نام پژوهشگر: عبدالحسین طریقی
زهرا اکرمی ابرقویی بخشعلی قنبری
پایان نامه ی ارائه شده ترجمه ی کتاب «an introduction to the history of mysticism» نوشته ی مارگارت اسمیت که وی پژوهشگر، خاورشناس و محقق برجسته ی تصوف و عرفان می باشد. موضوع اساسی و مهم این کتاب عرفان در ادیان مختلف است. نویسنده در ابتدا این کلمه را ریشه یابی کرده و سپس تعریفی از آن ارائه داده و آن را در ادیان مختلف مورد بحث قرار داده است و در هر فصل کتاب به معرفی عرفای آن دین یا عصر خاصی پرداخته و شرحی از زندگی و آثار آنان را در پیش روی خواننده قرار می دهد و در نهایت خواننده با مطالعه ی این کتاب، خود به این نتیجه دست می یابد که عرفا در هر عصر و تاریخی و با هر دین و مذهب و در هر سرزمین و کشوری همه یک هدف را دنبال می کنند و آن دستیابی به اتحاد و یگانگی با ذات مطلق الهی است. هدف پژوهشگر، بررسی عرفان و شناخت عرفای واقعی در ادیان راستین جهان بوده و روش اجرایی و تحقیقاتی در آن به صورت کتابخانه ای می باشد. و شاید بتوان گفت مهم ترین نتیجه ای که از این پایان نامه به دست آمده رسیدن به این آگاهی است که عرفان مختص به یک دین و مذهب خاص یا یک منطقه ی به خصوصی نیست بلکه این معرفتی است که در همه جا می توان ردپایی از آن را یافت و در واقع شاید بتوان گفت تنها نقطه ی اتصال همه ی ادیان جهان همین بحث عرفان باشد.
نرجس صادقی عبدالحسین طریقی
درادیان ابراهیمی انسان دارای دوبعدروح وجسم است. دراوستاوجودانسان ازپنج عنصرترکیب یافته است که هریک ازاین عناصرماموروموکل انجام اموری خاص ازامورمادی ومعنوی انسان می باشد. این گوهرهاپس ازگسستن پیوندجان وتن باقی مانده ودرجهان مینویی برابرقانون پروردگاری مسیرتکامل خودرادنبال کرده ودرعوالم دیگربدون قیدزمان ومکان -باکسب تجارب جدیدوتحصیل کمالات معنوی زندگی خودراادامه می دهد. دردیدگاه اوستایی انسان درنبردبابدی کمک کارویاوراهوراست وانسانی که دراین نبردپیروزمندترگرددگرامی تراست. اخلاق وتربیت انسان درمتن آیین اوستایی همچنان جایگاهش رادراوج حفظ کرده است. قانون مندبودن انسان زیرمجموعه ی اخلاق انسان است. انسانی که صادقانه درمسیرزندگی -درمعیت اچلاق قدم میزندآسان تربه سرمنزل مقصودمیرسد. درنهایت پس ازسپری کردن دوران عمردرجهان مادی بامرگ به سرای ?خرت می رود. ودرپل چینودبه تحویل گزارش اعمالش پرداخته ودرپایان دربهشت یادوزخ منزل میگزیند. انسان آرمانی خداپرست است وپرستش وی عاشقانه است که خدارادرذهنش ازلی وابدی معرفی میکند.
زهرا عظیمی وحید محمد بنی هاشمی
حج، «سفر الیاللّه» است؛ سفری که سیر و سلوک باطنی و معراج روحانی را با سیر و سفر ظاهری (آفاقی و انفسی)، پیوند میزند و با آیات و بیّنات، در قلّههای بلند توحید و منارههای پر فروغ ایمان به مشعلداری هدایت یافتگان کعبه حقیقت و قافلهسالاران کوی عشق، توأم میسازد و رهآورد آن، «معرفت و کمال» و رشد معنوی و تجلّی فطرت انسانی است. قرآن کریم، کعبه را رمز هدایت برای جهانیان خواند؛ و بدینسان نور هدایت و معرفت و شعور و شناخت، در تار و پود حج تعبیه گردید و زائر خانه خدا، از این مشعل هدایت و عرفان و شهود بهره خواهد گرفت که روح حجّ ابراهیمی و معنویت و آداب شرع را در اعمال و مناسک جاری سازد و مشاعر و مناسک را معنی ببخشد و از نیّت حج عزم خدا را، و از احرام تحریم غیر حق را، و از طوافْ عشق و فنای ابدی را، و از نماز شوق شهود را، و از رکن و مقام قیام للّه و تجدید میثاق خدا را، و از زمزم حلاوت شراب وصل را، و از مسعی صدق و صفا و حیرت و انقطاع را و از عرفات عرفان و انابه را و از مشعر شور و شعور را، و از منا «محو و فنا» و مجاهده و ایثار را به ارمغان آورد؛ و این، زمانی است که حجّ با معرفت و ژرفنگری توأم باشد و پیامهای معنوی مناسک به حجگزار تفهیم گردد و او با سویدای دل دریابد و در اعماق جان جای دهد تا مایه معراج و تعالیِ روح وی گردد. حجّ، قصد خدا کردن است و آهنگ بیت وسیلهای است برای راه یافتن به حریم کبریایی صاحب بیت که نزدیکترین راه آن دل است که بیت اللّه الحرام واقعی است: کعبه مردان نه از آب و گل است طالب حق شو که بیت اللّه دل است و اگر به این مفهوم بیندیشیم که خداوند خانه را به خود نسبت داده (بَیتی) که این خود نشانه تشریف و تکریم است، و به تطهیر بیت از لوث شرک و بت و هر آلودگی دیگر فرمان میدهد، پس طواف کننده واقعی کسی است که با طهارت جسم و روح و پاکیزگی جان و دل و منزّه از غبار معاصی به خانه دوست رو آورد تا با رویت قلبی، به دیدار دوست تشرف و شهود محضرش راه یابد که مقصود و مقصد نهایی آنجاست و کعبه بهانه است. و اگر به داستان قربانیِ ابراهیم و اسماعیل بنگریم، میفهمیم که رمز قبولی حجّ و پاداش معنوی آن، همان راهی است که آن پدر و پسر پیمودند و علایق را در منای عشق سربریدند و علی رغم وسوسههای ابلیس و جاذبههای عاطفی، همه موانع را از پیش پای برداشته و شیطان را رمی و رجم کردند و درست در وسط میدان این مصاف؛ یعنی محلّ «جمره وُسطا» زیر آفتاب سوزان منا تسلیم امر حق شدند و سوختن و ساختن در آتش عشق محبوب ازلی را بر همه چیز ترجیح دادند تا ندای «قد صدّقت الرویا» را از کنار مسجد خیف شنیدند و آن پاداش عظیم را گرفتند. در متن مزبور، گذشته از مقدمات به مضامین عرفانی حج در سه فصل اصلی تحت عناوین تعریف حج و آثار و منافع آن، بررسی ابعاد عرفانی حج و اسرار عرفانی زیارت بعد از حج پرداخته و به هر کدام از این مباحث در حد مقتضی اشاره گردید و فصل آخر نیز به نتیجه گیری اختصاص داده شد.
سارا شاه مقصود سید محمد بنی هاشمی
مذهب اسماعیلیه و امامیه در شش امام نخست مشترکند اما در جانشینی امام صادق اختلاف دارند. امامیه (دوازده امامی) قائل به امامت موسی کاظم است اما اسماعیلیه (هفت امامی) با قائل بودن به امامت اسماعیل بن جعفر صادق و یا فرزند او محمد بن اسماعیل مسائل تازه ای را در باب امامت و نبوت و ادوار شریعت به میان آوردند. هر آینه، عقید? محوری در اندیش? امامیه، عقید? امامت بود که در زمان امام جعفر صادق(ع) پرورانده و پرداخته شد. این عقیده، که بعداً شیعیان اثنی عشری و اسماعیلی، در اساس، آن را در کانون اصول عقاید خود حفظ کردند، مبتنی بر اعتقاد به نیاز و احتیاج همیشگی بشر به یک رهبر یا امام متهدی باللهِ بری از گناه و خطا، یعنی معصوم، بود که بعد از حضرت محمد(ص) به عنوان معلم صادق و موید مِن عندالله هدایت مسلمانان را در هم? امور دینی و معنوی آنها بر عهده گیرد. هر دو فرقه معتقدند که جهان هیچگاه نمی تواند خالی از وجود امام و حجت خدا باشد و گرنه اهل زمین نابود می شوند. به اعتقاد امامیه، امام دوازدهم مهدی(عج) هر چند در قید حیات است ولی در پرده غیبت به سر می برد اما در مذهب اسماعیلی امام، از نسلی به نسل دیگر، به وجود خویش در روی زمین ادامه می دهد. ما در این رساله که به شیوه کتابخانه ای با مراجعه حضوری و استفاده از کتابخانه دیجیتال در اینترنت گردآوری شده، سعی کرده ایم، آموزه مهدویت را با رویکرد عرفانی در دو فرقه امامیه و اسماعیلیه مورد بحث قرار دهیم و گفته های عارفان نکته آموز را تبیین کنیم، خصوصاً آن که در هر یک از مسائل مطرح شده، در کنار داده های عرفانی به بعضی از آموزه های دینی و روایات مربوطه اشاره شده است. فصل اول را به کلیاتی از مبحث قرار دادیم و در فصل دوم به مقدماتی راجع به عرفان و ضرورت کاوش در مهدویت از بعد عرفان پرداختیم و در فصل سوم موضوع انسان کامل را که در زمان ما همان مهدی موعود می باشد را بررسی کردیم و در ادامه سیمای حضرت را از دیدگاه عرفان و همچنین سرّ عرفانی معرفت و عصمت و علم امام زمان را مطرح کردیم و در آخر هم اسرار غیبت و انتظار و دعا را بیان کردیم و در فصل چهارم دیدگاه فرقه های مختلف اسماعیلیه را راجع به امام زمان بیان کردیم و همچنین به معرفت و عصمت و علم امام پرداختیم و در ادامه نظر اسماعیلیه را در باب ظهور امام زمان و وظایف پیروان در برابر امام را مطرح کردیم.و در فصل پنجم نتیجه گیری و همچنین بیش از صد منبع را که در این پایان نامه استفاده شده بود آوردیم.
شیرین سادات بطحایی طاهره توکلی
درفلسفه هند دو گروه ناستیکه وآستیکه پدید آمده است که هر کدام از آنها دارای ویژگیها، مفاهیم و ارکان و عقایدخاص به خود می باشند. آستیکه شامل شش گروه فکری نیایه، وایشیشکه، سانکهیه، یوگه، میمامسا و ودانته است که سندیت وده ها رامیپذیرند. اما در دسته ناستیکه که شامل آیین های بودا، جین و چارواکه است سندیت وده ها موردپذیرش نیست. درفلسفه هندی بطور کلی مشترکاتی اساسی از قبیل تناسخ، کرمه، موکشه و...وجود داردکه در تمامی مکاتب هندی دیده می شود.شش مکتب کلی در دسته ارتودکسی به شرح ذیل قابل تعریف می باشد: مکتب نیایه مکتب منطق گرایی بوده و به ساختارمنطقی و دسته بندی مقوله ها می پردازد. مکتب وایشیشکه مکتب ذره گرایی است و تمام جهان را متشکل از عناصر مادی و غیر مادی می داند. مکتب سانکهیه مکتبی ثنوی گرا بوده و اعتقاد بر دو جوهر پوروشه(روح یا نفس)و پرکریتی(ماده) دارد. درمکتب یوگه فرد با انجام فعالیتها و تمرینات ذهنی، جسمی و کنترل حواس خود می کوشد که به معرفتی کامل از نیروهای درونی خود دست پیدا کند. مکتب میمامسا مکتب زبان گرایی و تفسیر متون وده ای و آداب و شعایر آن است و بر پایه اصول وساختار زبان شناختی قرارگرفته است. مکتب ودانته بر اساس تفسیر برهمه سوتره ها بنا شده است. آتمن و برهمن دو رکن اصلی است که کلیه اعتقادات این مکتب بر اساس آنها استوار است و خود به سه زیر شاخه تقسیم می شود. که عبارتند از: ادویته ودانته که مکتب غیر ثنوی مطلق ویا وحدت وجود مطلق است و اعتقاد به یگانگی آتمن و برهمن دارد. سپس مکتب ویشیشته ادویته می باشد که مکتب غیر ثنوی مشروط است و معتقد به وحدت وجود می باشد اما نوعی وجود برای موجودات دیگر نیز قایل است ودر انتها مکتب دویته که ثنوی مطلق می باشد و معتقد است برهمن دارای حقیقت است ولی آتمن نیز حقیقت مستقل دارد و دارای قدرت متناهی است و تحت امر برهمن می باشد.
اسماعیل شاه آبادی فراهانی خسرو ظفرنوایی
مسئله هبوط حضرت آدم (ع) به عنوان یک موضوع مشترک دربین ادیان ابراهیمی ودرکتب الهی ومقدس با اشکال وبیان مختلف مطرح گردیده است .اگرچه سه دین اسلام ،یهود ومسیح اصل هبوط حضرت آدم (ع) وخوردن او ازمیوه درخت ممنوعه را پذیرفته اند ،لیکن دربرخی از جزئیات آن اختلاف نظر وجود دارد. دراین تحقیق بصورت تطبیقی به بیان وجوه اشتراک واختلافات پرداخته است . دردین اسلام واژه هبوط به معنی نزول مقام حضرت آدم (ع) تعریف شده وبه سبب خوردن ازمیوه درخت ممنوعه از مکانی که به بهشت تشبیه شده خارج گردیده ، زیرا دیگراو مناسب با آن نشئه از زندگی نبود وعیوب بر آنها آشکار گشت . دردین یهود وآموزه های دینی درکتب عهد قدیم هبوط به معنای اخراج حضرت آدم (ع) از مکان اولیه با تغییر درذات وسرشت او که نتیجه گناه حضرت آدم (ع) بود توصیف شده است .دودرخت درکار بوده یکی درخت معرفت ودیگری درخت حیات . انسان باخوردن از میوه درخت به درجه ای از شناخت ومعرفت رسیده است. دردین مسیح وآموزه های دینی درکتب عهد جدید ، هبوط به زمین مجازات حضرت آدم(ع) وحوا(ع) بود. آنان به دلیل گناه نخستین به زمین طرد شدند وگناه حضرت آدم (ع)وحوا(ع) به نسلهای بعد از او به ارث رسیده وانسانها باذات وسرشت گناه آلود متولد شده است ، بنابراین انسان نمی تواند خودش رانجات دهد ، حضرت مسیح (ع) با قربانی کردن خود انسان رانجات می دهد. نتیجه این نوشتار آنست که انسان با خوردن میوه درخت ممنوعه نتنها سقوط نکرد بلکه باعث شناخت ومعرفتی گشت که اورا به مقامی والا هدایت ورهنمون می نماید.
رضا فرحقیقی انشاءالله رحمتی
دین زرتشتی، آیین زروانی و آیین مهر چنان با باورهای نجومی عجین شده اند که تقریباً بدون درک صحیح این باورها، شناخت درست این ادیان و مکاتب امکان پذیر نخواهد بود. اخوان الصفا نیز که انجمنی سری و عرفانی در قرن سوم و چهارم ه ..ق در بصره و بغداد بودند، رسائلی را تدوین نمودند که مملو از باورها و آرای دینی–نجومی است. مشاهده ی برخی قرابت ها در آرای این دو، پژوهشگر را بر این داشت تا پس از بررسی دقیق جایگاه افلاک و اجرام آسمانی، و مسائل نجومی در باورهای دینی ایران باستان و اخوان الصفا، به مقایسه و بررسی خط و ربط های آن ها بپردازد. در این پژوهش با تکیه بر منابع معتبر علمی و تاریخی سعی شده است ریشه های مشترک این باورها، شناسایی و تحلیل شود. از مهمترین دستاوردهای این پژوهش، می توان به ارائه ی طرح جدیدی از تطبیق مراتب وجودی ادیان ایران باستان و نفوس فلکی، و تطبیق ادوار نبوت و هزاره اندیشی ایرانی اشاره نمود. در این تحقیق با بررسی کهن الگوهای زمان بی کران و مکان ازلی در ساحت عدم تعین مادی و مینوی، و ساحت مینوی، بین ایزدان و امشاسپندان در ادیان ایران باستان و عقل کل و نفس کل و نفوس فلکی در قاموس اخوان الصفا تطبیق برقرار شد. کلمات کلیدی: ادیان ایران باستان؛ اخوان الصفا؛ هزاره اندیشی؛ ادوار نبوت؛ امشاسپندان؛ نفوس فلکی.
مهناز بنگری سید محمد بنی هاشمی
در این رساله با بررسی دقیق،خوف و رجاء به معنا و مفهوم ترس از پروردگار و امید به رحمت پروردگار تعبیر شده است.در ادامه با توجه به اینکه خوف و رجاء یکی از مقامات در عرفان اسلامی است،با تأکید بر قرآن کریم که سرچشمه اصلی عرفان اسلامی میباشد و بررسی احادیث ناب معصومین علیه السلام پرداخته شده است.همچنین شناخت دقیق و تحلیل حدود و قلمرو خوف و رجاء در عرفان و میزان اعتبار به دست آمده از منظر غزالی مسأله ای است که به آن پرداخته و سعی شد تعریف و انواع خوف و رجاء از دیدگاه این عارف بزرگ را مشخص سازیم و همچنین شناخت دقیق و تحلیل خوف و رجاء در آثار علامه محمد باقر مجلسی می باشد و همچنین ارزیابی خوف و رجاء در آثارشان که چه نقاط اشتراک و تفاوتهایی دارند. اما روش کار در این رساله مراجعه مستقیم به آثار این دو شخصیت بزرگ و آثاری که دیگران در شرح و توضیح عقاید ایشان نگاشته اند و سرانجام تحلیل آنها به وسیله نگارنده است. آنچه طی این بررسی معلوم گشت آن است که گرچه تفاوتهایی میان نظریات علامه مجلسی و غزالی در تعریف،انواع و محدوده شناخت حاصل از آن قابل لحاظ است،اما می توان گفت که در یک نگاه هر دو شخصیت معتقدند که انسان پرهیزکار کسی است که خوف و رجایی برابر و معتدل داشته باشد و در دل مومن خوف و رجاء هر دو باید به کمال برسند. کلید واژه:خوف و رجاء،علامه مجلسی،غزالی.
فروغ محمودی خسرو ظفرنوایی
چکیده عطار از شاعران بزرگ و نام آور در تاریخ ادبیات عرفانی ایران است، کلام ساده و بی تکلف او در ایراد حکایات و تمثیل های شیرین، شور و اشتیاقی سوزان در دل سالکان راه حق برای پشت سر گذاشتن مسیر پر خطر سیر و سلوک ایجاد می کند. این پژوهش به دنبال آن است، "احدیت" و "توحید" را در آثار عطار نیشابوری مورد بررسی قرار دهد. روش این تحقیق کتابخانه ای و فیش برداری (مراجعه به اسناد) است. این رساله در شش فصل به شرح ذیل تنظیم شده است: فصل اول کلیات، فصل دوم تعاریف لغوی و اصطلاحات عرفانی، فصل سوم زندگی نامه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، فصل چهارم احدیت و توحید در قرآن، روایات و عرفان، فصل پنجم احدیت و توحید در آثار عطار نیشابوری، فصل ششم نتیجه گیری. نتیجه کلی بیانگر این است، عطار کمال شناخت در ذات احدیت را توحید می داند و معتقد است که سالک برای رسیدن به توحید باید به سیر و سلوک و تهذیب نفس بپردازد. توحید از دیدگاه عطار علم به یگانگی خداوند است و عطار برای رسیدن به این مقصود از قرآن مجید برای اثبات یگانگی و احدیت خداوند در آثارش سود جسته است. عطار همه پدیده های جهان را پوچ می داند و این نکته را بارها در اشعار خود بیان کرده، این پوچی در مقابل خداوند که یگانه خالق جهان است، قرار دارد. او معتقد است هر کس به توحید رسید به شناخت خداوند در یگانگی پی برده به طوری که تنها وجود مطلق جهان خداوند و احدیت او در ذاتش می باشد. کلید واژه ها احدیت – توحید – وحدت – وجود – احد – واحد – موجود- عطار
زکیه موسوی عبدالرضا مظاهری
انسان، این موجود مختار رازآلود، در میان انبوهی از موجودات و اتفاقات جبری جریان طبیعت، به سبب اراده و اختیار خدادادی اش، ماجرایی بس طولانی و پر فراز و نشیب را در طول تاریخ پرستش طی نموده و کوشیده به طرق مختلف نیاز و میل فطری پرستش را در خود پاسخ گوید. در ابتدا با مشاهده اتفاقات طبیعی، هرکدام را نشانه ای از وجود نیرو یا نیروهایی مافوق طبیعی پنداشته، سر تعظیم و تسلیم در برابر آنها فرو می آورد. اتفاقاتی که امروزه به مدد پیشرفت علم و دانش بشری، آنقدر برای ما مکشوف و روشن اند، که بعضاً در کشاکش زندگی به ورطه فراموشی سپرده شده و در روزمرگی ها گم می شوند ! به هر میزان که توجه آدمی به محیط پیرامونش بیشتر شد، به دنبال اصل یا اصولی برتر و والاتر برای تبیین و تنظیم امور می گشت؛ تا آنجا که ارواح و قوای غیبی، جای خود را به خدایگان و الهه گان دادند و برای هر کدام از امور طبیعی خالق و مدیری تصور شد. اما پرستش خدایان متعدد نیز نتوانست روح فعال و پویای آدمی را پاسخ گوید. چرا که نظام خلقت آن چنان یکپارچه و منظم است که تصور وجود قدرت های متعدد و سلائق متفاوت، باوری باطل است. پیامبران و رسولان الهی با باروری اندیشه توحیدی و بطلان باورهای دو و چندگانه پرستی و ایمان به خدای یکتا به کمک درک فطری بشر آمدند و این گونه بود که از تعدد خدایان کاسته و بر قدرت ایشان افزوده می شد، تا آنجا که باور وجود خدای یکتا، دیگر نه سخت بود و نه غیر ممکن. با بعثت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) پیام توحید و یکتا پرستی با شعار " لا اله الا الله " جهانی و فراگیر شد و تلاش های حضرتش، به مدد وحی الهی و کلام حضرت حق، قرآن کریم، به بار نشست و بدین سان انسان سرگشته و حیران را، از بیراهه های چندگانه پرستی رهانید و به صراط مستقیم رسانید. در این مجموعه کوشیده ام، سیر این تحول عظیم را از باورهای انحرافی ثنویت و تثلیث، تا استقرار نظام فطری توحید، به مدد تاریخ مکتوب، بررسی نمایم. امید که مقبول طبع اندیشمندان و علاقمندان قرار گیرد.
زهره ناصرزاده عبدالرضا مظاهری
این رساله در دو بخش مجزای اسلام و مسیحیت به بررسی موضوع لوگوس و حقیقت محمدیه و در نهایت در بخش سوم به بررسی معانی کلمه در قرآن می پردازد. در بخش مسیحیت ریشه های کلمه لوگوس را در فلسفه یونان باستان در آثار هراکلیتوس(535-475 ق .م) جستجو نموده که به مفهوم گفتار، روح الهی طبیعت، هارمونی پنهان و نهفته در تضادهای عالم و نظم عقلانی می باشد.ازسویی در روند بررسی، تأثیر و نفوذ فلسفه یونان به الهیات یهودی اسکندرانی مشاهده میشود و نمونه بارز آن آثار فیلون می باشد. او آشکارا تحت تأثیر افلاطون ، ارسطو و رواقی گری است. از سویی رواقیون نیز متأثر از هراکلیتوس می باشند. قدیمی ترین منابع یهودی در خصوص لوگوس یا (کلمه الهی )، اریستوبولوس پایناس ، حکمت سلیمان و آثار فیلون است . همچنین در دوران مسیحیت خصوصا در اسکندریه ، نویسندگان و مبلغین مسیحی به اهمیت فلسفه برای بیان تعالیم مسیحی پی بردند. مهمترین این افراد که در توسعه الهیات کلمه خدا نقش بسزایی داشتند و متأثر از افلاطون و هراکلیتوس می باشند کلمنت اسکندرانی و شاگرد او اوریجن است. در مرحله بعد مشاهده می کنیم فلوطین نو افلاطونی که فلسفه او متأثر از افلاطون، ارسطو، فیثاغورس و غنوصیه یهود است؛ عقل را اولین صادر شده از مبدا نخست دانسته و نفس را صادره از عقل میداند و مُثُل افلاطونی و صور کلیه در صادر اول یا همان عقل وجود دارند. از سویی در قدیمی ترین منبع مسیحیت یعنی انجیل یوحنا به وضوح می بینیم که عیسی مسیح چون قوه خالقه کلمه ، قدم به عرصه ظهور و بروز گذاشته و پدر آسمانی نامرئی از این طریق تجلی می کند و نه فقط کلام و سخن او کلام و سخن خداست بلکه خود او به خودی خود،«کلمه» است. مسیحیان در شورای جهانی کالسدون آخرین مناقشات رادراین خصوص حل و فصل نموده و بیان کردند که: «عیسی دارای طبیعت بشری بوده اما کلمه ازلی خدا در وی تجسم یافته است». یعنی عیسی مسیح معادل لوگوس (کلمه الهی) ، همان اولین صادر از احدیت و یا عقل است که کارکردهایی دارد از جمله: 1- خلقت 2- کشف و وحی . به معنای کشف خداوند از طریق تجسم یافتن در عیسی 3- وساطت به معنای مرز میان پدر آسمانی و انسان . همچنین واسطه ای که دعای انسانها را به خدا و نصرت خدا را به انسان های فانی می رساند. در بخش دوم این رساله در بررسی حقیقت محمدیه ابتدا به بیان تعریف و چیستی آن پرداخته سپس دلایل نقلی و عقلی برای اثبات آن را از دیدگاه افرادی چون ابن عربی ، عبدالکریم جیلی، ملاصدرا، امام خمینی، دکتر سید حسین نصر و آیت ا... مطهری بیان میدارد. همچنین دیدگاه افراد مخالفی چون ابوالعلاء عفیفی را هم در خصوص حقیقت محمدیه مطرح می نماید و در آخر به کارکردهای حقیقت محمدیه و جایگاه آن در نظام هستی می پردازد در بررسی حقیقت محمدیه نیز روندی مشابه روند لوگوس مشاهده می شود. حقیقت محمدیه اولیه تعین ذات الهی است؛ مظهر اسم الله بوده و مشتمل است بر کلیه اسماء و صفات الهی که همان عقل کلی یا انسان کامل است. ابن عربی حقیقت محمدیه را مبدأ خلاقی می داند که جهان به واسطه آن خلق شده است. بر اساس نظر استاد مطهری انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشته و برای اولین بار توسط محی الدین ابن عربی بکار برده شده است. به عقیده ایشان انسان کامل هم در حد اعلاء و هم در درجات پایین تر در خارج وجود پیدا کرده است و پیامبر (ص) نمونه انسان کامل اسلام است. کلید واژه ها: لوگوس، حقیقت ، محمدیه، فلسفه
هادی صفری بخشعلی قنبری
یکی از موضوعاتی که در حوزه ی الهیات و ادیان بدان پرداخته می شود دیدگاه شخصیت اول هر دین که همان نبی است پیرامون اخلاقیات و احکام و شریعت آن دین می باشد؛ در این راستا شاخصه های اصلی هر دین از جمله خداشناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و معادشناسی که توسط انبیاء ابلاغ و توسط وصی ایشان تبیین و استمرار یافته است حائز اهمیت خواهد بود. همچنین مقایسه دعوت انبیاء با یکدیگر و نیز بررسی نگاه ایشان نسبت به انبیاء سلف خویش به ویژه نگاه اسلام به عنوان دین خاتم به ادیان ماقبل از جایگاه ویژه ای برخوردار خواهد بود. از این حیث نگاه امیرالمومنین علی(ع)، وصی خاتم الانبیاء نسبت به ادیان گذشته و انبیاء سلف بیان کننده حقیقت توحید و فلسفه بعثت انبیاء آن هم در شرایطی که بسیاری از مواضع دیگر ادیان در عصر ایشان دچار انحطاط و تحریف گشته است، خواهد بود. مهمترین مسأله ای که از مجموع مباحثات حضرت علی(ع) در این تحقیق بدست می آید استدلالات عقلی ایشان در برابر غیر مسلمین است و نه صرفاً استنادات نقلی. از نظر حضرت علی(ع) اطلاق اهل کتاب به برخی ادیان مشروط به داشتن پیامبر الهی و کتاب الهی است اگرچه از نظر ایشان پیروان ادیان دیگر نیز مشمول لطف و رأفتند. در این تحقیق سعی می شود با بررسی احادیث، سخنرانی ها و مناظرات حضرت علی(ع)، به بررسی دیدگاه آن حضرت نسبت به دیگر ادیان پرداخته شود. واژگان کلیدی: امام علی(ع)، دین، یهودیت، مسیحیت، زرتشت، توحید، معاد، نبوت
پروین عقیلی زاده خسرو ظفرنوایی
در این پایان نامه که موضوع تحقیق آن «بررسی مفاهیم تسلیم و رضا از دیدگاه عارفان قرن چهارم تاپایان قرن هفتم هجری» است, دستیابی به درک صحیح و ژرف این مفاهیم, و آشنایی با وجوه گوناگون آن, و همچنین یافتن نظریه ها و آرای عارفان قرن چهارم تا پایان هفتم هجری مدنظر بوده است. در این زمینه در این رساله موضوع عرفانی( حال یا مقام ) رضا و تسلیم در عرفان اسلامی و فرهنگ دینی مسلمانان بررسی شده است. با بهره گیری از منابع عرفانی و غیر عرفانی، به شرح معنای لغوی رضا و تسلیم، و بیان انواع آنها و بررسی دیدگاه های عارفان در این زمینه پرداخته شده است. بنا به گفته ی بیش تر عارفان- غیر از چند مورد معدود- تسلیم و رضا از مقامات عرفانی به شمار می آید و دارای مراتب و درجاتی است. روش پژوهش در این رساله به صورت کتابخانه یی و یادداشت برداری می باشد. در این پژوهش روشن شد که تمام عارفان در مورد تعریف تسلیم و رضا نظر مشابهی دارند؛ البته با واژه ها و بیان های متنوع و گوناگون. تسلیم در اصطلاح، اطاعت از امر خدا، استقبال از قضا و اعتراض نکردن به مصایب و ناملایمات است. ورضا عبارتست از ترک سخط و ناخشنودی؛ یعنی اینکه انسان غیرآنچه را که خدا مقدّرفرموده طلب نکند، وآن را برای خود اولا وسزاوارتر بداند. نظر قریب به اتفاق عارفان اینست که «تسلیم» حال است. اما در مورد «رضا» بیش تر عارفان می گویند « مقام » است , و عده ی اندکی عقیده دارند که « رضا » حال است.
اکرم شیرالی محمد بنی هاشمی
خوف و رجا از واژه هایی است که در فرهنگ عرفان اسلامی جایگاه ویژه ای داشته و از جمله ای نشانه هایی است که بیشترین ارتباط را با شناخت انسان ازپروردگار خویش دارند. تحقیق ایمان نزد هر شخص متوسط به بلوغ این دوصفت در وی است تا هنگامی که انسان متحلی به این دو صفت نباشد مومن تلقی نمی گردد. نظریه اهمیت این دوصفت وجایگاه آنها درحوزه های عرفان اسلامی، اقدام به بررسی آنها ازدو منظر نموده ایم. یکی دیدگاه امام عارفان علی (ع) و دیگری محمد غزالی است. بدین منظور در فصل دوم ابتدا مفاهیم کلی خوف و رجا و رابطه آنها با معرفت پروردگار از نگاه قرآن کریم و ائمه اطهار مورد توجه قرار گرفته و بعد از آن به صورت اختصاصی در دو فصل جداگانه نگاه امام علی (ع) و محمد غزالی را به صورت اختصاصی بررسی نمودیم. آنچه در مجموع از احادیث و روایات و خطبه های امام علی (ع) بر می آید، وابستگی این دو صفت به هم دیگر است. امام علت این امر را توجه به حقیقت وجدانی انسانی در شناخت خود بیان می کند. بطوری که حقیقت ترس را ناشی از بی پناهی انسان و حقیقت رجا را قطع امید از توانایی اش می داند. محمد غزالی هم این دو واژه را از مقامات عرفانی تعلق نموده و آنها را منازلی از منازل سالکین می داند. وی اهمیت این دو را بر اساس آیات قرآنی و احادیث پیامبر مورد توجه قرار می دهد و لازمه رسیدن به بهشت و دوری از جهنم را در پرتو کسب این دو مقام می داند. آنچه که بیشتر در این تحقیق قابل تاکید است. عمق بیانات و احادیث و خطبه های امام علی (ع) در رابطه با این دومقام است. بطوری که می توان گفت این بیانات نه تنها فراتر از موعظه و در دوری از گناه است بلکه راه گشای سیر و سلوک عارفان به حق و دایره المعارفی از مفاهیم عرفانی است که موجب غنای این حوزه از حوزه های معارف اسلامی گردیده است.
مهناز کربلائی باقری عبدالرضا مظاهری
شیطان از جمله موضوعاتی است که از دیرباز در حوزه های مختلف بشری مورد توجه بوده است. شناخت ساختار لغوی و معنایی شیطان با عناوین ابلیس، عزازیل به معنی خداوند است که با خلقت آدم(ع) دشمن او می شود خدا را سرکشی و نافرمانی می نماید و مبغوض و منفور درگاه الهی شده، از درگاه رانده می شود و مهلت می یابد تا «روز معلوم» زنده بماند و فرزندان آدم را فریب دهد و گمراه سازد. برخی مفسرین و به خصوص عرفا، تلقّی و قضاوت های متفاوت درباره ی ابلیس صورت داده اند. برخی او را ملعون و مطرود داشته اند و شایسته ی عقوبت و دلایلی نیز برای آن ذکر کرده اند و برخی دیگر او را عاشق صادق و مخلص نامیده اند. سپس این چهره را در قرآن و روایات و نهج البلاغه و سپس در آثار عرفانی عرفا از قرن اول تا آخر قرن هفتم نگاهی خواهیم انداخت که عده ای مثل قشیری، به دلایل سرکشی، طغیان، کبر و غرور، قیاس و خودخواهی، حسادت و کینه توزی و دشمنی با آدم (ع) و فرزندانش او را تخطئه و سرزنش می کنند و او را به عنوان موجود عصیان گر و سرکش رد می کنند. و بر عکس عارفانی چون حلاج، عین القضات همدانی به دلایل جبر و مشت ازلی، مظلومیت، دلدادگی، وحدت گرایی، معشوق پرستی که دارد به دفاع از او می پردازند
مرضیه داودیان عبدالحسین طریقی
ولایت یکی از مهمترین مباحث اسلامی است که از صدر اسلام تاکنون متفکران مختلف پیرامون آن تحقیق و تفحص کرده اند.اهمیت بحث ولایت در تمام مکاتب اسلامی قابل مشاهده است به عنوان مثال در اندیشه های شیعه ولایت از اهمیت ویژه ای برخوردار است در یک جمله می توان گفت تشیع بدون ولایت هیچ جایگاهی ندارد یا به عبارتی می توان مهمترین تفاوت تشیع با مکاتب اسلامی به ویژه با اهل تسنن را در مفهوم ولایت است. امام صادق (ع) به عنوان پیشوای شیعیان که نظرشان نظر دین و قرآن است و ابن عربی یکی از عرفای سنی مذهب و ناصبی نقش بسزایی در پیشبرد مفهوم ولایت داشته اند. سوال اصلی پایان نامه مطرح می کند که چه نسبتی میان اندیشه های امام صادق (ع) و ابن عربی پیرامون ولایت وجود دارد؟ یا به عبارتی ولایت از منظر امام صادق (ع) و ابن عربی دارای چه وجوه افتراق و اشتراکی می باشد؟به نظر می رسد آرای و اندیشه های ابن عربی پیرامون ولایت با اندیشه های امام صادق(ع) اختلافات متعددی دارد و بیش از آن که به آرای تشیع نزدیک باشد به آرای اهل تسنن نزدیک است . از سوی دیگر می توان ابن عربی را یک ناصبی و ضد شیعه دانست در حالی که امام صادق (ع) پیشوا و امام شیعیان هستند.یکی دیگر از تفاوت های امام صادق(ع) با ابن عربی در این است که فرمایشات ایشان نظر قرآن و دین است و ایشان معیار حقانیت هستند و بر این اساس سخنان باید بر آن ها عرضه شود تا درستی و نادرستی آن مشخص شود. در این پایان نامه از روش تحلیلی و انتقادی به بررسی اندیشه های ابن عربی پرداخته می شود و اندیشه های وی با اندیشه های امام صادق (ع) که بر اساس قرآن و سنت پیامبر و در آن هیچ اشتباه و خطایی وجود ندارد ،مورد مقایسه قرار می گیرد.این نوشتار مشتمل بر 6 فصل است که در فصل اول کلیات تحقیق،فصل دوم،ولایت و اقسام آن،در فصل سوم ،جایگاه ولایت در عرفان،در فصل چهارم ولایت از دیدگاه پیشوا و امام شیعیان مورد بررسی قرار گیرد.در فصل پنجم اندیشه های ابن عربی پیرامون ولایت و در فصل آخر اشتباهات و درستی های اندیشه های ابن عربی بر اساس اندیشه های امام صادق (ع9 مشخص می گردد. کلمات کلیدی:ولایت،امام صادق(ع)،ابن عربی،خاتم الاولیاء،خاتم الانبیاء و ناصبی.
محمد صادق مظفری بخشعلی قنبری
تجربه های دینی و عرفانی در میان عرفا، چه در ادیان ابراهیمی و چه در ادیان غیر ابراهیمی به صورت مقوله ای بحث برانگیز همواره مطرح بوده است. تجربه دینی معمولا زمینه ساز تجربه عرفانی است و دینداری اصلی ترین مسیر رسیدن به عرفان است. در این میان نقش عرفایی مانند فخرالدین عراقی که تجارب عرفانی قابل توجهی را لمس کرده و در اشعارش انوار الهی به صورت کلماتی از جنس عرفان و دل به ظهور و بروز رسیده، بسیار چشمگیر و قابل توجه است. تجربه عرفانی هانری/ هاینریش سوسو شاگرد مایستراکهارت نیز بسیار جالب است حالاتی که برای وی در راه رسیدن به اهداف کمال رخ داده است و باعث نگارش کتابهای وی گشته است جای تامل بسیار دارد.این رساله با بررسی و مقایسه این دو شخصیت و آثار ایشان و تجارب عرفانی و دینی آنها می توان تا حدودی به تاثیر این تجربه های دینی و عرفانی در زندگی این دو عارف از دو دین ابراهیمی یعنی اسلام و مسیحیت پی برد.
زهره جعفری عبدالحسین طریقی
در هر نظام عرفانی مولفه های مشترک وجود دارد. نظام عرفانی قدیس فرانسیس آسیزی (2/1181-1226 م.) و شیخ نجم الدین کبری (540-618ق.) به دلیل معاصر بودن یکی در مسیحیت و دیگری در اسلام مورد تحقیق قرارگرفته است. شیو? عرفانی فرانسیس آسیزی به دلیل پای بند بودن به فقر مطلق چهر ه ای کاملاً متفاوت با فرقه های دیگر موجود در رهبانیت مسیحی ارائه داده است. او موسس فرقه فرانسیسیان است وی پیرو آیین کاتولیک بوده و مولفه های عرفانی آن فقر، اطاعت و تجرد است. ولی اصلی تری مولفه نزد فرانسیس آسیزی عشق است. از سویی شیخ نجم الدین کبری در دور? خود و در میان هم مسلکانش عالمی صاحب حال و مکاشفه و مشاهده مقام، تجلی و سائر در ملکوت و لاهوت بوده است و او را سرسلسل? کبرویّه می شمرند. شیخ در اصول طریقت تألیفات و آثار ارزنده ای دارد و عارفی مبارز به شمار می رود او معتقد است که سالک با تمسک جستن به قوانین قرآنی و گفتار پیامبر و ائمه، مأمور وظیفه شناسی است که باید امر، آمر را تا واپسین دم زندگی به کار برد تا بعد از طی مراحل شریعت و طریقت لیاقت درک مقام شهود را پیدا کند. پس از بررسی شرح حال این عارف بزرگوار در مقایسه این دو نظام عرفانی این نتیجه حاصل است که غایت این هر دو نظام عرفانی رسیدن به توحید است. ولی راه های رسیدن به خدا هم زیاد است و هم متفاوت. واژه های کلیدی: قدیس فرانسیس آسیزی، شیخ نجم الدین کبری، عشق، فقر، نظام عرفانی، نفس، شیطان، کرامات
معصومه محمودی محمد بنی هاشمی
باتوجه به حساسیت و عنایت انسان از گذشته تا امروز به مباحث مرتبط با روح و فطرت و مباحث معنوی، نویسندگان مختلفی با قلم گویا به بیان چنین موضوعاتی می پردازند و مورد استقبال قشر عظیمی از مردم قرار می گیرند. عامه مردم ناآگاهانه تحت تأثیر اندیشه های انحرافی که در قالب هنری زیبا ارائه می شوند قرار می گیرند. لذا لازم است نقد و تبیین آثار نویسندگان این چنینی مورد مداقه محققان قرار گیرد. در این پژوهش یکی از مهم ترین این جریانات موسوم به عرفان پائولو کوئیلو مورد نقد و بررسی قرار گرفته است که پس از ارائه زندگی نامه و ویژگی های شخصیتی پائولوکوئیلو مهمترین آثار، اصول فکری او بیان شده است. همچنین با سبک شناسی و بررسی علل جذابیت آثار، اندیشه های انحرافی او پرداخته است. بدین منظور از روش کتابخانه ای و مطالعه آثار، یادداشت برداری و تحلیل استفاده شد و تأثیرگذارترین اندیشه های عرفانی پائولوکوئیلو نقد و بررسی گردید که برخی از آنها عبارتند از: ترویج اندیشه های لیبرالیستی، ترویج اندیشه های پلورالیستی، شباهت و جایگزینی سکس و عرفان، ترویج اندیشه های نهیلیستی، تقدس بی عفتی و روابط خارج از چارچوب خانواده، ترویج لذت جویی و شهوت پرستی، ترویج اندیشه های فردگرایانه و تجربه دینی، تقابل خرد و عرفان، ترویج ومعرفی اعتقاد به خدای خطاکار و ... کلمات کلیدی: پائولو کوئیلو، عرفان، انحراف¬های فکری
نجمه جعفری هرندی عبدالحسین طریقی
صدق در لغت به معنای قوت و استواری و راستی و درستی است و ضد آن کذب است که به معنای بی قوتی و بی استواری است. انسان دارای کمالات و صفات و رفتارهایی است که همه ی این ها با صدق متصف می شود. صدق فضیلتی است الهی که در وجود انسان نهاده شده است و آدمی به صدق در نیت و گفتار و کردار زیبنده می شود، اگر در همه حال صادق باشد. در خصوص صدق، هم در آثار بزرگان و عرفایی همچون خواجه عبدالله انصاری و قشیری و مولانا، مطالب ارزنده و جالب توجهی دیده می شود و هم در آیات و روایات از این صفت زیبا به نیکی یاد شده است. صدق یکی از صفات متعالی پروردگار عالم است و خداوند خود صدق، صادق، صدوق و صدیق، صدق مطلق، صادق الوعد است. صدق تنها به راستی در گفتار اطلاق نمی شود، در آثار خواجه عبدالله انصاری و قشیری و در اشعار عرفانی مولانا به اهمیت این واژه اشارات فراوانی شده است و صدق سر لوحه زندگی این عرفا بوده و مریدان ایشان، آنان را به صدق در نیات و گفتار و کردار می شناختند. کلمات کلیدی: صدق،صادق، صدوق،قشیری،مولانا،خواجه عبدالله انصاری
فاطمه پاک نیت بخشعلی قنبری
نوشتار حاضر به بررسی خدا از منظر یونیتارین ها به خصوص نظرات میخائیل سروتوس می پردازد که علیه عقاید کلیسا برخواستند. افراد این گروه مطرود کلیسا بودند و کلیسا آن ها را به عنوان بدعت گذار محکوم کرد و آثار این افراد را ازبین برد و فقط تعداد معدودی از آن ها اکنون برجای مانده است. مبنای این پژوهش آثار به جای مانده از این افراد و نوشته های مخالفین آن ها است . بنابراین برای یافتن آثار آن ها خیلی تلاش صورت گرفته است و بیشتر مطالب از لابه لای سخنان افرادی که از آن ها نقل قول کردند و همچنین اینترنت یافته شده است. نگارنده ضمن بیان معرفی زندگی و عقاید یونیتارین ها به بررسی و تحلیل آن ها می پردازد. حاصل این پژوهش آن است که وجوه مشترک عقاید این افراد با دلایل منطقی و عقلی نشان می دهد که مسیحیت، بعد از عروج مسیح از جاده اصلی خود منحرف شده و راه شرک عقلی را در پیش گرفته است. یکتاپرستان کسانی بودند که در برابر باطل ایستادند و جان خود را نیز فدا کردند تا هدف اصلی مسیح که یکتاپرستی بوده احیا شود . این پژوهش با بررسی ذات ، صفات ، افعال خدا از دیدگاه یونیتارین ها به خوبی روشن می سازد که خدای واحدی بر جهان حکومت می کند ، برخلاف نظرات کلیسا .
سید کامران میر معینی خسرو ظفر نوایی
چکیده دراین پایان نامه تلاش شده است به دوموضوع مهم ((کوشش)) و ((کشش)) یا همان جهد و جذبه به عنوان دو مفهوم اساسی در حوزه عرفان اسلامی درمسیروطی (( سلوک عرفانی)) پرداخته شود وتلاش محقق برآن است با استفاده از منابع موجود و دیدگاه عرفای مشهور کارآمدترین راه برای وصال مورد نقد وبررسی قرار گیرد. جهد این است که بنده همه هم وهمت خویش را بکار گیرد تا مقامات تبتل تا فنا را پله پله تا ملاقات خداوند به گام خویش بپیماید و البته این مهم می باید در پرتو راهنماییهای رهبری ره رفته و ره شناس پیموده شده و از هیچ تلاشی ، طاعتی دریغ نکند. وجذبه آن است که خداوند از روی عنایت و بنده نوازی بنده ای را به نگاه نوازش بنگرد، به کمند مهر بگیرد وبه سوی خود بکشد و آنچه را برای بالا رفتن بنده بایسته و بسنده است برای او فراهم سازد نردبانی آسمانی پیش پای او نهد واورا به آستان خویش فروآورد. بسیاری از صوفیان مطرح واثرگذاردر عرفان اسلامی در مسیر سلوک عرفانی اصالت را به کوشش، مجاهده و تلاش سالک داده اند وبرخی دیگرازصوفیان بزرگ اصالت را به کشش داده اند و معتقدند اگرعنایت وجذبه نباشد کوشش سالک و مرید را به جایی نمی برد. این پایان نامه قصد دارد ارتباط دوسویه جهد و جذبه وجایگاه آن در عرفان اسلامی الزامات ، مقدمات واسباب هر یک از آنها را برای وصال سالک به حقیقت مورد بررسی قراردهد.