نام پژوهشگر: مهدی سبحانی نژاد
عیسی لاغری فیروزجایی مهدی سبحانی نژاد
در پژوهش حاضر تحت عنوان« بررسی موانع اجرای روش های نوین تدریس در میان معلمان درس علوم تجربی دوره ابتدایی شهرستان بابل در سال تحصیلی 92-91»مجموعاً ده سوال پژوهشیدر سه محور ، موانع ناشی از معلم ، موانع ناشی از برنامه درسی و موانع ناشی از مدرسه (سنجش تاثیرویژگی های فردی، سطح معلومات و صلاحیت های تدریس معلمان ، نوع محتوای درسی ، نوع راهنمای معلمان ، نوع ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ، نوع وسایل آموزشی ، نوع فضای کلاسی مدرسه ، سطح منابع مالی مدرسه ، و سطح همکاری مدیریت مدرسه)بر ناکافی بودن اجرای روشهای نوین تدریس در میان معلمان درس علوم تجربی دوره ابتدایی شهرستان بابل در سال تحصیلی 92-91 و دو سوال نیز در خصوص ؛ تعیین وجود تفاوت معنا دار بین هر یک از ده عامل فوق برحسب متغیر های تعدیل کننده و نیز رتبه بندی میزان تاثیر عوامل فوق، بررسی شده است .روش پژوهش، توصیفی بوده و در خلال آن پیمایش (زمینه یابی پرسشنامه ای) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش،کلیه معلمان مدارس مدارس ابتدایی شهرستان بابل در سال تحصیلی 92-91 می باشند که تعداد آنها بالغ بر 1819نفر بوده اندکه با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان ،تعداد نمونه برای جامعه آماری مذکور، 321نفر برآورد شده و به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب شده اند.
ام البنین عسکری محمد حسن میرزا محمدی
هدف از تحقیق حاضر مطالعه پیش بایست های لازم برای تحقق اهداف نظام جامع آموزش مهارت وفناوری از دیدگاه مدیران می باشد.براساس هدف فوق،4 سوال تحقیق بدین صورت می باشد: پیش بایست های لازم برای تحقق اهداف نظام آموزش مهارت وفناوری از بعد قانونی/ بعد نیروی انسانی/ بعد فضا و تجهیزات و بعد اقتصادی چه می باشد؟برای گردآوری داده های تحقیق،از روش تحقیق،توصیفی(پیمایشی) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق جمعی از مدیران دانشگاه جامع علمی-کاربردی و مدیران فنی و حرفه ای، جمعاً90 نفر بوده اند. با توجه به محدود بودن جامعه، نمونه گیری صورت نگرفت و سر شماری انجام شد. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه محقق ساخته، که روایی آن بر اساس نظر جمعی از متخصصان تأیید و میزان ضریب پایایی ابزار 978/0 محاسبه شده بود، به دوشیوه توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون های پارامتریک (t استودنت تک گروهی، t دوگروه مستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه) تحلیل آماری شده اند. عمده ترین یافته های تحقیق،از بررسی سوال اول بیانگر آن است پیش بایست های قانونی لازم برای تحقق اهداف نظام آموزش مهارت و فناوری شامل زمینه هایی چون؛وجود قوانین حمایت کننده از نظام آموزش مهارت و فناوری،وجود مبانی نظری روشن برای توسعه آموزش مهارت وفناوری، مشخص بودن استراتژی های کلان توسعه در کشور و... می باشد.در بررسی سوال دوم، پیش بایست های نیروی انسانی شامل زمینه هایی چون؛بالا بردن انگیزش وتوانایی تخصصی مدرسان در نظام مهارت وفناوری،آشنایی کامل وکافی مدیران دانشگاه جامع علمی-کاربردی با آموزش مهارت وفناوری،افزایش همکاری وتعاملات موثر مدیران دانشگاه جامع علمی ـ کاربردی در چارچوب نظام آموزش مهارت وفناوری و.... می باشد.در بررسی سوال سوم،پیش بایست های فضا و تجهیزات شامل زمینه هایی چون؛فراهم آوردن حداقل استانداردهای فیزیکی لازم، وجود محیط کار واقعی در مراکز مجری آموزش های علمی کاربردی جهت اجرای نظام آموزش مهارت و فناوری، افزایش امکانات فناورانه ومنابع مطالعاتی متنوع در نظام مهارت وفناوری و دسترسی کافی به اطلاعات بازار کار می باشد.در بررسی سوال چهارم، پیش بایست های اقتصادی شامل زمینه هایی چون؛درنظرگرفتن شرایط منطقه ای ومحیطی برای تخصیص بودجه به واحدهای استانی درنظام مهارت وفناوری، گسترش راههای برقراری ارتباط مراکز آموزش علمی-کاربردی با بخش های اقتصادی جامعه، شناسایی محیط های صنعتی جهت برآورد پتانسیل های استان هاو.... بوده است.در این تحقیق ضمن بررسی نظام جامع آموزش مهارت و فناوری به مطالعه پیش بایست های لازم تحقق اهداف این نظام پرداخته شده است.
مرضیه سکاکی محمدحسن میرزا محمدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی توانایی های حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه شاهد در زمینه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی انجام گرفته است. بر اساس هدف فوق، 3 سوال پژوهشی به این شرح صورت بندی شد: توانایی های حرفه ای اعضای هیأت علمی در مرحله ارزشیابی آغازین چه می باشد؟توانایی های حرفه ای اعضای هیأت علمی در مرحله ارزشیابی تکوینی چه می باشد؟ توانایی های حرفه ای اعضای هیأت علمی در مرحله ارزشیابی پایانی چه می باشد؟ برای گردآوری داده های پژوهش، از روش پژوهش، توصیفی(پیمایشی) استفاده شده است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه شاهد در سال تحصیلی90ـ91 بوده که در چهار دانشکده علوم انسانی،فنی و مهندسی،علوم پایه و کشاورزی در طرح جامع استقرار داشته و تعداد آنها 146 نفر بوده اند.روش نمونه گیری، با استفاده ازجدول مورگان تعداد 106 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه محقق ساخته، که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاه تأیید و میزان ضریب پایایی ابزار873/0 محاسبه شده بود، به دوشیوه توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون های پارامتریک (t استودنت تک گروهی، t دو گروه مستقل، تحلیل واریانس) تحلیل آماری شده اند. عمده ترین یافته های پژوهش، از بررسی سوال اول بیانگر آن است که توانایی های اعضای هیأت علمی در مرحله ارزشیابی آغازین شامل زمینه هایی چون؛ایجاد انگیزه و روحیه علمی در دانشجو نسبت به مطالعه منابع درسی، توجه به سطح علمی دانشجویان در ارائه مطالب درسی، توجه به توانایی های فردی دانشجویان و توجه به فضا و امکانات آموزشی برای ارائه مطالب درسی بوده است. در بررسی سوال دوم، در مرحله ارزشیابی تکوینی شامل زمینه هایی چون؛علاقه و رغبت در رفع مشکلات علمی دانشجویان، به کارگیری شیوه های متنوع جهت جلب مشارکت دانشجو در فعالیت کلاسی، تشویق کلامی و اهمیت دادن به تلاش های دانشجویان در طول ترم، توجه به پیشرفت تحصیلی دانشجویان در طول ترم، شناسایی نقاط قوت و ضعف دانشجویان و اهمیت دادن به حضور دانشجو در کلاس بوده است. در بررسی سوال سوم، در مرحله ارزشیابی پایانی شامل زمینه هایی چون؛طرح سوالهای استنباطی و مستلزم تفکر در آزمون ها، داشتن معیار های صریح و روشن و قابل دفاع برای ارزشیابی دانشجویان، توجه به پیشرفت تحصیلی دانشجویان در پایان ترم، طرح سوالهای آزمون مطابق با آنچه که تدریس شده و ارزیابی آموخته های عملی و کاربردی دانشجویان بوده است. در این پژوهش ضمن بررسی ادبیات ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در آموزش عالی به تعیین توانایی های اعضای هیأت علمی دانشگاه شاهد در زمینه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی پرداخته شده است.
محسن ملاباقری نیری اکبر رهنما
هدف از پژوهش حاضر « بررسی نقش نهادهای دینی در تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش کشور با تأکید بر نقش مساجد » است. این پژوهش به صورت پیمایشی کیفی و از روش توصیفی-تحلیلی(اسنادی/تحلیل محتوی) می باشد و از اسناد و منابع کتابخانه ای و مصاحبه با متخصصان اطلاعات مورد نظر جمع آوری شده است. در شرایط تحمیلی تمدن غرب به بشریت، انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و بشارت تمدنی متعالی را به ارمغان آورد. اما برای تحقق چنین تمدنی نیاز به الگوهای اسلامی و متعالی در تمام زمینه ها و بخصوص نظام آموزش و پرورش می باشد. اما همان طور که می دانیم نظام آموزشی کنونی الگو برداری شده از نظام آموزشی غربی می باشد و مبتنی بر فلسفه اسلامی و بومی نمی باشد و بنابراین پاسخ گوی ابعاد وجودی انسان ها نیست که بر این اساس بحث تحول در نظام آموزشی مطرح می شود. در این بین مساجد به عنوان نهادی بومی ظرفیت های بسیاری در تحقق اهداف تحول را دارا می باشند که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش به بررسی پنج موضوع محوری:1- ضرورت نقش آفرینی مساجد در فرآیند تحول بنیادین2- نحوه ارتباط مساجد با نظام آموزشی3- نوع آموزش هایی که در مساجد می تواند ارائه شود4- ویژگی های مسجد مطلوب برای نقش آفرینی در فرآیند تحول و 5- پیش بایست های لازم جهت ایفای نقش مطلوب مساجد برای تحول بنیادین می پردازد. در ابتدا با بررسی هایی به عمل آمده در زمینه نقش مساجد در تحول بنیادین، دو نظریه «مسجد محوری» (ناظمی، 1388) و نظریه «همکار» (مبانی نظری و سند تحول بنیادین،1390) یافت شد و بر پایه این دو نظریه پژوهش ادامه یافته است. نتایج نشان می دهد مواردی مانند نقش تکمیل کنندگی مسجد، لزوم هماهنگی نهاد های تربیتی، ظرفیت های بالای مساجد در ابعاد مختلف معنوی، فرهنگی، اجتماعی و غیره، اسلامی بودن جامعه، لزوم عمران معنوی از طریق انجام کارکرد تعلیمی و تربیتی در مسجد، از جمله مواردی است که نقش آفرینی مساجد در فرآیند تحول را ضروری می نماید. اما در مورد تحوه ارتباط دو نظریه مورد بحث قرار گرفت و متخصصان در رد و اثبات این دو دلایلی را عرضه نمودند که در مجموع می توان گفت نظریه همکار عملیاتی تر و نظریه مسجد محوری آرمانی تر می باشد و نحوه ارتباط در حال حاضر بر اساس نظریه همکار باید تنظیم شود و البته نظریه مسجد محوری را نیز در محل هایی که شرایط تحقق آن مناسب است به صورت موردی اجرا کرد. البته لازم به ذکر است بعضی از متخصصان، خود مدل و نظریه ای متفاوت از این دو نظریه را ارائه دادند که می توان نظریه های «سیستمی»، «اقتضایی»، «تکمیلی-جبرانی»، «مدیریت معنوی» را به عنوان نمونه ذکر نمود. در مورد نوع آموزش هایی که می تواند در مسجد ارائه شود، به طور کلی می توان گفت هر نوع آموزشی را به شرط حفظ قداست مسجد و توجه به نیاز مخاطبان، می توان ارائه نمود البته قبل از آن باید یک کار اجتهادی فقهی به عمل آید و احکام مربوطه استخراج شود. اما در بیان ویژگی های مسجد مطلوب می توان گفت باید ابتدا کارکرد های مسجد مورد نظر خود را تعیین نماییم و سپس بر اساس آن کارکردها، ویژگی ها را تدوین نماییم. اما به طور عام می توان ویژگی هایی مانند:« مکان اسقرار مطلوب»، « مستقل بودن»، « نیروی انسانی مطلوب»، « دارای امکانات مناسب» را نام برد علاوه بر این، موارد دیگری نیز شناسایی شده اند که مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در رابطه با بحث پیش بایست های لازم، بیش از بیست پیش بایست شناسایی شد که از مهم ترین آن می توان به «تغییر نگرش مردم، مسئولین آموزش و پرورش، اولیاء مساجد و دانش آموزان»، « حفظ قداست مسجد»، «فعال شدن مساجد و استفاده از شیوه های جذب»، «تحقق پیام امام خامنه ای(مد ظله العالی)»، «اقتضایی و محله ای عمل نمودن»، «شهر سازی محله ای مسجد محور»، «تعریف ارتباط به طور قانونی و رسمی»، «روحانیون طراز اسلامی» و «کار اجتهادی برای طراحی نظام کلان تر» اشاره نمود. کلمات کلیدی تحول، مسجد، سند، آموزش و پرورش، نظام آموزشی، نهاد های دینی، تربیت
سمانه سادات میرمحمدی محمدحسن میرزامحمدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی « میزان توجه به بعد اجتماعی جهانی شدن در کتاب های علوم اجتماعی دوره متوسطه در سال تحصیلی 92-1391» انجام شد. در این پژوهش از روش توصیفی جهت مشخص نمودن مولفه های بعد اجتماعی جهانی شدن و از روش تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کتب درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه در سال تحصیلی 92-1391 بوده که کل جامعه برای مطالعه انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه های تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم اجتماعی بود که پس از مطالعه مبانی نظری جهانی شدن، تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی تعیین شد. واحد تحلیل، عبارت، مضمون، مثال، موضوع درسی، کلمه، شعر، تصویر، پرسش، جدول و تمرین های مندرج در کتب درسی علوم اجتماعی بوده است. عمده ترین یافته های پژوهش عبارت بودند از : میزان توجه به بعد اجتماعی جهانی شدن، از مجموع 645 فراوانی مرتبط در کتب درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه، 363 فراوانی، یعنی 28/56% به بعد اجتماعی جهانی شدن در کتاب مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان، 118 فراوانی، یعنی 29/18% به بعد اجتماعی جهانی شدن در کتاب جامعه شناسی (1) سال دوم دبیرستان، 164 فراوانی، یعنی 43/25% به بعد اجتماعی جهانی شدن در کتاب جامعه شناسی (2) سال سوم دبیرستان اختصاص دارد. بیشترین میزان توجه به بعد اجتماعی جهانی شدن به کتاب مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان با 28/56% اختصاص دارد. مولفه ی حقوق بشر با 85/30% ، بیشترین میزان مولفه و مولفه ی منع جدایی نژادی و قومی با 82/6%، کمترین میزان مولفه را در کتب درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه به خود اختصاص داده اند. بیشترین واحد تحلیل که مولفه ها در قالب آن واحد بیان شده اند، واحد تحلیل مضامین است و کمترین واحد تحلیل که مولفه ها در قالب آن بیان شده اند، واحد تحلیل موضوعات درسی است.
شهناز رحیمی محسن فرمهینی فراهانی
پژوهش حاضر به بررسی جایگاه مولفه های الگوی مصرف در محتوای کتب درسی فارسی (بخوانیم) ،علوم تجربی ،تعلیمات اجتماعی وهدیه های آسمان می پردازد .روش تحقیق در این پژوهش تحلیل محتوا می باشد.جامعه ونمونه آماری در این کار پژوهش تمام کتب فارسی،علوم تجربی،تعلیمات اجتماعی وهدیه های آسمان دوره ابتدایی در سال تحصیلی 91-90 می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات در این کار پژوهشی استفاده از جدول تحلیل محتوا می باشد که مولفه های مورد نظر در این جدول با مطالعه کتب و مقالات مرتبط با اصلاح الگوی مصرف انتخاب شده اند که شامل 21 مولفه می باشند که به طور کلی در 4 محور آورده شده است. اطلاعات موجود در این جدول در 3 بعد( جمله، پرسش وتصویر) می باشند. روش تجزیه وتحلیل بر اساس داده ها و اطلاعات به دست آمده در جدول تحلیل محتوا و آمار توصیفی مربوط به سوالات تحقیق می باشد که این اطلاعات براساس اهداف پیش بینی شده و سوالات مطرح شده در این پژوهش مورد تجزیه وتحلیل و تفسیر قرار گرفته اند با مطالعه کتابهای ذکر شده مشخص شد که 1/2درصد از کل محتوای کتب فارسی ، علوم تجربی، هدیه های آسمانی و تعلیمات اجتماعی در ارتباط با مولفه های اصلاح الگوی مصرف بوده است. 9/97درصد به سایر مفاهیم غیر مرتبط تعلق دارد . کل مفاهیم مرتبط با مولفه های اصلاح الگوی مصرف در این 21 کتاب 595 مورد بوده است که محور آموزش استفاده درست از منابع با 1/38، درصد بیشتری را به خود اختصاص داده است. 3/65درصد موارد در قالب جمله، 28درصد در قالب پرسش و 5/6 درصد در قالب تصویر بوده است. واژه های کلیدی: اصلاح الگوی مصرف، مولفه های اصلاح الگوی مصرف، تحلیل محتوا، دوره ابتدایی.
زهره نصیری مهدی سبحانی نژاد
مسئله اساسی در پژوهش حاضر، بررسی وجوه توسعه و پیامدهای آموزشی، پژوهشی و دانشجویی فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه های تابع وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بوده است. بر این اساس ضمن بررسی وجوه توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه های تابع وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، پیامدهای مثبت و منفی آموزشی، پژوهشی و دانشجویی این فناوری مورد بررسی واقع شده است. روش انجام پژوهش تحلیل اسنادی بوده و به منظور گردآوری داده های لازم جهت پاسخگویی به سوال های پژوهش اسناد و مدارک موجود، مرتبط و در دسترس با استفاده از فرم گردآوری داده ها جمع آوری و به شیوه کیفی تحلیل شده اند. یافته های پژوهش عبارتند از؛ 1- عمده ترین وجوه توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه های تابع وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مبین آن است که جایگاه فناوری اطلاعات و ارتباطات در اسناد بالادستی کشوری هم چنین در مجموع اسناد مصوب مدیریت ارشد دانشگاه های مورد بررسی قابل توجه بوده و دارای حداکثر نگاه مثبت محض به فناوری (اطلاعات و ارتباطات) می باشند. 2- برخی از عمده ترین پیامدهای مثبت آموزشی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر دانشگاه عبارتند از؛ تسهیل یادگیری، کسب و جذب دانش، افزایش پیشرفت تحصیلی، بهبود عملکرد، ابزار تقویت خودآموزی، مسئولیت پذیری و استقلال دانشجو، یادگیری مادام العمر، ایجاد فرصت های یادگیری مبتنی بر پژوهش، افزایش دسترسی به منابع، اطلاعات بیشتر آموزشی و ... . هم چنین برخی از عمده ترین پیامدهای منفی آموزشی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر دانشگاه عبارتند از؛ کپی کردن های بدون گزارش در تکالیف، عدم رعایت امانتداری، تمایل دانشجویان به راحت طلبی از طریق دسترسی به تکالیف آماده، استفاده ابزاری صرفاً جهت تکمیل تکالیف و ... . 3- برخی از عمده ترین پیامدهای مثبت پژوهشی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر دانشگاه عبارتند از؛ امکان دسترسی آسان تر به استاد راهنما و مشاور، تسهیل پژوهش از طریق پژوهش های برخط (آنلاین)، سهولت در جابه جایی فیزیکی و نبود محدودیت زمانی و مکانی در امر پژوهش، صرفه جویی در هزینه های مالی، صرفه جویی در زمان و ... . هم چنین برخی از عمده ترین پیامدهای منفی پژوهشی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر دانشگاه عبارتند از؛ عدم گسترش ظرفیت های فکری دانشجویان، از بین رفتن روح پژوهش و نگاه نقادانه پژوهشگر، تقویت سهولت ظاهری پژوهش در نظر دانشجویان، تغییر و کاهش کیفیت در پژوهش، دانلودهای غیر قانونی و ... . 4- برخی از عمده ترین پیامدهای مثبت دانشجویی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر دانشگاه عبارتند از؛ دین پژوهی، به وجود آوردن خلاقیت، نوآوری، سازندگی علمی، خلق آثار هنری، توسعه ارزش های فردی و اجتماعی، به وجود آمدن اخلاق کاربری، کار مجازی و از راه دور و ... . هم چنین برخی از عمده ترین پیامدهای منفی دانشجویی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر دانشگاه عبارتند از؛ فراموشی ادب تحصیلی، تغییر ارزش های دینی، تضعیف اعتقادات و گسترش شبهه های فکری، گسترش اباحه گری و عدم خودداری از ارتکاب جرائم غیر اخلاقی، متون سانسور نشده و غیر مجاز (هرزه نگاری) در اینترنت، هویت مجازی، سرقت و تقلب هویتی و سوء استفاده های اخلاقی، اعتیاد مجازی و ... . کلید واژگان: دانشگاه، فناوری اطلاعات و ارتباطات، پیامدهای مثبت، پیامدهای منفی
مینا توکلیان مهدی سبحانی نژاد
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی آموزش های کارکنان دانشگاه شاهد بر اساس مدل کرک پاتریک و با روش توصیفی پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی کارکنان طرح جامع دانشگاه شاهد بوده است که در دوره های آموزشی غیر حضوری ای که در سال 1391 برگزار گشته است، شرکت داشته اند. هم چنین سرپرستان آن کارکنان نیز جهت پاسخ گویی به بخش هایی از عملکرد کارکنان خود، جزو جامعه ی پژوهش بوده اند. نمونه ی پژوهش حاضر نیز به تفکیک هر یک از دوره های آموزشی و بر اساس فرمول کوکران برآورد شده و با عنایت به روش نمونه گیری طبقه ای سهمی و سپس نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شده است که تعداد نمونه در کل 328 نفر بوده است که از بین این تعداد، 249 نفر به سوالات ابزار پژوهش پاسخ داده اند. ابزار گردآوری داده ها نیز در سطوح اول (واکنش)، سوم (رفتار) و چهارم (نتایج) مدل کرک پاتریک، پرسشنامه های محقق ساخته ی بسته پاسخ بوده و به منظور گردآوری اطلاعات مربوط به سطح دوم مدل (یادگیری) نیز، نمرات ارزشیابی پایانی شرکت کنندگان در دوره های آموزشی مورد استفاده قرار گرفته است. میزان پایایی ابزارهای پژوهش نیز بر اساس فرمول آلفای کرانباخ محاسبه شده است. به منظور تجزیه تحلیل داده ها نیز از نرم افزارspss و از روش های آمار توصیفی (توزیع فراوانی و درصد، میانگین، انحراف استاندارد و خطای انحراف استاندارد) و هم چنین آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن بوده که میزان اثربخشی دوره های آموزشی مورد بررسی در سطح اول مدل کرک پاتریک در حد متوسط بوده است و هم چنین در سطح دوم، میزان یادگیری کارکنان در دوره های بررسی شده بالاتر از سطح میانگین فرضی و معنادار بوده است. در سطح سوم مدل نیز، دوره های آموزشی برگزار شده اثربخشی متوسطی بر رفتار و مهارت های شغلی کارکنان داشته اند. در سطح چهارم مدل و از دیدگاه سرپرستان کارکنان، دوره های آموزشی مورد بررسی به میزان متوسط به تحقق اهداف بلند مدت و کوتاه مدت سازمان کمک نموده اند.
مریم ابراهیم پور مهدی سبحانی نژاد
در پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های صنعتی امیرکبیر و مهرالبرز در خصوص وضع موجود و مطلوب برنامه درسی مجازی دانشگاهی در سال تحصیلی 92-91، مجموعاً 7 سوال پژوهشی ( پنچ سوال در خصوص بررسی فاصله میان وضع موجود و مطلوب برنامه درسی مجازی دانشگاهی در معیارهای؛ رعایت ویژگیهای دانشجویان، رعایت ویژگیهای محتوای درس، رعایت ویژگیهای فنی، رعایت ویژگی راهبردهای تدریس و رعایت ویژگیهای ارزشیابی در برنامه درسی مجازی از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاههای صنعتی امیرکبیر و مهرالبرز و دو سوال نیز در خصوص؛ رتبه بندی مولفه های مرتبط با برنامه درسی مجازی دانشگاهی در بعد وضع موجود و وضع مطلوب)، مورد بررسی واقع شده است. روش پژوهش، توصیفی بوده که در خلال آن از تحلیل اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایش (زمینه یابی پرسشنامه ای) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دوره های مجازی دانشگاه های صنعتی امیر کبیر و مهرالبرز در سال تحصیلی 92-91 بوده اند که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد نمونه برابر با 322 نفر برآورد شده که با روش طبقه ای نسبی انتخاب گردیدند. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی استفاده شده است و پایایی پرسشنامه نیز طی محاسبه ضریب آلفای کرانباخ، در وضعیت موجود 944/0، در وضعیت مطلوب 965/0 و ضریب آلفای کرانباخ کل 950/0 برآورد گردید. عمده ترین یافته های پژوهش نشان می دهدکه در خصوص مقایسه وضع موجود و مطلوب رعایت مولفه های مورد بررسی در برنامه درسی مجازی دانشگاهیمقدار آماره های بدست آمده(t) در سطح معناداری 01/0?p به لحاظ آماری معنادار بوده اند (000/0=sig) و فرض خلاف مبنی بر وجود تفاوت معنادار بین وضع موجود و مطلوب تایید می گردد، یافته ها بیانگر آن است که از دیدگاه دانشجویان در وضع موجود میزان رعایت مولفه های مورد پژوهش؛ ویژگی های دانشجویان، ویژگی های محتوای درس، ویژگی های فنی دوره، ویژگی راهبردهای تدریس و ویژگیهای ارزشیابی در برنامه درسی مجازی دانشگاهی در حد پایین تری از وضع مطلوب آنها قرار دارند. همچنین بررسی نتایج آزمون فریدمن ، حاکی از آن است که رتبه بندی مولفه های مرتبط با برنامه درسی مجازی دانشگاهی در وضع موجود به ترتیب شامل؛ ویژگی های محتوا، ویژگی های فنی، ویژگیهای ارزشیابی، ویژگی راهبردهای تدریس و ویژگیهای دانشجویان بوده است و رتبه بندی مولفه های مرتبط با برنامه درسی مجازی دانشگاهی در وضع مطلوب باید به ترتیب شامل؛ ویژگیهای ارزشیابی، ویژگیهای فنی، ویژگیهای محتوا، ویژگی راهبردهای تدریس و ویژگیهای دانشجویان باشد.
منیره ضیایی اکبر رهنما
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مولفه های مهارت اجتماعی در کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی وکتاب مطالعات اجتماعی دوره متوسطه نظام جدید در سال تحصیلی 93-1392-انجام شد وتحقیق به شیوه تحلیل محتوا انجام شده است .ابتدا مولفه های مهارت اجتماعی به کمک روش تحلیل اسنادی از متون نظری وسوابق پژوهشی شمارش وسپس میزان توجه به این مولفه ها در کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی ومطالعات اجتماعی بررسی شده است .بنابراین روش پژوهش توصیفی واز نوع تحلیل اسنادی وتحلیل محتوا می باشد .واحد تحلیل جمله،تصویر،فعالیت،به کار ببندیم در کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی ومطالعات اجتماعی بوده است.ابزار پژوهش در بخش تحلیل اسنادی فرم فیش برداری ودر بخش تحلیل محتوا چک لیست یا سیاهه تحلیل محتوا بوده است .داده های تحلیل محتوا با استفاده از روش های آماری توصیفی تجزیه وتحلیل شده است .جامعه اماری پژوهش ،تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی ومطالعات اجتماعی دوره متوسطه نظام جدید در سال تحصیلی 93-1392بوده است .تمام کتاب های جامعه پژوهش به عنوان نمونه بوده است که توقع طرح مولفه های مهارت اجتماعی پایه در آن ها می رفت .عمده ترین یافته های پژوهش عبارت اند از:از مجموع 448 فراوانی در محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه هفتم با 110فراوانی یعنی 24.50%،«مطالعات اجتماعی پایه هشتم»با 103 فراوانی یعنی 22.90%،«تعلیمات اجتماعی دوم راهنمایی »با87 فراوانی یعنی 19.41%،و«کتاب های تعلیمات اجتماعی اول وسوم راهنمایی »هر کدام با 74 فروانی یعنی 16.51%به مولفه های مهارت اجتماعی توجه کرده اند . همچنین بیشترین میزان توجه به مولفه «پرورش حس همکاری ومسئولیت پذیری»با 219 فراوانی یعنی 48.88% از کل فراوانی های تحلیل شده وکمترین میزان توجه به مولفه «مهارت های خود گردانی »با 20 فراونی یعنی 4.64%می باشد.بنابر این می توان نتیجه گرفت که در کتاب های نظام جدید بیشتر به مولفه های مهارت اجتماعی پایه توجه شده است.وکتاب های مطالعات اجتماعی نسبت به تعلیمات اجتماعی پژوهشی تر است.
ایوب علی فت اکبر رهنما
چکیده هدف پژوهش حاضر،تعیین نقش ابعاد ومولفه های برنامه درسی پنهان بر خودکارآمدی اجتماعی وتحصیلی دانش آموزان ابتدایی پسر از دیدگاه معلمان شهرستان آبدانان در سال تحصیلی 94-1393 بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. در این پژوهش شش مولفه به عنوان مولفه های برنامه درسی پنهان که شامل ، نقش معلم، روش تدریس، ارزشیابی، قوانین و مقررات ،مکان فیزیکی و محتوا می باشد، در نظر گرفته شده است. جامعه آماری کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان آبدانان که جمعیت آن ها 307 نفر می باشد. در این تحقیق نمونه پژوهش 171 نفر بود.این تحقیق شامل دو ابزار پرسشنامه می باشد. برای سنجش خودکارآمدی اجتماعی و تحصیلی از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید و برای سنجش برنامه درسی پنهان از ابزار پرسشنامه ترکیبی پروین (1393) و احمدیان (1391) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی(آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس) استفاده گردید. این پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان شهرستان آبدانان نقش مولفه های برنامه درسی پنهان بر خودکارآمدی اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان پسر ابتدایی شهر آبدانان به میزان زیاد تأثیر داشته است و این رابطه به لحاظ آماری معنادار بوده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیشترین عوامل تأثیر گذار بر خودکارآمدی اجتماعی به ترتیب مربوط به مولفه ی معلم، روش تدریس، مکان فیزیکی ، ارزشیابی، قوانین و مقررات و محتوا بود. و همچنین موثرترین عامل بر خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب شامل مولفه ی روش تدریس، ارزشیابی، قوانین و مقررات، معلم، مکان فیزیکی و محتوا است. واژگان کلیدی: برنامه درسی پنهان، خودکارآمدی اجتماعی ، خودکارآمدی تحصیلی، معلمان آبدانان
محمود امیدی مهدی سبحانی نژاد
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایت دانشجویان دانشگاه شاهد از دروس عمومی معارف اسلامی به منظور ارائه راهکارهای کیفیت بخشی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده و رویکرد آن نیز کاربردی می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل دانشجویان دوره ی کارشناسی دانشگاه شاهد که از چهار دانشکده علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی بوده است که تعداد آنها 1263نفر می باشد. در این راستا نمونه ای برابر با 297 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شاهد که دروس عمومی معارف اسلامی را گذرانده بودند (طرح جامع) با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعیین و به کمک روش نمونه گیری سهمی انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در سه حوزه محتوا، شیوه تدریس و روش ارزشیابی دروس عمومی معارف اسلامی با تعداد بالغ بر 45 گویه بسته پاسخ و یک سوال باز پاسخ استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی(فراوانی، میانگین و سایر شاخص های گرایش مرکزی) و آمار استنباطی (آزمونt، f، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه) استفاده شده است. عمده ترین یافته های پژوهش شامل موارد ذیل است: 1- میزان رضایت دانشجویان از محتوای دروس عمومی معارف اسلامی، در حد متوسط بوده است. 2- میزان رضایت دانشجویان از شیوه تدریس دروس عمومی معارف اسلامی، در حد پایین تر از متوسط بوده است. 3 - میزان رضایت دانشجویان از روش های ارزشیابی دروس عمومی معارف اسلامی در حد پایین تر از متوسط بوده است. 4- دانشجویان دختر به طور معناداری بیش از دانشجویان پسر از محتوا رضایت داشتند در حالی که در شیوه تدریس و روش های ارزشیابی تفاوتی بین دیدگاه دانشجویان دختر و پسر مشاهده نشد. 5- دانشجویان دانشکده های؛ علوم انسانی و کشاورزی به طور معناداری بیش از دانشجویان دانشکده ای؛ فنی و مهندسی و علوم پایه از محتوا رضایت داشتند در حالی که بین دانشجویان دانشکده های مختلف در زمینه؛ شیوه تدریس و روش های ارزشیابی تفاوتی مشاهده نشد. عمده ترین راهکارهای کیفیت بخشی به دروس عمومی معارف اسلامی شامل: به روز و نزدیک کردن محتوای دروس عمومی معارف اسلامی با خواسته های دانشجویان و جامعه، استفاده اساتید دروس معارف اسلامی از شیوه های جدید تدریس، استفاده از روش خود-ارزشیابی دانشجویان در ارزشیابی کلاسی این دروس، به عنوان بخشی از نظام ارزشیابی در این دروس می تواند از جمله راهکارها باشد.
محمدرضا بقایی مهدی سبحانی نژاد
این پژوهش به شناسایی مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس و میزان کاربست آن در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی (ره) نوشهر پرداخته است
مهدی سبحانی نژاد هاشم فردانش
مسئولیت پذیری اجتماعی در برنامه درسی کنونی دوره ابتدایی ایران و طرحی برای آینده. پژوهش حاضر تحت عنوان مسئولیت پذیری اجتماعی در برنامه درسی کنونی دوره ابتدایی و طرحی برای آینده در صدد بررسی میزان توجه به انواع مسئولیتهای اجتماعی و ابعاد سه گانه آن در عناصر برنامه درسی کنونی دوره ابتدایی ایران است . روش پژوهشی تلفیقی از تحلیل محتوا و توصیفی است . داده های حاصله بوسیله شیوه های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شده اند. کلی ترین یافته های پژوهش عبارتند از: 1)با عنایت به نتایج حاصله از مطالعه مبانی نظری موضوع پژوهش مشخص گردید که در طراحی هر یک از عناصر برنامه درسی شد دهنده مسئولیت پذیری اجتماعی (هدف ، محتوی و روش تدریس ) لازم است به انواع مسئولیتهای اجتماعی و ابعاد سه گانه شناختی، عاطفی و عملکردی آموزش آنها توجه شود. این امر مستلزم تدوین اهداف دقیق، محتوی و روشهای فعال و مشارکتی است . 2)در اهداف کلی و زیر هدفهای دروس دوره ابتدایی به همه انواع و ابعاد مسئولیتهای اجتماعی توجه شده، اما این توجه عمدتا به مسئولیتهای دینی-اجتماعی و مدنی و به یعدشناختی مسئولیتهای اجتماعی بوده است . 3)در محتوی دورس دوره ابتدایی بیشترین توجه به مسئولیتهای مدنی بوده است . در عین حال به دو بعدشناختی و عاطفی مسئولیتهای اجتماعی بطور ناقص و به بعد عملکرد آن نیز هیچگونه توجهی نشده است . 4)در عین اینکه کتابهای راهنمای معلم ریاضی پایه های چهارم و پنجم هیچگونه توجهی به مولفه های تدریس ابعاد سه گانه مسئولیتهای اجتماعی نداشته اند، کتابهای راهنمای معلم علوم تجربی پایه هیا مذکور به این مولفه ها و بخصوص به مولفه های تدریس بعدشناختی بیشترین توجه را داشته اند. 5)معلمین در حد متوسط به مولفه های تدریس ابعاد سه گانه مسئولیتهای اجتماعی توجه داشته اند. اما عمدتا توجه آنان به مولفه های تدریس بعد عاطفی بوده است . بعلاوه میزان توجه مدارس به مولفه های مکمل تدریس بعد عملکردی مسئولیتهای اجتماعی نیز در حد متوسط بوده است (در هر یک از دو گروه تحلیلهای انجام شده تفاوتهای معنی داری مشاهده شده است .