نام پژوهشگر: علی اکبر مظفری

رشا و ارتشاء مقامات دولتی در کنوانسیون مریدا و مطالعه تطبیقی آن با حقوق کیفری ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 1390
  علی اکبر مظفری   mohammad hadi sadeghi

چکیده رشا و ارتشا مقامات دولتی در کنوانسیون مریدا و مطالعه تطبیقی آن با حقوق کیفری ایران به کوشش علی اکبر مظفری رشا و ارتشا به معنی رشوه دادن و رشوه گرفتن ، از جمله جرایم عمدی است و در تقسیم بندی جرایم از حیث موضوع تأثیر رفتار مجرمانه ، در زمر? جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی قرار دارد . از این جهت که ترویج آنها ، لاجرم باعث اختلال در نظم اداری و خروج آن از دایر? اعتدال خواهد شد . تقنین در زمین? رشا و ارتشا در حقوق ایران به گونه ای است که بسیاری از افرادی که مسئولیت ارائه خدماتی به عموم مردم را دارند ، تنها به این خاطر که کارمند دولت محسوب نمی شوند ، از دایره مقررات راجع به رشوه خواری خارج می گردند . از طرف دیگر موضوع رشوه نیز محدود به مواردی شده است که واجد جنبه مالی است و از این طریق نیز ، موارد دیگری از رشوه خواری ، تحت عنوان رشوه غیر مادی ، غیر قابل مجازات است . این در حالی است که هم در کنوانسیون مریدا در خصوص رشا و ارتشا و هم در نظام کیفری بسیاری از کشورها ، ارتشا از ناحیه کارکنان بخش خصوصی نیز پیش بینی شده است و از طرف دیگر هر نوع منفعتی را نیز در بر می گیرد . بنابراین لزوم بازنگری و اصلاح مقررات داخلی در جهت گسترش شمول مقررات مذکور به بخش خصوصی و رشوه های غیر مادی و همچنین تدوین یک سیستم مدرن جهت پیشگیری از وقوع این نوع جرایم احساس می شود . واژگان کلیدی : رشا ، ارتشا ، راشی ، مرتشی ، مقام دولتی ، کنوانسیون مریدا ، حقوق کیفری ایران .

بررسی میزان برخی ضداکساینده های آنزیمی، غیرآنزیمی و ترکیبات بیوشیمیایی در مراحل مختلف رسیدگی میوه توت فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1391
  فری ناز رحمتی ایلخچی   تیمور جوادی

میوه توت فرنگی یکی از غنی ترین منابع ترکیبات ضداکساینده است. این ترکیبات به عنوان یکی از عوامل حفاظتی مهم در برابر تنش اکسایشی، که عواقب زیان آور برای سلامتی انسان دارد، عمل می کنند. کیفیت میوه توت فرنگی در مراحل مختلف برداشت، تابعی از محتوای متابولیت های میوه است، که ناشی از تغییرات فیزیولوژیکی در طول رشد و رسیدن میوه است. این آزمایش به منظور بررسی تغییرات برخی از ترکیبات ضداکسایشی و غیر ضداکسایشی در دو رقم توت فرنگی (سلوا و کویین الیزا) مزرعه ای انجام گرفت. میوه ها در سه مرحله مختلف رسیدگی، شامل سفید، نیم قرمز و قرمز برداشت شدند. بلافاصله میوه ها در ازت مایع منجمد شدند و تا زمان استفاده در دمای 50- درجه سانتیگراد نگهداری شدند. یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل و سه تکرار بکار رفت. تغییرات غلظت متابولیت ها در طول نمو میوه دو رقم مطالعه شد. آزمایش در دو فصل (پاییز 1390 و بهار 1391) انجام شد. نتایج نشان داد که فنل کل، ظرفیت ضداکسایشی کل (tac)، اسیدیته قابل تیتراسیون (ta) و فعالیت آنزیم پراکسیداز با پیشرفت رسیدگی میوه در برداشت بهاره کاهش یافت. کربوهیدرات های محلول، مواد جامد کل (tss)، آنتوسیانین و پروتئین محلول در طول رسیدن میوه افزایش یافت. فنل کل در برداشت پاییزه در طول نمو میوه به طور معنی داری در برداشت پاییزه تغییر نکرد. کربوهیدرات محلول کل در طول رسیدن میوه در هر دو رقم افزایش یافت. ظرفیت ضداکسایشی در برداشت بهاره در هر دو رقم در بلاترین حد بود. میزان ویتامین ث بتدریج در مرحله نیم قرمز افزایش یافت اما، در مرحله قرمز در برداشت بهاره به طور معنی داری کاهش یافت. در مرحله قرمز ویتامین ث در برداشت پاییزه در رقم کویین الیزا کاهش یافت اما، در رقم سلوا ثابت باقی ماند.

بهینه سازی انتقال ژن با استفاده از آگروباکتریوم تومه فاشینس به ارقام رایج توت فرنگی در استان کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1391
  سیروان نصری   بهمن بهرام نژاد

کلید موفقیت توسعه ژنتیکی ارقام توت فرنگی استقرار سیستم باززایی و سیستم انتقال ژن بوده، که پروتکل های مختلفی برای انتخاب و گزینش گیاهان تغییر یافته ژنتیکی به دنبال انتقال ژن گزارش شده است.در این تحقیق انتقال ژن سه رقم تجاری توت فرنگی پاروس، کاماروزا و کردستان با استفاده از آگروباکتریوم تومه فاشینس مطالعه شده است. شاخه زایی بر روی محیط پایه ms حاوی 2% گلوکز باmg/l tdz 4 انجام شد که فراوانی شاخه زایی برای ارقام پاروس، کاماروزا و کردستان به ترتیب 72، 65 و 30 درصد مشاهده شد. برای بهینه کردن غلظت کانامایسین بر روی محیط انتخابی این ارقام، عکس العمل برگ های دیسکی شکل بر روی غلظت های مختلف (mg/l100-0) بررسی شد. که غلظت mg/l 75 به عنوان بهترین غلظت انتخاب شد. آگروباکتریوم تومه فاشینس سویه c58c1rifr(pgv220) حاوی وکتور دوگانه ptjk136 با ژن گاس همراه اینترون و سویه c58(pgv3101) حاوی دستواره منتقل شده pbi121-p5cs برای آزمایشات انتقال ژن استفاده گردید. بعد از 5 روز پیش کشت نمونه ها بر روی محیط باززایی، 72 ساعت هم کشتی نمونه های ترانسفورم شده بر روی محیط انتخابی حاویmg/l 75 کامامایسین وmg/l 500 سفوتاکسیم باززا شدند در حالیکه نمونه های ترانسفورم نشده از بین رفتند. برای تایید سلول های ترانسفورم شده آنالیز گاس و pcr برای انتقال ژن گاس و آنالیز pcr برای ژن p5cs انجام شد. این پروتوکل استاندارد می تواند برای انتقال ژن دیگر ژن ها به این ارقام توسط آگروباکتریوم تومه فاشینس مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی باززایی درون شیشه ای ریزنمونه های سه رقم انگور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1391
  عمر قریشی   علی اکبر مظفری

در این آزمایش باززایی ریزنمونه های برگ، گره و نوک شاخساره سه رقم مذکور در دو محیط کشت ms و wpm با غلظت های 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی گرم در لیتر از هورمون های ba و bap در مرحله پرآوری بر صفات طول شاخساره، تعداد شاخساره، تعداد برگ، وضعیت برگ و وضعیت نهایی شاخساره مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت، تیمار های هورمونی ba با غلظت 1 میلی گرم در لیتر در ریزنمونه های گره و نوک شاخساره هر سه رقم خوشناو، فرخی و بیدانه سفید، و غلظت 1 میلی-گرم در لیتر bap در ریزنمونه های گره هر سه رقم و غلظت 5/1 میلی گرم در لیتر bap در ریزنمونه های نوک شاخساره هر سه رقم در محیط کشت ms، بهترین نتایج را در مرحله پرآوری نشان دادند. در مرحله ریشه زایی نیز اثر اکسین های naa و iba هر کدام در 3 سطح (0، 5/0 و 1 میکرومولار) در محیط کشت ½ ms بر صفات ریشه آغازی، تعداد ریزنمونه ریشه دار، طول ریشه و تعداد ریشه ارزیابی شدند. تیمار های 5/0 و 1 میکرومولار naa برای رقم خوشناو و 5/0 میکرومولار iba برای دو رقم فرخی و بیدانه سفید، بهترین نتایج را در تمام خصوصیات مورد بررسی این ارقام نشان دادند. در مرحله سازگاری، انتقال گیاهچه ها به ترکیب خاک باغچه، کوکوپیت، ورمی کولایت و پرلیت با نسبت 1:1:1:1 و تغذیه گیاهچه ها با عناصر غذایی رقیق شده ½ ms انجام شد. پس از 1 ماه، گیاهچه ها با موفقیت به شرایط محیطی سازگار شدند.

ارزیابی برخی پاسخ های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی توت فرنگی به تنش شوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد رضا حاتمی   علی اکبر مظفری

شوری یکی از تنشهای مهم غیرزنده است که اثرات زیان باری بر عملکرد گیاه و کیفیت محصول بر جای می گذارد. تنش شوری همهی فرایندهای اصلی همچون رشد، فتوسنتز، سنتز پروتئین و متابولیسم چربی را تحت تاثیر قرار میدهد. توت فرنگی به عنوان یک گونه حساس به شوری مطرح است، اما بین ارقام مختلف تفاوت وجود داشته و ارزیابی ارقام ازنظر تحمل به شوری اهمیت دارد. به این منظور آزمایشی برای مقایسه دو رقم توت فرنگی کردستان و کوئین الیزا طراحی گردید.آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل 3 سطح شوری 0، 40 و 80 میلی مولار nacl بود.در این دوره محتوای نسبی آب برگ، میزان ماده خشک کل گیاه، وزن خشک طوقه، حجم ریشه،میزان پرولین، میزان پروتئینهای محلول کل وفعالیت آنزیم پراکسیداز اندازه گیری شدند.نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تحت تاثیر تیمارهای شوری میزان پرولین و فعالیت آنزیم پراکسیداز بطور معنی داری افزایش یافت. فعالیت آنزیم پراکسیداز تحت تنش شوری در رقم کردستان در مقایسه با رقم کوئین الیزا بطور معنی داری بیشتر بود.میزان ماده خشک در دو رقم تحت تیمارهای شوری بطور معنی داری در مقایسه با شاهد کاهش نشان داد. اما کاهش شدیدتر در رقم کوئین الیزا مشاهده گردید. تحت تیمارهای شوری تفاوتی در میزان وزن خشک طوقه و حجم ریشه در رقم کردستان مشاهده نگردید، ولی در رقم کوئینالیزا کاهش یافتند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که با افزایش شدت تنش شوری محتوای نسبی آب برگ و میزان پروتئین های محلول کل در هر دو رقم توت فرنگی کردستان و کوئین الیزا کاهش یافته است. با طولانی شدن زمان تنش میزان کاهش هر دو هم شدید تر گردید. این کاهش در رقم کوئین الیزا بسیار شدیدتر بود. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در هر دو رقم بطور معنی داری در مرحله اول آزمایش در تیمار 80 میلی مولار شوری نسبت به شاهد افزایش یافت. با افزایش مدت زمان تنش شوری افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز در هر دو رقم در شرایط تنش 40 میلی مولار شوری صورت گرفت. اما در شرایطی که شوری شدید اعمال شد (80میلی مولار) این افزایش فعالیت تنها در رقم کردستان ادامه یافته و در رقم کوئین الیزا متوقف و روند نزولی پیدا نمود.با توجه به یافتههای پژوهش حاضر به نظر می رسد که رقم کردستان به دلیل داشتن ماده خشک بیشتر و حفظ محتوای نسبی آب برگ بیشتر دارای تحمل بالاتری در برابر شوری در مقایسه با رقم کوئین الیزا باشد.

تاثیر تاریخ کشت بر عملکرد و کیفیت میوه توت فرنگی ارقام سلوا و کاماروزا در شرایط آب و هوایی دزفول
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  علی عباسپور   علی اکبر مظفری

توت فرنگی با نام علمیfragaria ananassa duch. از خانواده ی گلسرخیان rosaceae می باشد. تاریخ کشت یکی از عوامل به زراعی است که بر مراحل مختلف رشد و نمو گیاه موثر می باشد و از عوامل مهم تعیین کننده عملکرد رقم در یک منطقه است. تاریخ کشت مناسب موجب بهره گیری بهینه از عوامل اقلیمی نظیر درجه حرارت، رطوبت و طول روز می گردد. در این پژوهش اثر سه تاریخ کشت (10 آبان، 25 آبان و 10 آذر) برروی دو رقم توت فرنگی سلوا و کاماروزا در شرایط اقلیمی شهرستان دزفول مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که رقم روی اکثر صفات شامل تعداد برگ، تعداد گل، تعداد خوشه گل، سطح برگ، طول میوه، قطر میوه، نسبت طول به قطر میوه، حجم میوه، وزن تر میوه، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، ph، tss، ta،tss/ta ، سفتی بافت، ویتامین ث و محتوی آنتوسیانین میوه به طور معنی داری موثر بود، ولی روی چهار صفت مورفولوژیکی تعداد میوه در بوته وزن خشک میوه طول دمبرگ و طول دمبرگچه معنی دار نبود. همچنین اثر تاریخ کشت بر روی صفاتی همچون تعداد برگ، تعداد گل، تعداد خوشه گل، تعداد میوه، سطح برگ، طول دمبرگ، طول دمبرگچه، وزن تر میوه و وزن تر اندام هوایی معنی دار و بر روی طول میوه، قطر میوه، نسبت طول به قطر میوه، حجم میوه، وزن خشک میوه، وزن خشک اندام هوایی، ph، tss، ta،tss/ta ، ویتامین ث، سفتی بافت و محتوای آنتوسیانین میوه معنی دار نشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که تاریخ کشت 10 آبان و رقم کاماروزا به دلیل سفتی بیشتر و گلدهی بیشتر بر رقم سلوا و تاریخ کشت های 25 آبان و 10 آذر برتری دارد.

بررسی تنوع ژنتیکی ارقام توت فرنگی با استفاده از نشانگرهای مولکولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد صدیق کمانگر   هدیه بدخشان

توت فرنگی گیاهی از جنس فراگاریا و خانواده گل سرخیان است که در تمام جهان دارای پراکندگی وسیعی بوده و به خاطر محصول میوه آن بسیار مورد توجه است. بررسی تنوع ژنتیکی در جمعیت ها و گونه های توت فرنگی به عنوان عامل پایداری در برابر تغییرات شرایط زیست محیطی، تنش ها و همچنین در جهت ایجاد رقم های جدید و مطلوب بسیار ضروری است. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی در بین 40 ژنوتیپ توت فرنگی با شجره و خاستگاه متفاوت از 40 آغازگر مربوط به سه نشانگر مولکولی scot، issr و irap استفاده شد. 36 آغازگر قادر به تشکیل نوارهای تکرارپذیر و قابل نمره دهی بودند. در کل با استفاده از هر سه آغازگر، 473 نوار تشکیل شد که 418 نوار (37/88 درصد) از آن ها چندشکل بودند. نشانگرهای irap و scot به ترتیب دارای بیشترین (49/0) و کمترین (43/0) مقدار محتوی اطلاعاتی چندشکلی (pic) بودند. نسبت تنوع ژنتیکی محاسبه شده برای هر سه نوع نشانگر scot، irap و issr نسبتاً نزدیک بود. بر اساس آزمون مانتل همبستگی قابل توجهی (p<0.001) بین این سه نشانگر وجود داشت. با استفاده از داده های ژنتیکی حاصل از سه نوع نشانگر با هم و تجزیه خوشه ای بر مبنای ضریب تشابه دایس و الگوریتم upgma ژنوتیپ ها در ده گروه دسته بندی شدند. دسته بندی ژنوتیپ ها تا حدود زیادی با خاستگاه و شجره ژنوتیپ ها مورد بررسی مطابقت داشت. مقایسه الگوهای حاصل از تجزیه خوشه ای بر اساس هر سه نشانگر نشان داد که مطابقت گروه ها با خاستگاه و شجره بر مبنای آغازگر scot بیشتر از دو نشانگر دیگر بوده است. با توجه به هم گروه شدن رقم کردستان (که اطلاع دقیقی از خاستگاه و نام واقعی آن نیست) و رقم آمریکایی هانوی بر اساس اطلاعات حاصل از هر سه نشانگر، این امکان که رقم کردستان منشعب از رقم هانوی یا خویشاوند آن باشد تقویت می شود. نمودار دو بعدی حاصل از تجزیه به مختصات اصلی نیز مطابقت زیادی با نتایج تجزیه خوشه ای داشت. بر اساس تجزیه واریانس مولکولی، تفاوت بین خاستگاه ها معنی دار بود (p<0.01) و 9% از تنوع ژنتیکی، به بین خاستگاه ها و 91% تنوع به داخل خاستگاه ها اختصاص یافت. آغازگرهای scot، irap و issr تعداد زیادی نوار چند شکل تولید کردند که در مطالعات شناسایی ژنوتیپ ها توت فرنگی و بررسی تنوع ژنتیکی می توانند مفید واقع شوند.

اثر محلول پاشی برگی اسید آسکوربیک بر روی برخی ویژگی های رویشی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی انگور تحت تنش خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1392
  مهتاب ذوالنوری   ناصر قادری

خشکی، یک تنش محیطی متداول در انگور است که در خاک های با محتوای آب کم در شرایط انجام آبیاری نیز رخ می دهد. به دلیل کمبود منابع آبی، لازم است در انتخاب رقم و روش های حمایت درخت به هنگام احداث باغ بازنگری صورت گیرد. اسید آسکوربیک در سمیت زدایی گونه های اکسیژن واکنشگر نقش دارد و از صدمه ی اکسیداتیو به اسید های نوکلئیک، چربی ها و پروتئین ها جلوگیری می کند. به منظور ارزیابی تأثیر محلول پاشی برگی اسید آسکوربیک بر روی برخی ویژگی های رویشی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی انگور تحت تنش خشکی، پژوهش حاضر طی سال های 1392-1391 در زمین گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان در شرایط محیط طبیعی و یک سال پس از استقرار قلمه ها در خاکی با بافت لومی رسی به اجرا درآمد. در این پژوهش رقم با دو سطح خوشناو و بی دانه سفید، تنش خشکی با دو سطح شاهد (رطوبت حجمی 75% ظرفیت زراعی) و تنش خشکی (رطوبت حجمی 25% ظرفیت زراعی یا آبیاری پس از 7 هفته) و محلول پاشی برگی اسیدآسکوربیک دارای سه سطح (شاهد، 150 و 300 میلی گرم بر لیتر) با سه تکرار با استفاده از طرح فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. تنش خشکی باعث کاهش شاخص های رشد، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، و میزان کلروفیل شد. تنش خشکی در سطح آماری 1% کلیه صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک غیر از پراکسید هیدروژن (با اختلاف معنی دار 5 درصد) را تحت تأثیر قرار داد. ارقام مورد بررسی از نظر رشد طولی ساقه، تعداد برگ، میزان کلروفیل، کاروتنویید، کربوهیدرات های محلول کل، پرولین، پراکسید هیدروژن و اسید آسکوربیک برگ اختلاف معنی داری در سطح آماری 1% داشتند. کاربرد اسید آسکوربیک به طور معنی داری در سطح آماری 1% اختلاف رشد طولی ساقه بین شروع و پایان آزمایش، همچنین به طور معنی داری در سطح آماری 5% فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز را تحت تاثیر قرار داد. عکس العمل ارقام در شرایط تنش خشکی (f. c 25%) و آبیاری کامل (f. c 75%) متفاوت از یکدیگر بود. رقم خوشناو در تنش خشکی، کاهش کمتر در رشد طولی ساقه، افزایش میزان کاروتنویید و پروتئین های محلول کل و در شرایط آبیاری کامل میزان کلروفیل a، کلروفیل b وکاروتنویید بیشتری را نشان داد. رقم بی دانه سفید در شرایط آبیاری کامل کاهش میزان پراکسید هیدروژن و کاهش میزان پروتئین های محلول کل نسبت به شاهد و افزایش فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز را نشان داد. تنش خشکی موجب کاهش میزان پروتئین های محلول کل نسبت به شاهد در رقم بی دانه سفید شد. تعداد برگ هر دو رقم در شرایط تنش خشکی کاهش پیدا کرد اما این کاهش در رقم خوشناو کمتر بود. اسید آسکوربیک در مقایسه با تیمار شاهد تعداد برگ رقم بی دانه سفید را درشرایط آبیاری کامل افزایش داد. بر این اساس رقم بی دانه سفید را می توان حساس تر نسبت به خشکی معرفی کرد. طوری که میزان کربوهیدرات های محلول کل کمتر و کاهش بیشتر در برگ بیانگر تأثیر بیشتر تنش خشکی در این رقم می باشد. در رقم خوشناو، با توجه به میزان کربوهیدرات های محلول کل بالاتر، عدم تغییر شاخص پایداری غشاء سلولی، رشد بیشتر شاخه و کاهش کمتر در از دست دادن برگ به نظر می رسد که این رقم تحمل بیشتری نسبت به شرایط کمبود آب داشته¬است. در شرایط تنش خشکی، محتوای نسبی آب برگ دو رقم اختلاف معنی داری نداشت. افزایش کربوهیدرات¬های محلول در رقم خوشناو و افزایش پرولین در رقم بی¬دانه سفید می تواند ناشی از کاربرد اسید آسکوربیک در شرایط تنش کم آبی باشد و به جذب آب در این شرایط کمک کرده باشد. با توجه به نقش دمای سایه انداز در افزایش تحمل به خشکی خاک، کم بودن دمای سایه انداز در رقم خوشناو می تواند بیانگر پتانسیل بیشتر این رقم برای انجام حداکثر فتوسنتز و سازگاری آن با شرایط دیم باشد. بین اسید آسکوربیک برگ در دو رقم اختلاف معنی داری مشاهده شد. به نظر می رسد سنتز اسید آسکوربیک درون زاد در این ارقام عامل اصلی این اختلاف باشد. یعنی امکان دارد که اسید آسکوربیک به دلیل خواص ضد اکسایشی خود از تخریب کلروفیل جلوگیری کرده باشد و سبب افزایش آن در تیمار آبیاری کامل در هر دو رقم شده باشد. تیمار اسید آسکوربیک 300 میلی گرم بر لیتر در رقم خوشناو تحت تنش خشکی باعث بیشترین افزایش پروتئین در این رقم شد. همین تیمار در هر دو رقم تحت تنش خشکی از کاهش شدیدتر رشد طولی جلوگیری نمود. پاسخ های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نشان داد که تیمار اسید آسکوربیک 300 میلی گرم بر لیتر سبب افزایش شاخص های رشدی تاکستان جوان انگور شد. بنابراین کاربرد اسید آسکوربیک به طور معنی داری باعث حمایت از گیاه به هنگام تنش خشکی می شود. این امر در استقرار گیاه طی سال های اول نقش بسزایی دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که این غلظت از اسید آسکوربیک توانسته در کنترل تحمل تنش خشکی نقش مهمی داشته باشد. نتایج این آزمایش نشان داد که اسید آسکوربیک می تواند برخی از واکنش های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی انگور را تحت تاثیر قرار دهد.

تأثیر میدان مغناطیسی بر جوانه زنی و فعالیت آنزیم پراکسیداز بذر پیاز خوراکی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - دانشکده کشاورزی 1392
  حامد آهنین قوه   علی اکبر مظفری

امروزه از میدان مغناطیسی به عنوان یک روش غیرشیمیایی عملی در کشاورزی استفاده می شود. میدان مغناطیسی به عنوان فاکتور فیزیکی دارای اثرات مثبتی روی جوانه¬زنی و رشد گیاهان می¬باشد. ازاینرو در تحقیق حاضر تأثیر میدان مغناطیسی روی جوانه زنی و رشد اولیه بذرهای پیاز خوراکی (allium cepa l.) و همچنین فعالیت آنزیم پراکسیداز مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور بذرهای پیاز در معرض میدان¬های مغناطیسی (125 و 250 میلی تسلا) در زمان های مختلف (0، 6، 12، 18 و 24 ساعت) قرار داده شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که سرعت و درصد جوانه زنی در هر دو میدان مغناطیسی 125 و 250 میلی تسلا افزایش یافت. به گونه ای که بالاترین درصد جوانه زنی با 11/86 درصد در تیمار 12 ساعت قرارگیری در معرض هر دو میدان مغناطیسی 125 و 250 میلی تسلا به دست آمد. کمترین و بیشترین سرعت جوانه زنی بذر پیاز خوراکی به ترتیب در تیمار شاهد (صفر ساعت) و 18 ساعت میدان مغناطیسی مشاهده شد. 24 ساعت میدان مغناطیسی نیز سبب شکل گیری بیشترین طول ریشه چه (33/39 میلیمتر) گردید. پایین ترین (24/51 میلیمتر) و بیشترین (58/66 میلیمتر) طول ساقه چه پیاز خوراکی به ترتیب در تیمار شاهد (صفر ساعت) و 12 ساعت میدان مغناطیسی به دست آمد. حداکثر 12 ساعت قرار گیری در معرض میدان مغناطیسی 125 میلی تسلا سبب افزایش وزن تر ریشه چه و ساقه چه دانهال پیاز خوراکی گردید. همچنین حداکثر 12 و 18 ساعت قرار گیری در معرض میدان مغناطیسی 125 و 250 میلی تسلا به ترتیب موجب افزایش درصد و سرعت جوانه زنی بذر پیاز خوراکی شد. از طرف دیگر فعالیت آنزیم پراکسیداز با قرارگیری در معرض میدان مغناطیسی افزایش پیدا کرد. کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز در بیش از 18 ساعت قرارگیری در معرض میدان مغناطیسی 250 میلی تسلا مشاهده شد. بالاترین فعالیت آنزیم پراکسیداز نیز با 30300 بخش بر دقیقه بر گرم، در تیمار 18 ساعت میدان مغناطیسی به دست آمد. در نهایت نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تیمار میدان مغناطیسی سبب افزایش جوانه زنی و رشد اولیه پیاز می شود. بنابراین میدان مغناطیسی به عنوان یک عامل محرک رشد غیرمخرب می تواند برای تسریع جوانه زنی و رشد اولیه پیاز به کار برده شود.

بررسی اثر قندهای مختلف بر باززایی دو رقم انگور بومی استان کردستان در شرایط درون شیشه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  صباح ظاهری   علی اکبر مظفری

منابع کربنی در سلول ها و بافت های گیاهان نقشی حیاتی دارند و در کشت درون شیشه ای یکی از فاکتورهای اساسی رشد و نمو ریزنمونه ها محسوب می شوند. نوع و غلظت منابع کربنی اثرات مختلفی بر رشد و نمو ریزنمونه ها دارند. لذا، تحقیقی طی سال¬های 1391 و 1392 روی دو رقم انگور بومی استان کردستان با نام های فرخی و خوشناو جهت تکثیر درون شیشه¬ای انجام شد. در این آزمایش باززایی ریزنمونه¬های گره و نوک شاخساره دو رقم مذکور در محیط کشت ms حاوی غلظت¬های صفر، 15، 20، 30 و 40 ¬گرم در لیتر از هر کدام از قندهای ساکارز، گلوکز، فروکتوز و سوربیتول در مرحله پرآوری بر صفات طول شاخساره اصلی، تعداد برگ شاخساره اصلی، تعداد شاخساره نابجا، طول شاخساره نابجا و تعداد برگ شاخساره نابجا مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نوع و غلظت های مختلف منابع کربنی اثرات متفاوتی بر صفات مذکور در هردو رقم انگور و هر دو نوع ریزنمونه دارند. در غلظت صفر گرم در لیتر کربوهیدرات هیچگونه رشد و نموی در ریزنمونه ها دیده نشد. غلظت های کم هر کدام از منابع کربنی باعث کاهش رشد و برخی ناهنجاری های فیزیولوژیکی مانند شیشه ای شدن در ریزنمونه ها شد. غلظت بالای هر کدام از قندها باعث رشد و نمو غیر عادی و ایجاد ناهنجاری های فیزیولوژیکی در ریزنمونه ها شد. غلظت 30 گرم در لیتر (ساکارز، گلوکز و فروکتوز) مطلوب ترین رشد و نمو ریزنمونه ها را از خود نشان داد. در بین قندهای مختلف سوربیتول ضعیف ترین نتیجه را در رشد و نمو هر دو رقم انگور داشت. در بین هر دو ریزنمونه طول شاخساره های ریزنمونه نوک شاخساره بیشتر از ریزنمونه گره بود. تعداد برگ و تعداد شاخساره نابجا در ریزنمونه گره بیشتر از ریزنمونه نوک شاخساره بود.

بررسی سیتوژنتیکی هیبرید های حاصل از تلاقی برخی از ارقام گندم نان با آجیلوپس تریانسیالیس (.aegilops triuncialis l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  ندا فتحی   قادر میرزاقادری

آجیلوپس تریانسیالیس (aegilops triuncialis; 2n=4x=28; ctctutut) یکی از گونه¬های تتراپلوئید جنس آجیلوپس می¬باشد که بسیاری از اکسشن¬های آن منبع با¬ارزشی از ژن¬های مقاومت به تنش¬های زنده و غیر¬زنده می¬باشند. در این پژوهش ارقام گندم نان (2n=6x=42; aabbdd) به نام¬های امید، نوید، زرین، پیشگام و mv-17 با گونه آجیلوپس تریانسیالیس تلاقی داده شده و هیبریدهای f1 و f2 )حاصل از خودباروری (f1 مورد بررسی سیتوژنتیکی قرار گرفتند. ارقام مختلف گندم نان از لحاظ میزان تلاقی¬پذیری متفاوت بودند. به¬طور متوسط میزان تلاقی¬پذیری در حدود 46/24¬% و فراوانی تشکیل بذرهای هیبرید نسل دوم در حدود 3/54¬% برآورد گردید. در این پژوهش هیبریدهای حاصل از تلاقی گندم نان و آجیلوپس تریانسیالیس، همه دارای 35 (n=5x=35; abdutct) کروموزوم و آمفی¬پلوئیدهای (هیبریدهای نسل دوم یا f2) حاصل نیز دارای تعداد متفاوتی از کروموزوم¬ها از 35 تا 70 عدد بودند. در بررسی متافازi میوز برای هیبریدهای نسل اول به¬طور متوسط 7 عدد بی¬والنت میله¬ای و 21 عدد یونی¬والنت مشاهده شد. هیبریدهای نسل اول دیر¬رس¬تر (25 الی 30 روز) از والد مادری (گندم) خود بودند. فراوانی لاین¬های bc1f1 حاصل از تلاقی¬برگشتی هیبریدهای نسل اول (♀) با والد مادری (♂)، نسبت به بذرهای f2 حاصل از خودباروری کمتر و در حدود 1/27¬% بود. یکی از راه¬های تشخیص حضور ژنوم ut در زمینه ژنتیکی گندم و آجیلوپس، استفاده از نشانگرهای مولکولی est-pcr است. در مجموع از 17 نشانگر plug استفاده شد که در بین آنها تنها دو نشانگر tanc1248 و tanc1300 اختصاصی ژنوم ut شناسایی شدند.

اثر سدیم نیتروپروساید (snp) بر باززایی انگور در شرایط درون شیشه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد جیرانی   علی اکبر مظفری

تحقیقی در طی سال های 1392 و 1393 بر روی دو رقم انگور خوشناو و فرخی، با هدف کاربرد دو ترکیب آزاد کننده no، سدیم نیتروپروساید (snp) و همچنین نیتریت سدیم (ns) جهت تکثیر درون شیشه ای انجام شد.