نام پژوهشگر: داوود نادری
طاهره هراتی غلامی محمد رضا حاجی نژاد
دیابت قندی یکی از مشکلات مهم پزشکی در همه کشورها می باشد. امروزه، درد و رنج انسان نه تنها در مورد این بیماری به خودی خود، بلکه شامل عوارض مرتبط با دیابت است. گیاهان نشان دهنده منبع عظیمی از مکمل های غذایی بالقوه مفید برای بهبود کنترل قند خون و جلوگیری از عوارض دراز مدت دیابت هستند. با توجه به تنوع گیاهان داروئی در ایران و با توجه به پتانسیل درمانی گیاهان داروئی و همچنین خطراتی که داروهای شیمیایی ممکن است در حال حاضر یا آینده برای بیماران ایجاد کنند، با بررسی تاثیر گیاهان دارویی در بیماری دیابت می توان راه های درمان مناسبی در پیش رو قرار داد.آنزیم فسفو فروکتوکیناز -1 از آنزیمهای سیتوزولی در مسیر گلیکولیز می باشد که نقش کلیدی در روند تنظیم گلیکولیز دارد.عوارض ناشی از نقص موروثی آنزیم pfk-1 در عضلات اسکلتی بصورت خستگی و کاهش توان حرکات عضلانی می باشد. در مواردی هم نقص آن باعث رشدسریع سلولهای سرطانی می شود. درتحقیق حاضر به تاثیر عصاره هیدر الکلی برگ گیاه جغجغه (با توجه به دارا بودن اثرات ضدالتهابی، ضد میکروبی و ضد دیابتی ) بر بیان ژن pfk-1در موشهای دیابتی نوع 1می پردازیم. در این مطالعه 45 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی در سه گروه شاهد سالم، شاهد دیابتی و دیابتی تحت تیمار تجویز عصاره جغجغه تقسیم شدند. با تزریق استرپتوزوتوسین (mg/kg 60) در موش های صحرایی نر (300-150 گرم) دیابت نوع 1 ایجاد شد.گروه دیابتی تحت تیمار به صورت روزانه (mg/kg 300) عصاره برگ گیاه جغجغه را به صورت گاواژ به مدت 30 روز دریافت نمودند. گروه شاهد سالم و شاهد دیابتی آب مقطر دریافت کردند. سپس در روز قبل از تجویز عصاره و روزهای 15 و 30 بعد از تجویز عصاره میزان گلوکز خون اندازه گیری شد و بیان ژن pfk-1 بافت کبدی توسط روش real-time pcr بررسی گردید. نتایج نشان داد گلوکز خون در روز 15کاهش می یابد اما بین گروه شاهد دیابتی و دیابتی تحت تیمار تفاوت معنی داری مشاهده نشد میزان بیان ژن pfk در گروه دیابتی تحت تیمار در روز 15 تفاوت معنی داری نسبت به شاهد دیابتی ندارد در بین گروهها تفاوت معنی داری برای بیان ژنpfk وجود ندارد. بنابراین تجویز عصاره هیدروالکی گیاه جغجغه بر بیان ژن فسفوفروکتوکیناز -1 در بیماران دیابتی نوع 1 بی تاثیر می باشد.
کمال صالحی جعفر آبادی محمود سلوکی
کاهش دادن صدمات ناشی از تنش خشکی در گیاه با استفاده از کودهای بیولوژیکی مانند باکتری محرک رشد، اسید سالیسیلیک و بهبود عوامل فیزیولوژیکی و بالطبع بالا بردن میزان عملکرد گیاه در مناطق خشک و نیمه خشک از مدیریت های ضروری در کاهش تنش خشکی در گیاهان از جمله گیاه نعناع سبز می باشد. از این رو آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی شامل سه سطح تنش خشکی،80 درصد ظرفیت زراعی به عنوان شاهد، 60 درصد ظرفیت زراعی و 30 درصد ظرفیت زراعی، کود زیستی (تلقیح و عدم تلقیح) و سالیسیلیک (صفر به عنوان شاهد و 1 میلی مولار) در سه تکرار انجام گردید. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که سطوح مختلف خشکی، اسید سالیسیلیک، باکتری محرک رشد (bacillus 1732) و اثر متقابل آن ها بر رشد و نمو گیاه نعناع موثر بودند. اعمال تنش خشکی سبب کاهش برخی صفات اندازه گیری شده گردید، در حالی که میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (کاتالاز، گایاکول پروکسیداز، آسکوربات پروکسیداز) افزایش یافت. کاربرد باکتری (bacillus 1732) و اسید سالیسیلیک به تنهایی باعث افزایش صفاتی مانند رنگدانه های فتوسنتزی، هیدرات های کربن، پرولین، فلاونوئیدها، فنول کل و کاهش میزان خسارت اکسیداتیو گردید. اثر متقابل باکتری و اسید سالیسیلیک در تمامی صفات به جز کارتنوید، هیدرات کربن و آنزیم های آنتی اکسیدانی معنی دار گردید. مطالعه بیان ژن لیمونن هیدروکسیلاز به روش qreal time pcr صورت پذیرفت.نتایج نشان داد که اثر متقابل سه تیمار بر روی بیان ژن در سطح 5 درصد معنی دار بود. با توجه به مشاهدات این تحقیق می توان نتیجه گرفت که استفاده از باکتری (bacillus 1732) و اسید سالیسیلیک راهکاری مناسب به منظور افزایش مقاومت گیاه در برابر تنش خشکی است.