نام پژوهشگر: عمران عالیشاه

بررسی عکس العمل چهار رقم پنبه نسبت به روابط متقابل نماتد meloidogyne incognita و قارچverticillium dahliae در شرایط گلخانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1388
  زکیه السادات محمدی   عبدالحسین طاهری

پنبه یکی از گرانبهاترین و ارزشمندترین محصولاتی است که از نظر اقتصادی موقعیت خاصی در جهان امروزی به دست آورده است. قارچ عامل بیماری پژمردگی آوندی verticillium dahliaeو نماتد مولد گره ریشه meloidogyne incognita از شایع ترین و مخرب ترین عوامل بیماریزا در پنبه می باشند. به منظور بررسی اثر متقابل بین این دو عامل، نماتد meloidogyne incognita از گیاهان میزبان جدا شد و پس از تعیین گونه و نژاد، با تلقیح به نشای گوجه فرنگی تکثیر یافت. قارچ verticillium dahliae نیز پس از جداسازی از بوته های آلوده پنبه، کشت و شناسایی گردید و برای تکثیر، به بذر گندم رقم تجن (سه بار اتوکلاو شده) انتقال یافت. بررسی اثر متقابل این دو عامل بر روی 4 رقم پنبه (ساحل، n200، مهر و ورامین) در قالب طرح بلوک های کاملاً تصادفی و در 4 تکرار و با 6 تیمار در گلخانه صورت گرفت. تیمارها شامل (شاهد، قارچ به تنهایی، نماتد به تنهایی با غلظت 2300، نماتد به تنهایی با غلظت 7000، قارچ و نماتد همزمان با غلظت2300 و قارچ و نماتد همزمان با غلظت7000) بودند. 104×12 میکرواسکلروت برای هر تیمار قارچ و 7000 و 2300 تخم و لارو سن دو (نژاد 2)m. incognita ، برای تیمارهای مربوط به نماتد (بسته به تیمار مورد نظر)، به گیاهچه های 60 روزه ی پنبه، مایه زنی گردید. نتایج این بررسی پس از 2 ماه نشان داد که اثرات متقابل قارچ verticillium dahliae و نماتد meloidogyne incognitaدر پنبه از نوع تشدید کننده بود. به طوری که ترکیب هم زمان قارچ و نماتد افزایش معنی داری در سطح 1 درصد در شدت پژمردگی داشت. نتایج نشان داد با افزایش غلظت نماتد، پوسیدگی ریشه، تعداد گره و کیسه تخم نیز افزایش و طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک اندام های هوایی و ریشه کاهش یافت. بر اساس نتایج بررسی، رقم n200 کاهش معنی داری در سطح 1 درصد در تعداد کیسه تخم نشان داد. همچنین شدت پژمردگی در رقم ورامین بیشتر از سایر ارقام بود. میزان پوسیدگی ریشه در رقم n200 کمتر از ارقام دیگر دیده شد.

بررسی عکس العمل چهار رقم پنبه نسبت به روابط متقابل نماتد meloidogyne incognita و قارچverticillium dahliae در شرایط گلخانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1388
  زکیه السادات محمدی   سعید نصرالله نژاد

چکیده پنبه یکی از گرانبهاترین و ارزشمندترین محصولاتی است که از نظر اقتصادی موقعیت خاصی در جهان امروزی به دست آورده است. قارچ عامل بیماری پژمردگی آوندی verticillium dahliaeو نماتد مولد گره ریشه meloidogyne incognita از شایع ترین و مخرب ترین عوامل بیماریزا در پنبه می باشند. به منظور بررسی اثر متقابل بین این دو عامل، نماتد meloidogyne incognita از گیاهان میزبان جدا شد و پس از تعیین گونه و نژاد، با تلقیح به نشای گوجه فرنگی تکثیر یافت. قارچ verticillium dahliae نیز پس از جداسازی از بوته های آلوده پنبه، کشت و شناسایی گردید و برای تکثیر، به بذر گندم رقم تجن (سه بار اتوکلاو شده) انتقال یافت. بررسی اثر متقابل این دو عامل بر روی 4 رقم پنبه (ساحل، n200، مهر و ورامین) در قالب طرح بلوک های کاملاً تصادفی و در 4 تکرار و با 6 تیمار در گلخانه صورت گرفت. تیمارها شامل (شاهد، قارچ به تنهایی، نماتد به تنهایی با غلظت 2300، نماتد به تنهایی با غلظت 7000، قارچ و نماتد همزمان با غلظت2300 و قارچ و نماتد همزمان با غلظت7000) بودند. 104×12 میکرواسکلروت برای هر تیمار قارچ و 7000 و 2300 تخم و لارو سن دو (نژاد 2)m. incognita ، برای تیمارهای مربوط به نماتد (بسته به تیمار مورد نظر)، به گیاهچه های 60 روزه ی پنبه، مایه زنی گردید. نتایج این بررسی پس از 2 ماه نشان داد که اثرات متقابل قارچ verticillium dahliae و نماتد meloidogyne incognitaدر پنبه از نوع تشدید کننده بود. به طوری که ترکیب هم زمان قارچ و نماتد افزایش معنی داری در سطح 1 درصد در شدت پژمردگی داشت. نتایج نشان داد با افزایش غلظت نماتد، پوسیدگی ریشه، تعداد گره و کیسه تخم نیز افزایش و طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک اندام های هوایی و ریشه کاهش یافت. بر اساس نتایج بررسی، رقم n200 کاهش معنی داری در سطح 1 درصد در تعداد کیسه تخم نشان داد. همچنین شدت پژمردگی در رقم ورامین بیشتر از سایر ارقام بود. میزان پوسیدگی ریشه در رقم n200 کمتر از ارقام دیگر دیده شد.

ارزیابی سیتوژنتیکی تنوع سوماکلونال ایجاد شده در شرایط درون شیشه ای گیاه پنبه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  لیلا فهمیده   عمران عالیشاه

جهت بررسی باززایی پنبه از طریق جنین زایی سوماتیکی و از طریق باززایی مستقیم، آزمایشی با استفاده از آزمایش فاکتوریل بر مبنای طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در موسسه تحقیقات پنبه گرگان در سال 1390-1388 انجام شد. جوانه زنی بذور در محیط کشت1/2ms بدون هورمون در شرایط دمایی 2±28 درجه سانتی گراد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی صورت گرفت. فاکتورهای آزمایش در بررسی باززایی پنبه از طریق جنین زایی سوماتیکی شامل ژنوتیپ (کوکر312، l-349،c1211 ، 4-s-4 و ساحل)، نوع ریزنمونه (هیپوکوتیل و کوتیلدون) و نوع محیط کشت (دو نوع محیط کشت msbشامل نمک های ms و ویتامین های b5) بود. ریزنمونه های 14-7 روزه هیپوکوتیل و برگ کوتیلدونی به منظور تحریک کالوس روی محیط کشت msb1و msb2 کشت شدند. پس از کشت، شروع کال زایی، درصد کال زایی و درصد کال جنین زا در هر پتری دیش شمارش شد. نتایج نشان داد که ژنوتیپ4-s-4 زودتر از سایر ژنوتیپ ها شروع به کال[زایی کرد و درصد کال زایی آن نیز بیشتر بود. ریزنمونه های هیپوکوتیل نیز از نظر کال زایی و درصد کال جنین زا نسبت به کوتیلدون برتر بودند. کال[های تولید شده جهت تحریک جنین زایی، بلوغ جنین ها و باززایی گیاهچه روی محیط کشت های msb با دو روش مختلف (روش اول msb1a و msb2a و روش دوم msb1b، msb2b و msb3b) انتقال یافتند. گیاهچه های کامل (با استفاده از روش اول و دوم) به ترتیب در مدت زمان 11-8 و 8-5 ماه باززایی شدند. به منظور بررسی باززایی ژنوتیپ های پنبه به روش باززایی مستقیم، از ریزنمونه جوانه نوک ساقه 14-7 روزه استفاده گردید. با گذشت 10-5 روز از کشت ریزنمونه جوانه نوک ساقه ژنوتیپ ها (کوکر312، l-349،c1211 ، 4-s-4 و ساحل) روی محیط کشت ها (محیط کشت msb3، msb4 و ms5)، ریزنمونه ها شروع به تولید همزمان ساقه، برگ و ریشه نمودند. در بین ژنوتیپ ها و محیط کشت ها، تفاوت معنی داری از لحاظ باززایی مستقیم گیاهچه مشاهده نشد. باززایی موفق و ریشه زایی گیاهچه از ریزنمونه نوک ساقه در 5 ژنوتیپ مختلف پنبه در مدت زمان 6-5 هفته انجام شد. در این مطالعه آنالیز سیتوژنتیکی تعداد کروموزوم و تعداد سلول های پلی پلوئید در برخی از کالوس های3، 6 و 12 ماهه 5 ژنوتیپ تتراپلوئید پنبه(gossypium hirsutum l.) انجام شد. سطوح پلوئیدی سلول ها با شمارش تعداد کروموزوم ها تعیین شد. در کالوس های 3 ماهه، دامنه سطح پلوئیدی مشاهده شده بین x2 تا x6 (78-26 کروموزوم) و کالوس های 6 و 12 ماهه گستره سطح پلوئیدی بین x2 تا x8 (104-26 کروموزوم) قرار گرفت. میانگین درصد سلول های آنیوپلوئید با افزایش زمان کشت رابطه مستقیم داشت و در کشت های 3، 6 و 12 ماهه، به ترتیب با یک میانگین تکرار حدود 17، 29 و 42 درصد در همه سلول های مورد بررسی مشاهده شد. بین ژنوتیپ ها برای سطوح پلوئیدی در کشت های 3، 6 و 12 ماهه اختلاف معنی داری وجود داشت. ژنوتیپ های 4-s-4، کوکر312، و l-349 بیشترین سلول هایی با تعداد کروموزوم طبیعی (52 کروموزوم) را در مقایسه با سایر ژنوتیپ ها دارا بودند.