نام پژوهشگر: رجب چوکان
علی اکبر قنبری محمد رضا شکیبا
شناخت اثرات فیزیولوژیکی به خاطر حساسیت لوبیا به تنش خشکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش برای ارزیابی اثر کمبود آب بر رشد، عملکرد، برخی صفات فیزیولوژیکی و زراعی و روند تجمع بعضی از عناصر غذایی در دانه لوبیا در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر (کرج) اجرا شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال های زراعی 1388 و 1389 و در دو شرایط آبیاری نرمال (آبیاری بر اساس 60-55 میلی متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر) و محدود (آبیاری بر اساس 110-100 میلی متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر) و با هشت ژنوتیپ لوبیا از گروه های مختلف سفید (wa4502-1 و wa4531-17)، قرمز (d81083،and1007، و اختر) و چیتی (cos16، mcd4011، و ks21486) انجام شد. نتایج نشان داد که تنش کمبود آب باعث کاهش 12 درصدی ارتفاع بوته گردید. لاین mcd4011 کمترین کاهش ارتفاع را داشت. تعداد شاخه فرعی در شرایط کمبود آب با افت 22 درصدی مواجه گردید و ژنوتیپ های سفید بیشترین کاهش را نشان دادند. کمبود آب باعث کاهش تعداد برگ های سه برگچه ای شد و این کاهش در مرحله رویشی (18%) بیشتر از مرحله گلدهی (10%) بود. لاین mcd4011 در هر دو مرحله کمترین کاهش تعداد برگ متأثر از تنش را داشت. در این مراحل، لاین cos16 بطور معنی دار تعداد برگ خود را کاهش داد. زاویه برگ تحت تأثیر آبیاری قرار گرفت و بر اثر تنش کمبود آب افزایش 59 درصدی (24 درجه) نشان داد. لوبیاهای سفید از میانگین افزایش زاویه برگ بیشتری برخوردار بودند. اثر آبیاری غیر از تعداد روز تا تشکیل نیام (r7) و دوره پر شدن دانه، بر سایر مراحل غیر معنی دار بود. کمبود آب باعث کوتاه تر شدن طول دوره مراحل r5، r6 و r7، و طولانی تر شدن مراحل r8 و r9 و دوره پر شدن دانه گردید. این وضعیت برای تمام ژنوتیپ ها یکسان نبود. لاین ks21486 با کمترین دوره رشد رویشی، زودرس ترین ژنوتیپ در هر دو شرایط بود. در شرایط تنش، دوره پر شدن دانه wa4531-17 نسبت به سایر ژنوتیپ ها طولانی تر بود. بیشترین کاهش این دوره متأثر از تنش مربوط به ks21486 بود. تنش در برخی از ژنوتیپ ها باعث تسریع رسیدگی و در بعضی دیگر باعث تأخیر در رسیدگی شد. کمبود آب کاهش محسوس lai در کلیه ژنوتیپ ها را موجب گردید. در این شرایط، تا اوایل پر شدن نیام ها لوبیا قرمز and1007 از شاخص سطح برگ بیشتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها برخوردار بود. در اواخر پر شدن نیام ها لاین wa4502-1 برتری پیدا کرد. لاین and1007 تا اواسط دوره رشد از cgr بالاتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها برخوردار بود، ولی در مرحله تشکیل نیام ها با افت سرعت رشد گیاه زراعی مواجه شد. این لاین مجدداً تا انتهای دوره رشد برتربود. کمبود آب کاهش وزن ویژه ساقه در هر دو مرحله را ایجاد کرد و اثر آن در مرحله رویشی نسبت به مرحله زایشی بیشتر بود. در هر دو شرایط آبیاری، لاین ks21486 و رقم اختر کمترین اختلاف وزن ویژه ساقه بین دو مرحله را داشتند. تنش دمای برگ را 5 درجه سانتی گراد افزایش داد و واکنش ژنوتیپ ها از این نظر متفاوت بود. کلیه ژنوتیپ ها از rwc کمتری در شرایط تنش برخوردار بودند. در مرحله گلدهی، میانگین rwc لاین های سفید بیشتر از دو گروه دیگر بود. درصد کاهش rwc در این مرحله بین 10-3 درصد بود. کمبود آب شاخص کلروفیل را 9/6 درصد کاهش داد و این شاخص به طور میانگین 3 واحد کمتر از شرایط نرمال بود. حداکثر عملکرد کوانتومی (fv/fm) تحت تأثیر تنش بیش از 24 درصد کاهش پیدا کرد و کمترین کاهش آن مربوط به لاین mcd4011 بود. میزان نیتروژن برگ در مرحله رویشی نسبت به کمبود آب حساس تر از مرحله زایشی بود و بر اثر کمبود آب 18 درصد کاهش پیدا کرد. در هر دو شرایط، لاین های سفید از میانگین نیتروژن برگ کمتری برخوردار بودند. میزان افزایش پرولین برگ بر اثر تنش بیش از 105 درصد بود. در حالی که لوبیاهای سفید در شرایط نرمال دارای بیشترین میزان پرولین بودند، ولی در شرایط تنش کمترین مقدار پرولین را داشتند. رقم اختر و لاین ks21486 در هر دو شرایط به ترتیب کمترین و بیشترین شاخص برداشت دانه را داشتند. واکنش ژنوتیپ ها به کمبود آب از این نظر متفاوت بود، به طوری که در چهار ژنوتیپ افزایش و در چهار ژنوتیپ کاهش آن مشاهده شد. در بین اجزای عملکرد، تعداد نیام در بوته بیشترین درصد تغییرات متأثر از کمبود آب را نشان داد. کاهش تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام و وزن صد دانه متأثر از تنش کمبود آب به ترتیب 18%، 12% و 7/6% (بیش از 5/2 گرم) بود. در مجموع دو سال آزمایش، عملکرد دانه بر اثر تنش کمبود آب 50 درصد کاهش نشان داد. درصد افت عملکرد متأثر از تنش در d81083 و and1007 به ترتیب بیشترین و کمترین بود. میانگین عملکرد دانه انواع قرمز در شرایط نرمال و تنش کمبود آب نسبت به دو نوع دیگر بیشتر بود. عناصر و ترکیبات موجود در دانه لوبیا تحت تأثیر تنش کمبود آب کاهش پیدا کردند. بیشترین کاهش میزان آهن مربوط به لوبیا قرمز اختر بود. از نظر نیتروژن موجود در دانه، لوبیاهای سفید در شرایط تنش دارای مقادیر کمتری نسبت به انواع قرمز و چیتی بودند و در مقابل فسفر بیشتری در این شرایط در دانه ها ذخیره کردند. در هر دو شرایط آبیاری، دانه های cos16 در طول مراحل نمو بیشترین مقادیر عنصر روی را داشتند و در مقابل، wa4502-1 کمترین مقدار روی را نشان داد. کمبود آب از اواسط مرحله پر شدن نیام ها باعث کاهش قابل توجه کلیه عناصر موجود در دانه شد. البته، شدت تأثیر خشکی روی عناصر آهن و فسفر بیشتر از روی و نیتروژن، به ویژه در مرحله نهایی نمو دانه ها بود. در مطالعه همبستگی بین صفات، بویژه در شرایط تنش، عملکرد با میزان نیتروژن برگ در هر دو مرحله رویشی و زایشی و میزان عنصر روی موجود در دانه همبستگی معنی دار و مثبت نشان داد. در هر دو شرایط، رابطه بین میزان فسفر دانه و عملکرد منفی بود. بنابراین، انتخاب ژنوتیپ های لوبیا بر اساس مقادیر بیشتر عنصر روی و مقادیر کمتر فسفر باعث دستیابی به ژنوتیپ های پر محصول تر می شود. بازتاب های فیزیولوژیکی ژنوتیپ های مورد بررسی از لحاظ میزان حساسیت و تحمل خشکی در شرایط این آزمایش متفاوت بود. در این پژوهش، شدت تنش خشکی 50/0 بود. بر اساس شاخص های dti، dsi ، mp و gmp بهترین ژنوتیپ ها and1007، cos16 و mcd4011 بودند. به طور کلی، طبق نتایج آزمایش انواع لوبیا سفید نسبت به تنش خشکی حساس تر از انواع قرمز و چیتی بودند.
مهرداد حنیفه یی حمید دهقانی
طالبی-خربزه (cucumis melo l.) یکی از محصولات مهم و با ارزش است که متعلق به تیره کدوسانان (cucurbitaceae) می باشد. بیماری پژمردگی آوندی خربزه و طالبی با عامل fusarium oxysporum f. sp. melonis از مهمترین عوارض و مشکلات این محصول در اغلب نقلط دنیا می باشد. در کشور ما نژاد 1 و 1.2 آن رایج است. در حال حاضر از بهترین راه های مبارزه با بیماری های خاک زاد از جمله فوزاریوم معرفی ارقام مقاوم یا ارقام متحمل و دارای مقاومت نسبی می باشد. در این تحقیق میزان مقاومت 57 توده خربزه و طالبی به جدایه مهارلو از نژاد 1.2 بیماری، همچنین میزان فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و فنل کل در ریشه توده های مختلف در طی توسعه عامل بیماری در روزهای 0، 2، 4، 6 و 8 بعد از مایه زنی قارچ عامل بیماری مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی های ارزیابی مقاومت توده ایزابل دارای کمترین شدت بیماری و سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری و به عنوان مقاوم ترین توده و توده شادگانی2 درای بیشترین شدت آلودگی و سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری به عنوان حساس ترین توده شناخته شد. میزان فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و فنل کل در توده های مختلف و همچنین روزهای مختلف اندازه گیری اختلاف معنی داری وجود داشت. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای توده های مورد بررسی را به سه گروه تقسیم کرد. بیشترین فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز در روز چهارم و بیشترین فعالیت آنزیم کاتالاز و فنل کل در روز ششم مشاهده شد. بیشترین فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در توده های نیمه مقاوم در روز ششم و در توده های حساس و بسیار حساس در روز چهارم مشاهده گردید. گروه های نیمه مقاوم و بسیار حساس بیشترین فاصله (08/9) را از هم نشان دادند که می توان از این توده ها به عنوان والدین تلاقی برای دستیابی به هتروزیس مناسب برای صفات مورد نظر بدست آورد.
شهره احساندار احمد مجد
در پژوهش حاضر، نتایج حاصل از کشت جداکشت های مختلف ارقام متفاوت گیاه سیب زمینی solanum tuberosum l. (اگریا و ساوالان) در محیط کشت پایه ms به همراه غلظت ها و نسبت های متفاوتی از هورمون های iba,naa,iaa,2,4-d ,kin, ba بررسی شد. در پژوهش حاضر، نوع جداکشت و جهت کشت جداکشت و دما، شرایط نوری بر میزان کالوس زایی و نوع کالوس زایی تاثیر داشت. هورمون های naa، iba، iaa بر کالوس زایی تاثیری نداشتند و فقط باعث تحریک ریشه زایی شدند. کالوس زایی در حضور هورمون 2,4-d در غلظت های کم (کمتر از 1 میلی گرم در لیتر) باعث ریشه زایی می شد و در غلظت زیاد (بیشتر از 4 میلی گرم در لیتر) میزان کالوس زایی به یکباره روند نزولی پیدا می کرد، مناسب ترین تیمار محیط کشت پایه ms به همراه 3 میلی گرم در لیتر 2,4-d بود. در جداکشت های برگی و میانگره ای حاصل از گیاهچه های یک ماهه رقم های ساوالان و اگریا بیشترین کالوس زایی در محیط کشت پایه ms به همراه 3 میلی گرم در لیتر 2,4-d و 5/0 میلی گرم در لیتر kin می باشد. نوساقه های حاصل از این کالوس ها در محیط کشت پایه ms به همراه 1 میلی گرم در لیتر iba ریشه زایی کردند. در جداکشت های برگی و میانگره ای حاصل از گیاهچه های یک ماهه رقم های ساوالان و اگریا بیشترین کالوس زایی در محیط کشت پایه ms به همراه 3 میلی گرم در لیتر 2,4-d و 5/0 میلی گرم در لیتر ba می باشد. بیشترین ریشه زایی این گیاه در محیط کشت پایه ms به همراه 1 میلی گرم در لیتر iba بود. القای کالوس های گره دار در محیط کشت پایه ms دارای 2 میلی گرم در لیتر 2,4-d و 5/0 میلی گرم در لیتر baانجام شد. که تهیه برش های میکروسکوپی هم وجود ساختارهای رویانی را در ابتدای تکوین و شکل گیری در آنها به اثبات رساند. به منظور آشکار کردن ساختارهای رویانی و تکوین آنها، کالوس های مذکور به محیط کشت پایه ms دارای 4 میلی گرم در لیتر z، 1 میلی گرم در لیتر ,ba 1 میلی گرم در لیتر ga3 انتقال یافتند و رویان های بدست آمده در محیط کشت مذکور در محیط کشت پایه ms به همراه 1 میلی گرم در لیتر iba ریشه زایی کردند. رویان های پیکری برای تولید بذر مصنوعی به محیط محلول ms پایه منتقل شدند و با سدیم آلژینات مخلوط شدند و در یک محلول کلرید کلسیم چکانده شدند. سدیم آلژینات 2 % و کلرید کلسیم 1 % مناسب ترین غلظت برای کپسولی کردن بودند. رویان های پیکری کپسوله شده در مهره های آلژینات کلسیم روی محیط ms فاقد هورمون پس از 6 روز با موفقیت جوانه زدند. گیاهچه های حاصل از رویان های پیکری در شرایط سترون از درون لوله های کشت خارج، و به درون پرلیت سترون منتقل و در شرایط کاملا" مرطوب در زیر پوششهای پلاستیکی نگهداری شد. گیاهچه ها طی مدت یک هفته با سوراخ کردن تدریجی درپوش آنها مرحله سازش را طی کرده و با محیط خشکی سازگار شدند. انتقال گیاهچه ها به گلدانهای دارای خاک معمولی سترون (اتوکلاو شده) انجام شد. گیاهان مرحله رویشی را با موفقیت گذراندند.
علی جواهری راحت رجب چوکان
به منظور بررسی اثرات تاریخ کاشت بر روی خصوصیات مرفولوژیک، فنولوژیک و عملکرد ارقام جدید ذرت دانه ای در شرایط آب و هوایی استان قم آزمایشی با استفاده از کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 1386 به اجرا در آمد. در این آزمایش تأثیر سه تاریخ کاشت به فاصله پانزده روز به ترتیب شامل 25 خرداد، 10 تیر و 25 تیر بر عملکرد و اجزاء عملکرد سه هیبرید ذرت ksc 704، ksc 500 وdc 370 مورد ارزیابی قرار گرفت. تاریخ های کاشت در کرت های اصلی و هیبرید ها در کرت های فرعی در 4 خط هشت متری و فاصله خطوط کاشت 75 سانتیمتر کشت گردیدند. برداشت و ثبت داده ها بر روی 2 خط وسط هرکرت انجام گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که اثر تاریخ کاشت بر صفات عملکرد، ارتفاع بوته، تعداد دانه در ردیف، تعداد ردیف دانه در بلال، وزن هزار دانه، قطر بلال، روز تا ظهور گل تاجی، روز تا ظهور دانه گرده، روز تا ظهور کاک ، روز تا تمام شدن دانه گرده، روز تا پژمرده شدن کاکل و روز تا رسیدن فیزیولوژیک در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. صفات عملکرد، ارتفاع بوته، تعداد دانه در ردیف، تعداد ردیف دانه در بلال، طول بلال و قطر بلال در تاریخ کاشت سوم بالاترین مقدار را دارا بودند. همچنین روز تا ظهور گل تاجی و روز تا ظهور دانه گرده در تاریخ کاشت دوم، روز تا ظهور کاکل و روز تا تمام شدن دانه گرده در تاریخ کاشت اول، روز تا پژمرده شدن کاکل و روز تا رسیدگی فیزیولوژیک در تاریخ کاشت سوم بالاترین مقدار را داشتند. با توجه به نتایج بهترین عملکرد مربوط به ارقام ksc 704در تاریخ کاشت دوم و سوم و ksc 500در تاریخ کاشت سوم بود. واژه های کلیدی : ذرت ، تاریخ کاشت ، عملکرد ، اجزاء عملکرد