نام پژوهشگر: ایرج برنوسی
شیلان نصری رضا درویش زلده
تنوع ژنتیکی گیاهان زراعی با گذشت زمان کاهش پیدا کرده است. ارزیابی تنوع ژنتیکی در کارایی حفاظت از ژرم پلاسم وکاربرد آن حائز اهمیت می باشد (رشیدی و همکاران , 1386) . آگاهی دقیق از تنوع ژنتیکی مجموعه های ژنتیکی ضمن حفظ ذخایر ژنتیکی، قابلیت استفاده از آنها را در برنامه های اصلاحی تسهیل می نماید(mohamadi and prasna,2003 ). مطالعه تنوع ژنتیکی فرایندی است که تفاوت بین افراد، جمعیتها و یا گروهها با استفاده از روشهای آماری خاص براساس داده های حاصل از ارزیابی صفات مختلف بررسی می شود. تنوع ژنتیکی می تواند براساس صفات مورفولوژیکی(کیفی و کمی)،شجره افراد و یا خصوصیات مولکولی افراد بیان گردد. هر چند که صفات مورفولوژیکی و روابط شجره ای به عنوان معیارهایی در مطالعه تنوع ژنتیکی در جمعیتهای گیاهی و جانوری مورد استفاده قرار گرفته اند ولی در سالهای اخیر با پیشرفت در زمینه ژنتیک مولکولی و تکنولوژی نشانگرهای مولکولی،استفاده از نشانگرهای مولکولی به عنوان ابزارهای مکمل و کارا به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و روابط بین افراد به طور چشمگیری افزایش یافته است. اخیرا از نشانگرهای ملکولی مبتنی بر رتروترنسپوزونها استفاده زیادی در مطالعه تنوع ژنتیکی بعمل می آید. رتروترنسپوزونها عناصر اصلی متحرک در ژنوم گیاهان هستند و از طریق یک rna حدواسط در ژنوم جابجا می شوند(flavell et al,1992 ). این عناصر ژنتیکی متحرک هم در نواحی هتروکروماتینی و هم در نواحی یوکروماتینی جابجا شده و با ادغام متفاوت در نواحی مختلف باعث ایجاد چندشکلی می شوند. (flavell et al,2000 ; kalendar et al. 1999). در ذرت 50-80 درصد و در گندم به 40-60 درصد ژنوم از رتروترنسپوزونهای مختلف تشکیل شده است (flavell, 1986 ; son miguel , 1996). به خاطر گستردگی و فراوانی آنها در ژنومهای گیاهی و چند شکلی درجی زیاد آنها در ژنوم می توان از آنها به عنوان نشانگرهای مولکولی استفاده کرد.
سهیلا قلی زاده بابک عبدالهی مندولکانی
چکیده جنس nicotiana شامل 64 گونه می باشد که دو گونه ی tabacum و rustica به صورت گسترده ای در جهان کشت می شوند. توتون تیپ ویرجینیا یا flue-cured tobacco از گونه ی tabacum و تنباکوهای بومی ایران از هر دو گونه ی tabacum و rustica می باشند. در این تحقیق تنوع ژنتیکی 72 ژنوتیپ توتون تیپ ویرجینیا و 13 ژنوتیپ تنباکوی بومی ایران که از مرکز تحقیقات توتون ارومیه تهیه شده بودند در پژوهشکده زیست فناوری ارومیه مورد بررسی قرار گرفتند. از 278 جفت آغازگر ssr تست شده روی توتون های تیپ ویرجینیا و تنباکو تنها 30 آغازگر توانستند چند شکلی dna بین ژنوتیپ ها را مشخص نمایند. با استفاده از 30 جفت آغازگر ssr انتخاب شده برای انگشت نگاری ژنوم توتون های تیپ ویرجینیا، 104 آلل تولید شد. میانگین تعداد آلل ها برای هر مکان 467/3، میانگین تعداد آللهای موثر 358/2 و هتروزیگوسیتی موردانتظار در دامنه ای از 29/0 تا 75/0 با میانگین 54/0 بود. ماتریس تشابه ژنتیکی برای توتون های تیپ ویرجینیا با استفاده از ضریب تشابه جاکارد تشکیل شد. تشابه ژنتیکی بین این ژنوتیپ ها که دامنه ای از 08/0 تا 84/0 را شامل می شد، تنوع ژنتیکی بالایی را بین ژنوتیپ ها نشان داد. تجزیه کلاستر به روش upgma انجام گرفت و همه ژنوتیپ ها به جز ژنوتیپ glustinusa rasht در 3 گروه مجزا قرار گرفتند. با توجه به فاصله ژنتیکی و دندروگرام حاصل، الگوی هتروتیک واضحی بین ژنوتیپ ها وجود داشت که امکان بهره گیری از هتروزیس در توتون آشکار می نماید. با انگشت نگاری ژنوم تنباکوهای ایرانی، 100 آلل در 30 مکان مورد بررسی شناسایی شد. میانگین تعداد آلل ها برای هر مکان 300/3، میانگین تعداد آلل های موثر 402/2 و هتروزیگوسیتی موردانتظار در دامنه ای از 219/0 تا 785/0 با میانگین 535/0 بود. ماتریس تشابه ژنتیکی برای ژنوتیپ های تنباکو با استفاده از ضریب تشابه جاکارد تشکیل شد. تشابه ژنتیکی بین این ژنوتیپ ها در دامنه 13/0 تا 60/0 بود. تجزیه کلاستر به روش upgma انجام گرفت و ژنوتیپ ها در 4 گروه مجزا قرار گرفتند که ژنوتیپ esfahani2 و borazjan به تنهایی و به ترتیب در گروه 4 و3 قرار گرفتند. با توجه به فاصله ژنتیکی و طبقه بندی دندروگرام به دلیل تنوع متوسط بین ژنوتیپ ها و بومی بودن ژنوتیپ ها باید در حفظ ژرم پلاسم این ژنوتیپ های بومی اقدامات اساسی انجام گیرد.
ندا قادری ایرج برنوسی
سنبل الطیب (valeriana officinali l.) گیاهی علفی و چندساله بوده و از معروف ترین گونه های سنبل الطیب در ایران است که اکثرا برای اهداف دارویی مورد استفاده قرار می گیرد. این گیاه دارویی در نتیجه تولید استرهای ایروئیدی معروف به والپوتریانت در ریشه و ریزوم دارای خواص دارویی آرام بخشی، ضد تشنج، ضد بی خوابی، ضد خستگی و فرسودگی است. جوانه زنی پایین و تولید کم بذر از مشکلات رشد و تکثیر سنبل الطیب است. در پژوهش حاضر، پیش تیمار بذر و باززایی مستقیم گیاه کامل با استفاده از ریزنمونه هیپوکوتیل حاوی گره کوتیلدونی و باززایی غیر مستقیم گیاه کامل از طریق القاء جنین زایی سوماتیکی از کالوس القاء شده از ریزنمونه های برگ، دمبرگ و ریشه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل، بیشترین درصد جوانه زنی (33/66% و 66/61%) در نتیجه کشت بذور در mg/l1 bap یا تیدیازورون (tdz) به دست آمد. به منظور باززایی مستقیم و نیز القاء جوانه های نابجا، جوانه راسی سربرداری شده برگرفته از گیاهچه های بذری پیش تیمار شده (21 روزه) در tdz (mg/l 1)، بر روی محیط کشت موراشیک و اسکوک (ms) و ویتامین های b5 حاوی غلظت های مختلف tdz و bap (mg/l 5/1 ،1 ،5/0 ،25/0 ،0) کشت شدند. بیشترین تعداد جوانه القاء شده (33/13 جوانه در هر ریزنمونه) در سطح tdz (mg/l 1) به دست آمد. به منظور باززایی غیرمستقیم از طریق جنین زایی سوماتیکی، ریزنمونه های مختلف شامل قطعات برگ، دمبرگ و ریشه در محیط کشت ms غنی شده با سطوح مختلف هورمون 2.4-d ( mg/l5/1 ,1 , 5/0) در ترکیب با kin ( mg/l3 ,2 ,1) یا tdz (mg/l 2، 5/1، 1، 5/0) کشت شدند. نتایج نشان داد که کالوس و جنین زایی سوماتیکی در تمام ترکیبات هورمونی و ریزنمونه های مختلف القاء شد. بیشترین میزان القاء جنین سوماتیکی (83/128، 157 و 91 جنین در هر ریزنمونه) به ترتیب در ریزنمونه های برگ، دمبرگ و ریشه از طریق کشت ریزنمونه ها به ترتیب در محیط های کشت حاوی mg/l1، 2,4-d+kin، 2,4-d (mg/l 5/0)+kin (mg/l1) و 2,4-d (mg/l 5/1)+tdz (mg/l 1) به دست آمد. تشکیل گیاهچه با واکشت جنین های بالغ در محیط کشت ms2/1 حاوی naa ( mg/l1/0) در ترکیب با kin ( mg/l2/0) یا tdz ( mg/l2/0) حاصل شد. بیشترین تعداد گیاهچه باززا شده (90/100 و 96/90 گیاهچه از هر کالوس جنین زا) به ترتیب از ریزنمونه های برگ و دمبرگ؛ از کالوس های جنین زای حاصل محیط کشت حاوی 2,4-d و kin به دست آمد. گیاهچه های باززا شده حاصل در محیط 1/2ms حاوی iba (mg/l 5/0) ریشه دار شدند. گیاهچه های با شاخساره زایی و ریشه زایی مناسب، با زنده مانی 100 درصد به شرایط محیطی غیر استریل سازگار شده و به گلخانه منتقل شدند. این پروتوکل ایجاد شده، قادر به تولید گیاهچه در حد انبوه از طریق جنین زایی سوماتیکی در گیاه سنبل الطیب می باشد.
فرزاد فرجی فرهاد فرخی اردبیلی
در طی چند سال اخیر رقیق کننده های تجاری بر پایه لسیتین سویا برای انجماد منی دام ها در دسترس قرار گرفته اند. آندرومد و بایوکسل دو نوع از این رقیق کننده ها می باشند که در بز، گوسفند و گاو مورد استفاده قرار گرفته اند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تاثیر دو رقیق کننده بایوکسل و آندرومد در دو زمان تعادل 4 و 20 ساعت برروی پارامترهای حرکتی اسپرم گاومیش بود. نمونه منی با استفاده از واژن مصنوعی از 4 راس گاومیش نر جمع آوری و پس از ارزیابی اولیه و داشتن کیفیت مناسب در دو رقیق کننده بایوکسل و آندرومد به میزان 60 میلیون در هر میلی لیتر رقیق شدند. نمونه های رقیق شده تا دمای 4 درجه سانتی گراد سرد گردیده و سپس در پایوت های 5/0 میلی لیتری پر شدند. در هر رقیق کننده نیمی از پایوت ها پس از چهار ساعت و نیمی پس از 20 ساعت زمان تعادل منجمد گردیدند. از هر رقیق کننده پس از هر زمان تعادل (قبل از انجماد) دو پایت تا 37 درجه سانتی گراد گرم شده و سپس از لحاظ تحرک اسپرم ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه های منجمد نیز ابتدا برای مدت 45 ثانیه در آب 37 درجه سانتی گراد ذوب و سپس مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحرک اسپرم ها با استفاده از سیستم آنالیز کامپیوتری اسپرم (casa) ارزیابی و پارامترهای تحرکی اسپرم شامل vcl، vap، vsl، alh، bcf، lin و str محاسبه گردیدند. با استفاده از این پارامترها اسپرم ها به چهار رده a (متحرک با حرکت پیشرونده)، b (متحرک بدون حرکت پیشرونده)، c(دارای حرکت کتد) و d (بدون حرکت) تقسیم شدند. پس از طی زمان تعادل و قبل از انجماد تمامی پارامترهای سرعتی اسپرم (vap,vsl و vcl) در بایوکسل نسبت به آندرومد و در ساعت تعادل 4 نسبت به زمان تعادل 20 بطور معنی داری بیشتر است. در پارامترهای مربوط به الگوی حرکتی اسپرم ها (str و lin) نیز هرچند در بین دو زمان تعادل اختلاف معنی دار وجود نداشت ولی هر دوی این پارمترها در رقیق کننده بایوکسل بطور معنی داری بیشتر از آندرومد بود. درصد اسپرم های دارای حرکت پیشرونده (رده a) نیز در منی رقیق شده در بایوکسل بیشتر از آندرومد و در زمان تعادل 4 ساعت بیشتر از 20 ساعت بود. در نمونه های منجمد و ذوب شده میانگین vsl اسپرم ها در بایوکسل بطور معنی داری بیشتر از آندرومد بود ولی در سایر سایر پارامترها تفاوت معنی داری بین منی منجمد شده در بایوکسل و آندرومد مشاهده نگردید. از لحاظ تاثیر زمان تعادل نیز پارامترهای سرعتی (vap,vsl, vcl) در اسپرم هایی که پس از 4 ساعت زمان تعادل منجمد شده بودند بطور معنی داری بیشتر از اسپرم هایی بود که پس از 20 ساعت زمان تعادل منجمد شده بودند. اسپرم های رده a در منی منجمد شده در بایوکسل بطور معنی داری بیشتر از منی منجمد در آندرومد و در نمونه های منجمد شده پس از 4 ساعت زمان تعادل بیشتر از نمونه های منجمد شده پس از 20 ساعت زمان تعادل بود. در صورتیکه درصد اسپرم های رده b در گروه بایوکسل کمتر از آندرومد و در گروه 4 ساعت زمات تعادل بیشتر از گروه 20 ساعت بود. بر اساس نتایج این تحقیق کیفیت تحرک قبل و بعد از انجماد اسپرم ها درمنی رقیق شده در بایوکسل بهتر از آندرومد و بود و در زمان تعادل 4 ساعت بهتر از زمان تعادل 20 ساعت بود. کلمات کلیدی : بایوکسل، آندرومد، زمان تعادل، گاومیش، کاسا
زینب محسنی بابک عبدالهی مندولکانی
papaver از بزرگترین و مهمترین جنس خانواده ی papaveraceae با بیش از 80 گونه می باشد. دو گونه ی p. bracteatum با دارا بودن تبائین فراوان و p. somniferum با برخورداری از انواع آلکالوئید از اهمیت دارویی ویژه ای برخوردار هستند. در این تحقیق تنوع دو گونه ی مذکور با استفاده از صفات کاریوتیپی و نشانگرهای issr مورد ارزیابی قرار گرفت. برای هر گونه ویژگی های کاریوتیپی شامل طول کروموزوم، طول بازوهای بلند و کوتاه، نسبت بازوها و طول نسبی هر کروموزوم اندازه گیری شد. همچنین جهت تعیین وضعیت تقارنی کروموزوم ها، پارامترهای مرتبط با سنجش تقارن محاسبه گردید. نتایج نشان دادند هر دو گونه دیپلوئید بوده، اما تعداد کروموزوم های پایه بین دو گونه متفاوت بوده بطوریکه p. bracteatum دارای 7x= و p. somniferum دارای 11x= می باشد. فرمول کاریوتیپی در گونه ی p. bracteatum بصورت m5sm+2 و در گونه ی p. somniferum بصورت m1+st1+sm9 می باشد. براساس جدول دو طرفه یstebbins گونه ی p. bracteatum در کلاس a3 و گونه ی p. somniferum در کلاس b3 قرار می گیرد. بین دو گونه به لحاظ ویژگی های کاریوتیپی و وضعیت تقارن کروموزوم ها تنوع وجود داشت. برای ارزیابی تنوع ژنتیکی در سه جمعیت از دو گونه ی مذکور papaver از 15 آغازگر issr استفاده گردید. 135 مکان قابل امتیازدهی تکثیر گردید که 117 مکان چندشکل بود (6/86%). تعداد مکان های چندشکل تولیدشده از 1 تا 12 می باشد. بیشترین مکان چند شکل توسط آغازگر ubc885 (12 باند) تولید شد. تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که تنوع ژنتیکی قابل ملاحظه ای بین گونه ها (64%) در مقایسه با درون گونه ها وجود دارد. همچنین ضریب شانون (i) و هتروزیگوسیتی مورد انتظار (he) در p. bracteatum بیشتر از p. somniferum محاسبه گردید. تجزیه کلاستر بر مبنای ضریب تشابه جاکارد و روش upgma جمعیت های مربوط به دو گونه را ازهم متمایز نمود. pcoa نتایج مشابهی را نشان داد. نتایج مطالعه نشان داد که تنوع قابل ملاحظه ای در هر دو گونه وجود دارد و می توان از این نشانگرها در راستای حفاظت و اصلاح این گونه ها استفاده نمود.
سرور ارژنگ بابک عبدالهی
گندم نان (triticum aestivum l.) دارای بیشترین سطح زیر کشت و میزان تولید نسبت به سایر غلات در ایران می باشد و به نظر می رسد در طی سال های اخیر با ورود ارقام تجاری و اصلاح شده از میزان تنوع واریته های آن کاسته شده است. در این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 100 لاین گندم نان و روابط خویشاوندی میان آن ها، صفات مورفولوژیک در طی دو سال متوالی با استفاده از روش های آماری چند متغیره ارزیابی گردید. آزمایش های مزرعه ای در هر دو سال در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردیدند. تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که اثر متقابل لاین×سال برای تمامی صفات به استثنای صفات طول ریشک، تعداد سنبلچه در سنبله و تعداد دانه در سنبله معنی دار بود. نتایج حاصل از محاسبه ضرایب تنوع نشان داد که لاین-های مورد بررسی از لحاظ صفات طول ریشک، عملکرد دانه و وزن صد دانه در هر دو سال دارای تنوع بالایی بودند. همبستگی عملکرد دانه با اجزای عملکرد از قبیل صفات وزن سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، تعداد دانه در سنبله و وزن صد دانه در هر دو سال مثبت و معنی دار و با روز تا سنبله دهی منفی و معنی دار بود. در این بررسی جهت ارزیابی تنوع ژنتیکی و گروه بندی لاین ها از روش های آماری چند متغیره شامل تجزیه خوشه ای و تجزیه به مولفه های اصلی به طور مجزا برای سال اول و سال دوم استفاده شد. تجزیه خوشه ای مرکب بر مبنای فاصله اقلیدسی و روش وارد، لاین ها را به چهار گروه مجزا تفکیک نمود. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسه میانگین های صفات، تفاوت معنی داری بین گروه ها از نظر اکثر صفات وجود داشت. نتیجه به دست آمده حاکی از وجود تنوع ژنتیکی بین گروه های مختلف ایجاد شده در بین لاین های گندم بر مبنای صفات مورفولوژیک می باشد و بنابراین می توان از متفاوت ترین و پرمحصول ترین لاین ها در برنامه های دورگ گیری استفاده نمود. بر اساس تجزیه به مولفه های اصلی، پنج مولفه اول بیش از 89/77 درصد از تغییرات کل داده ها را توجیه نمود. مولفه اول، دارای همبستگی مثبت بسیار معنی داری با عملکرد و اجزای آن بود. نتایج به دست آمده از تجزیه خوشه ای و تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که در بیشتر موارد گروه بندی ارائه شده توسط این دو روش با یکدیگر هماهنگ بوده و گروه-بندی یکسانی بین ارقام ایجاد کرده اند. برای این که بتوان تصویر واضحی از وضعیت تنوع ژنتیکی در لاین های گندم نان به دست آورد پیشنهاد می شود که از هر دو روش به طور همزمان استفاده گردد.
سحر بابایی فرهاد فرخی اردبیلی
مورفولوژی غیر طبیعی اسپرم یکی از نشان دهنده های مهم کاهش باروری می باشد. با استفاده از سیستم casa می توان مورفومتری اسپرم را با سرعت و دقت بیشتری انجام داد. دقت مورفومتری اسپرم توسط casa تحت تأثیر روش های آماده سازی اسپرم ها قرار دارد. مطالعه حاضر با اهداف زیر انجام گرفت.: 1-ارزیابی تأثیر نوع رنگ آمیزی(دیفکوئیک، هماتوکسیلین) بر ابعاد سر اسپرم گاومیش 2- ارزیابی تأثیر نوع رقیق کننده (بدون رقیق کننده، بایوکسل و آندرومد) بر ابعاد سر اسپرم گاومیش 3- بررسی اثر انجماد بر ابعاد اندازه گیری شده اسپرم گاومیش 4- مقایسه ابعاد سر بین اسپرم های زنده و مرده. در مرحله اول و دوم نمونه های منی از 4 رأس گاومیش با استفاده از واژن مصنوعی جمع آوری شده و پس از رقیق سازی به وسیله محلول pbs، بایوکسل و آندرومد با روش دیفکوئیک و هماتوکسیلین رنگ آمیزی شدند. مورفومتری اسپرم ها با میکروسکوپ متصل به casa (sperm 2.1, video test, russia) و با بزرگنمایی× 100 انجام گرفت. از نمونه منی هر گاومیش حداقل 100 اسپرم توسط نرم افزار شناسایی شده و پارامترهای مختلف سر آنها شامل میانگین طول(mµ)، عرض(mµ)، عدم تقارن(rel.unit)، کشیدگی سر(rel.unit)، بیضوی بودن سر(rel.unit) محاسبه گردید. در مرحله اول آزمایش ارزیابی ابعاد مورفومتریکی سر اسپرم نشان داد که اختلاف معنی داری در بین روش های رنگ آمیزی وجود دارد(p<0.05). بزرگترین ابعاد سر در اسپرم های رنگ آمیزی شده با دیفکوئیک و کمترین آن در اسپرم های رنگ آمیزی شده با هماتوکسیلین مشاهده گردید. در مرحله دوم آزمایش، ارزیابی ابعاد مورفومتریکی سر اسپرم نشان داد که هیچ گونه اختلاف معنی داری بین رقیق کننده ها وجود ندارد(p>0.05). در مرحله سوم آزمایش نمونه های منی بعد از جمع آوری ابتدا 20 ساعت زمان تعادل را در رقیق کننده بایوکسل و آندرومد طی کردند سپس منجمد شدند. نمونه های منجمد، ذوب شده و با دو روش رنگ آمیزی(دیفکوئیک و هماتوکسیلین) رنگ آمیزی شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی ابعاد مورفومتریکی سر اسپرم نشان داد که انجماد اثر معنی داری بر مورفومتری سر اسپرم گاومیش ندارد(p>0.05). در مرحله چهارم آزمایش، نمونه های منی بعد از جمع آوری در رقیق کننده بایوکسل رقیق شده و بعد از طی کردن 20 ساعت زمان تعادل منجمد شدند. نمونه های منجمد شده ذوب گردیده و با رنگ ائوزین-نگروزین رنگ آمیزی شدند. مورفومتری اسپرم ها با میکروسکوپ متصل به casa به صورت غیر اتوماتیک توسط کالیبراسیون نرم افزار انجام گرفت. ارزیابی ابعاد مورفومتریکی سر اسپرم نشان داد که اختلاف معنی داری بین سر اسپرم های زنده و مرده وجود دارد(p<0.05).
پریسا صوفی حسن ملکی نژاد
این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات عصاره هیدروالکلی گل و برگ شبدر قرمز بر روی پارامترهای زنده مانی، تحرک، سلامت غشا سیتوپلاسمی اسپرم، ظرفیت آنتی اکسیدانی سلول اسپرم و نیتریک اکساید تولیدی توسط سلول اسپرم قوچ انجام گرفت. نمونه های منی از 4 راس قوچ قزل بوسیله مهبل مصنوعی جمع آوری شد و پس از مخلوط کردن مورد استفاده قرار گرفت. ارزیابی تحرک اسپرم با استفاده از سیستم computer assisted sperm analyzer (casa)، درصد اسپرم های زنده با استفاده از رنگ آمیزی ائوزین-نگروزین، سلامت غشا سیتوپلاسمی (درصد اسپرمهای با دم پیچیده) با استفاده از تست hypoosmotic swelling test (host)، ظرفیت آنتی اکسیدانی با استفاد از روش frap و نیتریک اکساید (no) تولیدی با استفاده از روش gress انجام گرفت. برای بررسی پارامترهای مذکور نمونه های منی پس از رقیق سازی بوسیله رقیق کننده تریس-زرده تخم مرغ حاوی غلظت های مختلف عصاره برگ و گل شبدر قرمز (0(کنترل)، 5/0، 1 و 2 %) در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شد و در 5 زمان مختلف (0، 24، 48، 72 و 96 ساعت) مورد اریابی قرار گرفت. برای بررسی frap و no از پلاسمای منی استفاده شد. no تولیدی در اثر عصاره گل 2% در ساعت صفر بیشترین مقدار را دارد و با گذشت زمان کاهش می یابد همچنین در همه زمان ها بجز ساعت 48 و 72 نسبت به سایر غلظت ها بیشترین مقدار را نشان می دهد. غلظت 2% عصاره برگ در همه زمان ها بجز ساعت 96 منجر به تولید بیشترین مقدار no شد. frap در هر سه غلظت عصاره گل نسبت به کنترل بالاتر است، همچنین غلظت 1 و 2 درصد عصاره برگ هم بیشترین مقدار را نسبت به کنترل نشان می دهد. مقدار همه پارامترهای حرکتی بجز bcf، زنده مانی و host با افزایش زمان نسبت به ساعت صفر کاهش یافت، همچنین با افزایش غلظت هر دو عصاره برگ و گل کاهش در پارامترهای فوق مشاهده شد. بر اساس نتیجه این تحقیق اثر مضر عصاره برگ و گل شبدر قرمز روی پارامترهای تحرک، زنده مانی و سلامت غشا سیتوپلاسمی اسپرم قوچ کاملا مشهود است. بطوریکه عصاره برگ و گل شبدر قرمز توانایی رقیق کننده تریس-زرده تخم مرغ را در نگهداری اسپرم قوچ در دمای 4 درجه سانتیگراد کاهش داد.
علیرضا مرادی حسن ملکی نژاد
چکیده: تحقیق حاضر به منظور ارزیابی اثر اضافه کردن ژل رویال به رقیق کننده زرده تخم مرغ- تریس در نگهداری اسپرم قوچ بصورت مایع و در دمای یخچال انجام گرفت. برای این منظور نمونه منی از 4 راس قوچ قزل جمع آوری و پس از ارزیابی اولیه و داشتن کیفیت مطلوب، با هم مخلوط شدند. نمونه منی مخلوط به 5 قسمت تقسیم شده و هر قسمت با رقیق کننده زرده تخم مرغ- تریس بدون ژل رویال (کنترل) و یا حاوی 5/0%، 1% ، 5/1% و 2% ژل رویال به نسبت یک به سه رقیق شدند. نمونه های رقیق شده در دمای 4 درجه سانتی گراد نگهداری شده و در ساعات صفر، 24، 48، 72، 96 و 120 از لحاظ سلامت غشای پلاسمایی و کیفیت تحرک اسپرم مورد ارزیابی قرار گرفتند. سلامت غشای پلاسمایی با روشhost و تحرک اسپرم ها نیز توسط سیستم آنالیز کامپیوتری (casa) تعیین گردید. بر اساس نتایج بدست آمده میزان سلامت غشای پلاسمایی اسپرم های نگهداری شده در حضور ژل رویال بطور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. هرچند بین غلظت های مختلف ژل رویال اختلاف معنی داری وجود نداشت. تمامی پارامترهای مربوط به سرعت حرکت اسپرم (vcl، vsl و vap) در منی رقیق شده حاوی 5/0%، 1% و 5/1% ژل رویال بطور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود ولی گروه حاوی 2% ژل تفاوت معنی داری با گروه کنترل مشاهده نگردید. بطور کلی با توجه به نتایج این تحقیق اضافه کردن ژل رویال به رقیق کننده زرده تخم مرغ – تریس (تا 5/1%) می تواند باعث بهبود کیفیت اسپرم در هنگام نگهداری بصورت مایع در دمای یخچال گردد. واژگان کلیدی:اسپرم-رقیق کننده تریس-ژل رویال-قوچ قزل
سعیده غلامزاده خویی ایرج برنوسی
رتروترنسپوزون ها عناصر متحرک رایج در ژنوم گیاهان بوده که گستردگی، توزیع یکنواخت و قابلیت جابه جایی، استفاده از آن ها را به عنوان نشانگرهای مولکولی ایده آل می سازد. در این مطالعه نشانگرهایirap و remap، جهت مطالعه تنوع ژنتیکی درون و بین جمعیتی 88 فرد خربزه (cucumis melo l.) از 11 جمعیت مختلف (8 گیاه از هر جمعیت)، و برخی هیبریدها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که خانواده های رتروترنسپوزونی مورد استفاده در ژنوم خربزه از لحاظ جابه جایی فعال می باشند. در کل با استفاده از 5 ترکیب آغازگری irap و 15 ترکیب آغازگریremap به ترتیب 94 و 262 مکان ژنتیکی تکثیر شد که تعداد مکان های چندشکل برای آغازگرهای irap و remap به ترتیب برابر 90 و 244 بود. مقایسه تعداد مکان های چندشکل، هتروزیگوسیتی موردانتظار (he)، تعداد آلل های موثر (ne) و شاخص شانن (i)، برای خانواده های رتروترنسپوزونی native و non-nativeنشان داد که تفاوت چندانی بین این دو وجود ندارد که نشان می دهد رتروترنسپوزون های non-native در ژنوم خربزه فعال هستند. آزمون مانتل بین ماتریس های فاصله irap و remap معنی دار نبود (26/0=r)، بنابراین تجزیه کلاستر جمعیت ها بر اساس نشانگرهای irap+remap، جمعیت های مورد مطالعه را در 5 گروه قرار داد. فاصله ژنتیکی بین جمعیت ها از 102/0 (خاقانی مادری و جلالی 87) تا 246/0 (زیوری شاهرود و مینو) متغیر بود و میانگین آن برابر 174/0 بود. تجزیه واریانس مولکولی، تنوع ژنتیکی زیادی را در درون جمعیت ها (67 درصد) نسبت به بین جمعیت ها (33 درصد) نشان داد. میانگین هتروزیگوتی جمعیت ها نیز از 147/0 (زیوری شاهرود) تا 233/0 (هیبریدها) متغیر بود و میانگین آن برابر 171/0 بود. تجزیه کلاستر بر اساس 334 نشانگر چندشکل irap و remap و ضریب فاصله ژنتیکی nei و الگوریتم upgma، 100 فرد خربزه را به پنج گروه اصلی تقسیم کرد که افراد مربوط به گروه های مختلف می توانند به عنوان والدین تلاقی در برنامه های اصلاحی خربزه مورد استفاده قرارگیرند.
راهله نوروزی قره تپه امیر فیاض مقدم
به منظور بررسی ساختار و تنوع ژنتیکی 77 فرد از 8 توده مختلف گیاه دارویی کلپوره (teucrium polium l.) از نشانگر های issr استفاده شد. 18 آغازگر مورد استفاده 198 مکان قابل امتیازبندی تولید نمودند که از این تعداد 184 مکان در بین و درون جمعیت ها چند شکل بودند. آغازگرهای 816، 880 و ubc836 بیشترین تعداد مکان را تولید نمود. کمترین درصد چند شکلی مربوط به آغازگر های 808 و ubc834 (80 درصد) بود. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه ای به روش upgma مبتنی بر ضرایب فاصله ژنتیکی نی، جمعیت ها را در سه گروه اصلی قرار داد. بیشترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت های مهریز یزد و بافق یزد (234/0) و کمترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت های مهریز یزد و بوشهر (076/0) بود. متوسط میانگین هتروزیگوسیتی در جمعیت های مورد مطالعه 239/0 و از 203/0 ( توده خوربیابانک اصفهان) تا 268/0( h2 ارومیه) متغیر بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی (amova)، تنوع ژنتیکی بالایی را در درون جمعیت ها (77 درصد) در مقایسه با بین جمعیت ها (23 درصد) نشان داد تجزیه خوشه ای بر اساس روش upgma مبتنی بر ضریب تشابه dice ژنوتیپ های مورد مطالعه را در سه گروه اصلی قرار داد. جمعیت ها یا افراد از گروه های مختلف می تواند به طور بالقوه به عنوان والدین تلاقی در برنامه های اصلاحی کلپوره استفاده شوند. همچنین نتایج نشان داد که نشانگرهای issr ابزار مناسبی برای تمایز و گروه بندی جمعیت های مختلف گیاه کلپوره می باشند.
نادر عیوض نژاد ایرج برنوسی
به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی و مکان یابی qtlهای مربوط به عملکرد دانه و صفات مرتبط با آن، 72 لاین اینبرد نوترکیب (rils) حاصل از تلاقی بین pac2 و rha266 در مزرعه تحقیقات کشاورزی هنرستان کشاورزی ارومیه در سال زراعی 1390 مورد ارزیابی قرار گرفتند. طرح مورد استفاده لا تیس مستطیل 9×8 با دو تکرار بود. نتایج تجزیه واریانس برای تمام صفات مورد مطالعه معنی دار بود. در بین صفات مورد بررسی بیشترین ضریب تغییرات مربوط به عملکرد تک بوته (42/23) و کمترین آن مربوط به طول ساقه (45/2) و درصد مغز دانه (33/7) بود. بیشترین وراثت پذیری مربوط به طول دمبرگ (989/0) و کمترین آن مربوط به عملکرد تک بوته (521/0) بود. بیشترین ضریب همبستگی بین صفات بین طول برگ و عرض برگ (**923/0) و بین عرض دانه و وزن صد دانه (900/0) به دست آمد. تجزیه خوشه ای به روش ward 72 ژنوتیپ را در مورد صفات زراعی و خصوصیات دانه به ترتیب در شش و شش گروه طبقه بندی کرد. تفاوت بین میانگین لاین های اینبرد نوترکیب و میانگین والدین برای صفات مطالعه شده معنی دار نبود. بازده ژنتیکی که نشان دهنده تفاوت بین میانگین %10 از بهترین rilها و میانگین والدین بود، برای بیشتر صفات معنی دار به دست آمد. تجزیه qtl با استفاده از نقشه پیوستگی آفتابگردان که اخیرا توسط 191 نشانگر ssr و با درجه اشباع یک نشانگر در 8/3 سانتی مورگان و ژن های مقاوم به خشکی بسط داده شده است، صورت گرفت. مهمترین qtl مربوط به عملکرد دانه روی گروه لینکاژی 17 شناسایی شد که 13/1درصد از واریانس فنوتیپی (r2) را توجیه کرد. بیشتر qtlهای شناسایی شده برای عملکرد دانه و qtlهای ظاهرشده برای تعدادی از صفات آگرومورفولوژیک و خصوصیات دانه هم جایگاه بودند که همبستگی فنوتیپی موجود بین صفات را تایید می کند. نشانگرهای ors169، ors342و ssl20-1 با qtlهای کنترل کننده عملکرد تک بوته، قطر بذر، عرض بذر، طول بذر، وزن صد دانه هم جایگاه بودند. نشانگرهای hmbpp و ors169 با qtlهای کنترل کننده تعداد برگ، طول دمبرگ، قطر طبق و عملکرد تک بوته هم جایگاه بودند. شناسایی qtlهای موثر و نشانگرهای نزدیک آن در چند صفت و انتقال آن به درون یک زمینه ی ژنتیکی مناسب می تواند باعث افزایش کارایی گزینش به کمک نشانگر و پیشبرد برنامه های اصلاحی شود.
نگار عطایی ایرج برنوسی
این پژوهش، با هدف تعیین پارامترهای ژنتیکی صفات میانگین وزن تخم مرغ ،تعداد تخم مرغ های تولیدی،وزن بدن در بلوغ جنسی و سن بلوغ جنسی درمرغان بومی استان اذربایجان غربی انجام گرفته است. در این تحقیق از تعداد 6166 داده مربوط به چهار نسل مرغ های بومی اذربایجان غربی که از سال 1382 تا 1388 در ایستگاه اصلاح نژاد مرغ بومی استان آذربایجان غربی واقع در شهرستان ارومیه رکورد برداری شده بود، استفاده گردید. صفات مورد بررسی، با مدل دام تک صفتی و چند صفتی، تجزیه و تحلیل شده و وراثت پذیری، همبستگی های بین صفات و ارزش های اصلاحی به روش حداکثر درست نمایی محدود شده بی نیاز از مشتق، (dfreml) برآورد گردید. وراثت پذیری صفات وزن بدن در بلوغ جنسی، سن بلوغ جنسی، میانگین وزن تخم مرغ و تعداد تخم مرغ ، با روش مدل دام تک صفتی، به ترتیب برابر 69/0±17/0، 06/0±23/0، 009/0±14/0و04/0±14/0 ودرحالت چند صفتی به ترتیب 13/0±17/0، 03/0±21/0، 01/0±15/0 و03/0±13/0 به دست امد. همبستگی ژنتیکی سن بلوغ جنسی با وزن بدن در بلوغ جنسی، تعداد تخم در یک دوره تولید، میانگین وزن تخم مرغ، و وزن بدن در بلوغ جنسی با تعداد تخم مرغ ، میانگین وزن تخم مرغ و همچنین، تعداد تخم مرغ با میانگین وزن تخم مرغ به ترتیب 2191/0، 9205/0- ، 2474/0، 1849/0- ، 3570/0 و3993/0- براورد گردید.
مریم حسینی مراد جعفری
پیش تیمارها برای تغییر مسیر گامتوفیتی دانه گرده به سمت مسیر اسپوروفیتی برای رویان زایی میکروسپور در شرایط in vitro، ضروری می باشند. استفاده از پیش تیمارها منجر به تولید بیش از حد گونه های فعال اکسیژن (ros) در داخل سلول شده و با ایجاد تنش اکسیداتیو مرگ سلول را به دنبال دارد و دفاع آنتی اکسیدان سلول های گیاهی را در مقابل آسیب های اکسیداتیو محافظت می کند. در این مطالعه، اثر ویتامین ها و اسیدآمینه دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بر میزان رویان زایی میکروسپور کلزا (brassica napus l.) رقم pf7049.5 مورد بررسی قرار گرفت. سطوح مختلف آسکوربیک اسید ( mg/l200 و100 و50 و20 و10 و5 و0)، به تنهایی و همچنین آلفا-توکوفرول با سطوح مختلف ( mg/l200 و100 و50 و20 و10 و5 و0) در دو پیش تیمار دمایی (دمای c°30 برای 15 روز و دمای c°5/32 برای دو روز و به دنبال آن 13 روز با دمای c°30 در تاریکی) انجام گرفت. به علاوه ترکیب گلوتاتیون ( mg/l100 و50 و10 و0) با آسکوربیک اسید ( mg/l10 و5)، ترکیب سطوح مختلف آسکوربیک اسید با آلفا-توکوفرول ( mg/l50 و10 و5) در دمای c°30 مورد ارزیابی قرار گرفت. مطالعه دیگری با ویتامین های گروه b شامل b2 با سطوح مختلف ( mg/l5 و1 و5/0 و2/0 و1/0 و05/0 و0)، b5 ( mg/l5 و 1و5/ 0و2/0 و1/0 و05/0 و0)، b12 ( mg/l1 و5/0 و1/ 0و05/ 0و01/ 0و005/0 و0) بر میزان رویان زایی صورت گرفت. میزان رویان زایی به طور معنی داری با استفاده از mg/l10 آسکوربیک اسید در مقایسه با کنترل (تقریباً دو-برابر) افزایش یافت. سطوح mg/l10و 5 آلفا-توکوفرول (25/312-314 رویان) در دمای c°30 افزایش معنی داری در میزان رویان زایی نشان داد. سطح mg/l50 آلفا-توکوفرول در ترکیب سطوح آسکوربیک اسید ( mg/l10 و5) به طور معنی داری میزان رویان زایی (25/308-5/327) را افزایش داد. علاوه بر این، با mg/l10 گلوتاتیون در مقایسه با شاهد افزایش معنی داری در رویان زایی میکروسپور (322 رویان) مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصل، رویان زایی میکروسپور می تواند به وسیله ترکیب مناسبی از آسکوربیک اسید، آلفا-توکوفرول، گلوتاتیون بهبود یابد وقتی ترکیب مناسب و پیش تیمار دمایی مناسب انتخاب شده باشد. b2 در سطح mg/l05/0 به طور معنی داری (با افزایش 20%) میزان رویان زایی را بهبود بخشید و همچنین b5 در سطوح mg/l05/0و 1/0 میزان رویان زایی (25/396-415 رویان) به طور معنی داری افزایش یافت. در حضور b12 هیچ تفاوت معنی داری بر افزایش میزان رویان زایی نشان نداد. نتایج این تحقیق نشان داد که با استفاده از غلظت مناسب اسیدآمینه و ویتامین ها به طور قابل توجهی می توان میزان رویان زایی در کشت میکروسپور رقم pf7049.5 کلزا را افزایش داد. کلمات کلیدی: کلزا، رویان زایی میکروسپور، آنتی اکسیدان ها، پیش تیمار حرارتی، ویتامین های گروه b،
صغری عباس زاده حسن ملکی نژاد
تحقیق حاضر به منظور ارزیابی اثرات اضافه کردن 17بتا-استرادیول و آلفا-زرالینول به رقیق کننده تریس-زرده تخم مرغ در نگهداری اسپرم قوچ بصورت مایع و در دمای یخچال انجام گرفت. برای این منظور نمونه منی از 4 راس قوچ قزل جمع آوری و پس از ارزیابی اولیه از لحاظ حجم، غلظت، رنگ و حرکت توده ای با هم مخلوط شدند و به 7 قسمت تقسیم شده و هر قسمت با رقیق کننده تریس-زرده تخم مرغ بدون ترکیبات استروژنی (کنترل) و یا حاوی 100 پیکو مولار، 100نانومولار و 100میکرومولار آلفا زرالینول و یا 17بتا-استرادیول رقیق شدند. نمونه های رقیق شده دریخچال (دمای 4 درجه سانتی گراد) نگهداری شده و در ساعات صفر، 24، 48، 72 و 96 از لحاظ سلامت غشای پلاسمایی و کیفیت تحرک اسپرم، قدرت زنده مانی اسپرم ها (viability)، میزان نیتریک اکساید(no) تولیدی و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (tac) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سلامت غشای پلاسمایی با روشhost و تحرک اسپرم ها نیز توسط سیستم آنالیز کامپیوتری (casa) و قدرت زنده مانی اسپرم ها با استفاده از رنگ آمیزی ائوزین - نگروزین تعیین گردید. برای سنجش no از روش griess و برای تعیین میزان ظرفیت آنتی اکسیدانتی تام (tac) از روش farpاستفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده، کاهش معنی داری در اکثر پارامترهای تحرکی اسپرم کل بجز (lin وbcf)، اسپرم های متحرک، اسپرم های با حرکت پیشرونده، درصد سلامتی غشای پلاسمایی اسپرم، درصدزنده مانی، درصد اسپرم های متحرک و درصد اسپرم های با حرکت پیشرونده، در محیط حاوی 100میکرومول آلفا-زرالینول در مقایسه با گروه بدون ترکیبات استروژنی (کنترل) مشاهده شد. میزان نیتریک اکساید تولیدی در بین غلظت های مختلف استرادیول و آلفا-زرالنول و در بین زمان های مختلف تفاوت معنی داری با یکدیگر و با گروه کنترل نداشتند. ظرفیت آنتی اکسیدانی بصورت وابسته به غلظت و زمان در گروههای حاوی غلظت های مختلف آلفا-زرالینول و 17بتا-استرادیول اختلاف معنی داری داشتند. بطور کلی با توجه به نتایج این تحقیق اضافه کردن آلفا-زرالینول به میزان بیشتر از 100میکرومول به رقیق کننده تریس-زرده تخم مرغ باعث کاهش کیفیت اسپرم قوچ، در هنگام نگهداری بصورت مایع در دمای یخچال گردید در صورتیکه استرادیول چنین تاًثیری نداشت.
معصومه فرخ نیا حامد دولتی بانه
رتروترنسپوزون ها فراوانترین و رایج ترین عناصر جابجا شونده در ژنوم یوکاریوت ها هستند. به علت گستردگی، پوشش ژنومی و چند شکلی درجی بالای این عناصر در ژنوم گیاهان استفاده از آن ها به عنوان نشانگرهای مولکولی بسیار مناسب است. به منظور بررسی فعالیت خانواده های رتروترنسپوزونیtvv1، edel، vine1، gentilو huben، نسخه مرجع هر عنصر از بانک های اطلاعاتی ذخیره و با استفاده از ابزارهای بیوانفورماتیک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که رتروترنسپوزون tvv1 قدیمی ترین عنصردر بین خانواده های مورد مطالعه می باشد. سپس آغازگرهای مناسب براساس نواحی ltr این عناصر طراحی و در قالب نشانگرهای irap و remap جهت مطالعه تنوع ژنتیکی 67 رقم انگور (vitis vinifera l.) مورد استفاده قرار گرفت. از بین خانواده های رتروترنسپوزونی مورد استفاده در ژنوم انگور، آغازگرtvv1 هم به صورت منفرد و هم ترکیبی الگوی باندی چند شکل و قابل امتیازدهی تولید نمود. در کل 103 مکان با استفاده از 2 آغازگر منفرد irap و 13ترکیب آغازگری remap تولید شدکه از این تعداد، 83 مکان (58/80 درصد) چند شکل بودند. میزان هتروزیگوسیتی (he) برای آغازگرها از صفر (آغازگرgentil-a7) تا 38/0 (آغازگر tvv1-808) متغیر بود. میانگین هتروزیگوسیتی کل ارقام 27/0 بود. دامنه ضرایب تشابه ژنتیکی بین ارقام از57/0 (رقم h6 با دسترچین) تا 1 (رقم رشه اصل با سیاه معمولی) متغیر و میانگین آن 78/0 بود. تجزیه خوشه ای بر اساس ضریب تشابهdice و الگوریتم upgma ارقام مورد مطالعه را در 6 گروه اصلی قرار داد، و ارقام زراعی و نمونه های وحشی را از هم متمایز نمود هر چند که در گروه انگورهای زراعی چند ژنوتیپ انگور وحشی نیز قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که نشانگرهای مبتنی بر خانواده-های رتروترنسپوزونی مورد استفاده به ویژه tvv1 می توانند به عنوان نشانگر مولکولی برای مطالعات نقشه یابی و تنوع ژنتیکی در برنامه های اصلاحی انگور مورد استفاده قرار گیرند
بهروز والایی ایرج برنوسی
به منظور مطالعه تغییرپذیری، توارث پذیری، همبستگی و تنوع ژنتیکی صفات کمی در لاین های محلی گوجه فرنگی (solanum lycopersicon mill.)، یک آزمایش مزرعه ای در بهار سال 1392 با 102 ژنوتیپ به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. هر کرت شامل یک ردیف 3 متری با فاصله ردیف 120 سانتیمتر و فاصله بوته 50 سانتیمتر بود. تغییرپذیری قابل توجهی برای 13 صفت از 16 صفت کمی مورد مطالعه با تجزیه واریانس داده ها مشاهده شد. بیشتر صفات مرتبط با عملکرد، ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی بالا و توارث پذیری متوسط نشان دادند. شکاف وسیع بین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی این صفات ، حاکی از تأثیر بالای محیط بر روی آن ها است. عملکرد میوه در بوته با تعداد میوه در بوته و متوسط وزن میوه همبستگی مثبت بسیار معنی دار داشت که حاکی از امکان بهبود عملکرد میوه بر اساس گزینش برای این صفات است، از این رو، در برنامه های به-نژادی بهبود عملکرد ، باید به آنها اهمیت داده شود.
رخساره رحمانی اصل بابک عبدالهی مندولکانی
گندم نان ((triticum aestivum l. به عنوان اولین غله و مهم¬ترین گیاه دنیا شناخته می شود و به طور وسیع درالگوی مصرف 75 درصد ازجمعیت جهان قراردارد .به منظور بررسی تنوع مورفولوژیکی و تعیین همبستگی¬ بین عملکرد دانه و برخی از صفات مورفولوژیک در لاین¬های گندم، 99 لاین که از نقاط مختلف ایران جمع¬آوری شده بودند در قالب یک طرح بلوک¬ کامل تصادفی با 3 تکرارمورد ارزیابی قرار گرفتند. با استفاده از تجزیه خوشه¬ای و بر اساس صفات مورفولوژیک 99 لاین گندم نان در 4 گروه اصلی قرار گرفتند. ضریب همبستگی بین عملکرد دانه و بیشتر صفات مورد مطالعه مثبت و معنی¬دار بود. هم¬چنین، تنوع ژنتیکی 97 لاین و 50 رقم گندم نان با استفاده از 20 مکان ssr بررسی شد. از20 جفت آغازگر ssr، 19 آغازگر بین گیاهان چند¬شکلی نشان دادند. در مجموع 61 آلل در 149 لاین و رقم مشاهده شد. تعدا آلل در هر لوکوس بین 1 (xgwm 44) تا 7 (47xgwm) متغیر و میانگین آن 40/3 بود. بیشترین مقدار میانگین هتروزیگوسیتی مورد انتظار (70/0) و مشاهده شده (86/0) و هم¬چنین بیشترین میزان شاخص اطلاعاتی شانون (2/1) مربوط به مکان¬های ssr، xgwm149 و xgwm160 بود. میانگین مقادیر هتروزیگوسیتی مورد انتظار (he)، مشاهده شده (ho) و شاخص شانون (i) به ترتیب برای ارقام 46/0، 39/0، 75/0 و برای لاین¬ها 48/0، 42/0، 82/0 بود. تجزیه خوشه¬ای بر اساس 19 مکان ssr، به روش upgma و ضرایب تشابه تطابق ساده، 149 لاین و رقم را در 5 گروه اصلی قرارداد. تنوع ژنتیکی نسبتا بالا در ارقام مورد مطالعه شاید به این دلیل است که ارقام و لاین¬¬ها از مناطق مختلف جغرافیایی ایران است. ارقام و لاین¬هایی که در گروه¬های مختلف قرار گرفتند می¬توانند در برنامه¬های بعدی گندم بطور بالقوه به عنوان والدین تلاقی در نظر گرفته شوند.
نشمیل مرزنگ بابک عبدالهی مندولکانی
رتروترنسپوزون ها عناصر متحرک رایج در ژنوم گیاهان بوده که گستردگی، توزیع یکنواخت و قابلیت جابه¬جایی، استفاده از آن ها را به عنوان نشانگرهای مولکولی ایده آل می سازد. در این مطالعه نشانگرهایirap و remap، مبتنی برخانواده¬های رتروترنسپوزونی ltr دار (گندم و جو) جهت مطالعه تنوع ژنتیکی 94 لاین و رقم بومی گندم دوروم (triticum turgidum l.) مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشتر خانواده¬های رتروترنسپوزونی در ژنوم گندم دوروم به لحاظ انتقالی فعال می¬باشند. در کل 204 مکان با استفاده از 6 آغازگر irap و 15 آغازگر remap تولید شد. متوسط تعداد مکان¬های چند شکل برای آغازگرهای irapو remap به ترتیب 5 و 8/4 بود. درصد چندشکلی برای آغازگرهای irap و remap به ترتیب 64/47 درصد و 53 درصد بود. میانگین هتروزیگوسیتی مورد انتظار (he)، تعداد الل¬های موثر (ne) و شاخص شانن برای نشانگرهای remap نسبت به نشانگرهای irap اندکی بالاتر بود. میزان هتروزیگوسیتی، شاخص شانون و تعداد آلل¬های موثر در کل جمعیت مورد مطالعه به ترتیب برابر 215/0 و 310/0 و386/1 بود. همبستگی بین ماتریس¬های کوفنتیک حاصل از نشانگرهای irap و remap معنی دار نبود . تجزیه کلاستر بر اساس نشانگرهای irap+remap و ضریب تشابه دایس و الگوریتم complete linkage، 94 ژنوتیپ گندم دوروم را در 9 گروه اصلی قرار داد. افراد مربوط به گروه های مختلف می توانند به عنوان والدین تلاقی در برنامه های اصلاحی گندم دوروم مورد استفاده قرار گیرند.
بهنام ریحانی فرهاد فرخی اردبیلی
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر زمان اضافه کردن گلیسرول، سرد سازی اولیه(انجماد دو مرحله ای) و ارتفاع پایوت ها از سطح ازت مایع بر کیفیت اسپرم قوچ پس از روند انجماد- ذوب انجام گرفت. برای این منظور نمونه منی از 4 راس قوچ قزل (سن 6 سال) جمع¬آوری و پس از ارزیابی اولیه از لحاظ حجم، غلظت، رنگ و حرکت توده ای مناسب با هم مخلوط شدند. نمونه مخلوط منی به دو قسمت مساوی تقسیم گردیدند. قسمت اول در دمای 37 درجه سانتی گراد با رقیق کننده حاوی 5 درصد گلیسرول رقیق شدند (روش یک مرحله ای). قسمت دوم ابتدا با رقیق کننده بدون گلیسرول رقیق شده و پس از کاهش دما به 4 درجه سانتی گراد و قبل از طی زمان تعادل، گلیسرول به میزان 5% به آن اضافه گردید (روش دومرحله ای). پس از طی زمان تعادل نمونه های رقیق شده در پایوت های cc5/0 پر شدند. برای ارزیابی تاثیر انجماد ( یا سردسازی) اولیه، پایوت ها به سه قسمت تقسیم شد. برای سرد سازی اولیه پایوت¬ها ابتدا در محفظه بالایی ظرف انجماد (دمای 25 -تا 35- درجه سانتی گراد) برای سه بازهی زمانی مختلف صفر، 5 و10 دقیقه قرار داده شدند. در مرحله نهایی انجماد هر گروه از پایوت¬ها به دو قسمت تقسیم شده و نیمی از آنها در ارتفاع 5/2 و نیمی دیگر در 5/3 سانتی متری ازت مایع به مدت 10 دقیقه برروی راک انجماد قرار گرفته و سپس در ازت مایع غوطه ور گردیدند. در نهایت از هر تیمار دو پایوت را ذوب و در داخل یک میکروتیوب با هم مخلوط نموده و برای مدت زمانی که آزمایش به طول می انجامید در داخل بن ماری 37 درجه قرار داده شد. برای ارزیابی تحرک از سیستم casa، درصد اسپرم ها زنده از رنگ آمیزی ائوزین-نیگروزین و برای سلامت غشای پلاسمایی اسپرم از host استفاده گردید. در صورت نیاز برای کاهش غلظت اسپرم ها و افزایش دقت casa، برای رقیق سازی بیشتر نمونه ها از همان رقیق کننده مربوطه استفاده می شد. اضافه کردن گلیسرول در دمای 37 و یا 5 درجه سانتی گراد تاثیر معنی داری برروی هیچکدام از پارامترهای اسپرم نداشت (p?0.05). در اسپرم های منجمد شده در ارتفاع cc5/2 از ازت مایع درصد اسپرم های دارای حرکت پیشرونده، درصد اسپرم های زنده و درصد اسپرم های دارای غشای پلاسمایی سالم بیشتر از اسپرم هایی بود که در ارتفاع cm5/3 منجمد شده بودند (p<0.05). در نمونه¬هایی که به روش یک مرحله¬ای رقیق شده بودند درصد کل تحرک، درصد اسپرم های دارای حرکت پیشرونده، درصد اسپرم هایی زنده و درصد اسپرم های با غشای پلاسمایی سالم بیشتر از نمونه های بود که بدون سردسازی اولیه منجمد شده بودند در صورتیکه در روش دو مرحله ای اثر معنی داری مشاهده نگردید. به طور کلی بر اساس نتایج به دست امده از این تحقیق، انجماد منی قوچ در ارتفاع cm5/2 سانتی متر از ازت مایع باعث حفظ بیشتر کیفیت اسپرم ها شده و سردسازی اولیه در دمای 20- تا -30 درجه سانتی گراد به مدت 10 دقیقه در نمونه هایی که به روش یک مرحله ای رقیق شده بودند باعث بهبود کیفیت اسپرم ها می گردد. همچنین اضافه گردن گلیسرول در دمای 37 یا 5 درجه سانتی گراد تاثیری برروری کیفیت اسپرم ها پس اتز انجماد ندارد.
مهدی محمودی مللو منوچهر عالیمهر
اهداف تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر سال و سن گله مادر برروی سن تلفات پیش از هچ و درصد هچ کل وهمچنین ارزیابی تاثیر سال و فصل برروی سن مرگ جنین در تخم مرغ های هچ نشده و نیز برروی درصد هچ کل می باشد. درصد تخم مرغ های بی نطفه، تلفات جنین در سنین مختلف و درصد هچ کل تحت تاثیر سال نبود و در بیشتر پارامترهای مورد نظر نیز اثر متقابل بین سن گله مادر و سال مطالعه وجود نداشت،که در طی دو سال و در تمام فصول سال انجام گرفته است.این تحقیق برای آنالیز ،در جوجه کشی بر روی فرم های مخصوص ثبت می شد و گله ای مختلف در سال و فصول و در سنین متفاوت مورد مقایسه قرار می گرفت.
معصومه عباس زاده حسن ملکی نژاد
هدف از این تحقیق ارزیابی تاثیر افزودن غلظت¬¬های مختلف کوئرستین به رقیق¬کننده تریس- زرده تخم¬مرغ بر روی اسپرم قوچ بود که برای مدت 72 ساعت در دمای c °4 نگهداری شده بودند. برای این منظور از 4 رأس قوچ اکوتیپ قزل با میانگین سن 6 سال .نمونه های منی با توسط واژن مصنوعی جمع آوری گردید. نمونه های منی پس از ارزیابی اولیه از لحاظ حجم، رنگ، غلظت و حرکت توده¬ای و اطمینان از داشتن کیفیت قابل قبول با هم مخلوط شدند. نمونه های مخلوط شده به 4 قسمت تقسیم شد و هر قسمت با رقیق کننده تریس-زرده تخم مرغ با غلظت های 10،20،30 و صفر(کنترل) میکرو مولار کوئرستین رقیق شدند. نمونه های رقیق شده در دمای c °4 نگهداری شده و در ساعات صفر، 24، 48 و 72 مورد ارزیابی قرار گرفتند. درصد اسپرم های زنده با روش رنگ آمیزی ائوزین-نگروزین،سلامت غشای پلاسمایی اسپرم با روش host , کیفیت تحرک اسپرم ها توسط سیستم آنالیز کامپیوتری (casa) تعیین گردید. میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی تام(tac) رقیق کننده پس از جداسازی اسپرم ها با روش frap و میزان آنزیم ldh تولیدی آن با استفاده از کیت مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج به دست آمده کوئرستین موجب افزایش معنی داری درصد اسپرم های زنده، اسپرم های با حرکت پیش رونده، اسپرم های متحرک و اسپرم ها با غشای پلاسمایی سالم گردید(p≤0.05). همچنین کوئرستین باعث افزایش معنی دار ظرفیت آنتی اکسیدانی رقیق کننده و نیز کاهش میزان آنزیم ldh آن شد. بطورکلی بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق اضافه کردن کوئرستین به رقیق کننده تریس-زره تخم مرغ موجب حفظ بیشتر کیفیت اسپرم های قوچ هنگام نگهداری آن بصورت مایع در دمای c °4 می گردد که می تواند ناشی از اثرات آنتی اکسیدانی آن باشد.
خدیجه کاک رش محمد رضایی
به منظور بررسی تأثیر تنش خشکی انتهای فصل بر عملکرد، اجزای عملکرد و برخی ویژگی های فیزیولوژیک گندم نان(triticum aestivum l.)، دو آزمایش مجزا به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار(تحت شرایط آبیاری کامل و شرایط قطع آبیاری در مرحله گلدهی) در سال 1392-1393 در ایستگاه تحقیقاتی کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان میاندوآب اجرا گردید. ژنوتیپ های مورد بررسی شامل پنچ رقم گندم اروم، زارع، میهن، زرین و پیشگام و10 لاین امید بخش گندم نان بودند. مهمترین صفات مورد بررسی شامل عملکرد دانه، اجزاء عملکرد، شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیکی، انتقال مجدد مواد فتوسنتزی و مقدار ماده انتقال یافته بود. نتایج تجزیه داده ها نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر صفات مورد بررسی اختلاف آماری معنی داری در سطح احتمال 5% و 1% وجود داشت قطع آبیاری پس از گلدهی، میانگین صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله، شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیک را به طور معنی داری کاهش داد و باعث افزایش معنی دار میانگین صفات مقدار ماده انتقال یافته در بوته و سهم انتقال مجدد مواد فتوسنتزی در دانه شد بررسی ضرایب همبستگی نشان داد در شرایط تنش کمبود آب، عملکرد دانه با صفات مقدار ماده انتقال یافته(**0/79=r)، سهم انتقال مجددی مواد(*51=r) و شاخص برداشت(*0/52=r) بیشترین همبستگی را داشت در شرایط آبیاری عملکرد دانه با عملکرد بیولوژیک(**0/96=r)، مقدار ماده انتقال یافته(*0/51=r)، سهم انتقال مجددی مواد(*0/5=r)، همبستگی مثبت و معنی دار داشت بیشترین کاهش عملکرد دانه تحت شرایط تنش کمبود آب مربوط به ژنوتیپ شماره 11 با 3011 کیلوگرم در هکتار بود، در صورتی که ژنوتیپ شماره 3 با 4192 کیلوگرم در هکتار با کمترین کاهش در اجزای عملکرد دانه و داشتن مقدار ماده انتقال یافته بالا، از عملکرد دانه بالاتری در شرایط تنش کمبود آب برخوردار بود. با توجه به همبستگی مثبت و معنی دار بین عملکرد دانه و مقدار ماده انتقال یافته در هر دو شرایط رطوبتی، به نظر می رسد که مقدار ماده انتقال یافته، شاخص مناسبی برای گزینش ژنوتیپ های گندم مقاوم به تنش خشکی انتهای فصل باشد.
امید خضرپور ایرج برنوسی
گندم یکی از منابع غنی انرژی در تغذیه انسان ها محسوب می شود. این گیاه هر ساله مورد تهاجم آفات و بیماری ها قرار می گیرد. از مهم ترین بیماری های قارچی گندم، زنگ زرد (stripe rust) می باشد.این تحقیق به منظور بررسی مقاومت شش رقم گندم نان زمستانه شامل زرین، الوند، پیشگام، اروم، زارع و میهن به بیماری زنگ زرد در دو آزمایش مجزای مزرعه ای در مزرعه ایستگاه تحقیقاتی میاندوآب در استان آذربایجان غربی در سال زراعی 93-1392 در قالب طرح بلوک کامل تصادفی هر یک با سه تکرار اجرا گردید. یادداشت برداری درصد پوشش آلوده سطح برگ با استفاده از روش تغییریافته کاب و همچنین تیپ آلودگی بر اساس روش رولفز انجام شد.نتایج به دست آمده نشان داد که بیشترین میزان عملکرد دانه مربوط به رقم پیشگام بود.
نیر عظیم زاده محمد رضایی
عملکرد دانه در گندم محصول پایانی فرایند تولید مواد پرورده و مسیرهای مصرفی است و عملکرد دانه به تعادل بین جذب و ساخت مواد آلی در منابع و مصرف مخازن وابسته است و ممکن است به وسیله یکی از آن دو محدود شود (11 ). درک خصوصیات مربوط به پرشدن دانه با توجه به دو ویژگی طول دوره پر شدن دانه و نیز سرعت پر شدن دانه در بهبود عملکرد دانه و نیز استفاده از روشهای مناسب زراعی ازموضوعات مهم در مطالعات فیزیولوژیکی است ( 10). در سالهای اخیر بررسی روابط منبع و مخزن جهت تعیین عامل محدود کننده عملکرد در بسیاری از گیاهان زراعی مورد توجه فیزیولوژیستها و متخصصین اصلاح نباتات قرار گرفته است (9). از آنجا که در ارقام جدید گندم نان افزایش عملکرد دانه اغلب ناشی از افزایش تعداد دانه در سنبله بوده و محدودیت مخزن مرتفع شده بنابراین محدودیت منبع یا مواد فتوسنتز جاری از برگها یا انتقال مجدد از ساقه ها بیشتر مطرح میباشد که با اصلاح و انتخاب در راستای افزایش ظرفیت منبع و انتقال مجدد میتوان عملکرد دانه را افزایش داد.
سارا افشانی رضا امیرنیا
چکیده ندارد.
رسول اسلامی عبدالعلی غفاری
چکیده ندارد.
علی عبدالهی عباس حسنی
چکیده ندارد.
فریده فقه نبی مهدی تاجبخش
چکیده ندارد.
زهره دهقانی مدیسه فرهاد فرخی اردبیلی
چکیده ندارد.