نام پژوهشگر: قربان شهریاری
هادی اصغری قربان شهریاری
- تنش شوری- تنش خشکی و دماهای بالاباعث کاهش درصد جوانه زنی بذور می شود ولی مقاومت جمعیت اهواز بیشتر است. - جوانه زنی جمعیت کرج در دماهای متناوب پایین تراز20/30 درجه بیشتر و جوانه زنی جمعیت اهواز در دماهای متناوب بالاتر بیشتر خواهد بود. - غرقاب می تواند باعث کاهش جوانه زنی سلمه تره شود ولی مقاومت جمعیت کرج بیشتر است. - دردوره های متفاوت نوری اختلاف معنی داری درجوانه زنی دوتوده مشاهده نشد. - بیشترین درصدجوانه زنی دوتوده در ph=7 ودرمحیط اسیدی جوانه زنی توده کرج ودرمحیط قلیایی درصدجوانه زنی توده اهواز بیشتر است. - سازگاری به محیط گیاه مادری باعث تغییر در خصوصیات جوانه زنی بذور می شود و درصد جوانه زنی تحت تأثیر محیط گیاه مادری تغییر می کند.
جهان بخش امامی کمال سادات اسیلان
مطالعه ای آزمایشگاهی برای تعیین اثرات آللوپاتیک برگ، گل و ریش? کلزا (brasica napus) روی درصد جوانه زنی علف های هرز تاج خروس (amaranthus retroflexus)، خرفه (portulaca oleracea)، سلمه تره (chenopodium album)، کاتوس (cynanchum acutum) و عروسک پشت پرده (physalis alkekengi) انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پای? کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف عصاره بخش های مختلف کلزا (برگ، ریشه و گل) و غلظت های 0، 25، 50، 75 و 100 درصد عصاره بود. واحدهای آزمایشی شامل پتری دیش هایی به قطر 9 سانتی متر بودند. به منظور محاسب? خصوصیات جوانه زنی، در انتهای دوره جوانه زنی، درصد بازدارندگی طبق روش ایستا برای هر علف هرز جداگانه محاسبه شد. از محلول پلی اتیلن گلایکول 6000 (peg)، برای تفکیک بین اثرات اُسمتیک و آللوپتیکِ عصار? آبی کلزا استفاده شد. نتایج آزمایش نشان داد که عصاره آبی اندام های مختلف کلزا روی درصد جوانه زنی علف های هرز دارای اثرات بازدارنده دگرآسیب است، به طوری که با افزایش غلظت عصاره درصد جوانه زنی گیاهان مذکور کاهش یافت. در بین این علف های هرز خرفه بیشترین و کاتوس کمترین حساسیت را نسبت به عصاره کلزا نشان داد. شدیدترین اثرات آللوپاتیک به عصاره ریشه و ضعیف ترین آن به گل کلزا مربوط بود. نتایج نشان داد که عصار? ریش? کلزا سبب افزایش معنی دار میزان ممانعت از جوانه زنی علف های هرز شد (70% در خرفه، 57% در تاج خروس، 51% در سلمه تره، 48% در عروسک پشت پرده و 32% در کاتوس). در حالی که عصار? گل کلزا سبب کمترین میزان ممانعت از جوانه زنی علف های هرز شد (27% در خرفه، 21% در عروسک پشت پرده ، 20% در تاج خروس، 15% در سلمه تره و 7% در کاتوس). غلظت های مختلف peg، اثر معنی داری روی درصد جوانه زنیِ علف های هرز مورد بررسی نداشت، بنابراین تمامی اثرات بازدارندگی مشاهده شده در عصاره ها، مربوط به مواد آللوکمیکال موجود در آنها می باشد. نتایج نشان داد که خصوصیات دگرآسیبی کلزا می تواند بر جوانه زنی گونه های علف هرزی مثل خرفه، تاج خروس، سلمه تره و عروسک پشت پرده تأثیر بگذارد. بنابراین کلزا، امکان کاهش مصرف علف کش در سیستم های تولید محصول و کشت های بدون شخم را فراهم می سازد.
عبادالله صابری سیروس منصوری فر
به منظور بررسی توانایی عصاره آبی سبوس ارقام برنج ایرانی بر کنترل جوانه زنی و رشد گیاهچه های سوروف، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار و در دوشرایط آزمایشگاه و گلخانه مورد مطالعه قرار گرفت.دراین تحقیق تأثیر عصاره سبوس20 رقم برنج در 4 غلظت (شاهد، 5،10 و 15 درصد) بر جوانه زنی و رشد گیاه چه های علف هرز سوروف مطالعه شد. مطالعات آزمایشگاهی نشان داد که تعدادی از ارقام برنج تأثیر تحریک کننده و برخی دیگر اثر بازدارنده بر رشد علف هرز سوروف دارند. رقم خزر بیشترین بازدارندگی را بر درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن خشک ریشه چه و وزن خشک ساقه چه نشان داد. همچنین ارقام اصلاح شده نسبت به ارقام بومی دارای خاصیت بازدارندگی بالاتری بودند، در حالی که ارقام بومی نقش مهمی در تحریک جوانه زنی دانه سوروف ایفا کردند. نتایج تحقیقات گلخانه ای نشان داد که رقم خزر باعث کاهش معنی دار درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، وزن خشک ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک کل علف هرز سوروف (01/0p?) گردید. رقم ندا بالاترین نقش کنترل کنندگی بر طول ساقه چه را نشان داد. این مطالعه نشان داد که ارقام مختلف تأثیرات متفاوتی را در بازدارندگی بر فاکتورهای رشدی سوروف داشته، که از این خصوصیت می توان به عنوان یک علف کش طبیعی استفاده نمود. افزایش غلظت عصاره سبب افزایش تأثیر بازدارندگی و تحریک-کنندگی ارقام مختلف برنج بر علف هرز سوروف گردید. بررسی صفات مورفولوژیک و ژنتیک ارقام، وجود رابطه آللوپاتیک آن ها بر علف هرز سوروف را نشان داد. کلمات کلیدی: سبوس برنج، علف هرز سوروف، آللوپاتی
محمدرضا گوهریان کمال سادات اسیلان
چکیده: در این مطالعه رفتار جوانه زنی دو جمعیت علف هرز توق در شرایط کنترل شده مختلف مورد بررسی قرار گرفت. به منظور انجام آزمایش بذور توق از مزارع اطراف کرج و اهواز جمع آوری شدند. این طرح به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملآ تصادفی با 4 تکرار اجرا گردید. در این تحقیق رفتار جوانه زنی دو جمعیت توق (اهواز و کرج) در سطوح مختلف خشکی (پتانسیل های اسمزی 0، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0- و 1- مگاپاسگال) و شوری (غلظت های 0، 100، 200، 300، 400 و500 میلی مولار سدیم کلراید)، دماهای ثابت (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سانتی گراد) و دماهای متناوب (روز/شب) 15/5، 20/10، 25/15، 30/20، 35/25، 40/30 ، 20/5، 25/10، 30/15و 35/20 درجه سانتی گراد، دوره های مختلف روشنایی/ تاریکی (0/24، 24/0، 12/12، 14/10، 10/14، 16/8 و 8/16 ساعت)، دماهای 60، 80، 100، 120، 140، 160، 180، 200 و 220 درجه سانتیگراد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش شدت خشکی و شوری درصد جوانه زنی، در هر دو جمعیت توق به طور معنی داری کاهش یافت (01/0 (p?، اما مقاومت تود? اهواز در برابر تنش شوری و خشکی بیشتر بود. درصد جوانه زنی بذور توده کرج و اهواز در پتانسیل اسمزی 4/0- مگاپاسگال به ترتیب 25/50 و 75/61 درصد و در شوری300 میلی-مولار سدیم کلراید به ترتیب 75/10 و 5/18 درصد بود. در بین دماهای ثابت بیشترین درصد جوانه زنی تود? کرج (25/85%) و تود? اهواز (75/87%) در دمای 30 درجه سانتیگراد مشاهده شد. در حالی که در بین دماهای متناوب، بیشترین درصد جوانه زنی تود? کرج (25/93%) و تود? اهواز (75/96%) در دماهای روز/شب 35/20 درجه سانتیگراد ثبت شد. بذور دو تود? توق قادر به جوانه زنی در دامنه وسیعی از دماهای مورد بررسی بودند. دوره های مختلف تاریکی/روشنایی تأثیر معنی داری بر درصد جوانه زنی دو تود? بذر نداشت. قرارگیری بذور توق در آون با دماهای بالاتر از 100 درجه سانتیگراد باعث کاهش معنی دار درصد جوانه زنی آنها شد، اما مقاومت تود? اهواز در برابر دماهای شدید بیشتر از تود? کرج بود. کلید واژه: توق، جوانه زنی، خشکی، درجه حرارت، شوری
اسماعیل خوش چهره زیبا سیروس منصوری فر
به منظور بررسی اثرات کود نیتروژن و کود دامی بر عملکرد کمی و کیفی دو رقم سورگوم علوفه ای (ارقام اسپیدفید و پگاه) در شرایط آب و هوایی شهرستان رشت، در فصل زراعی 92 آزمایشی با تیمارهای نیتروژن از منبع اوره در چهار سطح (صفر، 46، 92 و 138) کیلوگرم در هکتار- تیمارهای کود دامی در سه سطح (5، 10 و 15) تن در هکتار - تیمارهای تلفیقی در سه سطح (23 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 5/2 تن کود دامی، 46 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 5 تن کود دامی، 69 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 5/7 تن کود دامی) انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک-های کاملا تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد.نتایج بر همکنش تیمارهای رقم و کود بر ارتفاع بوته، قطر ساقه، وزن خشک بوته، عملکرد تر علوفه، در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شده و سبب افزایش میانگین صفات فوق شد، درصفات کیفی برهمکنش تیمارهای رقم وکود بر درصد پروتئین، درصد ماده خشک قابل هضم و درصد خاکستر کل اثر معنی دار نداشت و در جدول مقایسه میانگین اثرات ساده صفات کیفی، تیمار کود در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. ترکیب کود دامی و شیمیایی این امکان را فراهم می سازد که در دوره های ابتدایی رشد گیاهان، کود شیمیایی عناصر غذایی قابل جذب را تأمین کرده و در مراحل بعدی رشد، کود دامی عناصر غذایی لازم را در اختیار گیاه قرار دهد. علاوه بر این استفاده توأم کودهای آلی و شیمیایی منجر به توسعه پایدار محیطی می شود که نیازهای نسل حال را تأمین کرده و این قابلیت را برای نسل های آینده حفظ می کند.یافته های این آزمایش نشان داد که تیمارهای تلفیقی بدلیل بهبود شرایط در جذب مواد غذایی و سپس تیمارهای شیمیایی سبب افزایش عملکرد کمی و کیفی در مقایسه با سایر تیمارها شد و برای این منطقه و شرایط مشابه رقم پگاه و میزان 69 کیلوگرم نیتروژن + 5/7 تن کود دامی پیشنهاد می شود .
صبا سیادت جمیان کمال سادات اسیلان
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کود نیتروژن و ترکیب زیستی پلی فنول بر قابلیت دسترسی فسفر در خاک،جذب فسفر و عملکرد ذرت، تحقیقی در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1392 در دانشکده علوم فنون دانشگاه تهران انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل دو سطح کود نیتروژن (از منبع اوره) به میزانهای 100 و200 میلی گرم بر کیلوگرم خاک و چهار سطح ترکیب زیستی-نانویی پلی فنول به میزانهای 0، 35، 70 و 100 درصد وزن کود نیتروژن( بود. پس از رسیدگی کامل، گیاهان برداشت و صفاتی از قبیل: وزن دانه ، وزن ساقه، وزن برگ، وزن ریشه در بوته و بیوماس کل اندازه گیری شد، همچنین درصد فسفر دانه، ساقه، برگ و میزان فسفر کل و قابل جذب در خاک اندازه گیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که مصرف پودر نانویی پلی فنول بخصوص در مقدار 100% وزنی کود اوره، باعث افزایش معنی دار عملکرد دانه و بیوماس کل شد. این افزایش در اثر افزایش معنی دار وزن برگ و در نتیجه سطح برگ اتفاق افتاد. بنظر می رسد ترکیب پلی فنول از طریق افزایش جذب عناصر غذایی بخصوص فسفر و نیتروژن باعث این نتیجه شده است. کاهش سطح فسفر کل خاک در انتهای فصل رشد در تیمار پلی فنل، می تواند تاییدی بر برداشت بیشتر فسفر از خاک در این تیمار باشد.