نام پژوهشگر: مریم کوشکی جهرمی
رویا ارسلانی محمد فرامرزی
هدف این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرین مقاومتی بر سطوح استراحتی هموسیستئین سرم و برخی عوامل خطرساز متابولیکی در زنان غیرفعال بود. آزمودنی های این پژوهش را 20 زن سالم غیر ورزشکار تشکیل می دادند که به صورت هدفمند به دو گروه تجربی (10 نفر) (سن :8/5 ±8/33 سال، قد: 61/4 ±8/155 سانتی متر، وزن: 4/12 ± 3/64 کیلوگرم و bmi: 4/4± 4/26 کیلوگرم بر مترمربع) و کنترل (10 نفر) (سن:59/7 ± 3/36 سال، قد: 92/3 ±7/157 سانتی متر، وزن: 07/15 ± 9/66 کیلوگرم و bmi : 79/6± 3/27 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. قبل و بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی و در حالت استراحت و بصورت ناشتا، نمونه خونی جهت سنجش متغیرهای بیوشیمیایی از آزمودنی ها گرفته شد. شاخص های بیوشیمیایی اندازه گیری شده شامل هموسیستئین، تری گلیسیرید، hdl، کلسترول، انسولین و گلوکز بود. برنامه تمرینات مقاومتی شامل 8 هفته تمرین و 3 جلسه در هفته بود. برنامه هر جلسه تمرین، شامل حرکات مقاومتی ایستگاهی به صورت دایره ای بود. برای مقایسه اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه از t وابسته و برای معنی دار بودن تفاوتها در بین دو گروه در پس آزمون از t مستقل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که سطوح هموسیستئین آزمودنی ها پس از 8 هفته تمرین در گروه تمرین مقاومتی کاهش پیدا کرد (001/0 p <) و تفاوت معنی داری بین سطوح هموسیستئین سرم آزمودنی ها در دو گروه وجود داشت. تری گلیسیرید آزمودنی ها ی گروه تمرین مقاومتی نیز پس از 8 هفته تمرین کاهش پیدا کرد (05/0 p <) اما تفاوت معنی داری بین تری گلیسیرید آزمودنی در دو گروه وجود نداشت. hdl-c آزمودنی ها پس از 8 هفته تمرین افزایش پیدا کرد (05/0 p <) اما تفاوت معنی داری بین hdl-c آزمودنی ها در دو گروه وجود نداشت. کلسترول تام آزمودنی ها بعد از 8 هفته تمرین تغییری پیدا نکرد و تفاوت معنی داری بین سطوح کلسترول تام در دو گروه وجود نداشت. شاخص مقاومت به انسولین آزمودنی ها پس از 8 هفته تمرین تغییرمعنی داری نداشت. به طور کلی، به نظر می رسد 8 هفته تمرین مقاومتی اگرچه تغییراتی بر روی هموسیستئین داشت، ولی با این تأثیر معنی داری بر بقیه عوامل خطرزای قلبی و عروقی مانند تری گلیسیرید، کلسترول تام و hdl-c نداشت.
فاطمه یزدان پور فرهاد دریانوش
لپتین یک هورمون پپتیدی است که بواسطه ژن ob ازسلولهای چربی ترشح میشود.هرچندقسمت عمده لپتین ازبافت چربی ترشح میشودولی درمناطق دیگری مثل جفت ،عضله واسکلت نیزترشح پیدا می کند.لپتین یک پپتید با زنجیره 167 اسید آمینه است. نمونه های آماری در این تحقیق 48 موش از نژاد اسپراگوداولی با وزن 25±180گرم و با دو ماه سن بودند.سپس به صورت تصادفی موش ها در4 گروه 12 سر قرار داشتند که یک گروه کنترل و سه گروه برنامه تمرینی داشتند(گروه های تجربی). برنامه تمرینی شامل 2 دقیقه گرم کردن با سرعت 12 متر/دقیقه در گروه های تجربی آغاز شد. گروه اول تجربی به مدت 45 دقیقه با سرعت 18 متر /دقیقه،گروه دوم به مدت 45 دقیقه با سرعت 24 متر /دقیقه و گروه سوم به مدت 45 دقیقه با سرعت 30 متر/دقیقه بر روی تردمیل دویدند.قبل از شروع تمرین از گروه کنترل به میزان4 سی سی خون جهت اندازه گیری فاکتورهای تحقیق (لپتین و لیپوپروتئین ها) گرفته شد، سپس گروه های تمرینی شروع به تمرین می کنند و بلافاصله پس از پایان تمرین از آنها نمونه های خون گرفته شد و میزان فاکتورهای تحقیق مشخص شد. تعیین میانگین و انحراف معیار از آمار توصیفی و برای تعیین سطح معناداری بین گروه ها ازآزمون تجزیه و تحلیل واریانس ((anova ودر صورت معنادار بودن از آزمون تعقیب توکی استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که تغییرات لپتین در بین گروه ها معنی دار نبود. (p>/05 ) ازسوی دیگر تغییرات لیپوپروتئین های خیلی سبک و سنگین نیز معنی دار نبود اما در لیپوپروتئین سبک معنی دار بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج گرفته شده می توان به عواملی از قبیل برنامه ورزشی ،چرخه خواب و بیداری،ترشح بعضی هورمون ها و نوع تغذیه اشاره کرد.
کاوس رحمانی ترکسلویه مریم کوشکی جهرمی
هدف تحقیق حاضر بررسی میزان کورتیزول، کراتین کیناز، لاکتات خون، ضربان قلب و درک برگشت به حالت اولیه به دنبال سه نوع برنامه ی برگشت به حالت اولیه غیر فعال بود. بدین منظور 15 دانشجوی پسر سالم با میانگین سن 50/1± 86/21 سال، قد 00/6 ± 67/176سانتی متر و وزن 06/7±73/69 کیلوگرم به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها طی سه جلسه با فاصله یک هفته به اجرای شنای200 متر کرال سینه با حداکثر سرعت پرداختند. برنامه های برگشت به حالت اولیه شامل آب معتدل، گرم و سرد بود. متغیرهای مورد مطالعه بعد از اجرای شنا و بعد از سه روش برگشت به حالت اولیه اندازه گیری شد. جهت ارزیابی اطلاعات از آزمون های آماری اندازه گیری مکرر و بونفرونی استفاده شد. طبق نتایج بدست آمده برگشت به حالت اولیه در آب سرد در مقایسه با آب معتدل و گرم باعث افزایش معنی دار کورتیزول گردید(0001/0 = p)، اما بین دو روش دیگر تفاوت معنی داری مشاهده نشد. برگشت به حالت اولیه در آب سرد در مقایسه با آب گرم ضربان قلب را به طور معنی داری کاهش داد (01/0= p)، اما بین روش های دیگر تفاوت معنی داری وجود نداشت. برگشت به حالت اولیه در آب سرد میزان درک برگشت به حالت اولیه را در مقایسه با آب گرم به طور معنی داری افزایش داد(041/0= p)، اما در سایر روش ها این تفاوت معنی دار نبود. میزان کراتین کیناز و لاکتات خون بعد از برگشت به حالت اولیه در آب سرد ، گرم و معتدل تفاوت معنی داری نداشت(05/0 < p ). به طور کلی بنظر می رسد برگشت به حالت اولیه در آب سرد در مقایسه با آب گرم و معتدل روش مناسب تری می باشد
حبیب نوظهوری محسن ثالثی موسی ابادی
هدف اصلی این پژوهش بررسی امکان پیش بینی عملکرد ژیمناست های مرد نخبه بر اساس خودکارآمدی، مهارت های روانی و برخی ویژگی های آنتروپومتریک بود. به این منظور، 48 ژیمناست مرد حاضر در مسابقات انتخابی تیم ملّی دانشجویان در سال 1390 با سن 08/1±27/21 سال، سابقه ژیمناستیک 59/3±48/12 سال و سابقه رقابتی 82/3±75/9 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند. سطح خودکارآمدی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و سطح مهارت های روانی با استفاده از نسخه سوم ابزار سنجش مهارت های روانی اوتاوا اندازه گیری شد. همچنین 20 اندازه آنتروپومتریک (ترکیب بدن، طول ها، پهناها محیط ها و نسبت ها) براساس استانداردهای بین المللی ارزیابی آنتروپومتریک اندازه-گیری و محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که عملکرد ژیمناست-های مرد نخبه با سطح خودکارآمدی، سطح مهارت های روانی و برخی از ویژگی های آنتروپومتریک در ارتباط معنی دار قرار دارد (05/0> p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ابعاد خودکارآمدی در اجرای ژیمناستیک (219/0 =2r?)، مهارت های روانی (153/0 =2r?) و ویژگی های آنتروپومتریک (242/0 =2r?) نقش معنی داری در پیش بینی عملکرد ژیمناستیک برعهده دارند که در مجموع 4/61 درصد از عملکرد ژیمناست-های مرد نخبه را توضیح می دهند. به ترتیب نسبت پهنای لگن به پهنای دو سر شانه (818/0- = ?)، پهنای دو سر شانه (662/0= ?)، نسبت محیط کمر به محیط قفسه سینه (486/0- = ?)، خودکارآمدی در حرکات گروه d (483/0= ?)، کنترل ترس (377/0= ?)، خودکارآمدی در حرکات گروه c (345/0= ?)، تمرکز (330/0= ?)، درصد چربی (330/0- = ?)، نسبت محیط لگن به محیط قفسه سینه (301/0- = ?)، محیط بازو (246/0= ?)، محیط قفسه سینه (211/0= ?)، محیط ران (221/0= ?)، تمرین ذهنی (224/0= ?)، شاخص توده بدن (189/0= ?)، نسبت قد نشسته به قد ایستاده (179/0= ?) و در نهایت، خودکارآمدی در حرکات گروه e (169/0= ?) پیش-بینی کننده های معنی دار عملکرد ژیمناست های مرد نخبه بودند.
سیده لیلا حسینیان مریم کوشکی جهرمی
هدف: این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر آب زدایی، آب طبیعی و آب گیری بیش از حد بر توان هوازی و بی هوازی، شاخص خستگی، حداکثر نبض اکسیژن و تعادل دختران ورزشکار بود. روش: بدین منظور 30 نفر از دانشجویان دختر با دامنه سن 20 تا 23 سال و حداقل 3 سال سابقه ورزش به روش داوطلبانه دراین تحقیق شرکت کردند. برنامه تحقیق شامل سه جلسه تمرین در وضعیت آب زدایی، آب دهی طبیعی و بش آ ب دهی با فاصله یک هفته بود. آزمودنی ها در سه وضعیت مختلف آب دهی (آب طبیعی، آب زدایی و بیش آب دهی) بودند و آزمون ها توان هوازی، توان بی هوازی ، تعادل، حداکثر نبض اکسژن و شاخص خستگی بعد از هرجلسه تمرن اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر و در صورت معنی دار بودن ازآزمون تعقیب بونفرونی استفاده شد. نتایج: براساس یافته ها، تفاوت معنی داری در توان هوازی (001/0= p)، توان متوسط و حداقل بی هوازی (به ترتیب: 03/ ? p و 012/0 ? p)، نبض اکسیژن (000/0 ? p) و تعادل (000/0 ? p) مشاهده شد. اما تفاوت معنی داری در توان بی هوازی، توان بی هوازی بیشینه و شاخص خستگی مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مفید آب دهی بر افزاش نبض اکسیژن، توان هوازی می توان این گونه نتیجه گیری کرد که بیش آب دهی در ورزش هایی که نیازمند مصرف اکسیژن بیشتر (توان هوازی) هستند مثل شنا، دوی استقامت، دوچرخه سواری موجب بهبود عملکرد خواهد شد. همچنین در ورزش هایی که نیازمند تعادل هستند مثل ژیمناستیک بهترین وضعیت آب دهی، آب دهی طبیعی می باشد
سمانه مرشدی محسن ثالثی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه خصوصیات آنتروپومتری و آمادگی جسمانی بازیکنان نخبه هندبال ایران و بازیکنان نخبه جهان بود. بدین منظور خصوصیات آنتروپومتری و آمادگی جسمانی 80 نفر از بازیکنان حاضر در لیگ دسته یک ایران مورد بررسی قرار گرفت. خصوصیات آنتروپومتری شامل اندازه گیری قد، قد نشسته، وزن، درصد چربی بدن، ارتفاع دست برتر و پهنای دست برتر و عوامل آمادگی جسمانی شامل تست آزمون سرخوردن جهت تعیین چابکی، اندازه گیری پرش عمودی و تست آزمون 5 پرش جهت تعیین توان و دوی سرعت 10×5 اندازه گیری شدند. جهت تعیین تفاوت معناداری متغیرها نیز از آزمون تی تست تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین همه خصوصیات آنتروپومتری و آمادگی جسمانی بین هندبالیست های ایران و جهان وجود دارد. به طوری که بازیکنان ایران در همه فاکتورها بجز چابکی از بازیکنان جهان در سطح پایین تری قرار دارند. علت چابکی بهتر بازیکنان ایرانی را نیز می توان به قد کوتاه تر و وزن کمتر آنها نسبت داد. در مجموع به نظر می رسد برای موفقیت بازیکنان ایرانی در رشته هندبال و رسیدن ورزشکاران این رشته به جایگاه جهانی نیاز به استعداد یابی در این رشته و یافتن و پرورش ورزشکارانی مطابق با استاندارد های جهانی است.
پروین برزیده مریم کوشکی جهرمی
مطالعه تأثیر هشت هفته برنامه تمرینی با شدت های متوسط و زیاد بر هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین در موش های نر چاق نژاد اسپراگوداولی به کوشش پروین برزیده مقدمه: در طول چند دهه اخیر اهمیت کنترل چاقی، اشتها، پیچیدگی های آن و دست یابی به دانش بیشتر، تلاش پژوهشگران را دوچندان ساخت و بر نقش برخی هورمون ها در متابولیسم موادغذایی تأکید شده است. هدف: هدف از تحقیق حاضر، مطالعه تأثیر هشت هفته برنامه تمرینی با شدت های متوسط و زیاد بر هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین در موش های نر چاق نژاد اسپراگوداولی می باشد. روش کار: در این تحقیق 75 سر رت نر از نژاد اسپراگوداولی با میانگین وزنی 15± 240 گرم (انحراف معیار± میانگین) و سن 10 هفته به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه قرار گرفتند: گروه کنترل (25سر)، گروه تمرین با شدت متوسط (25سر) و گروه تمرین با شدت زیاد (25سر). این حیوانات 10 هفته قبل از چاق شدن، در دوره ی یک ماهه ی فرایند چاق شدن (از طریق تحریک اشتها و افزایش مصرف غذا) و طی هشت هفته برنامه تمرینی به صورت گروه های پنج تایی در قفس های پلی کربنات شفاف و در محیطی با دمای 2±21 درجه سانتی گراد و چرخه روشنایی به تاریکی 12:12 ساعت و رطوبت 5±60 درصد نگهداری می شدند. این موش ها با غذای پلت تغذیه می شدند و آب و غذا آزادانه در دسترس آن ها قرار داشت. گروه کنترل هیچ نوع تمرینی انجام ندادند. گروه های تمرینی جهت آشنایی با نوارگردان طی سه جلسه در یک هفته، با سرعت m/min 10 و به مدت 10 دقیقه بر روی تردمیل به تمرین پرداختند. برنامه ی گروه تمرین با شدت متوسط از سرعت 10 تا 12 متر بر دقیقه آغاز و به 18 تا 20 متر بر دقیقه در هشتمین هفته رسید. مدت زمان تمرین از 10 دقیقه آغاز شد و در هفته هشتم به 50 دقیقه رسید. در طول اجرای برنامه تمرینی با شدت متوسط، شیب صفر درجه بود. برنامه گروه تمرین با شدت زیاد با شیب صفر درجه آغاز و به 15 درجه در هشتمین هفته رسید. سرعت از 5 متر در دقیقه در هفته اول به 25 متر بر دقیقه در هشتمین هفته رسید. مدت زمان این برنامه تمرینی از 15 دقیقه آغاز و به 75 دقیقه در هشتمین هفته رسید. پس از هشت هفته همه ی رت ها جهت تعیین مقادیر هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین ابتدا بیهوش شدند و سپس خون گیری صورت گرفت. نتایج: هشت هفته برنامه تمرینی با شدت های متوسط و زیاد باعث کاهش هورمون های ابستاتین و کوله سیستوکینین گردید. کلیدواژه: ابستاتین، تمرین هوازی شدید، تمرین هوازی متوسط، موش های چاق از نژاد اسپراگوداولی
رحمان زعیمی فشانی مریم کوشکی جهرمی
چکیده رابطه ی بین شاخص های آمادگی جسمانی با توانایی تکرار دوهای سرعتی در مردان فوتبالیست به کوشش رحمان زعیمی فشانی هدف از انجام این تحقیق ، ارزیابی رابطه ی بین شاخص های آمادگی جسمانی شامل توان هوازی و بی هوازی , قدرت و استقامت عضله چهار سر و توانایی تکرار دوهای سرعتی در مردان فوتبالیست بود . آزمودنی های این تحقیق شامل 33 بازیکن منتخب فوتبال مرد با میانگین )قد 25/6± 76/174 سانتی متر ، وزن 93/5 ±64/65 کیلو گرم و سن 98/ ± 03/22 سال ( بودند که به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند . متغیرهای تحقیق شامل توان بی هوازی با روش وینگیت ، توان هوازی با روش آستراند ، استقامت عضلات چهارسر با دینامومتر ، قدرت عضلات چهار سر با دینامومتر و آزمون تکرار سرعت با روش rsa اندازه گیری شد. از روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه برای ارزیابی اطلاعات استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که رابطه ی منفی و معنی داری بین توان هوازی ، توان بی هوازی ، قدرت عضلات چهارسر و مجموع زمان تکرار دوهای سرعتی وجود دارد (p<0.05) ، در حالی که بین استقامت عضلات چهارسر و مجموع زمان تکرار دوهای سرعتی رابطه ی معنی داری یافت نشد (p>0.05 ) . بین توان هوازی ، توان بی هوازی و شاخص افت سرعت در تکرار دوهای سرعتی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود داشت (p<0.05) ، در حالی که بین قدرت عضلات چهارسر ، استقامت عضلات چهارسر و شاخص افت سرعت در تکرار دوهای سرعتی رابطه ی معنی داری یافت نشد (p>0.05 ) . نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد که به ترتیب اولویت توان هوازی و توان بی هوازی به عنوان بهترین پیش بینی کننده های مجموع زمان تکرار دوهای سرعتی و شاخص افت سرعت در تکرار دوهای سرعتی می باشند . کلیدواژه ها : توانایی تکرار دوهای سرعتی ( rsa ) ، توان هوازی ، توان بی هوازی ، قدرت عضلانی ، استقامت عضلانی
رحمت اله میربلوچ محسن ثالثی
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک جلسه فعالیت ورزشی درمانده ساز بر هورمون هپسیدین،آهن،فریتین و هموگلوبین دختران ورزشکار بود. بر این اساس 30 دختر ورزشکار شهر شیراز با میانگین سن سال، قد سانتی متر، وزن کیلوگرم؛ شاخص توده بدن کیلو گرم بر متر مربع و سابقه ورزشی سال داوطلب شرکت در تحقیق شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. نمونه های خونی آزمودنی ها در حالت ناشتا قبل، بلافاصله، 3 و 24 ساعت بعد از تمرین ورزشی گرفته شد. سپس در یک فعالیت ورزشی درمانده ساز بر روی تردمیل شرکت کردند. نتایج با استفاده از روش آماری، تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر به صورت ترکیبی و نرم افزار تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که هورمون هپسیدین پس از فعالیت در گروه ورزش افزایش معناداری یافت و بیشترین مقادیر آن نیز در 3 ساعت پس از فعالیت مشاهده شد. آهن، فریتین و هموگلوبین نیز پس از فعالیت افزایش معنی دار یافتند. اما مقادیر هموگلوبین 3 ساعت پس از ورزش به مقادیر کمتر از پیش آزمون کاهش یافت. در مجموع می توان اذعان داشت که یک جلسه فعالیت ورزشی در مانده ساز می تواند باعث افزایش هورمون تنظیم کننده آهن شود که بر مکانیزم های هموستاز این فاکتور اساسی تاثیر می گذارد.
سارا حسن لی مریم کوشکی جهرمی
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر 8 هفته استرس روانی و تمرین هوازی بر تغییرات اینترلوکین- 4 واینترفرون – گاما در موش های نر نژاد اسپراگوداولی بود. بدین منظور60 سر رت بطور تصادفی به چهار گروه مساوی گروه کنترل(c)، گروه استرس روانی(ps)، گروه تمرین هوازی(t) و گروه استرس روانی + تمرین(ps+t) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرین هوازی از نوع فزاینده و برنامه استرس روانی شامل القا استرس از نوع دیداری، شنیداری و بویایی بود که 5 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته اجرا گردید. نمونه های خونی قبل از شروع برنامه آزمون، بلافاصله و 72 ساعت پس از آزمون جمع آوری گردید. جهت ارزیابی اطلاعات از آزمون های آماری تحلیل واریانس مختلط و اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی l.s.d درسطح معنی داری 05/0 ? p استفاده شد. طبق نتایج بدست آمده تفاوت معناداری در سطوح سرمی il-4 ،ifn-? و ifn-? /il-4 در میان گروه های مورد بررسی وجود نداشت. درصورتیکه، در گروه استرس روانی+تمرین هوازی بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرین مقدار ifn-? بطور معنی داری کاهش یافت، اما در گروه تمرین هوازی، 72 ساعت بعد از تمرین افزایش معناداری نشان داد. غلظت هاس سرمی il-4 نسبت به قبل و بعد از استرس روانی و تمرین هوازی تغییری نکرد، اما در گروه استرس روانی + تمرین هوازی در شرایط 72 ساعت پس از آخرین جلسه نسبت به شرایط پیش از آزمون بطور معناداری افزایش یافت. بطور کلی بنظر می رسد که استرس روانی و تمرین هوازی موجب کاهش معنی دار ifn-? بلافاصله پس از آزمون و افزایش معنادار آن در 72 ساعت بعد می شود و همچنین الگوی حرکتی و استرس منجر به از بین رفتن تعادل th1/ th2 بدن و آسیب عضله اسکلتی نمی شود.
انسیه شهرجوی حقیقی مریم کوشکی جهرمی
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین استقامت قلبی تنفسی، فعالیت بدنی، درصد چربی بدنی و میزان چربی شکمی با علائم جسمانی و روانی سندرم پیش قاعدگی بود. به این منظور از بین کلیه دختران دانشجوی 18 تا 25 سال دانشگاه شیراز، 60 نفر به طور داوطلبانه و هدفمند، در این پژوهش شرکت کردند. به منظور بررسی علائم جسمانی و روانی سندرم پیش قاعدگی در آزمودنی ها، از پرسشنامه اختلالات قاعدگی موس، در طی دو چرخه قاعدگی، استفاده شد. استقامت قلبی تنفسی آزمودنی ها نیز، از طریق اجرای آزمون بروس بر روی نوارگردان محاسبه گردید. به منظور محاسبه امتیاز فعالیت بدنی نیز، پرسشنامه فعالیت بدنی سنجش سبک زندگی، مورد استفاده قرار گرفت. جهت برآورد درصد چربی بدن و میزان چربی شکمی، از دستگاه اندازه گیری ترکیب بدن، استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون مشخص نمود که بین استقامت قلبی تنفسی و علائم جسمانی و روانی سندرم پیش قاعدگی، بین فعالیت بدنی و علائم جسمانی و روانی سندرم پیش قاعدگی، بین درصد چربی بدن و علائم جسمانی و روانی سندرم پیش قاعدگی و بین میزان چربی شکمی و علائم جسمانی و روانی سندرم پیش قاعدگی، رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این نتایج آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان مشخص کرد که از بین متغیرهای استقامت قلبی تنفسی، فعالیت بدنی، درصد چربی بدنی و میزان چربی شکمی، استقامت قلبی تنفسی پیش بینی کننده قوی تری برای علائم جسمانی و روانی سندرم پیش قاعدگی می باشد .
سولماز قادرپناه مریم کوشکی جهرمی
بررسی تأثیر یک دوره شنای هوازی در استخر تصفیه شده با کلر و ازن بر پاسخ آنتی اکسیدانهای خون دختران شناگر هدف تحقیق حاضر بررسی میزان پاسخ سیستم آنتی اکیسیدانها که شامل ترانسفرین ، آلبومین ، سوپراکسیدازدیسموتاز ، هاپتوگلوبین و اسید اسکوربیک به یک دوره تمرین هوازی شنا در استخر ضدعفونی شده با کلر و ازن در شناگران دختر بود. بدین منظور 21 شناگر دختر با میانگین سن 20 تا 35 سال ، میانگین قد 00/7 ± 160 ، میانگین وزن 05/8 ± 53/63 کیلوگرم ، دارای شرایط لازم و سلامتی کامل به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت داشتند . طی دو جلسه با فاصله ی یک هفته آزمودنی ها به اجرای یک ساعت تمرین شنای هوازی در استخر ضدعفونی شده با کلر و ازن به طور جداگانه پرداختند. قبل و بعد از اجرای آزمون در هر دو استخر خون گیری از آزمودنی ها انجام شد . برنامه آزمون شامل یک ساعت تمرین هوازی شنای کرال سینه با 50-60 سرعت بیشینه بود. جهت ارزیابی اطلاعات از روش آماری تحلیل واریانس مختلط درون ـ بین آزمودنی و t مستقل و همبسته استفاده شد . طبق نتایج بدست آمده تفاوت معنادار در پاسخ فاکتورهای ترانسفرین، هاپتوگلوبین و آلبومین شناگران در استخر کلر و ازن مشاهده شد و دردیگر فاکتورها شامل اسید اسکوربیک و سوپراکسیدازدیسموتاز تفاوت معناداری مشاهده نشد . با توجه به نتایج شنا در استخر کلر موجب تولید آنتی اکسیدان های بیشتری در مقایسه با استخر ازن گردید.
شیرین دهقان پیشه فرهاد دریانوش
ویسفاتین از بافت چربی احشایی ترشح می شود و دارای عملکرد شبه انسولینی است و سبب تحریک برداشت گلوکز در سلول های بافت چربی منوسیت ها می گردد و مانع از آزاد شدن گلوکز از کبد می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی بر سطوح سرمی ویسفاتین و تومور نکروز آلفا در زنان جوان سالم غیر ورزشکار می باشد. در ابتدا 30 دختر سالم و غیر ورزشکار به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. دوره تمرینی به مدت هشت هفته به صورت سه روز در هفته بر روی دوچرخه ثابت با شدت فعالیت در هفته اول معادل60 درصد ضربان قلب بیشینه و به مدت 20 دقیقه در هر جلسه تعیین گردید. به زمان فعالیت در هر هفته، دو دقیقه اضافه می شد و شدت فعالیت نیز در هر دو هفته، پنج درصد افزایش می یافت به طوری که آزمودنی ها در هفته هشتم با 75 درصد ضربان قلب بیشینه و به مدت 34 دقیقه فعالیت می کردند. برای بررسی تغییرات سطوح سرمی ویسفاتین و تومور نکروز آلفا از آزمودنی های تحقیق در قبل از اولین جلسه و در پایان تمرینات بعد از 12-14ساعت ناشتایی نمونه گیری خونی گرفته شد. برای محاسبه میانگین و انحراف معیار داده ها از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون تی مستقل و وابسته و برای بررسی رابطه بین متغییرهای وابسته از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج: در زنان سالم غیر ورزشکار پس از هشت هفته تمرین هوازی سطوح ویسفاتین و تومور نکروز آلفا سرمی کاهش معنی داری مشاهده شد. هم چنین مشخص گردید ارتباط معنی داری بین تغییرات سطوح سرمی ویسفاتین و تومور نکروز آلفا در بین گروهها وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد به دنبال هشت هفته تمرینات هوازی در زنان سالم غیر ورزشکار، سبب کاهش غلظت سرمی ویسفاتین و تومور نکروز آلفا می شود می توان گفت که فعالیت ورزشی با تغییراتی که در این دو هورمون ایجاد می کند شاید بتوان گفت تمرینات هوازی، نقش مهمی در جلوگیری از ابتلا به این نوع بیماری ها در افراد سالم غیر ورزشکار می گردد.
امید قربانی لحمیان محسن ثالثی
هدف از انجام این تحقیق مقایسه تاثیر یک جلسه تمرین پلایومتریک بر روی سطوح ماسه ای، چمن و چوب بر میزان کوفتگی عضلانی تاخیری ورزشکاران جوان بود . 36 دانشجوی ورزشکار با میانگین سن 21/1±58/22سال، قد 09/5 ± 78/174 سانتی متر و وزن42/6 ± 72/64 کیلوگرم به صورت داوطلبانه هدفمند به عنوان آزمودنی در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به سه گروه تمرین روی سطح ماسه ای، چمن و سطح کفپوش چوبی تقسیم شدند. قبل از اجرای تمرینات از آزمودنی ها به منظور اندازه گیری میزان ck و ldh سرم خون گیری به عمل آمد. هم چنین میزان دامنه حرکتی مفصل ران به وسیله گونیامتر اندازه گیری شد. سپس آزمودنی ها گرم کردن را با دویدن آرام و حرکات کششی به مدت 10 دقیقه انجام دادند و پس از آن در برنامه تمرینات پلایومتریک شرکت کردند. تمرینات هر سه گروه مشابه و شامل پرش اسکات، پرش جفت جانبی و پرش در جا متوالی با جمع شدن پا در سینه بود که هر کدام از تمرینات در 5 ست با 12 تکرار انجام شد. بین ست ها 30 ثانیه استراحت و بین حرکات 5/1 دقیقه استراحت انجام گرفت. بلافاصله پس از اتمام تمرین، 24 و 48 ساعت پس از آن از آزمودنی ها خون گیری به عمل آمد و دامنه حرکتی با استفاده از گونیامتر و میزان احساس درد نیز با استفاده از پرسشنامه vas اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان آنزیم کراتین کیناز در زمان های بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از تمرین در گروه چوب نسبت به دو گروه دیگر به طور معنی دار افزایش یافت و لاکتات دهیدروژناز در زمان های 24 و 48 ساعت پس از آزمون در گروه چوب نسبت به گروه دیگر به طور معنی دار افزایش یافت. در میزان احساس درد عضلانی در زمان 24 و 48 ساعت تنها بین گروه چوب و گروه ماسه تفاوت معنی دار دیده شد به طوری که گروه چوب میزان درد بیشتری را گزارش کردند و تفاوت دامنه حرکتی مفصل ران بین گروه چوب و دو گروه دیگر در زمان 24 ساعت معنی دار بود. به طور کلی می توان اذعان داشت که میزان کوفتگی عضلانی تاخیری بر اثر تمرینات پلایومتریک در سطوح نرم مثل چمن و ماسه کمتر از سطوح سخت از قبیل چوب است و پیشنهاد می گردد که برای شروع این تمرینات از سطوح نرم استفاده گردد.
مریم امیرعضدی فرهاد دریانوش
مقدمه: هورمون پپتید گشاد کننده روده ای (vip)، یک گشاد کننده عروق ریوی و سیستمی قدرتمند است و شریان های کرونری قلب را گشاد می کند و مقاومت عروق کرونری را کاهش می دهد. هدف: هدف از انجام این تحقیق، تأثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت کم بر پپتید گشاد کننده روده ای در زنان غیرورزشکار سالم و بیمار قلبی ـ عروقی بود. روش کار: در ابتدا 15 زن بیمار قلبی – عروقی و 15 زن سالم انتخاب شدند. آزمودنی ها به مدت هشت هفته و هر هفته، سه جلسه روی دوچرخه کارسنج رکاب زدند. در هر جلسه، آزمودنی ها به مدت 10 دقیقه گرم می کردند و سپس تمرین اصلی را انجام می دادند و در نهایت 10 دقیقه سرد می کردند. در سه جلسه هفته اول تمرین، آزمودنی-ها به مدت پانزده دقیقه با ضربان قلب 10 ± 100 ضربه در دقیقه فعالیت کردند. از جلسه چهارم به بعد در هر هفته، پنج دقیقه به زمان تمرین اضافه می شد. فشار تمرین تا جلسه آخر، همان 10 ± 100 ضربه در دقیقه باقی می ماند. برای اندازه گیری vip، نمونه خونی در سه نوبت (قبل از شروع برنامه تمرینی در جلسه اول، بلافاصله بعد از پایان آخرین جلسه تمرینی در هفته هشتم و ??ساعت بعد از پایان آخرین جلسه تمرینی هفته هشتم (24 ساعت بعد از خون گیری نوبت دوم)) گرفته شد. از آمار توصیفی برای محاسبه شاخص های توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و برای بررسی سوالات اول و دوم پژوهش از آزمون اندازه گیری های مکرر و سوال سوم پژوهش (مقایسه میانگین دو گروه) از آزمون t وابسته استفاده شده است. سطح معنی داری تجزیه و تحلیل آماری تحقیق حاضر 05/ 0>? بود. جهت رسم نمودار ها از نرم افزار graph pad استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss.16 تحلیل شد. نتایج: در پایان تحقیق، نتایج نشان داد که در گروه آزمایش، تفاوت معنی داری بین میزان vip پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین (05/ > 687/0= p) مشاهده نشد. هم چنین در گروه کنترل، تفاوت معنی داری بین میزان vip پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین (05/ > 565/0= p) مشاهده نشد. در نهایت مشخص گردید بین گروه آزمایش و گروه کنترل، تفاوت معنی داری در میانگین vip پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین (p=ns) مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق مشخص گردید برای ایجاد تغییرات معنی دار در هر دو گروه سالم و بیمار، نیاز است که در هر جلسه تمرینی به مدت زمان و شدت تمرین بایستی توجه داشت چرا که برای تولید و ترشح vip، به یک آستانه زمانی و شدت نیاز است و این احتمال دارد که برای هر فرد متفاوت باشد. کلید واژه ها: فعالیت هوازی با شدت کم، پپتید گشاد کننده روده ای (vip) ، زنان غیرورزشکار ، بیمار قلبی ـ عروقی.
مینا کیانی مریم کوشکی جهرمی
مقدمه: تحقیقات اندکی رابطه میان مصرف کافئین و کربوهیدرات را بر شاخص های آسیب عضلانی ورزشکاران بررسی کرده اند و و نتایج موجود نیز متفاوت است. هدف این پژوهش مقایسه تاثیر 3 نوع مکمل کربوهیدرات , کافئین و ترکیب کافئین و کربوهیدرات و تمرین پلایومتریک بر شاخص های آسیب عضلانی پسران جوان هندبالیست بود. نمونه آماری: آزمودنی های این تحقیق شامل 15 پسر جوان هندبالیست با سابقه شرکت در مسابقات قهرمان کشوری (سن: 743/0± 87/17 سال، قد: 842/5±87/181سانتی متر, وزن: 218/11±87/80کیلوگرم) بودند که به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. روش اجرا: آزمودنی ها به صورت تصادفی به 4 گروه تمرینات پلیومتریک+مکمل کافئین، تمرینات پلیومتریک+ مکمل کربوهیدرات، تمرینات پلیومتریک+مکمل کافئین+مکمل کربوهیدرات، و گروه کنترل تقسیم شدند به گونه ای که در جلسه چهارم همه آزمودنی ها هر چهار نوع مکمل یا دارونما را طی چهار جلسه مجزا دریافت کردند. قبل از برنامه تمرینی و در پایان هر جلسه تمرین، خونگیری از محل ورید بازویی انجام شد. برای مقایسه ی درون گروهی متغیرهای اندازه گیری شده در گروه مورد مطالعه از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. همچنین از آزمون تی وابسته با اصلاح بونفرونی جهت آزمون های تعقیبی استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بعد از مصرف کافئین به همراه کربوهیدرات کراتین کیناز بعد از تمرینات پلیومتریک در مقایسه با روش های دیگر افزایش معنی داری داشت (p?0.05) اما تغییرات لاکتات دهیدروژناز و آلبومین ناشی از تمرینات پلیومتریک بعد از مکمل کافئین، کربوهیدرات، کافئین+مکمل کربوهیدرات، و کنترل تفاوت معنی داری نداشت. بحث و نتیجه گیری: مصرف کافئین و کربوهیدرات می تواند موجب افزایش شاخص آسیب عضلانی کراتین کیناز شود..
محمد شرافتی مقدم فرهاد دریانوش
چکیده تاثیر هشت هفته تمرین سرعتی شدید بر سطوح پلاسمایی واسپین (vaspin) و کمرین (chemerin) در موش های ماده نژاد اسپراگوداولی به کوشش محمد شرافتی مقدم مقدمه و هدف: آدیپوکین ها از جمله واسپین و کمرین دارای نقش های بیولوژیکی گوناگونی هستند، که با تغییرات شاخص توده بدن، مقاومت به انسولین، سندرم متابولیکی، سندرم تخمدان پلی کیستیک، دیابت و بیماری های قلبی- عروقی ارتباط دارند. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات سرعتی شدید بر سطوح پلاسمایی واسپین و کمرین در موش های ماده نژاد اسپراگوداولی است. مواد و روش ها: در این پژوهش 32 سر موش، به طور تصادفی به دو گروه کنترل (12سر) و گروه آزمایش (20سر) تقسیم شدند. گروه آزمایش پنج روز در هفته مطابق با برنامه تمرینی به مدت هشت هفته به فعالیت سرعتی شدید پرداختند در صورتی که گروه کنترل در این مدت هیچگونه برنامه تمرینی نداشتند. پس از هشت هفته تمرین، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میزان سرم کمرین در موش ها که برنامه تمرینی سرعتی شدید انجام داده بودند نسبت به گروه کنترل (18/0p=) وجود ندارد. از طرفی دیگر سطوح سرمی واسپین به طور قابل توجهی (0001/0p=) کاهش یافت اما هیچگونه رابطه ی معناداری بین سطوح واسپین و کمرین (28/0p=) مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت تغییرات در سطوح واسپین و کمرین، به نظر می رسد باید مدت زمان تمرینی بیشتر از هشت هفته باشد و شدت فعالیت ورزشی باید متناسب با سطح آمادگی افراد باشد چرا که اگر این هماهنگی وجود نداشته باشد، آزمودنی ها قادر به انجام صحیح برنامه های تمرینی نیستند. کلمات کلیدی: تمرین سرعتی شدید، آدیپوکین، واسپین، کمرین
اعظم موسویان مریم کوشکی جهرمی
مقدمه: برخی تحقیقات نشان دهنده تاثیر کافیین بر عمکرد ورزشکاران از جوانب مختلف می باشد. اما نتایج موجود متفاوت است. هدف این تحقیق عبارت بود از بررسی اثر کافیین بر برخی عوامل قلبی-عروقی شامل ضربان قلب و فشار خون استراحت، پایان تمرین دقیقه سوم و پنجم بازیافت. نمونه آماری: آزمودنی های این تحقیق شامل 20 زن ورزشکار هندبالیست با سابقه حداقل یک سال شرکت در مسابقات ورزشی (سن: 85/3 ± 85/22، قد: 65/6 ± 97/، 164 وزن: 02/8 ±75/56 ) بودند که به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. روش اجرا: بعد از ثبت مشخصات اولیه و اطمینان از عدم حساسیت آزمودنی ها به کافیین دو آزمون بصورت مجزا با فاصل? یک هفته برگزار گردید، به این ترتیب که در جلسه اول به آزمودنی ها دارو نما (کپسول ژلاتینی خالی) و در جلسه دوم کپسول حاوی کافیین (5 میلی گرم به ازا ی هر کیلوگرم از وزن بدن ) همراه با 200 میلی لیتر آب یک ساعت قبل از آزمون مصرف کردند. فاکتورهایی که در آزمودنی ها اندازه گیری شدند، عبارت بودند از: فشار خون و ضربان قلب استراحت ،پایان آزمون ،3 و 5 دقیقه بعد از آزمون و حداکثر اکسیژن مصرفی (vo2max) که با استفاده از آزمون زیر بیشینه فاکس بر روی دوچرخه کارسنج مونارک محاسبه گردید. در این پژوهش از آزمون tوابسته جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: مصرف کافیین بر حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب استراحت، پایان تمرین و فشارخون پایان تمرین تاثیر نداشت (p>0.05) و ضربان قلب دقیقه سوم و دقیقه پنجم، فشارخون هنگام استراحت،فشارخون دقیقه سوم و پنجم دوره بازیافت در افراد ورزشکار افزایش یافت (p?0.05). بحث و نتیجه گیری: با توجه به افزایش فشار خون و ضربان قلب مصرف کافیین (5 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) قبل از فعالیت ورزشی زیر بیشینه به افراد مبتلا به پر فشار خونی یا بیماران قلبی یا افرادی که جهت سلامتی ورزش می کنند توصیه نمی گردد.
علی رسولی مریم کوشکی جهرمی
هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثر سه روش بازیافت بر میزان سطح لاکتات خون و زمان اجرای شناگران می باشد. آزمودنی های این تحقیق 17 شناگر نخبه مرد استان فارس در دامنه سنی 19 تا 25 سال بودند. شیو? نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس بود، ، آزمودنی ها طی سه هفته متوالی، به اجرای شنای200 متر کرال سینه پرداختند. در هر هفته دو آزمون شنای 200 متر اجرا شد.پس از انجام آزمون اول در هر جلسه برنام? بازیافت به مدت 10 دقیقه انجام شد. برنامه های بازیافت عبارت بودند از بازیافت فعال ، غیر فعال و ماساژ. بلافاصله بعد از برنام? بازیافت آزمودنی ها برای بار دوم 200 متر کرال سینه را با حداکثر توان شنا کردند.. لاکتات خون در زمان استراحت، بلافاصله پس از اجرای اول، و بعداز برنامه بازیافت اندازه گیری گردید. جهت مقایسه بین میانگین های متغیر وابسته در گروه مورد مطالعه از آزمون های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری و تی وابسته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در دقیقه دهم بازیافت، بین تغییر لاکتات خون در بازیافت فعال و غیر فعال ( کاهش بیشتر لاکتات در روش فعال ) وتغییر لاکتات خون در بازیافت فعال و ماساژ (کاهش بیشتر لاکتات در روش فعال) و همچنین تغیییر لاکتات خون در بازیافت غیر فعال وماساژ (کاهش بیشتر لاکتات در روش ماساژ) ،تفاوت معنی داری وجود داشت. بین تغییر زمان اجرای بعدی شنای 200 متر در سه روش بازیافت تفاوت معنی داری وجود داشت. این تفاوت ها شامل تغییر زمان اجرای بعدی شنا بعد از بازیافت غیر فعال و فعال (در جهت بیشتر بودن افزایش زمان اجرای دوم بازیافت غیر فعال) و تغییر زمان اجرای بعدی شنا بعد از بازیافت غیر فعال و ماساژ (در جهت بیشتر بودن افزایش زمان اجرای دوم بازیافت غیر فعال) بود. بین لاکتات قبل و بعد از بازیافت شنای 200 متر آزمودنی ها در هر سه روش بازیافت تفاوت معنی داری وجود داشت،که بیشترین کاهش در روش فعال بود.بین زمان اجرای اول و دوم شنادر هرسه روش بازیافت تفاوت معنی داری وجود داشت. با توجه به نتایج تحقیق به ترتیب روش بازیافت فعال و ماساژ جهت بهبود عملکرد شناگران توصیه می گردد.
فاطمه شیردژم مریم کوشکی جهرمی
دوران نوجوانی به طور معمول با فرآیند بلوغ شناسایی شده است. این فرآیند در دختران با نخستین خونریزی قاعدگی خود را نشان می دهد. عوامل محیطی در کنار ژنتیک به عنوان عوامل تأثیرگذار بر این فرآیند شناخته شده اند. هدف از انجام این پژوهش مقایسه سن شروع و اختلالات قاعدگی در سه گروه دختران ورزشکار(قبل و بعد از اولین قاعدگی) با غیرورزشکار بود. آزمودنی های تحقیق 140 دختر ورزشکار، شامل دختران ورزشکار با سابقه شروع فعالیت ورزشی قبل از اولین قاعدگی(تعداد: 102، سابقه ورزشی : 90/1±52/3 سال، شاخص توده بدنی: 37/3±67/20، سن: 2 /1± 6/15 سال) و دختران ورز شکار با سابقه شروع فعالیت ورزشی بعد از اولین قاعدگی(تعداد: 38، سابقه ورزشی: 63/1±2/26 سال، شاخص توده بدنی: 32/2±59/19، سن : 78/1±78/15سال) و134 دختر غیر ورزشکار(شاخص توده بدنی : 02/3±81/20، سن : 01/1±23/15سال) در دامنه سنی (15-17) سال بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه ی بررسی فعالیت بدنی ارزیابی اختلالات قاعدگی موس (mdq) را تکمیل نمودند. جهت ارزیابی نتایج از نرم افزار spssو روش آماری تحلیل واریانس یک سویه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سن شروع و بی نظمی قاعدگی و نیز علائم جسمانی و روانی قاعدگی در دختران ورزشکار(قبل و بعد از اولین قاعدگی) و دختران غیرورزشکار تفاوت معنی داری نداشت. ولی الیگومنوره در بین آنها تفاوت معنی دار داشت. با توجه به نتایج تحقیق، شرکت در فعالیت های ورزشی بر الیگومنوره تأثیر داشت و الیگومنوره به ترتیب در دختران ورزشکار قبل از اولین قاعدگی، دختران ورزشکار بعد از اولین قاعدگی و دختران غیر ورزشکار بیشتر بوده است .
محمد جواد شفاهی محسن ثالثی موسی آبادی
از میان بیماران مراجعه کننده به درمانگاه مطهری شیراز 44 بیمار پیوند کلیه به صورت داوطلبانه هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (15 نفر) و تمرین (29 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 10 هفته، 3 روز در هفته به مدت 60 تا 90 دقیقه در هر جلسه طبق برنامه مشخص به فعالیت ورزشی پرداختند. در این مدت گروه کنترل در هیچ فعالیت ورزشی منظم شرکت نداشتند. نمونه گیری خونی قبل و بعد از 10 هفته از کلیه آزمودنی ها انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش آزمون t مستقل و وابسته انجام گرفت. یافته ها نشان دادند میزان تری گلیسیرید، کلسترول و لیپوپروتئین کم چگال بعد از 10 هفته فعالیت ورزشی نسبت به سطوح قبل از تمرین، در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشته است(p<0/05) . لیکن تغییر معنی داری در لیپوپروتئین با چگالی بالا و پروتئین واکنشگر c آزمودنی های گروه تمرین نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد.
سعید مرادی فرهاد دریانوش
چکیده بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی شدید بر سطوح پلاسمایی امنتین و کمرین در موش های ماده نژاده اسپراگوداولی به کوشش سعید مرادی مقدمه: آدیپوکین ها، سایتوکین هایی هستند که عمدتاً از بافت چربی ترشح می شوند و از جمله آن ها می توان به امنتین و کمرین اشاره کرد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی شدید بر سطوح پلاسمایی امنتین و کمرین در موش های ماده نژاده اسپراگوداولی بود. روش اجرا: بدین منظور در این مطالعه 35 سر موش دو ماهه نژاد اسپرگوداولی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (15 سر) و گروه تمرینی (20 سر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی از نوع فزاینده بود که 5 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته اجرا گردید. نمونه های خونی 24 ساعت پس از انجام آخرین جلسه تمرینی جمع آوری شد. جهت ارزیابی داده ها از آزمون t مستقل و جهت تعیین رابطه بین متغیر -های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0 p ? استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج به دست آمده، تغییرات معناداری در سطوح پلاسمایی امنتین و کمرین در گروه تمرینی وجود داشت (به ترتیب 012/0=p و 003/0=p ). همچنین، همبستگی معناداری بین سطوح پلاسمایی امنتین و کمرین وجود نداشت (08/0=p و 34/0=r). نتیجه گیری: در نهایت مشخص گردید که مدت هشت هفته میتواند باعث تغییرات معنادار در سطوح پلاسمایی هورمون امنتین شود اما باید توجه داشت که شدت تمرین در حد متوسط تا شدید باشد که این موضوع به سطح آمادگی بدنی آزمودنیها برمیگردد. از طرف دیگر، مشخص گردید برای ایجاد تغییرات معنادار در سطوح کمرین عامل مدت زمان بسیار مهم است و معمولاً جهت کاهش آن، به حداقل 12 هفته فعالیت ورزشی نیاز است. کلید واژه ها: تمرینات هوازی شدید، امنتین، کمرین
شهرزاد اصغری مریم کوشکی جهرمی
چکیده تاثیر کم خوابی بر برخی شاخص های قلبی-عروقی و خستگی دختران ورزشکار در صبح و عصر مقدمه: تحقیقات نشان دهنده تاثیر کم خوابی بر عملکرد ورزشکاران در جنبه های مختلف می باشد. اما نتایج موجود متفاوت است و همچنین کمتر به تاثیر نواخت شبانه روزی در شرایط کم خوابی بر عملکرد توجه شده است. هدف این تحقیق بررسی اثر حدود 4 ساعت محرومیت از خواب بر توان بی هوازی؛ برخی شاخص های قلبی عروقی شامل ضربان قلب، فشار خون و میزان درک تلاش دختران ورزشکار در صبح و عصر بود. آزمودنی های این تحقیق شامل 24 نفر از دختران رشته تربیت بدنی با سابقه حداقل دو سال فعالیت ورزشی منظم و حداقل دو دوره شرکت در مسابقات برون دانشگاهی (سن: 52/ 21 سال، قد: 84/ 160 سانتی متر، وزن: 07/1 ±26/56 کیلوگرم) بودند که به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. روش اجرا: 24 دختر دانشجوی رشته ی تربیت بدنی به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمون های مربوط به اندازه گیری توان بی هوازی (وینگیت) ، فشار خون و ضربان قلب (استراحت و بعد از آزمون بی هوازی) و میزان درک تلاش در چهار جلسه متناوب اجرا گردید. برای ارزیابی اطلاعات از روش آماری اندازه گیری مکرر با آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. یافته ها: 4 ساعت محرومیت از خواب بر میزان درک تلاش دختران ورزشکار در هنگام عصر تاثیر معنی داری داشت (05/0>p). اما بر توان بی هوازی، فشار خون و ضربان قلب آزمودنی ها تاثیر نداشت(05/0>p). بحث و نتیجه گیری: کم خوابی می تواند منجر به افزایش میزان درک تلاش دختران ورزشکار در هنگام عصر شود. واژگان کلیدی: کم خوابی، توان بی هوازی، ضربان قلب، فشار خون، درک تلاش
سمیه پوران فر محسن ثالثی
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر 10 هفته فعالیت ورزشی منتخب بر تغییرات اینترلوکین 17، 23 و ترکیب بدن بیماران پیوند کلیه بود. بدین منظور 44 بیمار پیوند کلیه که شرایط لازم برای شرکت در تحقیق را داشتند به صورت داوطلبانه هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی به دو گروه تمرین (29 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. آزمایشات خونی و آزمون های آنتروپومتریک دو روز قبل از شروع تمرینات بصورت یکسان در مورد کلیه آزمودنی ها انجام گرفت. سپس آزمودنی های گروه تمرین به مدت 10 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 90-60 دقیقه در تمرینات ورزشی شرکت کردند. هر جلسه تمرین به سه بخش گرم کردن، مرحله اصلی و سرد کردن تقسیم گردید. گروه کنترل در این مدت در هیچگونه فعالیت ورزشی منظم مشارکت نداشتند. در انتهای 10 هفته نیز نمونه گیری خونی و اندازه گیری های آنتروپومتریک مشابه با پیش آزمون انجام شد. داده های حاصل از متغیرهای تحقیق با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 10 هفته فعالیت ورزشی منتخب باعث کاهش درصد چربی و شاخص توده بدنی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شده است. اما تغییرات معناداری در مقادیر اینترلوکین 17 و 23 آزمودنی ها در طی این مدت ایجاد نشد. به طور کلی می توان عنوان کرد که فعالیت های ورزشی می تواند باعث بهبود وضعیت ترکیب بدن بیماران پیوند کلیه گردد و از این طریق باعث ارتقاء سلامت آنان گردد.
الهام شکور محسن ثالثی
پیوند کلیه درمان انتخابی نارسایی مزمن کلیوی است و میزان بقا و کیفیت زندگی این بیماران را بهبود می بخشد. بیماران دریافت کننده کلیه پیوندی به علت استفاده طولانی مدت از داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی، در معرض ابتلا به بیماری های مختلف عفونی قرار می گیرند. با توجه به این که فعالیت ورزشی به عنوان یک درمان غیر دارویی، نقش مهمی در تنظیم و کاهش سایتوکین های التهابی دارد هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر 10 هفته فعالیت ورزشی منتخب بر اینترفرون گاما (ifn-?)، درصدچربی و شاخص توده بدن (bmi) بیماران پیوند کلیه بود. 44 بیمار پیوند کلیه به صورت داوطلبانه هدفمند به عنوان آزمودنی در این تحقیق انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (15 نفر) و تمرین (29 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 10 هفته، 3 روز در هفته به مدت 60-90 دقیقه در یک برنامه فزاینده ورزش شرکت کردند. در این مدت گروه کنترل در هیچ فعالیت ورزشی منظم شرکت نداشتند. نمونه گیری خونی و اندازه گیری های آنتروپومتریک قبل و بعد از 10 هفته از کلیه آزمودنی ها گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش آزمون t مستقل و وابسته انجام گرفت. طبق نتایج به دست آمده میزان اینترفرون گاما بعد از 10 هفته فعالیت ورزشی نسبت به سطوح قبل از تمرین تغییر معنی داری نشان نداد. لیکن فعالیت ورزشی موجب کاهش معنی دار درصد چربی (001/0(p= و شاخص توده بدن (001/0(p= آزمودنی های گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شد. نتایج تحقیق نشان داد که 10 هفته فعالیت ورزشی منتخب با ویژگی تحقیق حاضر موجب کاهش چربی و بهبود ترکیب بدن بیماران پیوند کلیه می شود.
شهرام پویا محسن ثالثی موسی آبادی
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر یک دوره مکمل یاری ویتامین e و c بر شاخص های آسیب عضلانی بازیکنان فوتبال پس از یک مسابقه رسمی بود.60 نفر فوتبالیست واجدین شرایط به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه مصرف کننده ی ویتامین e و c(14 نفر)، مصرف کننده ی ویتامین c(12نفر)، مصرف کننده ی ویتامین e(10 نفر) و دارونما (12نفر)تقسیم شدند. آزمودنی های هرگروه به مدت 21 روز مکمل مورد نظر را دریافت کردند. در انتهای دوره مکمل یاری آزمودنی ها در یک مسابقه رسمی فوتبال در دو نیمه 45 دقیقه ای با 15 دقیقه استراحت بین دو نیمه شرکت کردند و اندازه گیری های خونی قبل و بعد از مسابقه انجام می شود.داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه مورد بررسی قرار گرفت . نتایج پژوهش نشان داد که مقادیرcrp گروه ویتامینe,c و گروه مصرف کننده ویتامین e با گروه کنترل تفاوت معنی دار داشت. همچنین مقادیر کراتین کیناز گروه مصرف کننده ویتامین e,c نیز با گروه دارونما تفاوت معنی دار داشت ولی در متغیر لاکتات دهیدروژناز تفاوتی مشاهده نگردید. در مجموع نتایج حاکی از آن است که مصرف توامان ویتامین e,c توانسته است از افزایش کراتین کیناز سرم آزمودنی های تحقیق و crp بعد از فعالیت ورزشی جلوگیری کند.
زینب هوشمندی مریم کوشکی جهرمی
ms یک بیماری خودایمن است که منجر به تخریب غلاف میلین الیگودندروسیتها و آکسونها ی عصبی میشود. در این بیماران تولید رادیکالهای آزاد افزایش مییابد. نیتریک اکساید نیز به عنوان یک رادیکال آزاد در ایجاد این بیماری نقش دارد. به نظر می رسد فعالیت بدنی با تاثیر بر تولید نیتریک اکساید در جلوگیری از پیشرفت بیماری موثر باشد. بدین منظور در این مطالعه تاثیر هشت هفته فعالیت منتخب ورزشی بر سطح نیتریک اکساید خون و پیشرفت بیماری در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نوع عود کننده-بهبود یابنده مورد بررسی قرار گرفت. 27 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نوع عود کننده-بهبود یابنده به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (12 نفر) با میانگین سن 97/6 ±11/30 سال قرار گرفتند. گروه آزمایش 30 دقیقه با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب هدف، 3 بار در هفته و به مدت 8 هفته در تمرینات هوازی دوچرخه ی ثابت شرکت کردند. در این مدت گروه کنترل در هیچ نوع برنامه ورزشی منظم شرکت نکردند. جهت اندازه گیری میزان نیتریک اکساید از آزمودنی ها سه مرحله (هفته 0، هفته 4 و هفته 8) خونگیری به عمل آمد. با استفاده از کیت سنجش نیتریک اکساید و با روش گریس میزان نیتریک اکساید خون ارزیابی شد. پیشرفت بیماری با استفاده از مقیاس وضعیت ناتوانی کورتزکی و vo2max با استفاده از روش بروس اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس با اندازه گیری های مکرر، تحلیل کوواریانس و تی مستقل در سطح معنی داری (05/0 p?) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که سطح نیتریک اکساید گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت اما این کاهش از لحاظ آماری معنی دار نبود. پیشرفت بیماری، در بیماران گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت. vo2max بیماران گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت. بنابراین فعالیت بدنی می تواند در بهبود بیماری مولتیپل اسکلروزیس مفید باشد.
بهادر چم محسن ثالثی
چکیده امروزه ویژگیهای آنتروپومتریک و فیزیولوژیکی خاص در رشته های مختلف ورزشی مورد توجه متخصصان ورزش و مربیان می باشد.از سوی دیگر رشته های مختلف ورزشی و حتی بخش های مختلف از یک رشته،نیازهای آنتروپومتریک و فیزیولوژیک مخصوص به خود هستند و طبعا افراد با ساختاروترکیب بدنی ویژه را می طلبند.همچنین اطلاع از این ویژگی ها در مقایسه ورزشکاران با خود و دیگران موثر بوده و منجربه کشف نقاط ضعف و تلاش در رفع واصلاح آنها و طراحی درست و اصولی برنامه تمرینی می شود. بدین ترتیب هدف ازپژوهش حاضر بررسی و مقایسه ویژگی های آنتروپومتریک و فیزیولوژیک کاراته کاران نخبه و متوسط است . بدین منظور تعداد 30نفر از کاراته کاران را که در سال 1389 در مسابقات لیگ حرفه ای فدراسیون کاراته حاضر بودند و حداقل دارای یک عنوان کشوری یا بالاتر بودندودر اردوی تیم ملی حضور داشتند را به عنوان نخبه وتعداد 30نفر از کاراته کاران را که در مسابقات لیگ هیئت کاراته استان فارس حضور داشتند و دارای یک مقام در سطح استان بودند ، به عنوان متوسط انتخاب گردیدند.در ابتدا خصوصیات آنتروپومتریکی آنها که شامل (قد در حالت ایستاده،طول دست،دور شانه،دور بازو در حالت انقباض،دور بازو در حالت آرامش،دور مچ دست،درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی)و شاخص های فیزیولوژیکی که شامل(توان بی هوازی پا،استثامت عضلات شکم،سرعت و حرکت)بود،اندازه گیری گردید.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در کاراته کاران (نخبه و متوسط)از لحاظ ویژگیهای آنتروپومتریکی که شامل اندازه دور بازو در حالت انقباض،اندازه دور مچ دست،مقداردرصد چربی زیر پوستی تفاوت معناداری وجود ندارد در حالیکه از لحاظ اندازه دور شانه،دور بازو،و طول دست این تفاوتها معنا دار می باشد.ازسوی دیگر با مقایسه ویژگی های فیزیولوژیکی مشخص گردید که بین دو گروه (در کاراته کاران نخبه و متوسط)ازلحاظ توان بی هوازی پا ها ،شاخص توده بدنی ،سرعت و استقامت عضلات شکم تفاوت معنا داری وجود دارد در حالیکه از لحاظ میزان انعطاف پذیری تفاوت معنا داری مشاهده نشد.بنابراین می توان گفت که کاراته ورزشی است که برای کسب موفقیت در بخش های مختلف آن ،نیازمند فاکتورهای زیادی است که بررسی این فاکتورها می تواند در کشف نقاط ضعف و اصلاح آنها و در نتیجه طراحی برنامه های تمرینی موثر نقش بسزایی داشته باشد.ازسوی دیگر تعیین فاکتورهای فیزیولوژیک مناسب در کاراته می تواند در جهت طراحی و بهبود تمرینات آمادگی جسمانی مورد نیاز در این رشته موثر واقع گردد.
سعیده بهمن نژاد مریم کوشکی جهرمی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته طرح درسی طناورز بر برخی از شاخص های ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر کلاس چهارم ابتدایی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر کلاس چهارم ابتدایی( 10 تا 11 سال ) شهر شیراز بود. آزمودنی های تحقیق 48 دانش آموز بودند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه شامل 28 نفر در گروه آزمایش و 18 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش طرح طناورز را در قالب ساعات درس تربیت بدنی که شامل دو جلسه 45 دقیقه ای در هفته و به شیوه آموزشی- تمرینی بود به مدت 8 هفته اجرا کردند. از آزمون تحلیل کوواریانس برای ارزیابی آماری استفاده شد. پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش میزان تغییرات درصد چربی، درصد عضله، توان انفجاری، چابکی و تعادل ایستا برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج نشان داد که طرح طناورز بر چابکی (71/0?p) و درصد عضله (06/0?p) هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون تاثیر معناداری نداشت ،اما بر درصد چربی (01/0?p)، توان انفجاری (02/0?p) و تعادل ایستا (0001/0?p) تاثیر معنی داری را نشان داد. پژوهش حاضر نشان داد که طرح طناورز سبب بهبود تعادل و توان انفجاری و کاهش درصد چربی بدن می شود. واژگان کلیدی: طرح طناورز، ترکیب بدن، آمادگی جسمانی، دانش آموزان
زهرا عباسی علمدارلو مریم کوشکی جهرمی
تاثیر کم خوابی بر عوامل آمادگی حرکتی دختران ورزشکار در صبح و عصر مقدمه: برخی تحقیقات نشان دهنده تاثیر کم خوابی بر عملکرد ورزشکاران در جنبه های مختلف می باشد.اما نتایج موجود متفاوت است و همچنین کمتر به تاثیر نواخت شبانه روزی در شرایط کم خوابی بر عملکرد توجه شده است.هدف این تحقیق عبارت بود: از بررسی اثر چهارساعت محرومیت از خواب بر برخی عوامل مرتبط با آمادگی حرکتی شامل هماهنگی عصبی- عضلانی، زمان عکس العمل، تعادل و چابکی دختران ورزشکار در صبح و عصر. نمونه آماری: آزمودنی های این تحقیق شامل 23 نفر از دختران رشته تربیت بدنی با سابقه حداقل دو سال فعالیت ورزشی منظم و حداقل دو دوره شرکت در مسابقات برون دانشگاهی بودند که به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. روش اجرا: آزمونهای تحقیق طی چهارجلسه و پس از هشت ساعت خواب کامل وچهارساعت کم خوابی در صبح(7-8) و عصر(18-19) اجرا شد. متغیرهایی که طی آزمون های مربوطه اندازه گیری شد، عبارت بودند از: هماهنگی عصبی – عضلانی (آزمون استیک)، زمان عکس العمل (آزمون خط کش نلسون)، تعادل (تعادل ایستا) و چابکی (آزمون اینیلوی). به منظور کنترل تاثیر یادگیری آزمودنی ها در هر جلسه به دو گروه خواب کامل و بی خوابی تقسیم شدند. در این پژوهش از روش آماری اندازه گیری مکرر با آزمون تعقیبی بن فرونی برای ارزیابی یافته ها استفاده شد. یافته ها: چهارساعت محرومیت از خواب بر زمان عکس العمل و تعادل دختران ورزشکار در صبح تاثیر معنی داری داشت (05/0>p)؛ اما بر هماهنگی عصبی- عضلانی و چابکی آزمودنی ها تاثیر معنی داری نداشت. نتیجه گیری: چهار ساعت محرومیت از خواب موجب کاهش زمان عکس العمل و تعادل دختران ورزشکار در صبح می شود.
مرضیه صیاد مریم کوشکی جهرمی
چکیده مقایسه تاثیر ورزش درمانده ساز در صبح و عصر بر شاخص های الکتروکاردیوگرام زنان ورزشکار به کوشش مرضیه صیاد هدف از تحقیق حاضر مقایسه تاثیر یک جلسه فعالیت ورزشی درمانده ساز در صبح و عصر بر فعالیت الکتریکی قلب زنان ورزشکار میانسال بود. شرکت کنندگان در تحقیق شامل 15 نفر از زنان ورزشکار (میانگین سنی 78/6± 75/35 سال، وزن 57/6± 9/58کیلوگرم، قد 24/4± 5/156 سانتی مترو شاخص توده بدن 68/2± 08/24 کیلوگرم/مترمربع) بودند که به صورت داوطلبانه هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان طی دو روز متناوب با فاصله حداقل یک هفته در ساعت های 9-7 صبح آزمون ورزشی در مانده ساز را انجام دادند. آزمون ورزشی شامل آزمون فزاینده بیشینه بروس بود. فعالیت الکتریکی قلب در حالت استراحت , بلافاصله بعد از پایان آزمون ورزشی و در دوره بازیافت توسط دستگاه الکتروکاردیوگرام ثبت می شد. از آزمون آماری آنوا یک راهه با اندازه گیری های مکرر جهت تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین ولتاژ موج qrs ، مقادیر زمان موج t و مقادیر مربوط به قطعه p-r در زمان استراحت صبح و عصر، واماندگی صبح و عصر و ریکاوری صبح و عصر با یکدیگر تفاوت معنی داری وجود نداشت. با توجه به اینکه جریان الکتریکی قلب نشان دهنده هدایت یون ها در عضله قلب است می توان نتیجه گرفت که تغییرات سمپاتیکی در صبح و عصر احتمالا بر هدایت پذیری قلب تاثیر معنی ندارد. اگرچه تحقیقات آینده برای روشن شدن مطلب ضروری است. کلیدواژه ها: فعالیت ورزشی ،الکتروکاردیوگرام، زنان ورزشکار
امین دری مریم کوشکی جهرمی
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی شاخص توده بدنی بر اساس میزان فعالیت بدنی، عادت غذایی و اضطراب در نوجوانان بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. شرکت کنندگان در تحقیق 367 دانش آموز پسر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی با جایگزین انتخاب شدند.نتایج نشان داد که فعالیت بدنی پیش بینی کننده منفی معنادار شاخص توده بدنی و اضطراب پیش بینی کننده مثبت معنادار شاخص توده بدنی است. عادات غذایی رابطه معنی داری با شاخص توده بدنی نداشت. همچنین بهترین پیش بینی کننده شاخص توده بدنی فعالیت بدنی بود. بنابراین بر اساس اولویت افزایش فعالیت بدنی و کاهش اضطراب می تواند در کنترل شاخص توده بدنی نوجوانان پسر دارای اهمیت باشد.
زهرا رحیمی مریم کوشکی جهرمی
چکیده ندارد.
نسیبه کاظمی عباسعلی گایینی
چکیده ندارد.
مریم کوشکی جهرمی حجت الله نیکبخت
هدف از این پژوهش ، بررسی تاثیر تمرینات هوازی در سه ماهه سوم بارداری بر مدت زمان مرحله فعال و دوم زایمان ، نوع زایمان ، استفاده از وسیله در زایمان واژینال، وزن جفت، نسبت وزن کودک به وزن جفت و وزن کودک در بدو تولد می باشد.