نام پژوهشگر: محمدعلی مولایی

بررسی تطبیقی ارزیابی یادگیری سازمانی در دانشگاههای حضوری و غیر حضوری استان تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود 1389
  لیلا ذبیحی محمودآبادی   بزرگمهر اشرفی

دکتر پیتر سنج یکی از دانشمندانی است که درباره یادگیری سازمانی به بحث و تفحص پرداخته است. او یادگیری سازمانی را وابسته به اصولی می داند که عبارتند از معیارهای پنجگانه مهارتهای فردی ، الگوی ذهنی ، بینش مشترک ، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی ؛ که برای ارزیابی میزان یادگیرندگی سازمان کارآمد می باشد . در این پژوهش ، ما ابتدا به تشریح این معیارها می پردازیم و سپس با استفاده از مدل مقایسه ای به بررسی تطبیقی ارزیابی یادگیری سازمانی در دانشگاههای حضوری و غیرحضوری به عنوان سازمانهای یادگیرنده می پردازیم. در این پژوهش، از روشهای توصیفی و آماری استفاده شده است. نمونه ها با استفاده از یک پرسشنامه با روایی و پایایی بالا بدست آمده اند. آمار توصیفی برای تحلیل داده ها و آمار استنباطی برای آزمون فرضیات بکار گرفته شده است. نتایج بدست آمده تصدیق می کنند که که دانشگاههای حضوری استان تهران از لحاظ یادگیری سازمانی در سطح بالاتری از دانشگاههای غیرحضوری قرار دارند. بهمین منظور پیشنهاداتی برای بهبود در وضعیت یادگیری سازمانی در انتهای طرح ، آورده شده است. کلمات کلیدی :

تحلیـل بهـره وری از دیـد اصـول پایـه ای نـاب مطالعه موردی پالایشگاه تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود 1389
  منا خراسانی   رضا شیخ

بهره وری استفاده موثرتر از منابع، اعم از نیروی کار، زمین، سرمایه، مواد، انرژی، ماشین آلات و ابزار، تجهیزات و اطلاعات در فرایند تولید کالا و خدمات است. به عبارت دیگر، می توان چنین گفت که هدف بهره وری، عبارت است از به حداکثر رسانیدن استفاده از منابع، نیروی انسانی، سرمایه، مواد خام تولیدی، زمان و... به شیوه ای عملی و با کاهش هزینه های تولید، به منظور گسترش بازار، افزایش اشتغال، کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی، به شکلی که به نفع کارکنان، مدیران و مصرف کنندگان باشد. دلایل مختلفی از جمله نیاز سازمان، تلاش برای بقا در شرایط متلاطم و متغیر رقابتی در دنیای امروز، موجب شده است که شرکت ها و سازمان های مختلف روش های مدیریتی متنوعی را با هدف افزایش بهره وری سازمان اعمال نمایند به طوری که موجبات رضایت تمامی ذینفعان را فراهم کند. نظام ارتقای بهره وری در سه گروه قابل دسته بندی است: نظام هایی که بر حذف یا کاهش تلفات ناشی از مواد و ماشین تمرکز دارد. نظام هایی که بر حذف یا کاهش تلفات ناشی از عملکرد انسان تمرکز دارد. نظام هایی که بر حذف یا کاهش تلفات ناشی از تعامل نامناسب بین انسان، ماشین و مواد تمرکز دارد. تفکر ناب یا تولید ناب که با نام دیگر سیستم تولیدی شرکت تویوتا نیز شناخته شده است، رویکردی سیستماتیک به افزایش بهره وری که همان افزایش ستانده سازمان به داده آن است دارد. هدف اصلی این سیستم حذف ضایعات، کاهش انبار داری، استفاده بهینه از منابع انسانی و تنوع تولید در راستای تامین نظر مشتریان است. این تفکر امروزه با توجه به موفقیت شرکت بنیان گذار آن در جهان مورد توجه بسیاری از شرکت های پیشرو قرار گرفته است. از آن جا که منابع یک کشور محدود است، افزایش بهره وری به عنوان یک ضرورت اساسی برای ارتقای استاندارد زندگی مردم، اهمیت پیدا می کند. پیاده سازی صحیح تفکـر ناب در یک سازمان علاوه بر تاثـیر مستقیـم بر بهره وری سازمان باعث رشد احساس اهمیت ومسوولیت پذیری کارکنان شده و رضایت شغلی و تعهد سازمانی افراد را بالا می برد و به این ترتیب نتایج مطلوب ناشی از افزایش بهره وری سازمان را دو چندان می کند. در این تحقیق بر آنیم که بهره وری پالایشگاه تهران را از منظر تفکر ناب مورد تحلیل قرار داده موقعیت کنونی آن را مشخص کرده و در صورت شناسایی فاصله راهکارهایی برای حرکت این مجموعه به سوی پیاده سازی فرهنگ ناب ارائه نماییم. جهت حصول به این منظور واحدهایی از پالایشگاه به عنوان نمونه انتخاب شده و اطلاعات مورد نیاز به صورت مشاهده میدانی، طرح پرسش نامه و مصاحبه جمع آوری شده اند. سپس به منظور اندازه گیری موقعیت کنونی سازمان از دید تفکر ناب، مجموعه ای از شاخص ها شناسایی، تعریف و اندازه گیری شده اند. سپس مدلی برای مشخص کردن موقعیت فعلی سازمان و موقعیت مطلوب آن طراحی و ارائه شده است.

بررسی اثر متغیرهای اقتصاد کلان بر بورس کالای ایران و استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی با تکیه بر الگوریتم منطق فازی جهت پیش بینی شاخص ها و قیمت گذاری ابزار مشتقه در بازار بورس کالا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده صنایع 1391
  مهدی واحدی مقدم   بزرگمهر اشرفی

سابقه ی تاسیس بورس کالا در ایران به یک دهه نمی رسد در حالی که در کشورهای دیگر بورس های کالا، بیش از 100 سال سابقه ی فعالیت دارند. طبق مطالعات انجام گرفته، انتخاب کالا برای سرمایه گذاری انتخابی جدید به حساب می آید و به همین علت آنالیز و تحلیل بر روی این بازار ها با وجود قدمت آن ها امری نوین است. از طرفی بکارگیری کالا به عنوان یک گزینه سرمایه گذاری و آنالیز این بازار نیازمند داشتن اطلاعات شاخص بازار بورس کالا است. در هر بازار بورس، می توان بنا بر احتیاج و کارایی شاخص های زیادی را تعریف و محاسبه نمود. در تمام بورس های دنیا نیز شاخص های زیادی محاسبه می شود، لکن با وجود گذشت 8 سال از تاسیس بورس کالا هنوز شاخصی رسمی برای این بورس تعریف نشده است. در پژوهش حاضر سعی شده است در ابتدا با استفاده از تجربه ی بازار بورس کالای آمریکا، به عنوان قدیمی ترین بازار بورس کالا، شاخصی برای این بازار طراحی شود. این شاخص به صورتی طراحی شده است که هیچ کالایی نمی تواند بر شاخص غالب باشد و میزان نقدشوندگی و حجم تولیدات کالاها در این شاخص به صورت همزمان مورد نظر قرار گرفته است. در بخش دوم از این پژوهش، اثر متغیرهای اقتصاد کلان بر روی شاخص طراحی شده برای بازار بورس کالا، مطالعه شده است. این مطالعه از آن جهت اهمیت دارد که قواعد سر انگشتی سرمایه گذاری و پوشش ریسک در بازار کالا را با توجه به شرایط اقتصادی به دست می دهد و نمایی از چارچوب کلی بازار را که مبتنی بر اقتصاد کلان است، به دست می دهد. در این مطالعه با توجه با کوتاه مدت بودن اطلاعات از متغیرهای کوتاه مدت در اقتصاد کلان بهره گرفته شده است و برای مطالعات و شناسایی ساختار بلند مدت بازار نیاز به گذر زمان است تا اطلاعات بازار شکل بگیرد و بازار به بلوغ نسبی برسد. در بخش سوم این پژوهش مدلی عصبی-فازی برای پیش بینی قیمت در بازار سکه آتی طراحی شده است. این مدل بر خلاف مدل های قدیمی از داده های تحلیل تکنیکال برای آموزش سیستم استفاده می کند. هدف از این طراحی، ارائه استراتژی مناسب برای فعالیت سرمایه گذاری در بازار سکه آتی است. در بسیاری از مطالعاتی که پیش از این بر روی مدل های پیش بینی انجام شده است ورودی های مدل ها بیشتر متغیرهای اقتصادی و یا به عبارت بهتر مبتنی بر تحلیل های بنیادی و فاندمنتال بوده است. لکن مدل طراحی شده در این بخش این هدف را دارد که اولا مشاهده نماید آیا تحلیل تکنیکال می تواند قابل اتکا در تصمیمات سرمایه گذاری باشد و اگر آری ضریب اطمینان آن چقدر است. با توجه به نتایج این پروژه ضریب اطمینان مدل طراحی شده معادل ?? درصد است.

بررسی رابطه بین رهبری تحول آفرین و عملکرد سازمانی کارکنان: مطالعه موردی شرکت پالایش گاز شهید هاشمی نژاد خانگیران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده مدیریت 1393
  جواد شریفی   محمدعلی مولایی

روند رو به رشد رقابت در بازار، دستیابی به مزیت رقابتی را پیچیده تر کرده و ارتقای عملکرد سازمانی به عنوان یکی از دغدغه های اصلی مدیران عالی سازمان ها مطرح می باشد. مطالعات و تحقیقات پیشین بر تأثیر بسزای سبک رهبری در عملکرد سازمانی صحه گذارده و رهبری تحول آفرین را به عنوان موثرترین سبک رهبری در عملکرد سازمان ها معرفی می کنند. لیکن همواره حلقه های مفقوده بسیاری در بررسی رابطه بین سبک رهبری با عملکرد سازمانی وجود داشته که عوامل سازمانی، مهمترینِ این حلقه های مفقوده بوده اند. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه میان رهبری تحول آفرین و عملکرد سازمانی با میانجی گیری متغیرهای تعهد سازمانی و توانمندسازی کارکنان انجام گرفته تا گامی در جهت ارتقای عملکرد با استفاده از اثرگذاری بر روی عوامل دخیل در این رابطه برداشته شود. این تحقیق از نوع کاربردی می¬باشد و بخش¬های مختلف پالایشگاه گاز شهید هاشمی¬نژاد خانگیران و کارکنان روزکار این شرکت به عنوان مطالعه موردی انتخاب گردیده که به کمک فرمول تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری ساده،نمونه مورد مطالعه 205 نفراز کارمندان پالایشگاه انتخاب گردیدند و از ابزار پرسش نامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق که از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و لیزرل استخراج شده نشان می دهد که اگرچه رهبری تحول آفرین به صورت مستقیم بر عملکرد سازمانی کارکنان این سازمان تأثیر مثبت نداشته، لیکن این رابطه با ایفای نقش میانجی توانمندسازی کارکنان پر رنگ گشته و ضرورت توجه به این متغیر در ارتقای عملکرد سازمان تبیین می گردد. به علاوه، فرض اثر میانجیگری تعهد سازمانی بر عملکرد در سازمان مورد مطالعه اثبات نگردیده که این امر به دلیل وجود متغیرهای مداخله گر می باشد؛ پیشنهاد می گردد در تحقیقات آتی به شناسایی و بررسی این متغیرها پرداخته شود.

تخمین تابع مصرف مس در ایران طی سالهای 1390-1370
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده مدیریت 1393
  محمدجواد بابایی   محمدعلی مولایی

هدف اصلی این مطالعه تخمین تابع مصرف مس در ایران طی سال های 1390-1370 با استفاده از رویکرد یوهانسن در داده های سری زمانی می باشد. بررسی متون تخصصی توابع مصرف و تقاضا نشان می دهد که عوامل موثر بر مصرف مس شامل متغیرهای قیمت مس، قیمت آلومینیوم به عنوان جایگزین، قیمت نفت به عنوان کالای مکمل و شدت صنعتی شدن هستند. برای این منظور از داده های خام بانک جهانی و انجمن بین المللی مطالعات مس، جهت استخراج اطلاعات اولیه مورد نیاز در تحقیق جاری، استفاده و متغیرهای تحقیق به صورت فصلی محاسبه شده و مورد بهره برداری قرار گرفته اند. در مرحله بعد با به کارگیری الگوی خود بازگشت (خودرگرسیون) برداری و تعیین وقفه بهینه و پس از انجام آزمون هم انباشتگی یوهانسن، به بررسی وجود رابطه تعادلی بلند مدت هم انباشته با استفاده از مدل الگوی تصحیح خطای برداری پرداخته شده است. نتایج تخمین مدل نشان می دهد که رابطه بین متغیرهای شدت صنعتی شدن و قیمت کالای جانشین (آلومینیوم)، با مصرف مس، مستقیم و معنی دار و همچنین رابطه بین متغیرهای قیمت مس و قیمت کالای مکمل (نفت)، با مصرف مس، طی دوره مورد بررسی در ایران، منفی و معنی دار بوده است. از جمله مهمترین نتایج کاربردی تحقیق جاری باید به این نکته اشاره داشت که تحولات قیمت نفت و آلومینیوم بر مصرف مس اثرگذار می باشند و دانستن این نکته و جهت اثرگذاری می تواند در تنظیم قراردادهای فروش مس در داخل و خارج، مورد توجه تولیدکنندگان مس در ایران قرار گیرد.

اندازه گیری عوامل موثر بر موفقیت انتقال تکنولوژی در صنعت مواد غذایی(نان) از دیدگاه مدیران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده مدیریت 1393
  الهام حیدری   محمدعلی مولایی

جهانی شدن، دسترسی تازه واردان را به تکنولوژی های پیشرفته به طور چشم گیری آسان نموده است و فرصت منحصربه فردی برای کشورهای کم درآمد برای افزایش درآمدشان فراهم شده است. انتقال تکنولوژی به این خاطر که سبب تبدیل دانش به ارزش اقتصادی می شود حائز اهمیت است، اما از آنجا که تکنولوژی با نرخ حیرت آوری در سراسر دنیا در حال رشد است، انتقال تکنولوژی به موضوعی بسیار پیچیده در کشورها و مناطق در حال توسعه تبدیل شده است بنابراین کلید درک موفقیت یا شکست مدیریت تکنولوژی در سازمان ها، شناسایی و ارزیابی پیش نیازهاست، که در پیشبرد انتقال تکنولوژی ضروری اند.. از این رو درک طرفین انتقال تکنولوژی برای امکان سنجی آن در شرکت ها بویژه در صنعت مواد غذایی از اهمیت بالایی برخوردار است. . در این پژوهش ابتدا به شناسایی معیارهای موثر یر موفقیت انتقال تکنولوژی پرداخته شده است.عوامل بسیاری در موفقیت انتقال تکنولوژی موثر اند، از قبیل ویژگی صنعت، ویژگی سازمانی، ویژگی نیروی انسانی و ویژگی تکنولوژیکی. سپس با استفاده از روش anp این معیارها اندازه گیری و اولویت بندی شده است. نتایج این روش نشان می دهد که سیاست ها و قوانین دولت، پیچیدگی تکنولوژی، و تجربه موفق در انتقال قبلی تاثیرگزارترین عوامل در انتقال تکنولوژی صنعت مواد غذایی می باشد و هنگامی که سرمایه گذاران تصمیم به اجرای فعالیت های انتقال تکنولوژی در این صنعت را دارند، باید این عوامل را بیشتر مورد توجه قرار دهتد.