نام پژوهشگر: محمد سیفی
مسعود کورشی زائر محمد سیفی
به دنبال ظهور فناوری های جدید در عرصه ی آموزش و یادگیری، توجه به کیفیت و ارزشیابی این فناوری ها، امری ضروری است. از جمله این فناوری ها، که ناشی از پیشرفت صنعت کامپیوتر و اطلاع رسانی است، چند رسانه ای آموزشی می باشد. امروزه طراحی، تولید و عرضه این رسانه ها، با موضوعات، محتواها، اشکال و بسته بندیهای گوناگون به طور گسترده ای صورت می گیرد. اما علیرغم وجود تنوع این محصولات در بازار و نیاز مبرم به ارزشیابی کیفیت آنها قبل از انتخاب و استفاده، یک فرم جامع و مناسب جهت ارزشیابی آنها وجود ندارد. هدف کلی این پژوهش " تدوین فرم ارزشیابی چند رسانه ای های آموزشی ساخت ایران." است. در این راستا، ابتدا با مراجعه به منابع گوناگون داخلی و خارجی، و پس از تحلیل محتوائی آنها؛ عوامل، معیارها و نشانگرها معتبر، از دیدگاه گروه متخصصین تکنولوژی آموزشی، جمع آوری و به صورت یک فرم ارزشیابی پیشنهاد گردید.
محمد کریم نژاد سعید موسوی پور
در این پژوهش تاثیر آموزش از طریق چند رسانه ای ها در دو روش تدریس فراشناخت وسنتی بر نگرش به درس وانگیزش پیشرفت دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته است.روش پژوهش نیمه تجربی می باشد . نمونه تحقیق شامل 72 نفر دانشجوی روانشناسی دانشگاه اراک می باشد که به طور تصادفی ساده به سه گروه تقسم شدند. درگروه اول درس از طریق چند رسانه ای ها وروش تدریس مبتنی بر فراشناخت ارائه شد در گروه دوم درس از طریق چند رسانه ای ها وروش تدریس سنتی ؛ودر گروه سوم درس تنها از طریق روش تدریس سنتی ارائه می شد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس وپرسشنامه نگرش به درس می باشد در ابتدای دوره پیش آزمون نگرش به درس وانگیزش پیشرفت به هر سه گروه داده شد پس از 12 هفته اجرای آزمایش در انتهای دوره پس آزمون به آزمودنیها داده شد. در تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی وهمچنین آمار استنباطی استفاده شده است .نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد در گروهی که چند رسانه ای ها با روش تدریس فراشناخت همراه شد در مقایسه با گروهی که آموزش از طریق چند رسانه ای ورش تدریس سنتی بود نگرش به درس وانگیزش پیشرفت دانشجویان موثرتر بوده است.همچنین بین انگیزش پیشرفت ونگرش به درس گروهی که از طریق چند رسانه ای ها وروش تدریس سنتی آموزش می دیدند تفاوت معناداری مشاهده نشد.اما آموزش از طریق چند رسانه ای ها همراه با روش تدریس فراشناخت در مقایسه با روش تدریس سنتی بر نگرش به درس وانگیزش پیشرفت موثرتر بوده است.با توجه به نتیجه پژوهش ،توصیه می شود که در استفاده از چند رسانه ای ها روش های تدریس فعال نیز تلفیق شود.زیرا زمانی تاثیر چند رسانه ای ها بر نگرش وانگیزش پیشرفت وهمچنین پیشرفت تحصیلی موثرتر است که با روش های تدریس همراه شود.
وحید سالاری محمد سیفی
این پژوهش به مقایسه تاُثیر روشهای آموزشی مبتنی بر تکنولوژی آموزشی مساله محور و توضیحی بر میزان یادگیری و نگرش به درس دانشجویان تکنولوژی آموزشی دانشگاه اراک می پردازد. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی دو گروهی با استفاده از پیش آزمون – پس آزمون می باشد. برای آزمون فرضیه ها از دو گروه 26 نفره دانشجویان تکنولوژی آموزشی که شرایط مشابهی از لحاظ سال ورود و واحد گذرانده شده داشتند و در دو کلاس روشها و فنون تدریس ثبت نام کرده بودند انتخاب شدند. دو گروه به صورت تصادفی یکی به عنوان گروه آزمایش (روش مسئله محور مبتنی بر تکنولوژی آموزشی) و دیگری گروه کنترل (روش توضیحی مبتنی بر تکنولوژی آموزشی) در نظر گرفته شدند. دوره آموزشی 12 جلسه 120 دقیقه ای بود که در طی یک نیمسال تحصیلی (89 – 88) توسط یک مدرس به اجرا در آمد. نتایج حاصل از آزمون آماری t مستقل نشان داد که دو گروه از نظر میزان یادگیری از درس ارائه شده تفاوت معنی درای نداشتند اما نگرش به درس در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری مثبت تر شده بود.
مرتضی فراهانی محمد سیفی
آموزش از راه دور با بهره گیری از توسعه انفجار گونه فناوری اطلاعات و ارتباطات و با توجه به ویژگی ها و فلسفه وجودی خاص خود به یک نظام نوین آموزشی تبدیل گردیده است. موضوع کیفیت عملکرد تحصیلی، نگرش به رشته تحصیلی و انگیزش پیشرفت فراگیران آموزش از راه دور در مقایسه با آموزش حضوری از جمله چالشهای مهم و مورد بحث متولیان این نوع نظام آموزشی در سراسر جهان است.این تحقیق به مقایسه این سه ویژگی در بین دانش آموزان مراکز آموزش از راه دور و مراکز آموزشی حضوری شهر اراک پرداخته است.در این تحقیق یک گروه 97 نفری از دانش آموزان پایه سوم رشته ادبیات و علوم انسانی مراکز آموزش از راه دور با یک گروه 97 نفری از دانش آموزان مشابه اما عادی مقایسه شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهدکه بین انگیزه پیشرفت دانش آموزان نظام راه دور با دانش آموزان نظام حضوری تفاوتی معنادار وجود دارد ولی در رابطه با پیشرفت تحصیلی و نگرش به رشته تحصیلی آنهاتفاوت معناداری وجود ندارد. وازه های کلیدی:انگیزه پیشرفت،نگرش به رشته،پیشرفت تحصیلی،آموزش ازراه دور ،آموزش حضوری.
سمیه دارابی چقاسیاهی سعید موسوی پور
چکیده امروزه با توجه به افزایش یادگیری های الکترونیک ، آموزش از طریق چندرسانه ای ها جایگاه ویژه ای یافته اند و استفاده از آموزش های مجازی در سراسر دنیا لزوم طراحی و تولید چندرسانه ای های آموزشی را بیش از پیش آشکار می سازد . پژوهش حاضر با هدف " میزان اثربخشی چندرسانه ای آموزش واژه های قرآن در مقایسه با روش سنتی بر یادگیری و یادداری کودکان پیش دبستانی شهر اراک " انجام گرفته است . بنابراین با طراحی و تولید چندرسانه ای به آموزش واژه هایی از قرآن که متناسب با رشد شناختی کودکان پیش دبستانی است پرداخته شده است . جامعه پژوهش متشکل از همه ی کودکان پیش دبستانی شهر اراک در سال تحصیلی 89-1388 است و نمونه ی آماری آن شامل کودکان پیش دبستانی یکی از مراکز شهر اراک بوده است که با توجه به دردسترس بودن انتخاب و در دو گروه 15 نفره گمارده شدند. معلم و محتوا در هر دو گروه یکسان بود . ابتدا از هردو گروه پیش آزمون گرفته شد و در ادامه یکی از دو گروه به تصادف تحت آموزش از طریق چندرسانه ای قرار گرفتند و گروه دیگر واژه های قرآنی را از طریق آموزش سنتی دریافت نمودند. در پایان پس آزمون و پس از دو هفته بعد از آموزش، آزمون یادداری از هر دو گروه گرفته شد .سپس داده های آماری جمع آوری گردید و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت . با استفاده از آمار توصیفی واستنباطی (آزمون t مستقل و وابسته یک دامنه و من ویتنی) نتایج نشان داد که آموزش از طریق چندرسانه ای بر یادگیری و یادداری کودکان به طور معنی داری اثربخش تر بوده است .
فرشته عیسی خانی منصوره عبدی
در این پژوهش تأثیر دو شیوه آموزشی چند رسانه ای ها و سنتی بر روی مهارت کنترل پرخاشگری دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش نیمه تجربی می باشد. نمونه تحقیق شامل 30 نفر دانشجوی روانشناسی دانشگاه اراک می باشد که به طور تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند در گروه آزمایش آموزش کنترل پرخاشگری از طریق چند رسانه ای ها و در گروه کنترل آموزش تنها از طریق روش سنتی ارائه می شد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (agq) می باشد. در ابتدای دوره آموزشی پیش آزمون مهارت کنترل پرخاشگری و پس از 8 هفته (هر هفته 2 جلسه) اجرای آزمایش در انتهای دوره پس آزمون به آزمودنی ها ی دو گروه داده شد. نتایج پیش ازمون دو گروه آزمایش و کنترل نشان می دهد که بین میانگین کنترل پرخاشگری دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. که دلالت بر همگن بودن دو گروه دارد.نتایج تجزیه و تحلیل داده های پس آزمون نشان داد که گروهی که در دوره آزمایشی آنها چند رسانه ایها بکار رفته بودکنترل پرخاشگری دانشجویان موثرتر بوده است. همچنین در پیش آزمون دو گروه آزمایش و کنترل نشان داده شد که بین میانگین کنترل پرخاشگری دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین دو گروه آزمایش و کنترل همگن هستند.به طور کلی چند رسانه ای ها در کنترل پرخاشگری موثرتر از روش سنتی عمل کردند. با توجه به نتیجه پژوهش، توصیه می شود که در کلاس های اموزشی جهت کاهش پرخاشگری علاوه بر روش های تدریس سنتی از چند رسانه ای ها نیز استفاده شود.
روح اله ممی زاده محمد سیفی
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی فرایند هوشمند سازی دبیرستان های شهر شیراز بر اساس مدل مفهومی مدارس هوشمند در سال تحصیلی91-1390انجام شده است. در این پژوهش ارکان پنجگانه مدل مفهومی مدارس هوشمند برای ارزشیابی فرایند هوشمند سازی دبیرستان های شهر شیراز مطرح شده است. ارکان پنجگانه مدل مفهومی عبارتند از: محیط یاددهی – یادگیری مبتنی بر محتوای چند رسانه ای، زیرساخت توسعه یافته فناوری اطلاعات، مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای، برخورداری از معلمان آموزش دیده در حوزه فناوری اطلاعات، ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر. روش این پژوهش توصیفی – ارزشیابی است و جامعه آماری آن 12 دبیرستان هوشمند شهر شیراز است. با استفاده از نمونه گیری تمام شمار، کل جامعه آماری یعنی 12 دبیرستان هوشمند به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری دراین پژوهش چک لیستی است که بر اساس شاخص های ارزشیابی مدارس هوشمند تهیه شده است. نتایج تحقیق نشان داد که دبیرستان های هوشمند شهر شیراز در رابطه با ارکان پنج گانه مدل مفهومی مدارس هوشمند در سطح میانی قرار دارد و با سطح پیشرفته مدل مفهومی مدارس هوشمند فاصله قابل توجهی دارد. کلید واژه ها: ارزشیابی، مدارس هوشمند، مدل مفهومی مدارس هوشمند
امیر پوراحمدعلی سعید موسوی پور
هدف از پژوهش حاضر، تولید چندرسانه ای آموزش ریاضی وتأثیر آن بر حیطه عملیات (چهار عمل اصلی ریاضی) دانش آموزان دختر ناتوان در یادگیری پایه سوم ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 91-1390 است. در این پژهش پس از تولید یک چندرسانه ای آموزش ریاضی در حیطه عملیات توسط محقق، تاثیر آموزش به وسیله این چندرسانه ای را برای روی متغیرهای حیطه عملیات (جمع، تفریق، ضرب و تقسیم) بررسی شد. این پژوهش از نوع کاربردی است. در این پژوهش از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و روش نیمه تجربی استفاده شده است. جامعه آماری کل دانش آموزان دختر دچار ناتوانی یادگیری ریاضی شهر اراک بودند. با استفاده از نمونه گیری تمام شمار، کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری اطلاعات برای متغیرهای حیطه عملیات (جمع، تفریق، ضرب و تقسیم) آزمون ایران کی مت بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (t دو گروه مستقل و وابسته) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان دادکه کاربرد چندرسانه ای آموزش ریاضی تولید شده در مقایسه با روش آموزش سنتی در حیطه عملیات (چهار عمل اصلی ریاضی) دانش آموزان دختر ناتوان در یادگیری پایه سوم ابتدایی اثربخش تر است. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش پیشنهاد می گردد که از چندرسانه ای تولید شده در کنار آموزش سنتی جهت غنی تر کردن محیط یادگیری دانش آموزان ناتوان در یادگیری ریاضی استفاده شود.
رضوان نظری سعید موسوی پور
چکیده بازنگری در سیستم ارزشیابی تحصیلی در سطوح مختلف اهداف، روش ها و ابزارها لزوم روی آوردن به رویکردهای نوین ارزشیابی را اجتناب ناپذیر می کند. نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی در ایران، از سال 1382 با هدف ایجاد تغییرات بنیادی در نظام موجود ارزشیابی و با عنایت به رویکردهای نوین در فرایند یاددهی و یادگیری به صورت آزمایشی اجرا شده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر ارزشیابی توصیفی در مقایسه با ارزشیابی کمی بر خودپنداره تحصیلی، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی است. روش این تحقیق، توصیفی و از نوع علی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری این پژوهش نیز عبارتنداز کلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی ناحیه یک شهر اراک (3472نفر) که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل در پایه چهارم ابتدایی بوده اند. دانش آموزان هر دو گروه ارزشیابی توصیفی و سنتی به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه خودپنداره تحصیلی چن ، آزمون خلاقیت تورنس(فرم ب) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. برای مقایسه دو گروه در سه متغیر با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف، در صورت نرمال بودن از آزمون t مستقل و در صورت غیر نرمال بودن از آزمون های ناپارامتری متناظر استفاده شد و نتایج به دست آمده از آن عبارت بود از اینکه بین خودپنداره تحصیلی، خلاقیت و میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تحت نظام ارزشیابی توصیفی و دانش آموزانی که تحت نظام ارزشیابی کمی بوده اند تفاوت معنادار وجود داشته است. بنابراین فرضیه اصلی پژوهش تایید شد. و مشخص شد که دانش آموزان تحت ارزشیابی توصیفی در مقایسه با دانش آموزان تحت ارزشیابی سنتی؛ از خودپنداره تحصیلی مثبت، خلاقیت بیشتر و پیشرفت تحصیلی بهتری برخوردار بوده اند. بنابراین اجرای این طرح در پایه چهارم ابتدایی توصیه می شود. کلید واژه ها: ارزشیابی توصیفی، ارزشیابی کمی، ارزشیابی تکوینی، بازخورد توصیفی، خودپنداره تحصیلی، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی
اسماعیل عظیمی یانچشمه سعید موسوی پور
چکیده هدف از این پژوهش تولید چندرسانه ای آموزشی دیکته یار و اثربخشی آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املای پایه ی دوم ابتدایی شهر اراک بود. بنابراین روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع کاربردی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کل دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا در پایه ی دوم ابتدایی و مراجعه کننده به مراکز ناتوانی های یادگیری شهر اراک بود. نمونه گیری به روش تمام شمار بود و شامل 39 دانش آموز با ناتوانی یادگیری املا می شد. از این تعداد به تصادف 20 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه کنترل جایگزینی شدند. افراد گروه آزمایش از طریق چندرسانه ای آموزشی رایانه ای دیکته یار به همراه روش متداول و افراد گروه کنترل از طریق روش متداول آموزش دیدند. چندرسانه ای دیکته یار براساس اصول هفت گانه ی مایر، اصول برنامه ریزی درسی و اصول طراحی چندرسانه ای ها تولید شد. در این پژوهش از آزمون پیشرفت تحصیلی املا به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. جهت تحلیل داده های آماری از آمار توصیفی ( میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ( آزمون u من ویتنی و ویلکاکسون) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که چندرسانه ای آموزشی دیکته یار از نظر کارشناسان و متخصصان مورد تایید است و دانش آموزانی که از طریق چندرسانه ای آموزشی دیکته یار به همراه روش متداول آموزش دیدند، در مقایسه با دانش آموزانی که به روش متداول آموزش دیدند، به صورت معناداری در درس املا پیشرفت تحصیلی بالاتری داشتند. همین طور نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از چندرسانه ای آموزشی دیکته یار، باعث بهبود مشکلات نارسانویسی، دقت، حافظه ی دیداری، پردازش شنیداری و آموزشی دانش آموزان شده است. محدودیت های پژوهش شامل برگزار شدن آموزش در زمان های مختلف و تاثیرگذاری مهارت های قبلی دانش آموزان می شوند. پیشنهاد می شود از چندرسانه ای دیکته یار در آموزش دانش آموزان ناتوان در یادگیری املا استفاده شود.
محمد سیفی حسن شیبانی
در این پایان نامه واکنش هترو آروماتیک n-ایلیدهایی همچون پیریدینیوم و ایزوکینولینیوم ایلیدها، با پیوندهای دوگانه فعال جهت سنتز ترکیبات هتروسیکلیک ارائه شده است. پیریدینیوم ایلیدها با فنیل ایزوسیانات یا فنیل ایزوتیوسیانات در یک شیوه غیر معمول واکنش داده و منجر به تشکیل مشتقات آزیریدین-2-اون یا 2-تیون می گردند، در حالی که واکنش همین ایلیدها با متیل ایزوتیوسیانات، ترکیبات استامیدی مزو یونی تک استخلافی را تولید نموده اند. همچنین ایلیدهای ایزوکینولینیوم، با فنیل ایزوسیانات یا فنیل ایزوتیوسیانات واکنش داده و فقط حلقه های پنج عضوی ایمیدازو[1،2-a]ایزوکینولین-2-(h3)-اون یا تیون را تشکیل می دهند. ایلیدهای پیریدینیوم و ایزوکینولینیوم، در واکنش حلقه زایی 3،1-دو قطبی با پیوند ایمینی (c=n)، شرکت نموده و منجر به تشکیل حلقه های پنج عضوی اسپایرو[ایمیدازو[2،1-a]پیریدین و ایزوکینولین-3،2-ایندولین]-2-اون گردیده است. علاوه براین، واکنش های دیمریزاسیون و حلقه زایی ایلید ایزوکینولینیوم با ترکیب ایزوکینولین، جهت سنتز ترکیبات دی آزا-دی بنزو مورد بررسی قرار گرفته است که این واکنش ها در زمان-های کوتاه با راندمان بالا انجام شده اند. تعدادی از مشتقات 2-آریلیدن[3،1]تیازولو[2،3-a]بنزیمیدازول-(h2)3-اون، تیازولو[2،3-b][4،2،1]تری آزول-6-اون و تیازولینون با بازده بالا، از طریق واکنش های موقعیت گزینی 2،2-دی سیانو اکسیران ها با 2-مرکاپتو بنزیمیدازول، 5-فنیل-h4-4،2،1-تری آزول-3-تیول و مشتقات تیو اوره، در حضور zrcl4 و bi(no3)3 تهیه گردیده است. همچنین واکنش افزایش نوکلئوفیلی هیدازین ها و تیو سمی یا سمی کاربازیدها با مشتقات 2-(2-اکسیندولین-3-ایلیدن)مالونونیتریل که با حذف مالونونیتریل همراه بوده، مورد بررسی قرار گرفته که منجر به تشکیل مشتقات 3-(2-آریل هیدرازونو)ایندولین-2-اون و 1-(2-اکسو ایندولین-3-ایلیدن) سمی یا تیو سمی کاربازید گردیده است. همچنین واکنش مشتقات ایزاتین با نوکلئوفیل های فوق انجام شده که محصولات 2-(2-اکسیندولین-3-ایلیدن)مالونونیتریل بدست آمده است. در این پروژه تحقیقاتی ما روشی ساده و جدید جهت سنتز موقعیت گزین 3-سیانو-2-پیریدون های فلوئوردار، به شیوه تراکم نووناگل مالونونیتریل با گروه های کربونیل 3،1-دی کربونیل ها، که با حلقه زایی و ایزومری شدن همراه بوده را مورد بررسی قرار داده ایم. قابل ذکر است که شیوه ذکر شده در واکنش با دی بنزوئیل متان، محصول 4-آمینو-5-بنزوئیل-6-فنیل-h1-پیریدین-2-اون را که متفاوت با محصولات فوق بوده، ایجاد می نماید. سنتز چنین ترکیباتی از لحاظ بیولوژیکی به دلیل وجود گروه های آمینی در حلقه 2-پیریدون قابل توجه می باشد.
عاطفه شریعتی منصور عبدی
رویارویی با مسائل و تحمل استرس های روزمره بخشی از زندگی هر انسانی است.آشنایی با نحوه برخورد و چگونگی حل مسائل و مقابله با استرس ها، فرد را از آسیب پذیری در در برابر آسیب های اجتماعی بویژه گرایش به اعتیاد ایمن می-سازد. پژوهش حاضر به مقایسه تأثیر آموزش مهارت های حل مسئله و مقابله با استرس به دو روش سنتی و کارگاهی در کاهش گرایش به اعتیاد دانشجویان پسر دانشگاه اراک در سال تحصیلی92-91پرداخته است. پژوهش حاضر از جمله طرح های نیمه آزمایشی و مجموعه طرح های دو گروه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون است و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه اراک که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بوده اند،می باشد که با روش نمونه گیری در دسترس 30 دانشجو انتخاب شدند و با گزینش تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون میزان گرایش به اعتیاد در هر یک از آن ها بوسیله پرسشنامه گرایش به اعتیاد(aps) اندازه گیری شد. گروه اول تحت آموزش سنتی مهارت های حل مسئله و مقابله با استرس و گروه دوم هر یک از مهارت ها را با روش کارگاهی آموزش دیدند. بعد از آموزش میزان گرایش به اعتیاد هر یک از دانشجویان با استفاده از پرسشنامه مذکور اندازه گیری شد. تحلیل آماری داده ها در سطح معنادار 05/0p< نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله و مقابله با استرس به دو روش سنتی و کارگاهی در کاهش گرایش به اعتیاد موثر بوده است. همچنین هر یک از روش های سنتی و کارگاهی تفاوت معناداری ندارند اما از لحاظ مقایسه نتایج میانگین ها می توان گفت روش کارگاهی موثرتر بوده است. لذا برگزاری کلاس ها و کارگاه های آموزش مهارت های حل مسئله و مقابله با استرس،می تواند فرد را قادر سازد که بدون لطمه زدن به خود و دیگران به شکل موثر رفتار کند و لذا از گرایش آنان به سمت مواد مخدر به عنوان یک راهبرد مقابله-ای جلوگیری به عمل آورد.
فاطمه حدادیان چقایی سعید موسوی پور
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کاربرد چندرسانه ای آموزشی ریاضی بر میزان اضطراب ریاضی، خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه به روش شبه آزمایشی (نیمه تجربی) انجام گرفته است. به این منظور از بین دانش آموزان دو کلاس پایه اول مجتمع آموزشی ولایت شهرستان هرسین(استان کرمانشاه)که چیدمانی تصادفی داشته و ریاضیات آن ها توسط یک دبیر تدریس می شد، به تصادف یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان گروه گواه در نظر گرفته شد. تعداد آزمودنیها در مجموع 60 نفر (29 نفر در گروه آزمایش و 31 نفر درگروه گواه) بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه “ mars” برای سنجش میزان اضطراب ریاضی و همچنین از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی“mlsq” و برای سنجش میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی از نمرات پایان ترم ریاضی دانش آموزان استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون در دو گروه، گروه آزمایش با روش کاربرد چندرسانه ای و گروه گواه به شیوه متداول آموزش ریاضی داده شد. برای تحلیل یافته ها از آزمون t مستقل و وابسته استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که اگرچه عملکرد درسی و همچنین میزان اضطراب و خودتنظیمی دانش آموزانی که با استفاده از نرم افزار آموزش ریاضی، آموزش دیده بودند در مقایسه با گروه کنترل بهتر بود، اما در سطح اطمینان 95% معنی دار نبود. از جمله دلایل عدم معنی داری فرضیات در این تحقیق می توان به عدم رعایت برخی از اصول ساخت چندرسانه ای در نرم افزار مورد استفاده، آشنا نبودن معلمان با نحوه ی استفاده از فناوری های جدید و چگونگی ترکیب آن با روش سنتی، آشنا نبودن دانش آموزان با شیوه های جدید آموزشی و مسلط نبودن آنها در استفاده از رایانه اشاره کرد. بر این اساس مهمترین پیشنهاد این تحقیق اینست که در تهیه چندرسانه ای های آموزشی سعی شود ضمن توجه به اصول ساخت چندرسانه ای ها، برای آموزش معلمان و دانش آموزان، در رابطه با فناوری های مورد استفاده و چگونگی کاربرد آنها اقدامات ضروری صورت پذیرد. کلیدواژه ها: چندرسانه ای آموزش ریاضی، اضطراب ریاضی، خودتنظیمی، پیشرفت تحصیلی
حکیمه سلحشوری بهزادی سعید شاه حسینی
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای آموزشی شبکه آموزش ایران بر اساس هدف ، مخاطب و محتوا ، با روش تحلیل محتوای کمی صورت گرفته است . جامعه آماری برنامه های فصل تابستان 91 شبکه آموزش ایران بود ، از طریق نمونه گیری تصادفی 21 روز به عنوان نمونه انتخاب شدند به علت عدم همکاری شبکه آموزش در تأمین برنامه های مورد نیاز تنها 12 روز از برنامه ها مورد تحلیل قرار گرفت ؛ ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود . برای تحلیل داده ها از فنون جدول توزیع فراوانی و آزمون خی دو استفاده شد. نتیجه به دست آمده بدین شرح است: شبکه آموزش در کاربرد سازه های فنی مانند اندازه نمای متناسب با محتوا ، استفاده از لباس رسمی ،چیدمان منظم وسایل صحنه، زبان بدن و اشاره در رابطه با مخاطب در اکثریت برنامه ها موفق عمل نموده اما در استفاده از سازه های فنی مانند ارتباط وسایل صحنه با محتوا ، استفاده از زن و کودک به عنوان مجری برنامه های کودک ضعیف عمل کرده است . در استفاده شکل رسانه ای متناسب با هدف این شبکه موفق بوده ولی در انتخاب شکل رسانه ای متناسب با مخاطب ضعیف عمل کرده است . در میزان استفاده کلام و تصویر و نوشته با توجه به محتوا در اکثریت برنامه ها و در استفاده ادبیات گفتاری و شیوه ی بیان در اکثریت برنامه ها موفق عمل نموده است . در مورد چگونگی کیفیت کلام برنامه ها با توجه به مخاطب ، در وضوح بیان و سرعت بیان موفق عمل نموده ولی در عدم استفاده از مفاهیم دشوار، کارکرد ضعیفی داشته است . برنامه ها از نظر بیان صریح هدف ها ضعیف است ، از نظر وجود سازمان محتوا در ارائه مقدمه و جمع بندی ضعیف ولی از نظر وجود توالی منطقی در اکثریت برنامه ها موفق عمل نموده است . پیشنهاد می شود که به سه عنصر کلیدی هدف ، مخاطب و محتوا در تهیه برنامه ها توجه شود.
الهام کبودانی سعید موسوی پور
یکی از اساسیترین فرآیندهای هر نظام آموزشی، نظام یادگیری و مطالعه است و رابطه مفهوم فراشناخت، به عنوان مفهومی متداول در تعلیم و تربیت با فرآیند یادگیری انکارناپذیر است. به عبارتی فراگیر باید در یادگیری خود نقش فعالی ایفا کند و یاد بگیرد که یادگیری خود را ارزیابی کند و اگر راهبردهای یادگیریاش موفق نبود، از راهبردهای جدید استفاده کند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه میزان استفاده از راهبردهای فراشناختی با حل مساله، اضطراب پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر رشته ریاضی پایه سوم متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 92-1391 می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر رشته ریاضی پایه سوم متوسطه شهر اراک که به تعداد 700 نفر و حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با استفاده از جدول مورگان 412 نفر میباشد. به منظور بررسی رابطه متغیرهای پژوهش از روش همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میزان استفاده از راهبردهای فراشناخت با مهارت حل مساله و اضطراب پیشرفت که خود شامل اضطراب تسهیل کننده و اضطراب تضعیف کننده می باشد، رابطه معنادار و جود داشت و متغیر استفاده از راهبردهای فراشناختی قدرت پیش بینی میزان مهارت حل مساله و اضطراب پیشرفت را دارد. همچنین بین میزان استفاده از راهبردهای فراشناختی و عملکرد تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که میزان استفاده از راهبردهای فراشناختی می تواند پیش بینی کننده مناسبی برای مهارت حل مسأله در دانش آموزان باشد و استفاده از این راهبردها می تواند منجر به کاهش اضطراب تضعیف کننده و افزایش اضطراب تسهیل کننده نیز باشد.
حمید احمدی محمد سیفی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابط? بین میزان استفاده از انواع بازی های رایانه ای (ورزشی، جنگی، آموزشی و استراتژی) با راهبردهای انگیزشی برای یادگیری در دانش آموزان پسر سوم متوسطه شهر سبزوار انجام شده است. روش ارائ? پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نمون? تحقیق شامل 260 دانش آموز از دبیرستان های مناطق مختلف شهر سبزوار می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین رشته-های مختلف تحصیلی (تجربی، ریاضی و انسانی) انتخاب گردیده اند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنام? راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (mslq)پنتریچ و دی گروت و پرسشنام? محقق ساخته می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین بازی های آموزشی رایانه ای با راهبردهای انگیزشی برای یادگیری، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی رابطه معناداری وجود دارد (p= 0/05 ( در حالی که بین انواع دیگر بازی ها (ورزشی، جنگی و استراتژی) به طور کلی و به تفکیک با راهبردهای انگیزشی برای یادگیری، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باور های انگیزشی رابط? معناداری مشاهده نشد. با توجه به نتیج? پژوهش، می توان برای برخی دروس بر تهیه و ساخت بازی های آموزشی تاکید نمود. که این بازی ها باید در سطح توانایی دانش آموزان باشد.
شاهرخ گیشگی محمد سیفی
مشکلات عدیده ای که نظام آموزشی جهانی بویژه نظام آموزش و پرورش ایران در رابطه با افت تحصیلی و پایین بودن انگیزه تحصیلی دانش آموزان با آن روبروست،مطالعات جدیدی را برای چاره جویی وکاربرد یاددهی-یادگیری می طلبد.مشکل افت تحصیلی و انگیزه کم تحصیل بویژه در دروس پایه محسوس تر است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر کاربرد سی دی چند رساانه ای فیزیک بر پیشرفت تحصیلی ونگرش نسبت به درس دانش آموزان پایه دوم دبیرستان رشته ریاضی فیزیک در دو روش تدریس مشارکتی وسنتی در همین راستا انجام گرفته است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی و شامل دو فرضیه می باشد. برای انتخاب موضوعهای این پژوهش از مجموع 8 کلاس فیزیک شهرستان سنندج که از چند رسانهای های آموزشی فیزیک استفاده می کردند به صورت تصادفی دو کلاس انتخاب و به عنوان گروه های آزمایشی(کاربرد سی دی با روش تدریس مشارکتی ) و گواه (کاربرد سی دی با روش تدریس سنتی) در این پژوهش شرکت نمودند. نتایج حاصل نمایانگر عدم تفاوت پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی با گروه گواه بود،اما نگرش به درس گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به صورت معنی داری مثبت دار بود.( p<0/05) کلید واژه ها:چندرسانه ای ها،روش تدریس مشارکتی، روش تدریس سنتی، پیشرفت تحصیلی و نگرش نسبت به درس کلیدواژه ها: چند رسانه ای ها، روش تدریس مشارکتی، روش تدریس سنتی، پیشرفت تحصیلی و نگرش به درس
محمد سیفی محمد عباسی
موضوع: بررسی عوامل موثر بر چابک¬سازی در شرکت توربین ماشین خاورمیانه پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر چابک¬سازی در شرکت توربین ماشین خاورمیانه پرداخته است. اهداف این تحقیق به ترتیب عبارتند از: 1) تعیین عوامل موثر بر چابک¬سازی (در شرکت توربین ماشین خاورمیانه) 2) اولویت¬بندی عوامل فوق نوع تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش پرسنل توربین ماشین خاورمیانه به تعداد 52 نفر بوده است، نمونه برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد بوده است. تجزیه و تحلیل داده¬ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که شش فرضیه تحقیق مورد تائید قرار گرفتند. بنابراین، انعطاف پذیری، پاسخگویی، فرهنگ تغییر، سرعت، یکپارچگی و کیفیت بر چابک¬سازی تاثیر داشته¬اند.
آمنه قاسم پور سعید موسوی پور
هدف اساسی این مطالعه، بررسی تاثیر آموزش علوم تجربی مبتنی برالگوی ویلیامز بر میزان خلاقیت، نگرش به درس و عملکرد تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. اطلات لازم بر اساس آزمون سنجش خلاقیت تورنس(فرمb)، پرسشنامه ی نگرش به درس علوم و آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی جمع آوری شد. نمونه ی مورد مطالعه متشکل از 45 نفر دانش آموز پایه ی پنجم ابتدایی(22 نفر گروه آزمایش و 23نفر گروه کنترل) با روش تصادفی انتخاب شدند. پس از 14 جلسه اجرای الگوی ویلیامز در گروه آزمایش و تحلیل داده ها با آزمون t وابسته و t مستقل، نتایج نشان می دهد که الگوی ویلیامز بر افزایش میزان خلاقیت( سیالی، انعطاف پذیری، بسط، ابتکار)، نگرش به درس و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی داری دارد
زهرا دریکوندی محمد سیفی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر استفاده از بازی های رایانه ای بر گرایش به تفکر انتقادی، مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان اندیمشک انجام شده است. روش ارائه پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای می باشد. نمونه تحقیق شامل 270 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان اندیمشک است که به روش نمونه¬گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیده اند. ابزار جمعآوری داده ها شامل پرسشنامه گرایش به تفکرانتقادی ریکتس، پرسشنامه مهارت¬های اجتماعی کرامتی و یک پرسشنامه محقق ساخته می باشد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که انجام بازی های رایانه ای به طورکلی و بر حسب نوع بر گرایش به تفکرانتقادی دانش-آموزان تأثیر معنی¬داری نداشته است اما انجام این بازی¬ها بر مهارت های اجتماعی و همچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر بوده است. همچنین نتایج داده ها حاکی از آن است که نوع بازی رایانه ای بر مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنی داری نداشته است.
محمد سیفی احمد حاجی پور
سیگنال های مغزی eeg کاربردهای گوناگونی در زمینه های مختلف تشخیصی پزشکی دارند. به همین جهت دست یابی به سیگنال مناسب و قابل استفاده اهمیت بالایی دارد. سیگنال eeg تحت تأثیر بعضی از آرتیفکت های اجتناب ناپذیر که ناشی از فعالیت های دیگر انسان مانند ضربان قلب، پلک زدن و فعالیت های ماهیچه ای قرار می گیرد که باعث بروز مشکلاتی در تشخیص های پزشکی می شود. روش های مختلفی برای حذف این آرتیفکت ها استفاده می شود. در این روش ها حذف آرتیفکت ها و نگهداری اطلاعات سیگنال اصلی و اینکه عمل حذف آرتیفکت ها در شرایط مختلف به طور خودکار توسط کاربران مختلف که در این زمینه تخصصی ندارند انجام شود اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق بعضی روش هایی که بر اساس فیلترهای وفقی عمل حذف نویز را انجام می دهند مانند روش anfis، rbfn، rbfn-fln بررسی و مقایسه شده اند. سپس چگونگی و شروط پیاده سازی این فیلتر وفقی بر روی مدار مجتمع fpga بررسی شده است.
لیدا قاسمی کرفله منصور عبدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سواداطلاعاتی با خودکارآمدی تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی شهر کرمانشاه انجام شده است.روش ارائه ی پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.نمونه تحقیق شامل 350 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان کرمانشاه است که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیده اند.ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه ی سواداطلاعاتی بختیاری، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی اوون و فرامن و پرسشنامه ی خلاقیت اسمیت می باشد.در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است.نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین سواداطلاعاتی با خودکارآمدی تحصیلی و خلاقیت رابطه ی معناداری وجود دارد .با توجه به این رابطه اقدام جهت بهبود سواداطلاعاتی دانش آموزان می تواند منجر به بهبود وضعیت تحصیلی آنان گردد. واژگان کلیدی:سواداطلاعاتی، خودکارآمدی تحصیلی، خلاقیت، مدارس هوشمند.
حسن شرعیات بهمن یاسبلاغی شراهی
هدف از این پژوهش مقایسه ی خلاقیت، پیشرفت تحصیلی وگرایش به تفکر انتقادی دانش آموزان پسر دوم متوسطه دوم مدارس هوشمند و عادی ناحیه 4شهر قم در سال تحصیلی 1393 - 1392 بود.جامعه آماری این پژوهش، کلیه ی دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه دوم بودند که شامل دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند که تعداد آنها 1382 بودند که تعداد 419 نفر دانش آموزان در مدارس هوشمند و 963 دانش آموزان در مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند و روش نمونه گیری این پژوهش، روش نمونه گیری در این پژوهش با توجه بزرگی و گستردگی جامعه و عدم دسترس بودن فهرست کامل افراد جامعه، به صورت خوشه ای انتخاب شد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان برای مدارس هوشمند 201 و برای مدارس عادی 275 نفر تعیین شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه ی استاندارد استفاده شد. 1) پرسشنامه ی سنجش میزان گرایش به تفکرانتقادی ریکتس (ctdi) و 2) پرسشنامه ی خلاقیت تورنس (عابدی) . روش این پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود و برای آزمون فرضیه ها از آزمون تی استفاده شد بین میانگین نمرات مولفه های خلاقیت دانش آموزان مدارس هوشمند نسبت به دانش آموزان مدارس عادی تفاوت معنادار آماری وجود داشت (021/0p<) بین خلاقیت در دو نوع مدرسه از لحاظ مولفه های سیالی ( 024/0p=) تفاوت معنادار آماری وجود داشت. اما برای مولفه بسط، ابتکار و انعطاف پذیری این تفاوت معنادار نبود. بین میانگین گرایش به تفکر انتقادی دانش آموزان مدارس هوشمند نسبت به دانش آموزان مدارس عادی تفاوت معنادار آماری وجود نداشت (148/0p<) بین گرایش به تفکرانتقادی در دو نوع مدرسه از لحاظ مولفه های خلاقیت (021/0p=) تفاوت معنادار آماری وجود داشت. اما برای مولفه کمال و تعهد این تفاوت معنادار نبود.بین میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی در دو نوع مدرسه تفاوت چشمگیر و معنادار آماری وجود داشت. تمامی داده های آماری با در نظر گرفتن خطای 0.05 محاسبه شده است. با توجه به اهمیت موضوع، پیشنهاد می شود کارگا ه های آموزشی ارتقاء سطح مهارت های تفکر انتقادی و خلاقیت برای دانش آموزان تشکیل شود.
مظفر صفریان محمد سیفی
با عنایت به اهمیت پرورش تفکر انتقادی درفرایندانتقال مفاهیم دینی به دانش آموزان و تاثیر آن در زندگی فردی و اجتماعی آنان، این تحقیق با هدف شناسایی میزان توجه به پرورش مهارت های تفکر انتقادی لیپمن در کتاب دینی( پیام های آسمان) پایه های هفتم و هشتم دوره اول متوسطه ، انجام گرفته است.روش تحقیق،تحلیل محتواوجامعه ونمونه تحقیق را کل فصل های کتاب های هفتم وهشتم تشکیل می دهد.ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست محقق ساخته براساس مهارتهای لیپمن بوده که به تایید متخصصان علوم تربیتی رسیده و برای تجزیه وتحلیل از شاخص های آمارتوصیفی مانند:جدول ،درصد فراوانی ،میانگین ونموداراستفاده شده است.نتیجه تحقیق نشانگر آن است که در کتاب پایه هفتم به میزان02/44درصد ودرکتاب پایه هشتم به میزان 68/42درصد به مولفه های تفکر انتقادی تاکید شده ،که مهارت سوال کردن بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و مهارت های ، قضاوت صحیح در مورد مسائل وتفسیرنمودن،به ترتیب کمترین فراوانی را داشته اندو درمجموع می توان نتیجه گرفت که جایگاه تفکر انتقادی در دوکتاب مذکورنسبتا خوب است.براساس نتایج حاصله ،پیشنهاد می گردد که در برنامه ریزی وتدوین محتوای کتاب درس دینی توجه بیشتری به پرورش تفکر انتقادی متناسب با سن وپایه تحصیلی دانش آموزان، بویژه مهارت های:جمعی بودن واستدلال معطوف نمایند.
محمد سیفی حسن شیبانی
چکیده ندارد.
رقیه آق ارکاکلی حمید رضاییان
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر کاربردهای آموزشی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر تفکر انتقادی و نگرش دانش آموزان دختر سال اول متوسطه منطقه 4 تهران انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه ی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه، منطقه 4 تهران در سال تحصیلی 88-87 می باشد. جهت انتخاب نمونه مورد مطالعه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه شامل 69 نفر (35 نفر آن از مدرسه هوشمند شهید دکتر صادقی (گروه آزمایش) و 34 نفر دیگر، از مدرسه هدف (گروه کنترل)) انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه آزمایش در معرض آموزش ابزارهای ict (حدود 4 ماه، دو ساعت در هر هفته و در مجموع 32 ساعت) قرار گرفت. ابزارگردآوری داده ها در این پژوهش، آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب و پرسشنامه نگرش سنج ict است. بررسی و تحلیل آزمون فرضیه های پژوهش، با استفاده از آزمون t مستقل دو دامنه با سطح معناداری 05/0p< و 01/0 p<انجام شد. نتایج نشان داد که: 1- فناوری اطلاعات و ارتباطات بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه در کل، و در خرده مقیاس های تحلیل، ارزشیابی، و استنباط تأثیر مثبت و معنی دار داشته است. 2- تفاوت معناداری در نگرش نسبت به ict در دو گروه مشاهده نشد.
محبوبه توکلیان شمس الدین هاشمی مقدم
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (خودگردان) با انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی رایانه ای دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه اراک انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نمونه تحقیق شامل 195 نفر دانشجو دانشکده علوم انسانی دانشگاه اراک می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین گروه های مختلف تحصیلی انتخاب گردیده اند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(خودگردان) زیمرمن و پونز، پرسشنامه انگیزه پیشرفت و مقیاس خودکارآمدی رایانه می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه (anova) استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (خودگردان) و انگیزه پیشرفت دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه اراک رابطه معناداری وجود دارد. بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (خودگردان) و خودکارآمدی رایانه ای دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی رایانه دانشجویان دانشکده علوم انسانی رابطه معناداری مشاهده نشد. در بررسی تفاوت دانشجویان دختر و پسر در استفاده از راهبردهای یادگیری خودگردان و خودکارآمدی رایانه ای، نتایج نشان داد، از لحاظ استفاده از راهبردهای یادگیری خودگردان و خودکارآمدی رایانه ای بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد اما در انگیزه پیشرفت، بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد و دانشجویان دختر از انگیزه پیشرفت بالاتری برخوردار می باشند. در بررسی تفاوت دانشجویان رشته های مختلف، نتایج نشان داد، در استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و خودکارآمدی رایانه ای بین دانشجویان رشته های مختلف تفاوت وجود دارد اما در انگیزه پیشرفت بین دانشجویان رشته های مختلف تفاوتی وجود ندارد. با توجه به نتیجه پژوهش، توصیه می شود مهارت های خودتنظیمی در مقاطع پایین تر (مدارس) توسط مربیان آموزش داده شود تا افرادی مستقل، باانگیزه و خودکارآمد در زمینه های مختلف تحویل جامعه گردند. همچنین به آموزش و یادگیری مهارت های کامپیوتری در دانشجویان دانشکده های علوم انسانی اهمیت بیشتری قائل گردد.
مهدی ممی زاده محمد سیفی
تحولات سریع و گسترده جهانی ، به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات، تاثیر زیادی در فرایند یاددهی – یادگیری داشته است . یادگیری منبع محور نیز به دنبال شکل گیری این تحولات و در واقع برای پاسخگویی به نیاز ها و شرایط جدید ایجاد شده است. اما با وجود اینکه در کشورهای دیگر این نوع یادگیری سالهاست مورد توجه قرار گرفته است ولی در کشور ما هنوز ، نه تنها در نظام آموزشی ما جایی ندارد، بلکه عناصر و ویژگی های آن شناخته نشده است. این پژوهش نیز به دنبال شناخت و تشریح یادگیری منبع محور و ارائه ی الگویی از آن، متناسب با نظام آموزش عالی کشورمان می باشد. با توجه به ماهیت موضوع، این پژوهش با روش توصیفی - اسنادی به انجام رسیده است. تلاش شده تا با جمع آوری اطلاعات از منابع متنوع و در دسترس از جمله کتابهای موجود و در دسترس، مقالات، پایان نامه ها، نشریات مربوط، ابعاد مختلف مساله شناسایی و تعریف شود و مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. یادگیری منبع محور شرایط و محیطی را ایجاد می نماید که در آن با کمک گرفتن از پتانسیل ها و فرصت هایی که فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی عصر جدید در اختیار جامعه قرار می دهد، فراگیران قادر خواهند بود بطور مستقل، خودراهبر و مادام العمر به یادگیری بپردازند. البته در این پژوهش تلاش شده است که ساختار و سیستم موجود با رویکرد منبع محور طوری تلفیق شود که ضمن حفظ و تقویت فرهنگ ملی و مذهبی و امکانات و پتانسیل های موجود آن، هزینه ها و منابع مالی و غیر مالی لازم در حد معقول باشد و در عین حال عناصر و مفاهیم یادگیری منبع محور در جریان توسعه و رشد نظام آموزش عالی ایران و همسو شدن آن با تحولات و تغییرات جهانی تاثیرگذار و کارآمد باشد.
محمد قشمی شمس الدین هاشمی مقدم
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه ی تأثیر آموزش مبتنی بر کامپیوتر و آموزش سنتی در میزان یادگیری دانش آموزان کلاسهای چند پایه در درس ریاضی منطقه ی انگوران زنجان انجام یافته است. روش تحقیق در این پژوهش بصورت نیمه تجربی بوده و نمونه ی مورد تحقیق، 63 نفر از دانش آموزان کلاس های چند پایه ی منطقه ی انگوران زنجان می باشد که 32 آزمودنی در گروه آزمایش و 31 آزمودنی در گروه گواه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل آزمون دقت یادگیری تولوز- پیرون و آزمون محقق ساخته ی پیشرفت تحصیلی ریاضی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی نظیر آزمون t مستقل و وابسته و نیز از تحلیل واریانس (anova) و آزمون توکی استفاده شد. که نتایج اصلی به شرح ذیل می باشد. در بررسی این پرسش که آیا بین آموزش مبتنی بر کامپیوتر و آموزش سنتی در میزان دقت یادگیری دانش آموزان کلاسهای چند پایه در درس ریاضی تفاوت وجود دارد؟ نتیجه ی بدست آمده با استفاده از آزمون توکی بیانگر این است که آموزش مبتنی بر کامپیوتر نسبت به آموزش سنتی در میزان دقت یادگیری دانش آموزان کلاسهای چند پایه در درس ریاضی تأثیر دارد. در بررسی پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا بین آموزش مبتنی بر کامپیوتر و آموزش سنتی در میزان یادداری دانش آموزان کلاسهای چند پایه در درس ریاضی تفاوت وجود دارد؟ نتیجه بدست آمده با استفاده از آزمون توکی نشان داد که آموزش مبتنی بر کامپیوتر کامپیوتر نسبت به آموزش سنتی در میزان یادداری دانش آموزان کلاسهای چند پایه در درس ریاضی تأثیر دارد. درپاسخ به پرسش آخر مبنی بر اینکه آیا بین آموزش مبتنی بر کامپیوتر و آموزش سنتی در میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاسهای چند پایه در درس ریاضی تفاوت وجود دارد؟ نتایج حاصل با استفاده از آزمون توکی نشان داد که آموزش مبتنی بر کامپیوتر کامپیوتر نسبت به آموزش سنتی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاسهای چند پایه در درس ریاضی مؤثر است. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، چند پیشنهاد کاربردی به شرح ذیل ارائه می گردد: - به منظور بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی، دفتر تکنولوژی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، برنامه های مناسب آموزش مبتنی بر کامپیوتر را تولید و در اختیار مدارس چند پایه قرار دهد. - با توجه به افزایش یادداری در آموزش مبتنی بر کامپیوتر، استفاده از این روش توسط معلمان کلاس های چندپایه، در دانش آموزان روستایی که سه ماه تابستان از آموزش و مدرسه به دورند،یادگیری پایدار تری را ایجاد خواهد کرد.