نام پژوهشگر: سیروس آقاجان زاده

دینامیسم جمعیت و الگوی توزیع فضایی بالشتک دراز اندام pulvinaria floccifera (westwood),(homoptera:coccidae) در باغ های چای استان مازندران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  سکینه نعیم امینی   سیروس آقاجان زاده

چکیده بالشتک دراز اندام،pulvinaria floccifera (westwood) یکی از مهمترین گونه های خانواده شپشک های نرم تن، coccidae است که در مناطق مرکبات خیز کشور به خصوص در جاهایی که مرکبات و چای با هم کشت می شوند بیشتر انتشار دارد. به منظور مطالعات تغییرات جمعیت، تعیین پراکنش فضایی و شناسایی دشمنان طبیعی بالشتک دراز اندام، p. floccifera در باغ های چای استان مازندران، نمونه برداری های هفتگی در طی سالهای 88-1387 از مناطق دشت و کوهپایه شهرستان تنکابن به عمل آمد. از هر منطقه دو باغ با شرایط مشابه انتخاب شد. در هر تاریخ نمونه برداری، ازچهار جهت جغرافیایی شمالی، جنوبی، شرقی، غربی و قسمت مرکزی هر باغ 50 نمونه (شاخه کف بر شده چای) جمع آوری شد. توزیع فضایی آفت با استفاده از روش های رگرسیونی تیلور و ایوائو و توزیع آماری مورد بررسی قرار گرفت و نقشه توزیع آفت با استفاده از gps، ترسیم گردید. همچنین در طی نمونه برداری ها، پارازیتوئیدهای مراحل پورگی جمع آوری و عوامل بیماریزا جداسازی و شناسایی گردیدند و میزان پارازیتیسم این عوامل تعیین گردید. نتایج نشان داد که پوره های سن یک از 22-29 خرداد ماه درباغ های دشت و کوهپایه ظاهر می شوند. پوره سن دو که فرم زمستان گذران این آفت است از اواخر شهریور تا اواخر مهر ماه در نمونه ها دیده شد. زمان اوج جمعیت پوره های سن یک و دو به ترتیب اول شهریور و 29 خرداد در کوهپایه و 8 شهریور و 10 تیر در دشت است. همچنین پوره های سن سه، حشرات کامل و کیسه های تخم از اردیبهشت ماه تا اواخر خرداد در باغ ها حضور دارند. تراکم جمعیت پوره های سن یک، دو و سه در سطح زیرین برگهای ارتفاع یک سوم بالایی گیاه بیشتر به چشم می خورد. در ارتباط با پراکنش فضایی، شاخص های idm و id نشان می دهد که پوره های سن یک، دو، سه، حشرات کامل و کیسه های تخم در هر تاریخ نمونه برداری پراکنش تجمعی و گاهی یکنواخت دارند. نتایج مدل تیلور و ایوائو بیانگر این مطلب است که پوره های سن یک و دو در طول دوره خود نیز توزیع تجمعی دارند، اما پوره سن سه، حشرات کامل و کیسه های تخم در طول دوره، پراکنش یکنواختی را نشان می دهند. در خصوص دشمنان طبیعی، قارچ های lecanicillium lecaneii, l. cf. lecaneii, l. muscarium و زنبور پارازیتوئید aphitis proclia برای اولین بار از روی آفت جمع آوری و شناسایی شدند. میزان تلفات ناشی از حمله قارچ در کوهپایه بیشتر از دشت بود. به طور کلی میانگین هندسی درصد تلفات ناشی از حمله قارچ بیمارگر پوره سن یک در کوهپایه و دشت در سال 87 به ترتیب 91/9 و061/2 درصد و میانگین هندسی درصد تلفات ناشی از حمله قارچ بیمارگر پوره سن دو در این مناطق به ترتیب 793/12 و17/4 درصد می باشد. این مقادیر در سال 88 برای پوره سن یک، دو و سه به ترتیب 34/6، 05/4 و 46/42 درصد در کوهپایه و 64/1، 16/1 و 36/65 درصد در باغ های دشت محاسبه گردید. کلمات کلیدی: بالشتک دراز اندام،pulvinaria floccifera ، چای، تغییرات جمعیت، توزیع فضایی، دشمنان طبیعی

بررسی تنوع ژنتیکی شته جالیز (hemiptera: aphididae) با استفاده از نشانگرهای rapd در شرق استان گیلان و غرب استان مازندران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  زهره خیرالهی   سیروس آقاجان زاده

شته جالیز aphis gossypii از خانواده aphididae و راسته hemipteraآفتی پلی فاژ و دارای انتشار جهانی است. این آفت سبب خسارت شدیدی به محصولات مهم اقتصادی می شود. هدف از این مطالعه بررسی تنوع ژنتیکی شته جالیز روی میزبانهای مختلف در مناطق متفاوت جغرافیایی شامل غرب استان مازندران و شرق استان گیلان بود. به منظور انجام این بررسی شته جالیز از روی میزبان های مختلف در سه منطقه غرب مازندران و چهار منطقه شرق گیلان جمع آوری و شته ها به دو گروه بالدار و بی بال تقسیم شدند. نشانگر مولکولی rapd برای ارزیابی تنوع ژنتیکی 36 شته جالیز مورد استفاده قرار گرفت. dna استخراج شده از شته ها با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز با 18 آغازگر تصادفی تکثیر شد. در این مطالعه، 18 آغازگر مورد استفاده 275 باند چندشکلی، بطور متوسط 277/15 باند به ازای هر آغازگر، تولید کردند. تعدادی از باندهای rapd در جمعیت خاصی تکثیر شدند. تشابه و فاصله ژنتیکی بدست آمده بر اساس شاخص نی، نشان دهنده تشابه ژنتیکی بالا و فاصله ژنتیکی کم بین جمعیت های بال دار و بی بال بود. علاوه بر این، آنالیز داده ها تنوع ژنتیکی درون جمعیتی زیادی را بر اساس نوع گیاه میزبان در جمعیت های بی بال (که بیشتر مربوط به مناطق غرب مازندران بودند) نسبت به جمعیت های بال دار نشان داد. درنهایت با استفاده از تجزیه خوشه ای به روش upgma و ضریب تشابه جاکارد،افراد مورد مطالعه در پنج گروه اصلی گروهبندی شدند و افراد بال دار و بی بال در گروه های مجزایی قرار گرفتند

بررسی اثر حشره کشی و سینرژیستی روغن الکیل ساکسینات (dg®) در کنترل بالشتک مرکبات، pulvinaria aurantii cockerell (homoptera: coccidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیرا شاهنظری اول   سیروس آقاجان زاده

چکیده بالشک مرکبات، pulvinaria aurantii یکی از مهم ترین آفات مرکبات در شمال ایران می باشد. در این بررسی اثر آفت کش های فسفره (مالاتیون، کلروپایریفوس) و بوپروفزین و روغن dg روی پوره سن یک بالشک مرکبات و آفت کش های بوپروفزین و پیری پیروکسی فن روی پوره سن سه به تنهایی و به صورت ترکیب با روغن dg در شرایط آزمایشگاهی با دمای1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±75 درصد و دوره نوری 16 روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد مطالعه قرار گرفت. هم چنین این آزمایش در شرایط صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. مقدار lc50 بدست آمده برای هر کدام از حشره کش های مالاتیون، کلروپایریفوس و بوپروفزین روی پوره سن یک برابر 9/251، 76/105 و70/24 و میزان lc50 بدست آمده برای آفت کش های پیری پیروکسی فن و بوپروفزین روی پوره های سن سوم به ترتیب برابر با 56/37 و 77/203 می باشند. نتایج نشان داد که درشرایط آزمایشگاهی آفت کش های بوپروفزین و پیری پیروکسی فن به ترتیب موثرترین آفت کش روی پوره سن یک و پوره سن سه بالشک می باشند. میزان lc50 هر کدام ازآفت کش به تنهایی و در زمان استفاده از نصف غلظت آن به صورت ترکیب با dg مشابه بوده است، که نشان دهنده نقش سینرژیستی ترکیب dg بوده است. هم چنین در شرایط صحرایی ترکیب مالاتیون با dg و ترکیب بوپروفزین با dg به ترتیب موثرترین آفت کش روی پوره سن یک و پوره سن سه می باشند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ترکیب dg ضمن کاهش مصرف آفت کش ها باعث افزایش کارایی آنها می شود. کلمات کلیدی: بالشک مرکبات ، روغنdg ، سینرژیست