هدف از تحلیل منحنی نوری یک ستاره دوتایی گرفتی, استخراج مجموعه ای از پارامترهای فیزیکی است که به روشن شدن ساختار فیزیکی و وضعیت تحولی منظومه کمک نماید. در این پژوهش ستاره دوتایی گرفتی macho 47.2135.29 که در نیمکره جنوبی کره سماوی و در ابر ماژلانی بزرگ (lmc) واقع شده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نورسنجی از این سیستم توسط گروه ماچو واقع در استرالیا در دو صافی قرمز و آبی انجام گرفته و چون هدف این گروه بررسی ستارگان دوتایی نبوده بلکه در جستجوی ماده تاریک بوده اند لذا دوره تناوب این سیستم اشتباه گزارش شده بود که ما آن را اصلاح کرده ایم. پس از اصلاح دوره تناوب و حذف داده های زائد, منحنی نوری رصدی اصلاح شده را بدست آورده ایم. با بررسی کمینه های گرفت منحنی نوری, زمان ژولی کمینه گرفت اولیه تعیین شده است. برای تحلیل منحنی نوری سیستم مورد نظر از نرم افزار binary maker 2.0 استفاده شده و به کمک این نرم افزار منحنی نوری نظری ستاره در دو صافی قرمز و آبی را که در بهترین حالت به منحنی نوری رصدی ستاره برازش شده محاسبه شده اند. با محاسبه منحنی های نوری نظری, پارامترهای فیزیکی دو ستاره بدست آمده است. بررسی ما نشان می دهد که سیستم یک ستاره دوتایی گرفتی نیمه جدا از نوع بتا شلیاق می باشد. همچنین منحنیهای نظری سرعت شعاعی سیستم محاسبه شده است که برای مقایسه با منحنیهای رصدی که به صورت طیف سنجی بدست خواهند آمد, قابل استفاده خواهد بود.

در این پژوهش با مطالعه سیستم دوتائی ماچو 47.2134.31 که تاکنون مطالعه ای روی آن صورت نگرفته، سه هدف اصلی دنبال شده است:1- تصحیح دوره تناوب مداری و فاز و سپس بدست آوردن تاریخ ژولی اصلاح شده کمینه و منحنی نوری شدت بهنجار شده برحسب فاز برای سیستم دوتائی.2- شبیه سازی و برازش دادن منحنی نوری به کمک نرم افزار بایناری میکر 2.3- تعیین پارامترهای فیزیکی و مطلق سیستم و نشان دادن موقعیت دوتائی روی نمودار hr.سیستم دوتائی ماچو 47.2134.31 یکی از دوتائی های گرفتی است که توسط گروه ماچو در دو فیلتر آبی و قرمز نورسنجی شده است. در این رساله داده های این سیستم را از سایت ماچو گرفته و تصحیحات لازم بر روی دوره تناوب و فاز دوتائی انجام شده تا منحنی نوری تصحیح شده سیستم بدست آید. روال کار در فصل چهار گام به گام توصیف و در فصل پنج با استفاده از نرم افزار بایناری میکر 2 شبیه سازی و برازش به منحنی نوری سیستم دوتائی انجام شده و سپس به کمک مقادیر حاصل از برازش به منحنی نوری، پارامترهای فیزیکی و مطلق برای سیستم دوتائی بدست آمده است. در فصل 6 سیستم دوتائی ماچو 47.2134.31 مورد بحث قرار گرفته و استنباط نهایی در مورد آن ارائه شده است.در سه فصل اول رساله متناسب با نوع سیستم دوتائی مورد بررسی، مقدمات لازم برای درک و تحلیل سیستم آورده شده است.

در این پــژوهش دوتایی گرفتی 47.2254.26: macho در ابـــر ماژلانی بزرگ (lmc) مــــورد تحلیل و بررسی قــــــرار گرفته است. این دوتایی گرفتی دارای بعـــد ra: 04h 54 m 27.338 s و میل dec: -67? 51´ 10.17? می باشــد. متوسط قدر با فیلتر قرمز 863/7- و متوسط قـدر با فیلتر آبی 445/7- اعلام شـده است. اطلاعات مــــربوط به منحنی نوری آن برای دو فیلتر قرمز و آبی از سایت ماچو گرفته شده است و دوره تناوبی اعلام شده توسط سایت برای فیلتر قرمز 67547/65 روز و برای فیلتر آبی 68096/65 روز می باشد. که پس از تصحیحات 703/65 روز بدست آمد. تاریخ ژولی کمینه بدست آمده برای این دوتایی6348/50159?jd?_min= پس از تحلیل و برازش منحنی نوری اصلی با منحنی نوری شبیه سازی شده در برنامه بایناری میکر این دوتایی گرفتی از نوع جدا از هم با گرفت تقریباً کامل با یک ستاره اصلی از رشته اصلی که بین رده طیفی b1 و b2 قرار دارد تشخیص داده شد. ستاره اصلی دارای دمای k21300، جرم m_? 7/9 و درخشندگی متوسط l_?2880 برای هر دو فیلتر قرمز و آبی می باشد و ستاره همدم یک ستاره از نوع غول که بین رده طیفی f0 و a8 قرار دارد با دمای متوسط k 7470 بـرای هر دو فیلتر قرمـز و آبی و جـرم m_? 47/2 و درخشندگی متوسط l_? 608 برای هر دو فیلتر می باشد.

در این پایان نامه، ابتدا شرایطی که تحت آن اسکالر ریچی یک کرمچاله منبسط شونده از نظر فضایی همگن باشد بدست آمده است. سپس با فرض جهان تخت تانسور انرژی تکانه کرمچاله، زمینه و کلی بدست آمده و شرط انرژی ضعیف در مورد آنها بررسی گردیده است. در ادامه نشان داده شده است که برای یک جهان منبسط شونده با شتاب مثبت محدوده ماده عجیب با گذشت زمان کوچکتر می شود در حالیکه برای یک جهان منبسط شونده با شتاب منفی بزرگتر خواهد شد. همچنین عبورپذیری کرمچاله به دو طریق نشان داده شده است. ابتدا با بدست آوردن انتقال سرخ یک چشمه همراه که توسط یک آشکار ساز همراه اندازه گیری شود، نشان داده شده است که هیچ انتقال سرخی اضافه بر انتقال سرخ کیهان شناسی وجود ندارد و در نتیجه یک پرتو می تواند در امتداد یک کرمچاله حرکت کند بدون اینکه افقی ناشی از کرمچاله را تجربه کند. سپس با نظر به رفتار یک ژئودزیک شعاعی (بطور خاص در اطراف گلوگاه) نشان داده شده است که کرمچاله عبورپذیر است و افقی وجود ندارد. با اثبات این مطلب که ابررویه گلوگاه زمانگونه است، چگالی انرژی سطحی و فشار عرضی در دو مورد کرمچاله پویا و ایستا بدست آمده و نشان داده شده است که در حالت ایستا، آنها همانگونه که انتظار می رود صفر می شوند.

در این رساله، تحوّل تدریجی مدار یک سیّاره مشتری گون در اطراف ستاره ی مادر برای دامنه ای از جرمهای اولیّه ستاره و نیز فاصله مداری سیّاره مدل سازی و محاسبه شده است و نشان می دهیم که چگونه مدار سیّاره ضمن انبساط ستاره، در طی مسیر تحولی اش تا مرحله شاخه غول سرخ، متحول می شود. خصوصاً، دیده می شود که بواسطه نیروی جزر و مدّی وارد بر پوش همرفتی ستاره ی انبساط یافته، مدار سیاره انقباض یافته و نهایتاً، ستاره سیّاره را در بر می گیرد. به علاوه نشان می دهیم که این تاثیرات برای سیّارات سنگین تر و ستاره های سبکتر شدیدتر است. این نتایج می تواند توزیع شعاع مداری مشاهده شده سیّارات فراخورشیدی اطراف ستاره های تحوّل یافته با جرم بیشتر از 1.5 برابر جرم خورشید را توضیح دهد.

در این رساله، به منظور شناخت بهتر اثر جملات مراتب بالاتر تانسور خمش بر دوگانی ads/cft گرانش شبه توپولوژیک بررسی می شود. ابتدا با توجه به ساختار کنش گرانش، جمله ی مرزی مناسبی جهت خوش تعریف شدن اصل کنش معرفی می گردد و با استفاده از آن ترمودینامیک سیاه چاله ها بررسی می گردد. علاوه بر این با وردش مستقیم کنش، معادلات میدان به دست آمده و نشان داده می شود که این معادلات مرتبه ی چهارم، برای فضا-زمان های کروی به معادلات مرتبه ی دوم کاهش می یابند. همچنین نشان داده می شود که معادله ی خطی شده ی گراویتون، یک معادله ی دیفرانسیل مرتبه ی دوم است. به علاوه، شرط وجود فضا-زمان های ads و سیاه چاله های مجانبا ads بررسی شده و نواحی از فضای پارامتری که امکان وجود آن ها میسر است، مشخص می گردد. در ادامه با استفاده از ناهنجاری وایل، بارهای مرکزی نظریه ی میدان همدیس دوگان محاسبه می شود. همچنین با استفاده از تناظر ads/cft نسبت گرانروی به انتروپی بدست خواهد آمد. در پایان با در نظر گفتن اختلال تانسوری حول سیاه چاله، اصل علیت در نظریه ی میدان دوگان بررسی گردیده و به منظور پرهیز از نقض علیت، قیدی بر روی ثابت های جفت شدگی نظریه ی گرانش معرفی می گردد. ولی این قید حد مثبت پایینی برای نسبت گرانروی به انتروپی ارایه نمی دهد.

پالسارها، ستاره های نوترونی چرخان بسیار مغناطیده هستند. شواهد مشاهداتی نشان می دهد که میدان مغناطیسی در پالسارها با گذشت زمان کاهش می یابد. در ابتدا به بررسی مختصری از خصوصیات کلی پالسارها می پردازیم. سپس دو مدل تحول میدان مغناطیسی، تحت عنوان مدل استهلاک اهمی و مدل تضعیف میدان در اثر کاهش اسپین (sif) ، را معرفی می کنیم. با در نظر گرفتن مدل های ارائه شده و محاسبات عددی، تحول میدان مغناطیسی در پالسارهای منفرد را مورد بررسی قرار می دهیم. سپس با استفاده از مدل sif ، به بررسی تحول میدان مغناطیسی پالسارهای دوتایی در مدارهای گسترده و جمع و جور می پردازیم. در انتها اثر مواد میان ستاره ای بر خاموش شدن پالسار، که به میدان مغناطیسی وابسته است، مورد بررسی قرار می دهیم.