نام پژوهشگر: داریوش طالعی
شکوفه غلامی مجید امینی دهقی
به منظور بررسی اثر کود زیستی و کود آلی بر عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه دارویی زیره سبز (cuminum cyminum l.) تحت تنش خشکی، آزمایشی به صورت اسپیلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال زراعی 92-1391 در در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد واقع در ابتدای اتوبان تهران- قم به اجرا در آمد. عامل اصلی شامل تنش خشکی در سه سطح (a = قطع آبیاری از مرحله سبز شدن، a2=قطع آبیاری از مرحله گلدهی، a3= قطع آبیاری از مرحله دانه بندی) و فاکتور دوم کود بیولوژیک فسفات بارور-2 در دو سطح (b1= تلقیح با بارور-2، =b2بدون تلقیح با کود بارور-2) و فاکتور سوم کود آلی (دامی) در دو سطح (c1=20 تن در هکتار کود دام پوسیده، c2= بدون استفاده از کود دامی) اعمال گردید. نتایج آزمایش نشان داد که، تنش خشکی تاثیر معنی¬داری بر اکثر صفات اندازه¬گیری شده (تعداد دانه در چتر، تعداد چتر در بوته، تعداد شاخه فرعی، عملکرد اقتصادی، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن هزار دانه، ارتفاع بوته، کلروفیلa، کلروفیل b، کلروفیل a+b، کاروتنوئید) بجز درصد اسانس و عملکرد اسانس داشت. اعمال تنش خشکی هم چنین باعث کاهش درصد اسانس و عملکرد اسانس شد. طبق نتایج بدست آمده، تیمار کود دامی و کود زیستی بارور-2 برای اکثر صفات اندازه¬گیری شده نظیر عملکرد اقتصادی، عملکرد بیولوژیک، وزن هزار دانه، وزن هکتولیتر، ارتفاع بوته و تعداد دانه در چتر به استثنای تعداد چتر دربوته در سطح احتمال 1 درصد معنی¬دار شد. براساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس اثرات متقابل تنش خشکی و کود دامی اثر مثبت و معنی¬داری نیز در سطح احتمال 1 درصد بر صفات عملکرد دانه، عملکرد اقتصادی شاخص برداشت، کلروفیلa، کلروفیلb، کلروفیل کل و کاروتنوئید نشان داد و برای سایر صفات اثر معنی¬داری مشاهده نشد. اثر متقابل تنش خشکی و کود زیستی بارور-2 فقط برای صفاتی نظیر عملکرد اقتصادی، شاخص برداشت، کلروفیل a، کلروفیل a+b و کاروتنوئید در سطح احتمال 1 درصد معنی¬دار شد و برای سایر صفات اندازه¬گیری شده نظیر درصد اسانس ، عملکرد اسانس، وزن هزار دانه اثر معنی¬داری را نشان نداد. نتایج این آزمایش می توان نشان داد که در سطوح بالای تنش خشکی استفاده از کود زیستی از کارایی بیشتری در عملکرد گیاه دارویی زیره سبز برخوردار است اثر تلفیقی کود زیستی بارور-2 و کود دامی نیز بر اکثر صفات مرفولوژیکی و تمامی صفات فیزیولوژیکی اندازه¬گیری شده نظیر مقدار رنگیزه¬های فتوسنتزی و درصد و عملکرد اسانس معنی¬دار شد.
زهرا دانایی پور محمد حسین فتوکیان
بادرنجبویه یکی از گیاهان دارویی مهم از خانواده نعناعیان می¬باشد. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی بر اساس نشانگرهای پروتئینی و aflp در بیست توده m. officinalis بررسی شد. بدین منظور بذر هر توده به صورت جداگانه با سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی تحت شرایط گلخانه کشت گردید، سپس از بافت برگی آن در مرحله گیاهچه، پروتئین و dna استخراج شد. نتایج پروفایل پروتئینی در مجموع 22 نوار با 09/59 درصد چند شکلی نشان داد و آنالیز خوشه¬ای آن، 20 توده را به سه گروه اصلی طبقه¬بندی نمود. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی با استفاده از نشانگر aflp، 15 ترکیب آغازگر استفاده شد. به طور کلی 1592 نوار قابل امتیازدهی تولید شد، که 1402 نوار آن چند شکلی (85/89 درصد) نشان دادند. میانگین مقدار محتوای اطلاعات چند شکلی (pic) و شاخص نشانگر (mi) به ترتیب 22/0 و 41/18 بود. توده¬های مورد مطالعه بر اساس آنالیز ساختار جمعیت دارای 4 زیرجمعیت (k) بودند، با توجه به آن، توده¬ها در نمودار آنالیز تجزیه خوشه¬ای (با استفاده از ضریب تشابه dice و روشneighbor net ) در 5 گروه اصلی طبقه¬بندی شدند. شاخص¬های تنوع ژنتیکی برای تمام مکان¬های ژنی از جمله میانگین تنوع ژنتیکی نیز با مقدار 27/0 و میانگین شاخص شانون با مقدار 41/0 محاسبه شد. سطح بالایی از تمایز جمعیت (40/0=gst) و سطح مناسبی از جریان ژنی (81/0=nm) بین جمعیت¬های گروه¬بندی شده برآورد شد. تجزیه و تحلیل واریانس مولکولی بین جمعیت¬های گروه¬بندی واریانس درون جمعیتی (06/98) را بیشتر از واریانس میان جمعیت¬ها (94/1) نشان داد. به طور کلی نتایج مطالعه حاضر، تنوع ژنتیکی قابل قبولی در الگوی الکتروفورگرام محتوای پروتئین کل و قطعات تفکیک شده در aflp برای توده¬های بادرنجبویه به¬دست آمد، اما نشانگر aflp نسبت به نشانگر پروتئین کارایی بیشتری برای شناسایی تنوع ژنتیکی نشان داد. این اطلاعات حاصل از تنوع ژنتیکی جهت جمع¬آوری بادرنجبویه از مراکز تنوع مفید است و به انتخاب والدین از توده¬هایی که دارای فاصله ژنتیکی زیاد هستند، برای اجرای برنامه¬های دورگ¬گیری یا بهبود صفات مطلوب کمک می¬کند. همچنین، برای محافظت و مدیریت ژرم¬پلاسم این گیاه می¬تواند استفاده شود.
فاطمه آجیلی عبدالامیر بستانی
آرسنات و فسفات بعنوان آنالوگ یکدیگر عمل می کنند. در این تحقیق به منظور بررسی غلظت فسفر کل گیاه سویا در شرایط آلودگی آرسنیک، آزمایشی در گلخانه اجرا شد. عامل اول گیاه سویا، عامل دوم تیمار آلودگی آرسنیک در چهار سطح و عامل سوم سطوح فسفر بود. براساس یافته ها، افزایش غلظت آرسنیک در خاک سبب افزایش زیست فراهمی فسفر گردید. تأثیر آرسنیک بر کاهش درصد جوانه زنی با افزایش غلظت فسفر افزایش یافت. براساس یافته ها، آرسنیک سبب کاهش معنی دار صفات ظاهری گیاه گردید. نتایج حاصل از اثرات متقابل نشان داد؛ در خاک حاوی mg.kg-1 10 آرسنیک، کاربرد فسفر سبب کاهش زیست توده، تعداد غلاف و وزن بذر در گلدان شد. یافته ها نشان داد؛ آرسنیک باعث افزایش درصد فسفر کل گیاه گردید. باتوجه به بررسی اثرات متقابل، اثر آرسنیک بر افزایش غلظت فسفر کل گیاه با افزایش غلظت فسفر خاک افزایش یافت. آرسنیک در خاک سبب افزایش کاتالاز و کاهش مالون دی آلدهید اندام هوایی گردید. نتایج اثرات متقابل نشان داد؛ افزودن فسفر به خاک آلوده سبب افزایش فعالیت کاتالاز و کاهش تولید مالون دی-آلدهید شد. در خاک حاوی آرسنیک لاین امید بخش سویا از نظر درصد جوانه زنی، تعداد غلاف نسبت به رقم مادری خود بهتر عمل نمود.