نام پژوهشگر: حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
صادق اسمعیل پور حسن کیاده جعفر اصغری
به منظور بررسی اثر گوگرد و روی بر عملکرد و خصوصیات کیفی دانه بادام زمینی رقم نورث کارولینای 2 (nc2) آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور نوع کود (گوگرد و روی) هر یک در چهار سطح (صفر، 40، 80 و 120 کیلوگرم در هکتار گوگرد) و (صفر، 5/0، 1 و 5/1 گرم در لیتر کلات روی) در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1387 در شهرستان بندر کیاشهر استان گیلان به اجرا گذاشته شد. نتایج تحقیق نشان داد که مقدار گوگرد و روی بر عملکرد غلاف، عملکرد دانه، شاخص برداشت، تعداد غلاف رسیده، درصد مغزدهی، مقدار روغن دانه، ارتفاع ساقه اصلی، عملکرد قسمتهای هوایی، تعداد غلاف نارس، وزن صد دانه و عملکرد روغن تاثیر معنی داری داشت. حداکثر عملکرد غلاف و عملکرد دانه (به ترتیب 6176 و 4942 کیلوگرم در هکتار) از تیمار حاوی 120 کیلوگرم گوگرد در هکتار و 5/1 گرم در لیتر کلات روی به دست آمد که نسبت به سایر تیمار های آزمایشی اختلاف بسیار معنی داری را نشان دادند. در تیمار مذکور بالاترین سرعت رشد گیاه (31/20 گرم در متر مربع در روز) و سرعت رشد غلاف (49/16 گرم در متر مربع در روز) به ترتیب در 90 و 105 روز پس از کاشت به دست آمد. همبستگی مثبت و بسیار معنی داری بین عملکرد دانه با ارتفاع ساقه اصلی (**91/0=(r، عملکرد غلاف (**99/0=r) و تعداد غلاف رسیده (**90/0=r) وجود داشت. بین مقدار روغن و مقدار پروتئین دانه (n.s30/0=(r همبستگی غیر معنی داری وجود داشت. این تحقیق نشان که مصرف کود های گوگردی به همراه روی به طور چشمگیری باعث افزایش عملکرد دانه و بهبود صفات مرتبط با عملکرد در گیاه بادام زمینی می شود
مینا سمیعی فراهانی حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
علف کش گلایفوسیت به صورت وسیع الطیف و غیر انتخابی در کنترل علفهای هرز مزارع کلزا (brassica napus l.) ، که از مهم ترین گیاهان دانه روغنی جهان به شمار می رود، بسیار موثر می باشد و اثرات بازدارندگی خود را بر روی علفهای هرز و گیاه زراعی، از طریق مهار رقابتی آنزیم کلیدی 5-enolpyruvylshikimate-3-phosphate synthaseیا epsps در مسیر شیکیمات اعمال می نماید. از راهکارهای موجود برای ایجاد مقاومت به علف کش گلایفوسیت استفاده از آنزیم epsps جهش یافته درگیاه هدف می باشد. در این راستا، دو جهش(a183t, g96a) در ژن epsps جداشده از منبع باکتریایی e. coli 4610 توسط روش جهش زایی نقطه ای mutagenesis) (site direct، ایجاد شده و در گیاه زراعی کلزا تحت پروموتر camv 35s بیان یافته اند. در این پژوهش، از بذور گیاهان t2 برای تولید و آنالیز نسل سوم گیاهان تراریخت استفاده شد. مقاومت به علف کش گلایفوسیت در گیاهچه ها و قطعات محور زیر لپه مورد بررسی قرار گرفت و تحمل گیاهچه ها در غلظت های 1/0 تا 2/0 میلی مولار علف کش و توسعه کالوس در غلظت 05/0 میلی مولار مشاهده شد . حضور و بیان ژن های جهش یافته epsps در این گیاهان با آزمون های pcr ، rt-pcr، و elisa اثبات گردیده و نتایج حاصله بیانگر ایجاد گیاهان تراریخت با میزان مقاومت پایدار نسبت به علف کش گلایفوسیت بودند. در نهایت، محلول پاشی گیاهان تراریخت گلدانی با غلظت های مختلف علف کش صورت گرفت که مشاهدات حاکی از تحمل این گیاهان در دامنه ای حدود 5-5/2 میلی مولار از علف کش و مقاومت نسبی در غلظت 10 میلی مولار در هر دو نوع از لاین های مورد بررسی بود. البته گیاه تراریخت دارای ساختار ژنی با جهش g96a در مقایسه با گیاه تراریخت داری ساختار ژنی با جهش a183t ، درجات بالاتری از مقاومت را نشان داده که می تواند حاکی از پایداری بیشتر و کارآیی بهتر این نوع جهش، بیان موثرتر آن در سطوح مختلف نسخه برداری و ترجمه ونیز جایگزینی مناسب تر آن در طی فرآیند تراریختی باشد. .
جمالعلی الفتی چیرانی حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
تولید بذر هیبرید خیار در ایران هنوز در مراحل ابتدایی خود است. این تحقیق به منظور کسب اطلاعات پایه برای اصلاح خیار در ایران انجام گردید. در ابتدا اثر سطوح مختلف اتفان (0، 150، 300 و 450 میلی گرم در لیتر) و جیبرلین (0، 15، 30 و 45 میلی گرم در لیتر) بر تظاهر جنسیت خیار در گلخانه شیشه ای دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان واقع در رشت در سال 1387 بررسی شد. در این آزمایش تعداد گره دارای گل ماده، تعداد گره دارای گل نر، تعداد گره در شاخه اصلی، تعداد شاخه های جانبی، میانگین طول میان گره و طول گیاه اندازه گیری شد. مشخص گردید که 150 میلی گرم در لیتر اتفان بدون داشتن هیچگونه اثر سوئی سبب افزایش تعداد گل های ماده می گردد اما جیبرلین هیچگونه تاثیری نشان نداد. سپس به منظور تعیین اثر دانه گرده بر ویژگی های میوه و بذر خیار آزمایشی در گلخانه در سال 1388 اجرا شد. به منظور بررسی اثر زنیا لاین 118 با لاینهای 118، 604، 115 و 605 لاین 502 با لاینهای 502، 504، 119، 604، 115، 605 لاین 504 با لاینهای 504، 118، 605 و 115 لاین 604 با لاینهای 604، 502، 605، 115 و 119 گرده افشانی گردید. برای بررسی اثرات متازنیا لاین 118 با لاین های 118، 604، 115، 119 و 605 لاین 502 با لاین های 502، 504، 605، 604، 118، 119 و 115 لاین 116 با لاین های 116، 604، 605، 118 و 115 گرده افشانی شد. آزمایش در قالب طرح کاملاَ تصادفی با سه تکرار انجام شد. وزن، طول و عرض میوه، وزن 100 دانه، تعداد بذر در هر میوه، طول و عرض و قطر بذر و روز تا نمو میوه برای تمامی تلاقی ها تعیین شد. در لاین های خیار بررسی شده زنیا و متازنیا مشاهده شد. بنابراین زمانیکه هدف تولید بذر است گرده لاین 605 سبب تولید بهترین اندازه بذر می گردد اما جهت انتخاب بهترین گرده افشان برای تولید میوه گرده لاین 604 سبب تولید اندازه مناسب میوه می شود. بعد از تولید بذر های هیبرید بذر های هیبرید با والدینشان در مزرعه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار کشت گردیدند. ترکیب پذیری و هتروزیس در قالب تلاقی های نیمه دی آلل 6×6 برای بررسی نحوه عمل ژن ها در خیار محاسبه شدند. تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری بین هیبرید ها و والدین در مورد صفات مختلف وجود دارد. اثرات ترکیب پذیری عمومی و خصوصی نیز بسیار معنی دار بود. اثرات ترکیب پذیری خصوصی صفات عملکرد بازارپسند و شاخص وزنی ساده و اندازه حفره بذری بزرگ تر و با اهمیت تر از ترکیب پذیری عمومی بود که نشان دهنده غالبیت اثرات افزایشی ژن هاست. عملکرد نوبرانه و غیر بازارپسند با توجه به مقادیر بالای واریانس ترکیب پذیری عمومی بصورت افزایشی و غیر افزایشی کنترل می شوند. مشخص شد که لاین 504 بیشترین ترکیب پذیری عمومی را دارد و استفاده از آن در تلاقی ها سبب تولید هیبرید هایی با ترکیب پذیری خصوصی مطلوب می شود. رنگ میوه با توجه به واریانس بالای ترکیب پذیری عمومی به صورت افزایشی کنترل می شود. شکل میوه و ظاهر کلی میوه با توجه به مقادیر بالای ترکیب پذیری عمومی بصورت افزایشی و غیر افزایشی کنترل می شود. لاین های 605 و 118 از نظر این صفات بهترین ترکیب پذیری عمومی را داشتند و برای تولید هیبرید هایی با ترکیب پذیری خصوصی بالا از نظر این صفات مطلوب هستند. همچنین ترکیب پذیری عمومی و خصوصی مقاومت به سفیدک داخلی به کمک آزمایش دی آلل ناقص بین 6 لاین خیار بررسی شد. تجزیه واریانس بیانگر وجود اثرات بسیار معنی دار ترکیب پذیری خصوصی و عمومی برای این صفت داشت. میزان بالا و منفی ترکیب پذیری عمومی برای دو لاین والدینی (118 و 115) بیانگر مقاومت بالای آنها بود. میزان ترکیب پذیری خصوصی هیبرید های 118× 504، 118×604، و 502×118 معنی دار و بسیار منفی بود. بررسی اثرات غالبیت نشان داد که اثرات غالبیت یک سویه نیست و ژن های غالب بطور یکنواخت در والدین توزیع نشده اند. این موضوع به کمک تجزیه گرافیکی هیمن تائید و جزئیات بیشتری به دست آمد. میزان وراثت پذیری خصوصی این صفت بالا (82/0-88/0) بود. در آزمایش دیگری فاصله ژنتیکی بین والدین و هیبرید ها براساس ضریب تشابه جاکارد برای نشانگر های مولکولی و فاصله کارل پیرسون برای نشانگر های مورفولوژیکی بررسی شد. مقادیر فاصله ژنتیکی بر پایه صفات مورفولوژیکی و نشانگر مولکولی aflp محاسبه و همبستگی آنها با هتروزیس نسبت به میانگین والدین، هتروزیس نسبت به والد برتر و ترکیب پذیری خصوصی بررسی شد تا امکان استفاده از این روابط در پیش بینی قدرت هیبرید استفاده شود. نتایج این آزمایش نشان داد که تشابه ژنتیکی بطور کلی رابطه ضعیفی با هتروزیس و ترکیب پذیری خصوصی دارد. در مرحله بعدی هیبرید های درون و بین گروهی با هم مقایسه شدند. این بررسی نشان داد که هیبرید های بین گروهی اگرچه سبب افزایش میزان عملکرد و اجزای آن می شود اما سبب افت برخی صفات کیفی میوه مانند ظاهر کلی و شکل میوه می شود.
حمید حسن پور حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
با وجود سطح زیر کشت گسترده ذغال اخته در شمال غرب ایران، توجه چندانی از حیث به نژادی، بهره وری باغبانی و اقتصادی به این ریز میوه نشده است. به منظور ارزیابی ذغال اخته های منطقه ارسباران استان آذربایجان شرقی، تنوع ژنتیکی با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیکی و مولکولی issr مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات مورفولوژی نشان داد که تفاوت معنی دار در سطح احتمال 1 درصد در همه صفات اندازه گیری شده وجود دارد. با توجه به خصوصیات میوه ازجمله وزن میوه، وزن گوشت و.. می توان گفت که دو نمونه c26 و c37 دارای ارزش بالاتری نسبت به بقیه نمونه های ذغال اخته مورد مطالعه هستند. بیشترین ضریب همبستگی مثبت بین وزن میوه با وزن گوشت میوه (99/0) بدست آمد. تجزیه خوشه ای به روش complete، نمونه های ذغال اخته مورد مطالعه را در پنج گروه مجزا قرار داد که به ترتیب 35، 10، 22، 8 و 25 نمونه در گروه ها قرار گرفت. صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای با تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر 79 درصد بود. براساس مولفه های اصلی پس از چرخش وریماکس شش عامل را که در مجموع 1/78 درصد از تغییرات بین صفات را توجیه نمودند، استخراج شدند. با استفاده از 20 آغازگر تعداد 171 باند چندشکل به دست آمد که از بین آغازگرهای مورد استفاده، آغازگرهای ubc810، ubc829 و ubc837 با تعداد 12 باند بیشترین تعداد باند و آغازگرهای ubc827 و ubc838 با تعداد 6 باند کمترین تعداد باند را ایجاد نمودند. pic آغازگرها بین 311/0 تا 49/0 و mi آنها از 99/1 تا 83/5 متغیر بود. تجزیه به مختصات اصلی نشان داد که سه مولفه اول توانستند مجموعا 6/10 درصد از واریانس کل را توجیه کنند. تجزیه خوشه ای به روش complete، 100 نمونه ذغال اخته مورد مطالعه را در هفت گروه قرار داد که به ترتیب شامل 6، 8، 23، 21، 8، 21 و 13 نمونه بودند. صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای توسط تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر با 97 درصد تائید شد. بطور کلی نتایج نشان داد که سطح بالایی از چندشکلی در میان نمونه های ذغال اخته منطقه ارسباران استان آذربایجان شرقی وجود دارد و می توان از این ذغال اخته ها برای کارهای اصلاحی و معرفی یک ژنوتیپ برتر استفاده نمود. نتایج مطالعات بیوشیمیایی روی ژنوتیپ های برتر انتخاب شده از لحاظ مطالعات مورفولوژیکی نشان داد که مقدار فنل کل در محدوده 19/1097 تا 75/2695 میلی گرم گالیک اسید در هر 100 گرم بافت میوه بر اساس وزن تر بوده و محتوی فلاونوئید کل در محدوده 27/321 تا 669 میلی گرم کاتچین در هر 100 گرم بر اساس وزن تر است. همچنین مشخص گردید که محتوی آنتوسیانین کل در ژنوتیپ های ذغال اخته مورد بررسی در محدود 89/106 تا 11/442 میلی گرم وزن تر بر اساس سیانیدین 3- گلوکوزاید بوده و مقدار ویتامین ث در محدوده 25/183 تا 5/299 میلی گرم در هر 100 گرم بر اساس وزن تر است. همچنین نتایج نشان داد که بالاترین فعالیت آنتی اکسیدانتی مربوط به ژنوتیپ c24 (37/82 %) می باشد. مطالعه بیوشیمیایی حاضر اثبات کرد که ژنوتیپ های c24 و c27 پتاسیل بالای برای بهبود ارزش غذایی از طریق برنامه های اصلاحی دارند.
سمیه نصیری جعفر اصغری
با هدف بررسی کارایی سطوح علف کش های اگزادیارژیل و تیوبنکارب بر فلور طبیعی علف های هرز و عملکرد و اجزای عملکرد برنج رقم هاشمی در شرایط آب و هوایی منطقه رشت، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 8 تیمار و 4 تکرار، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان در سال 1390 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سطوح علف کش اگزادیارژیل (5/1، 3 (استاندارد) و 5/4 لیتر در هکتار)، سطوح علف کش تیوبنکارب (3، 5 (استاندارد) و 7 لیتر در هکتار) و تیمارهای شاهد رقابت کامل و شاهد دوبار وجین دستی بودند. نتایج نشان داد که کاربرد تیوبنکارب به میزان 7 لیتر در هکتار باعث افزایش ارتفاع، تعداد خوشه (پنجه بارور)، تعداد دانه پر در خوشه، عملکرد دانه و شاخص برداشت شد که تفاوت معنی داری با شاهد بدون وجین و غلظت های پایین علف کش های مورد نظر داشت. بیش ترین عملکرد زیستی به میزان 637/7 تن در هکتار نیز با مصرف غلظت بالای اگزادیارژیل (5/4 لیتر در هکتار) بدست آمد. تیمار اگزادیارژیل کم تر از استاندارد با عملکرد 3/1 تن در هکتار در بین تیمارها (به جز تیمار شاهد رقابت کامل) دارای کم ترین محصول بود. تفاوت معنی داری بین تیمارها در کنترل علف های هرز سوروف و اویارسلام بذری وجود داشت. عمده ترین علف هرز مشکل ساز (به-جز 7 روز پس از مصرف علف کش)، سوروف بود و غلظت بالای تیوبنکارب کنترل مناسبی از این علف هرز نسبت به شاهد رقابت کامل داشت (بیش از 62 درصد). غلظت بالای اگزادیارژیل نیز نسبت به سطوح دیگر این علف کش در کنترل علف هرز سوروف کارایی بهتری داشت. علف هرز اویارسلام بذری نسبت به سوروف وزن خشک کم تری داشت. در 49 روز پس از مصرف علف کش، تمامی سطوح دو علف کش این علف هرز را بیش از 70 درصد نسبت به شاهد رقابت کامل کنترل کردند. اثر تیمارهای علف کشی بر علف هرز بندواش فقط در 21 روز پس از مصرف علف کش معنی دار شد. تراکم علف های هرز پهن برگ در مزرعه بسیار ناچیز بود و اثر مهمی بر عملکرد برنج نداشتند. به طور کلی غلظت بالای تیوبنکارب و اگزادیارژیل کارایی بالاتری در کنترل علف های هرز و عملکرد بهتری نسبت به سطوح پائین خود نشان دادند.
سیده حمیده طاهری اطاقسرا رضا شیرزادیان خرم آباد
فرایند پیری از آغاز تا پایان مرگ سلولی با تغییر در میزان بیان برخی از ژن ها همراه می باشد. از جمله می توان به دو دسته اصلی این ژن ها شامل pags (photosynthesis associated genes) و sags(senescence associated genes) اشاره کرد. هورمون اتیلن از جمله القا کننده های پیری در گیاهان می باشد. ژن fry1 ازجمله ژن های واکنش گر به تنش های محیطی است که بر میزان تولید اتیلن موثر است. در اگزون شماره 2 ژن fry1 یک جهش نقطه ای تحت عنوان old101 باعث جایگزینی نوکلئوتید g با a شده است. به منظور بررسی فعالیت مسیر بیوسنتزی اتیلن، طول هیپوکوتیل و ریشه چه گیاهان اتیوله در دو گروه ژنوتیپی، شامل گروه اول: ژنوتیپ مادری ler-0 ler-0)، old101 ،old3 و(old102 و گروه ژنوتیپی دوم: ژنوتیپ مادری col-0 col-0)، ein2, jar1, nahg6, pad4, edr1) اندازه گیری و با ژنوتیپ مادری خود مقایسه شدند. از نظر صفات مورد بررسی از گروه اول موتانت های old101 و old102 مشابه با ژنوتیپ مادری خود و از گروه دوم ژنوتیپ pad4 مشابه با ژنوتیپ مادری خود بودند. همچنین میزان بیان ژن های fry1، gst1، pr1، sag21، sag12 و cab در گیاهچه های جهش یافته (old101) و مادری(ler-0) تحت تیمار اتیلن اندازه گیری شد. مطابق با نتایج بدست آمده بیان ژن های fry1، gst1، pr1، sag21 و sag12 با افزایش سن و تحت تاثیر تیمار اتیلن در ژنوتیپ مادری به طور چشمگیری افزایش یافته است. در حالیکه با افزایش سن میزان بیان این ژن ها در گیاهچه های جهش یافته old101 نسبت به گیاهان مادری کاهش چشمگیری را نشان می دهد. از طرفی بیان ژن cab با افزایش سن و تحت تیمار اتیلن در گیاهچه های جهش یافته نسبت به ژنوتیپ ler-0 بیشتر بوده است. احتمالاً تاثیر جهش old101 بر میزان فعالیت پروتئین fry1 موجب کاهش فعالیت ?3 ،(?2)، ?5- بی فسفات نوکلئوتید فسفاتاز شده که با تجمع pap همراه بوده و موجب تاثیر بر مسیر سیگنالینگ اتیلن و تغییر بیان ژن ها و در نهایت منجر به تاخیر در فرایند پیری شده است.
سیده فاطمه حسنی تسیه حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
در این مطالعه به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی 45 ژنوتیپ از ژرم پلاسم تیپ های مختلف توتون شامل هواخشک (بارلی)، گرمخانه ای (ویرجینیا) و آفتاب خشک (شرقی) از 12 آغازگر issr و 20 ترکیب آغازگری irap و remap استفاده شد که از بین این آغازگرها، همه ی آغازگرهای issr، 5 آغازگر irap و 9 آغازگر remap قادر به تولید الگوی نواری، با وضوح و چندشکلی بالا بودند. در نشانگر issr از تعداد 170 نواری که تولید شدند، 128 نوار چندشکل بودند. محتوای اطلاعات چندشکل آغازگرها در کل ژنوتیپ های مورد مطالعه، بین 16/0 تا 33/0 و شاخص نشانگر بین 21/1 تا 55/3 در هر آغازگر در نوسان بودند. آغازگرهای ubc813، ubc816، ubc817، ubc873، rtr-2، rtr-8 و rtr-10 دارای مقادیر بالای محتوای اطلاعات چندشکل و شاخص شانون بودند، که نشان دهنده ی کارایی بهتر این آغازگرها در بررسی تنوع ژنتیکی توتون است. همچنین روابط ژنتیکی بین نمونه ها با استفاده از ضریب تطابق ساده محاسبه شد و دندروگرام حاصل با استفاده از روشw-average ، 45 ژنوتیپ مورد مطالعه را در 6 گروه قرار داد که به ترتیب گروه های 1 و 3 ژنوتیپ های هواخشک (بارلی)، گروه 2 ژنوتیپ های گرمخانه ای (ویرجینیا) و گروه های 4، 5 و 6 ژنوتیپ های آفتاب خشک (شرقی) را شامل شدند. همچنین نشانگرهایirap و remap در مجموع 188 مکان را تکثیر کردند که از این تعداد 153 مکان، چندشکل بودند. آغازگر rtr-10 با 22 نوار و rtr-1 با 16 نوار، بیشترین و آغازگر ubc817+rtr1 با 4 نوار، کمترین تعداد مکان های چندشکل را تکثیر کردند. میزان اطلاعات چندشکل نشانگرها بین 16/0 تا 33/0 و شاخص نشانگر از 34/0 تا 25/6 در کل ژنوتیپ های مورد مطالعه متغیر بود. تجزیه خوشه ای به روشupgma ، ژنوتیپ های مورد مطالعه را در پنج گروه قرار داد که گروه اول تیپ هواخشک (بارلی)، گروه دوم تیپ گرمخانه ای (ویرجینیا) و گروه های 3، 4 و 5 ژنوتیپ های آفتاب خشک (شرقی) را شامل شدند. صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای توسط تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر 3/73 درصد بود. نتایج تجزیه واریانس مولکولی نشان دادکه تنوع بین تیپ ها برابر 39/32% و درون تیپ ها 61/67% بود. بیشترین تنوع درون تیپ آفتاب خشک (شرقی) مشاهده شد و تیپ های هواخشک (بارلی) و آفتاب خشک (شرقی) با میزان فاصله ی 25/0 حداکثر تفاوت را در بین تیپ-های مورد مطالعه از آن خود کردند. همچنین بالا بودن شاخص fst به دست آمده در این مطالعه حاکی از آن است که تیپ های مورد بررسی به طور کامل از هم جدا بوده و تکامل جداگانه دارند.
زهره ولی زاده صومعه حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
به منظور تعیین تنوع ژنتیکی 32 ژنوتیپ برنج، تعداد 19 نشانگر ssr مرتبط با qtl های کنترل کننده مقاومت به خشکی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. از تعداد 19 نشانگر ssr، 15 نشانگر چند شکل بودند. که در مجموع تعداد 91 نوار چند شکل بین 32 ژنوتیپ تولید کردند. نشانگر های rm228 ,rm3 و rm231 با هشت نوار بیش ترین و نشانگر های rm317، rm153 وrm325 با سه و چهار نوار کم ترین تعداد نوار چند شکل را ایجاد نمودند. محتوای اطلاعات چند شکل (pic) نشانگر ها بین 17/0 تا 45/0 متغیر بود. تجزیه به مختصات اصلی بر پایه نشانگر های ssr نشان داد که دو مولفه اول توانستند مجموعاً 02/10 درصد از کل تفاوت بین ژنوتیپ ها را توجیه کنند. تجزیه خوشه ای به روش upgma بر اساس ضریب تطابق ساده و بر پایه نشانگر های ssr، 32 ژنوتیپ را در سه گروه قرار داد، که به ترتیب شامل 7، 15 و 10 ژنوتیپ شدند. تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر نشان داد که صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای 9/96 در صد بود. هم چنین، تفاوت بین ارقام مورد مطالعه از نظر واکنش به تنش خشکی ناشی از پلی اتیلن گلایکول بررسی و خصوصیات جوانه زنی ارقام برنج در سطوح تنش 4- بار و 8- بار به همراه شاهد (آب مقطر) ارزیابی شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری بین ارقام، سطوح تنش و اثر متقابل رقم × تنش از نظر تمامی صفات مورفولوژیکی انداز ه گیری شده وجود دارد. بالاترین ضریب همبستگی بین صفات مورد مطالعه در بین صفات طول ساقه چه و وزن خشک ساقه چه مشاهده شد به طوری که مقدار این همبستگی در سطح شاهد 845/0، در سطح تنش 4- بار 979/0 و در تنش 8- بار برابربا 1 بود. تجزیه خوشه ای به روش وارد ارقام مورد مطالعه را در سطح شاهد و 4- درسه گروه مجزا و در تنش 8- در دو گروه مجزا قرار داد که به ترتیب در سطح شاهد 15، 8 و 9، در تنش 4- 3، 3 و 26 و در تنش 8- 3 و 29 ژنوتیپ در گروه ها قرار گرفتند. صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای با تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر در سطح شاهد و تنش 4- بار، 100 درصد و در تنش 8- بار، 8/93 درصد بود. بررسی توانایی نشانگرها در جداسازی ارقام از نظر صفات اندازه گیری شده در شرایط تنش نشان داد که نشانگرهای rm 317 و rm325 با تعداد کمتر باند تولید شده (به ترتیب 3 و 4 باند) نسبت به سایر نشانگرهای موجود، دارای یک آلل جدا کننده ی ارقام از نظر عملکرد و اجزای عملکرد در شرایط تنش می باشند و می توانند در صورت تایید در آزمایشات تکمیلی دیگر در تکنیک انتخاب به کمک نشانگر (mas) در شرایط تنش مورد توجه قرار گیرند. در سطح مورفولوژیکی نیز، با تغییر سطح تنش، در میان ارقام برنج، بینام، دم زرد و صدری بیشترین حساسیت به تنش خشکی و کم ترین طول ریشه و هم چنین ژنوتیپ های شیرودی، لاین 44، لاین 831 و ir60 بیشترین مقاومت به تنش خشکی و بیشترین طول ریشه را تولید کردند.
مصطفی مهدی زاده حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
اطلاعات مربوط به مقدار تنوع ژنتیکی در ژرم پلاسم و ارتباطات ژنتیکی بین ژنوتیپ ها برای بررسی و طراحی برنامه های به نژادی مهم می باشد و می تواند برای کمک به شناسایی و توسعه ژرم پلاسم به کار رود و موجودیت ارقام را تعریف کند. بنابراین جهت مدیریت و کاربرد موثر منابع ژرم پلاسم، درک کامل دامنه و ساختار تنوع ژنتیکی جمعیت موردنظر ضروری است. با توجه به اهمیت شناسایی و گروه بندی ژرم پلاسم ها، در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 48 ژنوتیپ از توتون تیپ های گرمخانه ای، بارلی و شرقی از طریق 12 نشانگر مولکولی issr، 10 نشانگر ssr و 5 نشانگر irap بررسی شد. آغازگرهای ubc825، rtr-10 و آغازگر ترکیبی ubc817+ ubc826 با تعداد 17 باند و بعد از آن، آغازگر ubc817 با تعداد 16 باند و rtr-8 با 15 باند، بیشترین تعداد باند و آغازگر ubc824 با 10 و ubc823 با تعداد 11 باند، کمترین تعداد باند را در بین آغازگرهای issr و irap داشتند. همچنین آغازگرهای pt30044 و pt30046 در بین آغازگرهای ssr، با 2 باند، کمترین تعداد باند را داشتند. درصد چندشکلی بدست آمده در ارقام از 92/76 درصد برای rtr-1 و rtr-7 تا 11/94 درصد برای rtr-10 در آغازگرهای issr و irap متغییر بود و درصد چندشکلی در آغازگرهای ssr، 100 درصد بدست آمد. میانگین درصد چندشکلی به دست آمده در این تحقیق 7/90 درصد، تنوع ژنتیکی ژنوتیپ ها را توجیه می کند. محتوای اطلاعات چندشکل (pic) در این تحقیق بین 31/0 تا 5/0 و میانگین آن 42/0 بود. میانگین تنوع ژنی نی و شاخص شانون نیز به ترتیب 39/0 و 58/0 بدست آمد. تجزیه خوشه ای به روش upgma و با استفاده از معیار تشابه تطابق ساده، 48 ژنوتیپ مورد بررسی را در پنج گروه قرار داد. صحت گروهبندی حاصل از تجزیه خوشه ای توسط تجزیه تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر با 5/87 درصد تأیید شد. تجزیه به بردارهای اصلی نیز نشان داد که بردارهای اصلی اول و دوم با 1/6 و 94/4 درصد و 14 بردار اول در مجموع 49/51 درصد از تنوع کل را توجیه کردند.
یعقوب احمدیوسفی محمد مهدی سوهانی
برخی از واکنش های دفاعی در گیاهان از یاخته نخستین قبل از جدایی گیاهان و جانوران منشا دارند. ژن شبه همومیوسین-4 (hml4) پروتئینی مشابه با یک پذیرنده در سیستم ایمنی ذاتی مگس سرکه (همومیوسین) را در گیاه آرابیدوپسیس کد گذاری می کند. hml4 در خانواده ژنی شبه همومیوسین (hml) (یک زیر بخش از بالا خانواده شبه استریکتوسیدین سینتاز (ssl) در آرابیدوپسیس) قرار دارد. این خانواده دارای 4 ژن می باشد (atssl4-atssl7 یا hml1-hml4). بررسی های بیوانفورماتیکی شباهت بسیار این ژن ها با ناحیه ssl پروتئین همومیوسین در مگس سرکه را تصدیق می کنند (بیش از 86% شباهت). بر اساس افزایش معنی دار بیان این ژن ها در پاسخ به سالیسیلیک اسید، متیل جاسمونیت، اتیلن، قارچ های پاتوژن alternaria brassicicola و botrytis cinerea و ویروس موزاییک خیار، این ژن ها احتمالاً در واکنش های دفاعی گیاه نقش دارند. در این بررسی ها ژن hml4 پاسخ دهنده ترین ژن در میان اعضای خانواده می باشد و احتمال دارد اهمیت بیشتری در واکنش های دفاعی گیاه داشته باشد. علاوه بر آن hml4 تنها ژنی از خانواده hml می باشد که به طور چشم گیری در شرایط زخم بیان می شود. برای بررسی نقش ژن hml4 در فرایندهای ایمنی، گیاهان آرابیدوپسیس در شرایط مختلفی از قبیل: سن 5 هفتگی، سن 8 هفتگی (ظهور پیری) و شرایط زخم توسط اسپورهای قارچ نکروتروف b. cinerea به روش تلقیح قطره ای در شرایط زنده مایه کوبی شدند. با بررسی مقایسه ای مقاومت بین گیاهان جهش یافته سرکوب شده در ژن hml4 و گیاهان جهش یافته فرابیان شده در ژن hml4 در شرایط مختلف، الگویی از نقش ژن hml4 در واکنش های دفاعی گیاه حاصل شد. بر اساس این یافته ها ژن hml4 احتمالاً یک عملکرد تنظیمی مثبت و همچنین منفی در واکنش های دفاعی گیاه در مقابل پاتوژن b. cinerea دارد و سطح بیان hml4 تعیین کننده نقش تنظیمی آن در شرایط متفاوت است. بیان بهینه ژن hml4 منجر به مقاومت (تنظیم مثبت) و بیان hml4 فراتر از حد بهینه منجر به حساسیت (تنظیم منفی) در برابر پاتوژن b. cinerea می گردد. دو عملکرد متضاد hml4 ممکن است حاصل میان کنش هایی بین مسیرهای مختلف انتقال پیام باشد که در نهایت مقاومت به پاتوژن های نکروتروف همانند b. cinerea را تحت تاثیر قرار می دهد. به طور خلاصه نقش تنظیمی hml4 در واکنش های دفاعی گیاه وابسته به مرحله نموی و دیگر شرایط مانند زخم می باشد که با تاثیر بر سطح بیان ژن hml4 منجر به مقاومت یا حساسیت در برابر پاتوژن نکروتروف b. cinerea می گردد.
حسن هدایتی مرزونی حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
در این تحقیق کارایی 8 نشانگر ssr و 15 نشانگر rapd مرتبط با qtl های کنترل کننده مقاومت به سرما، در20 ژنوتیپ زمستانه کلزا، مورد ارزیابی قرار گرفتند. از 23 آغازگر تعداد 154 نوار چند شکل به دست آمد. آغازگر oligo-670 از نشانگر rapd با 16 باند بیشترین تعداد باند چند شکل را داشت و آغازگر oligo-535 با 4 نوار کمترین تعداد نوار چندشکل را ایجاد نمود. درصد چندشکلی بدست آمده 77/77 درصد برای oligo-430 تا 100 درصد در نشانگرهای rapd و درصد چندشکلی در آغازگرهای ssr، 100 درصد بدست آمد. بالا بودن معیارهای تنوع ژنی نی، شاخص شانون و میزان pic برای آغازگرهای na12-b02، ni4-b03، ol10-g04، oligo-543 و oligo-670 نشان دهنده کارایی بالای این آغازگرها در ارزیابی تنوع ژنتیکی در این تحقیق می باشد. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای به روش upgma با استفاده از ترکیب داده های نشانگرهای rapd و ssr، 20 ژنوتیپ مورد مطالعه را در 5 گروه قرار داد، گروه ها به ترتیب شامل 2، 7، 5، 4 و 2 ژنوتیپ بود .تجزیه تابع تشخیص به روش خطی فیشر نشان داد که روش upgma ژنوتیپ ها را با دقت 70 درصد جداسازی کرد. خصوصیات جوانه زنی ژنوتیپ های کلزا در سطوح مختلف تنش شاهد (20 درجه سانتی گراد) صفر، 4-، 8- و 12- درجه سانتی گراد در طرح فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی ارزیابی شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری بین ارقام، سطوح تنش و اثر متقابل رقم × تنش از نظر تمامی صفات مورفولوژیکی اندازه گیری شده وجود دارد. بالاترین ضریب همبستگی بین صفات مورد مطالعه در سطح شاهد (20 درجه سانتی گراد) بین سرعت جوانه زنی و شاخص جوانه زنی، در دمای صفر درجه سانتی گراد بین شاخص تحمل به تنش و درصد جوانه زنی و در دماهای 4-، 8- و 12- درجه سانتی گراد بین درصد جوانه زنی و شاخص جوانه زنی بود. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای به دو روش حداقل واریانس وارد و متوسط فاصله بین گروه ها با معیار فاصله اقلیدوسی بر اساس صفات مورفولوژیک ژنوتیپ های مورد مطالعه را در سطح شاهد (20 درجه سانتی گراد)، صفر، 4-، 8- و 12- درجه سانتی گراد به ترتیب به 3، 4، 3، 3 و 3 گروه مجزا قرار داد. نتایج حاصل از تجزیه تابع تشخیص نشان داد که صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای در سطوح شاهد و صفر درجه سانتی گراد 95 درصد و در تنش دمایی4-، 8- و 12- درجه سانتی گراد 100 درصد می باشد. تجزیه و تحلیل روش انتخاب به کمک نشانگر نشان داد باندهایی که موجب افزایش میانگین صفات مرتبط با تحمل به تنش سرما می شوند، می توان برای شناسایی ژنوتیپ های مقاوم استفاده کرد.
عقیق معتمد حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
ساختار ژنتیکی 21رقم لوبیاجمعآوری شدهاز مناطق مختلف ایران، با استفاده از 12ترکیب مختلف از نشانگرهایissrکه تعداد 97 نوار چندشکل تولید کردند، مورد ارزیابی قرار گرفت. از بین نشانگرهای مورد استفاده، نشانگر ubc817 با 14 نواربیشترین و نشانگر ubc823 با 6 نوار کمترین تعداد نوار چندشکل را ایجاد نمودند. علاوه بر آن، نشانگر ubc823و ubc815 به ترتیب با تولید 8 و 10 نوار 100 درصد چندشکل بودند. برآورد تعداد آلل های موثر از 70/1 تا 82/1 به ترتیب برای نشانگرهای ubc825و ubc816 متغیر بود. محاسبه تنوع ژنی نی و شاخص شانون نیز نشان داد که نشانگرهای ubc813و ubc814با 4/0 و 59/0 به ترتیب کمترین تنوع ژنی نی و شاخص شانون را داشتند، در حالی که بیشترین مقدار تنوع ژنی نی و شاخص شانون برای نشانگر ubc812 به دست آمد. محتوی اطلاعات چندشکلی نشانگرها بین 34/0 تا 48/0 و نسبت چندگانه موثر بین 9/4 تا 10/8 متغیر بود. شاخص نشانگری از 35/2 تا 73/3 به ترتیب برای نشانگرهای ubc812و ubc824 برآورد شد.تجزیه به مختصات اصلی نشان داد که دو مولفه اول مجموعا توانستند تنها 01/20 درصد از واریانس کل را توجیه نمایند که نشان دهنده ی توزیع مناسب نشانگرها در کل ژنوم لوبیا برای تعیین تنوع بین جمعیت ها بود. تجزیه خوشه ای به روش upgma با استفاده از ضریب تطابق ساده نیز 21ژنوتیپ مورد مطالعه را در چهار گروه اصلی قرار داد که به ترتیب شامل 1، 6، 12 و 2ژنوتیپ بودند.
زهرا کچلکی حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
اکثر رقم¬های برنج در برابر دماهای سرمازدگی، مخصوصا در مراحل اولیه¬ی رشد گیاهچه¬ای آسیب¬پذیر هستند. در این پژوهش الگوی بیان دو ژن واکنش دهنده به تنش سرمایی در دو رقم pr (رقم مقاوم) و هاشمی (رقم حساس) برنج (oryza sativa)با استفاده از تکنیک real time pcr مورد مطالعه قرار گرفت. پروفایل بیان دو ژن osnac6 و oscdpk13 در گیاهان شاهد و تیمارهای 3، 6، 9، 12و 24 ساعت سرما (5 درجه¬ی سانتی گراد) در گیاهچه¬های 2 هفته¬ای برنج مطالعه شد. میزان فعالیت آنزیم pod به عنوان یک شاخص تنش غیر زیستی بررسی شد. نتایج real time pcr نشان داد که ژن¬های مسئول سرما در حالت کلی بیان بالاتری در لاین pr نسبت به رقم هاشمی داشتند. فعالیت آنزیم pod در لاین pr در تیمار 6و 24 ساعت نسبت به شاهد افزایش معنی داری داشت . در ژنوتیپ هاشمی ، افزایش معنی داری در فعالیت آنزیم نسبت به شاهد مشاهده نشد.
صابر نظامیوند چگینی حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
بررسی اثر تنش خشکی بر بیان ژن های mcerebp1 و mcwrky1 در گیاه بابونه آلمانی (matricaria chamomilla)
سعیده آزاد حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
آگاهی دقیق از تنوع ژنتیکی مجموعه های ژنتیکی گیاهی ضمن حفظ ذخایر ژنتیکی گیاهی، قابلیت استفاده از آن ها را در برنامه های اصلاحی تامین می کند. در این تحقیق تنوع ژنتیکی 30 ژنوتیپ لوبیا از طریق 8 نشانگر issr و 4 نشانگر رتروترانسپوزون و 11 نشانگر ترکیبی (ترکیب issr و رتروترانسپوزون) بررسی شد. از 23 آغازگر مورد استفاده 162 باند چند شکل بدست آمد. میانگین مکان های چند شکل به ازای آغازگر issr و رتروترانسپوزون12/97 و برای ترکیب آغازگر های رتروترانسپوزون و issr 100 و کل آغازگرهای مورد استفاده 73/98 درصد بدست آمده است. آغازگر ubc834 با 11 باند بیشترین تعداد باند چند شکل را داشت و آغازگر های ubc807 و tos3+ubc807 با تعداد 4 باند کمترین تعداد باند را داشتند. درصد چند شکلی بدست آمده از 83 درصد مربوط به آغازگر rtr2 تا 100 درصد متغیر بوده است. بالا بودن معیار های تنوع ژنی نئ، شاخص شانون، تعداد آلل موثر و میزان pic برای آغازگر های ubc827، tos3+ubc827 و tos2+ubc827 نشان دهنده کارایی بالای این نشانگر ها در ارزیابی تنوع ژنتیکی در این تحقیق می باشد. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای به روش دورترین همسایه با استفاده از نشانگر های مورد استفاده، 30 ژنوتیپ مورد مطالعه را در 4 گروه قرار داد. گروه ها به ترتیب شامل 5، 15، 9 و 1 ژنوتیپ بود. صحت گروهبندی حاصل از تجزیه تابع تشخیص به روش خطی فیشر مورد آزمون قرار گرفت. توابع تشخیص اول تا سوم به ترتیب 2/63، 3/34 و 5/2 درصد از واریانس موجود و در کل100 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کرد. بنابراین سه تابع تشخیص، کل تنوع موجود بین ارقام و گروهبندی اولیه را توصیف نمود.
سمیه شفیعی ماسوله حبیب الله سمیع زاده لاهیجی
چکیده ندارد.