نام پژوهشگر: احمد رحمانی
پری کرمی کردعلیوند احمد رحمانی
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر جنگل کاری های خالص و آمیخته توسکا و صنوبر بر ترسیب کربن خاک، فراوانی و بیومس کرم خاکی و تنوع زیستی پوشش گیاهی، در ایستگاه مرکز تحقیقات جنگل و مرتع چمستان انجام پذیرفت. توده های مورد مطالعه در سال 1375 و در قالب طرح بلوک های تصادفی در پنج تیمار با چهار تکرار و با فاصله کاشت 4*4 مترمربع کاشته شد ند، علاوه بر این در کنار این تیمارها یک منطقه باز نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نمونه برداری ها در هر تیمار در یک سطح 20*20 مترمربع انجام شد. نمونه برداری خاک در دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتری به صورت ترکیبی، نمونه برداری از کرم های خاکی در میکروپلات های 5/0*5/0 مترمربع در چهار گوش و مرکز و به صورت دستی و در دو عمق انجام گرفت، کرم های جمع آوری شده پس از شمارش به آزمایشگاه منتقل شدند. همچنین نمونه های لاشبرگ نیزدر قالب پلات های 5/0*5/0 مترمربع در چهار گوش هر توده جمع آوری گردید. جهت بررسی تنوع زیستی پوشش گیاهی اقدام به یاداشت درصد پوشش گونه های علفی و تعداد زادآوری در 9 میکروپلات2*2 متر در سطح مورد عمل شد. در نمونه های جمع آوری شده خاک و لاشبرگ، کربن آلی و برخی دیگر از فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی طبق روش های استاندارد اندازه گیری گردید، همچنین بیومس کرم خاکی نیز پس از اندازه گیری وزن تر و خشک مورد محاسبه قرار گرفت. شاخص های مربوط به تنوع زیستی (تنوع سیمپسون، غنای مارگالف، یکنواختی j و غلبه برگرپارکر) نیز با استفاده از نرم افزار past محاسبه شد. نتایج این پژوهش نشان داد اختلاف معنی داری از نظر میزان ترسیب کربن خاک در دو عمق بین تمامی تیمارهای مورد بررسی وجود نداشت. از نظر فراوانی و بیومس کرم خاکی در عمق 15-0 سانتیمتری تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده گردید و تیمار توسکای خالص بیشترین مقدار را دارا بود، اما در عمق 30-15 این اختلاف معنی دار نبود. تیمارهای مورد مطالعه از نظر شاخص غنای مارگالف دارای اختلاف معنی دار آماری نبودند، اما از نظر شاخص های تنوع و یکنواختی و شاخص غلبه برگرپارکر دارای تفاوت معنی داری بودند و تیمار صنوبر خالص و منطقه شاهد دارای بیشترین میزان یکنواختی و تنوع بوده و تیمار آمیخته 50% صنوبر 50% توسکا دارای بیشترین میزان شاخص غلبه برگرپارکر بود. همچنین نتایج این مطالعه بیانگر وجود همبستگی های معنی داری بین کربن آلی خاک و فراوانی و بیومس کرم خاکی با ویژگی های خاک و لاشبرگ می-باشد. با توجه به نتایج این پژوهش تیمار آمیخته 50% توسکا 50% صنوبر با رعایت عملیات پرورشی در راستای بهبود تنوع زیستی، به عنوان تیماری مناسب از نظر پارامترهای مورد نظر معرفی می-گردد.
احمد حسینی سیدمحسن حسینی
چکیده خشکیدگی درختی از پدیده های پیچیده ای است که تحت تأثیر عوامل متعددی ظهور یافته و تغییرات شدیدی را در ترکیب و ساختار جنگل موجب می شود. به منظور بررسی پدیده خشکیدگی تاجی و مرگ و میر درختی رخ داده در سال های اخیر در جنگل های بلوط استان ایلام، اثر فاکتورهای توپوگرافی، خاک، خصوصیات توده و رقابت درختی بر میزان خشکیدگی و مرگ و میر درختی و ارتباط پاسخ های اکوفیزیولوژیک درختان با میزان خشکیدگی تاجی، منطقه جنگلی شلم به مساحت 670 هکتار در 10 کیلومتری جنوب شرقی شهر ایلام انتخاب شد. با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی gis، منطقه مورد مطالعه به 20 واحد همگن از نظر توپوگرافی تقسیم شد. در هر واحد همگن سه پلات دایره ای 1/0 هکتاری به منظور اندازه گیری متغیرهای رویشگاهی شامل شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا و خصوصیات ساختاری توده از قبیل قطر برابر سینه درختان، تراکم توده، رویه زمینی توده، قطر تاج درختان، درصد خشکیدگی تاج و تعداد درختان مرده به تفکیک گونه به صورت تصادفی سیستماتیک پیاده شد و یک پروفیل به منظور اندازه گیری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک حفر و از افق های مختلف آن نمونه برداری شد. همچنین در هر واحد همگن 6 ترانسکت 100 متری به منظور اندازه گیری شاخص رقابت درختی (hegyi) پیاده شد. در روی هر ترانسکت 5 نقطه تصادفی به فواصل 25 متر از هم تعیین و نسبت به هر نقطه تصادفی دو اصله نزدیکترین درخت خشکیده و سالم به عنوان درخت هدف انتخاب و مشخصات ظاهری آنها و درختان همجوار آنها و فاصله افقی آنها از یکدیگر اندازه گیری شد. همچنین در واحد همگن واجد بیشترین مرگ و میر درختی چهار تیمار خشکیدگی تاج (سالم، خشکیدگی ملایم، خشکیدگی متوسط، خشکیدگی شدید) تعیین و از هر تیمار چهار درخت به عنوان تکرار انتخاب و نمونه گیری برگ و شاخه دوساله به منظور اندازه گیری صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و آنالیز عناصر (ازت، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم) برگ و خاک محیط ریشه آنها انجام شد. نتایج حاصله از بررسی منطقه مورد مطالعه نشان داد، بیشترین میزان و شدت مرگ و میر درختی به ترتیب متعلق به گونه های بلوط و کیکم بوده است. بیشترین شدت مرگ و میر در جهت های جنوبی و غربی و بعضا شمالی بود. بیشترین شدت مرگ و میر در توده های با رویه زمینی بیشتر، تاج پوشش تنک تر و بر روی طبقه های قطری 5 سانتی متر (درختان جوان) و 60 و 75 سانتی متر (درختان مسن ) متمرکز بود. بیشترین شدت مرگ و میر درختی در خاک های با عمق کمتر یافت شد. نتایج نشان داد که خصوصیات محیط رقابتی درختان خشکیده با درختان سالم تفاوت معنی دار دارد. بیشترین مقدار رقابت درختی در واحدهای همگن دارای بیشترین میزان مرگ و میر همراه بود. نتایج مطالعات اکوفیزیولوژیک نشان داد، میزان خشکیدگی تاجی با سطح برگ، تعداد روزنه سطح رویی برگ و میزان جذب نسبی آب همبستگی منفی معنی دار و با وزن خشک برگ در واحد سطح همبستگی مثبت معنی دار دارد. همچنین غلظت عناصر نیتروژن و فسفر در برگ درختان سرخشکیده بلوط بیشتر از درختان سالم بود. نتایج به طور کلی مبین نقش مهمتر ساختار توده در تنوع مرگ و میر درختی در منطقه مورد مطالعه بود. همچنین مکانیسم اصلی خشکیدگی درختان بلوط ناشی از اختلالات روابط آبی در پیکره آنها بوده است. نتایج این بررسی می تواند در ارزیابی مسئله خشکیدگی درختی و مدیریت جنگل های دچار خشکیدگی به کار گرفته شود.
احمد رحمانی مژگان نجفی
دراین پژوهش ابتدا قالب های اکسید آلومینای آندی به روش آندایز دو مرحله ای ساخته می شوند. با این روش قالب هایی با حفره های استوانه ای با اسید اکسالیک ایجاد می شود. سپس با استفاده از این قالب ها، آرایه ای از نانوسیم های آهن-مس به روش الکتروانباشت متناوب ساخته و در ابتدا اثر اضافه کردن مس بررسی می شود. سپس نمونه ها در دماهای مختلف تابکاری شده و پس از تابکاری نمونه ی 7/5 درصد مولی مس در الکترولیت به عنوان نمونه ی بهینه در نظر گرفته می شود. پس از آن اثر بسامد و ولتاژ نامتقارن الکتروانباشت بر خواص مغناطیسی نمونه ی بهینه بررسی می شود.میدان وادارندگی نمونه ی بهینه از 575 اورستد به 1344 اورستد و نسبت مربعی آن از 0/64 به 0/77 بعد از تابکاری بهبود پیدا می کند. با افزایش ولتاژ اکسایشی درصد مس در نانوسیم نمونه ی بهینه افزایش پیدا کرده است. همچنین بیشترین وادارندگی در نمونه ی بهینه ی انباشت شده با ولتاژ کاهشی 13 ولت و ولتاژ اکسایشی 19 ولت به دست آمده است.
فاطمه قاسمی احمد آزاد
زمینه و هدف: به خوبی اثبات شده است که تمرین فعالیت ورزشی اثر مثبتی بر پاسخ کاتکولامین¬ها دارد. اما، بررسی شیوه موثر تمرینی در این زمینه لازم و ضروری است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر دو نوع تمرین استقامتی غیرخطی بر میزان پاسخ¬های کاتکولامینی پلاسما در موش¬های صحرایی نر ویستار انجام گردید. مواد و روش¬ها: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه¬تجربی می¬باشد. جامعه¬ی آماری این پژوهش را 29 سر موش¬ صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین سنی 8 هفته(متوسط وزن 13/05±239)تشکیل دادند. پس از دو هفته آشناسازی با محیط آزمایشگاه و پروتکل های تمرینی، موش¬ها به طور تصادفی در گروه¬های کنترل(9=n)، تمرین استقامتی غیرخطی هفتگی(10=n) و تمرین استقامتی غیرخطی روزانه(10=n) جایگزین شدند. گروه¬های تجربی به انجام 8 هفته دویدن فزاینده روی نوارگردان مخصوص حیوانات(5 جلسه در هفته) وادار شدند. در اولین هفته، متوسط زمان و سرعت دویدن به ترتیب در 35 دقیقه و 15 متر در دقیقه تنظیم شد، سپس به صورت سینوسی افزایش یافت تا در هفته هشتم به 60 دقیقه و 30 متر در دقیقه رسید. تغییرات سینوسی سرعت و مدت زمان بر اساس یک الگوی روزانه یا هفتگی اعمال شد. 24 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی و پس از اجرای یک فعالیت ورزشی در حدآستانه لاکتات(lat)، نمونه¬-گیری خون به طور مستقیم از بطن چپ قلب حیوان انجام شده و سپس با استفاده از روش الایزا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته¬ها: بلافاصله پس از آزمون آستانه لاکتات، در مقایسه با گروه کنترل، سطوح اپی¬نفرین و نوراپی¬نفرین گروه باردهی غیرخطی هفتگی به ترتیب، به طور معنادار و غیرمعناداری پایین¬تر بود. همچنین، سطوح اپی¬نفرین و نوراپی¬نفرین گروه باردهی غیرخطی روزانه به طور غیرمعناداری نسبت به گروه کنترل بالاتر بود. مقایسه دو گروه تجربی نشان داد که اپی¬نفرین و نوراپی¬نفرین گروه روزانه به طور غیرمعناداری بالاتر است. نتیجه¬گیری: نتایج نشان داد که در مقایسه با الگوی باردهی غیرخطی روزانه، الگوی باردهی غیرخطی هفتگی می¬تواند پاسخ¬های کاتکولامینی را نسبت به یک بار کاری مشخص بهبود بخشد.
احمد ولیدی احمد رحمانی
فشارهای محیطی به ویژه دمای هوا تاثیر چشمگیری بر پاسخ¬های فیزیولوژیکی انسان نسبت به فعالیت بدنی دارند [1]. گزارشات حاکی است که درجه حرارت بالای بدن عامل محدود کننده اصلی در فعالیت¬های طولانی مدت است [?]. پژوهش¬ها نشان داده¬اند که فعالیت¬های جسمانی به¬ویژه فعالیت¬های استقامتی در شرایط محیطی گرم منجر به افزایش دمای داخلی (مرکزی) و افزایش درجه حرارت بدن می¬شود [3]. فعالیت بدنی در هوای گرم باعث می¬شود که مرکز تنظیم دمای بدن به دستگاه قلبی – عروقی دستور دهد تا خون بیشتری را جهت خنک سازی به طرف پوست بفرستد. از این رو، نیازهای دستگاه قلبی _ عروقی که مربوط به فعالیت بدنی و نیازهای مربوط به تنظیم دما به سود دفع گرمای خون، باهم به رقابت می¬پردازند [4]. در اثر توزیع مجدد خون به پوست، خون بازگشتی به قلب کاسته می¬شود و در نتیجه حجم پایان دیاستولی و برون ده قلب کاهش می¬یابد و متعاقبا خون کمتری به عضلات می¬رسد که محدود شدن ظرفیت استقامتی حاصل آن است [?]. همچنین کاهش جریان خون به عضلات، باعث می¬شود گلیکوژن بیشتری در دستگاه بی¬هوازی مصرف شود و در نهایت تخلیه سریع¬تر منابع گلیکوژنی و تولید اسید لاکتیک بیشتر را در عضلات در پی دارد [?]. از سوی دیگر، فعالیت در هوای گرم باعث تعریق بیشتر می¬شود که به دنبال آن مجاری غدد عرق زمان کافی را برای باز جذب سدیم و کلر نداشته و در نتیجه میزان دفع الکترولیت¬ها افزایش می¬یابد. این امر موجب برهم خوردن تعادل الکترولیت¬های بدن می¬شود [? ،?]. در این راستا، جنتی جنز و همکاران )????) نشان دادند که ورزش در محیط گرم موجب افزایش غلظت لاکتات و تخلیه سریعتر گلیکوژن می¬شود [6]. پارکین و همکاران (1???) نیز تخلیه گلیکوژن را علت اصلی خستگی در گرما تشخیص دادند [7]. همچنین شیرفتس و همکاران (????) نشان دادند که فعالیت بدنی در هوای گرم باعث از دست دادن بیشتر آب و الکترولیت¬ها مخصوصا سدیم می¬شود [8]. از دست دادن آب باعث افت عملکرد می¬شود، و کاهش الکترولیت¬ها گرفتگی عضلات و خستگی را به دنبال دارد [5]. اثر گرما بر فعالیت بدنی اساسا بستگی به دمای محیط، رطوبت، توانایی ورزشکار جهت تنظیم دمای مرکزی، شدت و مدت فعالیت دارد [6]. به عنوان مثال اگر میزان تعریق شامل از دست دادن 5/1 تا 2 درصد آب بدن باشد اثر مخربی بر عملکرد دارد. همچنین، این میزان تعریق باعث از دست رفتن مقادیر زیادی از الکترولیت¬های بدن می¬شود که این نیز به نوبه¬ی خود آسیب عضلانی را در پی دارد. عموما افزایش غیر عادی دمای بدن عملکردهای مختلف بدنی را مختل می سازد [8، 7، 2، 1]. سازوکارهای فیزیولوژیک خستگی ناشی از گرما گوناگون هستند. نایبو (2001) ادعا کرده است که بسته به شرایط، سازوکارهای محیطی و مرکزی نقش بیشتر یا کمتری را در خستگی ناشی از گرما ایفا می¬کنند [9]. امروزه بسیاری از ورزشکاران جهت مقابله با استرس گرمایی و کاهش عملکرد در هوای گرم از روشی به نام پیش خنک¬سازی استفاده می¬کنند. گرچه مطالعات فراوانی تأثیر مثبت پیش خنک سازی را نشان داده¬اند اما هنوز به صورت قطعی نمی¬توان به اثر بخشی پیش خنک سازی صحه گذاشت. اما این روشی سریع برای بهبود عملکرد ورزشی در گرما است که اساس این کار تأخیر در زمان رسیدن به مرز بحرانی دمای مرکزی می باشد [9،10]. لذا می توان گفت پیش خنک سازی می تواند از طریق افزایش ذخیره ی گرمایی و تأخیر در روندی که موجب از هم پاشیدگی سازوکار گرمایی در بدن می گردد، [12، 11]؛ همچنین از طریق کاهش دگرگونی های ادراکی و بهبود توانایی¬های سوخت و سازی و سازوکارهای وابسته به گرما و بارهای عصبی –عضلانی به عملکرد ورزشی کمک کند [13،14].
احمد رحمانی محمود اخوان خرازیان
در این مطالعه مقاومت به شوری توده های یونجه بمی، یزدی، رهنانی، همدانی قره یونجه، کاهی خوانسار و ارقام مائوپا، رنجر، کریساری، رزیستادور، دزرت ، پیونیر، wl310 و wl312 در مرحلهء جوانه زنی مورد بررسی قرار گرفت . بذور ارقام و توده های مزبور درشش سطح شوری ایجاد شده توسط نمک کلرور سدیم با پتانسیل های، 0، 2 ˆ0 -، 4 ˆ -0، 6ˆ-0، -1 و 4ˆ-1 مگاپاسکال قرار داده شد. پس از 48 ساعت به مدت 5 روز تعداد بذور جوانه زده شمارش گردید و سرعت جوانه زنی محاسبه شد. پس از یک هفته درصد جوانه زنی،طول ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک گیاهچه ها اندازه گیری شد. با افزایش شوری سرعت و درصد جوانه زنی و طول ریشه چه و ساقه چه کاهش داشته و وزن خشک گیاهچه ها افزایش یافت . درصد جوانه زنی در پتانسیل -1 مگاپاسکال نسبت به شاهد 9ˆ76 درصد کاهش داشته و درپتانسیل 4ˆ-1 مگاپاسکال به صفر رسید. همچنین شوری طول ساقه چه را بیشتر از ریشه چه تحت تاثیر قرار داد . بطور کلی در این مرحله توده رهنانی و رقم رزیستادور به ترتیب بیشترین و کمترین امتیاز را داشتند. در آزمایش دوم توده های رهنانی، بمی، قره یونجه، یزدی و همدانی و ارقام رنجرو کریساری که در مرحلهء گیاهچه ای از امتیاز بیشتری برخوردار بودند، انتخاب و رشد رویشی آنها مورد مطالعه قرار گرفت . بدین منظور این توده ها و ارقام در محلول غذایی شور شده با پتانسیل های 07ˆ-0، 17ˆ-0،37ˆ-0 و 57ˆ-0 مگاپاسکال درگلخانه کشت داده شد. و زمانی که حدود 10 درصد گیاهان به مرحلهء گلدهی رسیدند، عمل برداشت انجام گرفت . تنش شوری باعث کاهش ارتفاع گیاه، وزن خشک قسمت هوایی و ریشه، وزن خشک و سطح برگ و طول ریشه گردید، در صورتی که درصد برگ در اثر تنش شوری افزایش داشته است . توده های یزدی، رهنانی و بمی نسبت به سایر توده ها و ارقام عملکرد بالاتری را داشتند ورقم کریساری بیشترین درصد برگ را دارا بود . توده های همدانی و قره یونجه از نظر تمام صفات مورد بررسی به استثنای ارتفاع گیاه کمترین رتبه را داشته اند. تجزیهء شیمیائی گیاهان نشان داد که تحت تیمار کلرور سدیم، عناصر کلسیم و منیزیم در قسمت هوایی و ریشه و عنصر پتاسیم در قسمت هوایی گیاهان کاهش داشته است ، درصورتی که عناصر سدیم و کلر در قسمت هوایی و ریشه افزایش پیدا نموده است . میزان ازت قسمت هوایی گیاهان در پتانسیل های پائین شوری، کمی افزایش داشته ولی در پتانسیل های بالا کاهش پیدا کرد. میزان ازت ریشه گیاهان نیز تقریبا" ثابت بوده است .
احمد رحمانی مهرعلی همتی نژاد
به منظور بررسی ارتباط بین آمادگی هوازی و میزان افسردگی ورزشکاران و غیرورزشکاران تعداد 120 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان تاکستان انتخاب گردید.