نام پژوهشگر: مرتضی هاشم زاده چالشتری
سولماز خادمی علی محمد احدی
اهداف: حملات صرعی شناخته شده ترین نوع بیماریهای کانالی می باشند که از تخلیه الکتریکی غیرطبیعی نرونها در بخشهای مختلف مغز ناشی می شوند. مطالعاتی که روی خانواده های مبتلا به صرع صورت گرفته، هردو نوع وراثت تک ژنی و چندعاملی را برای این بیماری نشان داده است. ژنهای زیادی در ایجاد صرع نقش دارند. جهشهایی که در ژنهای مختلف کدکننده انواع زیرواحدهای کانالهای یونی رخ می دهند، می توانند عامل ایجاد صرع باشند. ژن scn1a زیرواحد 1? کانالهای سدیمی را در مغز کدگذاری می کند. جهشهایی که در این ژن رخ می دهد، به عنوان یکی از دلایل عمده در انواع صرع ایدیوپاتیک مطرح شده است. هدف اصلی این مطالعه غربالگری اگزونهای 16 تا 26 این ژن در بیماران مبتلا به صرع ایدیوپاتیک سراسری برای تغییرات ژنتیکی جدید یا مواردی که قبلا گزارش شده اند، بود. بیماران و روش کار: دراین بررسی 30 بیمار مبتلا به صرع سراسری ایدیوپاتیک در نظر گرفته شد. تشخیص افتراقی بیماری آنان از طریق گرفتن تاریخچه فامیلی بیمار ، نوار الکتروانسفالوگرام مغزی(eeg) و انجام ct اسکن صورت گرفت. بیماران و خانواده های آنان در مورد این پروژه تحقیقاتی اطلاع رسانی شدند و نمونه خون محیطی آنان با رضایت کامل آنها گرفته شد. dna کامل از نمونه های خونی با روش استاندارد فنل-کلروفرم استخراج شد. پس از طراحی پرایمر برای اگزونهای 16تا 26 ژن scn1a برای تکثیر قطعات اگزونی مورد نظر واکنش زنجیره ای پلی مراز استاندارد (pcr) در شرایط بهینه مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله بعد محصولات pcr با روش چندشکلی کنفورماسیون dna تک زنجیره (sscp) غربالگری شد. نمونه های انتخاب شده در بررسی sscp که کنفورمرهای جدیدی نشان دادند، تعیین توالی شدند. نتایج و بحث: در بررسی های مولکولی که روی این نمونه ها انجام گرفت دوجهش را در اگزون 22 شناسایی نمودیم. یک جهش از نوع دخول g در جایگاه شماره 4273 (g4273 – 4274a ins g) بود. این دخول در اسیدآمینه متیونین 1425صورت می گیرد و با تغییر قالب خواندن توالی باعث ایجاد یک کدون ایست زودرس در توالی می گردد. در نهایت پروتئینی که در اثر این دخول تولید می شود کوتاهتر از حالت طبیعی خواهد بود. در این پروتئین ناقص قطعه s6 از دمین iii و تمامی قطعات دمین iv و انتهای کربوکسیل پروتئین حذف می شود. علاوه بر این ما یک جهش بدمعنی هتروزیگوت را که تبدیل نوکلئوتید سیتوزین به گوانین در جایگاه 4292 (c4292g) بود شناسایی نمودیم. این جهش باعث تبدیل اسیدآمینه آلانین 1431 به اسیدآمینه گلیسین می گردد. آلانین یک اسیدآمینه شدیدا حفاظت شده در ناحیه p3از زیرواحد ? می باشد که در تشکیل منفذ کانال نقش دارد. هردو جهش شناسایی شده در این بررسی در این ژن جدید هستند.
سمیه اسدی مبارکه مرتضی هاشم زاده چالشتری
چکیده: مقدمه: هایپرکلسترولمی فامیلی (fh) بیماری غالب اتوزومال است و با افزایش سطح لیپوپروتئین با دانسیته کم (در پلاسما) ، لیپید در تاندون و رگها تجمع می یابد. این بیماری با آترواسکلروز نابهنگام و افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی (chd ) همراه می شود. هایپرکلسترولمیای فامیلی به همراه جهش در ژن گیرنده لیپوپروتئین با دانسیته کم (ldlr ) ایجاد می شود. از اهداف این مطالعه بررسی تغییرات ژن ldlr در گروهی از بیماران استان چهارمحال و بختیاری بود. مواد و روشها: در این مطالعه 57 نمونه بیمار ( میانگین سنی 86/12 ± 26/53 ) با استفاده از روش آسان و بر اساس معیار جهانی ثبت simon broome انتخاب گردیدند. dna ژنومی این بیماران با روش استاندارد فنل-کلروفرم استخراج گردید. سپس بر روی نمونه های مورد مطالعه با استفاده از روش pcr-sscp وجود تغییرات در پروموتر و اگزون های شماره 1 ،3 ،5 ،11 ،13 ، 15 ،16 ، 17 و 18 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای اگزون های شماره 3 ،11و15 شرایط heteroduplex analysis نیز اعمال شد. با انجام تکنیک های فوق موارد مشکوک شناسایی شد و سپس توالی یابی مستقیم dna انجام گردید. نتیجه گیری: در این مطالعه دو تغییر در ژن ldlr شناسایی شد، جهش هتروزیگوت 283t>a و پلی مورفیسم 1959t>c که به ترتیب در 1و 9 فرد مبتلا به fh شناسایی گردید. در پروموتر و اگزون های 1، 5، 11، 15، 16، 17، 18 تغییرات بیماری زایی مشاهده نگردید. نتایج این تحقیق نشان داد نقش ژن ldlr در ایجاد fh در جمعیت مورد مطالعه ضعیف است و احتمالا ژن یا لوکوس های دیگری در ایجاد fh در این منطقه نقش دارند.
سید حسین تقی زاده مرتضی هاشم زاده چالشتری
روش بررسی: در این مطالعه ی توصیفی-آزمایشگاهی به شناسایی جهش در اگزون های 1، 2، 3، 5 و 8 ژن lrtomt در 157 بیمار پرداخته شد. dna از نمونه های خونی تمام بیماران به روش استاندارد فنل- کلروفرم استخراج شد. اگزون های مورد بررسی توسط واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) تکثیر شدند. سپس جهش های ژن lrtomt با استفاده از روش pcr-sscp برای 5 اگزون، مورد بررسی قرار گرفتند. به علاوه، تمام نمونه ها بوسیله ی آنالیز هترودوپلکس (ha) و واکنش تعیین توالی برای حضور هر نوع تغییر ژنی کنترل شدند. نتایج: با توجه به بررسی های انجام شده هیچگونه جهشی در اگزون های 1، 2، 3، 5 و 8 ژن lrtomt این بیماران یافت نشد. بر اساس مطالعه ی حاضر، ما نتیجه گرفتیم که جهش در این 5 اگزون ژن lrtomt سهم بسیار ناچیزی یا بدون سهم در ناشنوایی در بیماران استان های آذربایجان شرقی، کردستان، گلستان و گیلان دارد و اهمیت بالینی قابل توجهی در این نواحی ندارد. با این وجود مطالعه ی قسمت های دیگر ژن و همچنین طوایف و جمعیت های مختلف در سراسر کشور پیشنهاد می گردد. تحقیقات بیشتر نقش این ژن و رابطه اش با ناشنوایی را تعیین می کند و اطلاعات ضروری را برای پیشگیری و مدیریت اختلالات ناشنوایی این ژن فراهم می کند.
نگار مرادی پور مرتضی هاشم زاده چالشتری
چکیده زمینه و هدف: شایع ترین نقص در هنگام تولد ناشنوایی است که تقریباً در 1000/1 از نوزادن متولد شده رخ می دهد. بیشتر از 50% موارد ناشنوایی به صورت ارثی است که از این میان 70% غیر سندرومی می باشند. ناشنوایی یک اختلال بسیار هتروژن می باشد و می تواند به دلیل عوامل ژنتیکی، محیطی یا هردو رخ دهد. حدود 46 ژن در ناشنوایی غیرسندرومی مغلوب اتوزومی درگیر می باشند.یکی از لوکوس های درگیر در ناشنوایی غیر سندرومی مغلوب اتوزومی لوکوس dfnb7/11 است. در ایران هیچ گونه مطالعه ای بر روی جهش های این ژن انجام نشده است. در مطالعه ی حاضر، وجود جهش در ژن tmc1 (لوکوس dfnb7/11) را در 100 بیمار ناشنوای استان های چهار محال و بختیاری- فارس-کهگیلویه و بویراحمد- گلستان- کردستان- گیلان- خوزستان- سیستان و بلوچستان- سمنان و بوشهر مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: در این مطالعه ی توصیفی- آزمایشگاهی به شناسایی جهش در اگزون های7 و 13 ژن tmc1در 100 بیمار پرداخته شد. dna از نمونه های خونی تمام بیماران به روش استاندارد فنل- کلروفرم استخراج شد. اگزون های مورد بررسی توسط واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) تکثیر شدند. سپس جهش های ژن tmc1 با استفاده از روش pcr-sscp برای 2 اگزون، مورد بررسی قرار گرفتند. به علاوه، تمام نمونه ها بوسیله ی آنالیز هترودوپلکس (ha) و واکنش تعیین توالی برای حضور هر نوع تغییر ژنی کنترل شدند. نتایج: با توجه به بررسی های انجام شده هیچ گونه جهشی در اگزون های 7 و 13 ژن tmc1این بیماران یافت نشد. بر اساس مطالعه ی حاضر، ما نتیجه گرفتیم که جهش در این 2 اگزون ژن tmc1 احتمالا سهم بسیار ناچیزی در ناشنوایی در بیماران استان های مورد بررسی دارد و اهمیت بالینی قابل توجهی در این نواحی ندارد. با این وجود با توجه به وسیع بودن ژن و دارا بودن 24 اگزون، مطالعه ی قسمت های دیگر ژن و همچنین طوایف و جمعیت های مختلف در سراسر کشور پیشنهاد می گردد. تحقیقات بیشتر نقش این ژن و رابطه اش با ناشنوایی را تعیین می کند و اطلاعات ضروری را برای پیشگیری و مدیریت اختلالات ناشنوایی این ژن فراهم می کند.
فاطمه آزادگان دهکردی مرتضی هاشم زاده چالشتری
کراتوکونوس(kc) اختلالی است که در آن قرنیه برآمده و نازک شده و دچار تغییر شکل می شود. علی رغم مطالعات گسترده، پروسه های پاتوفیزیولوژی و اتیولوژی ژنتیک کراتوکونوس ناشناخته می باشد. شیوع بیماری تقریباً 1 در 2000 در جهان می باشد و شایع ترین علت پیوند قرنیه در آمریکا است. ژن های زیادی را در این بیماری دخیل می دانند اما شواهدی مبنی بر نقش بیشتر ژن vsx1 در اتیولوژیkc وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی جهش های اگزون های 2، 3 و 4 ژن vsx1 در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. در این مطالعه جهش های احتمالی در سه اگزون 2، 3 و 4 ژن vsx1 در 50 فرد مبتلا به کراتوکونوس بررسی شد. dna با روش استاندارد فنل کلروفرم استخراج گردید و با روشpcr-sscp/ha نمونه های بیماران غربالگری و تغییرات احتمالی ژن vsx1 با sequencing تأیید شد. در کل یک مورد از بیماران دارای جهشh244r و 6 مورد از بیماران دارای پلی مورفیسم c.627+23g>a (nm_014588) , rs6138482و 6 مورد نیز دارای پلی مورفیسم c.546a>g (rs12480307) بودند. مطالعه ی ما با توجه به آزمون آماری fisher exact testو 011/0 p? نشان داد که جهش های ژن vsx1سهم بسیار ناچیزی در بیماری کراتوکونوس در بیماران استان چهارمحال و بختیاری دارد.
سمیه رئیسی مرتضی هاشم زاده چالشتری
ناشنوایی یک اختلال حسی-عصبی است که 60% آن ارثی می باشد و تاکنون ژنهای زیادی برای آن شناسایی شده است. هتروژنیتی بالا در ناشنوایی، معضلی در جهت شناسایی علت ژنتیکی بیماری و مشاوره ژنتیک ایجاد می باشد. بنابراین، محققان، مطالعه خانواده های بزرگ در جمعیت هایی مثل جمعیت خاورمیانه و از جمله ایران که فراوانی ازدواج خویشاوندی در آنها بالا می باشد پیشنهاد کرده اند. بنابراین هدف از مطالعه بررسی 35 خانواده از دو استان همدان و کهگیلویه بویراحمد می باشد تا اساس ژنتیکی بیماری و فراوانی لوکوس ها در منطقه مشخص شود. روش بررسی: در این مطالعه پس از تکمیل پرسشنامه و ارزیابی بالینی تعداد 35 خانواده با حداقل 2 فرد ناشنوا از نوع غیرسندرومی اتوزومال مغلوب، جمع آوری گردید. سپس، 5 سی سی خون محیطی از کلیه افراد در دسترس گرفته و dna ژنومیک استخراج شد. موتاسیون های gjb2 و gjb6 (del d13s1830 و del d13s1854) در تمامی خانواده ها غربالگری و تجزیه تحلیل پیوستگی در نمونه های منفی برای gjb2 و gjb6 برای 8 لوکوس dfnb1-4، dfnb6، dfnb12، dfnb9 و dfnb21 انجام شد. در خانواده های دارای پیوستگی، برای آشکارسازی موتاسیون ها، روش تعیین توالی مستقیم dna انجام شد. بیماریزایی واریانت جدید در لوکوس dfnb3 بررسی شد. به علاوه، بررسی احتمال بیماریزایی موتاسیون جدید یافت شده در مطالعه با استفاده از مدلسازی مولکولی انجام شد. نتایج : به طور کلی 5 خانواده دارای موتاسیون در ژن gjb2 بودند، هیج کدام از موتاسیون های مورد بررسی در ژن gjb6 یافت نشد. 2 خانواده به لوکوس dfnb4، 2 خانواده به لوکوس dfnb2 و یک خانواده به لوکوس dfnb3 پیوستگی نشان دادند. آنالیز موتاسیون در ژن ها، چندین موتاسیون شناخته شده را در ژن های slc26a4 (dfnb4) و myo7a (dfnb2) و یک موتاسیون جدید در ژن myo15a (dfnb3) را آشکار ساخت. برای همولوژی مدلینگ نتایج بدست آمده پیش بینی کرد که موتاسیون احتمالا" مضر می باشد. نتیجه گیری نهایی: dfnb1 (gjb2) و dfnb4 (slc26a4) دلایل اصلی ناشنوایی ژنتیکی در ایران محسوب می شوند. همچنین تاکنون حدود 10 موتاسیون مختلف در ژن myo15a در جمعیت های ایرانی مشخص شده است. بنابراین می توان نقش لوکوس dfnb3 را بعد از دو ژن ذکر شده به عنوان عامل ناشنوایی در نظر گرفت. هر چند علت ناشنوایی برای تعدادی خانواده ها نامشخص می-باشد، اما مطالعاتی از این دست می تواند مقدمه ای بر مطالعات بر روی جمعیت های دیگر و همچنین سایر لوکوس ها بر روی همین جمعیت و سایر جمعیت ها باشد تا بتواند در امر تشخیص بیماری و مشاوره دقیق تر خانواده بیماران کمک کننده باشد.
مرتضی هاشم زاده چالشتری
چکیده ندارد.