نام پژوهشگر: ناصر کاتوزیان
جواد مدیرنیا ناصر کاتوزیان
چکیده ندارد.
ناهید جوان مرادی ناصر کاتوزیان
با وجودی که واژه "تعهد"، برای همه کسانی که به نحوی با قانون و حقوق سروکار دارند و حتی آنهایی که دستی در این کار ندارند، آشناست اما بیشترین و کامل ترین آشنایی، با تعهد حقوقی یا تعهد قانونی است . دین طبیعی را شاید غالب مردم احساس می کنند یا به زیان ساده غیر حقوقی از آن است این عدم آگاهی تاثیری در زندگی روزانه مردم عادی نداشته باشد، اما در عالم حقوق که محل بحث و تفحص و یافتن پدیده های مفید و یا خلق نهادهای سودمند نوین و چگونگی ادغام آنها در زندگی اجتماعی و طریق استفاده از آنهاست ، نهاد تعهد طبیعی بی تردید شایستگی و ارزش صرف وقت برای مطالعه و تحلیل را دارد. در تدوین این رساله نیز هدف ، از بین بردن فاصله بیم نهادهای حقوقی مفید خارجی با حقوق داخلی و بسط و توسعه نهاد تعهد طبیعی در حقوق ایران است ، زیرا جامعه نمی تواند برکنار از تغییر باشد و تغییرات اجتماعی نیز، قواعد حقوقی موافق با خود را اقتضا می کند. بی جهت نیست که گفته اند: تعهد طبیعی وسیله مفیدی برای انتقال عدالت به حقوق و متحول کردن آن است . در این رساله، هم به مطالعات و نظرات علمای حقوق خارجی توجه شده و هم تا حد امکان از تحقیقات اشاره شده در حقوق ایران و مواد قانونی مربوط استفاده گردیده است . بنابراین، توجه به حقوق اروپا، به خصوص فرانسه، به منظور بهره گیری از تجربیات آنها در جهت متحول کردن حقوق داخلی با رعایت سنن و عرف حاکم بر جامعه اسلامی ایران بوده است . جامعه ما نیز در حال رشد و تکامل است و تحول روابط اجتماعی خودبخود موجب ایجاد ضرورت های جدید است و حقوق ما نمی تواند به دور و برکنار از این تغییرات بماند. از این گذشته، آشنایی با فرهنگ حقوقی کشورهایی که قبل از ما به تجربیات مفیدی دست یافته اند برای آن دسته از حقوقدانان ایرانی که کمتر با آن سروکار داشته اند بی فایده نیست و ذهن ایشان را برای شناختن ابعاد پدیده های جدید حقوقی و پذیرفتن آنها باز و آماده می کند. بنابراین، این حرکت ، نباید به فراموش کردن فرهنگ سنتی و بومی و نادیده گرفتن قواعد قوانین داخلی تعبیر شود.
حسن جعفری تبار ناصر کاتوزیان
تفسیر در روش شناسی حقوق به معنی تلاش برای فهم معنا و ارزش قواعد حقوقی است ( = هرمنوتیک) . پس پیش از نقادی یک قاعده ابتدا همچون کسانی که قاعده را محترم می دارند و دلیلی بر عمل خود محسوب می کنند آن را فهم می کنیم ولی لازم نیست که مانند آنان به درستی قاعده نیز ایمان بیاوریم. این امر سبب می شود که بتوانیم در عین ادراک بی واسطه نهاد فاصله خود را از آن حفظ کنیم و به مطالعه اخلاقیش بنشینیم. تفسیر در منطق حقوق به معنی بهترین توجیه دادرس در احراز موضوع و حکم یک پرونده خاص حقوقی است. برای کشف واقع باید به شیوه علمی ابطال پذیری رفتار کرد و از هر شیوه و دلیل اثباتی که به محکوم فرجه رد نمی دهد برحذر بود برای نسبت دادن یک معنا به قانون در صورتی که تردیدی در تفسیر زبانشناختی آن رخ دهد باید بر آن سعی ورزید که انسجام کل یک نظام حقوقی رعایت شود. برای این کار نسبت قانون ب سایر ضوابط حقوقی در همان سیستم تاریخ حقوق و اصول کلی حقوق سنجیده می شود ودر عین حال هدف عدالت و انصاف نیز نصب العین قرار می گیرد.