نام پژوهشگر: جواد رضایی
جواد رضایی سید احمد احمدی
هدف این پژوهش تعیین میزان اثر بخشی آموزش سبک زندگی اسلام محور با تأکید بر نظام خانواده بر تعهد زناشویی و صمیمیت زوجین شهر اراک بوده است. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اراک در سال تحصیلی 89-1388 بودند. نمونه این پژوهش شامل 30 زوج از والدین دانش آموزان دبستان دخترانه بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) جایگزین شدند. متغیر های وابسته این پژوهش، تعهد زناشویی و صمیمیت زوجین بود که با پرسشنامه تعهد زناشویی و صمیمیت زوجین ارزیابی شد. متغیر مستقل آموزش سبک زندگی اسلام محور با تأکید بر نظام خانواده بود که در هفت جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و روش تحلیل کواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش سبک زندگی اسلام محور با تأکید بر نظام خانواده؛ تعهد زناشویی زوجین و ابعاد آن یعنی تعهد شخصی، اخلاقی و ساختاری زوجین را افزایش داده است (001/0p<). همچنین آموزش سبک زندگی اسلام محور با تأکید بر نظام خانواده صمیمیت زوجین و ابعاد آن یعنی صمیمیت عاطفی، جسمی، تفریحی- اجتماعی، ارتباطی، معنوی، روانشناختی، جنسی و صمیمیت کلی زوجین را افزایش داده است (001/0p<). در حالی که صمیمیت عقلانی زوجین را افزایش نداده است(05/0p>). کلید واژه ها: سبک زندگی اسلام محور، تعهد زناشویی، صمیمیت زوجین.
جواد رضایی محمدکاظم فرقانی
قوّه ی وهم از نظر ملاصدرا قوّه ای مجرّد است که ذاتاً استقلالی از سایر قوا ندارد بلکه همان قوّه ی عقل است که تعلّق و اضافه به خیال یافته است. این قوّه رئیس و فرمانروای قوای حیوانی و جزئی است و تمام افعال قوای جزئی، اعمّ از ادراکی و تحریکی را می توان به این قوّه نسبت داد. ملاصدرا وهم را بین حیوان، انسان و شیطان مشترک می داند و در نظر او این قوه، ذومراتب است. اما آنچه ملاصدرا را واداشته است که در باب این قوه، نظریه ی جدیدی را در مقابل برخی نظرات مشّاء ارائه کند قول او به انحصار عوالم وجود در سه عالم، قاعده ی اتحاد عالم و معلوم، تجرّد قوه ی خیال و قاعده ی «النفس فی وحدتها کل القوی» است. در تعریف صدرایی از قوّه ی وهم که عبارت از عقل مقید و یا عقل ساقط است هم ادراک معانی جزئی و هم خطا در ادراک که کارکردهای این قوّه اند به نحو شایسته ای توجیه می شود و ثابت می گردد که رمز هر گونه خطا در ادراک را باید در این قوّه جست. آنچه با توجه به آراء صدر المتألهین اهمیت پرداختن به این قوّه را بیشتر نمایان می کند این است که از نظر ملاصدرا قوّه ی وهم همان ابزار و راه نفوذ شیطان به نفس آدمی است و هر چه جهت وهمانی انسان بر جهت عقلانی او غلبه داشته باشد امکان تسلط شیطان بر وجود انسان بیشتر می گردد. اما در نظریه ی ملاصدرا با دو ناسازگاری ظاهری نیز مواجه می شویم که هر دو به عقل مقید دانستن وهم بازمی گردد. یکی اینکه ملاصدرا برخی حیوانات را واجد وهم می داند اما واجد عقل نمی داند و دوم اینکه گاه از نزاع وهم و عقل و حتی غلبه ی وهم بر عقل سخن می گوید که در این رساله سعی شده است با استفاده از نظرات حکیم سبزواری و خود ملاصدرا این ناسازگاری نیز مرتفع گردد