در این پایان نامه روش های تحلیل و مدلسازی یکسوکننده ارائه شده است. روش های مدلسازی یکسوکننده شامل روش های حوزه زمان و حوزه فرکانس است. روش های حوزه زمان از روش های خطی سازی و متوسط گیری استفاده می کنند. روش های حوزه فرکانس شامل روش نگاشت امپدانس و ماتریس توابع کلیدزنی است. روش ماتریس توابع کلیدزنی بر اساس بدست آوردن توابع کلیدزنی مناسب با استفاده از مدار ماتریس کلیدزنی کلی عمل می کند. با بدست آوردن توابع کلیدزنی، جریان ورودی، ولتاژ و جریان خروجی همگی به آسانی با استفاده از این روش بدست می آیند. اثر هم پوشانی به دقت مدلسازی شده است و مولفه های فرکانسی اغتشاش ولتاژ و جریان ورودی و ولتاژ خروجی بدست آورده شده اند. این روش همچنین می تواند برای انواع دیگر مبدل ها به ویژه مبدل های از نوع ولتاژ به کار برده شود. روش نگاشت امپدانس از روش های سری فوریه و خطی سازی هارمونیکی برای نگاشت ولتاژ و جریان توسط مدار کلیدزنی مبدل استفاده می کند. روابط نگاشت جریان و ولتاژ با یکدیگر ترکیب می شوند تا مدل نگاشت امپدانسی که امپدانس تحت سیستم dc را به سمت ac منتقل می کند، بدست آید. مدل های امپدانس ورودی برای یکسوکننده چند پالس، تعمیم یافته روش نگاشت امپدانسی است که برای یکسوکننده 6 پالس سه فاز به کار برده شده است. توابع نگاشت امپدانس در ابتدا برای یکسوکننده n فاز در حالت کلی تعریف شده اند و برای محاسبه امپدانس ورودی آن ها با فرض هر دو حالت ولتاژ ورودی متقارن و نامتقارن و عملکرد ایده آل استفاده شده اند. مدل های امپدانس بدست آمده سپس به سمت اولیه ترانسفورماتور شیفت فاز منتقل شده اند. اندوکتانس مغناطیسی و کموتاسیون فازی که به علت اندوکتانس نشتی وجود دارد، بررسی شده اند. اعتبار روش های مدلسازی با مقایسه با شبیه سازی مداری ثابت شده اند.

پوششهای الکترولس (پوشش دادن بدون استفاده از جریان الکتریکی) نیکل- فسفر به دلیل دارا بودن مقاومت به خوردگی و سایش مناسب از دیرباز مورد توجه محققین و صنعتگران بوده است. از آنجا که در بسیاری از محیطها ، پدیده خوردگی و سایش به صورت همزمان در نتیجهی ترکیب فرآیندهای شیمیایی، الکتروشیمیایی و مکانیکی (تحت عنوان فرایند تریبوخوردگی) موجب تخریب مواد میشود، هدف از انجام این پروژه بررسی رفتار و مکانیزم تریبوخوردگی پوششهای الکترولسنیکل- فسفر (در حالت فسفر متوسط) در سه حالت بدون عملیات حرارتی، عملیات حرارتی شده در دماهای 400 و 600 درجه سانتیگراد میباشد. بدین منظور به روش الکترولس، پوشش کاملا یکنواخت، سخت و مقاوم به خوردگی از جنس نیکل با حدود 9 درصد وزنی فسفر بر روی زیرلایههایی از جنس فولاد ایجاد و مورد ارزیابی قرار گرفت. پوشش تشکیل شده در حالت بدون عملیات حرارتی به صورت مخلوطی از ساختار آمورف و ck45 کریستالی بوده و با تشکیل یک لایه غنی از فسفر و ایجاد یک سد نفوذی مانع از انحلال نیکل ساختار شد. در حالی که پوشش بعد از عملیات حرارتی کاملاً به صورت بلوری درآمده و یکلایهی نازکاز اکسید نیکل بر روی پوششتشکیل شد. منحنیهای پلاریزاسیون چرخهای پوشش به دلیل حضور لایهی سطحی محافظ در هر سه پوشش منطقهی روئین ایجاد کرده و پوشش بدون عملیات حرارتی به astm g سبب ماهیت لایهی روئین محافظت بهتری را ایجاد کرد. آزمون تریبوخوردگی و محاسبات انجام شده بر اساس استاندارد 119 نشان داد که بیشترین حجم از دست رفته مربوط به پوششهای بدون عملیات حرارتی (پوششخام) و کمترین حجم از دست رفته مربوط است که به دلیل سختی بالاتر این پوشش هاست. درحالی که نمودارهای چگالی جریان برحسب زمان حاکی از آن ht به پوشش 400 همواره در حین سایش و بعد از آن با افزایش چگالی جریان همراه است . این نشان از نقش مهمتر سایش ht است که پوششهای 400 نسبتبه خوردگی در آزمون تریبوخوردگی است.

چکیده ندارد.