نام پژوهشگر: احمد علیجانپور
ریحان لطیفی عباس بانج شفیعی
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر فاصله کاشت و نوع خاک بر مشخصات کمی و کیفی هفت قطعه صنوبر کاری در شهرستان دیواندره در فواصل کاشت 1×1 متر و 2×2 متر صورت گرفت. مشخصه های قطر برابر سینه، ارتفاع کل، ارتفاع تاج، ارتفاع تنه، حجم، ضریب قدکشیدگی، تعداد جست و شادابی تاج در رابطه با خصوصیات خاک و فاصله کاشت مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. جهت آماربرداری از روش ترانسکت با شدت آماربرداری 10 درصد استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین خصوصیات کمی و کیفی درختان صنوبر در فواصل کاشت مختلف و در خاکهای با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی متفاوت، اختلاف معنی داری وجود دارد. به طوری که بالاترین ارتفاع تنه در فاصله کاشت 2×2 متر و بالاترین ارتفاع کل و ارتفاع تاج در فاصله کاشت 1×1 متر مشاهده گردید. افزایش فاصله کاشت در کاهش میانگین ارتفاع کل و ارتفاع تاج و افزایش ارتفاع تنه پایه های صنوبر موثر بوده است ولی تاثیر چندانی در افزایش قطر برابر سینه ، تعداد جست و شادابی تاج پایه های مورد بررسی صنوبر در این مناطق نداشته است. در خاک با 30-40 درصد اشباع، 25-35 درصد سیلت و 20-30 درصد رس و 30- 50 درصد شن (بافت لومی) به دلیل بالا بودن حاصلخیزی خاک ارتفاع کل، ارتفاع تاج، ارتفاع تنه، حجم و شادابی تاج افزایش و تعداد جست کاهش می یابد. مشخصه های رویشی مورد بررسی با خصوصیات فیزیکی خاک همبستگی بیشتری را نشان داده و خصوصیات خاک نسبت به فاصله کاشت تاثیر بیشتری را در مورد مشخصه های کمی و کیفی توده های مورد بررسی داشته است.
عتیقه اصغری عباس بانج شفیعی
گونه زغال اخته از گونه های بومی جنگل های ارسباران است که در مناطق حاشیه جنگلی و در مناطق باز به صورت خودرو رویش داشته و دارای وسعت انتشار نسبتاَ محدود است. در این تحقیق تاثیر عوامل محیطی موثر مانند جهت دامنه، اقلیم (درجه حرارت، بارندگی) و برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بر روی پهنای دوایر رویشی قطری گونه زغال اخته بررسی و تجزیه و تحلیل آماری شد. به این منظور12 پایه زغالاخته در هر جهت و مجموعاَ 48 پایه در چهار جهت جغرافیایی شمال، شرق، غرب و جنوب انتخاب شده و یک دیسک به ضخامت 2 سانتی متری از ارتفاع 10 سانتیمتری نمونه ها تهیه گردید. پس از اسکن کردن دیسک ها، پهنای دوایر رویشی با استفاده از نرم افزار image-j اندازه گیری شد. بررسی میانگین پهنای دوایر رویشی درختان در جهتهای مختلف با استفاده از روش مقایسه چندگانه دانکن نشان داد که بین میانگین پهنای دوایر رویشی زغال اخته در جهتهای مختلف اختلاف معنیدار وجود دارد. بطوری که جهت شرقی دارای بیشترین رویش نسبت به جهات دیگر است. همچنین ارتباط بین پهنای دوایر رویشی و شرایط اقلیمی (بارندگی و درجه حرارت) با استفاده از همبستگی پیرسون نیز نشان داد که در جهت شمالی بین پهنای دوایر سالیانه و درجه حرارت و در جهت جنوبی و شرقی بین پهنای دوایر سالیانه با بارندگی ارتباط مثبت معنی داری وجود دارد. تجزیه و تحلیل خاک نیز نشان داد در جهت شرقی بین پهنای دوایر و میزان کلسیم خاک همبستگی مثبتی وجود دارد. همچنین این گونه آهک دوست بوده و در خاک قلیایی رشد مناسبی دارد.از این رو هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط بین پهنای دوایر سالیانه با بارندگی و درجه حرارت و همچنین ویژگیهای خاک در جهتهای مختلف جغرافیایی است، تا به این سوال پاسخ دهد که آیا این سه عامل، بر رویش قطری تاثیر دارد؟ و در صورت موثر بودن، مناسب ترین جهت، اقلیم (دما و بارندگی) و خاک را برای کاشت گونه زغالاخته در جنگلهای ارسباران تعیین نماید. تا به این طریق بتوان با دید منطقی و علمی نسبت به کاشت این گونه به عنوان یک گونه چند منظوره جهت احیاء مناطق تخریب شده جنگلی اقدام نمود. ارسباران، پهنای دوایر سالیانه، جهت، زغال اخته، رویش قطری
مریم حسین خواه احمد علیجانپور
با توجه به این¬که روابط کاربری اراضی و کیفیت آب در هر منطقه متفاوت بوده و همبستگی مکانی بین آن¬ها متغیر می¬باشد. روش¬های رگرسیون چند متغیره حداقل مربعات معمولی (ols) قادر به محاسبه همبستگی مکانی نیست ولی روش رگرسیون وزنی¬جغرافیایی (gwr) قادر به محاسبه همبستگی مکانی موجود بین متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل می¬باشد. این تحقیق سعی دارد با مدل¬سازی مکانی، اثرات کاربری اراضی بر کیفیت آب را در تعدادی از حوزه¬های آبخیز استان فارس مورد بررسی قرار دهد که خلاء این مطالعه در تحقیقات داخل کشور به چشم می¬خورد. در این پژوهش ابتدا نقشه پوشش اراضی-کاربری اراضی (lulc) استان فارس با استفاده از تصاویر ماهواره¬ای لندست تهیه شد. با استفاده از روش طبقه¬بندی نظارت¬شده و الگوریتم حداکثر درست¬نمایی، نقشه lulc در ده کلاس شامل خاک لخت، مراتع، اراضی آیش، اراضی کشاورزی، باغات، مناطق مسکونی، جنگل، شوره¬زار، آب و بیرون¬زدگی سنگی تهیه شد. صحت کل نقشه تولید شده برابر 85/9 درصد و ضریب کاپا 0/82به¬دست آمد. سپس برای مدل¬سازی، از روش¬های رگرسیونی چند متغیره ols و gwr در بررسی روابط بین متغیرها استفاده شد، که تحلیل¬ها توسط پارامترهای کاربری اراضی به ¬عنوان متغیرهای مستقل و پارامتر کیفیت آب شامل کلسیم، کلر، هدایت الکتریکی، کربنات، بیکربنات، پتاسیم، منیزیم، سدیم، اسیدیته، سختی کل، نسبت جذب سدیم، سولفات، و باقیمانده خشک به ¬عنوان متغیر وابسته بررسی شدند. هر دو روش به¬منظور درک کارایی، انطباق مدل با داده¬ها و نتایج واقع¬بینانه توسط ضریب تعیین و معیار اطلاعات آکائیکه و شاخص موران و مقدار باقیمانده استاندارد مورد بررسی قرار گرفتند. r2 در روش gwr در تمام زیرحوزه¬های آبخیز بیشتر از مقدار 0/83بود و aicc و مقدار باقیمانده استاندارد در تمام پارامترهای کیفیت آب در روش gwr نسبت به روش ols کمتر بود. شاخص موران نیز خودهمبستگی مکانی کمتری در روش gwr نشان داد. بنابراین نتایج نشان داد که روش gwr دارای صحت بالاتر و برتری نسبی نسبت به روش ols در مدل¬سازی اثرات کاربری اراضی روی پارامترهای کیفیت آب می¬باشد.
صابر قاسم پور عباس بانج شفیعی
توده¬های جنگلی متشکل از گونه¬های چندمنظوره همچون سماق، زرشک، پسته وحشی و... به صورت خالص و یا آمیخته در شمال غرب کشور و در شمالی ترین مناطق جنگل¬های بلوط غرب گسترش دارند. این توده¬ها به لحاظ تنوع زیستی و اثرات زیست محیطی و حفاظت از منابع آب و خاک نقش ارزنده ای در اقتصاد ملی ایفا می¬کنند. از راهکارهای اساسی حفظ، بازسازی و توسعه این توده¬ها، جلب مشارکت مردم از طریق آگروفارستری است. سماق در استان آذربایجان¬غربی در رویشگاه¬های جنگلی اطراف شهرستان ارومیه وجود داشته و سالانه مقادیر قابل توجهی میوه آن به روشهای سنتی استحصال می¬گردد. در بررسی حاضر سعی گردید نیازهای رویشگاهی گونه سماق و مهمترین عوامل موثر بر پراکنش این گونه در شهرستان ارومیه شناسایی گردد. به این منظور چهار منطقه کچله، دره خان، خان¬کوچک و نیژدره در اطراف شهرستان ارومیه به عنوان محل مطالعه انتخاب گردید. در دو منطقه کچله و دره خان، از 30 قطعه نمونه دایره¬ای به مساحت یک آر به ابعاد شبکه 15×15 متر و در دو منطقه خان¬کوچک و نیژدره، به دلیل کم بودن مساحت آماربرداری 100% انجام گرفت. جهت اخذ اطلاعات کمی و کیفی از توده¬های مورد بررسی قطر یقه، قطر برابر سینه، ارتفاع تاج، قطر متوسط تاج، تعداد جست، سلامت پایه و منشاء پایه¬ها برداشت گردید. در این بررسی مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک رویشگاه¬های مورد بررسی با برداشت 10 نمونه خاک از عمق 30 سانتی¬متری در منطقه کچله، 3 نمونه در منطقه دره خان و یک نمونه در هر کدام از رویشگاه¬های خان¬کوچک و نیژدره مطالعه گردید. نتایج این بررسی نشان داد که وضعیت مشخصات اقلیمی در رویشگاه کچله مناسب¬تر از سایر رویشگاه¬های مورد بررسی است. همچنین قطر یقه پایه اصلی، قطر برابر سینه، ارتفاع و متوسط قطر تاج در رویشگاه کچله به طور معنی¬داری بیش¬تر از رویشگاه دره¬ خان می-باشد (5%=α). بررسی مشخصات خاک در رویشگاه کچله و دره¬ خان نیز نشان داد که مقدار آهک و پتاسیم در رویشگاه دره ¬خان به¬طور معنی¬داری بیشتر از رویشگاه کچله است (5%=α). در رویشگاه کچله مقدار کربن¬آلی و پتاسیم در خاک تحت تاج جست¬گروه¬های سماق بیشتر از فضای باز است (5%=α). در رویشگاه کچله بین وزن میوه تولیدی پایه¬های سماق و قطر یقه، قطر تاج و ارتفاع (1%=α) و قطر برابر سینه (5%=α) همبستگی معنی¬دار وجود دارد.
عاطفه مطلب پور احمد علیجانپور
جنگل¬های زاگرس با سطحی معادل 5 میلیون هکتار، بعنوان یکی از مهمترین رویشگاههای بیولوژیکی در ایران مطرح هستند که متأسفانه با مسائل تخریبی متعدی روبه¬رو هستند. از آنجا که تخریب و نابودی این جنگل¬ها اثرات منفی غیرقابل جبرانی را برای منطقه و کل کشور در پی خواهد داشت، باید بر طبق مدیریت صحیح و کارآمد به حفظ تنوع گونه ای و غنی سازی در این جنگل¬ها اقدام نمود. لازمه¬ی حفظ تنوع گونه ای در این جنگل¬ها بررسی تنوع گونه ای و لازمه¬ی غنی¬سازی بررسی اجتماع گونه ها بمنظور رسیدن به نتایج بهتر از ترکیب و نوع گونه ها در طرح¬های جنگلکاری می¬باشد. در این راستا مطالعه حاضر تأثیر تغییرات عوامل فیزیوگرافی ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهات جغرافیایی بر تنوع گونه های چوبی و اجتماع گونه ای بلوط در جنگل¬های سردشت را مورد بررسی قرار داد. 226 قطعه نمونه با روش آماربرداری ترانسکت با طول ثابت 50 متر برای نمونه¬برداری از پوشش درختی و درختچه¬ای برداشت شد. ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت دامنه، نوع گونه ای چوبی و قطر برابر سینه درختان در هر ترانسکت ثبت شد. ارتفاع از سطح منطقه به 4 طبقه (1400-1200، 1600-1400، 1800-1600و بیشتر از 1800متر)، شیب منطقه در3 طبقه (20%-0%، 40%-20% و بیشتر از40%) و جهت دامنه در 4 طبقه (شمال- جنوب- شرق و غرب) طبقه¬بندی شد. شاخص غنای گونه ای، غنای مارگالف، غنای منهینیک، شاخص تنوع گونه ای شانون و سیمپسون و شاخص یکنواختی شانون برای هر ترانسکت بر اساس 4 معیار(تاج پوشش، سطح مقطع، چیرگی و فراوانی نسبی گونه ها) محاسبه شد. میانگین شاخص های تنوع گونه ای مختلف در طبقات ارتفاع، شیب و جهت با آزمون کوروسکال والیس مقایسه شد. همچنین به منظور بررسی اجتماع بین گونه ها از روش خی¬دو، ضریب همبستگی کندال، شاخص هم¬باشی گونه ها (co-occurrence index) و ضریب phi استفاده شد. نتایج نشان داد عامل ارتفاع از سطح دریا بر شاخص های غنای گونه ای، غنای مارگالف، غنای منهینیک، تنوع گونه ای شانون¬وینر، یکنواختی شانون¬وینر و تنوع گونه ای سیمپسون بر اساس هر 4 مشخصه¬ی مورد اندازه¬گیری تأثیر معنی دار دارد. بدین ترتیب که با افزایش ارتفاع میانگین شاخص های غنا، یکنواختی و تنوع گونه ای افزایش و سپس کاهش می¬یابد و طبقه ارتفاعی میانی (1600-1400 متر) تنوع، غنا و یکنواختی بیشتری را دارد. همچنین جهت دامنه تأثیر معنی دار بر شاخص های غنای گونه ای، غنای مارگالف، غنای منهینیک و یکنواختی شانون¬وینر بر اساس شاخص های تاج پوشش، سطح مقطع، چیرگی نسبی و فراوانی نسبی دارد. بدین صورت که جهت شرقی نسبت به سایر جهات غنای گونه ای کمتر و یکنواختی بیشتری داشت. همچنین تأثیر جهت دامنه بر شاخص های تنوع گونه ای شانون¬وینر و سیمپسون بر اساس تاج پوشش معنی دار است و بین جهت شرق با سایر جهات اختلاف معنی دار از نظر شاخص های تنوع گونه ای وجود داشت، اما در دامنه¬های مختلف رویشگاه¬های مورد بررسی تفاوت آشکاری در شاخص های تنوع گونه ای بر اساس سایر معیار¬ها (سطح مقطع، چیرگی و فراوانی نسبی) مشاهده نشد. نتایج نشان داد که بین شیب¬های (0 تا 20%) و (20% تا 40%) با طبقه شیب ( بیشتر از 40%) اختلاف معناداری از نظر غنای گونه ای و غنای مارگالف وجود دارد. درصد شیب تأثیری بر تنوع و یکنواختی گونه ای چوبی بر اساس معیارهای سطح مقطع، چیرگی و فراوانی نسبی نداشت اما بر اساس معیار تاج پوشش تأثیر معنی دار داشته و طبقات شیب پایین بیشترین تنوع گونه ای را بخود اختصاص داده¬ و با افزایش شیب از میزان تنوع گونه ها کاسته شد. نتایج حاصل از روش خی دو و ضریب همبستگی کندال نشان داد که بین بلوط برودار (quercus branti) و بلوط ویول (quercus libani) همبستگی منفی وجود دارد، همچنین نتایج حاصل از ضریب phi نیز نشاندهده اجتماع منفی بین بلوط برودار (quercus branti) با بلوط¬های دارمازو (quercus infectoria) و ویول (quercu libani) بود. گونه دارمازو (quercus infectoria) بعلت دامنه اکولوژیک وسیعی که در زاگرس شمالی دارد و در تمام پلات¬های آماربرداری شده حضور داشت و بیشترین شاخص هم¬باشی با دیگر گونه ها را بخود اختصاص داد. واژگان کلیدی: اجتماع گونه ای بلوط، تنوع گونه ای، جنگل¬های زاگرس، عوامل فیزیوگرافی.
خدیجه صمدزاده گرگری عباس بانج شفیعی
درختان از مهم ترین عناصر سازندة پوشش های سبز شهری به شمار می آیند. با توجه به عبور و مرور روزانه افراد و وسایل نقلیة در پیاده روها و خیابان های شهر، هرگونه عیب و نقصی در این درختان ممکن است به بروز خطرهای مالی و جانی منجر شود. برای این منظور فاکتورهای کمی و کیفی و میزان خطرآفرینی درختان چنار خیابان شهیدبهشتی ارومیه با استفاده از روش ترانسکت با نقطه شروع تصادفی و با شدت آماربرداری 20٪ جمع آوری و محاسبه گردید. فاکتورهای کمی شامل قطر برابر سینه، ارتفاع کل، ارتفاع تنه، ارتفاع تاج، میانگین قطر تاج و فاکتورهای کیفی شامل خشکیدگی شاخه ها و سرشاخه ها، شکاف، شاخه دهی نامناسب، پوسیدگی، ضعف ساختاری، زخم، مشکلات ریشه و تماس با خطوط برق بودند. نمونه های خاک نیز در دو فصل پاییز و زمستان از منطقه مورد مطالعه جمع آوری و مشخصات آن مانند ماده آلی، ph، ec، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلرید سدیم و سرب و کادمیوم اندازه گیری شدند. در مجموع 190 درخت اندازه گیری شد و پس از وزن دهی معیارهای خطر آفرین، نشان داده شد که تعداد 70 درخت (8/36 درصد کل درختان) در طبقه خطر بسیار کم، 102 درخت (7/53 درصد کل درختان) در طبقه خطر کم و 18 درخت (5/9 درصد کل درختان) در طبقه خطر متوسط قرار دارند. نتایج آزمایش خاک نشان داد که میزان عناصر تغذیه ای خاک در منطقه دانشکده پایین و میزان شوری خاک بالاست. درمجموع، انجام اقدامات اصلاحی مانند هرس تاج و قطع شاخه های خشک برای درختان با خطر متوسط و استفاده از مواد دیگری به جای نمک، جهت کاستن از میزان یخبندان خیابان پیشنهاد می¬گردد. همچنین نسبت به اصلاح خاک اقدام شده و از کودهای محلول جهت محلول پاشی درختان استفاده گردد.
رستگار مطلبی تپه رشت محمدرضا زرگران
یکی از مهم ترین آفات جنگل های زاگرس پروانه ی جوانه خوار بلوط (tortrix viridana l.) است، که با تغذیه از برگ و جوانه های گونه های مختلف درختان بلوط سالانه خسارت زیادی را به این جنگل ها وارد می سازد. با توجه به اهمیت جنگل ها ی زاگرس و نقش موثری که در حفظ منابع آب و خاک دارند، اقدام به بررسی میزان تغذیه ی این آفت روی گونه های مختلف بلوط با استفاده از شاخص های تغذیه ای گردید تا در نهایت بتوان به شناخت بهتری از رفتارهای تغذیه ای این آفت دست یافت. تحقیق حاضر در منطقه ی قبرحسین واقع در شهرستان پیرانشهر روی دو گونه بلوط دارمازو quercus infectoria و وی ول q. libani انجام گردید. برگ های این دو گونه پس از جمع آوری به آزمایشگاه منتقل و در اتاقکی با شرایط نوری مناسب و دمای °c25 (به دو روش تغذیه ی انفرادی و گروهی) در اختیار لاروهای آفت قرار گرفت. در روش گروهی 20 تکرار (هر تکرار 10 عدد لارو) و در روش انفرادی 40 تکرار (هر تکرار یک عدد لارو) برای هر یک از میزبان ها در نظر گرفته شد. شاخص های نرخ مصرف نسبی (rcr)، نرخ رشد نسبی (rgr)، کارآیی تبدیل غذای خورده شده (eci)، کارآیی تبدیل غذای هضم شده (ecd) و قابلیت تقریبی هضم شوندگی (ad) محاسبه گردیدند. نتایج تجزیه و تحلیل با استفاده از آزمون t در سطح 5 درصد نشان داد که میزان بیوماس لاروی و همچنین شاخص های نرخ رشد نسبی، کارآیی تبدیل غذای خورده شده هم در روش گروهی و هم در روش انفرادی روی دارمازو و وی ول از اختلاف معنی داری با یکدیگر برخوردار بودند. همچنین با توجه به معنی دار بودن نتایج مربوط به مقایسه ی تأثیر دو روش تغذیه ی گروهی و انفرادی بر شاخص نرخ رشد نسبی، کارآیی تبدیل غذای خورده شده و کارآیی تبدیل غذای هضم شده، مشخص گردید در هر دو گونه ی میزبان، میزان سه شاخص مذکور در حالت گروهی بیشتر از حالت انفرادی بوده است. با توجه به نتایج فوق مشخص شد که بلوط دارمازو میزبان مناسب تری برای آفت مورد نظر می باشد.
سالار تارم جواد اسحاقی راد
گونه های چوبی چند منظوره در جنگل های زاگرس نقش تعیین کننده ای در چرخه اقتصاد خانوارهای جنگل نشین دارند. جنس زالزالک با گونه های متعدد در این رویشگاه از نظر تولید میوه مورد توجه ساکنین محلی بوده است. در این بررسی هشت رویشگاه زالزالک زرد و سایر گونه های زالزالک در استان آذربایجان غربی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. در هر رویشگاه 5-3 قطعه نمونه دایره ای به مساحت 10 آر به صورت انتخابی برداشت گردید. در داخل قطعات نمونه ویژگی های کمی و کیفی پایه های زالزالک و گونه های همراه مورد ارزیابی قرار گرفت. در مجموع 10 نمونه خاک از رویشگاه های مورد مطالعه برداشت و مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. نتایج این تحقیق نشان داد، مهمترین فاکتورهای موثر خاک بر پراکنش رویشگاه های زالزالک عبارتند از: اسیدیته، کربن آلی، نیتروژن کل و رس خاک. بطور کلی خاک رویشگاه-های مورد مطالعه جزء خاک های قلیایی با بافت درشت تا متوسط قرار می گیرند. کمترین میزان اسیدیته خاک در رویشگاه باوان (04/7) و بیشترین میزان آن در رویشگاه سلطان یعقوب (71/7) بوده است. از نظر درصد مقدار کربن آلی و نیتروژن کل کمترین مقدار در رویشگاه میرآباد2 (%73/1، %17/.) و بیشترین مقدار در رویشگاه پردانان (%26/6، %63/.) است. با جنوبی تر شدن جهت و افزایش اسیدیته و رس خاک، گونه هایی مانند زالزالک زرد و به مقدار کمی گلابی ظاهر می شوند. همچنین هرچقدر به سمت جهت های شمالی حرکت می کنیم و شرایط رویشگاهی از جهت حاصلخیزی خاک بهتر می شود، سایر گونه های زالزالک به همراه گونه هایی مانند سیب، بلوط، بید، زبان گنجشک و نارون ظاهر می شوند. بر اساس تجزیه واریانس و آزمون دانکن انجام شده، مشخصه های میانگین قطر برابر سینه، میانگین سطح مقطع برابر سینه و میانگین سطح تاج جست گروه ها در رویشگاه های مورد مطالعه اختلاف معنی داری دارند (%5=?). رویشگاه قلاتیان (48/17 سانتیمتر) دارای بیشترین قطر برابر سینه و رویشگاه دره شهدا (57/6 سانتیمتر) دارای کمترین قطر برابر سینه می باشد. رویشگاه های میرآباد2 (72/422 سانتیمتر مربع)، قلاتیان (08/351 سانتیمتر مربع) و پردانان (02/348 سانتیمتر مربع) بیشترین میانگین سطح مقطع برابر سینه و رویشگاه های دره شهدا (42/70 سانتیمتر مربع) و شیوه مردان (85/95 سانتیمتر مربع) دارای کمترین میانگین سطح مقطع برابر سینه می باشد. بررسی میانگین سطح تاج جست گروه ها در رویشگاه های مورد مطالعه نشان می دهد که رویشگاه میرآباد2 (13/21 متر مربع) بیشترین و رویشگاه های دره شهدا (49/4 متر مربع)، سلطان یعقوب (67/4 متر مربع) و شیوه مردان (25/6) کمترین میانگین سطح تاج جست گروه را دارا می باشند. از نظر میانگین ارتفاع بیشترین مقدار به رویشگاه های قلاتیان (71/8 متر) و پردانان (53/8 متر) و کمترین مقدار به رویشگاه های دره شهدا (33/3 متر) و سلطان یعقوب (69/3 متر) اختصاص دارد (%5=?).
شهروز مرادی دیرماندریک احمد علیجانپور
ارتفاع از سطح دریا از عوامل موثر بر پراکنش، ترکیب، تنوع و ساختار توده های جنگلی در مناطق کوهستانی است. باتوجه به اهمیت اکولوژیک توده های جنگلی منطقه حفاظت شده ارسباران، بررسی تاثیر ارتفاع از سطح دریا بر ویژگی های کمی و کیفی توده های جنگلی، نوع و فراوانی گونه های چوبی در توده های بالغ و زادآوری و هم چنین پهنه بندی ارتفاعی توده های جنگلی ضروریست. به این منظور، قطعات نمونه دایره ای شکل 400 متر مربعی در فواصل ارتفاعی 50 متری، در امتداد سه پروفیل طولی به فاصله 100 متر از یکدیگر، از پایین ترین (1100 متر) تا بالاترین (1725 متر) حد گسترش جنگل پیاده شد. در هر قطعه نمونه، پس از تعیین شرایط فیزیوگرافی (شیب، جهت دامنه، ارتفاع از سطح دریا و مختصات جغرافیایی)، گونه های گیاهی چوبی شناسایی و قطر برابر سینه تمامی درختان (حد شمارش 5/7 سانتی متر)، ارتفاع نزدیک ترین درخت به مرکز قطعه نمونه و قطورترین درخت در قطعه نمونه، مبدا پایه ها، وضعیت سلامت درختان، تعداد تنه، پیچش تنه و وضعیت تنه نسبت به سطح افق اندازه گیری یا تعیین شد. هم چنین، به مرکز قطعات نمونه اصلی، یک قطعه نمونه 100 متر مربعی پیاده و فراوانی زادآوری های هر گونه در دو طبقه بلندتر از 30/1 متر در سه کلاسه قطر برابر سینه (5/2-0، 5/5-5/2 و 5/7-5/5 سانتی متر) و کوتاه تر از 30/1 متر در سه کلاسه ارتفاعی (10-0، 50-10 و 130-50 سانتی متر) مطالعه شد. نتایج این بررسی نشان داد که توده های جنگلی منطقه مورد مطالعه جوان بوده و بیشتر در مراحل رویشی خال و تیرک (دامنه قطری 8 تا 25 سانتی متر) قرار دارند. با افزایش ارتفاع از سطح دریا تعداد در هکتار درختان به طور معنی داری تا ارتفاع 1700 متر افزایش و پس از آن کاهش می یابد (5%=?). در طول گرادیان ارتفاعی، چهار تیپ ممرز- بلوط سفید (ارتفاع 1100 تا 1400 متر از سطح دریا)، ممرز-بلوط سفید-کرب-زبان گنجشک (ارتفاع 1400 تا 1500 متر از سطح دریا)، ممرز-بلوط سفید-کرب (ارتفاع 1500 تا 1650 متر از سطح دریا) و ممرز-بلوط اوری (ارتفاع 1650 تا 1725 متر از سطح دریا) شناسایی شد. گونه های ممرز و بلوط (بلوط سفید و اوری)، در توده های مورد بررسی از بیشترین درصد آمیختگی (85 درصد) برخوردار بودند. بررسی تعداد در هکتار زادآوری های با ارتفاع بیشتر از 30/1 و کم تر از 30/1 متر در طول گرادیان ارتفاعی نشان داد که کمترین تعداد در هکتار زادآوری زادآوری در طبقات ارتفاعی میانی وجود دارد. همچنین با افزایش ارتفاع از سطح دریا و عدم دسترسی آسان روستاییان و عشایر، درصد فراوانی زادآوری دانه زاد افزایش پیدا می کند.
رضا سلطانپور احمد علیجانپور
اندازه گیری خصوصیات کمی و کیفی گونه های مولد محصولات فرعی، از ملزومات اساسی به منظور تنظیم سند چشم انداز بهره برداری از محصولات است. پژوهش حاضر با همین هدف در سامان عرفی نمنق واقع در حوزه مردانقم چای ارسباران انجام شد.