نام پژوهشگر: هادی سریر
هاله حاجیانی احمد ریاسی
میزان مصرف خوراک و رشد بره ها در طول دوره آزمایش محاسبه گردید. برای تعیین ابعاد رحم، تخمدان ها، ضخامت آندومتر رحم، وجود فولیکول و کیست تخمدان به فواصل هر 20 روز یکبار سونوگرافی انجام شد. نمونه گیری خون به منظور تعیین شمارش تفریقی گلبول های سفید و دیگر فراسنجه های خونی در روز30 و روز پایان آزمایش انجام شد. جهت تعیین غلظت گلوکز، کلسترول، هورمون های کورتیزول، t4 و t3 و کل ظرفیت آنتی اکسیدای پلاسمای خون تهیه شد. نتایج حاصل نشان داد تزریق سلنیوم- ویتامینe در شرایط تنش تأثیر معنی داری بر ابعاد رحم و تخمدان بره ها نداشت (05/0p>)، اما ضخامت آندومتر رحم بره ها در تیمارهای حاوی مکمل سلنیوم- ویتامینe نسبت به تیمار شاهد بطور معنی داری افزایش یافت (05/0p<). بین تیمارهای آزمایشی از لحاظ تعداد فولیکول و کیست های مشاهده شده اختلاف معنی داری دیده نشد (05/0p>). به لحاظ تعداد کل گلبول سفید، لمفوسیت و درصد لمفوسیت نیز اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد (05/0p>). تیمارهای آزمایشی از نظر میزان کلسترول، هورمون های کورتیزول، t4 و t3 و کل ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما اختلافات معنی داری (05/0p<) داشتند. بیشترین غلظت کلسترول، کورتیزول، t4 و t3 مربوط به تیمار با دوز بالای مکمل و بیشترین ظرفیت آنتی اکسیدانی کل خون مربوط به تیمار با دوز معمولی بود. تعداد گلبول قرمز، غلظت هموگلوبین، درصد هماتوکریت و شاخص های گلبول قرمز در شرایط تنش تحت تأثیر مکمل سلنیوم- ویتامینe قرار گرفت و اختلاف بین تیمارها به لحاظ آماری معنی داری (05/0p<) بود. نتایج این تحقیق نشان داد در شرایط تنش استفاده از مکمل سلنیوم و ویتامینe می تواند اثرات مفیدی بر رشد اندام های تولید مثل و متابولیسم گوسفند داشته باشد.
مهدی جعفری تربقان مسلم باشتنی
در این پژوهش از دو مدل روز آزمون با تابعیت ثابت و تصادفی برای ارزیابی ژنتیکی صفت پروتئین روز آزمون در گاوهای هلشتاین ایران استفاده شد. داده های مورد استفاده شامل 250911 رکورد روز آزمون پروتئین متعلق به 28737 رأس گاو شکم اول (سه بار دوشش) در 396 گله بود که طی سال های 1378 تا 1387 زایش داشتند. اطلاعات مزبور توسط مرکز اصلاح نژاد دام ایران جمع آوری شده بود. به منظور بررسی اثرات محیطی بر پروتئین روز آزمون شیر از رویه مدل مختلط نرم افزار آماری sas استفاده شد. در مدل روز آزمون با تابعیت ثابت، اثر ثابت گله- سال رکوردگیری- فصل تولید- نوع اسپرم (hysc)، متغیرهای همراه درصد ژن هلشتاین، سن گاو هنگام رکوردگیری، روز شیردهی (با توان 3)، اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی و محیط دائمی حیوان، و در مدل روز آزمون با تابعیت تصادفی، اثرات ثابت hysc ، سن رکوردگیری، درصد ژن هلشتاین، و برای در نظر گرفتن شکل منحنی شیردهی از چند جمله ای های متعامد لژاندر (با توان 3) استفاده گردید. در این پژوهش از روش حداکثر درستنمایی محدود شده برای برآورد اجزای واریانس و کواریانس استفاده شد. واریانس ژنتیکی افزایشی، محیط دائمی و فنوتیپی از ابتدا به انتهای شیردهی افزایش داشت. وراثت پذیری 07/0 با مدل روز آزمون با تابعیت ثابت و متوسط وراثت پذیری با مدل روز آزمون با تابعیت تصادفی 104/0 برآورد شد. بین میانگین ارزش های اصلاحی پیش بینی شده از دو مدل مزبور، اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (0001/0>p). همبستگی بین ارزش -های اصلاحی پیش بینی شده پروتئین 305 روز مدل روز آزمون با تابعیت تصادفی و ارزش های اصلاحی پیش بینی شده پروتئین 305 روز با مدل روز آزمون با تابعیت ثابت به روش پیرسون برابر با 926/0 و با روش اسپیرمن 915/0 برآورد شد. مدل روز آزمون با تابعیت تصادفی روند ژنتیکی پروتئین 305 روز را 64/410 گرم در سال و این مقدار را به لحاظ آماری معنی دار (0001/0) نشان داد در حالی که با مدل روز آزمون با تابعیت ثابت این مقدار 16/124 گرم برآورد شد و به لحاظ آماری معنی دار (105/0) نبود.
معصومه خیریه آرش امیدی
در این تحقیق اثر تزریق ویتامین c بر پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی خون گوسفندان تحت استرس گرمائی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 8 راس بره نر بلوچی با سن 6-4 ماه در دو گروه با میانگین وزنی 17/3±75/28 در محل سالن متابولیک نگهداری شد.آزمایش به مدت 8 روز با یک دوره عادت پذیری 15 روزه، جمعاً به مدت 23 روز انجام گرفت. در ابتدا گوسفندان به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروهi: گروه شاهد، شامل 4 راس گوسفند در شرایط استرس گرمائی فوقالعاده شدیدو گروهii: گروه تیمار، که شامل 4 راس گوسفند در شرایط استرس گرمائی فوقالعاده شدید(دما40 درجه سانتیگراد؛ رطوبت نسبی 20 درصد؛ معیار دما- رطوبت برابر 6/33) بودند.که به آنها 20 میلیگرم ویتامین c به ازای هر کیلو گرم وزن به صورت داخل عضلانی تزریق شد. برای تعیین پارامترهای خونی، نمونههای خون از ورید وداج همه گوسفندان در روزهای 5،7 ،3 ،1، صفرآزمایش جمع آوری شد. اثر استرس گرمائی بر تعداد تنفس، دمای رکتال و تعداد ضربان قلب نیز مورد بررسی قرار گرفت. تفاوت معنیداری بین تعداد گلبول های سفید، گلبولهای قرمز،درصد هماتوکریت، آلبومین، تری گلیسرید، کورتیزول، تیروکسین(4t)،ترییدوتیرونین(3t) (,tsh4ftو3ft)، تعداد تنفس و ضربان قلب بین دو گروه شاهد وتیمار مشاهده نشد. تفاوت معنیداری بین غلظت گلوکز،پروتئین تام، کلسترول، آسپارتات آمینو ترانسفراز(ast)، آلانین آمینوترانسفراز(alt)، لاکتاتدهیدروژناز(ldh) و هموگلوبین بین دو گروه شاهد وتیمار مشاهده شد(05/0p<). نتایج این تحقیق نشان داد که تزریق ویتامین cمی تواند اثرات مفیدی بر عملکرد فیزیولوژیک گوسفند در برابر استرس گرمائی داشتهباشد.
معصومه ولوی هادی سریر
در این آزمایش تاثیر سطوح مختلف پودر سیر و دارچین بر سیستم آنتی اکسیدانی، پارامترهای خونی و عملکرد جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 240 قطعه جوجه یک روزه گوشتی نر سویه تجاری راس 308 به 6 تیمار و 4 تکرار و تعداد 10 قطعه جوجه در هر تکرار با میانگین وزنی یکسان تقسیم شدند. تیمار ها شامل 2 سطح پودر سیر (صفر و 5/1 درصد) و 3 سطح پودر دارچین (0، 4/0 و 8/0 درصد) بودند. داده های به دست آمده به صورت آزمایش طرح فاکتوریل 2×3 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی مقایسه شدند. جوجه ها از سن 1 تا 10 روزگی با جیره دوره آغازین، 10 تا 28 روزگی با جیره دوره رشد و 28 تا 42 روزگی با جیره دوره پایانی تغذیه شدند. با شروع دوره پایانی، جوجه ها روزانه به مدت6 ساعت در معرض تنش گرمایی قرار داده شدند. محاسبه میزان مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراکی برای دوره تنش گرمایی صورت گرفت. در سن 40 روزگی به منظور انجام آزمایشات سیستم آنتی اکسیدانی، یک جوجه از هر تکرار انتخاب و خونگیری شد. همچنین در روز 42 از هر تکرار 2 عدد جوجه انتخاب و کشتار شدند. نمونه های خون جهت تعیین غلظت گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، ldl، hdl و میزان فعالیت کراتین کیناز جمع آوری و اندام های مختلف به طور جداگانه توزین شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که سطوح مختلف دارچین بر میزان mda پلاسمای جوجه های تحت تنش گرمایی اثر معنی داری نداشت. در این پژوهش پودر سیر به طور معنی داری میزان mda را کاهش داد (05/0> p). اثر متقابل بین این دو ماده در رابطه با mda معنی دار نبود. همچنین دارچین به طور معنی داری میزان فعالیت gsh-px را افزایش داد اما پودر سیر فقط باعث افزایش عددی میزان فعالیت gsh-px گردید. اثر متقابل این دو ماده بر میزان فعالیت آنزیم gsh-px نیز معنی دار شد (05/0> p)که نشان می دهد سیر تا حدودی باعث تقویت اثر دارچین در افزایش فعالیت آنزیمgsh-px می شود. اثر این دو ماده به تنهایی و با هم بر میزان گلوکز سرم معنی دار بود (05/0> p) و آن را کاهش داد که بیانگر اثر تقویت کننده این دو ماده در رابطه با میزان گلوکز سرم است. همچنین اثر دارچین بر کلسترول سرم خون معنی دار (05/0> p) و سیر بی تاثیر بود. و اثر متقابل این دو ماده در رابطه با کلسترول نیز معنی دار نشد. اثر این دو ماده بر میزان فعالیت آنزیمsod ، میزان تری گلیسرید،ldl ، hdl و میزان فعالیت آنزیم کراتین کیناز معنی دار نبود. همچنین افزودن سطوح مختلف سیر و دارچین بر صفات عملکردی، راندمان پروتئین و انرژی، شاخص تولید اروپایی و صفات لاشه معنی دار نشد. نتیجه اینکه استفاده از سطح 5/1 % پودر سیر به همراه 8/0 % دارچین در تقویت سیستم آنتی اکسیدانی و تعدیل برخی از پارامتر های خونی موثر بوده اما بر صفات لاشه و عملکرد تاثیری ندارد.
محمد بهاری هادی سریر
به منظور بررسی بررسی اثرات سطوح مختلف نوشیدنی کومبوچا بر عملکرد رشد و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی، تعداد 160 قطعه جوجه گوشتی ماده سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار، هر تیمار 4 تکرار و هر تکرار 10 قطعه جوجه، از سن 7 تا 42 روزگی مورد آزمایش قرار گرفت. تیمارها شامل تیمار شاهد (آب)، تیمار حاوی 10% کومبوچا به صورت آشامیدنی، تیمار حاوی 15% کومبوچا به صورت آشامیدنی و تیمار حاوی 20% کومبوچا به صورت آشامیدنی بودند. صفاتی نظیر مصرف خوراک، وزن بدن، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی، صفات مربوط به لاشه، اندام های حفره بطنی، بعضی اجزای دستگاه گوارش، غلظت کلسترول، تری گلیسرید، ldl ,hdl اندازه گیری شد.
علی قربانی نظر افضلی
در این آزمایش اثرات سطوح مختلف پری بیوتیک و پروبیوتیک بر سیستم آنتی اکسیدانی و برخی ویژگی-های خونی جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از 256 جوجه گوشتی راس 308 استفاده شد که بطور تصادفی به 8 گروه با 4 تکرار و در هر تکرار 8 جوجه تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: تیمار 1 بعنوان شاهد در نظر گرفته شد و از جیره پایه تغذیه شدند، تیمار 2،3 و 4 که جیره پایه به همراه 025/0، 050/0 و 075/0 درصد پری بیوتیک به ترتیب استفاده نمودند، تیمار 5 که از 01/0 درصد پروبیوتیک و 6، 7 و 8 به ترتیب حاوی 025/0، 050/0، 075/0 درصد پری بیوتیک + 01/0 درصد پروبیوتیک استفاده نمودند. هر کدام از جیره ها بطور تصادفی به 8 گروه جوجه ها در سن 28-42 روزگی که در معرض استرس گرمایی (1± 33 درجه سانتی گراد) برای مدت زمان 8 ساعت قرار گرفته بودند داده شد. نتایج نشان می دهد که پری بیوتیک (در همه سطوح) و پروبیوتیک بطور معنی داری مقدار گلوکز، پروتئین تام، منیزیم، کلسیم، ast، گلوتاتیون پراکسیداز، عیار پادتن علیه گلبول قرمز و igg را افزایش می دهد (05/0>p) و تفاوت معنی داری در میزان گلوبولین، آلبومین، آهن، فسفر، alt، sod و igm مشاهده نشد. این نتایج نشان می دهد که پروبیوتیک و پری-بیوتیک احتمالاً اثرات منفی تنش حرارتی در طیور را از طریق بهبود پاسخ ایمنی و افزایش فعالیت آنزیم آنتی اکسیدانی کاهش می دهند.
مرضیه ایزدخواه محمد باقر منتظر تربتی
در این آزمایش تاثیر سطوح مختلف دانه ی زرشک بر پارامترهای خونی، عملکرد و سیستم ایمنی و آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 240 قطعه جوجه یک روزه گوشتی نر سویه تجاری راس 308 به 5 تیمار و 4 تکرار و تعداد 12 قطعه جوجه در هر تکرار با میانگین وزنی یکسان تقسیم شدند. تیمار ها شامل 5 سطح صفر، 1، 2، 3 و 4 درصد دانه ی زرشک بودند. داده های به دست آمده در قالب یک طرح کاملاً تصادفی مقایسه شدند. جوجه ها از سن 1 تا 10 روزگی با جیره دوره آغازین، 10 تا 28 روزگی با جیره دوره رشد و 28 تا 42 روزگی با جیره دوره پایانی تغذیه شدند. محاسبه میزان مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراکی صورت گرفت. در 42 روزگی از هر تکرار 2 عدد جوجه خونگیری و کشتار شدند که نمونه های خون جهت انجام آزمایشات سیستم آنتی اکسیدانی و ایمنی، تعیین غلظت گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، hdl، ldl، سدیم، پتاسیم و لاکتات دهیدروژناز جمع آوری و اندام های مختلف به طور جداگانه توزین شدند. دانه ی زرشک باعث کاهش معنی دار گلوکز سرم گردید (05/0> p). همچنین اثر دانه ی زرشک بر میزان کلسترول، hdl، سدیم و لاکتات دهیدروژناز سرم خون معنی دار بود. اثر دانه ی زرشک بر میزان تری گلیسرید،ldl و پتاسیم معنی دار نبود. دانه ی زرشک بر وزن کبد، قلب، پانکراس و چربی محوطه ی بطنی اثر معنی دار و نیز بر وزن طحال، بورس، ران، سینه، صفات عملکرد و بر تیتر آنتی بادی علیه نیوکاسل اثری نداشت. در این پژوهش دانه ی زرشک به طور معنی داری میزان فعالیت sod و gpx را افزایش داد (05/0> p). نتیجه اینکه استفاده از سطوح 1 و 2 درصد دانه ی زرشک در تعدیل برخی از پارامتر های خونی و صفات لاشه و تقویت سیستم ایمنی و آنتی اکسیدانی موثر بوده و بر عملکرد تاثیری ندارد.
آسیه خزاعی محمد باقر منتظر تربتی
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف نوشیدنی کامبوچا بر عملکرد، وزن اجزای لاشه، فاکتورهای خونی و پاسخ ایمنی جوجه های گوشتی انجام شد و از 200 قطعه جوجه گوشتی یکروزه نژاد راس در قالب 5 تیمار با 4 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار با میانگین وزن یکسان استفاده شد. تیمارها شامل 5 سطح 0%، 10%، 20%، 30% و 40% عصاره کامبوچا بود. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی طراحی شده بود. جیره ی مورد استفاده شامل استارتر از 1 تا 14 روزگی، رشد از 14 تا 28 روزگی و جیره پایانی از 28 تا 42 روزگی بود و مصرف خوراک، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی تخمین زده شد. در پایان دوره آزمایش 2 جوجه از هر تکرار انتخاب و از طریق قطع ورید گردن خونگیری شد و میزان برخی فاکتورهای سیستم ایمنی و فاکتورهای خونی از قبیل گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، hdl، ldl، اوره، اسید اوریک، کراتینین، bun و آنزیم های کبدی اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار sas انجام شد. نتایج نشان داد عصاره کامبوچا سبب کاهش معنی-داری در غلظت تری گلیسرید، اوره، اسید اوریک، bun و بازده لاشه شد اما بر غلظت آنزیم های آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی، گلوکز، کلسترول، کراتینین، ldl، hdl، خصوصیات لاشه به لحاظ آماری تاثیری نداشت. به نظر می رسد استفاده از سطح 10% عصاره کامبوچا در آب می تواند در بهبود بازده لاشه و برخی پارامترهای خونی مفید واقع شود.
سعید علی تنه نظر افضلی
چکیده این آزمایش به منظور بررسی مقایسه دانه زنیان ( carum copticum) و دانه گشنیز (coriandrum sativum) روی فاکتورهای عملکردی، بررسی وزن نسبی اجزای لاشه و متابولیت های خونی در جوجه های گوشتی راس 308 انجام گرفت. آزمایش به روش فاکتوریل (3×3) در قالب طرح کاملاً تصادفی با تعداد 288 قطعه جوجه گوشتی در 9 تیمار، شامل دانه زنیان در سه سطح (صفر، 1درصد و 2درصد) و نیز دانه گشنیز در سه سطح (صفر، 1درصد و 2درصد) با 4 تکرار بمدت 6هفته انجام شد. در پایان دوره آزمایش تیمارهای حاوی سطوح 2درصد از هرکدام و یا مخلوط دانه های زنیان و گشنیز از عملکرد مطلوبی از خود نشان ندادند. و در مقابل سطوح 1درصد عملکرد خوبی نسبت به دیگر تیمارها نشان دادند (05/0>p). در رابطه با تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده از خصوصیات لاشه نیز سطوح 2درصد دانه زنیان و گشنیز بطور معنی داری منجر به کاهش میزان چربی محوطه بطنی، سطح 2درصد دانه زنیان سبب افزایش وزن سنگدان و نیز سطح 1درصد دانه گشنیز باعث کاهش طول ایلئوم گردیدند (05/0>p). در ارتباط با متابولیت های سرم خونی، سطح 1درصد دانه گشنیز بطور معنی داری اثر کاهشی روی گلوکز خون در پی داشت. در مقابل، سطح 2درصد دانه زنیان سبب کاهش کلسترول خون گردید. بعلاوه سطوح 2درصد دانه زنیان و گشنیز کاهش میزان کلسیم سرم را نشان دادند بطوریکه در سطح 2درصد دانه زنیان کاهش معنی داری در فسفر سرم مشاهده گردید (05/0>p).
حلیمه امیری دوماری هادی سریر
هدف از انجام این آزمایش بررسی اثر گیاه خارمریم بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک و آسیب شناسی کلیه جوجه های گوشتی آلوده شده با آفلاتوکسین b1بود. در این آزمایش از 216 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه سویه راس (308) استفاده شد و با 9 تیمار در 4 تکرار و 6 مشاهده (جوجه) در هر تکرار و بصورت فاکتوریل 3×3 در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل 3 سطح بذر گیاه خار مریم (0، 5/0 و 0/1 درصد) و 3 سطح آفلاتوکسین b1 (0، 250 و pbb 500) انجام گردید. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1) شاهد بدون آفلاتوکسین b1 و بذر گیاه خارمریم، 2) pbb 250 آفلاتوکسین b1، 3) pbb 500 آفلاتوکسین b1، 4) 5/0 درصد بذر گیاه خار مریم، 5) 5/0 درصد بذر گیاه خار مریم+ pbb250 آفلاتوکسین b1، 6) 5/0 درصد بذر گیاه خار مریم+ pbb 500 آفلاتوکسین b1، 7) 0/1 درصد بذر گیاه خار مریم، 8) 0/1 درصد بذر گیاه خار مریم+ pbb250 آفلاتوکسین b1، 9) 0/1 درصد بذر گیاه خار مریم+ pbb 500 آفلاتوکسین b1. برازش داده های بدست آمده (فراسنجه های خونی) توسط نرم افزار آماری sas (1991) و با رویه mixed انجام گرفت. نمونه گیری از خون، کلیه و بورس فابرسیوس در سن 21 روزگی دوره پرورش صورت گرفت. سطوح اصلی آفلاتوکسین b1 سبب کاهش معنی دار کلسیم، گلوکز و hdl سرم شدند (05/0 >p). تیمارهای آزمایشی تغییری در سطوح فسفر، آهن، کلسترول، تری گلیسرید، ldl سرم ایجاد نکردند. افزایش معنی دار (05/0 >p) در سطح آنزیم های alt و ast و میزان کراتنین در سطوح اصلی آفلاتوکسین b1 دیده شد. در حالیکه سطوح بذر گیاه خارمریم به تنهایی کاهش معنی داری بر سطح آنزیم های ast و افزایش گلوکز داشت (05/0 >p). افزایش سطح سرمی کراتنین جوجه های درمان شده با آفلاتوکسین b1 نشان دهنده آسیب کلیه است. یافته های بیوشیمیایی مطالعه حاضر با یافته های بافت شناسی در توافق است. همچنین آسیب کلیه ناشی از آفلاتوکسین با بذر گیاه خارمریم کاهش یافت. مکمل سازی بذر گیاه خارمریم با تیمارهای آلوده شده با آفلاتوکسین b1، نتایج موثری در جلوگیری از آثار سوء این سم بروی فراسنجه های خونی، کلیه و بورس فابرسیوس جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره های حاوی آفلاتوکسین b1 داشت.
مرضیه نادری محمدباقر منتظرتربتی
دیابت با عوارض جدی و مرگ زودرس همراه است، اما تشخیص به موقع و درمان دیابت می تواند در پیشگیری یا تاخیر شروع عوارض دراز مدت موثر باشد. درمان موثر دیابت شامل کنترل قند خون، فشار خون و لیپیدها (چربی ها، مانند کلسترول) است که به طور قابل توجهی می تواند بروز این عوارض را کاهش دهد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره آبی الکلی کهورک بر روی رت های دیابتی شده با stz و تغذیه شده با غذای چرب در دو آزمایش مختلف بود. برای هر آزمایش، 48 سر رت نژاد ویستار (از 200 تا 250 گرم) به طور تصادفی در قالب طرح فاکتوریل 3 × 2، توزیع با دو گروه دیابتی (سالم و دیابتی / تغذیه شده با غذای چرب و رژیم غذایی سالم) و سه تیمار (دوز 0، 50 و 75 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن عصاره کهورک). پس از تجویز خوراکی عصاره به مدت دو هفته کهورک در افراد سالم باعث افزایش گلبول های قرمز، سفید، هموگلوبین، هماتوکریت و لنفوسیت گردید، غذای چرب باعث افزایش گلبول قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت و کاهش پلاکت شد، دیابت سبب کاهش آلبومین، پروتئین تام و اسیداوریک و افزایش اوره گردید، همچنین کهورک در طرح هیپرکلسترولمی باعث افزایش آلبومین و پروتئین تام و افزایش اوره شد و غذای چرب باعث کاهش اوره گردید.
اکرم السادات اسداللهی آرش امیدی
مقادیر زیادی از داروها توسط پزشکان به صورت روزانه تجویز می شود. در سال های اخیر، توجه زیادی به استفاده از گیاهان به عنوان دارو معطوف شده است. در تحقیق حاضر اثر محافظتی عصاره هیدروالکلی میوه گیاه کهورک در مسمومیت کبدی حاد ناشی از استامینوفن مورد بررسی قرار گرفت. 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در شش گروه به صورت تصادفی توزیع شدند. به تیمار یک به عنوان شاهد سالم، سرم فیزیولوژی و به تیمار دو به عنوان شاهد مسموم، استامینوفن (600 میلی گرم برکیلوگرم وزن بدن) تجویز شد. به تیمارهای سه و چهار به ترتیب عصاره کهورک با غلظت های 50 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و به تیمار های پنج و شش عصاره کهورک (به ترتیب 50 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) همراه با استامینوفن (600 میلی گرم بر کیلوگرم بر وزن بدن) تجویز گردید. در پایان دوره برای سنجش پارامتر های بیوشیمیایی خونگیری از قلب انجام شد. در تیماردو، استامینوفن به طور قابل توجهی سطح سرمی آسپارتات آمینو ترانسفراز، آلانین آمینو ترانسفراز، کراتینین و اسیداوریک، تری گلیسیرید، ldl-c و بیلی روبین را افزایش و سطح سرمی آلبومین و پروتئین تام را به طور معنی داری کاهش داد. در تیمار درمان، عصاره کهورک با غلظت 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن باعث کاهش معنی دار آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، کراتینین و ldl-c در مقایسه با تیمار استامینوفن شد. تیمار درمان عصاره کهورک با غلظت 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن باعث کاهش معنی دار در میزان آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، کراتینین و اسیداوریک، بیلی-روبین و ldl-c سرمی گردید. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد عصاره هیدروالکلی کهورک احتمالاً اثرات جانبی مسمومیت با استامینوفن را کاهش می دهد.
محسن دشتبان آرش امیدی
چکیده یکی از بیماری هایی که می توان توسط رژیم درمانی کنترل و حتی درمان نمود بیماری های قلبیعروقی است.بیماری دیابت قندی یکی از شایع ترین بیماری های سیستم غدد درون ریز بدن محسوب میشودکه توسط عوامل مختلف ژنتیکی، استرس های محیطی، عفونت ویروسی و رژیم غذایی ایجاد میگردد. هیپرکلسترولمی بیماری دیگری است که بیشتر در جوامع صنعتی مشاهده می شود و علت اصلی آن تغذیه نامناسب با مواد غذایی غنی از چربی های اشباع و یا پرکلسترول است.گیاهان دارویی منابع غنی از آنتی اکسیدان های طبیعی هستند که از آن جمله گیاه کهورک را می توان نام برد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر این گیاه بر غلظت های گلوکز و کلسترول خون در موش های صحرایی دیابتی و هایپرکلسترولمی است. در این تحقیق از 48 سر موش صحرایی نر و 48 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار استفاده شد. نیمی از موش های صحرایی نر توسط تزریق استرپتوزوتوسین (stz) دیابتی و نیمی از موش های صحرایی ماده با جیره چرب حاوی چربی حیوانی به مدت چهار هفته تغذیه شدند. سپس، به هر دو گروه حیوانات عصاره میوه گیاه کهورک در دوزهای 50 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 12 روز به صورت گاواژ داده شد. پس از اتمام دوره آزمایش حیوانات با کتامین بیهوش شدند و خونگیری به طور مستقیم از قلب آن ها صورت پذیرفت. نتایج این بررسی نشان داد که تجویز خوراکی عصاره ی میوه ی گیاه کهورک در دوزهای 50 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، به مدت 12 روز، در موش های صحرایی دیابتی شده با stz، باعث کاهش معنی دار ( سطح معنیداری کمتر از 05/0)در میزان گلوکز خون و در موش های صحرایی تغذیه شده با جیره چرب باعث کاهش معنی دار در میزان کلسترول و تری گلیسرید خون می شود. این نتایج احتمالاً مرتبط با خواص آنتی اکسیدانی آلکالوئیدهاوفلاونوئیدهای موجود در گیاه کهورکنظیرکوئرستینمی باشد. دیگر فراسنجه ها در موش های صحرایی دیابتی نظیر کلسترول، تری گلیسرید، ast و alt تغییر معنی داری نشان نداد (سطح معنیداری بیشتر از 05/0). در موش های صحرایی هایپرکلسترولمی نیز فاکتورهای گلوکز، ast و alt تغییر معنی-داری نداشتند (سطح معنیداری بیشتر از 05/0). به طور کلی نتیجه می شود که گیاه کهورک احتمالاً دارای خواص آنتی دیابتی و آنتی هایپرکلسترولمی است و می تواند در درمان دیابت و هایپرکلسترولمی با کاهش میزان گلوکز و کلسترول خون موثر باشد. کلمات کلیدی: دیابت – هایپرکلسترولمی – گیاه کهورک – موش صحرایی.
فاطمه محمدی کاریزنو محسن فوادالدینی
استفاده از گیاهان دارویی به عنوان درمان های جایگزین سالم و موثر در هایپرگلیسمی و مسمومیت کبدی، در نظر گرفته می شود. پسته وحشی یا بنه، دارای خواص آنتی اکسیدانی و آنتی دیابتیک می باشد. همچنین با توجه به اثرات مثبت فعالیت های ورزشی بر بیماران دیابتی، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر 6 هفته مصرف عصاره بنه و تمرین هوازی بر پروتئین کربونیل (pc)، پروتئین شوک گرمایی 70 (70hsp) و گلیکوژن بافت کبد موش های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. در این تحقیق تجربی و مداخله ای، تعداد 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (14-12هفته¬ای) به طور تصادفی در 5 گروه 1) کنترل سالم، 2) کنترل دیابتی، 3) دیابت + تمرین هوازی، 4) دیابت + عصاره و 5) دیابت + تمرین هوازی + عصاره بنه قرار گرفتند. موش های گروه های دیابتی، با یک بار تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (mg/kg40) دیابتی شدند. برنامه تمرینی شامل 6 هفته تمرین هوازی روی نوار گردان (5 جلسه در هفته، هر جلسه 40 دقیقه با سرعت 20 متر در دقیقه و شیب 5 درصد) بود. عصاره بنه نیز در دوز مشخص (5 میلی گرم به ازای هر 200 گرم از وزن بدن موش) در گروه های دریافت کننده عصاره به صورت گاواژ (5 روز در هفته) خورانده شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها با استفاده از اتر بی¬هوش شدند و بافت کبد آن ها جدا شد و پس از هموژناسیون بافت، متغیرهای تحقیق با استفاده از روش الایزا سنجش شدند. داده ها با استفاده از روش های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و کروسکال والیس با سطح معنی داری 05/0 >p تحلیل شدند. بر اساس نتایج، بین میانگین سطوح پروتئین کربونیل در گروه های پنج گانه اختلاف معنی داری مشاهده شد (002/0=p). نتایج آزمون تعقیبی lsd نشان داد، میانگین سطوح pc در گروه های دیابت + تمرین، دیابت + عصاره و دیابت+تمرین+عصاره به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل دیابتی بود (مقادیر p به ترتیب 002/0، 006/0 و 002/0)، اما بین میانگین سطوح pc در سه گروه مداخله نیز اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بین میانگین 70hsp و مقدار گلیکوژن در بین گروه ها نیز اختلاف معنی داری مشاهده نشد (مقادیر p به ترتیب 21/0 و 59/0). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمرین هوازی و مصرف عصاره بنه هر کدام به تنهایی و همچنین توام با هم، منجر به کاهش معنی دار سطح pc بافت کبد موش های دیابتی می شود، لذا مصرف عصاره بنه و انجام تمرین هوازی می تواند رویکرد مطلوبی در جهت کاهش عوارض کبدی ناشی از دیابت باشد.
افسانه ریالی هادی سریر
آفلاتوکسین ها گروهی از مایکوتوکسین ها هستند که توسط آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس پارازیتیکوس تولید می شوند و عاملی مهمی در آسیب اکسیداتیو کلیه و کبد می باشد. هدف از انجام این آزمایش بررسی تاثیر عصاره ی زردچوبه و بنتونیت سدیم بر پارامترهای بیوشیمیایی خون در موش ها ی صحرایی آلوده شده با آفلاتوکسین b1بود. این تحقیق با استفاده از 64 سر موش صحرایی نر با 8 تیمار و 8 تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی با آزمایش فاکتوریل (2× 2× 2) طی 28 روز انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل: 2 سطح آفلاتوکسین b1 (0 و 100 میکروگرم در کیلوگرم وزن بدن)، 2 سطح زرچوبه (0 و 100 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن) و 2 سطح بنتونیت سدیم (0 و 25/0 درصد ماده خشک مصرفی) بودند. در پایان دوره برای سنجش پارامترها ی بیوشیمیایی خونگیری از قلب انجام شد. آفلاتوکسینb1، فعالیت آلانین آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، ldl و کراتینین را به طور معنی داری افزایش می دهد (05/0>p). سطوح اصلی آفلاتوکسین b1سبب افزایش معنی دار میزان ast، hdl و پروتئین تام در سرم خون گردید (05/0>p). تیمارها ی آزمایشی تغییری در سطوح آلبومین، کلسترول و تری گلیسرید ایجاد نکردند. تیمار حاوی آفلاتوکسین b1، عصاره ی زردچوبه و بنتونیت باعث کاهش معنی دار میزان آلانین آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و کراتینین در مقایسه با تیمار آفلاتوکسین b1 شد (05/0>p). بنتونیت سدیم توانست میزان ldl سرم موش های صحرایی را به طور معنی داری کاهش دهد (05/0 p<). سطوح اصلی عصاره ی زردچوبه سبب کاهش معنی دار میزان آسپارتات آمینوترانسفراز سرم گردید. هم چنین بنتونیت سدیم و ترکیب عصاره ی زردچوبه و بنتونیت سدیم توانست میزان اسید اوریک افزایش یافته در اثر آفلاتوکسین b1را به طور معنی داری کاهش دهد (05/0>p). با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد که عصاره ی زردچوبه و بنتونیت سدیم احتمالا اثرات مخرب آفلاتوکسین b1را کاهش می دهد.
الهام ایرانمنش هادی سریر
برخی از گونه های قارچی، متابولیت های ثانویه ای به نام آفلاتوکسین ها را در مواد غذایی تولید می کنند؛ که عمدتاً به وسیله آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس پارازیتیکوس ایجاد می شوند. چهار آفلاتوکسین اصلی که به وسیله این قارچ ها تولید می شوند شامل آفلاتوکسین های b1، b2، g1 و g2 می باشند. آفلاتوکسین b1 به عنوان عامل موتاژنیک، کارسینوژنیک، سرکوب کننده سیستم ایمنی، تراتوژنیک و همچنین ممانعت کننده از فعالیت های متابولیکی و صدمه زننده به کبد، کلیه و قلب شناخته شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات ترکیبی عصاره زردچوبه و سیر در بهبود ضررهای ناشی از آفلاتوکسین b1 بود. این تحقیق به صورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. در آزمایش مذکور سه عامل مورد بررسی قرار گرفت که هرکدام دو سطح داشتند؛ شامل دو سطح آفلاتوکسین b1 (صفر و 100 میکروگرم در کیلوگرم وزن بدن)، دو سطح عصاره زردچوبه (صفر و 100 میلیگرم در کیلوگرم وزن بدن) و دو سطح عصاره سیر (صفر و 50 میلیگرم در کیلوگرم وزن بدن). 64 رت نر نژاد ویستار در هشت گروه تقسیم بندی شدند. در پایان آزمایش، خونگیری از قلب برای سنجش متابولیت های خونی انجام شد. آفلاتوکسین b1 فعالیت لاکتات دهیدروژناز (p<0.01)، گاماگلوتامیل ترنسفراز (p<0.001)، کراتینین (p<0.05) و ldl (p<0.001 سرم خون را به طور معنی داری افزایش داد. در بررسی اثرات اصلی، آفلاتوکسین b1 باعث افزایش معنی دار پروتئین تام، آلبومین، گلوکز، کلسترول، تریگلیسرید و hdl و همچنین کاهش معنیدار اسید اوریک گردید (p<0.05). درمان با عصاره زردچوبه و عصاره سیر باعث کاهش معنی دار لاکتات دهیدروژناز (p<0.05)، گاماگلوتامیل ترنسفراز (p<0.001)و(p<0.05) در مقایسه با تیمار آفلاتوکسین b1 شد. عصاره سیر میزان ldl سرم موشهای صحرایی را به طور معنی داری کاهش داد (p<0.05). سطوح اصلی زردچوبه باعث کاهش معنی دار گاماگلوتامیل ترنسفراز و افزایش معنی دار کلسترول سرم خون شد (p<0.05) و استفاده از ترکیب عصاره زردچوبه و سیر سطح اسیداوریک را به طورمعنی داری نسبت به گروه آفلاتوکسین b1 کاهش داد(p<0.05). بنابراین یافته های تحقیق حاضر نشان داد استفاده از ترکیب عصاره زردچوبه و سیر می تواند با تقویت اثر یکدیگر عوارض زیان بار آفلاتوکسین b1 را کاهش دهد.
جواد نیشابوری محمدآبادی هادی سریر
چکیده استامینوفن رایج ترین دارویی است که خاصیت ضد تب، ضد درد با اثر ضدالتهابی ضعیف داشته و به طور وسیعی در علوم پزشکی و توسط عامه مردم در دامپزشکی به ویژه در درمان دام های کوچک و اسب تجویز و مورد استفاده قرار می گیرد. مصرف مقادیر بیش از حد آن به عنوان ضد درد و ضد تب، سبب نکروز بافت کبدی و کلیوی در انسان و حیوانات مختلف می گردد. در سال های اخیر، استفاده از گیاهان به عنوان دارو به طور ویژه ای افزایش یافته است. در تحقیق حاضر اثر محافظتی میوه ی گیاه کهورک در مسمومیت ایجاد شده توسط استامینوفن مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 80 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در ده گروه به صورت تصادفی توزیع گردیدند. گروه اول به عنوان کنترل در نظر گرفته شده و حلال استامینوفن و عصاره دریافت کردند و گروه های دو تا پنج به ترتیب 150، 300، 600 و 900 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن استامینوفن را به مدت 14 روز دریافت کردند. گروه شش عصاره با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، به مدت 14 روز دریافت کردند. گروه های هفت تا ده بعد همانطور که در بالا ذکر شد استامینوفن دریافت کردند و برای درمان 14 روز، عصاره دریافت نمودند. خون گیری از قلب انجام شد و آنزیم های کبدی و پارامترهای بیوشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. در گروه های دریافت کننده استامینوفن، آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، لاکتات دهیدروژناز، آلبومین، پروتئین تام، بیلی روبین، گلوکز، کراتینین و اسیداوریک در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معنی دار (05/0>p) را نشان داد و باعث کاهش معنی دار در سطح ldl خون گردید. در گروه های درمان شده با کهورک، کاهش معنی دار در سطح سرمی آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، لاکتات دهیدروژناز، آلبومین، پروتئین تام، بیلی روبین، گلوکز، کراتینین و اسیداوریک مشاهده گردید. در نتیجه، عصاره کهورک ممکن است اثر محافظتی در برابر سمیت ناشی از استامینوفن نشان دهد. واژگان کلیدی: استامینوفن، مسمومیت کبدی و کلیوی، گیاه کهورک، موش صحرایی
سعیده ذاکریان هادی سریر
آفلاتوکسینها متابولیتهای ثانویه گونههای مختلف آسپرژیلوس هستند و معمولا طیف گسترده ای از موادغذایی نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری را آلوده میکنند. از نظر شیمیایی آفلاتوکسینها ترکیبات دی فورانوکومارین و شامل b1، b2،g1 ،g2 ، m1 و m2 میباشند. این مطالعه به منظور ارزیابی اثر هم افزایی عصارهی سیر و زردچوبه در برابر آسیب ناشی از آفلاتوکسین b1 انجام شد. 64 سر موش صحرایی نر به هشت گروه تقسیم و به مدت 28 روز بدین صورت تیمار شدند: کنترل (2/0 میلیلیتر آب مقطر استریل به صورت خوراکی)، آفلاتوکسین b1 (100 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی)، عصارهی سیر (50 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی)، عصارهی زردچوبه (100 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی)، عصارهی سیر همراه با عصارهی زردچوبه، آفلاتوکسین b1 همراه با عصارهی زردچوبه، آفلاتوکسین b1 همراه با عصارهی سیر، آفلاتوکسین b1 همراه با عصارهی سیر و زردچوبه.
فاطمه نعمتی هادی سریر
دیابت به عنوان یکی از مشکلات سلامتی در همه جوامع مورد بررسی قرار گرفته است. گیاهان دارویی و تمرین به منظور بهبود دیابت مورد پژوهش قرار گرفته اند. تا کنون گزارشی درباره استفاده بنه و تنش فیزیولوژیک در قالب تمرین بر بیان پروتئین ناقل گلوکز-4 بافت قلب صورت نگرفته است. در این پژوهش اثر 6 هفته مصرف عصاره میوه گیاه بنه و تنش فیزیولوژیک بر بیان پروتئین glut4 بافت قلب، هورمونهای تیروئیدی و نیمرخ چربی در موشهای صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور 40 موش صحرایی نر نزاد ویستار به طور تصادفی در 5 گروه کنترل سالم، کنترل دیابتی (d)، d + تنش (s)، d + عصاره (ext)، و d + s+ext تقسیم شدند. 6 هفته برنامه تنشی شامل تمرین هوازی روی نوار گردان ( 5 جلسه در هفته، هر جلسه 40 دقیقه با سرعت 20 متر / دقیقه و شیب 5 درصد). عصاره بنه نیز 5 روز در هفته خورانده شد (25 میلیگرم/کیلوگرم). 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین سطح پروتئین glut4، t3، t4، تریگلیسرید، کلسترول و hdl اندازه گیری شد نتایج این مطالعه نشان داد که بیان glut4 در عضله قلب موشهای دیابتی افزایش یافته و عصاره بنه به همراه تنش فیزیولوژیک اعمال شده سبب بهبود عملکرد عضله قلب در ارتباط با استفاده از اسیدهای چرب به عنوان منبع انرژی شده است. افزون بر این به نظر میرسد که عصاره بنه و تنش فیزیولوژیک در قالب تمرین میتواند به عنوان درمانهای مکمل در بهبود هیپوتیروئیدی و هیپرلیپیدمی ناشی از دیابت مورد توجه قرار گیرند.
ندا سلیمانی هادی سریر
در این پژوهش، خصوصیات فیزیکوشیمیایی، فاکتورهای تغذیه ای و امکان تهیه نانوذرات فلزی در گیاه تلخه با نام علمیl. acroptilon repens مورد بررسی قرار گرفته است. در این گیاه ترکیبات فنلی، فلاونوئید و تانن های آن اندازه گیری شد. در ادامه فعالیت انتی اکسیدانی گیاه نیز بررسی شد. همچنین ترکیبات روغن و اسانس ان نیز انالیز شد. در نهایت نانوذرات فلزی نقره و اکسید آهن از عصاره این گیاه سنتز شد.