میانگین ها به روش دانکن، همبستگی صفات با یکدیگر و رگرسیون گام به گام و درصد سن زدگی مشخص گردید که در بین اجزاء عملکرد تعداد سنبله در واحد سطح نقش اصلی را دارا بوده ولی برداشت با رطوبتهای مختلف دانه بر هیچیک از اجزاء عملکرد و نیز کیفیت پروتئین ها و گلوتن دانه تاثیر مشخص نداشت و معلوم گردید که در قبل از 0/30 رطوبت دانه، رسیدگی فیزیولوژیکی انجام گرفته و تجمع ماده خشک در دانه ها به پایان رسیده است . رقمها از نظر عملرد و کیفیت با یکدیگر در سطح 1 درصد تفاوت معنی داری داشتند. یکی از نتایج مهم این آزمایش این بود که مشخص گردید کاشت دیر هنگام در بهار باعث کاهش عملکرد، ارتفاع بوته و طول سنبله می شود ولی اثر بدی بر کیفت ناتوانایی گندمهای مورد بررسی نداشت و همچنین در برداشت دانه با رطوبتهای مختلف تفاوتی در میزان درصد سن زدگی رقمهای مورد بررسی مشاهده نگردید و مشخص شد که برداشت زود هنگام و سریع گندم تنها در زمانی می تواند از خسارت سن گندم بکاهد که اولا تراکم آفت بالا باشد و دوم اینکه گندم در مرحله تشکیل و رسیدگی دانه و سن گندم در مرحله بلوغ کامل (سن نسل جدید) باشد.
عبدالعلی گیلانی ابوالحسن هاشمی دزفولی
منظور مطالعه اثرات سن نشاء و تراکم بر روی عملکرد و اجزاء آن و همچنین برخی شاخص فیزیوژیک سه رقم برنج شامل عنبوری، چمپا و ld182 در شرایط خوزستان و تعیین بهترین سن نشاء و تراکم برای هر رقم این آزمایش بصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی سه تکرار طی سال زراعی 1376 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور اجراء گردید در این بررسی فاکتور اصلی شامل سه سن نشاء (25، 35، و 45 روزه) فاکتور فرعی نیز با سه تکرار (15×15، 30×30 و 45×45 سانتی متر مربع یا به عبارتی تعداد 44، 11 و 5 کپه در هر متر مربع) و سه رقم برنج (عنبوری، چمپا و ld182) بصورت ترکیبی در نظر گرفته شدند. برای تعیین روند تغییرات شاخص های رشد، اولین نمونه برداری در زمان انتقال هر یک از سنین نشاء سطح برگ (lai) در طول اجرای طرح اندازه گیری و سپس با استفاده از فرمولهای استاندارد، سرعت رشد نسبی (rgr)، سرعت رشد محصول cgr، سرعت جذب خالص (nar) و نسبت سطح برگ (lar) محاسبه شدند. همچنین شدند. همچنین به منظور مطالعه محدودیت منبع پس از گلدهی از روش کاهش تعداد خوشچه بر روی خوشه استفاده شد. تجزیه ای آماری نشان داد که عملکرد دائمی می تواند بسته به سن نشاء تراکم و رقم متفاوت باشد. بطوریکه با افزایش سن نشاء عملکرد دانه تقریبا از 12-16 درصد کاهش یافت و در میان تراکم ها، تراکم 15×15 بیشترین عملکرد را داشته است . همچنین نتایج نشان داد که رقم ld182 با میانگین عملکرد 7/7 تن در هکتار کاملا از دو رقم محلی خوزستان بر نر می باشد. بررسی همزمان اثرات متقابل سه فاکتور مشخص نمود که بیشترین عملکرد را رقم ld182 با تراکم 15×15 و نشاء 35 روز دارد و کمترین آن نیز مربوط به رقم چمپا با تراکم 30×30 و نشاء 25 روزه است . در این تحقیق مشخص گردید که عملکرد برنج تحت تاثیر وزن هزار دانه و تعداد پنجه های بارور می باشد. بطوریکه وزن هزار دانه در حدود 55 درصد و تعداد پنجه های بارور نیز 12 درصد از تغییرات عملکرد را توضیح می دهند. بررسی اجزاء موثر عملکرد در تراکم های مختلف نشان داد که در تراکم 15×15، 84/6 درصد از تغییرات عمکلرد به وسیله سه جزء وزن هزار دانه، تعداد در خوشه قابل توجیه است ، ولی با افزایش تراکم سهم نسبی وزن هر هزار دانه به دشت می باید. همچنین اجزاء موثر عملکرد بسته به سن نشاء متفاوت بودند. و در نشاء 25 روزه 70 درصد از تغییرات عملکرد تحت تاثیر وزن هزار دانه بود ولی با افزایش سن نشاء اهمیت نسبی آن کاسته شد و نقش پنجه های بارور در عملکرد افزایش یافت ، بررسی روند تغییرات شاخص های رشد مشخص نمود که برای دستیابی به عملکرد مطلوب داشتن rgr, cgr, lai و nar بیشتر، شرط لازم، اما کافی نیست ، زیرا ارقام محلی از نظر شاخص های فوق برتری نسبی داشته اند. عملکرد دانه بالایی نداشته اند. بنابراین برای حصول عملکرد مناسب ، شاخص برداشت بالا و سرعت زیاد انتقال مواد پروژه به سمت دانه نقش مهمتری را دارا می باشند.
ابوالحسن هاشمی دزفولی
بمنظور تعیین اثرات کمبود آب بر روی گلرنگ ، مکشهای مختلف خاک روی این گیاه در شرائط گلخانه آزمایش شد. خاک گلدانها از نوع لمونی بود که قبلا" با کود حیوانی به نسبت 1:3 (3 خاک و 1 کود حیوانی) مخلوط شده بود. تعداد هشت بذر گلرنگ از واریته محلی اراک ، 2811 در هر گلدان کشت گردید که گیاهان بوجود آمده بعد از دو هفته تنگ گردیده و به دو گیاه در هر گلدان تقلیل یافتند. آزمایش دارای یک طرح کاملا" تصادفی با 5 تکرار بود. تیمارها عبارت بودند از شش مکش مختلف خاک بصورت : -1.3، -1، -3، -5، -8 و -12 بار که به محض تنگ شدن شروع گردیدند. تعیین مکشهای خاک هر روزه توسط تانسیومتر و بلوکهای گچی که در عمق بیست سانتی متری هر گلدان نصب شده بودند، انجام میگرفت . در تمام مدت آزمایش ، درجه حرارت و رطوبت نسبی گلخانه بوسیله دستگاه ترموهیدرو - گراف ثبت و اندازه گیر میشد. گلرنگها در دو زمان مختلف یعنی نیمی از گلدانها درست بمحض باز شدن گلها و نیمی دیگر بعد از رسیدن کامل برداشت شدند. نتایج قسمت اول (رشد سبزینه ای نشان داد که کلیه خصوصیات اندازه گیری شده، یعنی وزن خشک برگ ، ساقه، طبق گل، ریشه و نیز سطح برگها، ارتفاع گیاهان، تعداد طبقها و شاخه ها همزمان با زیاد شدن مکش در خاک ، کم میشود. اگرچه در بین مکشهای مختلف آماری در مورد وزن خشک ریشه ها وجود نداشت ، ولی این موضوع همراه با نتایج بدست آمده در مورد نسبت ریشه به ساقه که در اثر کم آبی زیاد شده، نشان داد که ریشه ها حساسیت کمتری نسبت به ساقه در مقابل کم آبی دارند. بنظر میرسد که سطح برگها و ارتفاع گیاهان، حساسیت بیشتری داشته اند. ارتفاع گیاهان در شرایط مکش -1.3 و -1 با تقریبا" 42 درصد بلندتر از تیمارهائی با مکش -12 بار بودند، همچنین سطح برگ آنها 500 درصد بیشتر بود. علت حساسیت بیشتر این دو خصوصیت را احتمالا" میتوا به خاطر کم شدن فشار لازم جهت انبساط سلولها دانست . در مرحله دوم برداشت نیز تغییراتی بصورت آنچه در مرحله اول دیده شد، مشاهده گردید. وزن خشک برگ ، ساقه، طبق گل، ریشه، نسبت ریشه به ساقه و همچنین ارتفاع گیاهان، سطح برگها، تعداد شاخه و گل، هرچه میزان آب درون خاک گلدانها کمتر شد، کاهش معنی دار پیدا کردند. در این مرحله، ارتفاع گیاهان در گلدانهائی با مکش -1.3 و -1، به ترتیب 33 و 27 درصد تقریبا" بیک میزان در مقابل خشکی کاهش میافتند میتوان استنباط کرد که خشکی خاک تاثیری در تبدیل شاخه به گل نداشته است . در میان اجزاء محصول (yield component)، تنها درصد روغن در دانه گلرنگ حساسیتی نسبت به تغییر مکش خاک نشان نداد. اینطور نتیجه گیری شد که با مقدار روغن در دانه نسبت به کم آبی مقاوم بوده و یا بعلت تبدیل سریع نشاسته به شکر، که باعث ازدیاد مواد اولیه روغن میگردد، تغییر مهمی در آن دیده نمیشود. بهرحال، هرچه مقدار آب در خاک گلدانها کمتر شد، تعداد دانه گل، در وزن هزار دانه و وزن دانه ها در هر گل کاهش آماری پیدا کردند. احتمال میرود که این کاهش تا حدودی بخاطر کم شدن تعداد و سطح براکته ها در هر گل باشد. بطورکلی نتایج آزمایش در هر دو مرحله نشان داد که در تمام حالات اختلاف آماری بین مکشها -1.3، -1 بار وجود نداشته و این بیشتر بخاطر مقاومت نسبی گلرنگ به کم آبی است ، همچنین نشان داده شد که خصوصیات مختلف گلرنگ در مقابل کم آبی یکسان تغییر نکرده، بلکه بعضی حساسیت بیشتر و بعضی کمتر دارند.