نام پژوهشگر: محمدرضا مصطفی پور
فرزاد فتاحی محمد سعیدی مهر
در عصر حاضر، رویکرد معرفت شناختی به معارف دینی، معرفت شناسی دینی را رقم می زند. متکلمان مسلمان سده های میانه، پیش از ورود در معارف اصلی علم کلام مانند خداشناسی و نبوت و معاد، با پرسش هایی معرفت شناختی در باب چیستی علم، امکان معرفت، شکاکیت و... مواجه شدند، درحالی که در آن زمان، دانشی مستقل به نام معرفت شناسی (به منزله محمل آن مباحث) مطرح نبود. در نتیجه آن ها مجموعه ای از مباحث را ذیل عنوان عام « نظر» در ابتدای کتاب های خویش آوردند که از حیث انسجام و دقت های تحسین برانگیز، جالب توجه است؛ به ویژه این که علاوه بر مباحث عام معرفت شناسی، بحث های خاص معرفت شناسی دینی را سامان داده و پشتوانه های معرفت شناختی معارف دینی را – به قدر وسع خویش- تامین کردند. بر مبنای فوق، ما به کنکاش در کتاب های کلامی پرداختیم و از باب نمونه، سراغ قاضی عضدالدین ایجی و علامه حلی رفتیم تا مجموعه مباحث معرفت شناسی آن ها را توصیف و تحلیل کنیم و نشان دهیم که این متکلم اشعری و شیعی و متکلمانی که آراء آن ها در آثار این دو بیان و نقد شده، دقیقا توجه خود را معطوف به چه موضوعاتی در معرفت شناسی کرده اند و محتوای سیر منسجم آن ها در معرفت شناسی دینی چیست؟ بی شک، این توصیف و تحلیل، آغاز راه در سامان دادن به تحقیقاتی از این دست خواهد بود که در پیمودن آن گزیری نبود؛ چراکه پیش از ورود به مقایسه معرفت شناسی (دینی) متکلمان مسلمان و متفکران معاصر مغرب زمین، استخراج و تبیین مطالب غنی اما مغفول مسلمانان و نشان دادن استحکام و انسجام آن ها به صورت تفصیلی و موردی ضرورت دارد. در واقع محصول این پایان نامه، می تواند شاهد گرفتن مباحث این دو متکلم برای اثبات قوت و امکان دیالوگ با معرفت شناسی معاصر با تکیه بر غنای علمی پیشینیان ما تلقی شود. قاضی ایجی و علامه حلی، هر کدام با رویکرد کلامی خویش و طبق ساختاری کم و بیش مشابه، ابتدا به مباحث معرفت شناسی عام نظیر چیستی علم و معرفت، اقسام علم، علوم ضروری، راه حصول علم (نظر)، شکاکیت، امکان معرفت و... پرداخته و سپس وارد مباحث خاص معرفت شناسی دینی از جمله امکان معرفت خداوند و ضرورت و وجوب معرفت خداوند، اولین واجب و... شده اند. آن چه نظام و انسجام سیر مباحث ایشان را حفظ کرده، همان رویکرد معرفت شناختی به معارف دینی است که شامل چهار محور اصلی زیر است و هر محور به منزله گام هایی است که ترتیبی منطقی دارند: 1. حصول علم و معرفت برای انسان امکان دارد. 2. علم و معرفت نسبت به متعلقات ایمان دینی (مبدأ و معاد) امکان دارد. 3. راه عام کسب علم و معرفت خداوند، «نظر» (تفکر و استدلال) است و نظر، علم را افاده می کند. 4. نظر کردن در معرفت خداوند متعال واجب و ضروری است (عقلا یا شرعا). سعی ما بر نشان دادن این محورها بوده اما تنظیم فصل ها و مباحث را تقریبا طبق همان ساختار متکلمان مورد نظر قرار دادیم تا گزارش توصیفی و تحلیلی خود را با واقعیت بکر و دقیق موجود در کتاب های کلامی وفق دهیم. در قسمت نتیجه، جمع بندی مباحث را در قالب محورهای مزبور نشان دادیم.
سلطان علی صفرزاده محمدرضا مصطفی پور
رساله حاضر تحت عنوان (مصادر علوم اهل بیت و ائمه معصومین) ضمن سه فصل و مباحث مقدماتی (کلیات) با زیرمجموعه های آن این مصادر را تبیین، تحلیل، تجزیه و جمع بندی کرده است. در سراسر این نوشتار این پرسش اساسی دنبال می شود که مصادر علوم ائمه کدامند و از کجا سرچشمه می گیرند؟ آن چه در جواب این پرسش به آزمون گذاشته می شود این است که دانش ائمه ی معصومین (ع) دارای مصادر نه گانه است. از آن جا که موضوع هر پژوهش در شکل کامل آن به یکسری مباحث مقدماتی نیازمند است و بدون آن ها تحقیق ناقص خواهد بود، در آغاز به مباحث مقدماتی پژوهش از قبیل بیان مساله، سوالات اصلی و فرعی پژوهش و روش تحقیق، تحت عنوان پیش گفتار پرداخته شده است. نقش مهم امامت در هدایت انسان به سوی سعادت و کمال دنیوی و اخروی، لزوم شناخت مصادر و منابع علوم ائمه معصومین( را به عنوان یکی از مهم ترین مسائل مربوط به امامت، آشکار می سازد؛ زیرا اثبات علم آنان و تبیین منشأ آن، در استحکام مبانی شیعه و تبیین لزوم رجوع به امامان معصوم(، و همچنین در اثبات حجیت سنت آنان، نقش بسزایی دارد. فرضیه ای که در این پژوهش پیگیری می شود آن است که علوم ائمه اهل بیت( به علم خداوند منتهی می گردد، و در نتیجه سخن ائمه اهل بیت( حجت خواهد بود. ضرورت وجود امام از پشتوانه دلایل متقن و مستحکمی برخوردار بوده، و امام همچنین باید دارای ویژگی های ممتازی همچون عصمت، اعلمیت، آگاهی از کتب آسمانی پیشین، و حوادث گذشته و آینده برخوردار باشد. در مجموع، ویژگی های امام و رهبر دینی را می توان در چهار دسته جسمی، روانی و اخلاقی، ذهنی و علمی، و خانوادگی تقسیم بندی کرد، که مدیریت، رهبری و اعلمیت از مهم ترین آن ها به شمار می رود. همچنین گستره وظایف امام را اموری چون حفظ دین از بدعت، تشکیل حکومت و هدایت مردم تشکیل می دهد. در نظام اعتقادی شیعه، و همچنین از منظر قرآن، رسول خدا( و حتی اهل سنت، ائمه معصومین( دارای جایگاه بسیار والایی هستند. مصادر علوم اهل بیت( بر اساس دلایل قرآنی، روایات و شواهد تاریخی، شامل قرآن، سنت، کتاب امیرالمومنین، مصحف فاطمه(، کتاب جفر، اسم اعظم، تحدیث فرشتگان و روح القدس، الهام، شهود و مکاشفه می باشد. بر این اساس، منابع علوم ائمه( کاملاً به علم خداوند، که همان علم لدنی است، منتهی می گردد. بدین ترتیب، سنت که شامل قول، فعل و تقریر ائمه( می شود، حجت خواهد بود، و بر این اساس، زمامداری و مدیریت دین و دنیا از آنِ آن ها بوده، و با وجود آنان شخص دیگری حق دخالت در امور مسلمین را ندارد؛ مگر این که به نیابت از آنان باشد.
ابراهیم آقایف محمدرضا مصطفی پور
دین همزاد بشر است و آدمی همواره با دین زندگی کرده است. پرسش این است که چرا انسان به سراغ دین رفته است آدمی برای برطرف کردن کدامین نیاز به دین روی می آورد آیا دین می تواند پاسخگوی تمام نیازهای انسان باشد در پاسخ به این پرسش ها نظریه های مختلفی ابراز شده است. برخی دین را به رابطه فردی میان انسان و خدا و حیات معنوی او محدود کرده اند اما برخی در مقابل تاکید می کنند که دین ناظر به تمام ساحت های حیات انسانی می باشد. البته این بدان معنا نیست که تمام نیازهای اجتماعی اقتصادی و ... به صورت گسترده و با بیان تمام جزئیات در دین ذکر شده باشد. هدف اصلی دین هدایت انسان به سوی سعادت جاودانی است و در این راستا قوانین اجتماعی اقتصادی و ... نیز وضع نموده است. وضع این گونه قوانین بیشتر به صورت کلی است گرچه در بسیاری موارد جزئیات هم بیان شده است و انسان می تواند در موارد مختلف این کلیات را بر موارد جزئی منطبق نموده و نیاز خود را برطرف نماید. در این رساله آراء و نظرات چهارتن از متفکران بزرگ جهان اسلام و تشیع یعنی حضرت امام خمینی علامه طباطبائی آیه الله جوادی آملی و آیه الله مصباح یزدی منعکس شده است. ما در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که این چهار بزرگوار علی رغم اختلاف نظرهای جزئی در برخی مسائل دیدگاه دوم را پذیرفته اند یعنی دین را منحصر به مسائل فردی نمی دانند بلکه آن را تامین کننده تمام نیازهای اساسی بشر و جاری در همه عرصه های حیات انسان می دانند.
سیده فاطمه قربانی محمدرضا مصطفی پور
آدمی بر اساس میل حقیقت جویی در پی آگاهی یافتن از حقایق هستی از جمله انسان و چگونگی پیدایش و مراحل شکل گیری آن در شرایط جنینی است. وی برای دستیابی به این آگاهی از دو راه علم و دین بهره می جوید. این پایان نامه درصدد دریافت دیدگاه علم و دین در رابطه با منشاء جنین و مراحل تشکیل آن است. برای دریافت موضع دین از آیات قرآن با محور قرار دادن تفسیر المیزان و نمونه و برای دریافت موضع علم از علم جنین شناسی بهره برده است. آیات قرآن منشاء پیدایش جنین را از خاک، آب و نطفه دانسته و مراحل شکل گیری را با واژه-هایی چون علقه، مضغه، پوشاندن گوشت بر استخوان، تسویه و تصویر و نفخ روح بیان نموده است، که پس از طی این مراحل تولد تحقق پیدا می کند . علم نیز منشاء پیدایش را آب و خاک می داند و مراحل آن را با واژه هایی مانند زیگوت (تخم)، مورولا (توده جنینی )، بلاستولا، امبریو (رویان) معرفی می کند، که با استفاده از تجهیزات پیشرفته تصویر برداری این مراحل را شناخته است. در مقام مقایسه روشن می شود، موضع علم و دین در منشاء پیدایش جنین و مراحل خلقت او یکسان است و تفاوت آن ها فقط در نفخ روح است زیرا، روح امری الهی و غیر مادی بوده و علم امکان دست یابی به آن را ندارد. نشانه ماوراء بشری و الهی بودن قرآن کریم است که در زمان نزول قرآن به این ظرافت ها در خلقت جنین و مراحل آن اشاره نموده در حالی که پس از گذشت قرن ها از نزول قرآن بشر به آن رسیده است.
عبدالقاسم مطهری محمدرضا مصطفی پور
موضوع تحقیق را به «فرشتگان از دیدگه قرآن» اختصاص داده ام این پژوهش دارای پنج فصل می باشد فصل اول ، کلیات تحقیق همچون موضوع و ضرروت تحقیق ، هدف تحقیق ، سوالات تحقیق پیشنه و روش تحقیق و واژه شناسی فرشته در زبان فارسی و ملائکه در زبان عربی از نگاه لغت شناسان را مورد بحث قرار داده ام. فصل دوم ، وجود فرشتگان از نظر ماده گرائی و خدا شناسی و هم چنین در مورد حقیقت فرشتگان که آیا در واقع ما می توانیم حقیقت فرشتگان را بشناسیم ، و این که آیا قرآن در باره حقیقت آنها سخن به میان آورده است یا خیر؟ و دیدگاه های مختلف در باره فرشتگان ،همچون دیدگاه های متکلمین ، فلاسفه و بت پرستان را مطرح کرده ام ونیز حکمت وجود فرشتگان ، زیرا خدای متعال هر چه آفریده است بیهوده و بی حساب و کتاب نیست بلکه هدف خاص دارد لذا ما در این جا حکمت وجود فرشتگان را اجمالا مطرح کردم وهمین طور اوصاف فرشتگان ، مکلف ومختار بودن و در آخر در مورد عصمت آنان بحث کرده ام . فصل سوم : انواع و مراتب فرشتگان را مورد بحث و بررسی قرار دادم در این فصل انواع فرشتگان از دیدگاه های مختلف ، مراتب فرشتگان که آیا فرشتگان نیز مراتب دارند یا همه در یک سطح اند ، تعداد فرشتگان که آیا فرشتگان بیشتر اند یا انسان و مخلوقات دیگر و در آخر انواع فرشتگان را مطرح کرده ام. فصل چهارم ، فرشتگان و مسئله خلافت را مطرح کرده و به بحث و بررسی آن پرداختم از جمله مطرح نمودن اعلام خلقت انسان به فرشتگان و عکس العمل فرشتگان در این مورد و اعلام نظر ملائکه ، سوال ملائکه ، علم فرشتگان و منشاء آن و عدم شایستگی ملائکه برای خلافت و در آخر سجده ملائکه و چگونگی سجده ملائکه به حضرت آدم را مورد بحث و بررسی قرار داده ام. در فصل پنجم: نقش فرشتگان در جهان هستی را از دیدگاه قرآن ، وظیفه فرشتگان در مورد پاسداری وحی و پیام الهی ، رساندن وحی «بدون کم و زیاد» به دست خلیفه خدا برروی زمین ، و در مورد فرشتگان که بر پیامبران نازل شده ، وظیفه فرشتگان نسبت به انسان و در آخر فرشته قابض ارواح بحث و بررسی کرده ام .
محمدصدیق محمدی حسین سراج زاده
چکیده ندارد.