نام پژوهشگر: فرهاد محمدی
فرهاد محمدی سعید محرابیان
نتایج بسیاری از تحقیقات نشان می دهد که توجه به مشتری و خواسته های او و به عبارتی دیگر، جلب رضایت مشتری، اولویت اصلی سازمان های پیشرو می باشد. از این رو، در این تحقیق با بکارگیری روش تحلیل پوششی داد ه ها (dea) که یکی از معتبرترین و کاربردی ترین روش های سنجش کارایی و بهره وری است، به ارزیابی عملکرد شعب منتخب بانک اقتصاد نوین در سطح تهران پرداخته شده است. در این تحقیق، عملکرد 30 شعبه منتخب بانک اقتصاد نوین در شهر تهران طی سالهای 1386 و 1387، با توجه به اهمیت معیار رضایتمندی مشتریان، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد رابطه مستقیمی میان میزان کارایی شعب و میزان رضایتمندی مشتریان از شعب وجود داشته و شعبی که مشتریان آنها دارای رضایت بیشتری از آن شعب می باشند، به مرز کارایی نزدیک تر هستند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که در سال 87 بسیاری از شعب، عملکرد ضعیفتری نسبت به سال 86 داشته اند. سیر نزولی منابع شعب به دلیل رقابت شدید میان بانکها، عدم تناسب تسهیلات پرداختی با منابع، افزایش معوقات و تسهیلات لاوصول و کاهش رضایتمندی مشتریان نسبت به عملکرد شعب از دلایل عمده افت عملکرد بسیاری از شعب می باشند.
فرهاد محمدی حسین محمدی
چکیده مهمترین حادث? زندگیِ هر انسانی، نه تولّد او، بلکه مرگ اوست. مرگ برای انسان همواره موضوع اندیشیدن بوده است. شاید تنها چیزی که انسان از مرگ اندیشی می تواند اظهار کند، عجز و ناتوانی از درک حقیقت آن باشد. با وجود اظهار سرگردانی و ناآشکارگی از مرگ، انسان در اندیشیدن بدان، شناختی از زندگی، خود و هدف زندگی بدست می آورد. تا جایی که می توان گفت؛ خود شناسی، شناخت فلسف? زندگی و هستی شناسی حاصل اندیشیدن به مرگ است. مرگ اندیشی آغاز فلسفه و حقیقت جویی است. این نوشتار به بررسی پدید? مرگ در شعر شاعران کلاسیک می پردازد. مرگ در اشعار این شاعران، تقریباً همان مفهوم و معنایی را دارد که دین بیان داشته است. این مسئله بیشتر برمی گردد به جهان بینی دینی شاعران. البته با وجود جهان بینی مشترکی که شاعران در تمام دوره ها داشته اند، شدّت و میزانِ مرگ اندیشی آنها در دوره های مختلف، متناسب با شرایط و اوضاع اجتماعی، متفاوت بوده است. در سبک خراسانی، به دلیل اوضاع مساعد رفاهی و اقتصادی و آسودگی خاطرِ شاعران، توجّه کمتری به مرگ و یادکرد آن شده است. مفهوم مرگ در این دوره، تقریباً عام و کلّی است. ذهن و فکر شاعر این دوره به دور از مرگ و مرگ اندیشی است. شاعر همان مفاهیمی را بیان می دارد که مردمان عادی بدان آگاهی دارند. اما درسبک عراقی، به دلیل رواج عرفان و درون گرایی و شرایط نامساعد اجتماعی که نتیج? حمل? مغول بود و مردم را بیشتر و بیشتر سرافکنده و ناامید و غمزده کرد، گرایش مردم به مرگ اندیشی، به صورت ناخواسته، گسترش یافت. یاد قیامت و حیات دوباره که نتیج? مرگ اندیشی است، در این دوره نوعی التیام بخش شاعران دلزده از زندگی و تارک دنیا بود. عارفان که بر نکوهش دنیا و رنج های آن تأکید داشتند، برای تسلّی خاطر خود، بیشتر به حشرِ دوباره و امید به سعادت و آسودگی روی آوردند. در اشعار صائب و بیدل نیز که نمایند? سبک هندی هستند، تقریباً همان بیانات شاعران عارف دربار? مرگ مشاهده می شود. اندیشه و جهان بینی عرفانی صائب و بیدل، بیشتر متأثّر از عارفان بزرگی چون سنایی، عطار و مولانا است، در نتیجه اندیشه های آنها راجع به مرگ، در همان جهت و مسیری است که آن عارفان بیان داشته اند.آنها از مرگ برای بیان بی اعتباری دنیا، ناپایداری و زودگذری آن، توصیه به انجام اعمال نیک و رفتارهای پسندیده، نهی و انذار از کارهای ناشایست و دعوت به اغتنام فرصت بهره گرفته اند. کلید واژه ها: مرگ، دنیا، جاودانگی، عرفان و شعر فارسی
فرهاد محمدی زینب خانجانی
چکیده: هدف از مطالعه ی حاضر بررسی اثرات سیستم¬های مغزی رفتاری با میانجی گری عواطف مثبت و منفی بر نشانه های وسواسی جبری در میان دانشجویان است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و روش مدل¬یابی معادلات ساختاری است. 423 شرکت کننده (192 پسر و 231 دختر) با روش نمونه¬گیری چندمرحله¬ای از میان کلیه¬ی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه رازی کرمانشاه انتخاب شدند و ابزارهای خودگزارشی مقیاس فعال¬ساز رفتاری و بازداری رفتاری، فرم بلند فهرست عواطف مثبت و منفی و مقیاس ابعادی وسواسی جبری را تکمیل نمودند. داده های خام جمع آوری شده با استفاده از مدل¬یابی معادلات ساختاری (sem) با برآورد حداکثر برازش و از طریق نرم افزار لیزرل نسخه ی 80/8 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل های نظری برازش مناسبی دارند. سیستم بازداری رفتاری هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم، از طریق عاطفه ی منفی، بر نشانه های وسواسی جبری اثر داشتند. علاوه بر این ترس و احساس گناه به ترتیب میانجی گر تأثیر سیستم مغزی رفتاری جنگ/ گریز/ بهت و بازداری رفتاری بر نشانه های وسواسی جبری بودند. سیستم بازداری رفتاری بر بعد افکار ناخواسته/ افکار خنثی کننده تأثیر مستقیم دارد و از طریق عاطفه¬ی منفی بر سایر ابعاد وسواسی جبری (یعنی، آلودگی/ شستشو؛ مسئولیت-پذیری/چک کردن و تقارن/نظم و ترتیب) اثر گذار است. با ورود عواطف منفی سطح پایین به معادله¬ی سیستم بازداری رفتاری¬ اثر مستقیم و غیرمستقیم (از طریق احساس گناه و غمگینی) آن بر افکار ناخواسته¬ی وسواسی آشکار گردید. از سوی دیگر ترس هم میانجی گر اثر سیستم جنگ/ گریز/ بهت بر تمام ابعاد نشانه¬ای وسواسی جبری بود. عواطف نقش مهمی در مشخص شدن تأثیر سیستم مغزی رفتاری ترس(جنگ/گریز/بهت) بر نشانه های وسواسی جبری دارند. عواطف منفی تأثیر مهمی در تفکیک اثر ترس و اضطراب بر نشانه¬های وسواسی جبری دارند. ترس و اضطراب بر جنبه¬های مختلفی از نشانه¬های وسواسی جبری اثرگذارند. کلمات کلیدی: نشانه های وسواسی جبری؛ سیستم های مغزی رفتاری؛ عواطف؛ ترس؛ اضطراب
فرهاد محمدی فرزاد باقرزاده کاسمانی
آزمایش حاضر به¬منظور بررسی قابلیت مهار آفلاتوکسینb1 توسط چای ترش انجام گردید. تعداد 192 قطعه جوجه گوشتی یک روزه به چهار گروه آزمایشی: گروه بدون آفلاتوکسینb1-بدون چای ترش (گروه شاهد)، گروه بدون چای ترش -باآفلاتوکسینb1 (گروه آفلاتوکسین)،گروه با چای ترش-بدون آفلاتوکسین (گروه چای ترش) وگروه چای ترش به همراه آفلاتوکسینb1، به طور کاملاً تصادفی اختصاص یافتند. مقدار 10گرم در کیلوگرم از چای ترشدر ترکیبجیره گروه های دریافت کنندهچای ترشو 5/2 میلی¬گرم در کیلوگرم آفلاتوکسین b1در ترکیب گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1اضافه شد. اثر تیمارهای مختلف بر خوراک مصرفی معنی دار بود (05/0p<)، که در آنکمترین و بیشترینمصرف خوراک به ترتیب درگروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1و چای ترشمشاهده شد.افزایش وزن در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1به همراه چای ترش تفاوت معنی¬داری با گروه شاهد نداشت (05/0p>). ضریب تبدیل غذایی به طور معنی¬داری تحت تأثیر آفلاتوکسین b1و چای ترش قرار نگرفت (05/0p>)،هر چند که گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1نسبت به دیگرگروه ها بیشترین ضریب تبدیل غذایی را به خود اختصاص داد (05/0p<). پایین ترینوزننسبیقلب در گروهدریافت کننده آفلاتوکسینb1مشاهده شد،امابیشترین و کمترینوزننسبیبورس فابریسیوسمتعلق بهگروهدریافت کننده چای ترش و گروه دریافت کننده آفلاتوکسینb1بود (05/0p>). بیشترین و کمترینوزننسبیکبد به ترتیب درگروهدریافت کننده چای ترش و گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1مشاهده شد. میزان فعالیت آنزیم های لاکتات¬دهیدروژناز (ldh)، گاماگلوتاریل ترانسفراز (ggt)، آسپارتات¬آمینو-ترانسفراز (ast)، آلانین آمینوترانسفراز (alt) و آلکالین فسفاتاز (alp) در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1به تنهایی بالاتر از گروه¬های دیگر بود (05/0p<). عیار پادتن تولیدشده علیه واکسن نیوکاسل در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1به طور معنی¬داری کمتر از گروه دریافت¬کننده چای ترش بود (05/0p<). بالاترین میزان تیتر آنتی بادیبر علیهگلبول های قرمز خونگوسفند مربوط به گروه دریافت کننده چای ترش وپس از آنگروهدریافت کننده چای ترش به همراهآفلاتوکسین b1و شاهد بود. از لحاظ افزایش ضخامت پوست در چالش با دی نیتروکلروبنزن (dncb) در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1به¬طور معنی¬داری کمتر از سایر گروه¬ها بود (05/0p<). پس از گروه دریافت¬کننده چای ترش، گروه شاهد و سپس گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1به همراه چای ترش بیشترین مقدار افزایش ضخامت پوست را نشان دادند. درصد خاکستر ساق و پنجه پا در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی¬داری داشت (05/0p<) که بیشترین مقدار خاکستر ساق و پنجه پا مربوط به گروه دریافت کننده چای ترش بود. تأثیر تیمار¬های مختلف بر میزان درصد هماتوکریت معنی دار نبود (05/0p>). در گوشت تازه جوجه گوشتی و روز شصتم نگه¬داری در فریزر، بالاترین میزان مالون¬دی¬آلدئید (mda) در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1و پایین¬ترین میزان آن در گروه دریافت¬کننده چای ترش مشاهده گردید (05/0p<). بالاترین میزان جمعیت اشریشیاکلی در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1مشاهده شد (05/0p<). با استفاده از چای ترش در جیره غذایی دیگر جمعیت های باکتری کاهش پیدا کردند. استفاده از چای ترش میزان جمعیت باکتری های اسید لاکتیک را در ایلئوم افزایش داد.
فرهاد محمدی محمد رزم کبیر
هدف از این تحقیق برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت دوقلوزایی در گوسفند زندی با مدل های خطی و آستانه ای بود. برای این منظور از 8076 رکورد گوسفندان زندی ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد خجیر استان تهران که طی سال¬های 1371 تا 1390 جمع آوری شده بود، استفاده شد. اثرات ثابت سال و سن میش بر صفت دوقلوزایی معنی¬دار بود (p≤0/01). مولفه¬های واریانس با استفاده از روش حداکثر درستنمائی محدود شده برآورد شدند. طبق معیار آکایک، در مدل های خطی و مدل آستانه ای به ترتیب مدل تکرارپذیری و مدل آستانه ای حیوانی مناسب ترین مدل بودند. وراثت¬پذیری مستقیم(h2) و نسبت واریانس محیط دائم به واریانس فنوتیپی(pe2) با مدل خطی برای دوقلوزایی به ترتیب 0/01± 0/02، 0/01± 0/05 برآورد شد. وراثت¬پذیری پس از تصحیح با روابط مقیاس به 0/14 افزایش یافت. ضریب وراثت¬پذیری دوقلوزایی با مدل¬های آستانه¬ای حیوانی و پدری بترتیب 0/02± 0/11و 0/06± 0/15 برآورد شد. ضریب تابعیت از همخونی صفت دوقلوزایی 0/07- برآورد شد، که نشان می¬دهد به ازای یک درصد افزایش درضریب همخونی به میزان 0/07از میانگین صفت دوقلوزایی کم می شود. واریانس محیط دائمی از واریانس ژنتیکی افزایشی بیشتر بود، که نشان می¬دهد صفت دوقلوزایی بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی و یا اثرات ژنتیکی غیرافزایشی می¬باشد. تکرارپذیری صفت دوقلوزایی در این پژوهش 0/07برآورد شد. مقادیر پایین وراثت پذیری برآورد شده برای دوقلوزایی بیانگر این است که پاسخ به انتخاب ژنتیکی بر اساس عملکرد میش، اندک خواهد بود و برای بهبود این صفت، بهبود و مدیریت عوامل محیطی توصیه می¬شود.
فرهاد محمدی فرزاد شبدفر
چکیده ندارد.