نام پژوهشگر: حسین مرادی شهربابک
سید محمد موذنی مصطفی صادقیان
هدف از این پژوهش بررسی چند شکلی ژن های mc3r و ucp و ارتباط آنها با صفات تولیدی و تولید مثلی در جمعیت مرغان بومی استان مازندران با استفاده از تکنیک pcr-rflp بود. بدین منظور از تعداد 190 قطعه از مرغان بومی مرکز اصلاح نژاد مازندران خونگیری به عمل آمد. استخراج dna با استفاده از روش نمکی بهبود یافته صورت گرفته و کمیت و کیفیت آن نیز با دستگاه نانودراپ بررسی شد. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی و تکنیک pcr قطعات 231 و 222 جفت بازی به ترتیب از ژن های mc3r و ucp تکثیر یافتند. سپس با استفاده از آنزیم های برشی اختصاصی mspi برای ژن mc3r و hhai برای ژن ucp ، محصولات pcr مورد هضم قرار گرفته و به کمک الگوی باندها بر روی ژل آگارز 5/3 % تمامی نمونه ها تعیین ژنوتیپ شدند. دو آلل a و g برای ژن mc3r و 6 الگوی متفاوت برای ژن ucp مشاهده شد. فراوانی ژنوتیپ های gg ، ag و aa به ترتیب برابر 92/0 و 05/0 و 03/0 و فراوانی آللی برای g وa به ترتیب 95/0 و 05/0 بود. فراوانی ژنوتیپ های الگوهای شماره یک تا شش به ترتیب برابر 05/0 ، 1/0، 54/0، 21/0، 02/0 و 08/0 بود. ارتباط ژنوتیپ های این ژن ها با صفات تولیدمثلی، با استفاده از اطلاعات فنوتیپی و ارزش های اصلاحی صورت گرفت. در حالت استفاده از اطلاعات فنوتیپی جایگاه ژنی mc3r ، ارتباط معنی داری با صفات مربوط به میانگین وزن تخم مرغ در هفته 30 و میانگین وزن تخم مرغ هفته های 32،30،28 داشت و جایگاه ژنی ucp ارتباط معنی داری با صفت سن بلوغ جنسی نشان داد. در حالت استفاده از ارزش های اصلاحی، جایگاه ژنی mc3r ، ارتباط معنی داری با صفات مربوط به میانگین وزن تخم مرغ در هفته 32 و میانگین وزن تخم مرغ هفته های 32،30،28 داشت و جایگاه ژنی ucp ارتباط معنی داری با صفت سن بلوغ جنسی نشان داد. مطالعه حاضر نشان داد که چندشکلی های مشاهده شده در این جایگاهها ارتباط معنی داری با صفات تولیدی و تولیدمثلی داشتند و در آینده می توان از این جایگاه ها به عنوان جایگاههای موثر در تولید در برنامه های اصلاح نژادی استفاده نمود.
رسول خدابخش زاده محمدرضا محمدآبادی
برای کاهش تعداد میش¬های مولد روی مراتع و جلوگیری از تخریب مراتع به نظر می¬رسد که برنامههای اصلاح¬نژادی روی ژن¬های با اثر عمده بر چندقلوزایی در نژاد¬های کشور برای شناسایی ژن¬های کاندیدای مژثر بر این صفات اقتصادی لازم باشد. لذا، هدف از انجام این تحقیق شناسایی چندشکلی¬های تک¬نوکلئوتیدی موجود در کل اگزون 2 ژن فاکتور رشد و تمایز 9 (gdf9) در گوسفندان آمیخته حاصل تلاقی بین قوچ¬های نژاد رومانوف و پاکستانی با میش¬های نژاد کرمانی و نژاد لری¬بختیاری به روش pcr-sscp بود. به این منظور، از 338 رأس گوسفند (از 7 نژاد خالص و آمیخته) خونگیری شد. سپس dna استخراج و pcr با استفاده از آغازگرهای طراحی شده برای قطعه¬های 634 و 647 جفت¬بازی صورت گرفت، که با احتساب دو جفت آغازگر طراحی شده برای اگزون 2 ژن gdf9 تعداد نمونه¬های مورد بررسی در این مطالعه به 676 نمونه رسید. پس از به دست آمدن الگوهای باندی روی ژل اکریل¬آمید، از هر الگو یک نمونه توالی¬یابی شد. در جایگاه نیمه اول، پنج snp شناسایی شد که از پنجsnp مشاهده شده سه snp با تغییر اسید آمینه و دو snp بدون تغییر اسیدآمینه همراه بودند. پنج ژنوتیپ و هشت هاپلوتایپ مختلف از این پنج snp در مجموع هفت جمعیت مورد مطالعه حاصل شد. بر اساس شاخص شانون بیشترین تنوع ژنتیکی به ترتیب در جمعیت¬ آمیخته¬های کرمانی و رومانوف و آمیخته¬های لری-بختیاری و رومانوف مشاهده شد و بر اساس شاخص نئی بیشترین فاصله ژنتیکی بین دو جمعیت پاکستانی و لری¬بختیاری و کمترین فاصله ژنتیکی بین دو جمعیت لری¬بختیاری و آمیخته¬های لری¬بختیاری و پاکستانی مشاهده شد. در جایگاه نیمه دوم، پنج snp شناسایی شد که از پنجsnp مشاهده شده سه snpبا تغییر اسید آمینه و دو snp بدون تغییر اسیدآمینه همراه بودند. شش ژنوتیپ و هفت هاپلوتایپ مختلف از این پنج snp در مجموع هفت جمعیت مورد مطالعه حاصل شد. بیشترین تنوع ژنتیکی به ترتیب در جمعیت¬ آمیخته¬های کرمانی و رومانوف و آمیخته¬های لری¬بختیاری و رومانوف مشاهده شد. بیشترین فاصله ژنتیکی بین دو جمعیت آمیخته¬های کرمانی و رومانوف با آمیخته¬های کرمانی و پاکستانی و همچنین کمترین فاصله ژنتیکی بین دو جمعیت آمیخته¬های لری¬بختیاری و رومانوف با آمیخته¬های کرمانی و رومانوف مشاهده شد. در مجموع از ده snp شناسایی شده در کل اگزون 2 ژن gdf9 در این مطالعه، چهار snp تاکنون در هیچ مطالعه¬ای شناسایی نشده بود.