نام پژوهشگر: امیرمظفر امینی
وجیهه شاهرخ شمس الله ایوبی
ارزیابی تناسب اراضی یکی از روش هایی است که برای تعیین سازگاری اراضی برای یک نوع خاص از انواع استفاده به کار برده می شود و اراضی با توجه به استعداد و پتانسیل تولیدی که دارند، از آنها استفاده می گردد. هدف از این مطالعه، بررسی تناسب اراضی منطقه زرین شهر و مبارکه واقع در غرب اصفهان به روش ارزیابی اراضی رایج و تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) برای کاربری های مورد مطالعه بوده است. بررسی های کمّی به دنبال بررسی های کیفی انجام گردید. بررسی های اقتصادی شامل جمع آوری اطلاعات اقتصادی، مقایسه نهاده ها و ستاده ها و آنالیز سود ناخالص می باشد. پتانسیل تولید گیاهان از روش پیشنهادی فائو محاسبه گردید، که برای گندم و برنج به ترتیب 01/9 و 01/11 تن در هکتار به دست آمد. از تلفیق تولید پتانسیل، تولید مشاهده شده و تولید بحرانی با نتایج ارزیابی کیفی، ارزیابی کمّی اراضی صورت گرفت و کلاس های کمّی اراضی تعیین گردید. تولید پیش بینی شده برای گندم در واحدهای مختلف اراضی بین 4/1 تا 7 و برای برنج بین 2/1 تا 5/6 تن در هکتار متغیر بود. وجود ارتباط آماری معنی دار بین تولید مشاهده شده و پیش بینی شده نشان از انتخاب صحیح فاکتورها و روش ارزیابی است. نتایج ارزیابی کمّی گویای این است که در بیشتر واحدهای اراضی، گندم نسبت به برنج از تناسب بالاتری برخوردار است. با تلفیق ارزیابی کمّی، کیفی و اقتصادی می توان بهترین نوع استفاده در هر واحد اراضی را انتخاب نمود. ارزیابی اراضی همچنین به روش تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و به وسیله نرم افزار expert choice 2000 صورت گرفت. ahp یکی از کارآمدترین تکنیک ها در تصمیم گیری چندمعیاره می باشد که بر اساس مقایسات زوجی بنا نهاده شده است. جهت انجام این ارزیابی، ابتدا ساختار سلسله مراتبی متشکل از هدف، معیار، زیرمعیار و گزینه ایجاد شد. هدف این بخش از مطالعه، تعیین اولویت کاربری در هر واحد اراضی، معیارها شامل تناسب خاک، تناسب اقلیم، سودآوری ناخالص، فاصله تا بازار فروش، دسترسی به شبکه آب، عواقب محیطی فیزیکی و عواقب محیطی شیمیایی و گزینه ها نیز عبارت از کشت گندم، کشت برنج و احداث گلخانه بود. زیرمعیارهای آب رودخانه و آب چاه برای معیار شبکه آب، زیرمعیارهای افزایش وزن مخصوص ظاهری، افزایش سطح سفره آب زیرزمینی و کاهش میانگین وزنی قطر خاکدانه برای معیار عواقب محیطی فیزیکی و زیرمعیارهای افزایش شوری خاک، افزایش غلظت فسفر و افزایش غلظت کادمیوم در خاک برای معیار عواقب محیطی شیمیایی مورد بررسی قرار گرفتند. سپس با استفاده از پرسشنامه های تکمیل شده توسط کارشناسان مجرب و نرم افزار مذکور، اوزان همه فاکتورها محاسبه شد. بیشترین وزن متعلق به معیار تناسب اقلیم با وزن 338/0 بود و کمترین وزن برای معیار فاصله تا بازار فروش (024/0) با نرخ ناسازگاری 09/0 تعیین شد. سپس با ضرب مقادیر واقعی استاندارد شده همه معیارها و زیرمعیارها در اوزان محاسبه شده و جمع نقشه های مربوطه توسط نرم افزار ilwis، وزن نهایی هر یک از کاربری ها مشخص شد. نتایج نشان داد که در همه واحدهای اراضی، اولویت کاربری با احداث گلخانه و سپس کشت گندم و کشت برنج بود. علت عمده تناسب بالاتر گلخانه نسبت به کاربری های دیگر، را می توان معیارهای مثبت تناسب اقلیم و سودآوری ناخالص ذکر کرد. کشت برنج در منطقه مورد مطالعه به دلیل تخریب فیزیکی خاک و تأثیر آن در بالا بردن سطح سفره آب زیرزمینی، کارایی پایین مصرف آب و افزایش شوری خاک در منطقه، توصیه نمی گردد.
مریم پیمانی فروشانی امیرمظفر امینی
بنگاه های خدمات مکانیزاسیون کشاورزی شخصیت حقوقی یا حقیقی دارای مجموعه ای از ماشین ها، ادوات و تجهیزات کشاورزی است که به ارائه خدمات مکانیزه در فرایند تولیدات کشاورزی، در یک حوزه معین جغرافیایی می پردازد. با توجه به قابلیت های این بنگاه ها در ساماندهی منابع تولید، برای دستیابی به اهداف توسعه، این پژوهش کاربردی - پیمایشی با هدف کلی ارزیابی عوامل موثر بر بهره وری بنگاه های اقتصادی خدمات مکانیزاسیون کشاورزی، در استان اصفهان انجام شد. دو قشرِ بنگاه هایی که بیش از سه سال فعالیت داشته و در منطقه عمل آنها نوع دیگری از بنگاه ها نیز فعالیت می کرد و کشاورزان بهره مند از خدمات آنها، جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. تعداد 72 بنگاه فعال در 5 شهرستان استان در سال 1387، با توجه به خشکسالی های چند ساله اخیر تقلیل یافته، از 15 بنگاه دارای شرایط در سال 1388 تمام شماری به عمل آمد. به کمک فرمول کوکران تعداد نمونه مورد نیاز کشاورزان محاسبه و 116 نفر از مشتریان، متناسب با تعداد بهره مندان خدمات در یک سال اخیر بین بنگاه ها تسهیم و به صورت تصادفی انتخاب شده، از آنها مصاحبه و پرسش شد. برای جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه های محقق ساخته ای که در مرحله آزمون اولیه، ضریب آلفای کرونباخ آنها 854/0 در پرسشنامه مدیران عامل و 881/0 در پرسشنامه کشاورزان، محاسبه شد، استفاده گردید. برای محاسبه بهره وری روش های گوناگونی, متاثر از تعاریف گوناگونی که از بهره وری شده است وجود دارد. در بسیاری از پژوهش ها به دلیل محاسبه پذیری آسان شاخص کارایی، یعنی ماحصل نسبت ستانده به نهاده، از آن برای محاسبه بهره وری استفاده کرده اند. کارایی در واقع به انجام درست کار ها مربوط می شود در حالی که بهره وری برهمین ویژگی با شرط آنکه کالاها یا خدمات تولید شده مورد نیاز بوده و نتایج حاصل از آن عادلانه و درست تولید و توزیع شده باشد تکیه دارد. به بیانی دیگر کارائی اثربخش، بهره وری است. اثربخشی درجه ی تحقق هدف های از پیش تعیین شده در هر سازمان است، که به صورت ساده آن را می توان تعیین هدف های درست و رسیدن به آنها دانست. بنابراین مقدار شاخص بهره وری در مجموع میزان اثربخشی و کارایی را در یک سازمان را نشان می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد اثر بخشی عملکرد این بنگاه ها در فرایند توسعه روستاهای منطقه، بیش از کارایی فنی و اقتصادی آنها بوده، وجود این بنگاه ها در تعدیل هزینه های مرتبط با اجاره ماشین آلات کشاورزی و دسترسی کشاورزان خرده پا به این ماشین ها و دسترسی بهره برداران به تکنولوژی های تازه، اثر ملموس داشته است. در مجموع بهره وری این بنگاه ها در سطحی پایین تر از متوسط بوده، متاثر از شخصیت حقوقی آنها نمی باشد. نتایج بیان گر آن است که از بین عوامل درون سازمانی، سابقه مدیریت مدیردر بنگاه، میزان هماهنگی او با شرکا یا هیات مدیره و مهارت های مدیریتی در اهمیت دادن به مشکلات کارکنان و واکنش به عملکرد آنها تاثیر مثبت و مستقیم در افزایش بهره وری بنگاه داشته است. از بعد برون سازمانی، بیشترین تاثیر منفی را به ترتیب سیاست ها و قوانین دولتی و پس از آن کاهش سطح زیر کشت بر بهره وری گذارده اند. دفعات بهره مندی از خدمات در سال، استفاده از طرح یک جا سازی کشت و کمترین فاصله قطعات بهره برداری از یکدیگر دارای تاثیر مثبت و مستقیم بر بهره وری بنگاه ها بوده اند.
علیرضا جمشیدی امیرمظفر امینی
پراکندگی اراضی عامل محدود کننده ای برای بهره وری و کارایی مزرعه و نیز مانع توسعه پایدار روستایی محسوب می شود. پراکندگی اراضی ناشی از علل مختلفی است. عموماً این پدیده حاصل اجرای اصلاحات و تقسیم اراضی می باشد، اما پدیده-های دیگری نیز همچون فرایندهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فیزیکی آن را تحت تأثیر قرار می دهند. پراکندگی اراضی مسائل و مشکلات زیادی را به همراه دارد. به طوری که استفاده بهینه از آب و خاک را با مشکل روبرو می سازد، به ویژه در مناطقی که به لحاظ شرایط اقلیمی، آب از منابع استراتژیک محسوب می شود. با توجه به مسایل و مشکلات پراکندگی اراضی زراعی، برنامه ریزی و سیاست گذاری کشاورزی برای رفع مشکلات و عوارض ناشی از این مسأله راه حل منطقی و قابل اجرای یکپارچه سازی اراضی را توصیه می کنند که سیاستی در ارتباط با متغیر اندازه زمین جهت بهبود و افزایش تولید محصولات کشاورزی، عقلانی کردن بهره برداری ها و در نهایت دستیابی به توسعه کشاورزی می باشد. در ایران و مخصوصاً در استان ایلام واحدهای بهره برداری دهقانی و خانوادگی به عنوان نظام غالب بهره برداری مطرح است. نظربه اینکه در منطقه مورد مطالعه پراکندگی و خردبودن اراضی به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه کشاورزی می باشد، بررسی عوامل موثر بر موافقت کشاورزان با اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی می تواند نقش مهمی در توسعه روستایی و کشاورزی داشته باشد. بنابراین هدف اصلی مطالعه حاضر، بررسی و تعیین عوامل موثر بر موافقت بهره برداران با اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی توسط بهره برداران استان ایلام می باشد. تحقیق حاظر از نوع کاربردی است، که به روش پیمایشی انجام گرفته و ابزار پرسش نامه و فن مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده گردید. اطلاعات مورد نیاز از کارشناسان و کشاورزان گردآوری شد. جامعه آماری تحقیق بهره برداران ساکن در روستاهای استان ایلام بودند که از بین آنها 404 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب از بین روستاهای مختلف انتخاب شدند. یافته های این تحقیق نشان می دهد، میانگین اندازه زمین کشاورزی به تفکیک آبی و دیم ، میانگین اندازه بزرگترین قطعه، میانگین اندازه کوچکترین قطعه به تفکیک آبی و دیم و میانگین تعداد قطعات به تفکیک آبی و دیم به ترتیب 99/3، 6/4، 4/1، 93/0، 97/1، 62/1، 7/2 و 37/2 می باشد. یافته های استنباطی حاصل از تحلیل همبستگی نشان می دهد که متغیرهای ویژگی های اجتماعی، میزان تحصیلات کل خانوار، اعتماد به دولت، ویژگی های فرهنگی، ویژگی های اقتصادی و دانش بهره برداران نسبت به طرح یکپارچه سازی با متغیر وابسته تحقیق همبستگی مثبت و معنی دار و متغیرهای سن، ارزش گذاری سنتی اراضی و مطلوبیت مکانی همبستگی منفی و معنی دار با متغیر وابسته تحقیق دارند.
مریم نجفی امیرمظفر امینی
چکیده یکی از چالش های مهم و حیاتی در راه رسیدن به توسعه ی روستایی، بهبود شرایط زندگی خصوصاً برای روستاییان فقیر است. از آن جایی که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور در مناطق روستایی زندگی می کنند و شغل اصلی آن ها کشاورزی می-باشد می توان گفت دستیابی به توسعه ی روستایی بدون توجه به بخش کشاورزی و بهبود وضعیت این بخش محقق نخواهد شد. از این رو بهبود وضعیت تعاونی های کشاورزی از جمله عوامل اساسی دستیابی به توسعه ی کشاورزی و به تبع آن توسعه ی روستایی خواهد بود که این امر در پرتوی بهبود وضعیت مدیریتی تعاونی ها میسر خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش مدیریت در موفقیت تعاونی های کشاورزی در کل استان اصفهان انجام گرفته است که با استفاده از شیوه ی نمونه گیری دو مرحله ای (طبقه ای و خوشه ای تصادفی ساده) از میان سه منطقه ی جلگه ای، کوهستانی و کویری استان و با توجه به اهداف پژوهش از میان سه نوع تعاونی کشاورزی (دامداری و مرغداری، باغداری و طبقه ی سایر) نمونه گیری شد. با استفاده از ابزار پرسشنامه نظرات 270 نفر از اعضا و مدیران این شرکت ها مورد ارزیابی قرار گرفت که 162 پرسشنامه توسط اعضا و 108 عدد نیز توسط مدیران پاسخ داده شد. آزمون های آماری (تحلیل مسیر و ضریب آلفا) نشان داد که مفاهیم به کار رفته در تحقیق از روایی و پایایی بالایی برخوردار بوده است. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از جداول توزیع فراوانی، آزمون کای دو، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون دانکن، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که افزایش موفقیت تعاونی های کشاورزی در گروی گرایش سبک مدیریت به سمت سبک مدیریت مشارکتی می باشد. همچنین این پژوهش بیانگر این واقعیت است که تعاونی ها در دستیابی به اهداف مورد نظر ناموفق عمل کرده اند که در این میان مدیران موفقیت تعاونی ها را بهتر از اعضا ارزیابی نموده-اند به دلیل آن که بخشی از موفقیت شرکت را ناشی از عملکرد خود می دانند. نتایج آزمون تحلیل مسیر از دید اعضا نشان داد که به ترتیب رضایت اعضا از تعاونی ها در خصوص انجام فعالیت ها، سبک مدیریت، رضایت اعضا در مورد روش های مدیریتی شرکت و نیز اعتماد آن ها نسبت به این روش ها بیشترین تأثیر را بر موفقیت تعاونی های کشاورزی داشته است. همچنین نتیجه ی آزمون نام برده از دید مدیران مبین این بود که سبک مدیریت و آموزش های فنی- تخصصی در منطقه ی جلگه ای، همچنین آموزش های سازمانی- مدیریتی، سبک مدیریت و آموزش های مرتبط با مشارکت و تعاونی عمل کردن در منطقه ی کوهستانی و نیز سبک مدیریت و آموزش های مرتبط با مشارکت و تعاونی عمل کردن در منطقه ی کویری به ترتیب بیشترین تأثیر را بر موفقیت تعاونی ها گذاشته اند. دستاوردهای تحقیق همچنین نشان داد که بین متغیرهای مزبور و موفقیت شرکت های تعاونی رابطه ی مستقیم و معنی داری وجود دارد.
یاسین عظیمی امیرمظفر امینی
چکیده در پی برپاییِ سدهای بزرگ در ایران به ناچار تعداد زیادی از ساکنانی که در محدوده داخل مخزن سد قرار می گیرند باید محل زندگی شان را ترک گفته، در محل های جدید از پیش تعیین شده ساکن شده، و یا اینکه به مکان های دیگری مهاجرت کنند. در اثر تاثیرات سدها علاوه بر مشکلات بیشمار برای محیط زیست، مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای خانوارهای که در داخل مخزن سد و یا در خارج آن زندگی می کنند به وجود می آید. سد مخزنی سازبن نیز از جمله سدهایی است که در صورت برپایی آن تعداد زیادی روستا در محدوده داخل و حاشیه مخزن سد قرار می گیرند، که انجام مطالعات دقیق علمی در تمام زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی جهت کاهش میزان اثرات سوء ناشی از احداث آن ضروری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان موافقت ساکنان محدوده ی محل احداث سد سازبن با ترک محل زندگی خود و ارزیابی عوامل موثر درآن می باشد. این پژوهش در روستاهای محل احداث سد سازبن واقع در بخش مرکزی شهرستان شیروان و چرداولِ استان ایلام انجام شد. طی یک مطالعه مقدماتی و همچنین با استفاده از پژوهش انجام شده توسط شرکت مشاور مهاب قدس و فرمانداری شهرستان شیروان و چرداول، پرسشنامه ای محقق ساخته طراحی شده، آزمونهای آماری نشان می دهد که روایی و پایایی آن کاملاً مورد تایید است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از 157 خانوار که از دو جامعه آماری داخل و حاشیه مخزن سد به دست آمده، با استفاده از جداول توافقی و آزمون های کای دو، f دقیق فیشر، ضرایب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، کندال تائو، فی و کرامر، روش تحلیل خوشه ای، آزمون مقایسه میانگین، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که تمایل 7/44 درصد از افراد برای ترک محل زندگی شان در حد متوسط به پایین و تمایل 3/55 درصد از افراد در سطح زیاد قرار دارد و بین میزان تمایل در گروه های مختلف برای اختلاف معنی داری وجود دارد. در هر دو جامعه آماری داخل و حاشیه مخزن سد سازبن متغیرهای مشکلات شغلی و مشکلات درآمدی و تمایل همسر رابطه مثبت و معنی داری با متغیر وابسته دارند. در جامعه آماری حاشیه مخزن سد متغیرهای پایگاه اجتماعی، وابستگی قومی-قبیله ای، و رضایت شغلی، و در جامعه آماری داخل مخزن سد علاوه بر این متغیرها متغیرهای دلبستگی به محیط و نسبت درآمدهای حاصل از فعالیت های کشاورزی به کل درآمد دارای رابطه منفی با متغیر وابسته هستند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر حاکی از آن است که در جامعه آماری داخل مخزن سد، متغیرهای وابستگی قومی-قبیله ای، کمبود امکانات رفاهی، تمایل همسر، پایگاه اجتماعی و مشکلات شغلی 1/ 50 درصد و در جامعه آماری خارج از مخزن سد متغیرهای رضایت شغلی، کمبود امکانات آموزشی، وابستگی قومی-قبیله ای و میزان تمایل همسر بیشترین در مجموع 3/59 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق را نشان می کنند لغات کلیدی: تمایل برای ترک محل زندگی، عوامل موثر، مهاجرت، سد سازبن
زهرا نصرآزادانی علی یوسفی
مصرف سم جهت کنترل آفات و بیماری های گیاهی از 2500 سال قبل از میلاد مسیح رواج داشته است و در گذر زمان مصرف سموم افزایش یافته است. بر اساس آمار فائو به طور میانگین در جهان سالانه 1/42 درصد از محصولات کشاورزی بر اثر آفات از بین می روند. در این میان با رشد سریع جمعیت جهان،کنترل آفات نقش مهمی در حفظ محصولات کشاورزی و تأمین مواد غذایی به عهده دارد. بدیهی است که سم باید به روش صحیح، در زمان مناسب و با دُز توصیه شده از طرف متخصصان مصرف شده، تا از عوارض سوء آن تا حد امکان کاسته شود. هدف پژوهش پیش رو بررسی چگونگی ایفای نقش فروشندگان سموم در منطقه مرکزی استان اصفهان و ارزیابی اثر عوامل موثر بر آن می باشد. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی، بر اساس ماهیت یک تحقیق علّی و از دید نحوه ارزیابی داده ها یک تحقیق تحلیلی می باشد. به منظور ارزیابی روایی و پایایی پرسش نامه در مرحله اول بین 30 واحد سم فروشی پیش آزمون انجام گرفت و روایی و پایایی پرسش نامه مورد تأیید واقع شد، پس از آن برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق سرشماری و مراجعه ی حضوری به 85 واحد سم فروشی که در شعاع 40 کیلومتر از شهر اصفهان واقه شده اند اطلاعات مورد نیاز پژوهش گرداوری گردید. در این تحقیق به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات به دست آمده، از روش های تحلیل یک متغیره، تحلیل دو متغیره و تحلیل چند متغیره استفاده شد، نرم افزارهای spss17 و excel2007 نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که اکثریت جامعه را مردان با سن کمتر از 61 سال تشکیل داده و اکثریت جامعه مورد مطالعه دارای تجربه 1 تا 10 سال می باشند. حدود نیمی از جامعه آماری پژوهش، دارای تحصیلات لیسانس می باشند، همچنین60 درصد از سم فروشان اهمیت اعلام برنامه حضور پشت ویترین را برای آشنایی کشاورزان با ساعات کاری شان را در حد متوسط تا زیاد موثر دانستند. ثابت بودن محل کار بیشرین امتیاز را در بین عوامل موثر در میزان رونق گرفتن کار دارد، از طرفی عدم تابش مستقیم نور خورشید مهمترین عامل در حفظ و نگهداری سموم شیمیایی از نظر جامعه آماری می باشد، به-علاوه در میزان اهمیت عوامل موثر در توصیه سم فروشان به کشاورزان برای مبارزه با آفات و بیماری ها، مشاهده می شود که مهمترین عامل از نظر سم فروشان اعتبار کارخانه سازنده سموم است، از عوامل مهم دیگر، آگاهی آنها از دُز سم مصرفی و اطمینان سم-فروشان به قطعی بودن اثر سم جهت توصیه به کشاورزان عنوان شده است. ارزیابی شاخص اطلاعات علمی، نشان می دهد که میزان اطلاعات 4/62 درصد سم فروشان در حد مناسبی است. همچنین 1/94 درصد افراد نسبت به اهمیت مسئله آموزش کاملاً آگاه بودند. 7/64 درصد جامعه آماری پژوهش مسئله برند سموم را تا اندازه ای مهم دانسته اند. اهمیت دادن به سلامت افراد جامعه از نظر 4/76 درصد سم فروشان موضوع مهمی می باشد.73 درصد سم فروشان نسبت به اهمیت نقش اجتماعی خود آگاهی کامل دارند. 5/63 درصد سم فروشان آگاهی مناسبی درباره مدیرت فروشگاه دارند. 5/43 درصد از آنها نسبت اهمیت مسئله محیط زیست آگاهی متوسطی دارند. دیگر نتایج پژوهش نشان می دهد که هیچ رابطه معنا داری بین سن، جنس و تجربه فروشندگان سموم و رفتار آنها وجود ندارد، لیکن بین تحصیلات، اطلاعات علمی، استفاده سم فروشان از برند خاص برای فروش سموم، سطح آگاهی های فروشندگان سموم و اثرات سوء سم بر سلامت انسان ها و محیط زیست، باور فروشندگان سموم از نقش اجتماعی شان و رفتار آنها رابطه معنا داری وجود دارد. دستاوردهای این مطالعه اجازه می دهد تا به دلیل اینکه عامل انسانی در چنین تحقیقاتی نقش بسزایی دارد بحث آموزش در ابعاد مختلف آن از جمله الزامات ایفا و تداوم این نقش اجتماعی خطیر باشد، برای این قشر به صورت جدی دنبال شود.
حمید کشاورزیان محمدصادق ابراهیمی
نفت به عنوان ماده اولیه و اصلی تامین انرژی در جهان از اهمیت خاصی برخوردار است. وابستگی و تأثیر پذیری اقتصاد کشورهای در حال توسعه بر همگان آشکار است. امروزه صنعت نفت از جمله موضوع های اصلی در برنامه توسعه اقتصادی – اجتماعی بعضی از کشورهای جهان و از جمله ایران است. این صنعت به عنوان یکی از راهکارهای نوین برای مقابله با فقر و بیکاری می تواند در کنار فعالیت هایی مانند کشاورزی و صنایع تولیدی موجود در روستاها، راهبردی مهم جهت تحقق توسعه در روستاها و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها باشد. تحولات روستایی در ایران به خصوص بعد از اصلاحات ارضی، منجر به مهاجرت عظیم به شهرها و نیز کاهش فعالیت های سنتی روستایی شده است. که ضرورت استفاده از راهکارهای جدیدی جهت ایجاد فعالیت های مکمل درآمدی، نظیر استفاده از صنعت را اجتناب ناپذیر می نماید. هدف از این پژوهش ارزیابی ورود صنعت نفت و آثار آن بر توسعه مناطق روستایی جزیره لاوان با رویکردی مقایسه ای می-باشد. منطقه مورد مطالعه این تحقیق، جزیره لاوان از توابع بخش مرکزی شهرستان بندرلنگه در استان هرمزگان انتخاب گردید. روش مطالعه در این تحقیق، پیمایشی می باشد. برای دستیابی به اهداف پژوهش شده و با بهره گیری از روش نمونه گیری در حیطه مدیران سرشماری و در حیطه روستائیان به صورت تصادفی ساده، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 150نفر انتخاب شد. دراین پژوهش برای جمع آوری نظرات افراد نمونه ساکن قبل از سال 1368جزیره لاوان و با در نظر گرفتن افزایش امکانات و عدم استفاده از این امکانات و انتظاراتی که بومیان دارند از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. پرسش نامه ای که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اساتید و صاحب نظران مربوطه تائید گردید و پایایی آن نیز با استفاده از تعداد 30 پرسش نامه در روستای لز لاوان با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که نتایج به دست آمده برای هر سازه جدا و به قرار زیر است: اقتصادی 96/0، اجتماعی944/0، فرهنگی95/0، زیست محیطی 928/0 و کالبدی 938/0 شده و برای تمامی موارد بیشتر از 944/0 بدست آمد. در این تحقیق از مسئولین بومی، مطلعین محلی، همچنین مدیران منطقه نفتی و روستائیان لز جزیره لاوان نیز نظر سنجی به عمل آمد .در تجزیه و تحلیل این پژوهش از جداول آمار توصیفی و تحلیل عاملی استفاده گردید. با توجه به نتایج تحلیل عاملی بیش از 62 درصد از عوامل ایجاد کننده توسعه ناشی از ورود صنعت نفت را می توان به صورت عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی مشخص نمود که در بخش اجتماعی: آموزش و خدمات اینترنت و کمیته امداد و در بخش اقتصادی: برگشت نیروی کار ماهر، اشتغال در نفت، سرمایه گذاری دولتی و اشتغال بومیان جزیره و در بخش فرهنگی: کاهش نزاع و روابط خانوادگی و در بخش کالبدی: دسترسی به برق وآب شیرین بهبود یافته است. 69 درصد از عوامل باز دارنده توسعه ناشی از ورود صنعت نفت را می توان به صورت عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی مشخص نمود. در بخش کالبدی: عدم توسعه مناسب مخابرات، عدم توسعه مناسب گمرک، عدم توسعه مناسب خدمات حمل و نقل هوایی، عدم توسعه مناسب وضعیت بهداشت جزیره،عدم توسعه مشارکت مردم در امور عمرانی، عدم توسعه مناسب خدمات بهداشت صنعت نفت، عدم توسعه مناسب مسکن، عدم توسعه مناسب معابر عمومی و در بخش اجتماعی: کاهش امنیت، خروج خانواده های بومی، قطع آموزش های غیر رسمی، برگشت خانوار های غیربومی، خروج نیروی کار ماهر بومی، خروج نیروی کار ساده بومی و در بخش فرهنگی: افزایش فاصله طبقاتی، افزایش اعتیاد، افزایش دزدی، عدم توسعه مناسب مطبوعات، عدم توسعه مناسب صدا و سیمای داخلی و در بخش زیست محیطی: ایجاد آلودگی آب های زیر زمینی، ایجاد آلودگی صوتی، ایجاد آلودگی آب، ایجاد آلودگی هوا، ایجاد آلودگی خاک و در بخش اقتصادی: عدم توسعه مناسب دامپروری، عدم توسعه مناسب صید مروارید، کاهش پس انداز، عدم سرمایه گذاری مناسب بخش خصوصی تأثیرات منفی داشته است.
رسول مالکی امیرمظفر امینی
دانشگاه ها از پر ارزش ترین نهادهایی است که هر جـامعه ای برای پیشرفت و توسعه باید در آن سرمایه گذاری کند. سه رسالت عمده ی آموزش، پژوهش و ارایه ی خدمات بر عهده ی نظامهای آموزش عالی است که باید پاسخگوی نیازهای جاری و آینده ی جامعه باشند. برای افزایش اثربخشی و کارایی نظام آموزش عالی، در راستای تحقق نقشی که این نظام ها در فرایند توسعه دارند، ارزیابی و بهبود مستمر کیفیت آموزش، امروزه در سراسر جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. هدف عمده آموزش عالی در برنامه های توسعه، آماده سازی نیروی انسانی برای ایفای نقش در این برنامه هاست. زمانی این نقش می تواند توسط صاحب آن به شکل مناسب ایفا شود که نخست ایفا کننده به لحاظ فنی، تخصص لازم برای ایفای آن را داشته باشد و بتواند به عنوان یک سرمایه-ی انسانی وظیفه اش را انجام دهد، آنگاه ایفای این نقش از بعد اجتماعی ــ سازمانی باید مورد توجه باشد، چرا که خلق سـرمایه ی اجتماعی در فرایند توانمـندسازی انسـانها، برنامه ریزی ویژه ای را طلب می کند. هدف کلی این پژوهـش، ارزیـابی کیفیت آمـوزش عالی دوره کارشـناسی رشـته های مخـتلف کشــاورزی در دو بعد فنی ــ تخصصی و اجتماعی ــ سازمانی است. این پژوهش از نظر هدف پژوهش، جزو پژوهش های کاربردی است و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از جمله پژوهش های توصیفی به شمار می رود که داده های آن به طریق پیمایش، از جامعه ی آماری ــ60 نفر از استادان و 209 نفر از دانش آموختگان دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان ــ جمع آوری شده است. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه های استادان و پرسشنامه های دانش آموختگان شاغل، با نرم افزار spss 11.5 و از طریق آزمون های مختلف ناپارامتری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاوردهای پژوهش بیانگر تفاوت مـعنی داری بین وضـعیت موجـود و وضـعیت مطـلوب کیفیت آمـوزش عالی کشـاورزی در هر دو بعد فنی ــ تخصصی و اجتماعی ــ سازمانی اسـت که این تفاوت در بعد فنی ــ تخصصی بیشتر از بعد اجتماعی ــ سازمانی می باشد. البته باید توجه داشت که بعد اجتماعی ــ سازمانی برای اولین بار در پژوهش های مربوط به ارزیابی آموزشی مطرح می شود و همین که بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب تفاوت معنی داری مشاهده می شود که مورد توافق رشته های مختلف تحصیلی و هر دو گروه استادان و دانش آموخـتگان اسـت، لزوم توجه به این بعد در آمـوزش عالی کشـاورزی را بیش از پیش مـشخص می-سازد.
کبریا صبوری امیرمظفر امینی
در حالیکه قسمت اعظم اقتصاد ایران متعلق به بنگاه های خرد، کوچک و متوسط می باشد، اما اقتصاد کشور وابستگی شدیدی به بنگاه های بزرگ دارد. دولت به صراحت افزایش صادرات غیر نفتی را به عنوان یک مسیله مهم برای تقویت اقتصاد و کاهش وابستگی به صادرات نفت و گاز مد نظر دارد و توسعه بازارهای صادراتی موجود و جدید به مثابه یک ابزار قدرتمند برای افزایش اشتغالزایی محسوب می شود. مطالعات انجام شده روشن می سازد که بخش بنگاه های کوچک و متوسط اقتصادی محوریت اساسی در رشد اقتصادی ایران داشته و در پی آن توانایی بالقوه زیادی برای ایجاد اشتغال دارد. با توجه به تأکید برنامه چهارم توسعه اقتصادی مبنی بر لزوم حمایت از بنگاه های کوچک و متوسط اقتصادی، دولت نهم در آبان ماه 1384 آیین نامه اجرایی طرح گسترش بنگاه های کوچک اقتصادی زودبازده و کارآفرین (smes) را تصویب نمود. بانک کشاورزی، بانک تخصصی است که از ابتدای ابلاغ طرح حضور فعالی در جهت اجرای طرح داشته است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان اعتباری مرتبط با طرح در مدیریت ها و شعب مربوطه بانک کشاورزی استان تهران تشکیل می دهد. با روش تمام شماری از کل جامعه آماری که 83 نفر هستند به وسیله پرسشنامه و مصاحبه عمیق نظرخواهی شد. پژوهش حاضر به ارزیابی طرح مذکور از دو بعد ویژگی های محتوایی طرح و چگونگی اجرای آن از دید کارشناسان و مدیران مرتبط با طرح در استان تهران می پردازد. جامعه آماری موفقیت طرح در زمینه توزیع عادلانه منابع به ویژه در مناطق محروم را متوسط ارزیابی کرده و طرح در این زمینه از نظر چگونگی اجرا ضعیف تر از ویژگی های محتوای آیین نامه بوده است. در زمینه توزیع عادلانه منابع بین اقشار مختلف مردم به ویژه مردم محروم، میزان موفقیت طرح در حد متوسط است و چگونگی اجرای طرح موفق تر از ویژگی های آیین نامه عمل کرده است. جامعه آماری میزان موفقیت طرح در زمینه افزایش تولید و صادرات غیرنفتی را در حد خوبی ارزیابی کرده و این میزان موفقیت را مرهون محتوای آیین نامه و چگونگی اجرای طرح می دانند. میزان موفقیت طرح در زمینه تقویت تحرک اقتصادی در حد ضعیف بوده و این میزان موفقیت بیشتر ناشی از چگونگی اجرای طرح ارزیابی شده است. هم چنین میزان موفقیت طرح در زمینه تقویت کارآفرینی، اشتغالزایی و افزایش فرصت های شغلی نیز ضعیف ارزیابی شده و تأثیر چگونگی اجرای آیین نامه در میزان موفقیت کنونی طرح بیشتر از ویژگی های محتوایی آن بوده است.
فروغ فتاحی نافچی علی یوسفی
پیشرفت تکنولوژی بر زندگی بشر آثار متفاوتی داشته است که زندگی ماشینی یکی از پیامدهای آن می باشد که در کنار مزایای متعدد آن نظیر افزایش اوقات فراغت و سبُک شدن کارهای روزمره، مشکلاتی نظیر کم تحرکی به دنبال داشته که دارای آثار منفی بر سلامتی جامعه می باشد. زنان نیز پیوسته در معرض آسیب های جدی ناشی از کم تحرکی و عدم فعالیت بدنی قرار دارند. هدف این نوشتار، شناخت و ارزیابی جایگاه ورزش بر زندگی بانوان روستایی شهرستان اصفهان و سنجش عوامل محدود کننده آن بر مبنای مدل ساختاری غلبه بر محدودیت های اوقات فراغت با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری می-باشد. حجم نمونه از جامعه ی آماری پژوهش که زنان روستایی ساکن در روستاهای شهرستان اصفهان می باشند، بر اساس بلوک بندی جغرافیایی با هدف توزیع متناسب، 224 نفر تعیین شد و داده ها با استفاده از پرسشنامه ساخت یافته و مصاحبه حضوری جمع آوری گرید. نتایج حاکی از آن است که ورزش زنان روستایی از جایگاه مناسبی برخوردار نمی باشد و محدودیت های اوقات فراغت، انگیزه ی افراد و میزان غلبه بر محدودیت های اوقات فراغت بر مشارکت ورزشی آنان اثر می-گذارد.
عطیه صندوقی علی یوسفی
هدف کلی این پژوهش، بررسی سطح آگاهی تولیدکنندگان و مصرف کنندگان خیار و گوجه گلخانه ای از محصول سالم و سنجش اثر آن بر تصمیم گیری آن ها در شهرستان اصفهان می باشد. بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای، از میان 256 گلخانه دار خیار و گوجه، 110 گلخانه دار برای جامعه اول (تولیدکنندگان) و بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای، 220 مصرف کننده از ساکنان شهر اصفهان برای جامعه دوم (مصرف کنندگان) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، دو پرسش نامه ی ساخت یافته است، که روایی و پایایی آن ها توسط آزمون های آماری تحلیل عامل و ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری در نرم افزار amos و با رویکردی کل نگر بر پایه مدل "دانش نگرش و رفتار" به ارزیابی دانش، نگرش و عملکرد گلخانه داران نسبت به محصول سالم پرداخته شد. همچنین در این تحقیق به منظور شناسایی عوامل موثر بر ترجیحات مصرف کنندگان برای انتخاب خیار و گوجه معمولی، سالم و ارگانیک از روش انتخاب تجربی و مدل لاجیت چندجمله ای، که به روش حداکثر درستنمایی برآورد می شود، استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که 85 درصد گلخانه داران مورد مطالعه نگرش متوسط و مثبتی به تولید محصولات سالم و 15 درصد آن ها نگرش منفی به تولید این محصولات دارند، با وجود نگرش مثبت بیشتر گلخانه داران، رعایت اصول حفاظتی مربوط به استفاده صحیح و مناسب و به اندازه سموم و کودهای شیمیایی در آن ها ضعیف است. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که از بین متغیرهای مورد مطالعه، به ترتیب، متغیرهای مستقل حمایت های اقتصادی دولت، سازمان های آگاهی رسان، بازاریابی و بازاررسانی، رسانه ها، حمایت های فنی دولت دارای تأثیر معنی دار و مثبت و متغیر سن دارای تأثیر معنی دار و منفی بر نگرش گلخانه داران نسبت به تولید محصولات سالم می باشند. اولویت بندی ترجیحات مصرف کنندگان نشان می دهد که 1/77 درصد محصول سالم، 4/12 درصد محصول ارگانیک و 1/10 درصد محصول معمولی را به عنوان اولویت اول خود انتخاب نموده اند. نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان داد که عواملی چون درآمد، اطلاع از ویژگی-های محصولات سالم و ارگانیک، شاخص اهمیت به سلامتی، شاخص اهمیت به محیط زیست، وجود فرد سالمند یا بیمار خاص در خانواده و سطح زندگی، دارای اثر مثبت و معنادار بر ترجیحات پاسخ گویان دارند. همچنین بیشتر مصرف کنندگان «عدم وجود برچسب های تضمینی» و «قیمت بالا» را جزء اصلی ترین مشکلات خود برای خرید و مصرف این محصولات عنوان کرده اند.
شکیبا مهدیان دهکردی علی یوسفی
از جمله مهمترین موانع موجود در راه توسعه بخش کشاورزی در ایران خردی و پراکندگی زمین های کشاورزی است. شاید بتوان گفت یکی از بهترین راههای مقابله با این واقعیت برپایی واحدهای بهره برداری گروهی می باشد. در این میان بی شک شرکت های تعاونی تولید روستایی به دلیل رعایت اصول سه گانه «مالکیت»، «حاکمیت» و «فاعلیت» از استقبال بیشتری در مقایسه با دیگر واحدها بهره برداری جمعی برخوردارند. با این وجود این شرکت ها با داشتن ده ها سال قدمت، هنوز آن جایگاه بایسته و متناسب با شأن شان را در بخش تولید کشورمان به دست نیاورده اند. این پژوهش به دنبال بررسی عوامل مدیریتی موثر بر موفقیت شرکت های تعاونی تولید روستایی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را تمام اعضای شرکت های تعاونی تولید روستایی استان چهارمحال و بختیاری، تشکیل می دهند و نمونه گیری از تمام شرکت های تعاونی تولید روستایی فعال در سطح استان به روش انتساب متناسب انجام گرفته است. شاخص موفقیت در این پژوهش با استفاده از مدل رضایت سنجی سروکوال سنجیده شده است که نشان از شکاف بین انتظارات و ادراکات اعضا از کیفیت خدمات ارائه شده در شرکت ها را دارد. نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون نشان می دهد که شرکت های تعاونی تولید روستایی استان چهارمحال و بختیاری تنها در بعد اطمینان توانسته اند انتظارات اعضا را برآورده سازند و در سایر ابعاد، میانگین انتظارات به طور معنی داری از میانگین ادراکات بالاتر است. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که میزان موفقیت شرکت های تعاونی تولید روستایی یکسان نمی باشد. عوامل مدیریتی موثر بر موفقیت شرکت های تعاونی تولید روستایی با استفاده از رگرسیون چند متغیره عبارتند از: مهارت های انسانی مدیران، مهارت های ادراکی مدیران، اعتقاد آنها به مشارکت اعضا در امور شرکت ها، سطح تحصیلات و میزان تجربه مدیریتی مدیران شرکت های تعاونی تولید روستایی.
لاله محتشم زاده امیرمظفر امینی
کشاورزی در بسیاری از کشورها،به ویژه در کشورهای در حال توسعه در سال های اخیر با مشکلات و چالش هایی مانند رشد جمعیت و افزایش فشار به تولید مواد غذایی مناسب روبرو شده است.بهره وری فعالیت های کشاورزی به دلیل عدم استفاده از فناوری های جدید بسیار کم بوده و به همین دلیل، پژوهشگران بر این باورند که با اجرای فعالیت های مشارکتی و همکاری گروهی در زمینه های مختلف کشاورزی می توان به بهبود بهره وری فعالیت های کشاورزی امیدوار بود. به منظور کاهش مشکلات در بخش کشاورزی و در راستای واگذاری امور به بخش خصوصی و کوچک سازی دولت، از سال 1386، ایجاد و استقرار شبکه غیر دولتی خدمات مشاوره ای فنی و مهندسی کشاورزی در سطح کشور اجرایی شد. اهداف این شرکت ها عبارتند از: ارائه خدمات ترویجی، آموزشی، فنی و اجرایی در راستای کاهش تصدی گری دولت، ارتقای سطح کمی و کیفی تولیدات کشاورزی، ایجاد تحول در ترویج یافته های علمی و ارائه خدمات متناسب با نیاز کشاورزان، افزایش خدمات ترویج کشاورزی برای تولیدکنندگان و بهره برداران، افزایش توان پاسخگویی دولت به بهره برداران و تولیدکنندگان بخش کشاورزی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر بر میزان موفقیت شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی استان اصفهان (1391) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیر عامل واعضای هیئت های مدیره شرکت های خدمات مشاوره ای فنی و مهندسی کشاورزی استان اصفهان می باشد. نمونه پژوهش شامل 130 نفر از اعضای هیئت مدیره و مدیران مسئول و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. اطلاعات در موضوعات مختلف مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شده است. اعتبار پرسشنامه با استفاده از تایید توسط کارشناسان و اعتبار صوری تایید شد سپس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0/83) پایایی ابزار نیز مورد تایید قرار گرفت. داده ها با نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میزان موفقیت شرکت های خدمات مشاوره ای کشاورزی 53/2% در سطح متوسط ارزیابی شده و نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان می دهد که ارتباط مثبت و معنی داری بین متغیرهای استفاده از دوره های آموزشی، دادن پاداش های مالی با متغیر وابسته میزان موفقیت شرکت ها وجود دارد همچنین نتیجه تحقیق نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین ارتباط با بانک کشاورزی و بانک های دیگر، مقدار دریافتی این شرکت ها از قرارداد های منعقد شده با سازمان های دولتی و غیردولتی، ویژگی های کارآفرینانه مدیر، تجهیزات شرکت، تجهیزات و امکانات آموزشی با متغیر وابسته میزان موفقیت شرکت های خدمات مشاوره ای کشاورزی وجود دارد. نتیجه تجزیه و تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که حدود 40% از عوامل موثر بر میزان موفقیت شرکت های خدمات مشاوره ای فنی و مهندسی کشاورزی می تواند (براساس شاخص بتا) به متغیرهای نظیر: استفاده از دوره های آموزشی به خصوص دوره آموزش روش های مدیریت (0/382)، دادن پاداش مالی به اعضاء در مقابل عملکرد مطلوب (0/278)، تعداد قرارداد با دیگر سازمان های دولتی و خصوصی (0/249) وداشتن پدر و مادر کارآفرین (0/220) نسبت داد.
نادر مزینی امیرمظفر امینی
با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی وسیاسی و همچنین ساختار و اهداف بخش کشاورزی در دنیا، شکلهای گوناگونی از نظامهای بهره برداری کشاورزی وجود دارند. مهمترین شکلهای نظامهای بهره برداری در ایران، تجاری، تعاونی و دهقانی است. شرکتهای تعاونی تولید روستایی یکی از انواع مهم نظام تعاونی در ایران است که فعالیت آن از سال 1352 هجری خورشیدی آغاز گردیده و به نظر می رسد که این نظام بهره برداری توانسته باشد تا به امروز، منشأ تحولاتی درمحدوده ی فعالیت خود شده باشد. سوابق پژوهش در خصوص تعاونیهای تولید نشان می دهد که این نظام از نظر شاخصهای ارزیابی کارایی نظام ها، به موفقیتهایی دست یافته است. با توجه به موفقیت نسبی شرکتهای تعاونیهای تولید روستایی، بر آن شدیم تا با مقایسه ی تطبیقی کارایی این نظام با دیگر نظامهای بهر برداری، رتبه و جایگاه این نظام را از نظر شاخصهای ارزیابی کارایی نظام به دست آورده و در خصوص امکان جایگزینی آن، با نظام بهره برداری دهقانی به نتایجی دست یابیم. جامعه ی آماری این تحقیق، بهره برداران بخش کشاورزی دو شهرستان کاشان و آران و بیدگل و روش جمع آوری داده ها، به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است . اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، به شیوه ی کتابخانه ای و همچنین روش مصاحبه و تکمیل پرسشنامه، جمع آوری گردید. در این پژوهش برای اولین بار، نظام بهره برداری دهقانی به دو طبقه ی «دهقانی» و «دهقانی برخوردار» تفکیک گردیده و کارایی آنها با سه نظام تعاونی تولید، تعاونی مشاع، و تجاری مورد مقایسه قرار گرفت. روش انتخاب نمونه، به صورت تصادفی طبقاتی بوده که با توجه به وجود پنج نوع نظام و سه منطقه ی جغرافیایی، تعداد 486 نمونه از 15 طبقه، انتخاب گردید. نتایج نشان داد که از نظر شاخصهای مورد مقایسه، در مجموع نظام تعاونی تولید پس از نظام تجاری در رتبه ی دوم قرار گرفته و نسبت به دیگر نظامها برتر تشخیص داده شد.
طاهره حیدری علی یوسفی
امروزه طرح مسائل زنان به ویژه با رویکرد نابرابری جنسیتی، درتمام جوامع موردتوجه کارشناسان است. هدف پژوهش حاضر شناخت عوامل موثر بر نابرابری جنسیتی زنان روستایی استان ایلام است. جامعه آماری این مطالعه زنان و دختران روستایی در سن قانونی بود (76075 نفر) و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 260 نفر تعیین شد. اطلاعات مورد نیاز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و مصاحبه حضوری گردآوری شد. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آماره kmo و ضریب آلفای کرونباخ در مرحله پیش آزمون مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج 124 نفر از پاسخگویان مجرد و 136 نفر متأهل بودند. نتایج مدل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای سن، دریافت درآمد بصورت نقدی و آگاهی از حقوق خویش از جمله عواملی هستند که تأثیر مثبتی بر افزایش برابری جنسیتی زنان روستایی دارند، و بالا بودن اعتماد به نفس، پایین بودن میزان مشارکت، اشتغال فرد و نوع شغل همسر از عوامل موثر بر احساس نابرابری جنسیتی هستند. همچنین در دختران روستایی عواملی نظیر افزایش سن و داشتن درآمد نقدی باعث افزایش برابری جنسیتی و عواملی مثل داشتن خواهر و برادر بیشتر و نوع شغل پدر از عوامل موثر در افزایش نابرابری جنسیتی آنان است. علاوه بر این، سن فرد، سن پدر، نداشتن فرصت و مشارکت اقتصادی، دریافت درآمد بصورت غیرنقدی، سطح سواد پدر و عدم مشارکت در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی از جمله عوامل موثر بر احساس نابرابری جنسیتی هستند.
آمنه یادگاری خوزانی امیرمظفر امینی
بازار آب به ساز و کاری برای تخصیص آب بر مبنای مبادله ی حق آبه اطلاق می شود که به تعیین قیمت تعادلی در بازار منجر می گردد. در حال حاضر، در برخی از مناطق کشور بازارهای محلی و غیر رسمی آب در حال فعالیت هستند. اما اخیراً تلاش هایی از سوی برنامه ریزان بخش آب کشور در زمینه ی ایجاد بازار آب رسمی شکل گرفته است. یکی از عوامل مهم در موفقیت بازارهای آب، تدارک بستر نهادهای مورد نیاز است. هدف این پژوهش، ارزیابی ساختار نهادی مورد نیاز برای ایجاد بازار آب در حوضه ی آبریز رودخانه ی زاینده رود است. اطلاعات مورد نیاز به شیوه ی نظرسنجی از خبرگان بخش آب حوضه ی آبریز رودخانه ی زاینده رود گردآوری شده است. جامعه ی آماری این بررسی شامل مدیران، دانشگاهیان، حقوق دانان و کارشناسان آب است. داده های مورد نیاز با انجام مصاحبه ی حضوری و تکمیل پرسشنامه ی ساختار یافته جمع آوری شده است. در بخش نخست، ساختار حکمرانی آب در منطقه با استفاده از مدل نهاد- عملکرد مورد سنجش قرار گرفته است و در بخش دوم، با استفاده از چارچوب تحلیل توسعه ی نهادی اوستروم وضعیت قواعد مورد نیاز ایجاد و موفقیت بازار آبی کارامد در شرایط فعلی منطقه، مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج بخش نخست نشان می دهد که در عملکرد نهاد آب، بیش تر از آن که اثربخشی کلی قوانین و سیاست های بخش آب نقش داشته باشند، اثربخشی کلی مدیریت سازمانی و اداری بخش آب تأثیرگذار و غالب است. به این معنا که نقش محوری را مدیریت فن سالارانه ایفا می کند. همچنین، ارزیابی کلی عملکرد بخش آب در چهار مولفه ی عملکرد فیزیکی، مالی، اقتصادی و عدالت در عملکرد نشان می دهد که عملکرد فیزیکی بالاترین میزان عملکرد را در بین سایر مولفه های عملکردی دارا می باشد. در بخش دوم، نتایج ارزیابی وضعیت قواعد هفت گانه ی مرزی، نقش آفرینی، اقتدار، گستره، اطلاعات، تجمیع و دستاورد نهایی حاکم بر بازار آب نشان داد، که قواعد دستاورد نهایی و تجمیع به ترتیب بازدارنده ترین قواعد مورد نیاز برای برقراری بازار آب در منطقه ی مورد بررسی می باشند. جمع بندی کلی این بررسی نشان می دهد که در شرایط کنونی بستر نهادی ایجاد بازار آب در منطقه مهیا نمی باشد.
عبدالحسین احمدی امیرمظفر امینی
چکیده ندارد.
سودابه سرایی امیرمظفر امینی
چکیده ندارد.
عبدالحسن طرفی علیوی امیرمظفر امینی
هدف کلی پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد هیأت های مدیره و مدیران عامل شرکت های تعاونی تولید روستایی استان خوزستان می باشد. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش، از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شد. پس از تبیین چارچوب نظری پژوهش و شاخص سازی، از روش مدیریت مبتنی بر هدف (mbo) برای ارزیابی عملکرد مدیران استفاده شد. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای، 11 شهرستان از دو منطقه جلگه ای و کوهستانی استان، برای مطالعه انتخاب شده، در مجموع با تکمیل 285 پرسشنامه، 12 شرکت مورد ارزیابی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از چهار نوع پرسشنامه محقق ساخته که از طریق آن ارزیابی نظرات اعضا، ویژگی های شخصیتی مدیران، نظرخواهی از کارشناسان تعاونی ها و اطلاعاتی در مورد وضعیت عمومی شرکت ها به دست می آمد، استفاده گردید. برای داده پردازی از نرم افزارهای spss16، excel و expert choice بهره گرفته شد. آزمون های آماری (تحلیل عامل و ضریب آلفای کرونباخ) نشان داد که مفاهیم به کار رفته در پژوهش از روایی و پایایی بسیار بالایی برخوردار می باشد. نتایج پژوهش بیانگر این است که عملکرد شرکت های تعاونی در مجموع ضعیف بوده است. آزمون گمانه های پژوهش نیز نشان داد "هر چه تحصیلات و سابقه مدیران بیشتر باشد، میزان موفقیت تعاونی ها افزایش می یابد"، همچنین "هر چه میزان شناخت اعضا از اصول تعاون و آموزش و آگاهی های آنها بیشتر باشد، میزان موفقیت تعاونی ها افزایش می یابد". دستاوردهای تحقیق همچنین نشان می دهد که "عملکرد مدیران شرکت های تعاونی در مجموع نسبتاً ضعیف می باشد"، تعاونی ها همچنین در دستیابی به اهداف مورد نظر در اساسنامه و برآورد انتظارات و توقعات اعضا ناموفق عمل کرده اند. سایر یافته های پژوهش نیز به این شرح می باشد: "میزان بهره مندی اعضا از آموزش، شناخت اعضا از اصول تعاونی و تحصیلات هیأت مدیره پایین بوده و میزان مشارکت اعضا در امور تعاونی متوسط می باشد". نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که موفقیت تعاونی ها تا حدود زیادی به نیروی انسانی و سپس به عملکرد مدیران تعاونی ها بستگی داشته، موفقیت تعاونی ها تا حدود زیادی به عوامل درون سازمانی بستگی دارد. نتایج فرایند تحلیل سلسله مراتبی نیز نشان می دهد که کارشناسان تعاونی های استان، به ترتیب "ایجاد زیرساخت های لازم"، "استفاده از افراد کاردان و شایسته"، "آموزش اعضا و آموزش مدیران" را مهمترین عوامل موفقیت تعاونی های تولید روستایی خوزستان می دانند.
مصطفی تیموری امیرمظفر امینی
زعفران گیاهی پایاست که در شرایط آب و هوایی خشک داری عملکرد خوبی می باشد. با توجه به شرایط اقلیمی کشور و استان خراسان جنوبی که در آن آب یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده ی توسعه ی کشاورزی است، سرمایه-گذاری و گسترش کشت و تولید این محصول از مزیت نسبی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اقتصادی و اجتماعی تولید زعفران در استان خراسان جنوبی در 7 شهرستان استان انجام گرفته است. پس از طراحی پرسشنامه، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 265 نفر برآورد گردید، سپس به صورت تصادفی تعداد 30 پرسشنامه برای تعیین روایی و پایایی در اختیار زعفران کاران استان خراسان جنوبی قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss-13 و روش های آماری ضریب همبستگی، آزمون f، آزمون t و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که روند سطح زیر کشت، مقدار تولید و اشتغال ایجاد شده از تولید زعفران در طی سال های مورد بررسی نزولی بوده، مقدار تولید در واحد سطح و درآمد ایجاد شده از تولید زعفران از یک روند صعودی برخوردار بوده است. متغیر سن و تعدد قطعات زمین تأثیر معنی داری بر عملکرد زعفران نداشته ولی متغیرهای سطح سواد، سطح دانش فنی و میزان همکاری با تشکل های روستایی تأثیر مثبت ولی متغیرهای سابقه فعالیت کشاورزی، سابقه ی فعالیت زعفران-کاری زعفران کاری و سطح زیر کشت زعفران تأثیر منفی و معنی داری بر عملکرد زعفران داشته اند. نتایج همچنین موید این است که که بین زعفران کارانی که در دوره های آموزشی مربوط به زعفران شرکت داشته با زعفران کارانی که در دوره ها شرکت نداشته اند از حیث عملکرد تفاوت معنی داری وجود دارد این واقعیت برای کسانی که در چند سال اخیر مسئولیت اجتماعی یا سازمانی داشته یا نداشته اند و همچنین بین نظام های بهره برداری از حیث عملکرد زعفران مصداق دارد.
سارا یوسفی امیرمظفر امینی
با توجه به تغییرات روزافزون سیستم های تولید کشاورزی، کشاورزان هم در کشورهای در حال توسعه و هم در کشورهای صنعتی در راستای توانمندسازی فعالان اقتصادی، نیازمند دانش و مهارت های مدیریتی جدید هستند. یکی از علل تولید ناکافی محصولات کشاورزی، در کشورهای در حال توسعه، استمرار استفاده از روش های سنتی و قدیمی و عدم آگاهی و توجه آنها به روش های علمی و جدیداست. با این وجود اینکه شاهد پیشرفت های علمی زیادی هستیم که در زمینه های مختلف مدیریت مزرعه تا به امروز صورت گرفته است اما فاصله قابل توجهی در تصمیم گیری کشاوزان و توصیه ها و توقعات سازمان های تحقیقاتی وجود دارد. یکی از دلایل این فاصله را می توان در دانش کم کشاورزان و دیگری را در عدم توجه لازم به نقش کشاورزان در تصمیم گیری ها در سطوح مختلف دانست. در اهمیت مبارزه با آفات همین بس که با وجود مصرف سالانه سه میلیارد تن آفت کش در دنیا، بیشتر از 40 درصد محصولات کشاورزی در اثر حمله حشرات، بیماری ها و علف های هرز از بین می رود. هدف از پژوهش حاضر شناخت و ارزیابی عوامل موثر بر سطح تصمیم گیری کشاورزان استان اصفهان در مدیریت مبارزه با آفات برنج می باشد. این پژوهش در شش شهرستان استان اصفهان که بیشترین سطح زیر کشت را در استان دارا می باشند انجام شد. پس از طراحی پرسشنامه و طی یک مطالعه مقدماتی، حجم نمونه 170 نفر برآورد شده، و سپس روایی و پایایی متغیرها کاملا مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از جداول توافقی و آزمون کای دو، ضرایب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، کندال تائو، فی و کرامر، روش تحلیل خوشه ای، آزمون مقایسه میانگین، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان می دهد که سطح تصمیم گیری کشاورزان استان اصفهان در مدیریت مبارزه با آفات ضعیف می باشد و بین سطح تصمیم گیری کشاورزان مناطق مختلف تفاوت معنی دار وجود دارد. بیشترین تأثیر بر سطح تصمیم گیری کشاورزان در مدیریت مبارزه با آفات اختصاص به مهارت های مدیریتی کشاورز دارد. همچنین، متغیرهای "درآمد حاصل از کشت برنج"، "شغل اصلی برنجکار"، "سطح تحصیلات"، "سطح زیر کشت برنج"، "فاصله تا مرکز استان"، "مکانیزه بودن برداشت"، "میزان برخورداری از آموزش"، "میزان برخورداری از رسانه ها"( شامل رادیو و کتاب و نشریات ترویجی)، " تأثیرپذیری از ناظرین طرح برنج"، "میزان استفاده از دستورالعمل سموم" و میزان عضویت در تشکل ها"، با متغیر وابسته تحقیق دارای رابطه مثبت و معنی دار می باشند. تأثیر فروشندگان سموم بر سطح تصمیم گیری کشاورزان در مدیریت مبارزه با آفات نیز دارای رابطه ای منفی و معنی دار می باشد. نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از آن است که پنج متغیر "مهارت فنی"، "مهارت ادراکی"، "تحصیلات"، "میزان عضویت در تشکل ها"، و "درجه مکانیزه بودن برداشت برنج"، 74/1 درصد از تغیرات متغیر وابسته تحقیق را تبیین می کند.
تقی مهدیلو امیرمظفر امینی
پژوهش حاضر با عنوان ارزیابی میزان موفقیت شرکت های تعاونی تولید روستایی آذربایجان غربی وتعیین عوامل موثر برآن میباشد. جامعه آماری این پژوهش 21 شرکت تعاونی تولید روستایی در 7 شهرستان با 10805 نفر عضو می باشد. بمنظور تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و تعداد نمونه ها برابر با 200 نفر می باشند. جامعه نمونه تحقیق شامل 10 شرکت تعاونی است که از طریق نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند. برای انتخاب اعضای نمونه از روش نمونه گیری انتساب متناسب و نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر از نوع همبستگی و همخوانی است. در این پژوهش برای ارزیابی میزان موفقیت شرکت های تعاونی، علاوه بر بکارگیری روشهایی نظیر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، از دو نوع پرسشنامه باز و بسته محقق ساخته، بعنوان اصلی ترین ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است که شامل مجموعه ای از سوالهای باز و گویه هایی است که با استفاده از طیف نگرشی لیکرت طراحی شده است. برای یافتن پایایی و روائی مفاهیم بکار رفته در پژوهش از تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. ضرایب بدست آمده نشان میدهد که مفاهیم بکار رفته در تحقیق از روایی بالایی برخوردار هستند. برای آزمون گمانه های پژوهش در تجزیه و تحلیل آماری علاوه بر بکارگیری آمار توصیفی شامل فراوانی، میانگین، انحراف معیار ونظایر آن، از آمار استنباطی شامل ضرایب همبستگی پیرسون، مجذور کای، آزمونهای اف- تست و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. برای پردازش داده ها از نرم افزار آماری spss نسخه 11/5استفاده شده است. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای مستقل توانمندی اعضا، مشارکت، رضایت اعضا، موفقیت اقتصادی و کارایی و اثربخشی و متغیر وابسته یعنی میزان موفقیت شرکت های تعاونی تولید روستایی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج بدست آمده از رگرسیون چند متغیره حاکی از وجود ارتباط قابل ملاحظه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته است. مجموعه متغیرهای مستقل وارد شده در معادله رگرسیون0/541 از تغییرات متغیر وابسته یعنی میزان موفقیت شرکت های تعاونی تولید روستایی را تبیین می کند. از بین متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون، بیشترین نقش در معادله فوق به ترتیب مربوط به متغیر توانمندی(0/222)، مشارکت (0/147)، کارایی و اثربخشی(0/140)، موفقیت اقتصادی(0/128) و رضایت اعضا(0/109) می باشد. دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که موفقیت تعاونی ها در سطح متوسط قرار دارد و موفقیت آنها در وهله نخست به توانمندی منابع انسانی و سپس به مشارکت و کارایی و اثربخشی در شرکت های تعاونی بستگی دارد.
بهروز حمزه لو امیرمظفر امینی
انگیزه اصلی از انجام این تحقیق این است که گوشه ای از مشکلاتی که بر سر راه قراردادن زنان روستایی در جریان توسعه وجود دارد مشخص گردد.بدین منظور هدف این تحقیق را بررسی حدود اختیار و قدرت تصمیم گیری زنان روستایی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی قرار داده ایم. جامعه آماری انتخابی برای این تحقیق زنان متاهل ساکن در مناطق روستایی شهرستان خمین بوده است.
مسعود رمضانی امیرمظفر امینی
هدف کلی پژوهش ارزیابی عملکرد هیات های مدیره و مدیران عامل شرکتهای تعاونی کشاورزی مرغداران در ایران می باشد.پس از تبیین چارچوب نظری پژوهش و شاخص سازی ، از روش مدیریت مبتنی بر هدف mbo برای ارزیابی عملکرد مدیران استفاده شد. از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ده استان تهران، اصفهان، مازندران، گلستان، آذربایجان غربی، همدان، ایلام، خوزستان، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد برای مطالعه انتخاب گردیدند. نتایج تحقیق بیانگر این است که عملکرد شرکتهای تعاونی در مجموع بسیار ضعیف بوده است. آزمون فرضیات تحقیق نیز نشان داد هر چه مهارت فنی و مهارت انسانی مدیران بیشتر باشد میزان موفقیت تعاونی ها افزایش می یابد. جذب مشارکت اعضا در امور تعاونی نیز تا میزان زیادی به مهارت مدیران بستگی دارد. ضمنا هر چه میزان شناخت اعضا از اصول تعاون بیشتر باشد میزان موفقیت تعاونی ها افزایش می یابد.نتایج تجزیه و تحلیل عاملی نیز نشان داد که موفقیت تعاونی ها تا حد زیادی به عوامل درون سازمانی بستگی دارد. به طورکلی برای بهبود وضعیت عملکرد تعاونی ها بهبود توان مدیریتی و ارائه آموزشهای لازم پیشنهاد می گردد.