نام پژوهشگر: ابوالفضل رضوی
فرشته کردستانی مهدی صلاح
اعتماد السلطنه یکی از مورخان پر کار عصر ناصری است که تالیفات متعددی از خود بر جای گذاشته است. خاستگاه خانوادگی اعتماد السلطنه و تحصیلات او در غرب که منجر به موقعیت فرهنگی وی در دربار ناصرالدین شاه شد. باعث شد که به عنوان مورخی برجسته در کنار مسئولیت های سیاسی متعدد، مطرح گردد. در این پژوهش ابتدا خاستگاه خانوادگی و حیات علمی و سیاسی او مورد بررسی قرار گرفته، و سپس به تالیفات و ترجمه های متعدد وی پرداخته شده تا بر اساس آنها بینش و روش وی در تاریخ نگاری مورد نظر قرار گیرد. آثار اعتماد السلطنه در واقع تلفیقی از ترجمه و تالیف است و می توان گفت وی تاریخ نگاری را با ترجمه آغاز کرده است. تحصیل در غرب و تسلط بر زبان فرانسه باعث شده که کارش را با مترجمی مخصوص ناصرالدین شاه آغاز کند و در سایه این ارتباط به وزارت انطباعات عصر ناصری برسد. وی با کمک دانشمندانی که در آن وزارتخانه گرد او آمده بودند به تالیفات متعددی در زمینه های تاریخ و جغرافیا دست زد. آگاهی او از شیوه های تاریخ نگاری اروپایی که بر اساس تحلیل و تبیین حوادث بود باعث شد که اعتماد السلطنه تاریخ نگاری خود را جهت داده و تا حدودی این شیوه را در تالیفاتش به کار برد. گر چه او بر این باور بود که تاریخ نگاری سنتی ایران انباشته از عجایب و خرافات است و خود را ابداع کننده روش تاریخ نگاری نوین می دانست اما رشد یافتن او در دربار ناصری و سمت های او در عصر قاجار به ویژه نزدیکی وی با شاه تا حدود زیادی ویژگی های تاریخ نگاری درباری را در آثارش متبلور ساخته است. اعتماد السلطنه به سبب داشتن سمت های درباری به ویژه مقام مترجمی دربار و همراهی با ناصرالدین شاه در سفر و حضر همچنان ویژگی های تاریخ نگاری سنتی ایرانی را در تالیفات خویش حفظ کرده اما تسلط داشتن بر زبان خارجی و ترجمه کردن کتابهای متعدد و آشنایی با شیوه های تاریخ نگاری اروپایی موجب شده است که تا حدودی رگه های از این شیوه در تالیفاتش مشهود باشد و بتوان او را به عنوان یکی از پیشگامان تاریخ نگاری نوین بشمار آورد.
زهرا تهیدست هوشنگ خسروبیگی
به رغم کشمکش های خانگی، ناپایداریهای سیاسی، تهاجم مغول و تسلط بیگانگان در دوران میانه، تجارت و صنعت ایران،از جمله صنعت نوغان شرایطی متفاوت با دوران پیش از آن را تجربه کرد. چرا که با بهره گیری از ابریشم و فرآورده های ابریشمی در صنایعی چون: فرش، منسوجات، پزشکی، موسیقی و غیره تقاضا برای این کالا به شدت افزایش یافت. همچنین عملکرد مثبت سلاطین، تشویق و ترغیب دولتمردان ایرانی، سبب بالندگی صنایع شهری گشت و توانست بر بازار جهانی تاثیرگذارد. در این پژوهش به غیر از شرح مختصر در خصوص پرورش کرم پیله، سعی شده تا نقش و تاثیر صنعت نوغان در بازار داخلی و خارجی دوران میانه، مورد ارزیابی قرار گیرد و در خلال آن مراکز پرورش کرم ابریشم و تولیدات صنعتی و تولیدی آن مورد بررسی قرار گیرد. همچنین ساختار این کارگاه ها در شهرها و تعامل میان صنعتگران و تجار در رشد کارگاه ها شرح داده شده و در این رهگذر با بررسی نقش مایه ها و موتیف ها به مراکز مهم کارگاهی و رشد صنعت ابریشم بافی و در پی آن صنعت نوغان در سده های میانه پرداخته شده است.
سید رسول بابایی ساسان طهماسبی
گسترش مناسبات ایران و اروپا در دوره صفویه باعث شد تا ایرانیان با چهره جدید اروپای بعد از رنسانس روبرو شوند. چهره ای که نقاط برجسته آن از یک سو گسترش علوم و فنون و از سوی دیگر فعالیت های استعماری و تبلیغات دین مسیحی در خارج از اروپا بود، ایرانیان عصر صفوی به انحای گوناگون با این گونه واقعیت های مرتبط با اروپا در تماس بودند، این تماس ها می توانست باعث شناخت ایرانیان از اروپا گردد. همچنین آشنایی با اروپاییان، این امکان را به ایرانیان می داد تا از دستاوردهای مادی و معنوی مردمان آن قاره به ویژه دستاوردهای جدید اروپا در عصر رنسانس بهره برند. اما حاصل تماس ها و برخوردها برای ایرانیان نه شناخت دقیق اروپا و اروپاییان بود و نه بهره برداری اصولی از پیشرفت های علمی و فنی مردمان آن قاره؛ شناختی که ایرانیان در این دوره درباره اروپا کسب کردند شناختی نیم بند و ناقص و اغلب توام با تصورهای ذهنی غلط و افسانه مانند نسبت به آن سرزمین و مردمانش بود. در زمینه استفاده از علوم و فنون نیز ایرانیان روزگار صفویه تنها توانستند در برخی از فنون مانند بکارگیری سلاح آتشین، از فن آوری های اروپاییان بهره برداری نمایند، اما از پیشرفت های علمی و معرفتی اروپاییان غافل ماندند. آن هم بخاطر نیاز به جنگ با عثمانی بعد از چالدران بود. در دیگر موارد هیچ وقت کنجکاوی عمومی برای فراگیری علوم غربی یا شناخت از اروپا و تحولات آن صورت نگرفت
هادی حق نظری محسن رحمتی
چکیده نیشابور با ورود سلجوقیان دارای نوسانات اجتماعی و اقتصادی زیادی شد که این امر از طرفی ناشی از شیو? زندگی سلاجقه و از طرفی ناشی از اعتقادات مذهبی سران سلاجقه بود. از طرفی وجود فرق و مکاتب مختلف در این شهر باعث رونق مناظرات اعتقادی و منازعات زیادی شده بود که برطبقات اجتماعی موجود در نیشابور تأثیر گذاشته بود شد. همچنین ورود سلجوقیان گسترش جریان مدرسه سازی که از قبل شروع شده بود را رونق بخشید و به نوعی آغازگر عصری نو در حمایت از مراکز علمی شدند، که بر سایر بخش های زنگی مردم تأثیر گذار بود. تقسیمات اداری نیشابور برگرفته از تقسیمات دیوان مرکزی سلجوقیان بود که در سطحی کوچکتر در نیشابور به اجرا درمی آمد. نیشابور در این دوره از لحاظ اقتصادی بخصوص اقتصاد تجاری – بازرگانی دارای پیشرفت شایان توجهی شد و مرکزی شد برای بازرگانانی که از این شهر به طرف جنوب ایران تا خلیج فارس و هند تجارت می کردند که یک عامل مهم آن می تواند ناشی از وجود معادن مهمی باشد که در نیشابور وجود داشت. و سکه های نیشابوری در سایر بلاد اسلامی از شهرت زیادی برخوردار بودند و در معاملات مورد استفاده قرار می گرفت.
سیاوش امرایی جهانبخش ثواقب
چکیده فرهنگ ایرانی مادامی که پیشتاز جوامع هم عصر خود بود، منشاء تاثیراث فرهنگی و هنری بر تمدن های همجوار بود .زمانی به خاطر ارتباطات سیاسی،اقتصادی و.. تازه های تمدن ها را چنان با فرهنگ و هویت بومی خود تلفیق می نمود که آدمی را در ریشه یابی و فهم دقیق موضوع به اشتباه وا می دارد.سکه با مفهومی که امروزه از آن در ذهن داریم، هخامنشی ها از تمدن لیدی به عاریت گرفتند، در همان ابتدا به چنان رشد وشکوفایی رسید که گویی ضراب خانه ها و هنرمندان ایرانی خود مبدع سکه بودند. تغییرات نوشتاری و نقوش روی سکه های ایرانی با سقوط و تاسیس حکومت ها دچار تغییرات محتوایی گردید.فرمانروایان این سرزمین به دلایل مختلفی موجبات این تغییرات و تحولات را فراهم می نمودند. این موضوع به ویژه در دوره ایلخانی تا صفویه با توجه به بیگانگی ، تفاوت نوع مذهب حکام با مردم ایران و نیز سیاست مذهبی و حکومتی آن ها دارای بیشترین تغییرات از نظر مضمون و نقوش انعکاس یافته بر روی مسکوکات می باشد.موضوع این پایان نامه به روند دگرگونی نقوش و شعائر مذهبی سکه های ایرانی از ایلخانی تا صفویه می باشد که در چهار فصل تحت عناوین:1- نگاهی اجمالی به اوضاع سیاسی، مذهبی، فرهنگی و هنری ایران از ایلخانی تا صفویه 2- جایگاه سکه در اقتصاد و جامعه ایران دوره میانه( 907-656 ه ق )3- سیر تحول شعایر مذهبی سکه های ایران از ایلخانی تا صفویه4- سیر تحول نقوش بر روی سکه های ایران از ایلخانی تا صفویه تدوین گردیده است. در فصل اول به بررسی و ارایه کلیاتی از اوضاع سیاسی ، اجتماعی و هنری دوره های مذکور پرداخته شده است. در فصل دوم به مباحثی از جمله: معنای لغوی سکه، پیدایش سکه، ضرابخانه و نگاهی کلی و تخصصی در جهت تنویر تغییرات شعائر مذهبی و نقوش روی سکه های دوره ی اسلامی تا تاسیس حکومت ایلخانی اشاره شده است. در فصل سوم ضمن بررسی شعائر روی سکه های مقطع مورد پژوهش براساس منابع کتابخانه ای و مسکوکات موزه های معتبر داخلی و خارجی در پایان شعائر آن دوره تشریح شده است. در فصل چهارم با بررسی نقوش روی سکه ایلخانی تا صفویه به بررسی دقیق نقوش حیوانی و هندسی روی سکه ها و تجزیه و تحلیل نهایی به ارایه جمع بندی در خصوص نقوش حکمرانان و سلسله ها پرداخته شد. ودر پایان نیز برخی نقوش روی مسکوکات با نقوش گچبری موجود تطبیق داده شد. کلمات کلیدی: نقوش، شعائر، ایلخانی،سکه،تحول
یزدان فرخی هوشنگ خسروبیگی
تشکیلات دیوانسالاری ایران در عهد حاکمیت مغول ها دستخوش دگرگونی های قابل توجهی گردید. تسلط مغول ها و تاسیس سلسله ایلخانی منجر به ورود سنت ها و عناصر دیوانی تازه ای شد که از ختاییان و همچنین یاسای چنگیزخان، اقتباس شده بود. این عوامل جدید به واسطه حاکمیت سیاسی مغول ها،بر تشکیلات دیوانی ایران تاثیر بسزایی گذاشت. هدف اصلی این پژوهش بررسی مبانی شکل گیری و احیاء دیوانسالاری ایرانی و شناخت دگرگونی های ایجاد شده در راس تشکیلات دیوانسالاری ایران در دوره مغول و حکومت ایلخانی است و تلاش می کند تا عناصر جدید را در ترکیب با میراث کهن دیوانسالاری ایرانی مورد بررسی قرار دهد. این تحقیق از طریق بررسی ساختار تشکیلات دیوانی، نحوه انتصاب، میزان اختیارات، حوزه نفوذ و تعامل مقام های بلندپایه دیوانی با ایلخان و امرای برجسته مغول تلاش می کند تا به شناخت تحولات اداری عهد ایلخانان دست یابد. تحولات تشکیلات دیوانی ایران در عهد ایلخانان به ویژه در حوزه اختیارات وزیر که در این دوره عمدتاً صاحب دیوان خوانده می شود، منعکس شده و بخش عظیمی از این پژوهش به بررسی نقش، موقعیت و اختیارات این مقام در دوره ایلخانان اختصاص یافته است. نتایج این پژوهش نشان خواهد داد که الگوهای ختایی و محتوای یاسا و نیز نوع نگاه ایلخانان به موضوع قدرت و حکمرانی، مهمترین عوامل تاثیر گذار در تشکیلات دیوانی ایران در عهد ایلخانان است و چنین به نظر می رسد که با بررسی روند رویدادهای این دوره، میزان و نحوه تاثیر گذاری عوامل اخیر از یک سو و عناصر بومی دیوانسالاری ایرانی دارای یک سیر و روند مشخص و یکسانی نبوده و در مجموع نشان داده خواهد شد که این روند دارای فراز و نشیب های قابل توجهی متاثر از عوامل سیاسی، بحران در روابط ایلخانان با مملوکان و الوس جوچی و سرانجام گرایش مغول ها به فرهنگ و دین ایرانیان بوده است.
مریم معارفی ابوالفضل رضوی
ایران در تمامی دوران حکومت قاجار ها با سه قدرت بزرگ ان روزگار یعنی عثمانی و روسیه و انگستان به مناسبت منافع خود درهندوستان جنوب و مشرق، درگیر و داری مشکلات عدیده مرزی و سیاسی بوده است. این دولتها در جهت پیشبرد مقاصد و منافع خود در این اندیشه بودند که با نفوذ در ایران و دخالت های استعماری موجبات جلوگبری از ورود رقبای خود را فراهم نمایند. در این زمان که روابط عثمانی و ایران به علت اختلافات مذهبی و کشمکش های مرزی مهم در باب شط العرب و بندر خرمشهر و کردستان تیره شده بود؛دولتهای استعمار گر اروپایی برای نجات اروپا از توسعه طلبی عثمانی که از زمان سلطان سلیم شدت گرفته بود به تکاپو افتادند. بدین جهت توجه دولتهای اروپایی برای ره9ایی اروپا از شر ترکان عثمانی به شرق معطوف گشت. بطوریکه که از بررسی روابط سیاسی ایران و عمانی در دوره فتحعلیشاه و محمد شاه قاجار استنباط می شود ، بیشتر اختلافات ایران و عثمانی در آن دوران ، ناشی از مسایل مذهبی و مرزی و سیاست استعماری دولت های اروپایی در تثبیت منافع خود نیز در آن دخالت داشته است.
تورج سعیدی نسب محمد سپهری
مردم شبه قاره هند با ایران دوره ساسانیان ارتباط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تنگاتنگی داشتند؛ به ویژه منطقه سند و ساکنان آن که در واقع مابین دو ملت ایران و هند قرار گرفته بودند و معبر ارتباطی این دو تمدن به شمار می آمدند. پس از ورود اسلام به ایران، همچنان رابطه میان دو ملت برقرار بود و آنان به واسطه ایرانیان تازه مسلمان شده، از آموزه های اسلام آگاهی یافته بودند. از طرف دیگر در آن برهه از زمان، نظام کاستی در سند وجود داشت که تحت تأثیر آیین های دین بودا و هندو سختی های بسیاری بر مردم تحمیل می نمود و ورود از یک طبقه اجتماعی به طبقه دیگر را برایشان غیر ممکن ساخته بود. اکثریت مردم سند و هند که از طبقه شودراها بودند، هرگز در ساختار طبقاتی جامعه برهمنی موقعیت و مرتبه خاصی نداشتند. از دیدگاه طبقات بالاتر، افراد این طبقه ناپاک و نجس بودند. همچنین نه تنها حق ورود به معابد و جایگاه های خاص طبقات بالاتر را نداشتند، بلکه حضور و دیدارشان نیز نامطلوب و نامبارک تلقی می شد و طبعاً از کلیه حقوق انسانی محروم و حتی از حد بردگان نیز فروتر بودند. بی شک در چنین جامعه ای اصل مساوات و اخوت اسلامی جاذبه ای بسیار نیرومند داشت و شنیده های مردم سند آنان را به دین اسلام ترغیب می کرد. با گسترش فتوحات در زمان امویان دامنه لشکرکشی های فاتحان مسلمان به سند رسید. محمد بن قاسم از طرف حجاج بن یوسف ثقفی در زمان ولید بن عبدالملک به عنوان فرمانده سپاه منصوب شد. وی در طی چندین سال و پس از فتوحات بسیار، سراسر حوزه سند را به تصرف اسلام در آورد. اگرچه در ابتدا او با لشکرکشی و از طریق جنگ و خونریزی به شهرها وارد می شد، اما پس از مدتی برخورد خشونت آمیز را کنار گذاشت و در مقابل گرفتن جزیه به بومیان امان می داد و از ویران کردن آتشکده هایشان صرف نظر نمود. چرا که اسلام در زندگی اجتماعی، برابری و آزادی را تبلیغ می کرد و توجهی به نژاد یا طبقه اجتماعی افراد نداشت و مردم با فراغ بال به پذیرش دین جدید تن در می دادند. همچنین در این راه نباید نقش بازرگانان و علماء و صوفیان را نادیده گرفت که با سعی وافر خود و در زندگی روزمره با مردم بومی، تعالیم اسلام را با زبانی ساده و به گونه ای عملی آموزش می دادند. در رساله حاضر هدف برآن است که استنادات تاریخی مباحث مطرح شده به روش توصیفی – تحلیلی مطرح گردد و نقش و اهمیت هریک در پذیرش اسلام از سوی مردمان منطقه سند مشخص شود. در همین راستا پس از جمع آوری اطلاعات از کتب و منابع گوناگون به روش کتابخانه ای به تحلیل و بررسی داده ها پرداخته شده است. واژگان کلیدی: سند، اسلام، فتوحات، امریان، ایران، ساسانیان.
عالیه شهبازی محمد سپهری
چکیده: با ظهور دین مبین اسلام و شکل گیری حکومت اسلامی توسط نبی مکرم اسلام، از یک سو در پرتو تعالیم و مبانی اصیل اسلامی، زمینه های بالقوه گسترش اسلام و تحقق فتوحات اسلامی، هموار گردیده و از دیگر سوی، رکود فکری و فرهنگی اعتقادی و اقتصادی ایران عهد ساسانی و انحطاط جامعه و حکومت و جنگ های طولانی و فرسایشی، بی عدالتی ها و ایجاد شکاف فاصله عمیق بین طبقات حاکم و توده عوام در عهد ساسانی به گونه ای به وجود آمده بود که طبقات اشراف و روحانیان، کاملا از طبقههای دیگر ممتاز بودند. تمامی پست ها و شغل های حساس اجتماعی مخصوص آنان بود. پیشهوران و دهقانان از تمام مزایای حقوقی اجتماعی محروم بودند. به جز پرداخت مالیات و شرکت در جنگ ها، حق دیگری نداشتند. این عوامل سبب نارضایتی مردم را فراهم ساخته بود. حکومت اسلامی و مسلمانان در پرتو قرآن کریم و وعده های پیامبر بزرگوار اسلام مبنی بر شکست کسرائیان و قیصران، در فکر حمله به ایران بودند. تا اینکه در زمان خلیفه دوم عمر (13 – 23 هـ.ق) زمینه های نفوذ مسلمانان در ایران هموار گردید. فتح ایران و دیگر بلاد شرقی دنیای اسلام از زمان خلیفه دوم از پی عوامل مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی، اعتقادی و... صورت گرفت. گسترش دین مقدس اسلام، از مهمترین اهداف مسلمانان بود. گرچه کسب غنمیت هم در مراحل اولیه، طبق وعده ای که پیامبر (صلّی الله علیه و آله وسلم) داده بود و یا سخنانی که توسط افراد مختلف از جمله خلیفه دوم برای مردم بیان می شد و هم در مراحل بعدی که مسلمانها به غنائمی دست یافتند از انگیزه های دیگری بود که مسلمانها را تحریک می کرد که به حملات خود ادامه دهند. واژه های کلیدی: خلیفه، خلافت، بلاد، فتوحات.
وحید محبی فاطمه جان احمدی
سیاست وتلاش های امیرالمومنین علی(ع) درخصوص مشارکت سیاسی زنان باتوجه به محیط آسیب پذیر جامعه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیش از هرچیز معطوف به بازگرداندن جامعه به ساختار نظام اجتماعی ترسیم شده و مطلوب که توسط رسول خدا(ص) به وجود آمده بود شد. ساختاری که برای هریک از اعضای جامعه انسانی، اعم از زن ومرد، برنامه داشت و براساس نقشه جامعی که از قرآن وام گرفته بود، گاهی درقالب واشکالی به ظاهرجزئی، نظیرتأکید بربازگشت مسلمین به احکامی نظیر نکاح و ارث، آنگونه که پیامبر(ص) تعیین کرده بود، نمود وظهور می یافت، وگاهی نیز در رویه ایجاد میدان وعرصه و فرصت، به زنان درزمینه های علمی، اجتماعی وسیاسی تجلی می کرد. وگاه،دربرحذر داشتن ازفعالیت های اجتماعی مذموم ومخرب برخی از زنانکه بعضاً طعمه ای برای تأمین مطامع سودجویانی که درپس پرده قرار داشتند، خلاصه می شد. در این مسیر مشکلات فراوانی وجود داشت چرا که به دلایل مختلف، بعد از رحلت پیامبر(ص) ودرآغاز عصری که به فرموده ایشان، عصر تأویل قرآن نامیده شده است به نظر می رسد جایگاه و منزلت اجتماعی زنان، سیری قهقرایی پیموده بود. مطالعه وآسیب شناسی پدیده مذکور، ما را به شناسایی عوامل این پس رفت، دلالت میکند. همچنین می توان باکمی دقت نظر درنقد وبررسی متون تاریخی وقرآنی، میزان موفقیت علی(ع) را در اجرای سیاست نبوی، دررویکرد به مقوله زنان دردوران قبل وبعد ازحکومتشان، رصد نمود. ظاهراً تلاشهای بی دریغ امام علی(ع) و نشر فرهنگ نبوی دراین راستا بسیار موثر بوده وبه رغم مشکلات و موانع عدیده، منجر به موفقیتی نسبی شدند.
مریم مبارکی محمد سپهر
قرن چهارم هجری با قدرت یافتن آل بویه اوضاع جدیدی برای آثار واندیشه ها فراهم شد. در مرکز خلافت اسلامی بغداد دانشمندان بزرگی در زمینه های مختلف علوم وفنون به عرضه دیدگاه ها ونظریات خود پرداختند. این عصر از لحاظ کتاب و کتابخانه نسبت به عصرهای دیگر امتیازاتی داشته است. نخستین کتابخانه سلطنتی ایران متعلق به سلسله شیعی و ایرانی آل بویه بود که در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری به مدت یکصد سال بر فارس، اصفهان، ری و عراق عرب حکومت می راندند. نقش امرا و وزرای آل بویه در تأسیس کتابخانه ها قابل توجه است این وزرا در طول وزارت خود، علاوه بر پرداختن به امور دیوانی و کشوری، در راه ترویج دانش و ادب و هنر می کوشیدند و حتی خانه خویش را به مجمع و محل رفت و آمد علما و دانشمندان تبدیل می کردند. درآن زمان در هر رشته از علم و ادب بهترین و نفیس ترین کتابها نوشته شد و باشکوهترین و مهمترین کتابخانه ها و گنجینه های علوم به وجود آمد در شهرهای مختلف ایران و عراق کتابخانه هائی وجود داشت که در هیچ زمانی نظیری بر آنها پیدا نشد. جامعه اسلامی در دوران آل بویه گامهای بسیار گستردهای در عرصه پیشرفت علمی برداشت. به همین جهت آن دوران از شکوفاترین دوران از لحاظ آزادی دینی، فرهنگی و قلمی محسوب میشود. این آزادیها انگیزهای برای نوابغ علوم و ادب و فرهنگ از مذاهب مختلف اسلامی آن دوران ایجاد کرد. شیخ کلینی، ابن قولویه، صدوق، شیخ مفید، شریف رضی، سید مرتضی، شیخ محمد بن طوسی دانشمندانی هستند که در این دوره منشاء آثار ارزشمندی بودند و در گسترش دانش های شیعه نقش به سزایی داشتند که در این پژوهش به شرح زندگی و آثار آنها پرداخته شد. مطالعات نشان می دهد که تعدادی از کتابهای مهم و معتبر شیعه در همین دوران تألیف شده اند. لذا سراسر دوران حکومت آل بویه را باید دوران سعی و ترویج مذاهب اهل بیت (ع) دانست و همین ویژگیهای حکومت آل بویه بود که باعث پیشرفت شیعه وسبب مطالعات شیعه در بسیاری از علوم شد. بررسی این علوم و دانشهای شیعه دراین زمان از ضروریات تحقیق در علم تاریخ اسلام به شمار می آید. در این پژوهش با استناد به منابع موجود و آراء و نظریات پژوهشگران با رویکرد تاریخی به مطالعه نقش حکومت آل بویه در رشد و گسترش دانش شیعه و به بررسی وضعیت علما و دانشمندان و پایگاه اجتماعی آنها و مطالعه دانش های شیعه در زمان آل بویه و همچنین وضعیت شیعیان در این دوره تاریخی می پردازیم.
زهرا تکیه یان محمد سپهری
امام حسن مجتبی(ع) در شرایطی وارد جنگ با معاویه گردید که هیچ امیدی به سپاهیان و مردم عراق نداشت. مردم این شهر در مقاطع مختلف مواضع متفاوتی داشته اند. با این که در میان کوفیان، شیعیان بسیاری بودند اما، توده ی مردم از یاری حسن بن علی(ع) کوتاهی کرده و حضرت(ع) را در شرایطی قرار دادند که چاره ای جز ترک مخاصمه و پذیرش صلح نداشتند. در مورد صلح امام حسن مجتبی(ع) باید گفت: نه صلح وی به معنای شایسته دانستن معاویه بوده است و نه ترک جنگ ایشان از روی ترس و نه کناره گیری از شهادت به انگیزه طمع به زندگی و دنیا، بلکه ایشان به علت خیانت فرماندهان سپاهش و سستی یاران و اطرافیان صلاح را برآن دیدند که صلح کنند. به هرحال امام مجتبی(ع) بعد از صلح روانه ی مدینه شدند و در آنجا به فعالیت های سیاسی و فرهنگی گسترده ای دست زدند و درصدد آموزش و شناخت افرادی کارآمد و با استعداد برآمدند تا به نشر فرهنگ اصیل اسلامی بپردازند و اسلام ناب محمدی را به همه مردم نشان دهند. در این پژوهش فعالیت های فرهنگی و سیاسی امام حسن مجتبی(ع) پس از صلح بررسی می شود. مسئله اصلی که نگارنده با آن روبروست پژوهش درمورد موضوعی است که درباره ی آن کمبود منابع وجود دارد و تاکنون به صورت مستقل کمتر مورخی دست به قلم شده است. واژگان کلیدی: امام حسن مجتبی(ع)، صلح، فعالیت های سیاسی، فعالیت های فرهنگی، معاویه
نجف جانی پورنخی محمد سپهری
خراسان یکی از ایالتهای مهم ایران در دوره ساسانیان محسوب می شد، به لحاظ موقعیت جغرافیایی ازقدیم الایام این منطقه ، بعنوان حلقه اتصال شرق به غرب از اهمیت زیادی برخوردار بود. با فتح این سرزمین توسط مسلمانان خراسان بعنوان یک ایالت مرزی وسیع اهمیت و جایگاه خود را همچنان حفظ کرد. طبقات مختلف اجتماعی به امید آنکه درسایه دین اسلام به یک عدالت اجتماعی برسند دین اسلام را پذیرفتند، اما رفتار تبعیضانه و تحقیر آمیز حکام اموی نسبت به مسلمانان غیر عرب ، خصوصا ایرانیان باعث شد مردم دل خوشی از امویان نداشته باشند. از آنجا که خراسان به لحاظ موقعیت جغرافیایی از مرکز خلافت دور بود کانون شکل گیری نهضت های ضد اموی گردید، که در این نهضت ها طبقات مختلف اجتماعی نقش بسیار مهم در تحولات سیاسی ، اجتماعی برعهده داشتند. عباسیان که شرایط را در خراسان بخوبی دریافته بودند با شعار مساوات، توانستند حمایت گروه های مختلف را به خود جلب کنند و با قیام ابومسلم حکومت بنی امیه را منقرض و خود بر مسند خلافت بنشینند. اما مرگ ابومسلم توسط دومین خلیفه عباسی، سبب شورشهای متعدد از سوی ایرانیان بخصوص در منطقه خراسان شد که در نتیجه این شورشها عباسیان در یافتند که برای اداره خراسان راهی جز واگذاری آن به خود ایرانیان ندارند. این تحقیق در چهار فصل ساماندهی شده است.
محمد اسودی محمد سپهری
به منظور تحقیق و پژوهش در تاریخ اجتماعی شیعه در عصر سلجوقی با بهره گیری از منابع قدیم و جدید ابتدا بررسی پیشینه ای از قوم ترک تبار سلجوقی صورت گرفته که در اوایل پنجم هجری پس از درگیریهای نظامی متعدد با سلطان مسعود غزنوی در سال 431 هـ.ق سلسله سلاجقه را در ایران تأسیس کردند. اشاره به برخی آداب و رسوم آنها و شرح حال سه تن از سلاطین نخستین این سلسله جهت روشن شدن شرایط سیاسی اجتماعی آن دوران برای شیعیان ضروری به نظر رسید. در فصل سوم به سوابق و پیشینه مناطق شیعه نشین( جبال و ایالات شمالی) و ساکنان این مناطق که گروهی از آنها را در ابتدا مهاجرین عرب تشکیل داده و پس از فتح ایران پا به این سرزمین گذاشتند و فرهنگ و اعتقادات آنها پرداخته شده است. شرایط اجتماعی اقلیت شیعه در جامعه ایرانی سده های نخستین( تاریخ اسلام)، اوضاع فرهنگی سیاسی و اقتصادی آنها، روابطشان با اکثریت جامعه اهل سنت اعم از فرق شافعی و حنفی، رقابت فرق اهل تسنن با یکدیگر، فعالیت فرق شیعه، اعم از زیدیه، اسماعیلیه و اثنی عشریه در ایران، نظر علما و عامه اهل تسنن نسبت به فرق شیعه، رویه معتدل و میانه روانه امامیه در ارتباط با فرق اهل تسنن و دولت های حاکم، از موضوعات مورد بحث در فصل چهارم بوده است. شرح و توصیف اوضاع اجتماعی شیعیان در عصر سلجوقی، آخرین فصل پژوهش ضمیمه است که در آن به ادامه رویه صلح جویانه امامیه با دولت سلجوقی تصریح گردیده است. روابط احترام آمیز سلاطین و مقامات دولت سلجوقی با علمای امامیه و جایگاه شیعه امامیه در عصر سلجوقی ، نهضت علمی شیعیان با ساخت مساجد و مدارس و پرورش جوانان مستعد شیعه برای کسب مقامات دیوانی و سیاسی، سیادت شیعه در زمان ملکشاه و وزارت مجد الملک قمی پس از کشته شدن نظام الملک ، روی کار آمدن گروهی از مقامات دولتی و وزرای شیعه در دربار خلیفه عباسی و سلاطین سلجوقی و شرایط فرهنگی ، سیاسی اقتصادی پیروان اهل بیت در این دوره، ذکر نام و عناوین گروهی از علما، رجال و شعرای شیعه در عصر سلجوقی و بررسی اجمالی نظام های اجتماعی شیعه از اهم موضوعات مورد پژوهش در این پایان نامه است.
امین تنومند ابوالفضل رضوی
چکیده سرزمین تاریخی مکران در ضلع جنوب شرقی فلات ایران واقع شده که از غرب به کرمان، از شرق به سند، از شمال به سیستان و از جنوب به دریای عمان ( مکران) محدود بوده است. عبور شبکه ای از راه های ارتباطی مهم زمینی و دریایی از مکران، اهمیت تجاری و نظامی خاصی به این ناحیه بخشیده بود. این راه ها در جابجایی کالاهای مناطق مختلف نقش مهمی ایفا می کردند. علاوه بر صادرات کالاها و محصولاتی که در این ناحیه تولید وکشت می شد، کالاهای هند و چین از شرقِ یمن، دریای سرخ و افریقا از طریق مکران به ایران وارد و سپس از آنجا صادر می شدند، به طوری که این منطقه به یک واسطه مهم در مبادلات بازرگانی تبدیل شده بود. به علاوه عوایدگمرکی و مالیاتی که از تجار وکشتی های تجاری گرفته می شد، درآمد قابل توجهی را به خزانه حاکمان آنجا سرازیر می کرد. مکران به لحاظ تجاری و اقتصادی در حد فاصل سلجوقیان تا ایلخانان شرایطی متفاوت با دوره های قبل از خود را سپری نمود. در واقع با روی کارآمدن سلاجقه ی کرمان اوضاع اقتصادی مکران شکوفا شد. اقدامات و اهتمام ویژه ی سلجوقیان به خصوص امنیت به وجودآمده از سوی آنها در مسیرهای تجاری و همچنین اقدامات آنها برای تسهیل این امر باعث رونق و شکوفایی تجارت منطقه شد. در سایه ی این امنیت نسبی بازرگانی توسعه یافت وکاروانهای تجاری از مناطق مختلف به سوی مکران سرازیر شدند. شهرهای این ایالت چون « بندر تیز» و «بمپور» از فعالیت های وسیع تجاری برخوردار شدند. در دوره سلاجقه ی کرمان «بندر تیز» به مهمترین بندر بین المللی ایران تبدیل شد. در این دوره تجارت به عنوان یکی از شیوه های معیشتی حاکمان مورد توجه قرارگرفت. منبع اصلی درآمد مردم ایالت مکران با توجه به شرایط اقلیمی و موقعیت طبیعی بر پایه تجارت و بازرگانی استوار بود. این منطقه علیرغم داشتن زمینهای کشاورزی حاصلخیز،به علت کم بود آب، به لحاظ کشاورزی اوضاع مساعدی نداشت. با سقوط سلاجقه ی کرمان، اوضاع اقتصادی و تجاری سرزمین مکران از رونق افتاد. در واقع بعد از افول سلاجقه راههای ارتباطی کرمان ـ مکران ناامن شد و مسیرکاروان های تجاری به سمت بندر هرمز تغییر جهت داد. در دوره قراختاییان و ایلخانان عمده توجه آنها معطوف به بندر هرمز بود. هر چند در این دوره بندر تیز رونق گذشته را نداشت، اما همچنان به فعالیت های خود ادامه می داد. در این پژوهش سعی شده است تا جغرافیای تاریخی و اقتصادی منطقه مکران در حد فاصل سلجوقیان تا ایلخانان مورد بررسی قرارگیرد. مشخص کردن تأثیر موقعیت جغرافیای مکران بر تحولات سیاسی و اقتصادی این منطقه، از اهداف عمده این پژوهش می باشد. واژه های کلیدی: مکران، سلجوقیان، قراختاییان، ایلخانان، بندر تیز، اقتصاد، تجارت
عارفه یوسف وند ابوالفضل رضوی
در عصر حاکمیت مغول¬ها در ایران، دو گرایش عمده¬ی سیاسی وجود داشت، یکی گرایش گریز از مرکز که بر مبنای ساختار حیات ایلی بی¬توجهی به جامعه و اقتصاد را در دستور کار داشت و دیگر گرایشی که نگاه متمرکزی به سیاست و اقتصاد داشت. گرایش اول از ماهیت نظامی حکومت ایلی مغول و نقش محرز اشرافیت ایلی ناشی می¬شد و گرایش دوم از سنن دیرپای جامعه ایرانی متأثر بود. این گرایش دوم از سوی جریانی هدایت می¬شد که نهاد وزارت در رأس آن قرار داشت و تمامی همّ خویش را معطوف به مهار رفتار مغول¬ها و تعدیل نگاه آن¬ها به اقتصاد و جامعه می¬کرد. نهاد وزارت که از همان آغاز شکل¬گیری حکومت ایلخانان، نقش فعال خود را در عرصه¬های مختلف حیات مردم قلمرو ایلخانان نشان داد، همراه با کارکردهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاص خویش، سهم زیادی در تثبیت حکومت ایلخانان و تعامل مسلمانان و مغول¬ها و سرانجام اسلام¬پذیری ایلخانان ایفا کرد. در عصر مسلمانی ایلخانان نیز نهاد وزارت در تثبیت قدرت ایلخانان، ثبات و امنیت حکومت، اداره نظام دیوانسالاری و اصلاح امور، خدمات آموزشی، علمی- فرهنگی، عمرانی و سازندگی و از این قبیل کارکردها، نقش مهمی ایفا کرد و وزرای سرشناسی پا به عرصه گذاشتند. در این پژوهش جایگاه و کارکردهای نهاد وزارت در سیاست، اقتصاد و جامعه عصر مسلمانی ایلخانان بررسی می¬شود و سهم این نهاد در برتری گرایش ایرانیان نسبت به حکومت و اقتصاد مورد بررسی قرار می¬گیرد.
حسین نیری ابوالفضل رضوی
شاهرخ مقتدرترین جانشین تیمور، فرمانروایی عافیت طلب و واقع گرا بود. هنگامی که به سلطنت رسید با صبر و سیاست بر بیشترقلمرو امیر تیمور مسلط شد و فصل جدیدی را در تاریخ عصر تیموری رقم زد. وی از جنگ های پر دامنه و یورش های گسترده زمان پدرش که البته یکی از منابع در آمدی حکومت وی بود دوری نمود وعصری تقریباً آرام را از سر گذرانید. این امر که ناشی از روحیه ی عافیت طلبی و صلح جویی شاهرخ بود موجب اتکای حکومت وی بر درآمدهای حاصله از تجارت، صناعت و زراعت گردید که لازمه آن امنیت و ثبات بود. حفظ استمرار و ثبات موجود، نظام دیوانی منظم و منسجمی را می طلبید که وزیران ایرانی در رأس آن قرار داشتند. از این حیث در مقایسه با دیگر سلاطین تیموری، وزرای مقتدرتری در عهد شاهرخ می زیستند و جایگاه و کارکرد قابل اعتنایی داشتند. این وزیران ازهمان ابتدای حکومت شاهرخ با کارکردهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خویش نقش ارزنده ا ی را در جامعه و حکومت این عهد ایفا کردند و با نهادینه کردن امور دیوانی به تعدیل گرایش های گریز از مرکز و تثبیت شرایط سیاسی کمک نمودند. هرچند وزیران این عهد قدرت و اقتدار وزیران عهود گذشته را نداشتند، امّا آنها متأثر از روحیه مسالمت جو و عافیت طلب شاهرخ و اختیاراتی که در امور دیوانی بدست آورده بودند، شرایط مناسب تری نسبت به وزیران زمان تیمور کسب کردند و دوره با ثباتی را در تاریخ تیموریان رقم زدند. پژوهش حاضر در پنج فصل انجام شده و در پی پاسخگویی به این سئوال است که شرایط سیاسی عهد شاهرخ و رویکرد وی به حکومت بر جایگاه و کارکرد وزیران این عهدچه تأثیری داشته است؟ در این جهت دستاورد پژوهش حاکی از این است که سلطان مقتدر تیموری از سر عافیت طلبی و مدارا و اعتنای بیشتر به فرهنگ و مدنیّت ایرانی، زمینه های هموارتری در اختیار وزیران خویش قرار داد، و این مهم کارآمدی وزیران را در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در پی داشته است.
معصومه رازانی ابوالفضل رضوی
سلسله ی عباسی که قدرت خود را در سال 132 بر جهان اسلام مستقر کرد، مدعی آن بود که عصر تازه ای از عدالت را آغاز خواهد کرد . این سلسله، رهبری امت اسلامی را تنها حق خود می دانستند و همه ی آنان با القابی که برای خود اختیار می کردند، خود را مورد تأیید خدا قلمداد می کردند. هنگامی که خلافت عباسی در قرن سوم و چهارم دچار ضعف و انحطاط گردید،امیران محلی از هر سو سربرآوردند و داعیه ی استقلال داشتند و اندیشه ایجاد یک دولت قدرتمند در میان بسیاری از اقوام ایرانی رواج یافت. در این میان، توفیق بیش از همه نصیب خاندان شیعی مذهب آل بویه گردید. اقتدار دستگاه خلافت عباسی با تسلط ترکان مورد تعارض قرار گرفت و ضعف خلافت، آل بویه را متوجه بغداد کرد. پس عرصه بر خلیفه تنگ شد و اختلافات بالا گرفت. در هنگام تشدید اختلافات داخلی و درگیری های خاندانی، این بار دستگاه سلطنت آل بویه تضعیف شد و فرصتی برای خلفای عباسی فراهم آمد تا دوباره قدرت را در دست بگیرند. بعد از مرگ بهاء الدوله، اقتدار آل بویه رو به کاهش رفت و خلیفه، القادر بالله فرصت را مغتنم شمرد و خلافت عباسی را رونقی تازه بخشید. وی که شخصیتی قوی و توانا داشت، به دنبال احیای قدرت دستگاه خلافت بود. سفرهای مکرر بهاء الدوله به فارس نیز فرصت لازم را در اختیار قادر نهاد. وی مناصب پیشنهادی برای نقابت علویان، دیوان مظالم و امیر الحاجی را نپذیرفت و در نهایت، در سال 402ھ. ق تکفیر نامه ای علیه فاطمیان مصر صادر کرد و آن را به امضای علمای شیعه و سنی رساند. القادر که قدرتی یافته بود، درصدد حذف و تضعیف شیعیان بر-آمد و نقطه اوج این پیروزی ها، همکاری و همیاری محمود غزنوی با خلیفه بود. در این دوران مذهب اهل سنت- به شیوه حنبلی و به دست خلیفه القادر- دوباره احیا و اعاده شد. او از تنفیذ انتصاب شیعه مذهبان امتناع ورزید و نسخه ی منقح قرآن ابن مسعود را محکوم شمرد. وی بحث درباره ی تعالیم معتزله و شیعه را ممنوع و فقهای حنفی طرفدار معتزله را مجبور کرد که در ملأ عام از ادعاهای خود دست بردارند. بعداً با صدور سه اعلامیه، مذهب حنبلی را مذهب رسمی حکومت اعلام و برتری سه خلیفه نخستین را تایید کرد. این آغاز سراشیبی آل بویه بود که با فشارهای محمود تشدید می شد. حاصل نوشتار حاضر با در نظر داشتن این سوال اصلی که شرایط سیاسی دوران خلافت القادر و رویکرد کلامی وی بر حیات علمی و فرهنگی این عصر چه تأثیری داشته است حاکی از این است که در دوران تقریباً چهل ساله خلافت القادر؛ به سبب رویکرد سنت گرایانه و نگرش کلامی بازدارنده ای که داشته است، چندان رونقی در حیات فرهنگی قلمرو خلافت حاصل نشده و تنگ نظری و تعصب فرقه-ای از پویایی فکر و فرهنگ جلوگیری کرده است.
مینا کاوسی ابوالفضل رضوی
حسبه نظامی دیوان¬سالاری است که در دولت¬های اسلامی عهده دار نظارت بر امور اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و بهداشتی بوده است. این نظام ریشه در امر به معروف و نهی از منکر دارد پیامبر (ص) و خلفای راشدین خود به بازرسی و نظارت بر بازارها و اخلاق عمومی می¬پرداختند به طوری که در دوران امویان به عنوان یک وظیفه اداری به والی واگذار می شد. اوایل عصر عباسیان، سازمان حسبه شکل گرفت و متصدی آن محتسب نامیده شد. رشد اقتصادی - اجتماعی شهرها، مناسبات شهری و تشکیلات حرفه ای سبب به وجودآمدن نظام اصناف شد و چون تجارت رونق گرفت بنابراین دولت توانایی کنترل و نظارت بر کل امور را نداشت به همین دلیل وظایفی را به نهاد های مختلف سپرد. از جمله این نهادها حسبه بود که اهمیت آن در این بوده است که بطور تخصصی خلق و خوی های، عادات هر شغلی را به طور واضح بیان می کند. اما در طول زمان همیشه نظارت و پیگیری نهادها و مراکز برای پیشبرد اهداف هر سازمان لازم بوده است. مخصوصاً با رشد جمعیت و نیازهای شدید اقتصادی و گسترش شدید روابط جوامع با یکدیگر چرا که افزایش روابط ممکن است بحران های سیاسی، اجتماعی بوجود آورد. هر جامعه یک سری برنامه ها و اهداف اقتصادی،اجتماعی دارد که به سوی وضعیت مطلوب و آرمانی آن جامعه را هدایت می کند این برنامه ها باید مطابق قوانین شرع باشد که نهاد حسبه این نظارت و کنترل را انجام می دهد. به همین جهت در بلاد مختلف دنیای اسلام و از جمله بلاد شرقی که حوزه ی مکانی پژوهش حاضر را در بر می گیرد، کتب چندی درباره حسبه، جایگاه آن کارکردهای محتسب و حوزه ی فعالیت محاکم حسبه به رشته ی تحریر در آمد. نوشتار حاضر ضمن بررسی مختصر سیر تحول حسبه در دنیای اسلام مهم ترین کتاب های نوشته شده دراین خصوص را بررسی کرده و به منابعی همچون نهایه الرتبه فی طلب الحسبه شیزری،معالم القربه فی احکام الحسبه ابن اخوه،نصاب الاحتساب سنامی،الاحتساب اطروش،احکام السلطانیه ماوردی،احیاالعلوم غزالی،احکام السلطانیه ابی یعلی ماوردی، پرداخته است. دستاوردهای پژوهش حاضر حاکی از این است که حسبه نگاری در بلاد شرقی جهان اسلام زمینه های نهادینگی و کارکرد موثرتر نهاد حسبه را هموار نموده و در تثبیت جایگاه آن در ساختار سیاسی و اجرایی این مناطق اثر گذاربوده است.
محمد عارف نیا ابوالفضل رضوی
چکیده ندارد.
وحید کارگر جهرمی علی اصغر مصدق رشتی
چکیده ندارد.
علی میرزایی ابوالفضل رضوی
چکیده ندارد.
محمدامین نوروزی حمید کرمی پور
چکیده ندارد.