نام پژوهشگر: اسفندیار فرهمندفر

تاثیرگذاری گیاهان پوششی بر کنترل علف های هرز ذرت در تاریخ های مختلف کاشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  شهرام نظری   اسفندیار فرهمندفر

به منظور بررسی تأثیرگذاری گیاهان پوششی بر کنترل علف های هرز ذرت در تاریخ های مختلف کاشت، آزمایشی در سال زراعی 1390 به صورت بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام شد. این تحقیق به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمار های مورد بررسی شامل سه گیاه پوششی سویا (glycine max l.)، شنبلیله (trigonella foenum gracum l.) و لوبیا چشم بلبلی (vigna unguiculata l.) در دو تاریخ مختلف کاشت (همزمان و 21 روز بعد از کاشت گیاه ذرت) همراه با دو شاهد (آلوده به علف های هرز و عاری از علف های هرز) بود. نتایج نشان داد بیشترین عملکرد دانه ذرت kg h-13/11853 و 4/11447 مربوط به تیمار شاهد (با وجین) بود که از نظر آماری با عملکرد دانه ذرت زمان دوم کاشت لوبیا چشم بلبلی ( kg h-14/11447) تفاوتی نداشت و کمترین عملکرد دانه ذرت ( kg h-11/5246) از تیمار شاهد آلوده به علف هرز بدست آمد. از طرف دیگر، کاشت گیاهان پوششی سویا در زمان اول و دوم، شنبلیله در زمان اول و دوم و لوبیا چشم بلبلی در زمان اول و دوم به ترتیب 96، 93، 83، 68، 91 و 97 درصد زیست توده علف های هرز را کاهش دادند. همچنین این گیاهان پوششی به ترتیب منجر به کاهش 90، 85، 64، 52، 81 و 90 درصد تراکم علف های هرز در مجموع سه مرحله نمونه برداری نسبت به تیمار آلوده به علف هرز شدند. طبق نتایج این آزمایش بانک بذر علف های هرز تحت تاثیر گیاهان پوششی قرار گرفت، به طوری که کاشت گیاهان پوششی سویا، شنبلیله و لوبیا چشم بلبلی، در تاریخ های اول و دوم و تیمار شاهد (آلوده به علف هرز) به ترتیب 49، 52، 26، 27، 49، 51 و 5 درصد تعداد بذور موجود در خاک را نسبت به نمونه برداری قبل از کاشت، کاهش دادند. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد زراعت گیاهان پوششی بقولات همراه با مدیریت های مناسب می تواند جایگزین مطلوبی برای روش های کنترل شیمیایی در کنترل علف های هرز باشد که در نهایت موجب افزایش بهره وری نهاده ها و رسیدن به اهداف کشاورزی پایدار خواهد شد.

تأثیر کاربرد مقادیر کودهای کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب در سالهای مختلف بر عملکرد، اجزای عملکرد و تجمع عناصر غذایی در لوبیا سبز (phaseolous vulgaris l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  مریم السادات حسینی ارزفونی   اسفندیار فرهمندفر

چکیده به منظور بررسی اثر انواع و مقادیر کودهای آلی و معدنی بر صفات زراعی، عملکرد، اجزای عملکرد و تجمع عناصر غذایی ماکرو در گیاه لوبیا سبز (phaseolous vulgaris l.) آزمایشی در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، در سال زراعی 1390 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. عامل اصلی 10 تیمار کودی شامل شاهد (بدون مصرف کود شیمیایی و کمپوست)، کود شیمیایی، کمپوست زباله شهری و لجن فاضلاب 20 و 40 تن در هکتار به صورت جداگانه و همراه با 50 درصد کود شیمیایی بود و عامل فرعی نیز تفاوت کاربرد سه ساله، چهار ساله و پنج ساله مصرف تیمارهای کودی در نظر گرفته شد. بر اساس نتایج، اثر تیمارهای کودی بر تمامی صفات جز تعداد گره تأثیر بسیار معنی داری داشت. همچنین دفعات مصرف کود بر تعداد برگ، تعداد ساقه فرعی، تعداد غلاف، عملکرد اقتصادی، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت از لحاظ آماری تأثیر معنی داری را نشان داد. در حالی که بر همکنش این دو فاکتور بر تمامی صفات مورد مطالعه جزء عملکرد اقتصادی تأثیر بسیار معنی داری را به دنبال داشت. همچنین مشاهده شد که مصرف چهار و پنج ساله کودهای آلی و معدنی بهتر از مصرف سه ساله آن ها بر افزایش مقادیر عملکرد اقتصادی، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، طول غلاف، تعداد غلاف و صفات مورفولوژیک در گیاه لوبیا سبز بوده است. بررسی اثر ساده نشان داد کاربرد کود شیمیایی به مدت پنج سال تأثیر چشمگیری (97 درصد نسبت به شاهد) بر عملکرد اقتصادی داشت. غلظت عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ و غلاف تحت تأثیر کاربرد کودهای شیمیایی و آلی و مدت مصرف آن ها قرار گرفت همچنین اثر متقابل بین تیمارهای کودی و مدت مصرف آن نیز بر غلظت تمامی عناصر در برگ و غلاف موثر بود. در این پژوهش مشاهده شده مصرف پنج ساله کودهای آلی و معدنی نسبت به کاربرد چهارساله و سه ساله آن در افزایش غلظت عناصر بهتر بوده است. بالاترین غلظت نیتروژن و فسفر برگ در تیمار مصرف چهارساله 40 تن در هکتار کمپوست زباله شهری غنی شده مشاهده شد. در حالی که در تیمار پنج سال کاربرد 20تن در هکتار کمپوست زباله شهری غنی شده بیشترین غلظت پتاسیم در برگ بدست آمد. حداکثر تجمع نیتروژن در کاربرد پنج ساله 40 تن در هکتار لجن فاضلاب غنی شده و بالاترین غلظت فسفر و پتاسیم غلاف در مصرف پنج ساله 40 تن در هکتار لجن فاضلاب مشاهده شد. جهت دستیابی به کشاورزی پایدار و اکولوژیک در ابتدا بایستی کارایی نهاده های شیمیایی را ارتقاء داد و سپس می توان در جهت کاهش مصرف این نهاده ها با کاربرد توام کودهای آلی و معدنی در مقادیر مناسب در مزارع کشاورزی راهکارهایی مناسب با حفظ محیط زیست ارائه نمود.

بررسی مرفولوژی و فیزیولوژی چند رقم کلزا (brassica napus l.) تحت تنش خشکی در مرحله گلدهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1392
  بهاره شهرابی فراهانی   طاهره حسنلو

به منظور ارزیابی پاسخ فیزیولوژیک سه رقم کلزا در مرحله گلدهی در شرایط کمبود آب، آزمایشی به¬صورت کرت¬های خرد شده در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد در سال زراعی 91-1390 اجرا گردید. در این بررسی تیمارهای آبیاری در کرت¬های اصلی و ارقام در کرت¬های فرعی قرار گرفتند. تیمار آبیاری در دو سطح، شامل آبیاری معمول براساس 80 میلی¬متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس a (شاهد) و دیگری تنش خشکی به صورت قطع آبیاری در مرحله گلدهی اعمال شد. ارقام مورد بررسی در این آزمایش شامل سه رقم کلزای پاییزه به نام¬های lilian،cooper و savannah بودند. به منظور بررسی روند تغییرات در صفات فیزیولوژی و بیوشیمیایی، نمونه¬برداری در تیمار قطع آبیاری از گلدهی در سه مرحله (هفت، دوازده و بیست وشش روز پس از اعمال تنش) انجام شد. نتایج نشان داد که اثر آبیاری بر صفات تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، عملکرد دانه، عملکرد روغن، rwc، پرولین، کاتالاز و پراکسیداز (به جز هفت روز پس از اعمال تنش) و اثر متقابل آبیاری و رقم نیز بر روی صفات تعداد دانه در خورجین، پرولین، کاتالاز و پراکسیداز در سطح آماری معنی دار بود. در این بررسی میزان پرولین و آنزیم های آنتی اکسیدانی با گذشت زمان پس از قطع آبیاری در هر سه رقم مورد بررسی روند افزایشی داشت ولی این افزایش در رقم lilian چشمگیرتر بود. نتایج مقایسه میانگین عملکرد دانه در بین ارقام مورد بررسی نشان داد که رقم lilian در شرایط شاهد با 2887 و پس از قطع آبیاری در مرحله گلدهی با 1411 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان عملکرد را دارا بود. به نظر می رسد رقم lilian به واسطه برخورداری از بیشترین مقدار فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و تجمع بالای اسمولیت ها (پرولین، ساکارز، فروکتوز) و رطوبت نسبی برگ بالا از لحاظ عملکرد دانه برتر بود. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش به نظر می¬رسد می¬توان از رقم savannah به عنوان رقمی یاد کرد که در مناطق دارای رطوبت کافی دارای عملکرد اقتصادی و مطلوب می¬باشد و شاید بتوان از رقم lilian به عنوان رقم مناسب برای تولید در مناطق دارای محدودیت رطوبتی استفاده کرد.

ارزیابی تحمل به خشکی در ژرم پلاسم منتخب جو وحشی اسپانتانئوم (hordeum spontaneum) بر اساس شاخص های زراعی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  معصومه گنجی   مریم شهبازی

به منظور ارزیابی پاسخ صفات بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و زراعی نه اکوتیپ منتخب جو اسپانتانئوم در مرحله گلدهی در شرایط کمبود آب، آزمایشی به صورت بلوک خرد شده بر پایه طرح بلوک¬های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی بانک ژن گیاهی ملی ایران واقع در کرج در سال 91-1390 تحت شلتر اجرا گردید. تنش خشکی در 3 سطح، آبیاری نرمال یا شاهد و دو سطح تنش، آبیاری در حد استقرار گیاه (6-4 برگی) و قطع آبیاری در مرحله گلدهی (زمانی که 50% گیاهان به گل رفته باشند) تا انتهای فصل اعمال گردید. اکوتیپ های مورد بررسی در این آزمایش شامل نه اکوتیپ جو وحشی اسپانتانئوم به نام های 434،374،312،310،220، 1089،1007،971،555 بودند. به منظور بررسی تغییرات در صفات فیزیولوژی و بیوشیمیایی، نمونه¬برداری در تیمار قطع آبیاری از گلدهی در (بیست روز پس از اعمال تنش) انجام شد. نتایج نشان داد که اثر تنش بر ارتفاع بوته، طول پدانکل، طول پنالتی¬میت، طول سنبله، تعداد سنبلچه، وزن صد دانه، عملکرد دانه، محتوی نسبی آب برگ، تنظیم اسمزی، هدایت روزنه¬ای، میزان سبزینگی، دمای کانوپی، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز، پروتئین، مالون دی آلدئید، قند محلول کل و پرولین و اثر متقابل تنش و اکوتیپ نیز بر روی تعداد سنبلچه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن صد دانه، محتوای نسبی برگ، تنظیم اسمزی، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز، پروتئین، مالون دی آلدئید و پرولین در سطح آماری معنی دار بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اکوتیپ های 6،5 و 4 به صورت معنی¬داری دارای عملکرد دانه، محتوای نسبی آب برگ، میزان سبزینگی، فعالیت آنزیم¬های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز بالاتر و میزان مالون¬دی آلدئید، هدایت روزنه¬ای و دمای کانوپی پائین تر و همچنین پتانسیل اسمزی پایین¬تر (منفی¬تر) بودند. از اینرو این اکوتیپ ها به عنوان اکوتیپ های متحمل شناخته شدند. در این بررسی میزان پرولین و آنزیم های آنتی اکسیدانی با گذشت زمان پس از قطع آبیاری در اکوتیپ های مورد بررسی روند افزایشی داشت ولی این افزایش در اکوتیپ های یادشده چشمگیرتر بود. که به نظر می رسد به واسطه برخورداری از بیشترین مقدار فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و تجمع بالای اسمولیت ها (پرولین) و رطوبت نسبی برگ بالا از لحاظ عملکرد دانه برتر بود.

اثر خشک کردن به روش سیال سازی بر جوانه زنی و بنیه بذر دو رقم سویا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  سمیرا افراخته   آیدین حمیدی

در این تحقیق با استفاده از یک دستگاه خشک¬کن با بستر سیال، اثر پارامترهای دما و تغییرات وضعیت بستر بذر درون خشک¬کن بر خصوصیات کیفی بذر و برخی ویژگی¬های مرتبط با بنیه بذر در دو رقم سویای ساری (jk) و کتول (dpx) تولید شده به ترتیب در استان¬های مازندران و گلستان، بررسی گردید. بذرهای برداشت شده پس از مشروط-سازی با یک خشک¬کن بستر سیال نوع وعده¬ای، در دماهای 40، 30، 50 و 60 درجه سانتی¬گراد در سه حالت بستر ثابت، آستانه سیال¬سازی و سیال تا میزان رطوبت بذر استاندارد (حدود 12 درصد) خشک شدند. آزمون جوانه¬زنی و آزمون¬های مربوط به بنیه بذر (سرما، پیری تسریع¬شده و هدایت الکتریکی) با استفاده از روش¬های انجمن بین¬المللی آزمون بذر در آزمایشگاه موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال انجام شد، این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد و سپس صفاتی چون درصد گیاهچه¬های عادی، شاخص طولی و وزنی و... مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس بذرهای مربوطه در مزرعه کاشته شد که براساس طرح فاکتوریل در قالب بلوک¬های کامل تصادفی (rcbd) با 4 تکرار بود و صفاتی چون درصد ظهور نهایی گیاهچه، عملکرد دانه و...مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس ضرایب همبستگی ومعادله رگرسیون محاسبه گردید. نتایج مقایسه میانگین آزمون جوانه¬زنی استاندارد نشان داد که بالاترین میزان درصد گیاهچه¬های عادی و شاخص طولی بنیه بذر در رقم کتول دمای 50 درجه سانتی¬گراد و وضعیت بستر بذر ثابت و آستانه سیال¬سازی بود در آزمون سرما بالاترین درصد گیاهچه¬های عادی و شاخص طولی بنیه بذر در رقم کتول دمای 50 درجه سانتی¬گراد و وضعیت بستر بذر ثابت بود. در آزمون پیری تسریع¬شده بالاترین درصد گیاهچه¬های عادی در رقم کتول دمای 30 درجه سانتی¬گراد و بستر ثابت بود. کمترین میزان هدایت االکتریکی در رقم کتول دمای 30 درجه سانتی¬گراد و وضعیت بستر بذر ثابت بود. بیشترین درصد ظهور نهایی گیاهچه در مزرعه در رقم کتول و وضعیت بستر سیال بود. مقایسه میانگین اثر دما نشان داد که این صفت در دمای 30 و 50 درجه سانتی-گراد بیشترین میزان را داشت. بیشترین شاخص سطح برگ مربوط به رقم کتول دمای 40 درجه سانتی¬گراد و وضعیت بستر سیال بود. بیشترین میزان عملکرد دانه در رقم ساری و وضعیت بستر ثابت بود. در بین آزمون¬های آزمایشگاهی، آزمون سرما (رقم ساری) درصد گیاهچه¬های عادی بیشترین همبستگی را با درصد ظهور نهایی گیاهچه در مزرعه و سرعت ظهور گیاهچه داشت. هدایت الکتریکی با درصد ظهور نهایی گیاهچه و سرعت ظهور گیاهچه همبستگی منفی و معنی¬دار در سطح احتمال یک درصد نشان داد. دمای 60 درجه سانتی¬گراد برای هر دو رقم مضر بود. تیمار دمای 60 درجه سانتی¬گراد به همراه بستر ثابت برای اکثر صفات نامناسب بود. رقم کتول در مجموع صفات نسبت به رقم ساری ارجحیت داشت. برای رقم کتول، بهترین دما، دمای 30 و 50 درجه سانتی¬گراد و بهترین وضعیت بستر بذر وضعیت بستر ثابت بود و برای رقم ساری بهترین دما 30 درجه سانتی¬گراد و بهترین وضعیت بستر بذر آستانه سیال¬سازی بود. در بررسی رگرسیون گام به گام مشخص شد که در رقم کتول ، صفت سرعت جوانه¬زنی اندازه گیری شده (در آزمون، جوانه-زنی استاندارد) و صفت وزن خشک ساقه¬چه (در آزمون پیری تسریع¬شده) و در رقم ساری صفت متوسط زمان جوانه¬زنی (در آزمون سرما) می¬توانند به طور مطلوبی ظهور گیاهچه در مزرعه را پیش بینی کنند.

بررسی روند انتقال مجدد مواد پرورده و پرشدن دانه ژنوتیپ های جدید گندم نان تحت تأثیر خشکی انتهای فصل و محدودیت منبع در منطقه اسلام آباد غرب (کرمانشاه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  کیانا محبی   شهریار ساسانی

گندم (triticum aestivum l.) اولین غله و مهم ترین گیاه زراعی دنیا و یکی از عمده ترین محصولات کشاورزی تأمین کننده نیاز غذایی انسان در کشورهای مختلف می باشد. با توجه به اینکه در بسیاری از نواحی ایران، مزارع گندم به ویژه در مراحل پایانی رشد با تنش های مختلف زیستی و غیر زیستی مواجه می شوند شناسایی ارقامی که بتوانند در چنین شرایطی پتانسیل کیفی و کمی خود را حفظ نموده، از کارایی بالاتری در انتقال مجدد ذخایر ساقه به دانه برخوردار بوده و در ضمن کیفیت دانه را نیز در این شرایط حفظ نماید از اهمیت به سزایی برخوردار است. بر اساس شواهد موجود برخی از ارقام به واسطه داشتن ویژگی های مورفولوژیک و فیزیولوژیک ویژه، تنش خشکی را بهتر تحمل می نمایند. به منظور بررسی قابلیت و ویژگی های ارقام و لاین های برتر در دست معرفی گندم و ارزیابی اثر تنش خشکی بر آن ها در سال زراعی 92-1391 آزمایشی در چهار قطعه مجاور هم با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مشابه بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات کشاورزی اسلام آباد اجرا شد. ژنوتیپ های گندم مورد بررسی شامل چهار رقم جدید گندم نان (کریم، اروم، پیشگام و سیوند) و دو لاین در دست معرفی (کراس سبلان، dn-11) در کنار رقم گندم نان شاهد منطقه ای (سرداری) بودند. در قطعه نخست تیمار آبیاری به صورت نرمال انجام گرفت و در قطعه دوم آبیاری به صورت نرمال توام با اعمال تیمار محدودیت منبع به روش شیمیایی انجام گردید. در قطعه سوم قطع آبیاری از مرحله بوتینگ اعمال و تا مرحله برداشت عدم آبیاری تداوم یافت و در قطعه چهارم قطع آبیاری از مرحله بوتینگ و تداوم آن تا مرحله برداشت توام گردید با اعمال تیمار محدودیت منبع در فاصله زمانی تا دو هفته بعد از گرده افشانی بر ژنوتیپ ها. در نهایت نتایج به روش تجزیه ساده در هر سایت و تجزیه مرکب چهار سایت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ایجاد محدودیت منبع بر روی روند انتقال مجدد از پدانکل و میانگره اول موثر بوده و باعث افزایش روند انتقال در هر دو شرایط نرمال و محدودیت منبع و تنش و محدودیت منبع گردید. براساس نتایج به دست آمده تنش خشکی باعث کاهش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن دانه در سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت شد اما بر روی ارتفاع گیاه تأثیری نداشت. با توجه به نتایج مقایسه عملکرد در سایت های نرمال و تنش خشکی با شاخص تحمل خشکی sti و میانگین بهره وری gmp و بهره وری متوسط mp، رقم پیشگام برتر بود. به طورکلی رقم پیشگام دارای قدرت انتقال مجدد بیشتری هم در شرایط نرمال و هم در شرایط نرمال توام با محدودیت منبع بود، رقم اوروم در شرایط تنش خشکی قدرت انتقال مجدد بیشتر و رقم کریم در شرایط تنش توام با محدودیت منبع از قدرت انتقال مجدد بیشتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها برخوردار بودند.

ارزیابی کشت مخلوط افزایشی آفتابگردان با لوبیا چشم بلبلی و سویا در کنترل علف های هرز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1393
  اسما مهرجو   رحمت عباسی

سیستم های کشت مخلوط با بهره گیری بهینه از منابع آب، نور و عناصر غذایی یکی از راهکارهای اساسی برای رسیدن به کشاورزی پایدار هستند. در همین راستا آزمایشی مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 14 تیمار به منظور ارزیابی کشت مخلوط افزایشی آفتابگردان با لوبیا چشم بلبلی و سویا در کنترل علف های هرز انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل کشت های خالص هر یک از گیاهان آفتابگردان، سویا و لوبیا چشم بلبلی در شرایط تداخل و کنترل تمام فصل علف های هرز و کشت مخلوط آفتابگردان (در تراکم معمول) با تراکم های 20، 30، 40 و 50% تراکم تک کشتی هریک از گیاهان سویا و لوبیا چشم بلبلی بودند. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد دانه هر سه گیاه آفتابگردان، سویا و لوبیا چشم بلبلی (بترتیب 4404، 3351 و 872 کیلوگرم در هکتار) در تیمار تک کشتی آنها در شرایط کنترل تمام فصل علف های هرز بدست آمد. همچنین با افزایش سهم کاشت سویا و لوبیا چشم بلبلی در کشت مخلوط با آفتابگردان، تراکم و زیست توده علف های هرز بطور معنی داری کاهش پیدا کرد؛ بطوریکه کمترین مقدار این صفات علف هرز در تیمار 50% لوبیا چشم بلبلی و سویا در کشت مخلوط با آفتابگردان دیده شد. بالاترین مقدار نسبت برابری زمین (54/2) در تیمار کشت خالص لوبیا چشم بلبلی در شرایط کنترل تمام فصل علف های هرز و کمترین مقدار آن (29/1) در کشت خالص آفتابگردان در شرایط کنترل تمام فصل علف های هرز دیده شد. همچنین بیشترین مقدار مجموع ارزش نسبی (29/1) در تیمار کشت خالص آفتابگردان در شرایط کنترل علف های هرز و کمترین مقدار آن (03/0) در الگوی کشت خالص لوبیا چشم بلبلی در شرایط تداخل تمام فصل علف های هرز مشاهده شد. مقدار حاصل شده مجموع ارزش نسبی در الگوهای تک کشتی در شرایط کنترل علف های هرز بیشتر از شرایط تداخل علف های هرز بدست آمد. همچنین بالاترین مجموع ارزش نسبی از بین الگوهای تک کشتی، به ترتیب در آفتابگردان، سویا و لوبیا چشم بلبلی حاصل شد. در مجموع تیمارهای مخلوط افزایشی آفتابگردان با 50% لوبیاچشم بلبلی و سویا بهترین تیمارها بودند.