نام پژوهشگر: حسین نجم آبادی
زهره فتاحی حسین نجم آبادی
ناشنوایی یک اختلال رایج حسی – عصبی در تمامی سنین می باشد که توسط عوامل محیطی ، ژنتیکی یا هر دو ایجاد می شود.از آنجا که این اختلال بسیار هتروژن بوده ،اساس ژنتیکی آن بسیار پیچیده است.تقریبا 70 درصد موارد ناشنوایی ارثی ، غیر سندرومی می باشد. این دسته از ناشنوایی بر اساس الگوی وراثتی ، به چهار نوع تقسیم می گردد: اتوزومی مغلوب(75-85%) ، اتوزومی غالب (15-25% )، وابسته به جنس و میتو- کندریایی( <1%). در این مطالعه ، خانواده های ایرانی با بیش از 5 فرد ناشنوا درسه نسل با الگوی وراثتی اتوزومی غالب ، انتخاب شدند . هدف از این تحقیق ، بررسی شش جایگاه ژنی شایع(dfna2, dfna3, dfna6, dfna8/12, dfna9, وdfna20/26) در جمعیت ایرانی بود.ژنهای مذ کور دارای شیوع بالایی در ناشنوایی غیر سندرومی با توارث اتوزومی غالب در جهان و به خصوص در کشورهای همسایه ی ایران می باشند. در این تحقیق ، آنالیز پیوستگی با استفاده از مارکرهای چند شکلی محدود کننده ی ژن ها ، برای 20 خانواده ناشنوای غیر سندرومی با الگوی وراثت غالب اتوزومی، انجام شد. طی مطالعات، سه خانواده با جایگاه dfna3 پیوستگی نشان داده و توالی یابی ژنهای مربوطه ، منتهی به شناسایی یک جهش جدید درژن gjb2 (جایگاه dfna3)گردید. در ادامه ی این پروژه ، تا کنون سه خانواده به لکوس های dfna2 و dfna6 همبستگی نشان داده اند. جهش در ژنهای این جایگاه ها در جمعیتهای زیادی گزارش شده است. توالی یابی برای این سه خانواده نیز در دست ا قدام می باشد. ، پیوستگی 3 خانواده از این میان20 خانواده به جایگاه ژنی dfna3 (15%) ،می تواند بیانگر شیوع نسبتا بالای این جایگاه در جمعیت ایرانی باشد. علاوه بر دو جایگاه dfna3 و dfna6 که در حجم نمونه این تحقیق با فراوانی 15% و 10% مشاهده شدند، پیوستگی یک خانواده ناشنوا به جایگاه dfna2 (فراوانی 5% در این حجم نمونه) تائیدی دوباره بر شیوع نسبتا بالای این ژن در توارث غالب می باشد.
فائزه عزیزی حسین نجم آبادی
مقدمه: ناهنجاری عقب ماندگی ذهنی اختلالی با فنوتیپی پیچیده است که از مشخصه های بارز آن عملکرد نامناسب دستگاه عصبی مرکزی می باشد. عقب ماندگی ذهنی وابسته به(xlmr)x در40%- 20 % جمعیت افراد مذکر دیده می شود و در مجموع 14 % موارد عقب ماندگی ذهنی را شامل می شود. هدف از این بررسی غربالگری ژنهای عقب ماندگی ذهنی وابسته به x درخانواده های با توارث قطعی یا احتمالی ارجاع شده به مرکزتحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی می باشد. انتخاب این خانواده ها براساس معاینات بالینی و رد علل کروموزومی و سندرم xشکننده بوده است. مواد و روش ها: به روش تکثیر پروب های چندگانه وابسته به اتصال(mlpa) جهش های حذفی و افزایشی در شانزده ژن شایع عامل عقب ماندگی ذهنی وابسته بهx غربالگری شد . در صورت عدم شناسایی ژن معیوب به روش های آنالیز پیوستگی و mlpa به ترتیب در 15 و 30 خانواده، توسط deep sequencing تمامی اگزون های ژنهای عامل عقب ماندگی ذهنی وابسته به x تعیین توالی شدند. نتایج: با روش تعیین توالی تاکنون در یک خانواده جهش بی معنی(nonsense)عامل تغییرکدون اسیدآمینه تریپتوفان به کدون خاتمه(w18x)در ژن ap1s2 شناسایی شده است. نتیجه گیری: لازم است بدون درنظر گرفتن علائم بالینی، تست سندرم x شکننده برای تمام افراد مذکر مبتلا انجام شود و با توجه به میزان بالای ازدواج خویشاوندی انجام مشاوره ژنتیک در خانواده های دارای سابقه ابتلا بهxlmr توصیه می شود. واژگان کلیدی: عقب ماندگی ذهنی وابسته به x، mlpa ، آنالیز پیوستگی، deep sequencing
معصومه حسینی مهدی بنان
mbd2 به عنوان یک مهار کننده روی ژن گاماگلوبین انسانی عمل می کند. مشخص شده که این پروتئین از طریق اتصال مستقیم به توالی های cpg اطراف پروموتر عمل نمی کند. در یک مدل پیشنهاد شده که ممکن استmbd2 با اتصال غیر مستقیم به نواحی تنظیمی گاماگلوبین از طریق یک کمپلکسlarc(lcr associated remodeling complex) عمل کند .دراین مطالعه احتمال تاثیر مهاریmbd2 روی بیان ژن گاماگلوبین از طریق کمپلکس larc بررسی شد. نتایج قدیمی که در آزمایشگاه ما بدست آمده پیشنهاد می کند که sirna mbd2 بیان گاماگلوبین را در سولهای k562 القا می کند گرچه sirnaهایی که پروتئین متصل شونده به dna را در larc هدف قرار دادند چنین تاثیری نشان ندادند. سلولهای k562 بیان کننده c1/c2shrna مهار رشد نشان دادند. آزمایشات(electrophoretic mobility shift assay) emsa با استفاده از پروتئین های هسته رده سلولی k562 پایدار بیان کننده mbd2shrna نشان می دهد که القا گاماگلوبین ایجاد شده در نتیجه mbd2 knockdown با کاهش larc در ارتباط نیست. رویهم رفته این نتایج پیشنهاد می کند که مهار ژن گاماگلوبین حاصل از mbd2 به ارتباط ان با larc مرتبط نبوده و این مهار به دلیل مکانیسم دیگری می باشد.
الهه پاپری حسین نجم آبادی
هدف: عقب ماندگی ذهنی شدید تقریباً در 70% موارد دارای علتی ژنتیکی می باشد. بنابراین جهت کمک به برنامه ریزی بهتر و انجام مشاوره ی دقیقتر ژنتیکی، در این بررسی به تعیین علل ژنتیکی این اختلال در استان بوشهر پرداخته شد. روش بررسی: ، با کمک سازمان بهزیستی استان بوشهر200 خانواده ی دارای فرزند عقب مانده ذهنی در استان شناسایی واز بین آنها 55 خانواده دارای دو فرزند مبتلا به عقب ماندگی ذهنی و یا بیشتر که تشخیص بیماری توسط پزشک تایید شده است، با کمک روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. سپس از تمام افراد سالم ومبتلا در خانواده های انتخاب شده خونگیری صورت گرفت و کاریوتیپ برای بیماران دارای مشکلات جسمی انجام شد. همچنین بررسی های متابولیک و تست جهش fmr1 برای یک بیمار از هر خانواده بعمل آمد. خانواده های دچار ناتوانی ذهنی و میکروسفالی اولیه، با کمک روش آنالیز پیوستگی برای 7 ژن شاخته شده ی دخیل در این اختلال مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: در هیچیک از موارد بررسی شده ناهجاری های کروموزومی مشاهده نشد. 1 خانواده دچار نشانگان ایکس شکننده و 4 خانواده دچار اختلال متابولیک بودند. پس از بررسی های آنالیز پیوستگی در 14 خانواده ی دارای فرزندان میکروسفال از نوع اتوزومی مغلوب اولیه2خانواده به جایگاه های مربوطه (ام.سی.پی.اچ) پیوستگی نشان دادند. یک خانواده دچار میکروسفالی از نوع سندرمی بود. دو خانواده ی میکروسفال و یک خانواده ی دچار عقب ماندگی ذهنی از نوع غیر سندرمی و غیر میکروسفال، طرح توارث اتوزوم غالب را نشان دادند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده در این یررسی ناتوانی ذهنی بسیار هتروژن می باشد و عقب ماندگی ذهنی با توارث اتوزومی مغلوب همراه با کاهش دراندازه دور سر(میکروسفالی) درصد بسیارزیادی (25.5%) از موارد عقب ماندگی ذهنی ژنتیکی در استان بوشهر را به خود اختصاص داده است .
لیلا نوری وحید حسین نجم آبادی
هدف از این مطالعه غربالگری خانواده های با عقب ماندگی ذهنی اتوزومی غیر سندرومی برای جایگاه شناخته شده بر روی کروموزوم 5 (5p15.2-15.3.3) است که در مطالعات قبلی با هشت خانواده ایرانی همپوشانی داشته اند. روش بررسی: در این مطالعه 84 خانواده از نقاط مختلف ایران که دارای 2 فرزند مبتلا به عقب ماندگی ذهنی و یا بیشتر بودند مورد بررسی قرار گرفت. عقب ماندگی ذهنی افراد مبتلا قبلاً با انجام مشاوره ژنتیک و معاینه بالینی توسط پزشک تایید شده بود. تکمیل پرسشنامه، رسم شجره نامه و نمونه گیری از افراد مبتلا و سالم در خانواده انجام گرفت وپس از طراحی پرایمر برای جایگاه مورد نظر(mrt5) روش آنالیز پیوستگی برای آن ها صورت گرفت. یافته ها: براساس نتایج حاصله در این تحقیق از بین 84 خانواده مورد مطالعه که به مرکز تحقیقات ژنتیک مراجعه کردند ، یک خانواده به جایگاه کروموزومی 5 (mrt5) پیوستگی نشان داد و ما توانستیم با استفاده از روش آنالیز پیوستگی محدوده این جایگاه را از 5.6 به 3.4 مگاباز کاهش دهیم.در ادامه با انجام مطالعات بیشتر بر روی این خانواده ها توانستیم به جهش هائی در ژن های adra2b و nkd2 دست پیدا کنیم. همزمان ژن nsun2 در جایگاه mrt5 نیز توسط این گروه شناسایی شد. نتیجه گیری: یافتن ژن جایگاه mrt5 و ژن عامل دیگری درنزدیک آن در خانواده های مبتلای ایرانی، اهمیت این جایگاه را برای بررسی بیشتر خانواده های ایرانی نشان می دهد.
الهه سهرابی حسین نجم آبادی
هدف: هدف از این تحقیق بررسی پیوستگی پنج ژن (tmie، grxcr1، hgf، ildr1 و serpinb6) در جمعیت ایران می باشد که جهش در آنها سبب ایجاد ناشنوایی غیرسندرمی اتوزومی مغلوب می گردد. این ژنها اخیرا شناسایی و در خانواده های آسیایی مجاور ایران پیوستگی نشان داده اند و جهش های ژنی این جایگاه ها در جمعیت های ایران، هند، پاکستان و ترکیه شناسایی شده است. روش بررسی: در این مطالعه، 5 جایگاه ژنی dfnb6,dfnb25,dfnb39,dfnb42,dfnb91)) را که جهش های ژنی آنها منجر به ناشنوایی می شود در 100 خانواده مبتلا به ناشنوایی غیرسندرمی با توارث اتوزومی مغلوب مورد بررسی قرار می دهیم. جهت بررسی پیوستگی در این خانواده ها برای هر جایگاه مارکرهای پلی مرفیک short tandem repeat (اس تی آر) انتخاب و مورد استفاده قرار می گیرد. یافته ها و نتیجه گیری: آنالیز پیوستگی 100 خانواده برای جایگاه ژنی dfnb6انجام گرفته و یک خانواده آذری به این جایگاه پیوستگی نشان داده است. به نظر می رسد که dfnb6 برخلاف شیوع بالایی که در جمعیت ترکیه دارد، از شیوع بالایی در جمعیت ایرانی برخوردار نمی باشد. پس ازبررسی خانواده ها برای جایگاه های ژنی , dfnb25 ,dfnb42 dfnb39 و dfnb91 نیز یک خانواده به ژن hgf درجایگاه ژنی dfnb39 و سه خانواده به ژن ildr1 درجایگاه ژنی dfnb42 پیوستگی نشان داده اند.
بهروز ابراهیمی زاده قاسملو فرخنده بهجتی
پاتوژنز عقب ماندگی ذهنی که شایعترین علت معلولیت شدید در کودکان می باشد در بیش از 50 درصد موارد ناشناخته است و گمان می رود که منشاء بسیاری ازآنها ژنتیکی باشد. تعداد بسیاری از ناهنجاریهای کوچک کروموزومی (کمتر از 4mb) وجود دارند که موجب عقب ماندگی شده ولی با روشهای روتین سیتوژنتیک قابل شناسایی نیستندو برای تشخیص انها به تکنیک هایی با دقت بالاتر نیاز است. از جمله این تکنیک هاروش هیبریداسیون فلورسانس درجا (fish) و روش تکثیر پروب های چند گانه وابسته به اتصال (mlpa) می باشد که هرکدام مزایای خود را داراست. روش تکثیر پروب های چند گانه وابسته به اتصال ( mlpa) روشی جدید است که با صرف وقت و هزینه کمتر امکان پذیر است ولی قادر به تشخیص ناهنجاری های متعادل نیست و همچنین نیاز به تایید با کیت mlpa متفاوت یا fish دارد. ازاین رو در بسیاری از ازمایشگاه ها از هر دو روش بمنظور بررسی ناهنجاری های کروموزومی ساب مایکروسکوپیک بهره می گیرند. مطالعات مختلف نشان داده اند که %7-5 درصد افراد واجد کاریوتایپ نرمال با استفاده از روش fish دارای اختلالات ساب تلومریک می باشند که تا 70 درصد آنها می توانند ارثی باشند. معهذا استفاده از روشهای جدیدتر نظیر مطالعات متعددی که با استفاده از mlpa برای بررسی ناهنجاریهای ساب تلومریک صورت گرفته میزان ناهنجاری ساب تلومریک در افراد واجد کاریوتایپ نرمال را %12-4 گزارش دادند. دراین طرح، 40 بیمار عقب مانده ذهنی با علت نامشخص و ترجیحا" حاصل ازدواج غیرخویشاوندی ابتدا مورد بررسی سیتوژنتیک قرار گرفتند و همچنین تست متابولیک و x شکننده برای انها انجام شد. سپس نمونه هایی که دارای کاریوتایپ و تست متابولیک نرمال بوده و ناهنجاری x شکننده نشان ندادند، با استفاده از روش تکثیر پروب های چند گانه وابسته به اتصال (mlpa) برای ناهنجاری های ساب تلومریک مورد بررسی قرار گرفتند.بررسی با 2 کیت salsa mlpa kit p036-e1 و salsa mlpa kit p070-b1 انجام شد. در بررسی انجام شده 2 بیمار (5%) با استفاده از هر دو کیت p036-e1 و p070-b1 ناهنجاری ساب تلومریک نشان می دادند. ناهنجاریها از این قرار بودند: بیمار اول: حذف در ناحیه سانترومریک بازوی بلند کروموزوم 15، بیمار دوم: حذف در ناحیه ساب تلومریک بازوی کوتاه کروموزوم 3. بررسی والدین برای این ناهنجاریها انجام شد. فقط در مورد بیمار دوم، مادر بیمار نیزحذف در ناحیه ساب تلومریک بازوی کوتاه کروموزوم 3 را نشان می داد و در سایر موارد والدین نرمال بودند.
مجید نظامی مهدی بنان
هیدروکسی اوره(hu)به طور رایج در درمان بیماری ?- تالاسمی استفاده می شود.هیدروکسی اوره از طریق افزایش تنظیمی رونویسی و تولید هموگلوبین جنینی (hbf) در سلولهای اریتروییدی کار میکند ؛ ولی مسیر سیگنالی آن در القای ژن گاما گلوبین هنوز به طور کامل شناسایی نشده است.در مقایسه مسیر سیگنالی هیدروکسی اوره با سدیم بو تیرات تشابهاتی وجود دارد.از جمله هر دو از طریق فعال کردن mapk(p38) عمل می کنند و فقط منجر به القای بیان ژنg? می گردند. همچنین در مسیرسیگنالی سدیم بوتیرات اتصالcreb1/atf-2 فقط برروی پروموتر g? دیده شده است . با توجه به این شواهد ما نیز creb1 را بعنوان کاندید مناسب جهت قرارگیری در پایین دست مسیر سیگنالی هیدروکسی اوره انتخاب کردیم و هدف ما در این مطالعه بررسی حضور این ژن در مسیر سیگنالی هیدروکسی اوره است.ما از وسترن بلات برای بررسی سطح پروتئین creb1 استفاده کردیم. نتایج وسترن بلات نشان داد creb1 پس از تیمار سلولها ی k562 به صورت وابسته به دوز فسفریله میشود.این نتایج نشان دهنده حضور creb1 در مسیر سیگنالی هیدروکسی اوره است.همچنین ما نقش عناصر پاسخ دهنده به creb1 در پروموتر g? را در این مسیر با استفاده از روش reporter assays بررسی کردیم .از انجا که هیدروکسی اوره نتوانست فعالیت لوسیفراز را درکانستراکتهای ما افزایش دهد بنابراین نتایج ما در این قسمت ارزشمند نیست.
عطیه کاشف کیمیا کهریزی
ناشنوایی شایع ترین اختلال حسی – عصبی در انسان است . نیمی از موارد این بیماری سبب شناسی ژنتیکی دارند و ژنهای دخیل در بیماری بسیار متنوع هستند . با این وجود جهش های ژنی بنام gjb2 سهم بزرگی از علل ژنتیکی ناشنوایی غیر سندرومی با توارث اتوزومی مغلوب را در جمعیت های مختلف به خود اختصاص میدهند . اما تعداد زیادی از بیماران (% 42 – 10 ) یک جهش هتروزیگوت را در تنها اگزون کد کننده ژن gjb2 (اگزون 2 ) در حالی که هیچ الل موتانت دیگری در این ناحیه ندارند که فنوتیپ ناشنوایی با توارث مغلوب را توجیه کند . مادر این مطالعه 100 بیمار هتروزیگوت با ناشنوایی اتوزومی مغلوب غیرسندرومی را از جمعیت ایران به روش توالی یابی برای نواحی غیرکدکننده ژن gjb2 اعم از اگزون 1 و ناحیه پروموتری مورد بررسی قرارا دادیم . نتایج حاصل وجود یک جهش در اگزون 1 بنام -3170g>a را در 14 نفر از بیماران نشان داد . در بررسی ناحیه پروموتری ژن جهشی نیافتیم . این یافته ها نشان میدهد که جهش -3170g>a در اگزون غیر کد کننده ژن gjb2 یک جهش شایع در جمعیت هتروزیگوت ایران است و لزوم بررسی اگزون 1 را در آزمایشات تشخیصی ناشنوایی به خصوص در موارد اتوزومی مغلوب و غیر سندرومی تایید میکند .
سعید محمدپرست مهدی بنان
هیدروکسی اوره (hu) به عنوان دارویی که توانایی فعال کنندگی دوباره هموگلوبین جنینی (hbf) را دارد به طور مستمر برای بیماران مبتلا به بتا تالاسمی تجویز می شود. اما تنها تزریق خون مورد نیاز در یک زیر مجموعه خاصی از بیماران تحت درمان با هیدروکسی اوره کاهش می یابد. به دلیل اینکه این دارو پتانسیل ایجاد اثرات جانبی دارد تجویز هدفمند آن امری ضروری به نظر می رسد. برای شناسایی هاپلوتایپ هایی از اینترون دوم ژن bcl11a که با پاسخ به این دارو همبستگی دارند ما یک مطالعه همبستگی (association study) بین پلی مورفیسم موجود در اینترون دوم ژن bcl11a با پاسخ به هیدروکسی اوره در یک نمونه 81 نفری از بیماران بتا تالاسمی نیازمند تزریق خون انجام دادیم. افزایش در مدت زمان فواصل تزریق خون پس از مصرف دارو معیاری برای پاسخ دهندگی به دارو در نظر گرفته شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که حضور آلل های با فرکانس کمتر پلی مورفیسم های rs4671393 a, rs766432 c, rs1427407 t همراهی معنی داری با پاسخ به hu دارد . علاوه بر این ما نشان دادیم که آلل با فرکانس کمتر این مارکرها با هم به ارث می رسند و ناحیه ی بین پلی مورفیسم های rs1427407 و rs4671393 بلاکی را تشکیل می دهد که با پاسخ به دارو در ارتباط می باشد(p <0.001).
الیناز اکبری آذر کیمیا کهریزی
چکیده هدف : در حدود ?0 % موارد ناتوانی ذهنی، علل ژنتیکی نقش دارند. هدف از این مطالعه بررسی علل ژنتیکی ناتوانی ذهنی در22 خانواده ارجاع داده شده به مرکز تحقیقات ژنتیک بود. روش بررسی: ?? خانواده دارای فرزند مبتلا به ناتوانی ذهنی از شهرستانهای مختلف ایران به مرکز تحقیقات ژنتیک جهت بررسی ژنتیکی ارجاع داده شدند. dna افراد سالم و مبتلای خانواده به روش استاندارد از خون محیطی استخراج شد . یک جدولی از 70str مارکر با استفاده از پایگاه ucsc genome browser انتخاب شد . فرکانس اللی اختصاصی جمعیت برای جمعیت ایرانی بر اساس مطالعات گذشته در دسترس بود. pcr بر اساس پروتکل موجود صورت گرفت و سپس الکتروفورز بر روی ژل پلی آکریل آمید و رنگ آمیزی نیترات نقره برای ارزیابی نتایج انجام شد. در صورتی که یک هاپلوتایپ در یک جایگاه mcph به صورت هموزیگوت در تمام افراد بیمار خانواده تشخیص داده شد، برای تشخیص جهش در آن خانواده غربالگری آغاز گردید. پروباند خانواده هایی که به جایگاههای mcph پیوستگی نشان دادند جهت توالی یابی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: دو خانواده از 22 خانواده میکروسفال به جایگاههای میکروسفالی اولیه (یک خانواده به جایگاه mcph5 و یک خانواده به mcph7 )پیوستگی نشان دادند. در توالی یابی ژنهای جایگاههای mcph5و mcph7جهش حذفی نوکلئوتید تیمین در ژن aspm جایگاهmcph5 شناسایی شد. 8خانواده دیگر نیز به عنوان میکروسفالی اولیه غیر سندرومی آتوزومی مغلوب شناسایی شدند، اما به هیچ کدام از جایگاههای تا به حال شناخته شده میکروسفالی پیوستگی نشان ندادند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده در این بررسی ناتوانی ذهنی یک اختلال بسیار هتروژن می باشد و از میان 10 خانواده دارای فرد مبتلا به ناتوانی ذهنی همراه با میکروسفالی اولیه غیر سندرومی ، فقط دو خانواده به جایگاههای شناخته شده میکروسفالی پیوستگی نشان دادند و 8 خانواده باقیمانده به هیچ کدام از جایگاههای شناخته شده mcph پیوستگی نشان ندادند. لذا جایگاههای دیگری نیز برای میکروسفالی اولیه غیر سندرومی وجود دارند که تا کنون شناسایی نشده اند و خانواده های باقیمانده در نقشه یابی این جایگاهها می توانندکمک کننده باشند.
محمدرضا ابراهیم پور حسین نجم آبادی
هدف: ناتوانی ذهنی، نشانه ای است که ژن های زیادی باعث ایجاد آن می شود. اهداف این مطالعه بررسی فراوانی نسبی ناتوانی ذهنی ارثی بر اساس الگوی توارث وعلائم بالینی، فراوانی نسبی ازدواج خویشاوندی والدین و علل ژنتیکی ناتوانی ذهنی ارثی در شهرستان های آمل و بابل بود. روش بررسی: نوع مطالعه در این تحقیق توصیفی مقطعی بود. 25 خانواده که در مجموع 79 فرد مبتلا (51 مذکر و 28 مونث) به روش غیرتصادفی دسترس پذیر انتخاب شدند. شجرنامه، سابقه پزشکی، اختلالات متابولیک و جهش در ژن fmr1 در افراد خانواده بررسی شدند. درصورت نیاز، ناهنجارهای کروموزومی در افراد مبتلا بررسی شدند. یافته ها: در این مطالعه، 25خانواده که در مجموع 79 فرد مبتلاء (51 مذکر و 28 مونث) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که ناتوانی ذهنی در 18خانواده (25:18) الگوی توارث اتوزومی مغلوب، در یک خانواده (25:1) الگوی توارث وابسته به جنس و در6خانواده (25:6)الگوی مشاهده شده، اتوزومی غالب بود. همه خانواده ها مبتلا به ناتوانی ذهنی غیرسندرمی بودند. فقط در 9خانواده (25:9) ازدواج خویشاوندی دیده شد. علت ژنتیکی ناتوانی ذهنی در 9فرد مبتلا(79:9) جهش ژنfmr1 بود. یک فرد مبتلا به سندرم کلاین فلتر در خانواده مشاهده گردید. درهیچ یک آنها میکروسفالی و اختلالات متابولیکی دیده نشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که فراوانی ناتوانی ذهنی ارثی غیرسندرمی با الگوی وراثتی اتوزومی مغلوب سهم زیادی در ناتوانی ذهنی ارثی در این دو شهرستان دارد. همچنین ناتوانی ذهنی ارثی همراه با نشانه میکروسفالی در این نمونه آماری نقشی نداشت. علت ژنتیکی ناتوانی ذهنی در 10 فرد مبتلای مشخص شد.
سعیده اکبری مبارکه کیمیا کهریزی
مقدمه:کم توانی ذهنی عبارت است از نقص در عملکرد ذهنی و رفتار انطباقی که پیش از سن 18 سالگی مشخص شده باشد.در حدود %70 از موارد،این اختلال به علت عوامل ژنتیکی است. این بررسی به دلایلی چون شیوع (?-1%)کم توانی ذهنی در جمعیت، حضور در بیش از ?00اختلال ژنتیکی شناخته شده ، ارتباط مستقیم شیوع این اختلال باازدواج خویشاوندی و نتیجتا بار مالی و مشکلات روحی عدیده ایکه برای خانواده های درگیر بجای می گذارد، در شهر اهواز واقع در جنوب غربی کشور که از شیوع بالای ازدواج های خویشاوندی بر خوردار است، صورت پذیرفت. روش بررسی:در این مطالعه خانوار هایی که دارای بیش از یک فرزند مبتلا به عقب ماندگی ذهنی ارثی بودند، انتخاب شدند. نمونه گیری از تمام افراد مبتلا، پدر، مادر و حداقل دو فرد سالم (در صورت وجود) صورت گرفت. سپس افراد مبتلا با روشهای غربالگری تست نشانگان ایکس شکننده، آنالیز کروموزومی و تست متابولیک جهت حذف موارد سندرمیک در مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین در موارد میکروسفالی آنالیز پیوستگی برای هفت جایگاه ژنی شناخته شده ،صورت گرفت.پس از ارزیابی های اولیه وحذف موارد سندرمیک ،موارد غیر سندرمیک به روش ژنوتایپینگ مورد بررسی قرارمیگیرند که خارج از وظایف ما در این مطالعه می باشد. یافته ها:از 40 خانوار مورد بررسی، سه خانواده به نشانگان ایکس شکننده،? خانواده به کم توانی ذهنی با میکروسفالی بدون پیوستگی به لوکوس های شناخته شده میکروسفالی اولیه مشاهده شد.ناهنجاری کروموزومی و نقص متابولیک در هیچ یک از خانواده ها مشاهده نشد. نتیجه گیری:سندرم ایکس شکننده و کم توانی ذهنی اتوزومی مغلوب همراه با میکروسفالی با فراوانی %5/7 از مهمترین عوامل بروز این اختلال در این تحقیق هستند. همچنین به نظر می رسد کم توانی ذهنی اتوزومی مغلوب همراه با میکروسفالی اختلالی نسبتا رایج و هتروژن باشد. کلیدواژه:ناتوانی ذهنی،میکروسفالی،عوامل ژنتیکی،اختلالات کروموزومی،اختلالات متابولیک،سندرومx شکننده.
ستاره طالبی کاکرودی مریم نیشابوری
ناحیه lcr در خوشه بتاگلوبین ، در تنظیم بیان ژن های گلوبین در زمان های مختلف تکامل نقش دارد. مطالعات بیوشیمیایی پیشنهاد می کند که ناحیه پلی مورفیک 5hs4 که می تواند آلل aa یا gg داشته باشد روی ساختار کروماتین تاثیر دارد و در نتیجه می تواند در اتصال فاکتورهای رونویسی به این ناحیه نقش داشته باشد. bcl11a یک فاکتور رونویسی مهارکننده بیان ژن گاما می باشد که شواهد نشان داده که این فاکتور به lcr باند می شود. مطالعات در جمعیت های مختلف ، همراهی بین پلی مورفیسم های ناحیه اینترون 2 ژن bcl11a با تنوع سطح hbf در افراد نرمال و تنوع فنوتیپی بیماران بتاتالاسمی نشان داده است. برای بررسی اثر بک گراند ناحیه ی 5hs4 بر روی اثر پلی مورفیسم های اینترون 2 ژن bcl11a در تنوع سطح hbf در افراد نرمال یا تنوع فنوتیپی در بیماران تالاسمی ، دو پلی مورفیسم این ژن انتخاب و در جمعیت نرمال و بیمار مطالعه گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، این طور پیشنهاد می شود که بک گراند ناحیه ی 5hs4 از lcr روی اتصال bcl11a به این منطقه اثر داشته باشد. کلید واژه ها: بتاتالاسمی ، lcr ، 5?hs4 ، bcl11a ، پلی مورفیسم های اینترون 2 ژن bcl11a
محجوبه جعفری وسیه سری مریم نیشابوری
در این مطالعه اثر دو پلی مرفیسم تک نوکلئوتیدی (snp)از ناحیه بین ژنی hbs1l_myb بر روی فنوتیپ 100 بیمار تالاسمی (هموزیگوت یا هتروزیگوت مرکب برای جهش ژن بتاگلوبین با فنوتیپ های مختلف) و همچنین اثر آنها بر روی تغییرات سطح هموگلوبین جنینی(hbf) در 121 فرد نرمال با بک گراندهای ژنتیکی متفاوت در ناحیه 5´hs4_lcr ژن بتا گلوبین مورد بررسی قرار گرفت.بر اساس داده های بدست آمده از این مطالعه مشخص گردید که ژنوتیپ های مختلف از این دو پلی مرفیسم بر روی تغییرات سطح hbf افراد نرمال تاثیرگذار نبوده و همچنین تاثیر معنی داری بر روی تنوع فنوتیپی در بیماران بتا تالاسمی با بک گراند های یکسان در ناحیه 5´hs4_lcr ندارند.اما مشاهده گردید که تنوع فنوتیپی در جمعیت بیماران با ژنوتیپ های یکسان برای snpهای بررسی شده در این ناحیه به شدت تحت تاثیر بک گراند ناحیه 5´hs4_lcr می باشد. ازاینرو اینطور پیشنهاد می شودکه snpهای مطالعه شده در اینجا نمی تواند نقاط جدید از اهمیت تشخیصی را ارائه دهد و اگر اهمیتی داشته باشد تحت تاثیر بک گراند ناحیه5´hs4_lcr قرار میگیرد.بعبارتی دیگر ناحیه 5´hs4_lcr یک فاکتور تعیین کننده مهم درتعیین فنوتیپ بیماران تالاسمی با ژنوتیپ یکسان در snps های مورد مطالعه ناحیه بین ژنی hbs1l_myb مطرح می گردد . کلیدواژه: بتا تالاسمی، پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی،bcl11a ، hbs1l-myb
حمید جمال الدینی حسین نجم آبادی
مقدمه : بیماری عروق کرونر (cad) یکی از علل اصلی مرگ و میر و ناتوانی در سراسر جهان است بر هم کنش بین عوامل ژنتیکی و محیط استعداد افراد برای ابتلا به cad را تعیین می کند . لذا هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم های شایع در ژنهای ldlr,smarca5 و csk9 با خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر و بررسی ارتباط آنها با شدت گرفتاری عروق ( تعداد رگ ) در مبتلایان به این بیماری است . مواد و روش ها: در این مطالعه مورد - شاهدی ، 332 نفر شامل 202 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر و 130 نمونه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند پلی مورفیسم های شایع ژنهای ldlr و pcsk9 به وسیله روش pcr و توالی یابی مستقیم مورد بررسی قرار گرفت . نتایج : مطالعه حاضر نشان داد که پلی مورفیسم هایrs2738464,rs6413504,rs1799898,rs3745678,rs7259278 در ژن ldlr و پلی مورفیسم های تک نوکلوتیدیrs1529729,10411252,rs4300767وrs1122608 در ژن smarca4 و همچنینrs2495497 در ناحیه پروموتر ژن pcsk9 دارای ارتباط معنادار با خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر در جمعیت مورد مطالعه بودند (0.05 >p ) . بعلاوه در ارتباط با شدت گرفتاری عروق کرونر ، چهار پلی مورفیسم rs2304182 وrs7259278 و rs6413504 در ژن ldlr و rs1122608 در ژن smarca4 دارای ارتباط معنا دار مشاهده شدند(0.05>p )در این مطالعه جا به جایی نوکلئوتیدی g>a در اگزون c>t 11 در اگزون 16 جابه جایی c>g و اضافه شدن tta در ناحیه3 utr ژن ldlr و همچنین ، دو تغییر از نوع جایگزینی c>g در ژن smarca4 به صورت هتروزیگوت شناسایی شدند همه این تغییرات هتروزیگوتی برای اولین بار گزارش شدند . نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که تاثیرات پلی مورفیسم های ژن گیرنده ldl,pck9,smarca4 بر روند بیماری عروق کرونر در جمعیت های مختلف متفاوت است .
فرزانه لارتی حسین نجم آبادی
ناتوانی ذهنی یک اختلال تکامل سیستم عصبی است، که سبب ناتوانی شدید برای تمام طول عمر می گردد. از آنجا که ناتوانی ذهنی اتوزومال مغلوب در کشورهایی مانند کشور ایران که ازدواج خویشاوندی رایج می باشد، شیوع بیشتری دارد، شناسایی ژنهای مرتبط با این نوع ناتوانی ذهنی نیز در این جوامع اهمیت بیشتری می یابد. هدف از این تحقیق شناسایی ژنهای جدید برای ناتوانی ذهنی اتوزومال مغلوب با استفاده از روش نقشه برداری اتوزیگوسیتی و نسل جدید دستگاه های تعیین توالی بود. پس از معاینات بالینی دقیق، ده خانواده ایرانی که فرزندان آنها مبتلا به ناتوانی ذهنی اتوزومال مغلوب بودند، بررسی شدند. با بررسی پلی مورفیسمهای تک نوکلئوتیدی در کل ژنوم و سپس انجام آنالیز پیوستگی ، نواحی با بیشترین lod score، درهر خانواده مشخص شد. در این تحقیق دو جایگاه جدید برای ناتوانی ذهنی اتوزومال مغلوب یافت شد. با بررسی توالیهای کدکننده پروتئین در نواحی هموزیگوت، در چهار خانواده، ژنهای جدیدی برای ناتوانی ذهنی اتوزومال مغلوب مشخص شد. در یکی از خانواده ها، که افراد بیمار دارای علایم دیگری از جمله تشنج، استرابیسموس، و آزوسپرمی بودند، جهشی بی معنا در توالی ژن clip1 مشخص شد. این پروتئین در ارتباط با انتهای رشد یابنده میکروتوبولها بوده و در جابجایی وزیکولها در درون سلول نقش دارد. جهش ذکر شده سبب ایجاد یک کدون متوقف کننده زودرس می شد. بررسی در سلولهای دارای جهش، کاهش بیش از 50 درصد در میزان rna مربوط به ایزوفورم یک با روشهای reverse transcription pcr و real time pcr نشان داد. بررسی با روشهای western blotting و میکروسکوپ ایمونوفلورسانس، نشان دهنده عدم وجود پروتئین clip1 در سلولهای افراد بیمار بود. یافته های این مطالعه هتروژن بودن ناتوانی ذهنی اتوزومال مغلوب را تایید نمود. همچنین نشان داد که نقص در پروتئین clip1 می تواند ناتوانی ذهنی اتوزومال مغلوب ایجاد نماید.
میلاد بسطامی حسین نجم آبادی
هدف : عقب ماندگی ذهنی با نقص در عملکرد ذهنی و رفتار انطباقی و شروع پیش از سن 18 سالگی مشخص می شود.در حدود 70% از موارد عوامل ژنتیکی نقش دارند. هدف از این مطالعه بررسی علل ژنتیکی عقب ماندگی ذهنی در استان همدان بود. روش بررسی: با همکاری بهزیستی استان همدان 21 خانواده دارای بیش از یک مبتلا انتخاب شدند که در مجموع دارای 60 بیمار (شامل 39 مرد و 21 زن) بودند. کلیه افراد بیمار قبلا مورد ارزیابی ذهنی و معاینه بالینی قرار گرفته و عقب ماندگی ذهنی آن ها بوسیله تست سنجش هوش ریون تایید شده بود. نمونه گیری از تمام افراد مبتلا، پدر، مادر و حداقل دو فرد سالم (در صورت وجود) صورت گرفت. سپس افراد مبتلا بوسیله تست نشانگان ایکس شکننده، آنالیز کروموزومی و تست متابولیک مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین در موارد میکروسفالی آنالیز پیوستگی برای هفت جایگاه ژنی شناخته شده عقب ماندگی ذهنی اتوزومی مغلوب همراه با میکروسفالی نیز صورت گرفت. یافته ها: از بین موارد مورد بررسی سه خانواده به نشانگان ایکس شکننده مبتلا بودند. ناهنجاری کروموزومی در هیچ یک از خانواده ها مشاهده نشد. یک خانواده دارای نقصمتابولیک کمبود آنزیم آسیل کوآ دهیدروژناز اسیدهای چرب زنجیره متوسط تشخیص داده شد. همچنین در 3 خانواده عقب ماندگی ذهنی با میکروسفالی همراه بود که هیچ یک به لوکوس های شناخته شده میکروسفالی اولیه (ام.سی.پی.اچ) پیوستگی نداشتند. نتیجه گیری: نشانگان ایکس شکننده و عقب ماندگی ذهنی اتوزومی مغلوب همراه با میکروسفالی با فرآوانی 14.28% از مهمترین عوامل بروز عقب ماندگی ذهنی در استان همدان هستند. همچنین به نظر می رسد عقب ماندگی ذهنی اتوزومی مغلوب همراه با میکروسفالی اختلالی نسبتا رایج و هتروژن در استان همدان است.
فاطمه زینعلی حسن اتوکش
نقص ناشنوایی به عنوان شایع ترین ناهنجاری حسی،1 نوزاد از هر 500 تولد را درگیر میکند. تخمین زده می شود حداقل 50% موارد ناشنوایی پیش زبانی در اثر تغییرات ژنتیکی ایجاد می شود که از این میان 30% آن به صورت سندرمی می باشد. ناشنوایی حسی-عصبی ارثی همراه با اسیدوز لوله های کلیوی دیستال در اثر جهش در زیر واحدهای b1 و a4 پمپ h+-atpase که توسط ژن های atp6v1b1(nm-001692) و atp6v0a4(nm-020632) کد می شوند، ایجاد می گردد. پمپ h+-atpase مسئول پایدار نگه داشتن همئوستازی اسید-باز در ارگانل های مختلف ازجمله سلول های جمع کننده ? کلیه و ساک اندولنفاتیک گوش داخلی می باشند. اسیدوز لوله های کلیوی دیستال با نقص در اسیدی سازی ادرار مشخص می گردد که این نقص باعث ایجاد نفروکلسینوزیز، نفرولیتیازیز، اسیدوز هایپرکلرمیک و ... می گردد. در این مطالعه 12 خانواده با ناشنوایی حسی-عصبی همراه با drta تایید شده، انتخاب شدند. پس از نمونه گیری و استخراج dna نمونه ها، واکنش زنجیره ای پلیمرازی برای تکثیر ماده ژنتیکی افراد انجام شد. تعیین توالی با روش sanger sequencing صورت گرفت و در نهایت آنالیز داده ها انجام شد. با بررسی مستقیم تعیین توالی یک جهش تغییر قالب در ژن atp6v1b1 در دو فرد مبتلای غیروابسته به دست آمد( p385fsx441). همچنین در سه خانواده غیر وابسته دیگر جهش بدمعنی(missense) p346r در ژن atp6v1b1 به دست آمد. تعیین توالی در یک خانواده یک تغییر نوکلئوتیدی جدید g>c منجر به جهش گزارش شده ی g78r را در ژن atp6v1b1 نشان داد. همچنین یک تغییر نوکلئوتیدی a>g در جایگاه splice site اگزون 7 در یک خانواده مشاهده شد.این تغییر نوکلئوتیدی تاکنون گزارش نشده است. مطالعه ما نشان می دهد که ژن atp6v1b1 شایع ترین ژن ایجادکننده ناشنوایی همراه با drta می باشد لذا توانستیم در بیش از نیمی از خانواده ها جهش در این ژن را شناسایی کنیم.
سارا تقی زاده فرخنده بهجتی
ناپایداری کروموزومی شایعترین فرم ناپایداری ژنومی است. ناپایداری ژنومی منجر به تومورزایی می شود. میزان بالای ناپایداری کروموزومی در لنفوسیت های خون محیطی می تواند بعنوان بیومارکر برای سرطان مورد استفاده قرار گیرد. آلودگی هوا بعنوان یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده ناپایداری کروموزومی می باشد. در مطالعه حاضر از تکنیک کلاسیک سیتوژنتیک برای آنالیز اثر آلودگی هوا بر ناپایداری کروموزومی استفاده شده است. از 30 راننده تاکسی مناطق 6 و 7 تهران بعنوان مورد و از 30 راننده تاکسی از مناطق روستایی لاهیجان بعنوان شاهد، نمونه خون محیطی جمع آوری شد. در مقایسه سطح شکستگی کروموزومی در دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (p-value=0.300). اگرچه میزان اختلالات کروموزومی معنی دار بوده است (p-value<0.05). میانگین اختلالات کروموزومی در هر سلول در نمونه های مورد 1.33 و در نمونه های شاهد 0.3 محاسبه شد. با توجه به نتایج بدست آمده در این مطالعه و اهمیت آلودگی هوا بر بیماریزایی و افزایش میزان مرگ ومیر، پیشنهاد می شود برای رسیدن به نتایج قطعی تر در مطالعات آینده از تعداد نمونه های بیشتر از شهرهای آلوده مانند تهران و اهواز استفاده نمود.
ریحانه حاجی علیخانی حسین نجم آبادی
ناشنوایی یکی از شایع ترین بیماری های حسی است که 1 در 1000 نوزاد به آن مبتلا می شوند. تا به امروز بیش از 50 ژن برای ناشنوایی غیر سندرومی اتوزومال شناسایی شده است. در ایران،ناشنوایی به دلیل ازدواج های خویشاوندی یکی از شایع ترین بیماری های ارثی است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع هفت ژن (gjb4, gjc3, slitrk6, serpinb6, nesp4, cabp2, and otogl) شناخته شده برای ناشنوایی مغلوب غیرسندرومی در صد خانواده ایرانی که دارای ازدواج خویشاوندی و بیش از دو فرد مبتلا به روش بررسی آنالیز پیوستگی بااستفاده از مارکرهای str که در مجاورت ژن مذکور است. نتایج مطالعه، با بررسی توالی یابی اگزون های ژن مربوطه تغییری در ژن مذکور مشاهده نگردید. این نتایج بیانگر شیوع بسیار کم جهش در این هفت ژن در جمعیت ایرانی می باشد.
تارا اخترخاوری کیمیا کهریزی
افراد با عمر بالای 110 سال به طور معمول بیماری های مرتبط با افزایش سن را تا آخرین سال های عمرخود بروز نمی دهند، به همین دلیل مطالعه ی اساس ژنتیکی پدیده ی طول عمر بیش از حد معمول از اهمیت بالایی برخوردار است. آشکار است که فاکتورهای ژنتیکی نقش برجسته ای در ادامه ی حیات پس از نود سال بازی می کنند ، اما نحوه ارتباط بین واریانت های ژنتیکی و این پدیده هنوز مبهم است. هدف از انجام این پروژه بررسی همین ارتباط بود که در سالمند ترین فرد ایرانی انجام شد. . بدین منظور از نمونه ی خون محیطی، dna ژنومی استخراج و توالی یابی کل اگزون ها صورت گرفت.جهت تفسیر اطلاعات از پنج فرضیه در مورد ارتباط واریانت های ژنتیکی با پدیده ی طول عمر بیش از حد معمول استفاده شد..توالی یابی نسل جدید چشم انداز جدیدی جهت درک بهتر زندگی همراه با سلامتی و طول عمر بیش از حد معمول پیش رویمان گذاشته است. مبرهن است که نتایج حاصل از این مطالعه قابل تعمیم نخواهد بود اما این نخستین گام در جهت تفحص پیرامون زمینه ژنتیکی پدیده طول عمر بیش از حد معمول در ایران است .
سپیده کدخدا الهه کیهانی
سرطان پستان در مردان بیماری نادری است که در حدود 1 درصد از همه موارد سرطان های مردان را به خود اختصاص می دهد.هدف این مطالعه بررسی وجود جهش ها در ژن brca2 (مهم ترین ژن در ایجاد سرطان پستان در مردان) و ارتباط آن ها با تومور مارکر های er، her-2 و ck5/6 می باشد.در این مطالعه 10 مرد ایرانی مبتلا به سرطان پستان بدون در نظر گرفتن زیر گروه بافت شناسی ، سن و سابقه خانوادگی انتخاب شدند. بلوک های پارافینه از مناطق تومورال برش گیری شدند و برش ها تحت رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی برای er، her-2 و ck5/6 قرار گرفتند. برای تایید نتایج ihc برای بافت هایی که نتیجه her-2 شان +2 ارزیابی شده بود تکنیک fish انجام گرفت. نمونه های خون بیماران تهیه و dna آن ها توسط روش salting out استخراج و کیفیت آن توسط دستگاه اسپکتروفتومتری ارزیابی گردید. پرایمرهای مناسب برای انجام pcr مخصوص ژن brca2 طراحی و نمونه های dna بیماران pcr و الکتروفورز گردید و توسط روش سنجر توالی یابی شد. یافته ها: نتیجه er در 2 نفر از بیماران و نتیجه مارکرهای ck5/6 و her-2 در تمام بیماران منفی گردید. تنها در یک بیمار جهش بی معنی در اگزون 25 ژن brca2 شناسایی گردید. نتیجه و بحث: با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه و بر اساس سایر مطالعات می توان این گونه استنباط کرد که اکثر موارد سرطان پستان در مردان در زیرگروه luminal a قرار می گیرد و ارتباطی بین جهش و مارکرها مشخص نشد.
مرتضی اولادنبی دوزین حسین نجم آبادی
در این پژوهش سعی شده است که با استفاده از نسل های جدید تکنولوژی تعیین توالی بیماران با ناتوانی ذهنی در ده خانواده با دو یا بیشتر فرد مبتلا مورد بررسی قرار گیر و در پایان موفق به پیدا کردن 6 ژن در این ده خانواده گرددید.
روشنک جزایری کیمیا کهریزی
پیدا کردن علل ژنتیکی ناتوانی ذهنی، به جهت بهبود تشخیص، محاسبه ریسک خطر، تعیین پیش آگهی و پیشگیری از تکرار آن از طریق تشخیص پیش از تولد، ضرورت دارد. ما از اگزوم سکوانسینگ و نقشه برداری هموزیگوسیتی برای پیدا کردن نقایص ژنتیکی زمینه ای در 6 خانواده همخون کوچک مبتلا به ناتوانی ذهنی همراه با آتاکسی، که بعضی از آن ها فنوتیپ های متفاوت اضافه تری هم داشتند، استفاده کردیم. شش تغییر کاندید پیدا کردیم که دو تا از آن ها ژن های میتوکندریال بودند. یکی از تغییرات، جهش جدیدی در ژن از قبل شناخته شده، و پنج تای دیگر، ژن های کاندید احتمال جدید هستند. یافته های ما، مویدی است بر کارایی نقشه برداری هموزیگوسیتی همراه با اگزوم سکوانسینگ برای تشخیص مولکولی سریع و ارزانتر بیماری های مغلوب هتروژن بالینی و ژنتیکی ، و بنابراین پیدا کردن ژن های ناتوانی ذهنی در جمعیت های دارای میزان بالای ازدواج خویشاوندی
بهجت غلامی مجید صادقی زاده
چکیده ندارد.
ناصر امیری زاده حسین نجم آبادی
بتا تالاسمی یک اختلال کمی هموگلوبین است که در آن تولید زنجیره بتا-گلوبین دچار توقف یا کاهش شده است . این بیماری در سطح جهان و کشور ما از شیوع نسبتا بالایی برخوردار است . بطوریکه هم اکنون در کشور نزدیک به 23000 بیمار تالاسمی وجود دارد و سالیانه حدود 2500 بیمار به این میزان افزوده می شود. جلوگیری از تولد فرزندان مبتلا بهترین راه پیشگیری است که مستلزم تشخیص قبل از تولد بیماری می باشد. برای این منظور یافتن تمامی جهش های ایجاد کننده بیماری به میزان زیادی موثر است . اساس مولکولی بتا-تالاسمی در اکثر موارد وجود جهش های نقطه ای در ژن بتا-گلوبین است تا کنون بیش از 200 موتاسیون در مناطق مختلف جهان شناسایی شده است اما در هر منطقه فقط تعداد محدودی از آنها وجود دارد. با مطالعاتی که در دهه گذشته روی بیماران بتا-تالاسمی در کشور صورت گرفته است اکثر جهشهای شایع در ایران شناسایی شده است اما همیشه در 10 تا 30 درصد موارد جهش بیماران و ناقلین ناشناخته باقی می ماند. بنابراین ما در این تحقیق بر آن شدیم شش جهت -88 (c-->t)، ivsii-848(c-->a)، fr 41/42(-ttct)، fr 36/37(-t)، codon 8 (-aa) و codon 22 (-aagttgg) که از شیوع کمتری برخوردار بوده و در موارد محدودی در ایران گزارش شده اند را در بیمارانی که فاقد جهشهای شایع هستند بررسی کنیم. این بررسی بر روی 70 نمونه (14 درصد) از بین 500 بیمار و ناقل بتا-تالاسمی که در طی سه سال به مراکز تشخیصی مراجعه کرده بودند و جهش آن ها مشخص نشده بود، انجام گرفت . در این مطالعه روش های arms/pcr و همچنین غربالگری جهش های ناشی از حذف با استفاده از الکتروفوز بر روی ژل پلی آکریل آمید 8 درصد بکار برده شد. در روش اخیر قطعه ای از dna که محل وقوع جهش های cd8، fr41/42 و fr36/37 بود با استفاده از پرایمرهای common d، cd8(n) و common c، ivsi-1(n) تکثیر گردید. با این روش ها ما توانستیم جهش 25 فرد را مشخص کنیم که شامل 9 مورد cd22، 8 مورد cd8 و 8 مورد fr36/37 بودند. جهش های ii-848 و fr41/42 در هیچکدام از بیماران وجود نداشت . در کل ما توانستیم با یافتن جهش 25 بیمار و ناقل بتا-تالاسمی 5 درصد به میزان کل جهش های شناخته شده بیافزائیم و این میزان را از 86 درصد به 91 درصد برسانیم که ما را به هدف نهایی یعنی کامل کردن نقشه جهش های ناشناته شده کشور نزدیک ساخته است .
نادیا باقری عباس حاج فتحعلی
این مطالعه کوششی است جهت تعیین تفاوتهای ژنتیکی موثر در پاسخ به درمان بیماران تالاسمی اینترمدیا که هیدروکسی اوره دریافت کرده اند می باشد. در بین این بیماران تفاوت در پاسخ به هیدروکسی اوره حتی گاه در بین خواهر و برادر ها دیده شده که این تفاوتها احتمالا نشان دهنده تاثیر تفاوتها و فاکتورهای ژنتیکی در پاسخ به هیدروکسی اوره می باشد.
الهه مهدی پور حسین نجم آبادی
تالاسمی شایعترین بیماری تک ژنی در جهان بوده و به عنوان یک گروه هتروژن از اختلالات ارثی سنتز هموگلوبین که با فقدان و یا کاهش سنتز یک یا چند زنجیره گلوبین همراه هستند تعریف می شوند. سندرمهای تالاسمی با فراوانی بالایی در مناطقی از مدیترانه ، آسیای میانه ، هند و برمه و آسیای جنوب شرقی دیده می شوند. حدود 3درصد از جمعیت جهان (150 میلیون نفر) حامل ژنهای بتا-تالاسمی هستند. کشور ایران نیز از جمله کشورهای قرار گرفته بر روی کمربند تالاسمی در سطح جهان محسوب می شود. در حال حاضر حدود 25هزار بیمار مبتلا به تالاسمی درکشور وجود دارد . به طور کلی نتایج به دست آمده از طرحهای گوناگون که به منظور تعیین شیوع تالاسمی مینور در سطح کشور اجرا گردیده است نشان می دهد که شیوع تالاسمی مینور در ایران 4-2درصد است. تاکنون بیش از 200نوع جهش به عنوان عامل ایجاد کننده بتا-تالاسمی شناسایی شده است. اما در هر منطقه فقط تعداد محدودی از آنها وجود دارد. با توجه به اینکه تشخیص پیش از تولد اصلی ترین راه پیشگیری از بیماری بتا-تالاسمی محسوب می شود. بنابراین با شناخت جهش های موجود درسطح ایران و تعیین میزان پراکندگی آنها و دسترسی به فن آوری لازم جهت شناسایی این جهشها در بیماران و یا حاملین و از همه مهمتر در جنین هایی که پدر یا مادر آنها مبتلا هستند ، می توان کمک شایانی در جهت پیشگیری از تولد نوزادان مبتلا نمود. با مطالعاتی که در دهه گذشته روی بیماران بتا-تالاسمی در کشور صورت گرفته است اکثر جهشهای شایع در ایران شناسایی شده اما همیشه در 10تا 30درصد موارد جهش بیماران و ناقلین به صورت ناشناخته باقی مانده است. براین اساس هدف اصلی این پژوهش طراحی روش تشخیصی و بررسی بیماران از نظر هشت جهش نادر است .